کانال کمیل
#سلام_برابراهیم 🕊 💠 شفای فرزند مرتضی پارسائیان سال ها از دوران دفاع مقدس گذشت .سال ۱۳۹۳ من در ی
#شفای_فرزند
🌹قسمت 2 (آخر)
🌷شهید ابراهیم هادی🌷
💠 ... یقین دارم که شما پیش خدا مقام دارید. از شما می خواهم که برای دخترم دعا کنی و از خدا بخواهی او را به ما برگرداند. این ها را گفتم و برگشتم .نام شهید را از پایین عکس خواندم شهید ابراهیم هادی .
آن شب را با همسرم در بیمارستان بودیم. شب سختی بود. همه پزشکان قطع امید کرده بودند. من هم در نمازخانه منتظر فرجی در کار دخترم بودم.
نزدیک سحر برای لحظاتی خوابم برد. دیدم که جوانی خوش سیما وارد شد و به من اشاره کرد و گفت:" دختر شما حالش خوب شد . برو پیش دخترت " این را گفت و رفت. یکباره از خواب پریدم. دویدم به سمت بخش مراقبت های ویژه. همه در تکاپو بودند. دخترم به هوش آمده بود! گریه می کرد و پرستارها در کنارش بودند.
دکتر بخش آمد و...
خلاصه بگویم که دوباره از ریه هایش عکس گرفتند. پزشکان می گفتند که آب داخل ریه جذب بدن شده و از بین رفته! اما من میدانستم چه اتفاقی افتاده. آن جوانی که در خواب دیدم همان ابراهیم هادی بود . فقط چهره اش نورانی تر بود و شلوار کردی پایش بود.
صحبت های آقای راننده به اینجا که رسید گفتم: دخترت الان چیکار میکنه؟
گفت: دانشجوی رشته مهندسی است. تمام خانه ما پر از تصاویر این شهید است . ما ارادت عجیبی به ایشان داریم. کتابش را هم دخترم تهیه کرد و بارها خواندهایم.
با نگاهی پر از تعجب گفتم: باور این حرفها سخته. قبول داری ؟!
راننده گفت: اتفاقاً از ۱۵ سال پیش عکس های ریه دخترم را نگه داشته ام.
عکس اول نشان می دهد که ریه او پر از آب است و در عکس بعدی اثری از آب در ریه نیست .
@salambarebrahimm
📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم ۲
#تلنگر
⭕️ طعنه زدن
⭕️ تحقیر کردن
💔 دل شکستن
👈 همش حق النـــــاسه❗️🚫
تا زمـانیـکه
رضـایت طرف مقابل جلب نشه،
⚠️ بخشیده نمیشــه❌
#حق_الناس
#التماس_ددعافرج
@salambarebrahimm
💢 فلسفه تکرار قنوت در نماز عید فطر
♦️حجتالاسلام والمسلمین قرائتی: در نماز عيد قنوتها تكرار ميشود و در نماز آيات ركوعها تكرار ميشود. شايد به خاطر آن كه در عيد ميخواهيم از خداوند عيدي بگيريم لذا دستها را بلند كرده و خواستههاي خود را طلب ميكنيم ولي در نماز آيات چون شبيه حوادث قيامت را ميبينيم با ركوع و تواضع، از خداوند طلب مغفرت ميكنيم.
📚 پیوند های نماز؛ حجت الاسلام قرائتی؛ ص 53
@salambarebrahimm
#سلام_برابراهیم 🕊
✅طریقه آشنایی
🌸یکی از مخاطبین:
گذشته جالبی نداشتم. مثل خیلی افراد بی حجاب بودم و آرایش میکردم. نسبت به مسائل دینی سهل انگار بودم. زندگی من در پوچی و دنیا پرستی می گذشت ولی همیشه دنبال یک راه بودم. راهی که خودم را پیدا کنم. بفهمم که در دنیا چگونه باید زندگی کرد...
تا اینکه با مربی یکی از کلاس های بسیج آشنا شدم. به خاطر رفاقت با ایشان به کلاس های آموزشی این مربی رفتم. دوست جدید من در یکی از جلسات کتاب سلام بر ابراهیم را به من داد تا بخوانم و در کلاس ایشان کنفرانس بدهم. من در خلوت تنهایی خودم کتاب را شروع کردم. هرچه زمان می گذشت نمیتوانستم از کتاب و شخصیت اصلی آن جدا شوم. ابراهیم، زندگی مرا شدیدا تحت تاثیر قرار داد. چهره ی نورانی و مظلومانه ی او همواره در مقابلم قرار داشت. من شیفته اخلاق و مرام شهید هادی شدم. تا جایی که هر روز در خلوت خودم با این شهید حرف می زدم.
بارها با خودم می گفتم: واقعا شهدا صدای مارا می شنوند؟
حضور من در بسیج و جلسات آن باعث شد که شهدا مرا نیز دعوت کنند. سال بعد با کاروان راهیان نور به مناطق جنگی رفتیم. هرچند سفرهای داخلی و خارجی بسیار رفتم، اما این اردو یکی از بهترین سفرهای زندگی ام بود.
در این سفر یک روز ما را به معراج شهدا بردند. جایی که قبلا پیکر شهدا در آنجا نگهداری می شد. جای بسیار خاصی بود. من مدام شهید هادی را در درونم صدا می زدم و گریه می کردم. همه جا به یاد او بودم.
اما باز هم با خود می گفتم: یعنی شهید هادی صدای مرا می شنود!؟ یعنی به من با آن گذشته ام توجه دارد؟
آن روز در معراج شهدا نیز متاسفانه حالت ظاهری من آرایش کرده بود. توی خودم بودم که یک خانم آمد کنارم و با مهربانی دستم را گرفت!
بی مقدمه ازم این سوال رو پرسید: شما شهید ابراهیم هادی رو می شناسی؟
با حالت متعجب جوابش رو دادم و گفتم: بله می شناسم!
اون خانم بهم گفت: خواهرم، شهید هادی به شما توجه دارد. مگه شما نمی دونی، شهدا روی شما که به سمت آن ها آمدید حساسند؟! نمی خواهند از شما گناهی سر بزند. وقتی تعجب مرا دید، دستمال سفیدی که تو دستش بود را بهم داد و گفت: این از طرف شهید هادی است. آرایش صورتت رو پاک کن!
بعد گفت شهدا زنده اند و صدای ما رو می شنوند.
بغض گلوم رو گرفت! سرم رو پایین گرفتم و اشک همینطور از چشمانم جاری بود. سرم رو که بالا آوردم نفهمیدم اون خانم کجا رفت! همانجا در ساختمان معراج نشستم و زار زار گریه کردم. بعد آرایشم را با همان دستمال پاک کردم و بیرون آمدم. اونجا بود که فهمیدم شهدا صدای ما رو می شنوند و درد و دل مارو هم متوجه پی شوند و راه رو نشون می دهند...
من به این نتیجه رسیدم که انسان باید مثل شهید ابراهیم، به به اعمالش توجه ویژه بکنه. توی زندگیم این شهید رو برای خودم الگو قرار دادم. و واقعا دستم رو گرفت. به دوستان هم توصیه می کنم که رفاقت با شهدا را انتخاب کنید. چون دوطرفه است... اگر شما با آن ها باشید، شهدا نیز با شما خواهند بود.
@SALAMbarEbrahimm
📚برگرفته ازکتاب سلام برابراهیم2
#امام_صادق_ع_فرمودند:
👈هيچ غنيمتی مانند غنيمتی كه آدمی
از راه كنترل چشـــم به دست می آورد نيست،
👈زيرا ديدگان از نگاه به نامحرم
فروبسته نمیشود جز آنكه در قلـب او
عظمت و جلال الهـــــی مشاهده می شود.
•| #مصباح_الشريعة_ص9
@SALAMbarEbrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدرش،مادرش ودوبرادرش شهیدشدن،جانباز 70 درصد، قطع نخاع و شیمیایی،چشم ندارد، صدایش درنمی آید،همیشه درحالت خوابیده باید باشد و پسرش مدافع حرم است بعد میگه:...
#پیشنهادویژه_دانلود😔
@SALAMbarEbrahimm
#سیره_شهدا
@salambarebrahimm
کمتر شبی می شد بدون گریه سر روی بالش بگذارم...
دیر به دیر می آمد، نگرانش بودم. همه ش با خودم فکر می کردم؛ این دفعه دیگه نمی آد...
نکنه اسیر شه.
نکنه شهید شه.
اگه نیاد، چی کار کنم ؟
خوابم نمی برد. نشسته بودم بالای سرش و زار زار گریه می کردم، بهم گفت:
چرا بی خودی گریه می کنی؟
اگه دلت گرفته چرا الکی گریه می کنی! یه هدف به گریه ت بده، بعدش گفت: واسه ی امام حسین گریه کن،نه واسه ی من...
