eitaa logo
سجده بر خاک
279 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
267 ویدیو
2 فایل
﷽ بیاد معلم شهید جواد مغفرتی با هدف نشر سیره شهدا و معارف اسلامی شادی ارواح مطهر شهدای عزیزمان صلوات ارتباط با مدیر : @ya_roghayeh63 💢 اینستاگرام 💢 https://www.instagram.com/seyed.morteza.bameshki63
مشاهده در ایتا
دانلود
چه جان های که بر لب دیده ای تو چه غم ها در دل شب دیده ای تو به غیر از روضه ی جانسوز گودال هر آنچه دیده زینب، دیده ای تو 🏴 ۲۹ جمادی الثانی سالروز وفات حضرت ام کلثوم سلام الله علیها را تسلیت عرض می نمایم. 💠 @sajdeh63
🚩 شناخت نامه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها 💠 @sajdeh63
🚩 ▪️در یك زمستان سرد سردار شهید محمدناصر ناصری به بیرجند آمد. چیزی از آمدنش نگذشته بود كه قرار شد برای انجام مأموریتی همراهش به قائن بروم. ماشینی از سپاه گرفتم و دو نفری راهی آنجا شدیم. چون وقت زیادی نداشت و می‌بایست دو - سه روز دیگر به منطقه برود، تصمیم گرفت در همان مأموریت سری به روستای گازار بزند و دوستان و اقوامش را ببیند. من هم چون در آنجا كاری داشتم، از آن تصمیم خوشحال شدم. آن روستا تقریباً در مسیر راه ما بود. در یكی از آبادیهای بین راه، درست موقعی كه می‌خواستم تغییر مسیر بدهم و بروم سمت گازار، دستش را گذاشت روی فرمان و گفت: چی كار داری می‌كنی؟ حیرت زده گفتم: دارم می‌روم گازار دیگه حاج آقا! در آن آبادی یك پایگاه بسیج بود. از من خواست ماشین را آنجا ببرم. با همان حیرت و تعجب پرسیدم: برای چی؟ گفت: برای اینكه بتوانیم یك جای مطمئن پاركش كنیم. پرسیدم: پارك برای چی حاج آقا؟ با خونسردی گفت: حالا به تو می‌گویم. ▪️در آن زمان هوا سرد و سوزناك بود و از آسمان برف می‌بارید. وقتی علت این كار را پرسیدم، گفت: این ماشین و بنزینش مال بیت المال است و ما چون در گازار كار شخصی داریم، حق نداریم از آن استفاده كنیم. ▪️به حرفش اعتراض كردم. اعتقاد راسخی داشتم كه او آن قدر به گردن تشكیلات حق دارد كه حتی می‌تواند ماشین را جزء املاك شخصی خودش به حساب آورد؛ ولی ایشان از آن طرز برداشت من ناراحت شد و گفت: ما برای حفظ نظام و انقلاب فقط داریم وظیفه مان را انجام می‌دهیم و نباید چنین توقعات نابجایی داشته باشیم. در حالی كه به طرف جاده می‌رفت، ادامه داد: اینها یك رخنه‌های به ظاهر كوچك است كه شیطان از همان جاها در وجود آدم نفوذ می‌كند و كم كم كار را به جایی می‌رساند كه خدای ناكرده به اسم حق و حقوق واین حرفها، میلیون میلیون از بیت المال را می‌كشد بالا و خم به ابرو هم نمی‌آورد.  آن روز حدود یك ساعت زیر بارش برف، در آن سوز و سرما كنار جاده ایستادیم تا ماشین رسید و سوارمان كرد. 💠 @sajdeh63
🚩 رضا همرزم، علی اکبر در سوریه بود. میگه اکبر علاقه شدیدی به خوردن قهوه داشت، و کلا جزء عادتاش بود که مرتب میخورد. چند روزی گیر عملیات پاکسازی بودیم، و گه گداری هم تکفیری ها باهامون درگیر میشدن و تو این مدت علی اکبر بدون قهوه مونده بود. در حین پاکسازی به خونه ای رسیدیم، که همه وسایل سرو چای و قهوه آماده بود و صاحب خونه وقت نکرده بود جمع کنه. با خوشحالی صدا زدم اکبر بدو بیا اینجا ببین خدا برات جور کرده، هوا هم خیلی سرد بود. وقتی اومد داخل اتاق، داشتم یه پتو در می آوردم بندازم رو خودم که شهید با یه حالت خاصی گفت؛ آقا رضا، پتوهای مردم رو دست نزن شاید راضی نباشن، قهوه شونم بزار ان شاءالله خودشون برمیگردن و کنار هم نوش جون میکنن. من که از شدت سرما داشتم به خودم میلرزیدم مات و مبهوت نگاهش میکردم فقط. من و شما چقدر حق الناس رو رعایت میکنیم؟ 💠 @sajdeh63
از سمت بهشت باز شد بابِ نجات لبریز شده خیر کثیر و برکات گفتند ملائکه به آهنگ جَلی بر مقدم نورانیِ باقر(ع) صلوات 🌺 ولادت با سعادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام و حلول ماه پر خیر و برکت رجب مبارک باد 🌺 💠 @sajdeh63
🚩 پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله: ماه رجب برای اُمّت من ماه استغفار است. در این ماه زیاد استغفار کنید که خداوند بخشنده و مهربان است. 📚بحارالأنوار ج ۹۴ ص ۳۸ 💠 @sajdeh63
🚩 دعای هر روز ماه رجب 💠 @sajdeh63
🚩 باید به این بلوغ برسیم که دیگر نباید دیده شویم! آن کسی که باید ببیند، می‌بیند... 🥀 💠 @sajdeh63
نوجوانی؛ جوانی؛ و میانسالی‌ و همه‌ٔ عمرش را همراهِ حاج‌ قاسم بود تا « شهادت » 💠 @sajdeh63
سجده بر خاک
نوجوانی؛ جوانی؛ و میانسالی‌ و همه‌ٔ عمرش را همراهِ حاج‌ قاسم بود تا « شهادت » #یار_وفادار_‌حاج‌قاس
چهل سال، یک عمر، یک تاریخ، پا به پای او دویدی تا به او برسی؛ چه خوب رسیدنی بود. چهل سال، یک گام عقب‌تر از او برداشتی، تا هیچ اثری از تو نباشد و همه، او باشد. چهل سال کنارش بودی و حالا، آرام گرفتی همان جایی که می‌خواستی؛ یک گام عقب‌تر از او. چهل سال خودت را از معرکه‌ای به معرکه‌ی دیگر انداختی، چهل سال انتظار کشیدی چهل سال به رسم مردانی که صادقانه بر عهد خود ایستادند، بر عهدت با او ایستادی... چهل سال به چشم دیدی که چه نَفس‌های مطهری قربانی راه او شدند و چه نفَس‌های خسته‌ای که در یاری او آرام گرفتند... چهل سال چشم‌انتظارِ سفر، در راهی ماندی که هزار و چهارصد سال معبری بوده به آسمان... چهل‌سال انتظار، تو را از تو رها کرد و همه او شدی. چهل سال پیش چشم به انتظار گشودی و حالا، دل‌ انتظاری‌ات تمام شد و به او رسیدی. تو، همه او شدی؛ چهل سال بود که همه او بودی... ❤️ 💠 @sajdeh63