eitaa logo
هوالحکیم🌷محمّدحسین صالحی
1.4هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
396 ویدیو
217 فایل
﷽💫طلبه ای ساده محضر اساتیدعظیم القدر @abedini ⚡لیسانس نرم افزار ⚡ارشدمهندسیIT با پایان نامه برگزیده کشوری درجشنواره علامه حلی ⚡دکترای عرفان اسلامی zil.ink/salehi786 💠پاسخها @Salehi786 📲نرم‌افزار @SalehiApps ✅تدریس @Shia_erfan و @Sania_Ashar @mSalehi
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله ⚡ *«دوره غیبت، دوره رشد باطنی بشریت»* [ ، گزیده جلسه ٣٢١ کافی ] 🌷ولادت ابوالمهدی امام حسن عسکری (علیه السلام) مبارک باد. 🔸▫️١ 🔸 *غیبت، عبور از «اسم الظاهر» به «اسم الباطن»* 🔻به تعبیری می‌توانیم بگوییم یک دوران ظهور *«اسم الظاهر»* داریم که در دروانی بوده است که حضرات معصومین (علیهم السلام) حضور داشتند. یک دورانی، دوران سلطه *«اسم الباطن»* است، دوران غیبت است که حجّت ظاهر نیست، باطن است، اما عقول مردم به مرتبه ای از رشد رسیده که ارتباط و رابطه برقرار می‌شود و حجّت تمام می‌شود. یک دورانی داریم که دوره *«اسم جامع ظاهر و باطن»* است که دوران ظهور است که هم مرتبه اسم ظاهر به اوج سلطه و سیطره اش می‌رسد و هم مرتبه اسم الباطن به اوج سلطه و سیطره اش می رسد. این سه دوره را می‌توانیم در مورد حقیقت ظهور به دوران های مختلف *رشد بشریت* تسرّی دهیم.  🔻 *دوران غیبت دوران رشد بشریت است*. مثلا از رسول گرامی اسلام(ص) [1] و همچنین از امیرالمومنین(ع) [2] و امام باقر (ع) و امام صادق(ع)، روایت داریم که می‌فرمایند: «چقدر مشتاق دیدار آن کسانی هستیم که در دورانی زندگی می‌کنند که *«آمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَى بَيَاضٍ»* [3]، به یک نوشته هایی ایمان می‌آورند. در آن دوره عقول بشریت به مرتبه ای از رشد رسیده است که باعث می‌شود خدای سبحان مطابق آن رشد با آن ها برخورد کند. قبل از آن عقول بشریت به آن رشد نرسیده بود، لذا حجّت باید بین مردم حضور فیزیکی هم ‌داشت. در دوران غیبت مردم یقین و باور به امام و میثاق پیدا می‌کنند، بدون اینکه امام از جهت ظاهری و مکانی حضور داشته باشد. فعّال بودن و نقش امام را در هستی می‌بینند بدون اینکه با چشم فیزیکی دیده باشند. یعنی عقول به مرتبه ای از رشد می‌رسند که این رشد [باطنی در] ادراک ارتباط با امام را پیدا می‌کند. 🔻مثل دورانی که یک کودکی به دنیا می‌آید، رشد می‌کند، دوران تمییز، دوران بلوغ و دوران اَشُدّ را می گذراند (دوران اَشُدّ: «إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَربَعينَ سَنَةً» -احقاف١۵-). دوران اشدّ گاهی ۳۰ سالگی و گاهی ۴۰ سالگی است، در دوران تاریخ وجودی عالَم هم همین نسبت دارد تکرار می‌شود. یعنی دوران کودکی بشریت، دوران تمییز بشریت، و دوران بلوغ و دوران اَشُدّ بشریت. می‌توانیم بگوییم که تمام دورانی که از انبیاء، از ابتدای آدم (ع) تا جریان خاتم (ص) محقّق شده است، تا مرتبه بلوغ بشریت آمده است. [سپس] از دوران خاتم(ص) تا دوران ظهور، دوران اشدّ بشریت است. دوران ظهور دوران اشدّ است. ولی مرتبه سابق دوران اشدّ، دوران غیبت می‌شود. 