فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #استاد_شجاعی
✘ الآن رفتن به غزه و جنگیدن، وظیفه اصلی ما نیست!
مراقب باخت فکری در این جنگ باشین!
رسانه رسمی استاد محمد شجاعی
یا صاحب الزمان! این مردم نمیتوانند کودکان غزه را بیش از این قطعهقطعه شده تحمل کنند. هیچیک از مسلمانان نمیتوانند. هیچ انسان با شرفی در جهان دیگر نمیتواند تحمل کند. این بیصبری ما را از ما بپذیر. همین مقدار ما را لایق دیدار خودت قرار بده! مقدمات فرج تو با قدرت مسلمانان باید فراهم بشود. یابن الحسن، بازوی قویّ جوانان حماس را ببین و بیا.
یابن الحسن بیا و مسیح بن مریم را با خود بیاور؛ جهان مسیحیت و جهان اسلام را از این ظلمتی که صهیونیزم بینالملل بر دولتها و بر جان ملتها ایجاد کرده و از این سایۀ شوم رهایی ببخش و به نور خودت ما را نجات بده.
جان آقام (عج)
بخوان دعای فرج رادعااثردارد
دعاکبوترعشق است وبال وپردارد
🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى
❤️برای سلامتی آقا❤️
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
💖دعای فرج💖
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء
ُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي
الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع)و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیت الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
📍رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله العالی) :
🔰این قضیّه(شهادت زائران احمد بن موسی الکاظم «شاهچراغ (ع)» ) را هم نباید بگذارند فراموش بشود. البتّه فراموش نمیشود، امّا بایستی دستگاههای فرهنگی ما، دستگاههای رسانهای ما، عناصر هنری ما، این قضیّه را مثل قضیّهی عاشورا، مثل قضایای گوناگون تاریخی، نگه دارند، بزرگ کنند، ترسیم کنند،(تا) آیندگان بفهمند.
۱۴۰۱/۹/۲۹
🔻بیانات رهبر معظم انقلاب ،در دیدار خانواده شهدای مظلوم شاهچراغ (ع)
📌لطفاً پوستر مراسم سالگرد شهدای مظلوم شاهچراغ (ع) را در سراسر کشور انتشار دهید،تا شاهد برگزاری هرچه باشکوه تر این مراسم با حضور هموطنان عزیزمان از سراسر کشور باشیم 📲
صالحین تنها مسیر
#هوالعشق❤️ #خـانم_خبرنگار_واقاے_طلبه_قسمت_سی_وهفتم نگران بودم نمیدونم چرا...😔 اول من و بعد محمدج
#هوالعشق❤️
#خـانم_خبرنگار_واقاے_طلبه_قسمت_سی_وهشتم
طبق یه تغییر نظر کلی از جانب بنده مقصد از هفت باغ به جنگل قائم تغییر یافت😊
ماشین و پارک کرد و دوتایی پیاده شدیم.
عینک آفتابی آبی خلبانیشم گذاشت منم عینک آفتابی مو گذاشتم و کنار هم قدم میزدیم. چه آرامشی داشتم از هم قدم شدن باهاش.
محمدجواد: تازه میفهمم وقتی خدا توی کتابش گفته ازجنس شما همسرانی برای شما قرار دادیم و آرامش رو کنار اونا حس میکنید یعنی چی😊 چقدر کنار خانومم آرومم😍
_منم همون اندازه کنار تو آرامش دارم... حتی بیشتر😍
کنارهم با فاصله راه میرفتیم و حرف میزدیم.
از خودمون گفتیم. از علایقمون. از سلایقمون. و کلی باهم آشنا شدیم. وچقدر بیشتر شناختمش.
تقریبا یک ساعتی راه رفتیم و حرف زدیم.
محمدجواد: فائزه❤️
_جانم☺️
محمدجواد: بیا اونجا عکس بگیریم👈
_چشم😍
منظورش کنار یه آبشار مصنوعی بود که خیلی قشنگ بود.
