eitaa logo
کانال کمیل 🇮🇷
6.4هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
123 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال کمیل 🇮🇷
#جهـاد در راهِ #خدا خستگـی ندارد... و این را از #لبخندت ☺️ می‌توان فهمیـد ... #شهید_مدافع_حرم 🌹ب
🌷 💠▫️یک روز ما از سمت واحد خود به اعزام شدیم و به علت طولانی شدن زمان آن که با یک شب زمستانی سرد همزمان شده بود  مجبور شدیم که هنگام برگشت از ماموریت به علت  نماز و گرسنگی به یگان خدمتیه بابک برویم. 💠▫️ آن شب نگهبان بود با خشم گفتیم بابا کجا بودی اخه یخ کردیم پشت در، لبخندی زد و ما را به داخل ساختمان راهنمایی کرد وارد اتاقش که شدیم  با ای  رو به رو شدیم که به سمت قبله و  روی آن کلام مجید و زیارت عاشورا بود 💠▫️ تعجب کردم گفتم بابک نماز می خوندی با خنده گفت همینجوری میگن. یه نگاهی که به روی تختش انداختیم با کتاب های و درسی زیادی رو به رو شدیم من هم از سر کنجکاوی در حال ورق زدن آن کتاب ها بودم که احساس کردم بابک نیست، بعد از چند دقیقه با سفره، نان و مقداری غذا امد 💠▫️گفت شما خیلی خسته اید تا یکم شام میخورید منم را تمام میکنم.ما به خوردن شام مشغول شدیم و هم به ما ملحق شد اما شام نمی خورد میگفت شما بخورید من میلی ندارم و دیرتر شام میخورم 💠▫️تا آنجایی که مثل دور ما می چرخید و پذیرایی می کرد خلاصه شام که تمام شد نماز را خواندیم و آماده ی رفتن به ادامه مسیر که چشممان به افتاد و با خنده گفتیم: کلک خان برای خودت چی کنار گذاشتی که شام نمیخوری بابک خنده ی ارامی کرد و میخواست مانع رفتن ما به آشپزخانه شود. 💠▫️ما هم که اصرار او را دیدیم بیشتر برای رفتن به آشپزخانه می شدیم.خلاصه نتوانست جلوی ما را بگیرد و ما وارد شدم و دیدیم که در آشپزخانه و کابینت چیزی نیست در یخچال را باز کردیم و چیزی جز بطری نیافتیم نگاهم به سمت بابک رفت که کمی گونه و گوشهایش سرخ شده بودو خندهاش را از ما می دزدید. 💠▫️این جا بود که متوجه شدیم بابک همان شام را که خودش بود برای ما حاضر کرده است. راوی:سجاد جعفری ❤️ @SALAMbarEbrahimm
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌 #پیام_شهید_مدافع_حرم به #مردم_ایران 🎥این فیلم توسط دوست وی، شهید عارف کاید خورده ضبط شده است که در آن شهید بابک نوری برخی شایعه‌هایی را که برای مدافعان حرم ساخته شده است، پاسخ می‌دهد.🌷 دو دوست که در یک روز، آسمانی شدند😢 هر دو دهه هفتادی و هر دو باهم اعزام شده بودند...😍 🍂تاریخ شهادت: ۲۸آبان ۹۶؛ 💔 مصادف با شهادت امام رضا ع🌷 #شهید_بابک_نوری_هریس #شهید_عارف_کایدخورده @SALAMbarEbrahimm
✍شب شد منطقه خیلی خطرناک واطرافمون داعش بود و آزادسازی هنوز انجام نشده بود ❤️✨حسین نظری لوح پستی نوشت ساعت پست من هم 2- 3 شب بود، پست قبل منم بابک بود، من خوابم برد بیدارشدم دیدم نماز_صبحه ❤️✨به بابک گفتم چرا منو بیدار نکردی پست بدم؟ گفت لزومی نداشت بیدار بشی من خودم جای شماهم پست دادم، گفتم آخه این چه کاری بود ❤️✨گفت من خودم داشتم با خدای خودم درد دل میکردم و راز و نیاز میکردم و حرف میزدم و زمان هم گذشت با این که حواسمم به اطراف بود، ❤️✨بنده خدا بابک نوری از خودگذشتگی نشون داد و تو اون هوای سرد حمص و بوکمال که هواش وحشتناک سرد بود منو شرمنده خودش کرد... 🌷 🌷یادش با 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
بهار، تابستان، پاییز، زمستان چه فرقی می کند فصلهای تکراری.... #بهار فقط وقتی است که تو در زندگیم #لبخند می زنی.... 🌸🕊🌸 #شهید_بابک_نوری_هریس متولد ۲۱ مهر سال ۷۱ در شهر رشت، کوچکترین عضو خانواده و دانشجوی ارشد حقوق در دانشگاه تهران بود که پس از اعزام به سوریه در ۲۸ آبان ۹۶ در منطقه بوکمال به فیض شهادت نائل آمد. 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
