🎞 ۲۴ ساعت مادرشو! متربیان صالحین پایگاه خاتم‌الانبیا ﷺ شهرستان #ملارد قرار بود ۲۴ ساعت جای مادران‌شان باشند، اما چند ساعتی بیشتر دوام نیاوردند... #کار_و_ابتکار #استان_تهران 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

🔰 وعده‌ی صادق شیخ لابه لای سرکشی‌ها از برنامه‌های طرح نو+جوانه‌های صالحین در ایام تابستان، رفته بود به نقطه صفر مرزی بین ایران و ترکمنستان که گروه قرآنی کودک و نوجوان اهل‌سنت پرتلاشی رو در روستای کاریز کهندل دید. این گروه، مولوی پای کار و انقلابی داشت که به بچه های روستا قرآن یاد می‌داد. مدیر تعلیم و تربیت ناحیه مقاومت بسیج #صالح_آباد پای صحبت بچه‌های روستا نشست و بچه‌ها از کمبود امکانات و نبود سالن ورزشی براش گفته بودند. و حالا و در آخرین سرکشی زمستانی، وسایل ورزشی براشون تهیه کرده و به دیدن بچه‌ها رفته تا لبخند همراه با ذوق اون‌هارو ببینه... به تدبیر شیخ، براشون سالن ورزشی در نزدیکی روستا هماهنگ شده تا بساط تفریح و ورزش اون‌ها فراهم بشه. ازش که سوال می‌کنیم، می‌گه: هدفش این بوده که گروه قرآنی‌رو تبدیل به یه واحد قرآنی در اون روستا کنه و اون‌ها هم بتونن سال آینده در #فراگیرترین_مسابقات_قرآنی_جهان شرکت کنند. #کار_و_ابتکار #خراسان_رضوی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

💫خونه‌ی مامان بزرگ بچه‌ها حاضر و آماده توی مسجد نشسته بودن، قد و نیم قد! حس و حال خوبی داشتن، قرار بود برن خونه‌ی مادربزرگ؛ مادر بزرگ خیلی بزرگ! مادر شهیدی که توی محله‌ی پایگاه ام ابیها وابسته به حوزه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها شهر #مشهد ساکن هست. سرگروه صالحین پایگاه برای نو+جوانه‌ها از زندگی شهید غلام‌رضا حسینی گفته بود و بچه‌های حلقه مادر شهید رو مثل مادر بزرگ خودشون دوست داشتن و مامان بزرگ صداش می‌زدن. طوری شده بود که مامان بزرگ رو وقتی توی محله می‌دیدن احترام می‌ذاشتن و اگه کاری داشت براش انجام می‌دادن. حالا چند وقتی می‌شد که مادر شهید حسینی کسالت داشت و از خونه بیرون نمی‌اومد. تصمیم گرفته بودن هر طور شده دل مادربزرگ رو شاد کنند... سرود و دکلمه تمرین کردن و رفتن منزل حاج خانم تا براش بخونن. قبل رفتن با شهید حسینی عهد بستن که به جای او هوای مادرش رو داشته باشن و لبخند روی لب‌هاش بیارن و هر کاری از دستشون بر بیاد برای مادرش انجام بدن؛ الحمدلله موفق شدن. #کار_و_ابتکار #خراسان_رضوی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

💫عهد قرآنی دختران قرآن‌آموز پایگاه حضرت نجمه #مشهد، همون ابتدای حفظ قرآن عهد بستن که هر بار یک حزب از قرآن رو حفظ می‌کنند، با پول تو جیبی‌هاشون هدیه‌ی کوچیک تهیه کنند و همراه با سرگروهشون به دیدن یکی از خانواده‌‌های شهدای محله برن و ثواب حفظ قرآن‌شون رو به روح اون شهید تقدیم کنند و پای صحبت‌های خانواده‌ محترم شهدا بشینند... این بار نوبت خانواده‌ی شهید غلام‌عباس فیضی‌زاده بود، که سال ۱۳۶۰ در عملیات طریق‌القدس به شهادت رسیده بود. وقتی خانواده‌ی شهید فهمیدند که این بچه‌ها حافظ قرآن هستند، با مهربونی و گرمی ازشون استقبال کردند و به هر کدوم از بچه‌ها هدیه دادند و بچه‌ها انرژی تازه‌ای گرفتند و با خوشحالی برگشتند و مطمئن شدند که زیرسایه‌ی قرآن و با یاد شهدا، کار درست و خداپسندانه‌ای انجام دادند. #کار_و_ابتکار #سَر_و_سِر #خراسان_رضوی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

🧹 کدبانو آخرای ساله و همه تو فکر خونه‌تکونیِ دم عید. دختران صالحینی پایگاه جوادالائمه علیه‌السلام #مشهد، با هم‌فکری سرگروه خود به ایده‌ای جالب رسیدند. «بعد از این‌که خونه‌مون رو تمیز کردیم، بریم کمک مادران شهدای محله. اونا که تنها هستن، شاید نتونن خونه‌تکونی کنن. ما بریم دست‌به‌کار بشیم.» این‌بار رفتن خونه‌ی مادر شهید جواد قاسم‌پور و دست به کار گردگیری، تمیزکردن فرش‌ها و چیدن وسایل شدن. خسته شدن، اما لبخند مادر شهید همه‌ی خستگی‌ها رو از تنشون بیرون کرد. انگار آقاجواد از بالا بهشون نگاه می‌کرد و می‌گفت: «آفرین بچه‌ها، کارتون درسته!» این‌طوری، با یه کار کوچیک، دل یه مادر رو شاد کردن و حالا تصمیم گرفتند برن خونه‌ی مادر شهید بعدی. قراره این مهربونی‌ها ادامه داشته باشه! #کار_و_ابتکار #خراسان_رضوی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

🔹پیشنهاد ناب با اومدن فصل بهار، بچه‌های پایگاه امام حسین علیه‌السلام برای اردوی بهاره، یه فکر جالب کردن: "با بچه‌های بهزیستی می‌ریم اردو و اونا رو هم مهمون کنیم!" برای سرگروه، این پیشنهاد بچه‌ها جالب بود. با کمک حجةالاسلام ربانی مدیر تعلیم و تربیت ناحیه #تربت_حیدریه، مقدمات کار رو فراهم کردن. یه باغ قشنگ تو حاشیه شهر رو انتخاب و هماهنگ کردن. سراغ بچه‌های بهزیستی رفتن و اونا هم از دعوت کلی خوشحال شدن. «حسین» که همیشه شوخ‌طبع بود، اون روز جدی شده بود و به بچه‌ها گفت: «امروز ما میزبانیم! باید کاری کنیم مهمون‌ها احساس راحتی کنن.» بعد از کلی بازی و خنده، موقع ناهار بچه‌های پایگاه به جای نشستن با همدیگه، کنار بچه‌های بهزیستی نشستن و هم‌دیگه رو بهتر شناختن و کلی با هم گرم گرفتن. سرگروه یاد این نکته افتاد: «یه لبخند ساده یا هم‌صحبتی گرم، از کلی سخنرانی اثرگذارتره. تربیت واقعی همینه؛ توی رفتارهای روزمره خودش رو نشون بده...» #کار_و_ابتکار #خراسان_رضوی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

🧮 اعتکاف ریاضی برگه‌های امتحان پخش شد. برعکس همیشه چهره‌ها آرام بود و از سر رضایت به هم چشمک هم می‌زدند! دو روز قبل، مسجد ولی‌عصر عجل‌الله‌فرجه محله‌ی گلدیس #مشهد اعتکافی دو روزه برگزار کرده بود، ولی نه از جنس اعتکاف‌های ماه رجب. این بار اعتکافِ علمی بود، با چاشنیِ ریاضی! بچه‌ها بین قرآن‌ها و سجاده‌ها، فرمول ریاضی مرور می‌کردند. سرگروه پایگاه به همراه امام جماعت و معلم ریاضی محله، این برنامه را ترتیب داده بودند تا بچه‌های مسجدی پرچم‌شان در علم‌آموزی هم بالا باشد. حالا در جلسهٔ امتحان، همه با اعتمادبه‌نفس مشغول حل کردن سوالات بودند. حتی «امیرعلی» که همیشه از ریاضی جانش به لبش می‌رسید، این بار با لبخند داشت برگه‌ی آزمون را جواب می‌داد. وقتی بقیه‌ی بچه‌ها از علت این همه خونسردی می‌پرسیدند، صالحینی‌ها فقط یک جمله می‌گفتند: «حاجی! برکت مسجده...» #کار_و_ابتکار #خراسان_رضوی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