من یه طرف آبشار روی پله ها وایسادم و محمدجوادم یه طرف پله ها وایساد و گوشی رو داد یه پسر بچه تا ازمون از دور عکس بگیره تا کل محوطه بیوفته.
عکس رو گرفت و گوشی محمدجوادو داد .
محمدجواد مشغول نگاه کردن عکس شد منم دستمو بردم توی آب و رایحه خنکی که آب به دستم میزد حس قشنگی رو بهم القا میکرد😊
یهو دستم میون اون خنکی آب گرم شد😳
محمدجواد دستمو بین آب گرفته بود... برای اولین بار دستش به دستم خورده بود... احساس میکردم کل بدنم آتیش گرفته... از گرمای دست اون بود یا خجالت رو نمیدونم... باصدای لرزون و ناخداگاه گفتم:محمد☺️
دستمو از آب کشیدم بیرون و گفت : همه بهم میگن جواد... دوس دارم تو محمد صدام کنی... برای همیشه... باشه خانومم
_چشم محمدم😍
#قسمت_سیو_هشتم_اولین_حس_شیرین
نویسنده { #فائزه_وحی }
😇❤️
#هوالعشق❤️
#خـانم_خبرنگار_واقاے_طلبه_قسمت_سی_ونهم
من و محمد دست تو دست هم از جنگل قائم خارج شدیم و سوار ماشین شدیم.
با بغض صداش کردم...😢
_محمد...
محمد: جانم خانمم😍
_یه چیزی میخوام بهت بگم...😔
محمد: چرا ناراحتی؟؟؟؟ چرا صدات بغض داره؟؟؟ فائزم چیشده؟؟؟😯
_محمد... من...😢
یهو زدم زیر گریه...😭😭😭😭😭
محمد با ترس به طرف من برگشت وقتی صورت خیس اشکمو دید تقریبا فریاد کشید 😡
محمد: فائزه بگو چیشده زود باش بگو کسی چیزی گفته کسی نگاه چپت کرده لعنتی دارم سکته میکنم حرف بزن دیگه😡
خندم گرفته بود و دیگه نمیتونستم ادامه بدم یهو زدم زیر خنده😂
محمد با بهت داشت نگاهم میکرد 😳
با لکنت زبون به حرف اومد
محمد: فائزه... چیشده... میگم نکنه جنی شدی😰
وااای خدا اینو که گفته به معنای واقعی کلمه پکیدم از خنده😂😂😂😂😂
بین خنده شروع کردم به حرف زدن
_محمد😂خیلی😂باحالی😂نفهمیدی😂داشتم سر😂کارت می😂ذاشتم😂
بعد چند دقیقه سکوت محمد و خنده من خودمو جم و جور کردم و نگاهش کردم🙄
اوه اوه الان شده عین این شخصیت های کارتونی که موقع عصبانیت دود از کلشون بیرون میزنه😯
بالاخره به حرف اومد... غرید😯
محمد: بار آخرت باشه گریه میکنی فهمیدی😡
اون قدر محکم و با
عصبانیت گفت که لال شدم از ترس😣
این دفه فریاد کشید و با تحکم گفت: فهمیدی؟؟؟😡
_ب..بب....بله😖
روشو از طرف من برگردوند و ماشین و روشن کرد... سرمو به شیشه ماشین تکیه دادم تا نگاهش نکنم... از دستش دلگیر بودم....ضبط رو روشن کرد آهنگ دلتنگ حامد زمانی پلی شد.
مثل یه تلنگر بود برای جاری شدن اشکام...😭
دلتنگ تموم شد و اهنگ بعدی که فرمانده بود پلی شد... سرمو از روی شیشه برداشتم و نزدیک محمد شدم.
پشت چراغ قرمز بودیم و دست محمد روی دندنه بود...
نمیدونستم کاری که میخوام بکنم درسته یا نه....
یاعلی گفتم و دستمو گذاشتم روی دستش یه لرزش خفیف رو حس کردم روی دستش...
_ببخشید محمدم.... 😔
محمد دستشو از زیر دستم کشید بیرون و دست من افتاد روی دنده دستشو این بار گذاشت روی دستم و دنده رو با دست من عوض کرد و آروم گفت : اشکات دنیامو خاکستری میکنه... دیگه گریه نکن... قول بده....
_قول میدم محمد....
محمد: ممنون فائزم...
#قسمت_سی_و_نهم_خیلی_دوس_دارم_این_قسمت
#خدا_ایستاده_ها_رو_به_پا_هم_نوشته
نویسنده { #فائزه_وحی }
😇❤️
#هوالعشق❤
#خـانم_خبرنگار_واقاے_طلبه_قسمت_چهلم
️بعد اینکه بستنی خوردیم با محمد و علی و فاطمه تصمیم گرفتیم بریم بیرون گردش به پیشنهاد فاطمه قرار شد بریم باغشون که فاصله اش تا کرمان یه ربع بود.
وقتی رسیدیم باغ شون نگهبان درو باز کرد و مارفتیم داخل همیشه عاشق اینجا بود از وسطش یه جوب آب رد میشه و توش پر از درختای مختلف و رنگارنگه تنها بدیش این که شهریوره و فصل پسته و من حساسیت دارم😞
بیخیال مهم نیست... نمیخوام یادآوریشون کنم که گردش به کامشون تلخ شه... ان شالله که اتفاقی نمیوفته... یه فرش کوچیک کنار جوب پهن کردیم و علی بساط بلال درست کردن راه انداخت ☺️
بلال که خوردیم من به محمد پیشنهاد دادم بریم تا کل باغو نشونش بدم باهم شروع به راه رفتن کردیم محمد دستمو گرفت توی دستش... چقدر این گرمایی که دستش بهم القا میکرد دوس داشتنی بود... چقدر زیاد....
_محمد اونجا رو نگاه کن👆پارسال سیزده بدر اومده بودیم اینجا ماهم داشتیم والیبال بازی میکردیم بعد علی مسخره بازیش گل کرد محکم توپ رو زد خورد تو صورت من😬 خون دماغ شدم صورتم کلا تخت شده بود تا یه هفته😂
محمد با ناراحتی گفت : آخ الهی بمیر😢این علی رو میکشم صبرکن😡 گل منو میزنه😡
_خودتو ناراحت نکن محمدم ☺️
وای چرا من محمدو آوردم این طرف تو باغ پسته😱
اولین عطسه... دومین عطسه... پشت سر هم عطسه میزدم😣
محمد با نگرانی به طرف من برگشت و تقریبا فریاد کشید: فائزه... فائ...زه... چیشده... چیشدی فائزه... چرا صورتت قرمز شده... 😨
نفس کشیدن برام سخت شده بود احساس میکردم الان که خفه بشم... فقط یادمه پیراهن محمد رو چنگ زدم که نیوفتم...😣
صدای محمد توی سرم پیچیشد: علی بیا کمککککککک😯
#قسمت_چهلم
نویسنده { #فائزه_وحی }
😇❤️
#سلام_امام_زمانم 💚
اى آنكه در نگاهت حجمى زنور دارى
كى از مسیر كوچه قصد عبور دارى؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابى
اى آنكه در حجابت دریاى نور دارى
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┄═🌼💠🌷💠🦋💠
🌹 سلام
دوشنبه تون معطر
به ذکر عطر خوش صلوات
بر حضرت محمد (ص)
و خاندان پاک و مطهرش
🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌹وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🍁🌼دوشنبه تـون شاد و زیبـا
🍂🌼به اولین روز ماه آبان
🍁🌼خوش آمدین
🍂🌼ان شاءالله شروع ماه آبان
🍁🌼بـرای تک تکتون
🍂🌼پـراز خبرهای خـوب
🍁🌼سرشـاراز اتفاق های عـالی
🍂🌼و لبریـز از خوشبختی باشه
در پناه لطف خدای مهربان و
عنایت اهل بیت علیهم السلام
زندگی خوب و خوشی داشته باشید
ان شاء الله تعالی
🌹 دوشنبه تون پر خیر و برکت
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🟢دولت کریمهی امام عصر ۳۴
💠تسلّط و اِحاطه بر کُره زمین
🔹امام صادق علیهالسلام فرموده اند:
"هنگاميکه امور به صاحب الامر (عجّل الله فرجه) واگذار شود، خداوند همه نقاط پست زمين را براي او پُر مي کند و همه نقاط مرتفع جهان را براي او هموار مي سازد تا همه کره خاکي همچون «کف دست» او در افق ديد او قرار گيرد. اگر يکي از شما مويي در کف دست داشته باشيد، مگر ممکن است که از ديدن آن ناتوان باشيد؟ همه جهان براي او چنين خواهد بود"
📚کمال الدين و تمام النعمه ج۲ ص۶۷۴
📌در اين حديث به صراحت اعلام شده که جهان در تحت سيطره او همچون کف دست آن حضرت خواهد بود و هيچ نقطه اي از زمين بر ايشان پوشيده نيست.
