🚩 #چند_خاطره
🔸اگه مربی یا معلّم هستی؛ اینگونه باش
🌼 #ایثار| از اینکه آقا هادی معلم شده بود، خوشحال بودیم؛ خوشحالیمون وقتی دو چندان شد که شنیدیم به قید قرعه، محل تدریسش افتاده توی روستایی نزدیک بخش کوهسرخ کاشمر... اما بعد از چند روز متوجه شدیم هادی برا تدریس رفته یه روستای محروم دیگه که نه امکانات داشت، نه جاده... علت رو ازش پرسیدیم، اما چیزی نگفت. بعدها فهمیدیم خانم معلمی برا رفتن به اون روستای محروم دچار مشکل بوده، هادی هم جاشو با ایشون عوض کرده، تا اون خانوم به زحمت نیفته.
🌼 #سخاوتمند| وقتی توی یکی از روستاهای کاشمر مشغول به معلمی شد، براش مقداری وسایل زندگی فرستادم. اما توی تعطیلات تابستون فهمیدم خبری از اون وسایل نیست. ازش پرسیدم: مادر! وسایلت کو؟ خندید و گفت: دادم به یه تازه عروس و داماد... سال بعد دوباره براش وسایل خریدیم؛ اما تابستون بعدی باز فهمیدیم اون وسایلها رو هم داده به خدمتکار مدرسه.
🌼 #دعا| مقید بود به برگزاری دعا توی مدرسه. یه عده ایام امتحانات که شد مخالفت کردند و گفتند: دیگه دعا خوندن بسه. ایام امتحانات دعا رو حذف کنین... هادی گفت: چطور موقع امتحانات ورزش باشه، بازی باشه، تفریح باشه؛ اما دعا نباشه؟ ... هادی دانشآموزها رو به اردو میبرد و اونجا مراسم دعا برگزار میکرد، اما نگذاشت تعطیل بشه.
🌼 #سرباز_امامزمان| توی وصیتش نوشته بود: باید مدارسمون رو به سنگر تعلیم و تعلّم تبدیل کنیم. دانشآموزان باید سربازان همیشه آمادهی لشکر امامزمان عج باشند. 📚کتاب "بالابلندان"
#شهید_هادی_شهابیان
#سالروز_شهادت🕊
💠 @sajdeh63