🍄 ﷽ 🍄
سلوک معنوی
🔹عظمتِ انسان در گِروِ چتد چیز است:
یک. حلم ؛ یعنی صبر و حوصلۀ تحمّلِ دیگران را داشتن .
دو. ایثار ؛ یعنی از خود گذشتن و دیگزان را به خود ترجیح دادن .
سه. عفو ؛ یعنی از بدیِ دیگران گذشتن ، و - حتّی - در برابرش خوبی کردن .
چهار. مهربانی ؛ یعنی خوشرفتاری با مردم به گونهای که مشتاقِ دیدارِ ما باشند .
🔹کسی که - مانندِ خدا - حلیم و کریم و غفور و رحیم بود ، دارای "خُلقِ عظیم" است . غایتِ دین - در بُعدِ اجتماعی - تحقّقِ این صفات در مسلمانان است .
صالحین تنها مسیر
36 فصل چهارم خشت اول بچه ها... من تموم تلاشمو دارم میکنم که کتابم ساده و روون باشه... میخوام ای
38
فصل پنجم
خشت اول
بذار از داستان جن ها برات شروع کنم...
طبق آیه قران ...
خدا جن رو قبل از انسان آفرید و جن ها بخاطر ظلم و ستمی که به هم میکردن
روی زمین خیلی خون ریزی میکردن و به ناحق همو میکشتن...
بخاطر همین فرشته های مقرب خدا همیشه از این قضیه ناراحت بودن...
تا اینکه خدا نسل این جن هارو منقرض کرد و همگی از بین رفتن...
اما از بین این همه جن هایی که نسلشون منقرض شد یه جن بود که نسبتا از بقیه بهتر بود...
این جن رو خدا بنا به دلایلی و از روی حکمت میذاره کنار فرشته ها تا در کنار هم باشن و خدارو عبادت کنن...
تا اینکه یه اتفاق عجیبی میوفته...
این جن خدارو خیلی عالی عبادت میکرد...
حتی از فرشته ها هم بهتر!
از بس خدا رو عالی عبادت میکرد که روز به روز مقامش پیش خدا بیشتر میشد...
بخاطر همین تموم فرشته ها این جن رو صداش میزدن :
عزازیل...
عزازیل یعنی : عزیز خدا
عزازیل سال های سال خدارو عبادت میکرد...
انقدر این کار رو عالی انجام میداد که تموم فرشته ها آرزو میکردن ای کاش مثل عزازیل میبودن و میتونستن خدارو اینجوری عبادت کنن...
دیگه کار عزازیل به جایی رسید که تو آسمون هفتم میرفت منبر و برای فرشته ها سخنرانی میکرد و فرشته ها عاشق عزازیل بودن و خیلی دوستش داشتن.
چون خیلی مقام عزازیل بالا رفته بود...
حتی فرشته های مقرب خدا مثل جبرئیل و میکائیل و اسرافیل پای منبر عزازیل مینشتن و خیلی دوستش داشتن.
با اینکه عزازیل از جن بود اما همه ی فرشته ها ازش میخواستن که عزازیل براشون دعا کنه تا اونا هم مثل خودش به خدا نزدیک بشن...
#داداش_رضا
#رمان_آرامش
39
فصل پنجم
خشت اول
میشه گفت بعد از خدا دیگه همه کاره آسمون هفتم عزازیل بود...
همه ازش حساب میبردن و دعا میکردن که بتونن به مقام عزازیل نزدیک بشن...
تا اینکه یه اتفاقی افتاد...
تو آسمون هفتم یه الوار نورانی قرار دادن...
بعدش خدا گفت :
ای شمایی که منو عبادت میکنید ؟
از بین شما یکیتون مشرک و کافره !
و به زودی مشخص میشه
اون شخص کیه!
تا این خبر تو آسمون هفتم پیچید همه فرشته ها به هم نگاه میکردن و میگفتن نکنه اون شخص خودشون باشن و میرفتن از عزازیل مشورت میگرفتن چکار کنن...
همه به خودشون شک داشتن و خیلی نگران بودن که نکنه کاری کردن که خدارو ناراحت کردن...
از عزازیل میخواستن کمکشون کنه...
این قضیه دیگه خیلی جدی شد...
همه نگران بودن ولی یه نفر خیلی خیالش راحت بود و اون شخص عزازیل بود.
چون هزار ان سال خدارو خیلی عالی پرستیده بود و خیالش راحت بود که کسی تو عبادت و یکتا پرستی کسی به گرد پاشم نمیرسه...
یهو خدا ندا داد و همه فرشته هارو جمع کرد...و عزازیل رو هم صدا زد و گفت بیا...
خلاصه همه جمع شدن و خدا شروع کرد به صحبت کردن...
خدا گفت من یه جانشین و خلیفه میخوام برای دنیا انتخاب کنم...
عزازیل همیشه دنبال این بود که خدا یه پست عالی بهش بده ولی کم کم متوجه شد که خدا همچین قصدی نداره و از قرار معلوم میخواد یه چیزی رو از جنس گل درست کنه و اون رو خلیفه خودش روی زمین کنه...
اینجا بود که عزازیل یهو بهش برخورد...
خیلی ناراحت شد ! خیلی عصبی شد !
#داداش_رضا
#رمان_آرامش
قبل از خواب زمزمه کنیم ...
وَاَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّة بِغَيْرِ ذِكْرِكَ
از هر لذتی غیر از ذکر تو استغفار میکنم
«مناجات الذاکرین»
70بار ذکر استغفار قبل از خواب
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
انا لله و انا الیه راجعون
🔘 متاسفانه با خبر شدیم که یکی از مشاورین خوب کانال تنهامسیر آقای "مصطفی جمال پور" در اثر سانحه تصادف به رحمت خدا رفتن
ایشون از مشاورین خوب ما در زمینه مسائل طبی بودن و از افراد انقلابی و مومن
به خانواده ایشون و به همه تنهامسیری ها تسلیت عرض میکنیم...
خیلی خوب بودن ایشون...😭
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️