#امام_زمان
#انسان_شناسی۳۳۷
دین زمانی مایه فخر و عزّت کسی میشود که:
• آنرا فهمیده باشد،
• باورش کرده باشد،
• سپس به انتخاب سبک زندگی دینی دست میزند.
🎞 رسانه رسمی استاد محمد شجاعی
انسان شناسی ۳۳۷.mp3
12.26M
#انسان_شناسی ۳۳۷
#استاد_شجاعی | #استاد_مطهری
✘ چرا بعضیا هر کجای دنیا باشند، براحتی و با افتخار واجبات دینیشون رو رعایت میکنند،
ولی بعضیا تا یه ذره موقعیتشون عوض میشه، از رعایت واجبات هم خجالت میکشند، یا در انجامش شُل میشن؟
منبع : کارگاه انسان شناسی پیشرفته
🎞 رسانه رسمی استاد محمد شجاعی
غمگین مباش از دیدن آوارهایت
فردای آبادیِ تو زیباست، غزه
حتی اگر پرپر شود هر گل که داری
تا هست دنیا پرچمت بالاست، غزه
✅ بدون سانسور؛ فوری و لحظهای از غزه👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از هوش مصنوعی خواستند که روز آزادی فلسطین رو به تصویر بکشه
🔹@IslamlifeStyles
💠 سختی صعود
🔹 صراط مستقیم یعنی مستقیم نه یعنی آسان!
#صراط_مستقیم صراطی است كه اگر انسان شروع كرد به رفتن, احتیاج ندارد كه از دیگری آدرس سؤال كند، مستقیم به بهشت می رود؛ منتها اینجا كُتل دارد!
صراط مستقیم نه یعنی صراط هموار، بلکه یعنی صراطی است كه كج راهه نیست, بی راهه نیست, خطر ندارد, گمراهی ندارد. اینجا پا گذاشتی آخرش بهشت است; ولی این، عَقبه دارد, كُتل دارد.
🔹 فرمود چرا اینها این #كتل_ها را طی نمی كنند: ﴿فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ﴾، بعد عَقبه را تفسیر كرد، فرمود می دانید عَقبه چیست؟
عَقبه بنده آزاد كردن است (یك)
و در زمان گرانی و كمیابی به داد فقرا رسیدن است (دو).
🔹 وجود مبارك امام رضا (سلام الله علیه) قبل از اینكه شروع به غذا كند، یك ظرف خالی طلب می كرد و از بهترین غذاهای سفره، در آن ظرف می ریخت، می فرمود این را به مستمند بدهید،
بعد می فرمود: ﴿فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ﴾.
فرمود آن كسی كه غذا را بخورد و ته مانده سفره را به دیگری بدهد، اینکه اقتحام عقبه نیست!
آن كه لباس نو را بپوشد و وقتی مندرس شد به دیگری بدهد، اینكه اقتحام عقبه نیست!
آن كه كار حضرت علی (علیه السلام) را می كند، دو لباس تهیه می كند یكی را برای خودش و دیگری را به قنبر می دهد، آن #اقتحام_عقبه است.
آیت الله جوادی آملی
📚 #تفسیر سوره مبارکه فصلت جلسه 3
به فکر دیگران هم باشیم
•┈┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
#قرآن #حدیث #اخلاق