eitaa logo
دخـتـࢪان مـھـ³¹³ـدو؎•
129 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
944 ویدیو
39 فایل
بہ‌نآم‌اللھ مہدے...💚! {همه چی از ۲۶ خرداد ۱۴۰۱ شروع شد} ♡312+1=313♡شاید آقا منتظر توست..!💚 به مجمع دختران مهدوے خوش آمدید!🤝💚 کپے🤔؟آزاده‌رفیق،رگباری‌ممنوع🙂💜:) پیج روبیکا: https://rubika.ir/mahdavi313girls ◉اللّهم س‍‌ریـ؏ برس‍‌ان‍ ظـ‍‌هور م‍‌‍‌ـهدے◉
مشاهده در ایتا
دانلود
این دو شلوار در جنگ پاره شده اند! یکی با جنگ سخت دیگری با جنگ نرم! 《♥️@salammfarmande♥️》
•|🐣💛|• -اگر زنان چادری می‌خواستند، نشان‌شان می‌دادم عرقی که در فصل گرما به خاطر حفظ حجاب می‌ریزند.. 🍃 دانه دانه‌اش خورشید است، شما خورشید خدا هستید.. ✨🌹 《♥️@salammfarmande♥️》
امام ﻋَﻠـــﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ  فرمودند: ✅در حضور هفت گروه، ٧ کار را مخفی کن تا سعادتمند گردی: 1-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻓﻘﯿﺮ، ﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﺎلت ﻧﺰﻥ. ٢-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭ، ﺳﻼﻣﺘﯽﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﺶ ﻧﮑﺶ. ٣-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ، ﻗﺪﺭﺕﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ. ۴-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻏﺼﻪﺩﺍﺭ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ نکن. ۵-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼﺍﺕ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻩﻧﻤﺎﯾﯽ نکن. ۶-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﯽﺑﭽﻪ، ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎﯾﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ. ۷-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﯾتیم، ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﮕﻮ.   《♥️@salammfarmande♥️》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دخـتـࢪان مـھـ³¹³ـدو؎•
#رمان #فدایی_عشق💔🕊 قسمت چهل و هفتم7⃣4⃣ ╭━━━⊰•🍃‌⃟🕊•⊱━━━╮ 🌸کپی تمامی پیام های کانال آزاده ولی کپی رمان
💔🕊 قسمت چهل و هشتم8⃣4⃣ ╭━━━⊰•🍃‌⃟🕊•⊱━━━╮ 🌸کپی تمامی پیام های کانال آزاده ولی کپی رمان و خواندن رمان بدون عضویت در کانال رو راضی نیستم🌸 امیدوارم لذت ببرید❤️ ‌‌╰━━━⊰•‌‌🍃⃟🕊‌•⊱━━━╯ راوی کمیل= سالن انتظار بودیم. مامان نشسته بود و با گریه تسبیح زرد رنگی رو هی بالا پایین می کرد. بابا قدم میزد. خاله مامان و آروم میکرد و دایی و عزیز و زندایی هم خونه بودن. یهو دیدم امیرعلی از ته سالن داره میدوعه سمتمون! نشست روی صندلی های کنار هم چیده شده. استرس داشت. نشستم کنارش دستش رو گرفتم:امیرعلی خیلی یخی😳 علی با دلسوزی گفت:داداشم داره از استرس دق میکنه!بابا چیزی نیست به خدا!دلشوره چیو داری آخه؟ بعد از دو ساعت عمل دکتر اومد بیرون و گفت:شما همراه خانم کیمیا حسینی هستین؟ هممون جواب دادیم:بله بله! دکتر نفس عمیقی کشید و گفت: خداروشکر مشکلی پیش نیومده. گلوله هم در آوردیم. پس فردا میتونن مرخص شن. هممون نفس راحتی کشیدیم.زیرلب گفتم:خدایا شکرت🤲 راوی کیمیا= حدوداً دو سال از اون ماجرا گذشت. منو علی هم رفتیم زیر یه سقف.یه دختر خیلی خوشگلم داریم به اسم زهرا که الان یه سالشه😍 ولی ماجرای زندگی من تازه داره شروع میشه.... اون روز تولدم بود.هیچ توقعی از علی نداشتم. میدونستم کارش زیاده و ممکنه فراموش کنه. چون سابقه داشت😒 شب ساعت ۹ بود که زنگ درو زدن. از آیفون نگاه کردم.علی بود. خیلی عادی مثل همیشه درو باز کردم براش اونم سلامی کرد و نشست روی مبل. لیوان آب براش بردم. زهرا خانم هم با قدم های استوار میومد و میون راه هی می خورد زمین🤭😁 علی:امروز چندمه؟ _امروز؟......بیست و یکمه!چطور مگه؟ علی با تعجب پرسید:عههه؟بیست و یکمه؟ مثلا خودمو زدم به اون راه:اوهوم..مگه اتفاقی افتاده؟🤫 علی خیلی معمولی گفت: نه چیزی که نشده ولی خواستم یک شاخه گل با یک بیت شعر تقدیمت کنم که شعرم نیومد😐 یه لبخند زدم. خیلی جدی از زیر کتش یه شاخه گل رز در آورد گرفت سمتم.با مهربونی زل زد تو چشمام و گفت:بفرماایید.تولد مبارک بانوو🙃 _دستت درد نکنه علی جان❤️ تا اومدم گل رو بگیرم زهرا گل را گرفت پرت کرد ته پذیرایی😅 انگشت اشاره اش رو گرفت سمتمو گفت:صبر کن.هنوز مونده😉 زهرا افتاد بغل علی.علی بغلش کرد و رفت جلو در.رو به من گفت:همینجا بمون منو زهرا باهم میریم کادوتو بیاریم.تا درو باز کرد گوشیش زنگ خورد:بله؟.......الان؟.......آخه الان شرایطش نیست برام نمیشه جایگزین کنین؟....... بعد با ناراحتی گفت:باشه.میام.فعلا😕 زهرا رو داد بغل من و گفت:کیمیا جان باید برم.یه کاری پیش اومد.اشکال نداره که؟ احساس کردم این آخرین باره که میبینمش. با صدای لرزون گفتم:علی...میشه نری؟ دستشو گذاشت روی شونم گفت:چرا؟ اشکام ریخت و گفتم:میترسم علی.توروخدا نرو😭💔 به قلم:خادم الزهرا ادامه دارد.... 《♥️@salammfarmande♥️》
یکی بیاد به داد خودم برسه💔 یه پارت تقدیمتون👆🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پسر میلیاردری که امام زمانی شد! 💢ماجرای عجیب پسر یکی از بزرگترین کارخانه داران ایرانی عج امام همه... 《♥️@salammfarmande♥️》
نتم خیلی ضعیفهه😐😕💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 وصیت عجیب یک زن 📺 دفن یک استاد دانشگاه فرانسوی زیر پای زائرین اربعین 👈 این زن، کسی نیست جز اسلام پژوه فرانسوی ماری پیر والکمن (مریم ابوذهب)! 《♥️@salammfarmande♥️》