🔻پس دوران بلوغ بشریت، دوران بعثت پیغمبر(ص) می‌شود که این دوران برای اوحدی آن کمال نهایی محقق شد. اما دورانی که همه بشریت به اوج با تمام مراتب تشکیکی اش برسند، دوران ظهور است. در دوران ظهور بشریت بتمامه به اوج می‌رسند. پس دورانی که از بعثت تا ظهور طیّ می‌شود، مراتب بین بلوغ تا اشُدّیت است. دوران غیبت آخرین مرتبه نزدیک اشُدّیت است. لذا دوران غیبت، اوج مرتبه کمالی است که می‌خواهد بعدش آن ظهور جامع که بین «اسم باطن و ظاهر» است محقّق شود. دقت کنید که ببینیم کجای منظومه اهداف و اغراض خلقت قرار گرفتیم و نقشمان چه می‌تواند باشد. 🔻همان طور که انسان در نظام نفسش «جسمانیةُ الحدوث و روحانیةُ البقاء» است، در تمام کمالات نفسش همین طور است. هر کمالی از مرتبه جسم آغاز می‌شود تا به مرتبه کمالش که تجرّدی [روحانی] است، می‌رسد. لذا همه انسانها و بشریت از مرتبه جسم شروع می‌کنند و به مرتبه کمال می‌رسند. سیر بشریت هم همین طور است. 🔻در دوران پس از بلوغ تا به غیبت برسد، دوران ابتدایی بشر که أنس با بدن دارد هنوز هست. أنس با بدن از مراتب اول خلقت بشر آغاز می‌شود. سلطه بدن از دوران اوّلی برقرار است. [در دوره غیبت از سلطه اسم الظاهر و غلبه احکام ظاهری بدن، بسوی سلطه اسم الباطن و غلبه احکام باطنی روح، رشد بشریت محقق می‌شود]. تمام دوران حضرات(ع)، سیر به دوران غیبت و ظهور بوده است. حتّی طبق برخی روایات، اگر حتی حضرت به حاکمیت هم می‌رسیدند و مثلاً امام جواد(ع) و امام هادی(ع) و امام عسگری(ع) به حاکمیت می‌رسیدند، لزوم غیبت سر جایش باقی بود. این طور نیست که چون حاکمیت نبود، غیبت محقّق شد. بله، طول کشیدن غیبت از نقص بشریت در انجام تکلیفشان هست. طول کشیدن غیبت عقابی است. اما اصل غیبت، عقابی نیست. 🔻حقیقت غیبت وقت ظهور محقّق می‌شود. ظهور که محقّق شد، معلوم می‌شود که غیبت چه کاری با بشریت داشته است. مظهریت «اسم الباطن» که می‌خواهد محقّق بشود، کی آشکار می‌شود و با ما چه خواهد کرد؟ دورانی که اسم جامع محقّق شود، بعد معلوم بشود که انسان ها به چه مرتبه ای از رشد رسیدند که ظهور اسم جامع برایشان امکان پذیر می‌شود. 👇👇👇
▫️٢ 🔻در روایات می‌فرماید: *«إِنَّ هَذَا الْأَمرَ أَمرٌ مِن أَمرِ اللهِ و سِرٌّ مِن اللهِ وَ غَیبٌ مِن غَیبِ الله»*، این امر غیبت، امری از امور الهی، و سرّی از اسرار الهی، و غیبی از غیب‌ خداوندی است. [4]. 🔻 *«الذین يُؤمِنونَ بِالغَيب»* که در آیه سوم سوره بقره آمده یا غیب های دیگر، یکی از مصادیق مهمشان را «دوران غیبت» می‌شمارند. با اینکه ایمان به غیب، خودش یک حقیقت عظیمی است، مصادیق مهمی دارد، یکی از مصادیق مهمش «دوران غیبت» است. لذا بودن در دوران غیبت، مساوق با بودن در دوران عقاب انسانیت نیست. بلکه مساوق با دوران اکرام انسانیت است. می تواند «أقرب ما یکون» باشد یا «أرضی ما یکون» باشد [5]. 🔻 *غیبت «أرحم و أرضی و أقرب» است، زیرا عبور مردم از مرتبه تَن به مرتبه روح، در این دوران محقّق می‌شود*. مردم نگاهشان به امام، به این نیست که فقط در یک نقطه است. بلکه نگاهشان این است که امام در همه جا حضور دارد. تعبیر روایت خیلی زیبا بود که وقتی حجت ما در میان مردم نبود و مردم ایمانشان را حفظ کرده بودند، می‌دانستند حجّت هست، در این دورانِ ایمان است که نه فقط صباحاً و مساءاً باید منتظر فرج باشند، بلکه فرج محقّق است. امام را همه جا حاضر می‌یابند و امکان ارتباط را همیشه فراهم می‌بینند. در دوران سابق باید به سمت مدینه یا سامرّا یا مکان دیگری حرکت می‌کرد تا خدمت امام برسد، ولی در دوران غیبت، چنانچه خدای سبحان خودش هر مکان و هر زمانی امکان مناجات و نجوا با او برقرار است، همین مظهریت در رابطه با امام به عنوان امام غائب پیش می‌آید که بشر در هر کجا که هست همان جا می‌تواند رابطه برقرار کند، به طوری که در زمان ظهور در روایات دارد که هر کسی که در دور ترین نقطه زمین هم هست، حتی اگر در پستوی خانه اش باشد، آنجا احساس می‌کند که نزدیک ترین فرد به امام زمان(عج) است. که البته این رابطه، از دوران غیبت شکل گرفته است. 🔻پس در دورانی که امام عصر(عج) بدنشان از میان ما غائب است و جسم او دیده نمی‌شود، رابطه برقرار است. بلکه امام زمان به لحاظ ادراک و ارتباط مردم فعال تر از سایر معصومین(ع) است. اگر به لحاظ ظاهری امام مکلّف بودند بیانشان و پیامشان را به وکلا و سُفَرا برسانند، حضرت حجّت(ع) در دوران غیبت کبری، سفیر و واسطه ای در رساندن پیام نمی‌خواهد، با همه مردم ارتباط پیدا می‌کند. در هر کجا و هر زمان و شب و روز این ارتباط وجود دارد. لذا امام در دوران غیبت به لحاظ مردم فعّال تر است. امام در هر دوره ای این مأموریت را دارد، اما در دوران غیبت، بارزتر و آشکارتر می‌شود. 🔻بنابراین، دوران غیبت، دوران محرومیت نیست. دوران رشد است. عبور از اسم الظاهر به اسم الباطن است، تا رشد مردم به مرتبه ای برسد که ارتباط، از ارتباط بدنی به ارتباطی روحی برسد. جسمانیة الحدوث به روحانیة البقاء برسد. دوران، دوران رؤیت باطنی «نور ساطع امام» است که این نور ساطع با قلب ها رابطه برقرار می‌کند [6]. افتخاری است که ما در این دوران به دنیا آمدیم و باید ارزش این دوره را توجه داشته باشیم تا بیشترین استفاده را داشته باشیم و تکالیفمان را در این دوران به نحو احسن انجام دهیم. 🔸 📌پی‌نوشت ها: ⚡[1] بحارالانوار ج ۵۲ ص۱۲۳ : عن ابی بصير عن ابی جعفر (ع) قال: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) ذَاتَ یَوْمٍ و عنده جماعةٌ من اصحابه: *اللَّهُمَّ لَقِّنِی إِخْوَانِی* -مَرَّتَیْن-؛ فقال من حولَهُ من اصحابه: أَ مَا نَحنُ إِخوَانَکَ یا رسولَ الله؟ فقال(ص) : لَا إِنَّکُم أَصْحَابِی، *وَ إِخْوَانِی قَوْمٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا [بی] وَ لَمْ یَرَوْنِی*، لَقَدْ عَرَّفَنِیهِمُ اللهُ بِأَسْمَائِهِم وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِم من قَبلِ أَن یُخرِجَهُم من أَصلَابِ آبَائِهِمْ وَ أَرحَامِ أُمَّهَاتِهِم، لَأَحَدُهُم أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَی دِینِهِ مِن خَرطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیلَةِ الظَّلْمَاءِ، أو کَالْقَابِضِ عَلَی جَمرِ الْغَضَا، أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الدُّجَی یُنجِیهِمُ اللهُ من کُلِّ فِتْنَةٍ غَبرَاءَ مُظلِمَةٍ. ⚡[ترجمه]: امام باقر (علیه السلام) فرمودند که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روزی در جمعی از اصحابش دو بار فرمود: *«خداوندا! مرا به لقاء برادرانم برسان»* اصحاب عرض کردند: «یا رسول الله! مگر ما برادران شما نیستیم؟». حضرت فرمود: «نه! شما اصحاب من هستید. *برادران من مردمی در آخرالزمان هستند که به من ایمان می‌آورند، با اینکه مرا ندیده اند.* خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، قبل از آنکه از صلب پدران و رحم مادرانشان بیرون بیایند، به من شناسانده است. ثابت ماندن یکی از آنها بر دین خود، از صاف کردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانی، دشوارتر است. و یا مانند کسی است که پاره ای از آتش چوب درخت «غضا» را در دست نگهدارد. آنها چراغ‌های شب تار می‌باشند؛ پروردگار آنان را از هر فتنه تیره و تاری نجات می‌دهد». 👇👇👇
▫️٣ ⚡مثیر الأحزان ج2 ص23 : قال النبی (صلی الله علیه و آله) : *هَاهْ شَوْقاً إِلَی إِخْوَانِی مِنْ بَعْدِی.* فَقَالَ أَبُوذَرٍّ یَا رَسُولَ اَللَّهِ! أَ لَسْنَا إِخْوَانَکَ؟ قَالَ (ص): لاَ أَنْتُمْ أَصْحَابِی وَ إِخْوَانِی یَجِیئُونَ مِنْ بَعْدِی شَأْنُهُمْ شَأْنُ اَلْأَنْبِیَاءِ ... یَا أَبَاذَرٍّ *إِنِّی إِلَیْهِمْ لَمُشْتَاقٌ ثُمَّ غَمَّضَ عَیْنَیْهِ وَ بَکَی شَوْقاً* ثُمَّ قَالَ اَللَّهُمَّ اِحْفَظْهُمْ وَ اُنْصُرْهُمْ عَلَی مَنْ خَالَفَ عَلَیْهِمْ وَ لاَ تَخْذُلْهُمْ وَ أَقِرَّ عَیْنِی بِهِمْ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اَللّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ ... ⚡[2]  بحارالانوار ج۵۱ ص۱۰۸: عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ: *لِلْقَائِمِ مِنَّا غَیْبَةٌ أَمَدُهَا طَوِیلٌ کَأَنِّی بِالشِّیعَةِ یَجُولُونَ جَوَلَانَ النَّعَمِ فِی غَیْبَتِهِ* یَطْلُبُونَ الْمَرْعَی فَلَا یَجِدُونَهُ أَلَا *فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلَی دِینِهِ* [وَ] لَمْ یَقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَیْبَةِ إِمَامِهِ *فَهُوَ مَعِی فِی دَرَجَتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ*. ⚡[ترجمه]: امام باقر (علیه السلام) از آبائش از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) که فرمود: «قائم ما غیبتی طولانی خواهد داشت. شیعیان را چنان می‌بینم که برای پیدا کردن او دشت و دمن را زیر پا گذارند و او را پیدا نکنند! بدانید آنها که در غیبت وی در دین خود ثابت بمانند و از طول مدت غیبتش سنگدل نشوند، روز قیامت ملحق با من در درجه من خواهند بود». ⚡بحارالانوار ج ۶۵ ص۱۷۷ : ... *أُولَئِکَ شِیعَتِیَ الْأَطْیَبُونَ وَ إِخْوَانِیَ الْأَکْرَمُونَ أَلَا هَاهْ شَوْقاً إِلَیْهِمْ*. ⚡[3] بحارالانوار، ج٧۴، ص۵۶؛ امام صادق (ع) به نقل از پدرانش از امیرالمؤمنین(ع) که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:  *یَا عَلِیُّ! أَعْجَبُ النَّاسِ إِیمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ یَقِیناً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَّبِیَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَی بَیَاضٍ*. ⚡[4] بحارالانوار ج۵٢ ص٩١. ⚡[5] الکافي ج ۱ ص۳۳۳: عَنْ أَبِي عَبْدِالله (علیه السلام) قَالَ: *أَقْرَبُ مَا يَكُونُ اَلْعِبَادُ مِنَ اَللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ أَرْضَى مَا يَكُونُ عَنْهُمْ إِذَا اِفْتَقَدُوا حُجَّةَ اَللهِ (عزوجل) وَ لَمْ يَظْهَرْ لَهُمْ وَ لَمْ يَعْلَمُوا مَكَانَهُ وَ هُمْ فِي ذَلِكَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَمْ تَبْطُلْ حُجَّةُ اَللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ لاَ مِيثَاقُهُ فَعِنْدَهَا فَتَوَقَّعُوا اَلْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً ...*. ⚡[6] بحار الانوار، ج۴۶ ص٢۴٣: «رُوِيَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ النَّاسُ يَدْخُلُونَ وَ يَخْرُجُونَ فَقَالَ لِي (علیه السلام): سَلِ النَّاسَ هَلْ يَرَوْنَنِي؛ فَكُلُّ مَنْ لَقِيتُهُ قُلْتُ لَهُ أَ رَأَيْتَ أَبَا جَعْفَرٍ؟ يَقُولُ لَا! وَ هُوَ وَاقِفٌ؛ حَتَّى دَخَلَ أَبُو هَارُونَ الْمَكْفُوفُ قَالَ (علیه السلام) سَلْ هَذَا ، فَقُلْتُ هَلْ رَأَيْتَ أَبَا جَعْفَرٍ؟ فَقَالَ أَ لَيْسَ هُوَ بِقَائِمٍ! قَالَ: وَ مَا عِلْمُكَ؟ قَالَ: *«وَ كَيْفَ لَا أَعْلَمُ وَ هُوَ نُورٌ سَاطِع»*... ⚡ابوجعفر امام باقر(ع) در مقابل در مسجد به ابوبصیر می‌فرماید: از مردم بپرس ابوجعفر(ع) را ندیدید؟ مردم می‌گویند نه ما حضرت را ندیدیم!! حضرت آنجا کنار ابوبصیر ایستاده است امّا مردم حضرت را نمی‌بینند [چون آن مرتبه‌ی حقیقیِ تجلّی امامت دارد محقق می‌شود]. بعد ابوهارون مکفوف می‌آید، نابینا بوده، حضرت می‌فرماید حالا از این هم بپرس! وقتی ابوبصیر از او سوال می‌کند، او می‌گوید: مگر نمی‌بینی که حضرت اینجا ایستاده است!! ابوبصیر می‌گوید: چطور میدانی (درحالی که نابینایی) ؟ ابوهارون میگوید: *«چطور ندانم در حالی که امام نورِ ساطع است»*. ⚡[آن دیگران چشم داشتند و نمی‌دیدند، و این ابوهارون چشم ندارد و می‌بیند. چون «آن رابطه و رؤیت حقیقی» دائر مدار «چشم» نیست، دیگر آنجا رابطه یک «رابطه بدنی» نیست، رابطه «وجودی» است. هر کسی نزدیکتر است که «حقیقتاً نزدیکتر است»، یعنی نزدیکتری «نزدیکتری وجودی» است، نزدیکتریِ وجودی با «طهارت وجودی» است، به غیرِ طهارتِ وجودی، نزدیکی دیگر امکان‌پذیر نیست]. 🔸 📌 متن کامل جلسه ٣٢١ اصول کافی، ١٩ آبان ١۴٠٠ 🔸 @abedini @Salehy
🔸گفتگوی زنده اینستاگرامی، برگزار شده در سالروز رحلت و گرامیداشت مفسر کبیر علامه سیدمحمدحسین طباطبایی (قدّس سرّه) 📌 حجت‌الاسلام سیدمهدی رفیعپور تهرانی 🌐 instagram.com/rafipour_ 📌حجت‌الاسلام محمدحسین صالحی 🌐 instagram.com/salehi.786 🔻برگزار شده در دوشنبه ٢۴ آبان ١۴٠٠ 🎞 مشاهده فیلم گفتگو از اینجا👇 🌐 instagram.com/tv/CWThVJlIGJR 🔈 صوت لایو در ادامه👇 🌐 https://eitaa.com/salehy/1813 🔸 @Menhajalsalehin @Salehy
صوت لایو - سلوک علمی و عملی علامه طباطبایی ره - خلاصه سلوکی الولایه در ملکه انقطاع الی الله .mp3
21.15M
🔈 صوت لایو 👆 🔸سلوک علمی و عملی علامه طباطبایی (ره) 🌷 زندگی علمی و عملی و خاطرات و تجارب سلوکی علامه سید محمد حسین طباطبایی (رحمة الله علیه)، اساتید، شاگردان، آثار پر برکتشان در فقه و اصول فقه و فلسفه الهی و تفسیر قرآن و عرفان اسلامی، و نیز ذکر خیری از برادرشان آیت الله سید محمدحسن الهی طباطبایی(رحمة الله علیه). 🌷اعتدال سلوک عرفانی علامه طباطبایی 🌷نکته‌ای معرفت نفسی از حقیقت سلوک الی الله در رساله شریف «الولایه» 🌷معرفت نفس و مراقبه نفس، مسیر «انقطاع الی الله» است، که بعد از اتصال (اختیاری یا غیر اختیاری) به ظهور کمالات، با سلوک باید به «ملکه انقطاع» برسیم که از حدود کمالات در خلایق منقطع شده، بسوی حقیقت مطلق همان کمالات در خداوند سبحان متصل شویم. ⭕️ گفتگوی زنده میان: 📌 حجت‌الاسلام سیدمهدی رفیعپور تهرانی 🌐 instagram.com/rafipour_ و 📌حجت‌الاسلام محمدحسین صالحی 🌐 instagram.com/salehi.786 ✅ برگزار شده در دوشنبه ٢۴ آبان ١۴٠٠ش 🔸 @Menhajalsalehin @Salehy
سلوک توحیدی با انقطاع الی الله - منقطع الحدود متصل الوجود - هیات خانه طلاب جوان - ٢۶ آبان ١۴٠٠ - حجت‌الاسلام محمدحسین صالحی.MP3
15.35M
🔸 *سلوک توحیدی با «انقطاع الی الله» | «مُنقطـعُ الحـدود، مُتصـلُ الوجـود»* 🔈 هیأت امام حسن (علیه السلام) خانه طلاب جوان | حجت‌الاسلام صالحی 📌 چهارشنبه ٢۶ آبان ١۴٠٠ 🔸 🔸بیانی از نکات سلوکی رساله الولایه علامه طباطبایی (ره)، و بیانات شیوای امام خمینی (ره) در تقریرات فلسفه 🔻تکوین و قوس نزول، مسیر اتصال به وجود در ظهورات محدودش است 🔻تشریع و قوس صعود، در ضمن حفظ اتصال و توجه به وجود، مسیر انقطاع از حدودِ ظهورات است، تا با گذر از حدود و قیودِ مظاهر، با خداوند و حقیقت اطلاقی کمالاتِ اسمائش در ظهوراتش ارتباط بیابیم. 🔻سالک توحیدی، در توجهش توأمان هم «مُنقطعُ الحدود» است با تسبیح و تنزیه کمالات الهی از حدود مظاهر، و هم «متّصلُ الوجود» است با تحمید و تشبیه کمالات الهی در وجود مظاهر. 🔻اخوت و الفت مؤمنین، توجه به کمالات روح الهی واحد قهار حاضر در این مظاهر، و انقطاع از حدود و تمایز مظاهر است. 🔻مبارزه با هر طاغوت، برای انقطاع از حدود و نقایص، و ایجاد توجه همه نفوس به توحید در حقیقت وجود الهیست. 🔻دینداری، انقطاع تدریجی از حدود، در عین اتصال به وجود، در محیط علم و عمل نفس انسان است. 🔸 @khanetolab @Salehy
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
46.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مجموعه‌ قسمت ششم: «از خیابان‌های لندن؛ تا بین‌الحرمین!» ـ بخش اول ✍️ ماجرای زندگی و تحول ستوده یارمحمودی ✖️از گذراندن سال‌های کودکی در انگلیس با‌ تمام امکانات رفاهی ✖️تا رفتن به آمریکا برای تحصیل ✖️از دشمنی با اسلام ✖️تا رویایی صادقه، که به او، «انگیزه‌ی بودن» بخشید! 💢و جمله‌ای عجیب: «آمریکا، حج من بود!» 📥 لینک پخش و دانلود با کیفیت‌های مختلف 🌐 آپارات | اینستاگرام | یوتیوب قسمت دوم @Ostad_Shojae instagram.com/ostad.shojae1
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
44.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مجموعه‌ قسمت ششم: " از خیابان‌های لندن تا بین‌الحرمین" ـ بخش دو ✍️ ماجرای زندگی و تحول ستوده یارمحمودی گاهی یک تصمیم بزرگ، با دیدن انعکاس چهره‌ی خودت در شیشه‌ی ویترین یک مغازه در آمستردام هلند، اتفاق می‌افتد... گاهی هرچه بیشتر حقیقت را جستجو می‌کنی، بیشتر گم می‌شوی... اما کارگردان زندگی، بهتر می‌داند که این گم شدن برای تو، عین پیدا شدن است! 📥 لینک پخش و دانلود با کیفیت‌های مختلف 🌐 آپارات | اینستاگرام | یوتیوب قسمت اول @Ostad_Shojae instagram.com/ostad.shojae1
هدایت شده از ■ توحید تشیع ■
27.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا حال معنوی که به‌سختی و با تدریج ایجاد می‌شود، یک‌شبه از بین می‌رود؟ 4 دقیقه | 27 مگابایت 14000822.01.0000 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️ «توحید تشیّع» را دنبال کنید؛ تلگرام | ایتا | سروش | اینستگرام | توییتر استاد
هدایت شده از ■ توحید تشیع ■
نکات دقیق استاد در پاسخ به پرسش پیشین را در زیر بخوانید؛ یکم؛ حال معنوی، به‌قدری تأثیرپذیر است که حتی با غرق شدن (غفلت‌زدگی) در امور حلال، کم‌رنگ می‌شود؛ چه رسد به گناه و اعمال و نیات حرام! دوم؛ بنابر روایات، زمانی که قلب برای گزاردن اعمال صالح، همراهی نمی‌کند، نباید بر آن تحمیل کرد. در چنین وضعیتی، فقط باید به فرائض و واجبات پرداخت. در غیر این صورت، تحمیل‌کاری، سبب ایجاد نوعی دل‌زدگی و تنفر خواهد شد. باید قلب، به‌تدریج به پایداری برسد. سوم؛ برای ایجاد پایداری، برنامه‌ریزی لازم است. بهترین برنامه، مقید بودن به بیداری در سحرها و بین‌الطلوعین است. اگر سحر و بین‌الطلوعین با معنویتی قوی، برگزار شود، از حال خوبِ معنوی مراقبت می‌کند؛ حتی در زمان‌هایی که حال معنوی تحت تأثیر شلوغی‌ها و کثرات، از بین می‌رود، تأثیر سحرخیزی و بیداری بین‌الطلوعین می‌تواند تا اندازه‌ای از آن مراقبت کند. چهارم؛ حال خوبِ معنوی، فقط با پاکی و زلالی خالص ـ باطنی ـ حشر و نشر دارد. با کمترین نفوذ ناپاکی در باطن، به‌سرعت رخت بربسته و می‌رود. پنجم؛ اگر ـ پس از سال‌ها زحمت و تلاش - حال معنوی، قدرت یابد، کار به جایی می‌رسد که در شدیدترین اشتغالات مادیِ حلال، کمترین تأثیری نپذیرفته و پیوسته ایجاد توجه به خداوند می‌نماید. نسخه کامل پرسش و پاسخ را در لینک زیر ببینید؛ https://eitaa.com/ShiaTowhid/1034
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 *«حال بلاها با قلب مؤمن!»* 😄 ⚡️به هر کمند که خواهی بگیر و بازم بند / به شرط آنکه ز کارم نظر نگیری باز ⚡️دلا منال ز شامی که صبح در پی اوست / که نیش و نوش به هم باشد و نشیب و فراز ⚡️درون سینه دلم چون *کبوتران* بتپید / چه آتشی است که بر جان ما نهادی باز (حافظ، غزل ٢٩۸) 🔸 @Salehy