میهمان همیشگی!
جناب حجة الاسلام سید یحیى حسینى:
در سال ۱۳۴۶ هجرى شمسى براى بار نخست با كاروانى از تهران توفیق تشرف به مكه مكرمه را پیدا كردم. در فرودگاه جدّه، كه جنب شهر جدّه قرار داشت، مكانى بود معروف به «مدینة الحاج» داراى سه طبقه كه طبقه تحتانى آن، آشپزخانه كاروانها بود. چون وسیله نقلیه براى مدینه و یا جُحفه كم بود، می بایست زائران دو روز یا بیشتر در مدینة الحاج می ماندند تا نوبت وسیله به آنها برسد.
در طبقه اوّل و دوم مدینة الحاج اطاقهاى بزرگ و زیادى بود كه زائران اسكان می یافتند تا نوبت حركتشان برسد. اطاقى كه به كاروان ما اختصاص یافت ۳۶ تخت سه طبقه داشت كه براى كل كاروان كافى بود. هر یك از زائران تختى را گرفتند، من صبر كردم همه جاى دلخواه خود را بگیرند، هر تختى خالى ماند، آن را بگیرم. هر كس جاى خود را گرفت و طبقه سوم یك تخت در گوشه اطاق خالى ماند، كه من هم آن را گرفتم.
زائران هر یك مشغول كارى بودند؛ یكى تخمه میشكست، جمعى با هم حرف میزدند و خلاصه هر یك به كارى مشغول بودند. همان طورى كه نشسته بودم دیدم آقایى با موهاى خیلى مشكى برّاق و محاسن مشكى ولى سربرهنه وارد اطاق شد و به زائران نگاه می كرد، مانند كسى كه گمشدهاى دارد و به دنبال او می گردد؛ تخت به تخت و نفر به نفر. هیچ یك از زائران هم متوجه ایشان نبودند و هر كسى مشغول كار خودش بود.
من فكر كردم ایشان دنبال كسى می گردد، از تخت پائین آمدم، جلو رفتم و به ایشان سلام كردم، او هم جواب داد. با این كه میخواستم بپرسم كه دنبال كى می گردید؟ ناخواسته پرسیدم: آقا شما امسال براى حجّ آمده اید یا هر سال میآیید؟
فرمود: من هر سال می آیم.
سؤال كردم: هر سال براى خودتان می آیید یا به نیابت كسى و به خرج كسى می آیید؟
فرمود: هر سال براى خودم و با خرج خودم میآیم.
گفتم: حال كه شما هر سال می آیید دعا كنید من هم هر سال بیایم.
لبخندى زد و فرمود: تو هم ان شاء الله می آیى!
بعد فرمود: آن دفترچه سُربى توى جیبت را بیرون بیاور، یك ختم می گویم، بنویس.
دفترچه كوچكى كه جلد سُربى داشت و در جیب بغلم بود را بیرون آوردم. دقیق یادم نیست كه ختم را خودم نوشتم یا ایشان نوشتند، هر چه بود دفترچه مفقود شد، ولى دستور این بود:
🌹در زمان واحد (هر وقت از شبانه روز، مثلًا دو بعد از ظهر یا دو نیم هشب) و در مكان واحد؛ طورى كه كسى نبیند و متوجه نشود و خود هم به كسى نگویى، این عمل را چهارده روز یا شب، پیاپى تكرار كن، نتیجه آن در خواب بر تو آشكار می شود.
جلسه اوّل دو ركعت نماز و بعد از نماز یك هزار صلوات تقدیم به حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم، جلسه دوم تقدیم به حضرت على بن ابى طالب و همین كیفیت تا جلسه چهاردهم به نام مقدّس حضرت مهدى علیهم السلام. تسبیح گِلى سیاه كه با آن صلوات میفرستى را هم به دیوار رو به قبله آویزان كن كه كسى آن را نبیند و فقط خود بردارى و صلوات را بشمرى و به جاى اوّلش آویزان كنى.
این دستور را نوشتند یا نوشتم و ایشان از اطاق خارج شدند. من از زائرى كه در تخت خواب نزدیك مكان ایستادن ایشان بود، پرسیدم: این آقا كجایى بودند و دنبال چه كسى میگشتند؟
زائر گفت: من كسى را ندیدم.
به او گفتم: همین آقایى كه الآن كنار من ایستاده بود و خیلى وقت هم ایستاده بود.
گفت: من كسى را ندیدم كه با شما صحبت كند.
از دیگرى پرسیدم، او هم گفت من كسى را ندیدم!
بحمدالله به دعاى آن آقا تا كنون غیر از سالهایى كه سفر حج تعطیل شد، همه سالها مشرف بودم؛ یا به عنوان خدمه یا به عنوان معاون مدیر و یا به عنوان روحانى، و امیدوارم خداوند این توفیق را تا وقت مرگ از من نگیرد. البته من هم به امید بیت الله الحرام و مدینه منوره زنده ام.
