روا_بود....mp3
5.3M
#شب_جمعه است،
دلم هوای تو کرده، بگو چه چاره کنم....؟!
#حسین_آرام_جانم💔
مداحی آنلاین - تا که دل تنها میشه - جواد مقدم.mp3
6.85M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃تا که دل تنها میشه
🍃همدم غم ها میشه
🎤 #جواد_مقدم
⏯ #شور
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
روزی یک صفحه از #قرآن_کریم
صفحه ی " 575 "
سوره ی مدّثّر
جزء بیست و نهم
در ختم قرآن با ما همراه باشید
‼️مسح مجدد سر یا پا
🔷س 5254: هنگام مسح سر یا پا، اگر اطمینان حاصل نکنیم که عمل مسح به خصوص مسح سر به صورت درست و کامل انجام شده است و مجدد مسح بکشیم وضو صحیح است؟
✅ج: اگر شک از روی وسواس نباشد مسح را دوباره بکشید، ولی باید توجه داشته باشید که محل مسح باید خشک باشد.
📕منبع: leader.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹 کلیپ هنر پوشیدگی
#حجاب موجب آزادی است و نه اسارت زن
#پویش_حجاب_فاطمے
💐🥀🌴🌺🌴🥀💐
#شهدا
#امام_زمان_عج
#عنایت_ولیعصر_عج
#شهید_بروجردی
جلسهای داشتیم. وقتی که از جلسه برگشتیم، شهید بروجردی به اتاق نقشه رفت و شروع به بررسی کرد. شب بود و بیرون، در تاریکی فرو رفته بود. ساعت دوی نیمه شب بود، میخواستیم عملیات کنیم. قرار بود اوّل پایگاه را بزنیم، بعد از آنجا عملیات را شروع کنیم. جلسه هم برای همین تشکیل شده بود. با برادران ارتشی تبادل نظر میکردیم و میخواستیم برای پایگاه محل مناسبی پیدا کنیم. بعد از مدتی گفتوگو هنوز به نتیجهای نرسیده بودیم. باید هر چه زودتر محلّ پایگاه مشخص میشد، و الّا فرصت از دست میرفت و شاید تا مدتها نمیتوانستیم عملیات کنیم.
چند روزی میشد که کارمان چند برابر شده بود و معمولاً تا دیروقت هم ادامه پیدا میکرد. خستگی داشت مرا از پای در میآورد. احساس سنگینی میکردم، پلکهایم سنگین شده بود و فقط به دنبال یک جا به اندازه خوابیدن میگشتم تا بتوانم مدتی آرامش پیدا کنم. بروجردی هنوز در اتاق نشسته بود، گوشهای پیدا کردم و به خواب عمیقی فرو رفتم. قبل از نماز صبح از خواب پریدم. بروجردی آمد توی اتاق، در حالی که چهرهاش آرامش خاصی پیدا کرده بود و از غم و ناراحتی چند ساعت پیش چیزی در آن نبود. دلم گواهی داد که خبری شده است. رو به من کرد و پرسید: #نماز_امام_زمان_(ع) را چطور میخوانند؟
با تعجب پرسیدم: حالا چی شده که میخواهی نماز امام زمان (ع) را بخوانی؟ گفت: نذر کردهام و بعد لبخندی زد.گفتم: باید مفاتیح را بیاورم. مفاتیح را آوردم و از روی آن چگونگی نماز را خواندم. نماز را که خواندیم، گفت: برو هرچه زودتر بچهها را خبر کن.
مطمئن شدم که خبری شده وگرنه با این سرعت بچهها را خبر نمیکرد. وقتی همه جمع شدند گفت: برادران باید #پایگاه_را_اینجا بزنیم، همه تعجب کردند.بروجردی با اطمینان روی نقشه یک نقطه را نشان داد و گفت: باید پایگاه اینجا باشد.#فرمانده_سپاه_سردشت هم آنجا بود. رفت طرف نقشه و نقطهای را که بروجردی نشان داده بود، خوب بررسی کرد. بعد در حالی که متعجب، بود لبخندی از رضایت زد و گفت: بهترین نقطه همین جاست، درست همین جا، بهتر از اینجا نمیشود.
