🚩 سنگر خاطره...
بچه ها میگفتند: ما صبح ها کفش هایمان را واکس خورده میدیدیم و نمیدانستیم چه کسی واکس میزند؟ بعدا فهمیدیم که وقتی نیروها خوابند واکس را بر میدارد و هر کفشی که نیاز به واکس داشته باشد، را واکس میزند. مشخص شد این فرد همان فرمانده ما شهید عبدالحسین برونسی بوده است.
#شهید_عبدالحسين_برونسی
#مزارشهید_بهشت_رضا_مشهد
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
خدا، شهید مهدی خندان را رحمت کند. مرحله دوم عملیات والفجر چهار به عهده نیروهای تهران بود. ستون بچهها برای عملیات حرکت کرد که شهید خندان سر ستون بود. وقتی به کمین دشمن رسیدیم، همه عزا گرفته بودند که چطور باید از این کمین رد شوند. فاصله ما تا نیروهای دشمن شش کیلومتر بود. «خدایا چه کنیم؟» تنها جمله ای بود که از دهان همه شنیده میشد.
▫️شهید خندان با یک اطمینان خاصی که فقط از دل او میتوانست بلند شود، گفت: «مگر آیه وجعلنا.... یادتان رفته، همه بخوانید. قول میدهم کسی شما را نبیند.» بعد از این درخواست سه کیلومتر ستون ما از زیر لوله دوشکا رد شد و کسانی که پشت دوشکا نشسته بودند ما را ندیدند. افراد این ستون از ۱ شب تا ۴ صبح این راه را طی کردند، بدون اینکه کوچکترین اتفاقی رخ دهد. همه اینها حاکی از اعتقاداتی است که در جنگ ما نیروهایمان به همراه داشتند.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید مهدی خندان ( تولد: روز عاشورای حسینی، شهادت: روز اربعین حسینی)
راوی: **حجت الاسلام پروازی، روحانی برجسته و محبوب بچه های لشکر ۲۷ در دوران جنگ
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
کومله ها چند تا بچههای پاسدار رو گرفته بودند و چند روزی ازشان خبری نبود تا اینکه خبر رسید جنازه هایشان پیدا شده وقتی به مقر رفتیم با دیدن جنازه ها همه بچهها را به گریه انداخت نامردا بعد از کشتن پاسدارها جنازه ها را به ماشین بسته و روی سنگ لاخ ها کشیده بودند صحنه دردناکی بود. احمد با دیدن این صحنه با صدای بلند گفت یا امام حسین شهدای ما را با شهدای کربلا همنشین کن همه ما فدای یک تار موی علی اکبرت بعد زد زیر گریه و روضه علی اکبر رو خوند... 📕خط عاشقی، ج۱
#شهید_احمد_حسینی_فر
💠 @sajdeh63
🚩 حدیث روز...
حضرت امام صادق علیه السلام:
بارش باران بدنها را لطیف میکند.🌧🌧
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#به_وقت_مشهدالرضا
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
حاج منصور فرمانده بسیج شیراز بود. به هر پایگاه مقدار رنگ و برس داد و گفت روی دیوارهای محلات شعارهایی در مورد حجاب بنویسید. هفته بعد همه مسئول پایگاه ها را خواست. حاجی با عصبانیت شروع کرد به گلایه. گفت: من به شما رنگ دادم که مثبت بنویسید، نه اینکه مردم توهین کنید و بد بنویسید! با تعجب گفتیم: حاجی مگر چی شده! با ناراحتی ادامه داد: دیدم فلان پایگاه، با کلیشه روی دیوار نوشته اند بی حجابی زن از بی غیرتی مرد است! بی حجابی دختر از بی عفتی مادر است! سرهایمان را زیر سنگینی نگاه حاجی پایین انداختیم. ادامه داد: این چه طرز امر به معروف است، این چه نحوه شعار نویسی است، چرا به مردم توهین می کنید. حداقل یه شعار در تشویق با حجاب ها می نوشتید!
#شهید_حاج_منصور_خادم_صادق
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
همیشه حاضر بود... هیچ وقت خودش رو کنار نمیکشید. حتی وقتی بنی صدر خلع درجه اش کرد. با لباس بسیجی می رفت سپاه مثل یه بسیجی صفر کیلومتر کار می کرد. طرح میداد و برنامه ریزی ستادی میکرد. اصلا براش مهم نبود که تا دیروز سرهنگ بوده و امروز یه بسیجی ساده است. فقط به خدمت فکر میکرد.
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
💠 @sajdeh63
🚩 کلام شهید...
هیچکس نیست که راهی کربلا نیست. مگر نه این است که کربلا قیامت است و ما راهیان قیامت! ترس ما از مرگ همان فاصله ماست تا کربلا و فاصله ی ما از کربلا همان دوری ما از شهادت است! اگر کربلا میروی دلت را ببر و اگر باز میگردی نیاور!...
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
قرار بود توی نماز جمعه سخنرانے کند. گفتہ بودند بگذار معرفیت ڪنیم. گفته بود نہ، فقط بگیــد یکے از سپاهی هاست... گفتیم بهتره ها! بگیم فرمانده ای، حرف هات بیشتر خریدار داره... گفت: حرف اگر حرف باشہ، اثر خودش رو مے گذاره...
#سردار_شهید_ناصر_کاظمی
#سالروز_شهـادت
💠 @sajdeh63
به یاد همه شهدایی که
خون مطهرشان راه کربلا را باز کرد...
#اربعین_نائب_الشهدا_باشیم
💠 @sajdeh63
🚩 کلام شهید...
به دخترش میگفت: وقتی گرههای بزرگ به کارتون افتاد، از خانوم فاطمه زهرا سلام الله علیها کمک بخواید. گره های کوچیک رو هم، از شهدا بخواید براتون باز کنند.
#سردارشهید_حسین_همدانی
💠 @sajdeh63