eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 💢 بصیرت سایبری 💢
🔶 خدایش بیامرزد #شیخ_فضل_الله_نوری.. به او گفتند پرچم #روس یا #انگلیس را بر سر در خانه ات بزن تا از مرگ نجات یابی.. گفت: « #اسلام زير بيرق #کفر نمي‌رود. آيا رواست که من پس از هفتاد سال که محاسنم را براي اسلام سفيد کرده‌ام حالا بيايم بروم زير بيرق کفر؟»‌ وای بر امروزمان که بیش از صد مسئول #دوتابعیتی در بین #مدیران_ارشد داریم.. @BASIRAT_CYBERI
@salambarebrahimm میراث حضرت باقرالعلوم(ع) برای جهان #اسلام و #تشیع چه بود؟ 👆
🌷 💠▫️جملات آن روز د‌ر د‌انشكد‌ه هرگز از صفحه ذهنم پاك نخواهد شد كه می‌گفت: 💠▫️«مرتّب خود را زیر ذرّه‌بین معیارهای قرار د‌هید و د‌ر كارها و د‌ید‌گاه‌هایتان د‌قّت د‌اشته باشید. 💠▫️سر سوزنی انحراف از مسیر واقعی پس از مد‌تی شما را به جایی می‌رساند كه د‌رمی‌یابید نسبت به نقطه كه بر آن انطباق د‌اشته‌اید زاویه بزرگی پد‌ید آمد‌ه و شما را از كاملاً د‌ور ساخته است.» 🌼 @SALAMbarEbrahimm
. . . ۸ سال جنگیدند ... باتوپ ... تانک ... نارنجک... . دیدند شیعیان ایرانی قوی تراز این حرفان . . اومدن جنگی راه انداختند ارزان به نفع خودشون . اما به نفع ما . . نامش است... . "آرام .. بی سروصدا .. و " . خیلی ها را به خودشان انداختند . . اما را نه ❌ . با خودشان گفتند تنها راه شکست بچه این است که بشویم. رو قبول کنیم . . آنگاه در قالب و ; کردن را یادشان دهیم . . کارشان را نام نهادن:" " . . آمدند .. بدون ذره ای شک در دل بچه مذهبی ها ، یادشان دادن که چگونه با ابزار ، راحت کنن . . به دختران و را در قالب یادشان دادن. . به پسران را درقالب و یادشان دادن . . آن زمان را خیلی ها میدانستند . . اما الان دانسته یا ندانسته را به زیرسوال برده اند . . آن زمان را درک میکردند. . اما الان دانسته یا ندانسته وجه را سیاه کرده اند . . . ! در مقابل نامحرم ; همچون و باش . . . ! در مقابل توطئه های ; همچون و باش . . . . پ . ن : خطاب به افراد و صرفا جهت آگاهی افراد @SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
🔸رفته بود #سوریه جنگیده بود تا نیاز نباشد اینجا در تهران مقابل تروریست‌ها👹 بایستند 💥اما رد خشونت جا
🌷 ❤️✨محمدحسین خیلی دوران دفاع مقدس را می‌خورد. با غبطه می‌گفت: ‌ای کاش من هم در بودم. خوش به حال شما که بودید. خوش به حال شما که دیدید ❤️✨یکی از برنامه‌های همیشگی‌اش زیارت و قطعه شهدای گمنام🌷 بهشت زهرا(س)بود.وقتی پیکر دوستان شهید حرمش شهیدان کریمیان و امیر سیاوشی را آوردند و در به خاک سپردند ، حال و هوای عجیبی داشت. ❤️✨ارتباط خاصی با داشت و همیشه کلام شهدا را نصب‌العین خودش قرار می‌داد محمد بود. وقتی بحث جبهه مقاومت مطرح شد، همه تلاشش را کرد که به برود. ❤️✨یک روز آمد و کنارم نشست و گفت: اگر من یک زمان بخواهم بروم سوریه، مخالفت می‌کنید؟ نظرتان چیست⁉️ گفتم: یک عمر است که به (ع) می‌گویم: بابی وامی و نفسی و اهلی و مالی واسرتی، آقا جون همه زندگی‌ من به فدایت، حالا که وقتش شده ، بگویم نه نرو همان که در اینجا حافظ توست در سوریه هم است همه عالم محضر خداست. ❤️✨گفت: وقتی راضی هستی یعنی همه راضی‌اند. عاشقانه تلاش کرد برای رفتن، اعزام‌ها خیلی راحت نبود. یک روز -صبح برای خواندن نماز📿 صبح بیدار شدم که دخترم هراسان آمد و گفت: مادر ساکش را بسته و می‌خواهد برود ❤️✨رفتم و گفتم: می‌روی؟ قبل رفتن بیا چندتا عکس با هم بیندازیم. عکس‌ها را که انداختیم، و راهی‌اش کردم. وقتی رفت گفتم با برمی‌گردد اما مصلحت خدا بر این بود که برگردد. ❤️✨وقتی از آمد از اوضاع آنجا برایم گفت، اعتقادش نسبت به حفظ انقلاب و بیشتر شده بود می‌گفت: مامان نمی‌دانید چه خبر است؟ خدا نکند آن که در سوریه ایجاد شده در ایران پیاده شود. می‌گفت: تا زنده‌ایم است به این خائنان اجازه بدهیم مملکت ما را مانند سوریه کنند 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ فقط روایتگر یک دقیقه و چند ثانیه از درگیری ها، لحظات مجروحیت و شهادت رزمندگان مقاومت و مدافعان حرم تو سوریه ست. چه خون هایی که برای آرامش من و شما غریبانه روی خاکریزها ریخت. چه جوون هایی که برای صلابت پرپر شدن و چه بزرگانی که برای دفاع از کیان و منافع ملی کشور، ریششون به خون سرشون خضاب شد.
🔹 #حسین_آقا پسر غلامحسین که دیشب سردار سلیمانی از عرفان او گفت کیست⁉️ 🔸شهید #حسین_یوسف_الهی سال 1340 در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد. محیط خانواده کاملا #فرهنگی بود و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با #اسلام و قرآن آشنا می شدند. 🔹حسین یوسف‌اللهی را همه بر و بچه‌های #لشکر41ثارالله مثل ستاره‌ای می‌دانستند که درخشان‌تر از ستاره‌های کویر کرمان است. 🔸او جوانی است که در روزهای جنگ #جانشین فرمانده واحد اطلاعات لشکر خودش بود و به خاطر پاکی‌اش به صفای #باطنی دست یافته و بعضی از راز و رمزهای پیرامون خود را کشف کرده بود. 🔹از زندگی این جوان عارف، کتابی با عنوان «پوتین های سوخته» منتشر شده است. #حسین_یوسف‌اللهی در روزهای پایانی بهمن ماه سال 1364 شمسی، بر اثر جراحت های شیمیایی در بیمارستان لبافی‌نژاد تهران برای همیشه، چشمانی را که پشت پرده‌ها و دیوارها را می‌دید بست و شربت #شهادت نوشید.
وقتی در زن و مرد صحبت کردن و رفتار آنها سخت گیری میکند، این تنگ نظری نیست، بلکه وسعت نظر است! نمیخواهد معنویت انسان در زباله دانی جنسیت قربانی شود! 🌹
چنگ زد توی خاک ها و گفت «...این آخرین عملیاتیه که من دارم میجنگم.» اصلاً ابوذر چند روز پیش نبود. خیلی گرفته بود. همیشه میگفت «...دوست دارم بمونم و اون قدر درد بکشم که همه‌ی گناهام پاک بشه.» میگفت «...دلم میخواد زیاد عمر کنم و به و خدمت کنم.» ولی این روزها از بچه‌ها خجالت میکشید. میگفت «...نمیتونم جنازه‌هاشون رو ببینم.» ماندن براش سخت شده بود. گفتم «...این چه حرفیه ابوذر؟ قبلاً هر کی این حرف ها رو میزد، میگفتی نگو. حالا خودت داری میگی.» انگار دردش گرفته باشد، مشتش را محکم تر کرد و گفت «...نه. من مطمئنم.» شهید ابوذر داوودی🕊🌹