זה הסוף שפחדת ממנו این همان پایانی است که از آن می‌ترسیدید... مدت‌ها بود بچه‌های گروه تربیتی صالحین شهید مطهری #مشهد، تو تمام برنامه‌هاشون یه کار خاص هم می‌کردن، هر کدوم بنا به علاقه‌ای که داشتن یه زبان‌ رو تمرین می‌کردن. یکی انگلیسی، یکی عربی. خانم امامی، سرگروهشون، همیشه بهشون انرژی می‌داد: "بچه‌ها، همین امروز و فرداست که این استعدادتون به درد می‌خوره!" و اون روز رسید... وقتی گروه‌های معاند شروع کردن به پخش شایعات ضدایرانی، بچه‌های گروه شهید مطهری دست به کار شدن. با همون زبان‌هایی که یاد گرفته بودن، شروع کردن به پاسخ دادن و حقایق رو منتشر کردن. خانم امامی با افتخار بهشون نگاه می‌کرد و می‌گفت: «دیدید گفتم روزش می‌رسه¡ الان شما سربازان واقعی انقلاب تو جنگ رسانه‌ای هستین...» #کار_و_ابتکار #خراسان_رضوی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

📮واکنش مردم به یک نامه‌ از خارج کشور بعد از چند روز دور هم جمع شدن و کلی ایده دادن، سناریو آماده شده بود. حالا همه چیز آماده بود تا با یک چالش جدید برن بین مردم. سرگروه هر دفعه یادآوری می‌کرد که: «صندوق پستی، پاکت نامه‌ها، تمبر و خودکار، سه‌پایه و دوربین و...» و بچه‌ها با هیجان جواب می‌دادن: «آماده‌است!» این بار نوجوون‌های صالحینی پایگاه انصار المهدی #مشهد با یه چالش جدید راه افتاده بودن توی محله. نامه‌ای از ترامپ و پاسخ به نامه... #کار_و_ابتکار #خراسان_رضوی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

🎡 یارگیری از پارک ⚜نماز مغرب و عشا که تموم شد، حاج آقا به بچه‌ها پیشنهاد داد بریم تو پارک محله حلقه رو برگزار کنیم. هم برق مصرف نمیشه ، هم فضای باز پارک حال و هواش بهتره! بچه‌ها با خوشحالی قبول کردن و پشت سر شیخ راه افتادن. ⚜وقتی رسیدن، دور هم روی چمن‌ها نشستن. بچه‌های دیگه‌ای که تو پارک بودن، کم‌کم متوجهشون شدن. بعضی‌ها با تعجب از دور نگاه می‌کردن و چندتا از پُرروترها جلو اومدن و نشستن. کم‌کم حلقه کوچیک، بزرگ و بزرگ‌تر شد، طوری که توجه همهٔ پارک رو به خودش جلب کرد! 💡اینطوری حاج آقای نصرآبادی با یه حرکت ساده، هم تونست بچه‌های بیشتری رو جذب حلقهٔ صالحین پایگاه مهدی‌آباد #فیروزه بکنه، هم به همه نشون داد که صرفه‌جویی فقط حرف نیست؛ حتی با یه تغییر کوچیک مثل عوض کردن محل جلسه میشه هم در مصرف برق صرفه‌جویی کرد، هم فضاهای تازه‌ای برای دوستی‌های جدید ساخت. #کار_و_ابتکار #خراسان_رضوی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••