👈🏻 فریادهای #فاطمیه بر سر جامعۀ دینی
#ارزش_حق_انتخاب
🔰مظلومیت ولیّ خدا بهخاطر حق انتخابی است که به مردم میدهد
🔰تنها عامل تضمینکنندۀ حق انتخاب، ولایت است
🔻بسیاری از تعلیمات دین و زیباییهای اخلاق اسلامی مثل «تقوا» از حق انتخابِ انسانها صیانت میکند.
در عرصۀ اجتماع هم #ولایت، عامل #صیانت از حق انتخاب مردم است.
🔻#مظلومیت ولیّ خدا بهخاطر حق انتخابی است که به مردم میدهد. نمونهاش امیرالمؤمنین(ع) است؛ و الا مگر کسی میتوانست زیر سایۀ شمشیر علیبنابیطالب(ع) به حضرت زهرا(س) صدمه بزند؟!
🔻ما در #فاطمیه، ناله میزنیم که چرا بعضیها از حق انتخابشان سوءاستفاده کردند و ظلم کردند و بعضیها هم از حق انتخاب خودشان برای دفاع از حق، استفاده نکردند و گذاشتند به آنها ظلم بشود؟!
چون أمیرالمؤمنین(ع) نمیخواست آن مردم را به #زور، نجات بدهد!
🔻مردم با استفاده از #حقانتخابشان، طبیعتاً باید سراغ ولیّ خدا بروند.
برای تضمین حق انتخاب و استفاده از آن هم، باز باید سراغ #ولایت برویم؛ بهدلیل اینکه ولایت تنها راه #تضمین حق انتخاب است.
🔻اگر راههای دیگر، مثل سیستم غربیها جواب میداد، امروز جایتکاران سیاسی در کشورهای غربی بر مردم حاکم نمیشدند که اینهمه کشتار و غارت در جهان راه بیندازند!
🔻وقتی مردم متوجه بشوند که تنها عامل تضمینکنندۀ حق انتخاب «#ولایت» است، آنوقت آمادگی برای پذیرش ولایت ولیاللهالأعظم(عج) پدید خواهد آمد.
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد سیدالشهداء - ۹۷.۱۰.۲۷
آگاهی از شرایط تاریخی و اجتماعی دوران حیات #ائمه علیهم السلام یک #ضرورت است
از میان پنج تن آل عبا
تنها حضرت #امام_حسن علیه السلام بدن مطهرشان #تشییع رسمی شد که ...
که آنهم بدست خوارج و منافقین وآنان که #بی_بصیرت بودند #تیر_باران شد
دوران امامت امام مجتبی از منظر سیاسی و اجتماعی بسیار پیچیده بود؛ #تبلیغات_مسموم و مهمتر از همه نبود یاران با #بصیرت و راسخ عرصه را بر امام حسن و بعد از آن #امام_حسین علیهما السلام تنگ کرده بود
#شهادت #کریم_اهل_بیت #بقیع #مظلومیت
🏴🏴🏴
#فاطمیه_۱
⚫️ عرض سلام و ادب خدمت همراهان و سروران گرامی
وقتتون بخیر...
در #ایام_فاطمیه هستیم ایامی که برای ما یادآور مفاهیم بسیار مهم و کلیدی هست که در تاریخ اسلام جایگاه بسیار مهمی داره
و علاوه بر زندگی فردی و رابطۀ شخصی ما با اهلبیت(ع) زندگی اجتماعی ما رو نیز تحت تأثیر قرار میده.
💝 ارتباط با این مفاهیم، برکات و فوائد زیادی برای اهل معنویت داره....
ضمن عرض تسلیت به امید خدا در باره این مفاهیم مطالبی روخدمتتون تقدیم می کنم.
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🏴 فاطمیه برای ما پیامآور درسها و حقایق گوناگونی از دین هست ،
📝 که گاهی این درسها بسیار عمیقتر از درسهایی هست که از کربلا میتونیم بگیریم .
🔅در میان این مفاهیم، هم #مظلومیت حضرت زهرا(س) برای ما بسیار معناداره
🔅و هم #محبوبیت حضرت زهرا(س) برای ما حامل معارف عمیق دینی هست
💔
💖محبت حضرت زهرا(س) در انسانها بسیار تاثیرگذاره تا جاییکه میشه اونو محور فاطمیه فرض کرد.
〽️به حدی که مظلومیت و حتی شهادت حضرت زهرا(س) رو فرع آن تصور کنیم
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
💢 گاهی اوقات ممکنه مظلومیت کسی او رو محبوب کنه،
🔘 ولی در فاطمیه این #محبوبیت حضرت هست که بدون #مظلومیت هم در دل میشینه
و حتی مظلومیت او رو غیر قابل تحمل میکنه
😔😢
🌍 در حال حاضر ما در جامعه جهانی و در فضایی زندگی میکنیم، که دشمنای زیادی داریم ، و ادیان زیادی شاهد دینداری ما هستن.
🎞 و گاهی مشاهده میکنیم که بر علیه اسلام، فیلم میسازن و اسلام را دین خشن و غیر انسانی معرفی میکنن.
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
👆ما الان در چنین فضایی #فاطمیه را مهم می دونیم و براش ارزش قائلیم
♻️حالا میخوایم بدونیم محور فاطمیه باید "محبوبیت" حضرت باشه یا "مظلومیت" ایشون؟
👌 تأکید بر کدوم یکیش در جامعه ی جهانی اثرگذارتره ؟
💮 با توجه به فضای موجود، کدوم حرفِ ما بیشتر مورد توجه جهانیان قرار خواهد گرفت؟
🌏 در جامعه جهانی اگه به «مصلحت» نگاه کنیم، باید «محبوبیت» حضرت زهرا سلام الله علیها را مطرح کنیم.
