eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
💠قاسم تا سیزده سال در روستا نفس کشید، اما باید می‌رفت کرمان تا خودش را برای مبارزات چهل‌ساله‌اش آماده کند. در کرمان درس خواند و کار کرد تا اینکه روحانیِ جوانی به نام کامیاب، سر راهش قرار گرفت و دست قاسم را در دست انقلابیون گذاشت. این روحانی که بعد‌ها به دست منافقین ترور شد، قاسم سلیمانی را با آیت‌الله خامنه‌ای آشنا کرد و از قاسم، یک جوان انقلابی ساخت تا جایی که او یکی از رهبران تظاهرات خیابانی برای پایان دادن به حکومت پهلوی در کرمان بود...
pushide-shod-be-tanam_040620151033.mp3
6.6M
@salambarebrahimm میخوام‌ به‌ عشق‌ تو‌ مدافع‌ حرم‌ بشم گوش‌ کنیم‌ با هم 🌸
همیشه توی متوجه باش . . . ! خدا عاشق می خواد نه مشتری بهشت خدا میخواد
سالروز شهادت حمزه سیدالشهداء علیه السلام و وفات جانگداز حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام تسلیت باد.🏴
وقتی خدا را بیش از هر چیز دوست داشتی جشن بگیر مومن شدنت را
با ما چه کرده بغض که دور از تو سال هاست لب باز میکنیم سخن گریه میکند...
این همه روایت درباره مهدویت هست آقا توی یکیشون نفرمودن که اگر "مردم دنیا" بخوان، ظهور اتفاق میوفته. توی همشون فرمودن: اگر شیعیان ما... اگر شیعیان ما... - بابا گِرِه خودِ ماییم...
امان از مَنیَت...!!
« رَبُّکُم اَعلَمُ بِما فی نُفوسِکُم... پروردگار شما از درون دِل هایتان آگاه‌ تر است.. الاسراء ۱۹ من چه گویم؟! چون تو میدانی نهان را ... دلم خوشه به اینکه میدونی تو دلم چی میگذره
گاه گاهی دلم سجده درگاه تو را میطلبد... و تو چه زیبا مرا میخوانی....
بعضی از آدم ها انگار از بهشت اومدن ... یه جورِ عجیبی خوبن امن اند ، آرام اند ، دلنشین اند ... کنارشون می تونی خیلی راحت و بدون هیچ تکلّفی خودت باشی ! من این آدم ها را دوست دارم آدم های مهربون و اصیلی که حال دنیایمون را خوب می کنند ... ! شبتون مهدوی یا علی
...إِنَّ أللهَ یُحِبُّ التوّابینَ... بقره(۲۲۲) خدای مهربون ما...میگه: تو فقط کن... ببین !! من هم هم خیلی هم دوسِت دارم
برادر می‌دانی؟! حبِّ در دلی بیدار میشود که ‌از خود و آنچه دوست‌ دارد در راه خدا باشد...
فقط‌ جنگ نیست... اگر بهش معتقد باشی قطعا شهید‌ میشی
می گفت: ما به اینجا نیامده ایم تا روی هر تپه ای سنگری بکنیم و خودمان را با زدن چهار تا گلوله مشغول کنیم! آمده ایم تا نَفَس دشمن را ببریم قیمتش را هم با خون مان می دهیم...
