eitaa logo
دخـتـࢪان مـھـ³¹³ـدو؎•
129 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
944 ویدیو
39 فایل
بہ‌نآم‌اللھ مہدے...💚! {همه چی از ۲۶ خرداد ۱۴۰۱ شروع شد} ♡312+1=313♡شاید آقا منتظر توست..!💚 به مجمع دختران مهدوے خوش آمدید!🤝💚 کپے🤔؟آزاده‌رفیق،رگباری‌ممنوع🙂💜:) پیج روبیکا: https://rubika.ir/mahdavi313girls ◉اللّهم س‍‌ریـ؏ برس‍‌ان‍ ظـ‍‌هور م‍‌‍‌ـهدے◉
مشاهده در ایتا
دانلود
بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند" هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود•💚😍• 《♥️@salammfarmande♥️》
「🌱•••」 آرۍ .. دسٺ‌ و پاگیر اسـت ...❗️  این چادر جاهایے دست مرا گرفتہ استـ ڪہ فکرش را هم نمیڪنے :)♥️ 🖤 《♥️@salammfarmande♥️》
آرزویم را مینویسم♥️ آرزو که بر جوانان عیب نیست...!☆♡ 《♥️@salammfarmande♥️》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌ پسر عزیزم، علی جان... ببخشید اگر قد کشیدنت را ندیدم و مرد شدنت را نظاره نکردم... سعی کن راه مرا ادامه بدهی... سعی کن کاری کنی که سرانجام آن به ختم شود... ♥️ 《♥️@salammfarmande♥️》
دخـتـࢪان مـھـ³¹³ـدو؎•
#رمان #فدایی_عشق💔🕊 قسمت دهم0⃣1⃣ ╭━━━⊰•🍃‌⃟🕊•⊱━━━╮ 🌸کپی تمامی پیام های کانال آزاده ولی کپی رمان و خوا
💔🕊 قسمت یازدهم1⃣1⃣ ╭━━━⊰•🍃‌⃟🕊•⊱━━━╮ 🌸کپی تمامی پیام های کانال آزاده ولی کپی رمان و خواندن رمان بدون عضویت در کانال رو راضی نیستم🌸 امیدوارم لذت ببرید❤️ ‌‌╰━━━⊰•‌‌🍃⃟🕊‌•⊱━━━╯ آقا کیان با عجله وارد محوطه شد و دویید سمتمون.با من و آقا مهدی سلام کرد و باعجله گفت:چیشده؟کجاس؟ آقامهدی با لبخند:به لطف کمیل جان برگشت😁 (این از کجا منو میشناسه آخه) اقا کیان:چطوری؟؟ با لبخند و خجالت گفتم: هیچی اومدم عصبانیتم را خالی کنم پیچ شیری رو چرخوندم چند دقیقه بعد علی نفس کشید😅 جفتشون خندیدن. اقاکیان:خانم مرادی؟ دختر چادری که پیش کیمیا بود برگشت:بله؟ آقاکیان:یه لحظه.... وقتی خانم مرادی اومد رو به مهدی و خانم مرادی گفت: مگه نگفتم که مراقب اتاق باشید چطوری پیچ دستگاه اکسیژنش بسته شد؟؟ مهدی:اقا ما چشم از اتاق بر نداشتیم.کسی داخل اتاق نشد. اقا کیان: آها پس این داروی بیهوشی که احتمال میدی از آسمون اومد رفت تو سرم علی ها؟؟؟ بدون اینکه کسی خبر داشته باشه!🤨 مهدی: البته من موقع راه رفتن پام گیر کرد به میز چرخداری که باهاش دارو ها رو حمل میکنند و داروها ریخت.شاید موقع اینکه حواسمون به اون پرت شده این اتفاق افتاده !شرمنده😔 خانم مرادی: و احتمال داشت که این پرستار از عمد میز چرخدار رو به پای شما گیر داده تا ما حواسمون پرت بشه و فرد دیگه داخل اتاق بشه ممکنه؟ به قلم:خادم الزهرا ادامه دارد.... 《♥️@salammfarmande♥️》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بانوان نیمی از جامعه اند یا تمام جامعه؟؟🤔 《♥️@salammfarmande♥️》
🔰 صدای حادثه در اين كشتى، كه تمامى ديوارهايش سوراخ شده، تو نمى‏ توانى آرام بمانى؛ كه در نهايت در اتاق سالم و كابين زيبا، به زير آب مى ‏روى و در دنياى رابطه‏ ها، گرفتار مى ‏شوى.تو با نظارت و بصيرت و طرح و برنامه، نمى ‏توانى چشم‏ پوش و سر در لاك بمانى. پس ناچارى كه صداى حادثه را بشنوى و پيش از آن‏كه حادثه بر تو وارد شود و در بكوبد و محكم بكوبد، تو اين قارعه را، استقبال كنى و به آن هجوم بياورى. حسنات و صالحات، اين‏گونه، به دست مى ‏آمدند و جمع مى ‏شدند. آيا با اين همه كاستى و مشكل و فساد و تباهى، كارى نيست و مسؤوليتى نيست و جز زندگى محدود و شادى‏ ها و رنج ‏هاى حقير و روزمرّه، تكليفى نيست؟ اگر هست، آيا اين كارهاى بزرگ و مستمر و مرتبط، بدون تمرين، بدون طرح، بدون بصيرت و بدون نظارت، دست يافتنى است؟ ❛❛ عین‌صاد 《♥️@salammfarmande♥️》