ناگفته نماند من دستور را سال اوّل عمل كردم، شاید یك هفته بیشتر نگذشت كه خواب دیدم كاروان حج از ایران عازم است. رفتم جلو كه سوار هواپیما شوم، شخصى بازویم را گرفت و گفت: سید یحیى! تو با این كاروانها نخواهى رفت؛ ولى میروى.
من تعبیر خوابم را این طور تشخیص دادم كه به من گفتند امسال صلاح نیست و نمیروى، ولى غیر از این بود. همان سال و بدون مدرك از طریق عراق به حج مشرف شدم كه ۱۱۰ روز هم طول كشید و بدون اختیار همه جا مرا میبردند كه این خود اعجازى عجیب و باورنكردنى است. این دومین تشرفم به مكه بود. از سال سوم به بعد دیگر تشرفم روى روال قرار گرفت و توفیق مستمر حاصل شد.
📚نسیم های گرهگشا، ج ١، نسیم ۶٢.
#حج
#نسیم_های_گره_گشا
#صلوات_نامه
🌹به ارواح مقدس اولیاء الهی، ابدال و اوتاد، صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
به جستجوی او سر به بیابان گذاشتم..
🔺️خاطره تشرف شیخ حسین فاضلی در ایام حج در بیان آیت الله مصباح یزدی (قدسسره)
#حکایت_ها
#امام_مهدی
#مهدویت
#حج
💠 @mesbahyazdi_ir
این حرفها بوی خون میدهد...!
🖌صدای دعای عرفه از بلندگوهای عرفات بلند میشود. راه میافتم سمت چادر بعثه. جا گیر نمیآید. همان بیرون مینشینم. میایستم. ده دقیقه از دعا نگذشته که ابرهای کبود از راه میرسند. دقیقاً بالای سر عرفات، بالای سر این همه بنده که آمدهاند بخشیده شوند. اتراق میکنند. باران نیستند. طنابهای خیسیاند که میشود چنگ زد و ازشان بالا رفت و به آسمان رسید. گلهای سفید دشت بیشتر میشوند.
🔹عجیبترین لحظههای عمرم را دارم تجربه میکنم. الله اکبر. اینهمه سفیدپوش! همه در احرام ایستادهاند به اشک و نیایش. راستی امروز ابرها بیشتر میبارند یا چشمهای ما؟
🔸دعای عرفه دعای بلندی است؛ هم مضمونی و محتوایی و هم تعداد صفحهای. دعای ترسناکی است که توی دلت را خالی میکند. توی دلت هی اسب شیهه میکشد، هی شمشیر تیز میزند، هی بوی سوختنی میآید. وقتی ارباب ما میگوید:
«راضیام به تقدیرت»، وقتی میگوید: «با حلقومم گواهی میدهم که هستی»، «با گوشه لبهایم مطمئنم که تو خدای منی»، «نرمه غضروفهای بینیام گواهی میدهد به بودنت»، این حرفها بوی خون میدهد.
🌹خودش دارد پیشگویی میکند. خودش دارد فهرست چیزهایی را که قرار است فدا کند، زیرپوستی بیان میکند. وقتی میگوید: «أَنَا الَّذِی وَ أَنْتَ الَّذِی»، دل آدم خال میزند. وقتی از طفل صغیر و شیخ کبیر میگوید، تو ناچاراً به روضه رباب فکر میکنی و [به] «مِنَ الغَریب اِلی الحَبیب».
🔸همه آمدهاند بیرون زیر باران تا باران به جانشان بنشیند که باران آب است و آب رساناست و زودتر دعا را بالا میبرد. به خود عرفات قسم، ابرها دقیق تا آخر دعا میبارند. ما هم میباریم. وای که چه لحظاتی است. یک خواب است. باور کنید.
📚خال سیاه عربی( سفرنامه حج)، حامد عسکری، ص ۱۷۹.
#عرفه
#دعای_عرفه
#حج
#حامد_عسکری
#خال_سیاه_عربی
#انتشارات_امیرکبیر
📚به پیشگاه سیدالشهداء صلوات الله و سلامه علیه و اصحاب و اهلبیت وفادار ایشان صلواتی هدیه بفرمائید.
@Ab_o_Atash
@salavatnameh
به «حُرْمَتِ» قرآن، مرا در «حَرَمَتْ» بپذیر!
در ایام کسالت آیتالله سید مصطفی صفائی خوانساری رضوان الله علیه از ایشان در مورد محل دفنشان سؤال شد، فرمودند:
من چهل بار قرآن کریم را ختم کرده به محضر مقدس حضرت معصومه اهــدا نــمـوده ، از ایشان تقاضا کرده ام که قبری در حرم به من عنایت فرمایند.
