🚩 معرفی شهید... 🔸️پس از پاکسازی جاده پاوه و استقرار در شهر غلامرضا بعنوان فرمانده سپاه معرفے شد و برادر احمد، فرماندهے عملیات را بر عهده گرفت. 🔸️برخلاف برادر احمد کہ اقتدار و سخت گیرےاش معروف بود، غلامرضا بہ شوخ طبعے و ملایمت شهرت داشت به راحتے با هر ڪس مےجوشید و محبتش خیلے زود به دل مےنشست تنها کسے کہ به راحتی جرات مےڪرد با برادر احمد شوخے ڪند، همو بود. 🔸️غلامرضا زبان فصیح و شیوایے داشت، زمانے کہ احتیاج بہ سخنرانے، مذاڪره، بحث و یا از این قبیل ڪارها بود، برادر احمد او را مے فرستاد هر وقت از غلامرضا علت این امر را مے پرسیدم، بلند مےخندید و مے گفت: من چهره دیپلمات برادر احمد هستم... 🔸️غلامرضا در چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ بر اثر اصابت خمپاره ۱۲۰ در جلوے مقر سپاه بہ شهادت نائل آمد، زمانیکہ خبر شهادت غلامرضا را بہ حاج احمد متوسلیان دادند حاج احمد بہ زحمت خودش را کنترل کرد وقتے بہ کنار پیکر غلامرضا رسید در مقابل جسم در خون تپیده او زانوے ادب بر زمین نهاد و چون ابر بهاری ،زاز زار گریست. 🔸️« حیدر» رزمندگان، تعلق خاطر عجیبے بہ دو تن از رزمندگان داشت یکے همین غلامرضا مطلق، و دیگری محمد توسلی، زاری و نالہ حاج احمد را تنها در ڪنار پیڪر این دو تن دیده اند و بس... 🍃 ولادت : ۱۳۳۲ تهران 🍂 شهادت : ۱۳۵۹/۰۲/۰۴ پاوه 🔰 فرمانده سپاه پاسداران پاوه 🍁 مزار: بهشت زهرا(س) قطعه ۲۴، ردیف ۳۱، شماره ۳۱ #شهید_غلامرضا_قربانے_مطلق #سـالروز_شهادت🕊 💠 @sajdeh63

🚩 معرفی شهید... 🔸️پس از پاکسازی جاده پاوه و استقرار در شهر غلامرضا بعنوان فرمانده سپاه معرفے شد و برادر احمد، فرماندهے عملیات را بر عهده گرفت. 🔸️برخلاف برادر احمد کہ اقتدار و سخت گیرےاش معروف بود، غلامرضا بہ شوخ طبعے و ملایمت شهرت داشت به راحتے با هر ڪس مےجوشید و محبتش خیلے زود به دل مےنشست تنها کسے کہ به راحتی جرات مےڪرد با برادر احمد شوخے ڪند، همو بود. 🔸️غلامرضا زبان فصیح و شیوایے داشت، زمانے کہ احتیاج بہ سخنرانے، مذاڪره، بحث و یا از این قبیل ڪارها بود، برادر احمد او را مے فرستاد هر وقت از غلامرضا علت این امر را مے پرسیدم، بلند مےخندید و مے گفت: من چهره دیپلمات برادر احمد هستم... 🔸️غلامرضا در چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ بر اثر اصابت خمپاره ۱۲۰ در جلوے مقر سپاه بہ شهادت نائل آمد، زمانیکہ خبر شهادت غلامرضا را بہ حاج احمد متوسلیان دادند حاج احمد بہ زحمت خودش را کنترل کرد وقتے بہ کنار پیکر غلامرضا رسید در مقابل جسم در خون تپیده او زانوے ادب بر زمین نهاد و چون ابر بهاری ،زاز زار گریست. 🔸️« حیدر» رزمندگان، تعلق خاطر عجیبے بہ دو تن از رزمندگان داشت یکے همین غلامرضا مطلق، و دیگری محمد توسلی، زاری و نالہ حاج احمد را تنها در ڪنار پیڪر این دو تن دیده اند و بس... 🍃 ولادت : ۱۳۳۲ تهران 🍂 شهادت : ۱۳۵۹/۰۲/۰۴ پاوه 🔰 فرمانده سپاه پاسداران پاوه 🍁 مزار: بهشت زهرا(س) قطعه ۲۴، ردیف ۳۱، شماره ۳۱ #شهید_غلامرضا_قربانے_مطلق #سـالروز_شهادت🕊 💠 @sajdeh63

چهره‌ی دیپلماتیک "حاج احمد متوسلیان"..! حاج احمد و «غلامرضا» از بدو آشنایی، دوشادوش یکدیگر در تمامی صحنه‌های مقابله با ضدانقلاب حضور داشتند. بر خلاف حاج احمد که اقتدار و سخت‌گیری‌اش معروف بود، غلامرضا به شوخ طبعی و ملایمت شهرت داشت. تنها کسی که به راحتی جرأت می‌کرد با حاج‌ احمد شوخی کند، همو بود! غلامرضا زبان فصیح و شیوایی داشت، زمانی که احتیاج به سخنرانی، مذاکره، بحث و یا از این قبیل کارها بود، حاج‌ احمد او را می‌فرستاد. هر وقت از غلامرضا علت این امر را می‌پرسیدند، بلند می‌خندید و می‌گفت: « من چهره دیپلمات برادر احمد هستم.» حاج‌ احمد تعلق خاطر عجیبی به او داشت در پی آزادسازی پاوه، به جای اینکه خود فرماندهی سپاه را بدست گیرد این مسئولیت را بر دوش «غلامرضا» گذاشت و خودش زیردست او، مسئولیت عملیات سپاه پاوه را پذیرفت. چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ وقتی غلامرضا شهید شد؛ حاج احمد در مقابل جسم در خون طپیده او زانوی ادب بر زمین نهاد و چون ابر بهاری زار زار گریست. زاری و ناله حاج احمد را تنها در کنار پیکر غلامرضا مطلق و محمد توسلی دیده‌اند و بس... #شهید_غلامرضا_قربانی_مطلق #فرمانده_سپاه_پاوه #سالروز_شهادت 💠 @sajdeh63