سجده بر خاک
#سردارشهید_حبیب_الله_افتخاریان #فرمانده_سپاه_مریوان 💠 @sajdeh63
🚩 #معرفی_شهید
▫️در سال ۱۳۳۴ ه.ش در خانواده ای مذهبی در شهر بهشهر چشم به جهان گشود. در سن ۴ سالگی پدر بزرگوارش به رحمت خدا رفت و تحت سرپرستی مادر صبور و شجاع و عموی مهربانش بزرگ شد. پس از دوران طفوليت با گذشت ايام، خصوصيات اخلاقی و انسانی وی آشكارتر شد و در بين دوستان هم سن و سالهای خود به خوبی میدرخشيد. از همان ابتدای زندگی با قرآن و اهل بيت آشنا شد و در جلسات قرآن حضور فعال داشت پس از اتمام مرحله ابتدائی و شروع دبيرستان، شور و شوق بيشتری نسبت به اسلام در وی ايجاد شد و توجه به دانش اندوزی و مطالعات مذهبی توام با مطالعه علوم و معارف اسلامی در او اوج گرفت.
▫️او تلاش زیادی در به كارگيری اندوخته های مذهبی اش در عرصه عمل داشت. پدر و مادرش از سرزمین کویر پر رنج شهرستان دامغان بوده اند اما خود شهید ابوعمار متولد و بزرگ شده شهرستان بهشهر مازندران میباشد. ابوعمار و برادر شهیدش محمد افتخاریان در سنین طفولیت پدر خود را از دست داده اما عمو و زن عموی ایشان کمر همت بستند و دو برادر را تا ازدواج در نزد خود سرپرستی کردند. بعد از گذشت دوران نوجوانی و رشد در فضای فاسد و ظلم و بی بند و باری قبل از انقلاب به مبارزات سیاسی خودش در دوران رژیم ستم شاه پهلوی در سال ۵۳ بصورت جدی ادامه داد. او متأهل بود و دارای سه فرزند.
▫️سرانجام همان گونه که خود نیز بشارت داده بود پس از بازگشت از سفر حج بر اثر بمباران هوایی رژیم عراق در ۱۹ اسفند ماه ۱۳۶۳ در سن ۲۹ سالگی به ملکوت اعلی پیوست.
✍️ وصایای شهید ابوعمار:
▫️ ای مستضعفین، ای محرومین جهان سربلند باشید که نظام ولایت امر اسلام پس از چهارده قرن به سر شما سایه افکنده و میرویم به خواست خداوند متعال استمرارش بخشیم. ما که از عمرمان بهرهای به اسلام ندادیم شاید این خون ثمره ای باشد برای اسلام عزیز. شهادت میثاقی است که انسان با روح پاکش در محراب عبادت با خدا بسته و با خونش در صحنه پیکار به عمل در میآورد و این مفهوم همان طرز تفکری است که در روحیه امت مسلمان نقش بسته و آنها را به این پرورش و رشد وا داشته است.
#سردارشهید_حبیب_الله_افتخاریان
#فرمانده_سپاه_مریوان
#سالروز_شهـادت🥀
💠 @sajdeh63
🚩 #سنگره_خاطره
ﺟﻠﻮﯼ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺑﻨﺪ ﭘﻮﺗﯿﻦﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎی ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺖ ﺣﻼﻟﻢ ﮐﻨﯿﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﺑﻤﺎﻥ، ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﭘﺪﺭ ﺷﻮﯼ... حبیب الله ﮔﻔﺖ: ﻭﺿﻊ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺻﺪﺍﻡ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﮏﻫﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﻇﻠﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻭﻡ ﻭ ﺭﻓﺖ. ﻭﻗﺖ ﺭﻓﺘﻦ ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﻣﺤﺪﺛﻪ. ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺗﻠﻔﻨﯽﺍﺵ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﻧﻤﯽﮔﺮﺩﻡ ﻗﻨﺪﺍﻗﻪ ﻣﺤﺪﺛﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ. ﻣﻄﻤﺌﻨاً ﻣﻦ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻫﺮﮔﺰ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﯾﺪ...
▫️ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻔﺖ... ﻧﻮﺯﺍﺩ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﻭ آن پدر و دختر هیچ گاه یکدیگر را ندیدند.
#سردارشهید_حبیب_الله_افتخاریان
💠 @sajdeh63