✍شب شد منطقه خیلی خطرناک واطرافمون داعش بود و آزادسازی هنوز انجام نشده بود ❤️✨حسین نظری لوح پستی نوشت ساعت پست من هم 2- 3 شب بود، پست قبل منم بابک بود، من خوابم برد بیدارشدم دیدم نماز_صبحه ❤️✨به بابک گفتم چرا منو بیدار نکردی پست بدم؟ گفت لزومی نداشت بیدار بشی من خودم جای شماهم پست دادم، گفتم آخه این چه کاری بود ❤️✨گفت من خودم داشتم با خدای خودم درد دل میکردم و راز و نیاز میکردم و حرف میزدم و زمان هم گذشت با این که حواسمم به اطراف بود😊 ❤️✨بنده خدا از خودگذشتگی نشون داد و تو اون هوای سرد حمص و بوکمال که هواش وحشتناک سرد بود منو شرمنده خودش کرد... 🌷 🌷یادش با ذکر 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
رفتیم که شمع ظلمت باشیم آغوش گشودیم که در تب باشیم گفتید مدافعِ حرم اما ما رفتیم که در حصارِ زینب باشیم 🌷سالروز ولادت 🌹یادش با ذکر @SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل 🇮🇷
💔دلگير ڪه شدے از زمانہ تعطیل ڪن زندگے را برس بہ داد ِدلَٺ حـرم اگر راه نیافتے 🌷شـهـدا هستند گلزارش
🍃بابک عاشق  (ع) بود... 🍁ما هر سال آبان‌ ماه خانوادگی به حضرت علی ‌بن موسی‌ الرضا(ع) می‌ رفتیم ولی سال آخر سوریه بود 🍁نتوانست به برود درست در امام رضا(ع) هم آسمانی شد🕊🌷
کانال کمیل 🇮🇷
🌱.. بابک جوان امروزی بود اما داشت. همین غیرت دینی بود که او را به زینبیه و کربلای امام حسینی رساند از آن دست جوانان‌های امروزی که غیرت دینیدارند. می‌گفت: خانم حضرت زینب(س) من را طلبیده، باید بروم، تاب ماندن ندارم. ‌‌●بله، بابکم تیپ امروزی داشت. پسرم همیشه می‌خندید، خوش‌تیپ بود و زیبا بابک پر از شادی بود و پر از شور زندگی اما فرزندم به خاطر اعتقاداتش و برای پیوستن به خدا از همه اینها گذشت و عاشقانه پر کشید. بابک فرزند نسل سوم و چهارم این انقلاب بود. دلبستگی‌های زیادی به زندگی داشت، امروزی بود و تمامی اینها را به خاطر دفاع از حریم آل‌الله و خانم زینب(سلام‌الله علیها) رها کرد. ✍ راوی : مادر شهید ❤️
کانال کمیل 🇮🇷
زندگینامه شهید بابک نوری❤️🌱 📚 #باهم‌بخوانیم
🍃همیشه ‌نمازش‌ بود. چفیه‌ را‌ پـهن‌ میکرد‌ و‌ مشغول‌ نماز‌ میشد.. استعداد‌ و‌ ضریب‌ هوشی‌ بالای‌ بابک باعث‌ متمایز شدنش‌ نسبت‌ به‌ سایر نیروها‌ در‌ دوره‌ آموزشی شده‌ بود‌ و‌ در انتهای دوره‌ آموزشی به‌ عنوان‌ سرگروه‌ تیم‌ اول تخصص‌ خودشان‌ انتخاب‌شد. ✅بابک‌ از‌ نیروهای‌ فعال‌ بود. در‌ دوران‌ سربازی‌ بارها‌ در خواست‌ اعزام‌ به داده‌ بود‌ اما‌ چون‌ امکان‌ اعزام سرباز‌ وجود‌ نداشت‌ درخواستش‌ رد شده‌بود. می گفتند راهی آلمان است اما سر از سوریه درآورد و... 📚 مدافعان حرم ویرایش جدید. اثر گروه شهید هادی ❤️ 🌷 یادش با ذکر
کانال کمیل 🇮🇷
به ما هم نگاهی بینداز...❤️
وصیت‌نامه شهید بابک نوری هریس🌸 خدایا همیشه خواستم به چیزهایی که از آنها آگاه هستم عمل کنم ولی در این دنیای فانی به‌قدری غرق گناه و آلودگی بودم که نمی‌دانم لیاقت قرب به خداوند را دارم یا نه؟ خدایا گناه‌های من را ببخش، ‌اشتباهاتم را در رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتی‌که مرا نبخشیدی از این دنیا مبر. تا وقتی‌که راهم راه حق هست مرا بمیران. خدایا کمکم کن تا در راه تو قدم بردارم و در راه تو جان بدهم. مادرم جانم به قربان پاهایت که به خاطر دویدن برای به کمال رسیدن فرزندانت آسیب‌دیده می‌شود، در نبود من‌اشک‌هایت را سرازیر مکن. من با خدای خود عهدی بسته‌ام که تا مرا نیامرزید مرا از این دنیا مبرد. مادرم برای من دعا کن، ولی‌اشک‌هایت را روان مکن که به خدای من قسم راضی به‌اشک‌هایت نیستم. خواهران خوب‌تر از جانم من نمی‌دانم وقتی حسین علیه السلام در صحرای کربلا بود چه عذابی می‌کشید، ولی می‌دانم حس او به زینب‌ سلام الله چه بوده. عزیزان من حالا دست‌هایی بلند شده و زینب‌هایی غریب و تنها مانده‌اند و حسینی در میدان نیست. امیدوارم کسانی باشیم که راه او را ادامه دهیم و از زینب‌های زمانه و حرم او دفاع کنیم. برادرانم در نبود من مسئولیت شما سنگین‌تر شده، حالا شما عشق و محبت مرا به دیگران باید بدهید؛ زیرا من عاشق خانواده‌ام، اطرافیانم، شهرم، وطنم و… بوده‌ام و شما خود من هستید در جسمی دیگر. پدرم تو هم روزی در جبهه حق علیه باطل از زینب‌های مملکت دفاع کردی، شما دعا کن که با دوستان شهیدت محشور شوم. 🕊🌹