هنگامی که خبر درگذشت ایشان منتشر شد تولیت آستانه مبارکه برای محل دفن از تهران کسب تکلیف نمود به ایشان گفته شد:
در همان نقطه ای که نماز جماعت میخواند، دفنش کنید.
بدین گونه با عنایت کریمه اهل بیت در حرم مطهر مدفون شدند.
📚کرامات معصومیه، ص ٣٨١.
🖌آیت الله سید مصطفی صفائی خوانساری ره:
دو رکعت نماز بخواند بعد از آن چند مرتبه صلوات بفرستد بعد از آن این دعا را هفتاد مرتبه بخواند:
«لا اِلهَ اِلاّ اللهُ بِعَزّتِکَ وَ قُدرتِکَ، لا اِلهَ اِلاّ اللهُ بِحَقِّ حَقِّکَ، لا اِلهَ اِلاّ اللهُ فَرِّجْ بِرَحْمَتِکَ» و به سجده رود و در سجده بگوید: «یا اَللّهُ یا رَباهُ یا سَیِّداهُ»؛ مداومت کردن بر آن باعث تشرّف به مکّه مکرمه می شود،ان شاء الله تعالی.
📚نسیم های گره گشا، ج ۱، نسیم ۵٩.
🎙مقام معظم رهبری مدظله العالی:
ما کتابخانه مرحوم حاج مصطفی خوانساری را بعد از وفات ایشان خریدیم. ایشان کتابخانه بسیار نفیسی با پنج، شش هزار جلد کتاب خوب داشت که حدود هزار و اندی از کتابهایش خطی بود.
#توفیق_زیارت
#حج
#مصطفی_صفایی_خوانساری
#نسیم_های_گره_گشا
#صلوات_نامه
💐در سالروز درگذشت آیت الله سید مصطفی صفائی خوانساری به نیابت از ایشان به پیشگاه فاطمه معصومه سلام الله علیها صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh
39.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر بنا باشد «بشود» میشود، ولو به «مو» برسد، پاره «نمیشود» ...!
🎙حجت الاسلام مهدی کرمی:
سال١٣٧۴ تصمیم داشتم به حج تمتع تشرّف یابم، ولی با مشکلات بی شماری و شاید غیر قابل حلّی روبرو بودم؛ به توصیه مرجع بزرگ آیت الله بهجت قدسسره [بدون اینکه به آیت الله بهجت دربارهی آمدن به حج سخنی بگویم توسط حجتالاسلام[محمد] روحی(از شاگردان آیتالله سعادت پرور رضوان الله علیه و مترجم کتاب فلاح السائل و اقبال الاعمال پیام دادند: «اگر به مشکلی برخوردی، آنقدر «صلوات» بفرست تا مشکل حل شود، رضوان الله علیه) با فرستادن صلوات راه را باز کردم و از آن هنگام به بعد نیز هر وقت نیاز به گشایشی در امور داشته و دارم از صلوات بهره می گیرم!
📚نسیم های گرهگشا، ج ١، نسیم ١٢٩.
🎞نکته:
فیلم فوق، بیان مشکلات بی شمار و متعدد و غیر قابل حلّی است که حجتالاسلام مهدی کرمی برای مشرّف شدن به حج تمتع با آن روبرو بودند؛ روحیه توکل، آرامش، پشتکار، اعتماد و... ایشان بسیار شیرین و آموزنده است.
👌تمام خاطره علی رغم طولانی بودن آن شنیدنی است، بخصوص دو دقیقه پایانی.
🌹منبع ما برای این حکایت در کتاب نسیم های گرهگُشا، مجموعه ناب و نایاب ٩ جلدی کتاب شمیم عرش بود که به فضل الهی، تفضيل آن حکایت، قابل دسترس شده است.
👈👈👈👈👈دستوری برای توفیق زيارت خانه خدا و حج با محوریت ذکر صلوات در مطلب «میهمان همیشگی».
#آیت_الله_بهجت
#زیارت
#توفیق_زیارت
#حج
#نسیم_های_گره_گشا
#صلوات_نامه
🌹به روح ملکوتی و با کرامت آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه صلواتی هدیه بفرمائید.
@mesbahyazdi_ir
@salavatnameh
هدایت شده از صلوات نامه
این حرفها بوی خون میدهد...!
🖌صدای دعای عرفه از بلندگوهای عرفات بلند میشود. راه میافتم سمت چادر بعثه. جا گیر نمیآید. همان بیرون مینشینم. میایستم. ده دقیقه از دعا نگذشته که ابرهای کبود از راه میرسند. دقیقاً بالای سر عرفات، بالای سر این همه بنده که آمدهاند بخشیده شوند. اتراق میکنند. باران نیستند. طنابهای خیسیاند که میشود چنگ زد و ازشان بالا رفت و به آسمان رسید. گلهای سفید دشت بیشتر میشوند.
