#خاطرات_شهدا 💕
🍀
🔷 ابراهيم بعـد از چنـد ماه #عمليات به خانـہ آمد.😍
سر تا پاش خاڪے بود و چشم هايـش #سرخ شُـده بود.😟
به محض اينڪه آمد، #وضو گرفت و رفت كہ #نماز بخواند.💖
به او گفتم: #حاجی لااقل یه خستـگے دَر كُن، بعد #نماز بخوان.
🍀سَـر #سجاده اش ايستاد و در حالـےكہ آسٺـين هايش را پايين مـےزد، به مَـن گفټـ:
من باعجلہ آمدم كه #نماز_اول_وقت ام از دسـٺ نرود.❤
🌷اين قدر #خسته بود كه احساس مےڪـردم، هر لحظه ممڪن است موقع نماز از #حال بِـرود».😰
راوی:همسر شهید
#شهیدحاج_محمدابراهیم_همت ❤
#نماز_اول_وقت
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
KASHKOOLMANAVI
🕊🌹🥀🌴🥀🕊🌹
#مادرانه
#ته_تغاریهای_مادر
قبل از #عملیات همه دور هم نشسته بودیم .
#کمال به #مادر گفت :
#مادر ، #شش تا پسر داری ، سه تا #بزرگه برای خودت ، سه تا #کوچیکه را بده برای خدا ...
#مادر گفت:
#راضیم_به_رضای_خدا
#کمال_ظل_انوار ، مهندس مکانیک ، یکی از پنج شخص شاخص توپخانه سپاه
#مهدی_ظل_انوار ، مهندس شیمی ، فرمانده ستاد قرارگاه و لشکر فجر
#جمال_ظل_انوار ، مهندس دامپروری ، جهادگر و فرمانده گروهان ...
هر #سه_برادر در یک شب و
در یک ساعت #شهید شدند ...
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🕊🌹🥀🌴🥀🕊🌹