🔰ان شاءلله این بحث رو تو این ایام ادامه میدیم.....
یا ذی الاحسان بحق الحسین مارو ازمحبینحضرت زهرا سلام الله علیها قرار بده🤲
الهی آمین
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
آگاهی از شرایط تاریخی و اجتماعی دوران حیات #ائمه علیهم السلام یک #ضرورت است
از میان پنج تن آل عبا
تنها حضرت #امام_حسن علیه السلام بدن مطهرشان #تشییع رسمی شد که ...
که آنهم بدست خوارج و منافقین وآنان که #بی_بصیرت بودند #تیر_باران شد
دوران امامت امام مجتبی از منظر سیاسی و اجتماعی بسیار پیچیده بود؛
#تبلیغات_مسموم و مهمتر از همه
نبود یاران با #بصیرت و راسخ
عرصه را بر امام حسن و بعد از آن #امام_حسین علیهما السلام تنگ کرده بود
اگر آگاه به شرایط جامعه نباشیم بعید نیست که در بزنگاه به امام خود نیز پشت کنیم، تنهایش گذاریم و یا در مقابلش تیغ بکشیم
#شهادت #کریم_اهل_بیت #بقیع #مظلومیت
🏴🏴🏴
•┈┈••✾•🌿🏴🌿•✾••┈•
آگاهی از شرایط تاریخی و اجتماعی دوران حیات #ائمه علیهم السلام یک #ضرورت است
از میان پنج تن آل عبا
تنها حضرت #امام_حسن علیه السلام بدن مطهرشان #تشییع رسمی شد که ...
که آنهم بدست خوارج و منافقین وآنان که #بی_بصیرت بودند #تیر_باران شد
دوران امامت امام مجتبی از منظر سیاسی و اجتماعی بسیار پیچیده بود؛
#تبلیغات_مسموم و مهمتر از همه
نبود یاران با #بصیرت و راسخ
عرصه را بر امام حسن و بعد از آن #امام_حسین علیهما السلام تنگ کرده بود
اگر آگاه به شرایط جامعه نباشیم بعید نیست که در بزنگاه به امام خود نیز پشت کنیم، تنهایش گذاریم و یا در مقابلش تیغ بکشیم
#شهادت #کریم_اهل_بیت #بقیع #مظلومیت
🏴🏴🏴
•┈┈••✾•🌿🏴🌿•✾••┈•
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان جذاب و آموزنده ســـرباز
قسمت صدوبیست_وپنجم
دوباره به بیمارستان برگشت.امیررضا گفت:
-فکر میکردم باهاشون درگیر بشی.
دوباره عصبانی دست هاشو مشت کرد و با حرص گفت:
_خیلی دوست داشتم خودم با دستهای خودم خفه شون کنم...
-پس چرا نکردی؟!!
نفس غمگینی کشید و با بغض گفت:
_یاد امام علی(ع) افتادم.یه عمر از کسایی که زهراشو ازش گرفتن طعنه شنید و سکوت کرد.با اینکه زورشو داشت همه شونو نابود کنه...خواستم یه ذره درک کنم...😭
اشکش ریخت روی صورتش.
-خیلی سخت بود..خیلی.
شش روز دیگه هم گذشت،
و حال فاطمه تغییری نکرد.اما علی خیلی تغییر کرد.موهای سرش به طرز عجیبی به سرعت سفید میشد.لاغر و شکسته شده بود.
کنار تخت فاطمه ایستاده بود.
-فاطمه اگه میخوای علی رو زنده ببینی زودتر چشم هاتو بازکن،قبل از اینکه من دق کنم.
بعد از نماز،دلشکسته تر از همیشه سر به سجده گذاشت.
خدایا به #تنهایی و #مظلومیت علی(ع) قَسمِت میدم فاطمه مو بهم برگردون...
کفش هاشو پوشید و از نمازخانه بیرون رفت.وارد بخش مراقبت های ویژه شد.
-کجایین شما آقای مشرقی؟!!
علی سرشو بالا آورد.پرستار با خوشحالی گفت:
_مژدگانی بدید..خانومتون به هوش اومد.
به سرعت خودشو کنار تخت فاطمه رساند.چشم های فاطمه بسته بود.آروم صداش کرد:
_فاطمه..
چشم های فاطمه باز شد.لبخندی زد و گفت:
_سلام علی جانم
-سلام..جان علی...چقد منتظر علی گفتنت بودم.
لبخند فاطمه خشک شد.با تعجب گفت:
_دکتر گفت من نه روز تو کما بودم؟!!
-آره.چطور مگه؟
-پس چرا تو اینقد عوض شدی!!! انگار سالها گذشته!!
-برای من یه عمر گذشت.
حاج محمود و زهره خانوم هم به سرعت خودشونو رسوندن.زهره خانوم پیش فاطمه رفت .
-سلام مامان مهربونم.
با اشک و خنده گفت:
_سلام دختر گلم.
چند دقیقه گذشت ولی زهره خانوم فقط با اشک به دخترش نگاه میکرد.فاطمه گفت:
_مامان حلالم کن.من همش اذیت تون میکنم.
زهره خانوم دخترشو بوسید و قربان صدقه ش میرفت.پرستار اومد و گفت:
_خانوم بفرمایید.ایشون باید استراحت کنن.
علی و حاج محمود تو اتاق دکتر نشسته بودن.دکتر گفت:خداروشکر به هوش اومد...ولی...
بانـــو «مهدی یارمنتظرقائم»
🌸🌸🌸🌸🌸🌸