🔹عجیبترین لحظههای عمرم را دارم تجربه میکنم. الله اکبر. اینهمه سفیدپوش! همه در احرام ایستادهاند به اشک و نیایش. راستی امروز ابرها بیشتر میبارند یا چشمهای ما؟
🔸دعای عرفه دعای بلندی است؛ هم مضمونی و محتوایی و هم تعداد صفحهای. دعای ترسناکی است که توی دلت را خالی میکند. توی دلت هی اسب شیهه میکشد، هی شمشیر تیز میزند، هی بوی سوختنی میآید. وقتی ارباب ما میگوید:
«راضیام به تقدیرت»، وقتی میگوید: «با حلقومم گواهی میدهم که هستی»، «با گوشه لبهایم مطمئنم که تو خدای منی»، «نرمه غضروفهای بینیام گواهی میدهد به بودنت»، این حرفها بوی خون میدهد.
🌹خودش دارد پیشگویی میکند. خودش دارد فهرست چیزهایی را که قرار است فدا کند، زیرپوستی بیان میکند. وقتی میگوید: «أَنَا الَّذِی وَ أَنْتَ الَّذِی»، دل آدم خال میزند. وقتی از طفل صغیر و شیخ کبیر میگوید، تو ناچاراً به روضه رباب فکر میکنی و [به] «مِنَ الغَریب اِلی الحَبیب».
🔸همه آمدهاند بیرون زیر باران تا باران به جانشان بنشیند که باران آب است و آب رساناست و زودتر دعا را بالا میبرد. به خود عرفات قسم، ابرها دقیق تا آخر دعا میبارند. ما هم میباریم. وای که چه لحظاتی است. یک خواب است. باور کنید.
📚خال سیاه عربی( سفرنامه حج)، حامد عسکری، ص ۱۷۹.
#عرفه
#دعای_عرفه
#حج
#حامد_عسکری
#خال_سیاه_عربی
#انتشارات_امیرکبیر
📚به پیشگاه سیدالشهداء صلوات الله و سلامه علیه و اصحاب و اهلبیت وفادار ایشان صلواتی هدیه بفرمائید.
@Ab_o_Atash
@salavatnameh
هدایت شده از صلوات نامه
به «حُرْمَتِ» قرآن، مرا در «حَرَمَتْ» بپذیر!
در ایام کسالت آیتالله سید مصطفی صفائی خوانساری رضوان الله علیه از ایشان در مورد محل دفنشان سؤال شد، فرمودند:
من چهل بار قرآن کریم را ختم کرده به محضر مقدس حضرت معصومه اهــدا نــمـوده ، از ایشان تقاضا کرده ام که قبری در حرم به من عنایت فرمایند.
هنگامی که خبر درگذشت ایشان منتشر شد تولیت آستانه مبارکه برای محل دفن از تهران کسب تکلیف نمود به ایشان گفته شد:
در همان نقطه ای که نماز جماعت میخواند، دفنش کنید.
بدین گونه با عنایت کریمه اهل بیت در حرم مطهر مدفون شدند.
📚کرامات معصومیه، ص ٣٨١.
🖌آیت الله سید مصطفی صفائی خوانساری ره:
دو رکعت نماز بخواند بعد از آن چند مرتبه صلوات بفرستد بعد از آن این دعا را هفتاد مرتبه بخواند:
«لا اِلهَ اِلاّ اللهُ بِعَزّتِکَ وَ قُدرتِکَ، لا اِلهَ اِلاّ اللهُ بِحَقِّ حَقِّکَ، لا اِلهَ اِلاّ اللهُ فَرِّجْ بِرَحْمَتِکَ» و به سجده رود و در سجده بگوید: «یا اَللّهُ یا رَباهُ یا سَیِّداهُ»؛ مداومت کردن بر آن باعث تشرّف به مکّه مکرمه می شود،ان شاء الله تعالی.
📚نسیم های گره گشا، ج ۱، نسیم ۵٩.
🎙مقام معظم رهبری مدظله العالی:
ما کتابخانه مرحوم حاج مصطفی خوانساری را بعد از وفات ایشان خریدیم. ایشان کتابخانه بسیار نفیسی با پنج، شش هزار جلد کتاب خوب داشت که حدود هزار و اندی از کتابهایش خطی بود.
#توفیق_زیارت
#حج
#مصطفی_صفایی_خوانساری
#نسیم_های_گره_گشا
#صلوات_نامه
💐در سالروز درگذشت آیت الله سید مصطفی صفائی خوانساری به نیابت از ایشان به پیشگاه فاطمه معصومه سلام الله علیها صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh