#مولایمن
🌱 چه دمی می شود آن دم که شود رؤیتِ تو...
که به پایان برسد ظلم شبِ غیبت تو...
🌱 ای خوش آن دم که رسد رایحهی نابِ وصال...
به مشامم برسد عطر خوش قامتِ تو...
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
#شبتونمهدوی🌙
✨﷽✨
#سلام_امام_مهربانم
▫️درد این است
که ما مدعی هجرانیم؛
دردِ هجران، تو چشیدی و
نفهمید کسی...
🌿 حدیث مهدوی
قال امیرالمؤمنین علی ( ع ) :
طوبي لهم علي صبرهم علي دينهم في حال هدنتهم، و يا شوفاه الي رويتهم في حال ظهور دولتهم..
خوشا به حال آنها (ياوران حضرت مهدي عليهالسلام) در زمان صلح و آرامش آنها. خوشا بر شکيبايي آنها در راه دينشان. چقدر مشتاقم که آنها را در زمان تشکيل دولتشان ببينم..
📚 اصول کافي/ ج1/ ص271
(#التماس_دعای_فرج)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣من به آمدنت
مثل چشمانم اطمینان دارم....
مثل آمدن هر صبح بعد از شب تاریک؛
مثل آمدن بهار پس از زمستان سرد
بیا و چشمانم را روشن نما..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام صبحتون بخیرومهدوی
🌸 امروز خود را
معطر می کنیم به
عطر دل نشین صلوات
بر حضرت محمد و آل مطهرش
💜✨ اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ
✨💜 وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🍁✨یکشنبه تون عالی
✨از خـدا میخواهم
🌼✨هر آنچه آرزو داریـد
🍁✨بی دلیل نصیبتان شود
✨عشق و آرامش
🌼✨در کنارتان
🍁✨عزت و خوشبختی
✨همراهتان
🌼✨سلامتی و تندرستی
🍁✨همیشہ در وجودتان باشـد
✨یکشنبه تون زیبا و پر برکت
🌸 در پناه لطف خدا و
عنایت حضرت محمد(صل الله علیه وآله)
و خاندان پاک ومطهرش علیهم السلام
💜روزتون پر خیر و برکت ان شاءالله
🌸زیارت معصومین علیهم السلام
روزی دنیا و آخرت شما ان شاءالله
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
♨️چه کسی با #امام_زمان علیهالسلام دوست تر است؟!
💠 آیت الله بهجت قدس سره:
🔸آن کسی با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دوستتر است که بعد از اتیان(انجام دادن) واجبات و ترک محرمات و طاعت خدا در واجبات و محرمات، برای #فرج او (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیشتر #دعا بکند.
إلهی بمولانا حجّةبنالحسن عجّللولیّکالفرج 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️وقتی میگیم اسرائیل سگ هار [والبته ترسوی] آمریکاست، دقیقا از چه چیزی صحبت میکنیم؟
#طوفان_الاقصی
🇮🇷تحلیل سیاسی و جنگ نرم
✍@tahlile_siasi
✍@tahlile_siasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨ایلان ماسک : “ اگه بچهدار شدن به طور #غریزی پاداشی نداشت، نداشتیمشون ! “
🚨ایلان ماسک ثروتمندترین مرد جهان ۱۱مین بچهاش به دنیا اومد و گفت : "فقط افراد #باهوش فرزندان زیادی دارند." ...و فقط یک #مغز عقبمانده جهان سومی است که پذیرفته سگ را بجای فرزندش تیمار کند!
#فرزندآوری
#جمعیت
🇮🇷تحلیل سیاسی و جنگ نرم
✍@tahlile_siasi
✍@tahlile_siasi
صالحین تنها مسیر
💛🥀💛🥀 🥀💛🥀 💛🥀 🥀 #دست_و_پا_چلفتی ❤#قسمت_چهل_و_سه . از زبان مینا... . چند مدتی از عقدمون میگذشت و همه چ
💛🥀💛🥀
🥀💛🥀
💛🥀
🥀
#دست_و_پا_چلفتی
❤#قسمت_چهل_و_چهار
.
چند ماه از ماجرای عقد مینا میگذشت و منم هر روز بیشتر با خودم کنار میومدم
شاید یه دلیلش مشغول شدن با نمونه ها و اماده شدن برای مسابقه بود
تو این چند ماه همه فکر و ذکرم شده بود مسابقه
چون تو آینده هیچ چیز روشن دیگه ای نمیدیدم
تنها هدف و دلخوشیم همین مسابقه بود و با یه هم تیمی مثل زینب کاملا امیدوار بودم به نتیجه
.
راستش اصلا فکر نمیکردم زینب اینقدر همراه و هم تیمی خوبی باشه
در حین اماده کردن نمونه ها بعضی اوقات که دلم میگرفت باهاش درد دل میکردم و اونم واقعا به حرفام گوش میداد
.
شاید بشه گفت اولین گوشی بود که تو این دنیا وقت برای شنیدن حرفام و درد دلام داشت
.
اولین گوشی که بهم سرکوفت نمیزد و مسخرم نمیکرد به خاطر افکارم...
اولین کسی که حرفام رو درک میکرد...
البته همه این حرف زدنها با حفظ احترام و تو چهارچوب شرع بود...
حتی نه یه بار من زینب رو با ضمیر منفرد صدا زدم و نه یه بار اون من رو...
همیشه احترام هم رو داشتیم...
به خاطر مسابقه نمیرسیدیم به کلاس هامون کامل بریم و به خاطر همین با زینب تقسیم وظایف کردیم و بعضی کلاسها رو اون میرفت و جزوه رو به من میداد و بعضی کلاسها رو هم من میرفتم.
.
یه جورایی به همین دلایل داشت حرف زدن هامون و ارتباط هامون بیشتر میشد و من از این میترسیدم
.
نمیخواستم باز وارد ارتباطی بشم که هیچ سودی نداره..
.
احساس میکردم دارم به زینب وابسته میشم ولی این حس باید سرکوب میشد.
.
اخه کدوم دختری حاضره با پسری که میدونه قبلا شکست عشقی خورده ازدواج کنه
البته زینب بارها گفته که نگم شکست عشقی بلکه مینا لیاقت عشقم رو نداشت...ولی خب خودم میدونم که این حرف ها رو برای دلخوشی من زده و شاید ته دلش مثل همه آخیییی و الهییی بگه😞
ولی از همین الان معلومه این رابطه هم سر و ته نداره و نباید ادامش میدادم.
.
روز مسابقه شد...
مسابقه توی یه دانشگاه بزرگتر شهرمون بود
صبحش سعی کردم زودتر از همه اماده بشم و به محل مسابقه برم...
خیلی استرس داشتم😥
وقتی رسیدم دیدم زینب زودتر از من رسیده و جلوی در وایساده😦
تا من رو دید چادرش رو مرتب کرد و اومد جلو و سلام کرد😊
.
-سلام...فک نمیکردم شما زودتر اینجا باشین😕
-اخه دیشب تا صبح خوابم نبرد...بعد نماز هم کم کم اماده شدم و حرکت کردم.
-چه جالب😕
-چی؟😦
-اخه منم دیشب خوابم نبرد....خب حالا چرا نمیرید تو بشینید؟
-خب همه تیما با سرپرستشون میرن...منم باید با سرپرستم برم دیگه 😊
-شنیدن واژه سرپرست غرور خاص و حس خوبی بهم داد...ولی خب همونطور که گفتم باید این حس سرکوب میشد...
.
#ادامه_دارد
نویسنده ✍🏻
#سید_مهدی_بنی_هاشمی
┄┅┄┅┄❥♥️•.❀.•♥️❥┄┅┄┅┄
┄┅┄┅┄❥♥️•.❀.•♥️❥┄┅┄┅┄
🥀
💛🥀
🥀💛🥀
💛🥀💛🥀
💛🥀💛🥀
🥀💛🥀
💛🥀
🥀
#دست_و_پا_چلفتی
❤#قسمت_چهل_و_پنج
-خب همه تیما باید با. سرپرستشون برن...منم باید با سرپرستم برم دیگه 😊
-شنیدن واژه سرپرست غرور خاص و حس خوبی بهم داد...ولی خب همونطور که گفتم باید این حس سرکوب میشد...
.
باهم دیگه وارد سالن مسابقه شدیم...
.
قرعه کشی انجام شد و تیم ما اخرین تیمی بود که روی صحنه میرفت...
مسابقه به این صورت بود که نمونه ها تک تک توی دستگاه فشار قرار میگرفتن و هر نمونه که دیرتر میشکست برنده مسابقه بود...
.
تیم ها تک تک روی صحنه میرفتن و رکورد میزدن ولی با رکورد نمونه ی ما که تو ازمایشگاه ازمایش کرده بودیم خیلی فاصله داشتن...
هر کدوم که میرفتن امید من و زینب به قهرمانی بیشتر میشد...
از نگاه ها و دعاهای زیر لب زینب معلوم بود که خیلی استرس داره...
منم استرس زیادی داشتم ولی نمیخواستم معلوم بشه...
.
همه تیم ها رفتن و رکوردها نشون میدادن که حتی با زدن نصف رکورد ازمایشگاه هم ما قهرمانیم
از خوشحالی تو پوست خودم نمیگنجیدم☺
چون داشتم نتیجه تلاش ها ماه ها زحمتم رو میدیدم
نتیجه ماه ها بی خوابی کشیدن های من و زینب....
از صدا و سیما هم اومده بودن و قطعا با تیم برنده مصاحبه میکردن 😊
.
بالاخره اسم مارو صدا زدن و روی جایگاه رفتیم برای تست نمونه...
وقتی اون بالا رفتم توی فکرم بین جایگاه تماشاچیا مینا و خاله و همه رو میدیدم که دارن موفقیت من رو میبینن...
نمونه رو تو دستگاه گذاشتیم و دستگاه روشن شد...
چشمام رو بستم تا ثانیه های نمونه تحت فشار رو نبینم و میشمردم اما با صدای جیغ زینب به خودم اومدم...
واییییییییی
نهههههههههه😭😭😭
نمونه سر چند ثانیه شکسته بود و خرد شده بود😥
اصلا باورم نمیشد😔
این امکان نداره😢
اما همه چیز تموم شده بود...
رفتم یه گوشه از سالن نشستم و با حسرت اهدای مدال به تیمی که رکوردشون حتی نصف رکورد ما تو ازمایشگاه هم نبود رو تماشا کردم.
حوصله حرف زدن با هیچ کس رو نداشتم...
با زینب خداحافظی سردی کردم و رفتم سمت خونه...
توی راه داشتم فکر میکردم چقدر بدبختم من😔
چرا هرچیزی که بهش امید دارم رو خدا نا امید میکنه؟😭😭
.
شب چند بار زینب پیام داد ولی جواب ندادم...تا اینکه دیدم خیلی پیام میده..
-سلام...هستین؟
-سلام...بله...بفرمایین؟
-میخواستم عذر خواهی کنم ازتون😕
-بابت؟
-خب شاید اگه من کارم رو بهتر انجام میدادم این اتفاق نمی افتاد😞
-نه خانم..مقصر نه شمایید و نه هیچ کس دیگه...مقصر منم و شانسم😢
-شما همیشه اینقدر زود جا میزنید؟؟
-درک نمیکنید حالم رو...
-چطوردرک نمیکنم...مگه من کمتر از شما زحمت کشیدم؟
.
#ادامه_دارد
نویسنده ✍🏻
#سید_مهدی_بنی_هاشمی
┄┅┄┅┄❥♥️•.❀.•♥️❥┄┅┄┅┄
┄┅┄┅┄❥♥️•.❀.•♥️❥┄┅┄┅┄
🥀
💛🥀
🥀💛🥀
💛🥀💛🥀
💛🥀💛🥀
🥀💛🥀
💛🥀
🥀
#دست_و_پا_چلفتے
❤#قسمت_چهل_و_شش
.
-شماهمیشه اینقدر زود جا میزنید؟؟
-درک نمیکنید حالم رو...
-چطوردرک نمیکنم...مگه من کمتر از شما زحمت کشیدم؟منم مثل شما بے خوابے کشیدم و الانم ناراحتم ولے این فقط یه بازے بود...مثل بقیه زندگیمون...همه زندگی یه بازیه...یهبار باخت...یهبار برد...
توی این مسابقه همه تیم ها زحمت کشیده بودن و امروز فقط یه تیم برنده میشد...
هیچ ڪس هم با ما قرارداد امضا نکرده بود که اون تیم برنده ماییم...
ماکارمون تا قبل شکست تلاش بود و دعا ولے الان کارمون هرچے باشه قطعا حسرت خوردن نیست...
باحسرت خوردن و لعنت فرستادن به شانسمون و این و اون نه تنها اون مسابقه بر نمیگرده و دوباره برگزار نمیشه بلکه روحیه ما براے بازے بعدے زندگے هم نابود میشه...
.
چون اون بازے تموم شده ولے بازے هاے زندگے که تموم نشده...نمیگم به شکستها فکر نباید کرد...چرا...بایدحتے ریز شد و ریختش رو میز تا علتش پیدا بشه ولے نباید بایه شکست بازے رو بهم زد که😕
.
انتظارتونهم از خدا این نباشه که همه چیز رو نقداً باهاتون حساب کنه...
درسته ما نماز خونیم و مذهبے هستیم ولے ما داریم به حرف خدا گوش میدیم ولے قرار نیست ما هم هرچے میگیم خدا به حرفمون گوش بده و چون مذهبے هستیم فقط خواسته هاے ما برآورده بشه...
این ماییم که به این نماز و عبادت نیاز داریم نه خدا به نماز ما که حالا بخوایم سرش منتے بزاریم...
.
.
حرفهاے زینب خیلے رو من تاثیر گذاشت و من رو به فکر فرو برد...
برام جالب بود که یه دختر تو سن و سال من همچین اعتقاد و ایمان محکمے داره و پاے ارمان هاش محکم وایساده...
برام جالب بود که یه دختر که معمولا دخترا معروفن به احساسے بودن اینقدر جلوے مشکلات محکم وایساده....
.
ازخودم شرمنده شدم که چقدر ناشکر بودم...
.
چندماهی گذشت و رابطه من و زینب با وجود کمرنگ شدن ولے ادامه داشت.
.
ته دلم به زینب علاقه داشتم و بهش فکر میکردم ولے از بیانش بهش میترسیدم...
چون نمیخواستم دوباره اون قضایایے که از دستش خلاص شدم دوباره برام پیش بیاد..
.
ولی یه جورایے زینب داشت اصلا مینا رو از ذهنم بیرون میبرد و دلیلش این بود که زینب من و تغییراتم رو میدید ولے مینا نمیدید😞
زینب حرفام رو میشنید ولے مینا نمیشنید😞
زینب بهم توجه داشت ولے مینا نداشت😕
از زینب براے مامانم تعرف کرده بودم که چه دختر خوب و با احساسیه...راستش بعد قضیه مینا با مامانم تو این مسائل راحت شده بودم و راحت حرفام رو میزدم...
.
تااینکه یه روز زینب بهم پیام داد و با گریه گفت:😭
.
#ادامه_دارد
#سید_مهدی_بنی_هاشمی
.
.
┄┅┄┅┄❥♥️•.❀.•♥️❥┄┅┄┅┄
┄┅┄┅┄❥♥️•.❀.•♥️❥┄┅┄┅┄
🥀
💛🥀
🥀💛🥀
💛🥀💛🥀
#سلام_امام_زمانم
محراب لحظههای دعايت چه ديدنیست
قرآن بخوان چقدرصدايت شنيدنیست...
آقا بگو قرار شما با خدا كی است؟
آيا حيات ما به زمانت رسيدنیست؟
❤️
﷽
📁 امام باقر علیه السّلام
به نقل از حضرت رسول الله
صلّی اللّه علیه و آله فرمودند:
💌 من اوّلین کسی هستم که
در روز قیامت، به پیشگاه خداوند
توانمند جبّار وارد میشوم، بعد قرآن
و اهل بیتم، سپس امّتم، آنگاه از آنان
میپرسم: با قرآن و اهلبیتم چه کردید؟
📁 کتاب اصول کافی روایت شماره ۳۴۶۴
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺
🍂 برای آخرت مسابقه دهید. 🍂
🔶 خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ
(مطففین/۲۶)
⚡️ترجمه :
مُهر نوشیدنی بهشتیان از مُشك است و هر كس كه اهل مسابقه است، شايسته است كه در (رسيدن به اين نعمت ها) رقابت ورزد.
✅در فرهنگ اسلام، دنيا، ميدان مسابقه و رقابت است، البتّه رقابت براى به دست آوردن نعمت هاى اخروى.
⚡️ زیرا فقط نعمتهای اخروی است که ماندگار و جاوید است، و دنیا با تمام فریبندگی اش، فانی است.
💥اما آنان که به این حقیقت توجه ندارند، بر سر دنیای فانی مسابقه می دهند و با کم فروشی، به حقوق دیگران ظلم می کنند.
#سبک_زندگی_قرآنی
🔻حقیقتِ یوگا
# یوگا ۱
💢یوگا یک مکتب عملی پرستش بتهای هندی است که با پوشش ورزش در حال فعالیت است. یوگا در ایران به عنوان یک ورزش همگانی در حال توسعه میباشد. مجوز برگزاری یوگا در کشور از طرف فدراسیون ورزشهای همگانی وزارت ورزش صادر شده است.
💢 یکی از مباحث مهم در حوزه فرق و جریانهای انحرافی در جهان و جامعه ایران، بحث یوگا است. در بررسی جامعه آماری، مخاطب شِبهمعنویتهای نوپدید در ایران، یکی از 5 شِبهمعنویت اصلی با گستردگی جمعیتی بالا است. آنچه بر اهمیت این موضوع میافزاید این است که یوگا در جهان و بالتبع در ایران، به عنوان یک ورزش مطرح و پذیرفته شده است. درحالی که حقیقت یوگا، غیر از ظاهر آن است. یوگا مکتب عملی پرستش بُت در آئین هندوئیسم هندیها است. باید به زبان ساده ماهیت این مکتب را برای مردم بیان کرد.
#فرق_انحرافی #یوگا
۰—————··𑁍··—————·