#شهید #مهدی_باکری
📚کتاب یادگاران
#تفکر
@salambarebrahimm
✅در زمان شاهان تاریخ ایران بخش وسیعی از سرزمین پهناور ایران یا در هنگام جنگ و یا با بی تدبیری شاهان بی کفایت از خاک ایران جدا شده.
🔹آخرین سرزمین جدا شده از ایران هم بحرین بوده که در زمان حکومت آخرین شاه یعنی شاه پهلوی (محمد رضا پهلوی) از خاک ایران جدا شد.
🔸در طول تاریخ ؛ تنها جنگی که ایران درگیرش شد و خاک نداد ؛ 8 سال دفاع مقدس بود که به فرماندهی ولایت فقیه بود.
🔹خوب فکر کنید که چه مساحتی میتوانست جزء ایران باشد و شاهان بی کفایت از دست دادند.
🔴"این مقدار تجزیه در یک کشور در کل دنیا بی سابقه است..."
✅این است قدرت و تدبیر ولی فقیه...
پند :
✅امام خمینی (ره) : پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد.
هدایت شده از 💢 بصیرت سایبری 💢
⭕ مظلومیت در هیاهوی جام؛ #یمن عاشوراست!
🔴 این روزها به مدد شعبده تلوزیون، همه نگاه های دنیا به بازی های #جام_جهانی است، فی الواقع بازی های جام جهانی، جهانی را به بازی گرفته و سرگرم کرده است!
اما در این سوی عالم هم یک جام جهانی برپاست، در سکوت کامل؛ تمام دنیای استکبار همه عِده و عُده اش را به میدان آورده، یک جبهه زر و زور و تزویر تشکیل داده و در تیم مقابلش یک ملت محروم، تحریم شده، مظلومانه ایستاده است!
یمن عاشوراست، #ظهر_عاشورا ست؛ #ائتلاف_سعودی، صهیونیستی و آمریکایی در فضایی که بازی های جام جهانی ایجاد کرده، به شدت در حال کشتار مردم یمن است تا شاید مقاومت سرافراز یمنی تسلیم شود.
وجدانهای جهانی در خواب و سازمانهای بین المللی هم همراه جانیان..
مقاومت در یمن روزهای سختی را می گذراند؛ تشنه، گرسنه، بی سلاح و تنها در میدان.. یک تکه نان خشک، یک جرعه آب گرم، یک قبضه کلاشینکوف کهنه و چند خشاب گلوله همه داشته های آنهاست..
تمام وجودم داغدار مظلومیت رزمندگان یمنی است..
یمن را دعا کنید، جداً دعا کنید، برای پیروزی مظلوم ترین سربازان جبهه حق صدقه بدهید و دعا کنید.. روزها خیلی سخت می گذرد.. مجاهد مردان صبور یمنی همچون گل های بهاری دارند پرپر می شوند..
اما خدای یاور مظلومین بر عهد خود استوار است که "اِن تَنصرُوا الله یَنصرکم و یثبت اقدامکم"..
@BASIRAT_CYBERI
#طنز_جبهه
ریز و تیز و ...😉
@salambarebrahimm
عمليات كه نمي شد يا جابه جايي كه صورت نمي گرفت، حوصله مان از بي كاري سر مي رفت. 😕
نه تير و تركشي، نه شهيد و نه مجروحي، نه سر و صدايي، 😬 يكنواخت و آرام صداي همه در مي آمد:😫
«نه جلو مي رويم نه عقب بر مي گرديم، اين چه جور جنگي است؟» ☹️
بعضي ها دست به سوي آسمان بلند مي كردند و مي گفتند:
«اللهي حاشا به كرمت! اللهم ارزقنا تركش ريزي، آمبولانس تيزي، بيمارستان تميزي و غذاها و كمپوت هاي لذيذي».😜😁
بیا بنگر حال زار مرا.mp3
1.8M
@Salambarebrahimm
بیا بنگر، حال زار مرا
بی قرار مرا..
ای تمام امیدم،تو صبح سپیدم،ز نرگس چشمت،ببین چه کشیدم
❖ سه ماه بعد از #شهادتش🕊
در #گودالی پیدا شد،
❖در #نامه ای نوشته بود
#مادر می خواهند
مارا #زنده به گورڪنند...🍂
#شهید_عباس_سهیلی🌷
#راوی_مادر_شهید😔
@SALAMbarEbrahimm
اگر کسی برای خـدا کار
کند چشم و دلش باز میشود
اگــر مواظبِ دلتان باشید
و غیــر خدا را در آن راهـ ندهید
آنچه را دیگران نمیبینند میبینید،
و آنچه را که نمیشنوند شما میشنوید
•| #شیخ_رجبعلے_خیاط
@SALAMbarEbrahimm
#پیشنهادمطالعه
بعد از ماه مبارک رمضان، شیطان حسابی برای ما برنامه دارد...
اینم سندش👇👇
🚫 #پاتک_شیطان
🔹 مقدمه:
✍ ما انسانها یه دشمن زخم خورده داریم به اسم #شیطان 👹👿
چون به جدّ ما حضرت آدم سجده نکرده، از درگاه خدا رانده شده. برای همین هم از آدم و بچههای آدم بدجور کینه دارد.😡😠
☝️ خدا تو چند جای قرآن میگه حواستون باشه، این #شیطان 👹👿 دشمنِ آشکارِ شماست.
در ۵ آیه مختلف راجع به شیطان میگه:
📖 "إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ"
👈 او دشمن آشکار شماست!
یا تو سوره یوسف میگه:
📖 إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِینٌ (یوسف/۵)
👈 بدرستیکه شیطان، دشمنِ آشکارِ انسان است!
🔹 حالا بعد از این مقدّمه کوتاه:
✍ اونایی که تو جنگ شرکت کردند میدونند، وقتی به دشمن حمله میکنی و یه منطقهای رو تصرف میکنی، دشمن تمام قدرت و توانش رو جمع میکنه تا با یه حمله سنگینتر اون مناطق رو آزاد کنه، و پس بگیره.
👈 به این حمله سنگین میگن: "پاتَک".
☝️ تو مسائل معنوی هم همینطوره.
👌 هر کار خوبی، و هر عمل صالحی که انجام دادی، اگر مقبولِ درگاهِ الهی باشه، پاداشش بهشته🎁. در واقع با هر عمل خوبی، خودت رو تو بهشت جا کردی.
☝️ حالا، حواست باشه...
👌 هر وقت یه کار خوبی کردی، و خودت رو تو بهشت جا کردی، منتظر پاتکِ شیطان باش، چون این دشمنِ قسم خورده، میخواد بهشت رو ازت پس بگیره.
🔻 اگر یه شب یه نماز شبِ خیلی خوب خوندی، منتظر باش که فرداش شیطان برات برنامه داره...
🔻 اگر یه شب یه هیات خوبی رفتی و حال خوبی بهت دست داد، خیلی گریه کردی، بعدش منتظر پاتکِ شیطان باش، که میخواد مثلاً با یه نگاهِ حرام، همهاش رو ازت پس بگیره...
🔻 اگر یه زیارت خوب رفتی، یه کربلای خوب رفتی، احساس کردی خیلی متحوّل شدی، منتظر باش که شیطان حسابی برات برنامه داره...
🔻 اگر یه ماه رمضان خوب رو پشت سر گذاشتی، و یک ماه بندگی خالصانه کردی، و خیلی حالت خوب شد، مطمئن باش که شیطان خیلی از دستت عصبانی شده، حسابی برات برنامه داره. میخواد به هر قیمتی شده این بهشتی رو که رفتی ازت پس بگیره...
🗣 بخاطر همین خدا تو قرآن میگه مراقب باشید شیطان شما رو از بهشت بیرون نکنه، این ملعون قبلاً پدر و مادر شما رو از بهشت بیرون کرده:
📖 یَا بَنِی آدَمَ لَا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ (اعراف/۲۷)
👈 ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، همانگونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد.
✅ این نکته هم یادت باشه:
👈 اون کارِ خوبی که انجام میدی، هر چقدر بزرگتر و مهمتر باشه، پاتکِ شیطان هم سنگینتره.
📢 #مراقبِ_پاتکِ_شیطان_باشیم...
که اگه گرفتارش بشیم و از نفسمون شکست بخوریم خیلی چیزارو از جمله #لذت_عبادت رو از دست میدیم...
🌹مراقب خودتون باشید رفقا و با #شکست_نفس بزرگترین دشمن خودتون رو به زانو در بیارید😉
@SALAMbarEbrahimm
1_13508959.mp3
6.35M
🌸منم و هوای تو...
🌹هوای سینه زدن تو کربلا...
منو از خودم بگیر ، خودتو ازم نگیر ، بخدا بدجوری به تو وابسته شدم😔
#پیشنهادویژه_دانلود
@SALAMbarEbrahimm
💠آبرو
🌷شهید ابراهیم هادی🌷
از مدرسه برمی گشتم دیدم رفقای هم سن من، مثل سید کمال و شهید ناصر کرمانی و...سر کوچه نشسته اند.من هم سراغ آنها رفتم.
بیشترین تفریح جوانان آن روزگار شوخی و خنده و دست انداختن دیگران بود.همین که دور هم نشستیم ،یکی از اهالی محل از دور آمد،کت و شلوار شیک و سفید و...تیپ خیلی زیبایی داشت،اما شرایطش عادی نبود!!
او آقا کاظم راننده کامیون و همسایه مابود.
تلو تلو میخورد و به سمت خانه میرفت.کاملا مشخص بود که حسابی نجاست خورده و حالش بد است.به نزدیک ما که رسید،یکدفعه افتاد توی جوب!ما نگاهش میکردیم و می خندیدیم،توی دلم می گفتم :حقشه.
هیچکس جلو نیامد . توهمین حالت،اون شخص بالا آورد و لباسهایش کثیف تر شد!همینطور که نگاهش میکردیم ،یکباره ابراهیم از راه رسید.به محض اینکه ماجرا را فهمید،وارد جوب شد و آقاکاظم را بیرون آورد.
ابراهیم آب برداشت و شروع به تمیز کردنش کرد،حسابی که تمیز شد،او را کول کرد و به سمت منزلش برد.
دنبال ابراهیم رفتم ،اول کوچه حکیم زاده ،نزدیک مسجد باب الجنه منزل آقا کاظم بود،ابراهیم در زد و اورا به داخل خانه برد.
زن و بچه های آقا کاظم بسیار مومن و با حجاب بودند.
ابراهیم آقا کاظم رو روی تخت کنار حیاط گذاشت و هیچ حرفی در مورد کارهای او نزد.بعد هم خداحافظی کرد.به ما هم اشاره کرد که چیزی به کسی نگویید.او آبروی یک خانواده را خرید...
@salambarebrahimm
📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم ۲
#عاشـقانه_ای_به_سبـک_شهــدا
#بِأَیِّ_ذَنْبٍ_قُتِلَت...(تکویر_۹)
نمیشناختمـش...
اومدن خواستگاری...💕
واسه اولین بار بود که منو میدید...
یادمه،بعد ازدواج بهم گفت:
"اولین باری که دیدمت...
با خودم گفتم:
"❤…این همونیه که من میخوام...❤
اولش دلم نمیخواست باهاش ازدواج کنم...
بابام اصرار به این ازدواج داشت...💕
بالاخره زمانی که قرار شد جواب مثبت بهش بدم...
گفتم:
#اگر_شرم_و_طبع_دخترانه_ام_بگذارد…
#سؤال_عشق_تو_را_هم_جواب_خواهم_داد…❤
زندگیمون زبونزد همه بود...
داریوش...
آدم شوخ طبعی بود و...
عشق وافری داشت...💕
تا روز آخر زندگیشم...
این عشقو نشون میداد...
همیشه احساس خوشبختی میکردم...
خیلی کم پیش میومد که به اسم صداش کنم...
بیشتر وقتا بهش میگفتم:
❤...زندگیم...❤
داریوش...واقعاً زندگی من بود...
سالهای اول زندگی...
یه ترس عجیبی داشتم...
که نکنه زندگی به این خوبی رو از دست بدم...
آخرشم...
#آمد_به_سرم_از_آن_چه_می_ترسیدم...
چه سخت بود روز شهادتش...
تصور اینکه...
عزیزترین کس زندگیتو...
جلو چشات گلوله بارون کنن و...
نتونی واسش کاری کنی...
@Salambarebrahimm
(امان از دل زینب...)
#خودم_دیدم_ز_بالای_بلندی...
#عزیز_مادرم_را_سر_بریدند...
همیشه واسه آرمیتا...
این یه بیت شعرو میخوند:
#حُسنَت_به_اتفاق_ملاحت_جهان_گرفت…
#آری_به_اتفاق_جهان_می_توان_گرفت…
خانم پیرانی،همسر شهید داریوش رضایی نژاد