همه تعجب کرده بودند. دو روز بود که از صبح تا شام بحث میکردیم، ولی به نتیجه نمیرسیدیم؛ حتی با برادران ارتشی هم جلسهای گذاشته بودیم و ساعتها با همدیگر اوضاع منطقه را بررسی کرده بودیم. حالا چطور در مدتی به این کوتاهی، بروجردی توانسته بود بهترین نقطه را برای پایگاه پیدا کند؟ یکی یکی آن منطقه را بررسی میکردیم، همه میگفتند: بهترین نقطه همین جاست و باید پایگاه را همین جا زد.
رفتم سراغ برادر بروجردی که گوشهای نشسته بود و رفته بود توی فکر. چهرهاش خسته نشان میداد، کار سنگین این یکی دو روز و کم خوابیهای این مدت خستهاش کرده بود. با اینکه چشمهایش از #بیخوابی_قرمز_شده بودند ولی انگار میدرخشیدند و شادمانی میکردند. پهلوی او نشستم، دلم میخواست هرچه زودتر بفهمم جریان از چه قرار است. گفتم: چطور شد محلی به این خوبی را پیدا کردی، الآن چند روز است که هرچه جلسه میگذاریم و بحث میکنیم به جایی نمیرسیم. در حالی که لبخند میزد گفت: راستش پیدا کردن محلّ این پایگاه کار من #نبود. بعد در حالی که با نگاهی عمیق به نقشه بزرگ روی دیوار مینگریست ادامه داد:
شب، قبل از خواب توسل جستم به وجود مقدس امام زمان (ع) و گفتم که ما دیگر کاری از دستمان برنمیآید و فکرمان به جایی قد نمیدهد، خودت کمکمان کن.
بعد پلکهایم سنگین شد و با #خودم_نذر کردم که اگر این مشکل حل شود، به شکرانه #نماز امام زمان (ع) بخوانم. بعد خستگی امانم نداد و همان جا روی نقشه به خواب رفتم.
تازه خوابیده بودم که دیدم آقایی آمد توی اتاق. خوب صورتش را به یاد نمیآورم. ولی انگار مدتها بود که او را میشناختم، انگار خیلی وقت بود که با او آشنایی داشتم.
آمد و گفت که اینجا را پایگاه بزنید. اینجا محل خوبی است و با دست روی نقشه را نشان داد. به نقشه نگاه کردم و محلی را که آن #آقا_نشان میداد را به خاطر سپردم.
از خواب پریدم، دیدم هیچ کس آنجا نیست. بلند شدم و آمدم #نقشه را نگاه کردم، تعجب کردم، اصلاً به فکرم نرسیده بود که در این ارتفاع پایگاه بزنیم و خلاصه اینگونه و با توسل به وجود #مقدس_امام_زمان (ع) مشکل رزمندگان اسلام حل شد.
#منبع:
کتاب امام زمان (عج) و شهدا
💐🥀🌴🌺🌴🥀💐
@dashtejonoon1
💐🥀🌴🌺🌴🥀💐
Part01_گزیده داستان راستان.mp3
6.08M
🎧 قسمت ۱ : مردی که کمک میخواست / قافله ای که به حج میرفت / مسلمان و کتابی / اعرابی و رسول اکرم
Part02_گزیده داستان راستان.mp3
6.06M
🎧 قسمت ۲ : مرد شامی و امام حسین / مردی که اندرز خواست / علی و عاصم / مستمند و ثروتمند / بازاری و عابر
4_5859184661397242306.mp3
6.99M
#کلیپ_صوتی
💢فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام
🎍🍃🎍🍃
⏳زمان:۹ دقیقه
#حجت_الاسلام_هاشمی_نژاد
....🌹یا ؏ــلے🌹 ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 قرار بود به عقب برنگردیم، ولی الان داریم عقب عقب بر میگردیم!
🔺️کنایه سنگین مجری صداوسیما به نایاب شدن روغن جامد و صحبتهای انتخاباتی روحانی و جهانگیری!
✨﷽✨
✍ حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند :
ای علی ؛ مَثَل تو در میان امت من مثل سوره «قل هو الله احد» است ، هر شخصی آن سوره را یک بار بخواند گویا یک سوم قرآن را خوانده است ، و فردی که دو بار بخواند مانند آن است که دو سوم قرآن را خوانده است ، و آنکه سه بار بخواند مانند آن است که همه قرآن را خوانده است .
فردی که تو را به زبان دوست داشته باشد یک سوم ایمان را احراز کرده است ، و شخصی که تو را به زبان و قلبش دوست داشته باشد دو سوم ایمان را بدست آورده ، و آنکه تو را به دست خود و قلب و زبانش دوست داشته باشد ایمان او کامل است .و قسم به حق آنکه مرا به پیغمبری به راستی برانگیخت : اگر اهل زمین تو را همانند اهل آسمان دوست داشته باشند ، خداوند یکی از آنها را به آتش وارد نمی کند .
🌴 ای علی ؛ جبرئیل از طرف پروردگار عالم به من بشارت داده و فرموده : ای محمد ؛ به برادرت علی مژده بده که : من اهل ولایت و محبت او را عذاب نمی کنم ، و به دشمنان او رحم نخواهم کرد .
📗 مشارق الأنوار ، ص ۵۶ .
📙 القطرة ، ج ۱ ، ح ۳۵/۱۲۸ .
🍃🌸🍃
💢 #بدانیم_سالم_بمانیم 💢
✅ #سردی مثانه و راهکارطب سنتی
یکی از قویترین داروها در درمان سردی مثانه، تکرر و بی اختیاری ادرار، نوشیدن مخلوط شیر و #زردچوبه است.
بدین منظور یک قاشق چایخوری زردچوبه را در یک فنجان شیرداغ حل کرده و پس از اینکه کمی از داغی آن کاسته شد بامقداری عسل شیرین کنید و شبها قبل از خواب میل نمایید.
بسته به مزاج بیمار مقدار زردچوبه و شیر متغیر بوده حتی میتوان بجای شیر از #شیربادام نیز استفاده کرد، همچنین میتوان به ترکیب فوق یک قاشق چایخوری روغن نارگیل افزود.
گرم نگه داشتن موضع مثانه برای زن و مرد با آجرداغ یا کیسه آبگرم یا نشستن روی پوستین ( همانند روش اجدادی مان درنشستن ) و دوری از نشستن روی فرش ماشینی و پرهیز از تغذیه های مزاجهای سوداوی تاکید میشود
👇🏼 به جمع ما بپیوندید 👇🏼
🌿 @bualii 🌿
✨﷽✨
🔴پیمودن ره صد ساله در یک شب!
✍مرحوم آیت الله العظمی شفتی در اصفهان یکی از مراجع بزرگ تقلید بود خیلی مقامش بالا بود.حتی مشهور است که او شبها دیوانه میشد از شدت عشق و خوف به ذات احدیت... حتّی ایشان در اصفهان مسجدی ساخته به نام مسجد سید که خیلی عالی است و روحانیت عجیبی دارد. خودشان در جواب اینکه از کجا به این درجه رسیده اند فرمودند که: دعای یک سگ مرا به اینجا رسانده...
من در نجف طلبه بودم و چند روزی بود که از ایران برایم پول نیامده بود. کمی صبر کردم چون نخواستم به کسی بگویم. اما یک وقت احتیاج شدیدی برایم پیش آمد. از رفیقم مقداری پول قرض گرفتم و نان و مقداری آبگوشت کله تهیه کردم. هنگامی که به منزل برگشتم دیدم که سگی در جوی آب افتاده و توله هایش به او چسبیده اند و او شیر ندارد و خود سگ از شدت گرسنگی رو به مرگ است.با خودم گفتم من که تا حالا گرسنگی کشیدهام باز هم گرسنگی را تحمل می کنم.نانها را در آبگوشت ترید کرده و آنها را جلوی سگ گذاشتم. سگ آن غذا را خورد و هم بلند شدم و ظرف را تمیز کردم وبعد از شستن به صاحبش برگرداندم.
بعد از آن پروردگار برایم پولی فرستاد طولی نکشید که از شفت که یکی از شهرستانهای گیلان است شخصی آمد و گفت فلان حاجی مرده و یک سوم از مال خود را برای شما وصیت کرده...من متعجبانه حساب کردم دیدم همون موقعی که آن آبگوشت کله را به سگ دادم عصر همان روز برای من این وصیت شده. از همان وقت کم کم در اصفهان برای من آن قدرت و مرجعیت پیدا شد
اگر من توانستم به اسلام خدمتی کنم مدیون این است که توانستم دل سگی را به دست بیاورم ... تعجب نکنید زیرا برای آن که شخصی مشمول رحمت خدا شود زمینه میخواهد و زمینه نیز مختلف است گاهی انسان میتواند راه صد ساله را در یک شب بپیماید...
📚گفتار نراقی ج ۱ ص ۳۴۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃
🍃
🔖روش هایی برای کنترل و درمان سرطان
🔸حکیم #ضیایی
♦️لطفا انتشار بدهید👌
🍃
🌸🍃
368.2K
❤﷽❤
دختر هشت ساله م دائم از من میپرسه چرا خدا کرونا را بوجود آورده .
مگه خداقدرت نداره که کرونا را تمام کنه پس چرا نمیکنه ؟
#کرونا #نادانی_انسان
#اختیارات_انسان #عدل_الهی
🔶️کانال پرسش و پاسخ استاد محمدی
🔴پرسمان اعتقادی
✔استاد محمدی پاسخ میدهند
💠【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
کانال ایتای استاد محمدی
❓یک سوال مهم از کودکان
در موقعیتهای #خطرناک، چطور باید از خودتان مراقبت کنید؟⁉️
‼️ سوارِ هر خودرویی که ادعا کرد تاکسی تلفنی است نشوید.
✅ اگر بعد از مدرسه و کلاس و باشگاه، منتظر پدر و مادر هستید
اما شخصی از راه رسید و گفت از طرف مامان و بابا به دنبالتان آمده
حتی اگر آشنای خانوادگی بود، همراهش نروید.‼️
✅اگر خانم یا آقای سالمندی از شما کمک خواست تا خریدهایش را برایش ببرید
👌 فقط تا نزدیک در همراهیاش کنید، ‼️هرگز داخل ساختمان یا خانه نروید و سریع به خانه برگردید.
@kodaknojavan 🌿🌷
🔴 #افکار_اکسیژنی
💠 مردی شبی را در خانهای روستایی میگذراند. پنجرههای اتاق باز نمیشد. نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمیتوانست آن را باز کند. با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد و سراسر شب را راحت خوابید. صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است!
💠 او تنها با #فکر_اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود!!
💠 افکار از جنس انرژیاند و با انرژی، رفتارهای مثبت و باانگیزه انجام میگیرد.
💠 زن و شوهری که فکر خود را مدیریت میکنند و همیشه نقاط #مثبت همسر و زندگی خود را در ذهن میپرورانند انسانهایی #شاکر، صبور، مدیر و آرام هستند و از زندگی و شرایط خود بیشترین #لذّت را میبرند.
🆔 @khanevadeh_313