باز کم است... 💔

#ارسالی‌شما🌷 سلام علیکم امشب مراسم شهید شیخی بودیم واقعا شهدا زنده هستن اصلا قرارنبود ما تو این مراسم شرکت کنیم😭 دعاگوی شما و رفقای کمیلی بودم. 💔 #قرار_همیشگی 🍃

نوایی از جنس کربلا در مدح #حضرت_علی_اکبر با صدای دلنشین #سردار_سلیمانی 🚩 بِأَبی أَنتَ وَ أُمّی مِن مَذبُوح وَ مَقتُولٍ مِن غَیرِ جُرمٍ بِأَبی....

بعد از تو خاک بر سر این دنیا

افتاد حسین تا رسید بالا سرش

پای آدم جایی میره که دلش قبلا رفته...! ✨نایب الزیاره شما مزار تکاور پاسدار(از شهدای یگان ویژه‌ی صابرین سپاه) #شهیدیوسف‌فدایی‌نژاد ❤️

@salambarebrahimm با رفتنت چه بر سرمان آمد...

صدبار اگر علقمه را فتح کنم‌....

پناه حرم... کجا داری می‌ری بگو برادرم...💔 #امام_حسین  

امیر لشکرم بلند شو...

توی عزاداری هاتون دعا برای سلامتی و فرج امام زمان عجل الله رو فراموش نکنید اللهم عجل لولیک الفرج

علمدار کجایی...

عباسِ خمینی(ره)، ابراهیم هادی

روایت رهبر انقلاب از ماجرای شهادت حضرت عباس علیه‌السلام

‏در آشپزخانه کار میکرد؛ یک روز در آشپزخانه دستش سوخت. سوختگی اش هم خیلی عمیق بود. بچه ها بهش گفتند: "امید! دیگه از فردا نمی خواد بیای آشپز خونه اذیت میشی آب میریزه رو زخمت بدتر میشه" یکی از رفقاش تعریف میکرد می گفت: تا این را بهش گفتم خنده ای کرد و گفت:«فدا سر حضرت رقیه!» خیلی به حضرت رقیه سلام الله علیها ارادت داشت... در روضه ها آتش گرفت و امید اکبری سوخت.. عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شبه یلدا شده ورد زبونش تو ذاکری و مداحی بود... #شهید_امید_اکبری

آقا نفهمیدم... خیلی‌زود دیرمیشه،حواسمون باشه💔

منو به خودت برگردون حسین جانم

حسینم بدون، تو اون خاک و خون؛ تو آتیش به قلب خدا میزنی پ.ن: آه از مفهوم این شعر...😔 #لبیک_یا_حسین

ان شاءالله تاسوعا پیش عباسم...

همیشه عادت داشت زیارت عاشورا را آرام بخواند، اما روز های آخر زیارت عاشورا را با صدای بلند می‌خواند... انگار که میدانست روز های آخرش است دو روز قبل از شهادتش با هم داخل ماشین نشسته بودیم. محرم بود و یک مداحی از #جواد_مقدم گذاشته بود... روضه رسید به اینجا که ان شاءالله تاسوعا پیش عباسم سیدابراهیم هم سرش را تکان داد و با لبخند ، نرم روی سینه اش زد و گفت: ان شاءالله تاسوعا پیش عباسم 🍃 #شهید_مصطفی_صدرزاده🕊🌹