قلب مرا هوای تو اشغال می کند با هر سلام با حرمت حال می کند دارم یقین که حضرت عالی جناب عشق کرب وبلا نصیب من امسال می کند
میگن تو روز قیامت جایگاه و ظرفیت هر کسی رو نشونش میدن میگن: فلانی....ببین....تو باید اونجا می بودی... ! یعنی چی؟! یعنی باید بدوئیم فکر نکنیم با شق القمر می کنیم... باید امروزت بهتر از دیروزت باشه، اگه می خوای اون روز کمتر بخوری
خدايا، كمكمون كن كه ناخواسته با دل كسی بازی نكنيم و سنگينی تاوان شكستن دل ديگران روی زندگيمون باقی نمونه.... شبتون مهدوی یاعلی
جثه ريزی داشت ... مثل همه‌ ی بسيجی‌ها خوش سيما بود و خوش مَشرَب ؛ فقط يك كمی بيشتر از بقيه شوخی می‌كرد، نه اينكه مايه تمسخر ديگران شود🤗، كه اصلاً اين حرف ها توی جبهه معنا نداشت ، سعی می‌كرد دل مؤمنان خدا را شاد كند آن هم در جبهه و جنگ ... از روزی كه او آمد ... اتفاقات عجيبی در اردوگاه تخريب افتاد. لباس های نيروها كه خاكی بود و در كنار ساک هايشان قرار داشت، شبانه شسته می‌شد و صبح روی طناب وسطِ اردوگاه خشک شده بود....😶 ظرف غذای بچه ها هر دوسه تا دسته ، نيمه‌های شب خود به خود شسته می‌شد هر پوتينی كه شب بيرون از چادر می‌ماند، صبح واکس خورده و برّاق جلویِ چادر قرار داشت ...🤔 او كه از همه كوچكتر و شوخ‌تر بود وقتی اين اتفاقات جالب را می‌ديد، می‌خنديد و می‌گفت: بابا اين كيه كه شب‌ها زورو بازی در می آره و لباس بچه ها و ظرف غذا را میشوره؟😄 و گاهی می‌گفت : « آقای زورو ، لطف كنه و امشب لباس‌های منم بشوره😁 و پوتين‌هام رو هم واكس بزنه » بعد از عمليات ... وقتی «علی قزلباش » شهيد🕊 شد ، يكی از بچه ها با گريه گفت: بچه ها يادتونه چقدر قزلباش زوروی گردان رو مسخره می كرد ... زورو خودش بود و به من قسم داده بود كه به كسی نگم !😔
پنج روز گذشته بود ... در مسیر برگشت که بودم ، بارها با من تماس گرفت . می‌خواست بداند چه ساعتی به قزوین می‌رسم ؟! وقتی از اتوبوس پیاده شدم ، آن‌طرف خیابان کنار موتورش ، ایستاد بود . به گرمی از من استقبال کرد . ترک موتور که سوار شدم ، با یک دستش رانندگی می‌کرد ، و با دست دیگرش ، محکم دستم را گرفته بود ؛ حرفی نمی‌زد . دوست داشتم یک حرفی بزنم و این قرق را بشکنم ، ولی همین محکم گرفتن دستم ، خودش یک دنیا حرف داشت !
🌹تصاویری ماندگار ازچهره نورانی شهدای مدافع حرم 🕊شادی روحشان
شده دلتنگ شوی غم به جهانت برسد...؟ گره ات کور شود .... غم به روانت برسد...!؟
در نسبت‌ با‌ مهدی _عج‌ مَثَل‌ آن‌ غلامی باش‌ که‌ نیمه شب‌ آقایش‌ رفته.. سپرده که کارِ کوچکی دارد و‌ هر آن باز میگردد..
فکرشو بکن مثلا امشب وقتی خوابیدی خواب ببینی توی بین الحرمین گم شدی... آخ آخ رویا شیرین تر از اینم داریم مگه .. شبتون مهدوی یا علی
آخره آیدی‌ها مون یه ۳۱۳ گذاشتیم...! داخل بیومون اَللهُمَ‌ عَجِل‌ لِوَلیِکَ‌ اَلفَرَج نوشتیم..! انواع پروفایل‌ های مهدوی رو برای پروفایل‌ مون انتخاب کردیم..! دم اذان مغرب‌ جمعه هم نوشتیم... غروب شد نیامدی..! و این شد همه، سهم ما از انتظار... ما فقط نشستیم.. گناه کردیم.. و برای فرجِ تو دعا کردیم فقط...