eitaa logo
صالحین تنها مسیر
235 دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
271 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼👈 _خانم صوفی زنگ بزنین والدین این دختر براش لباس بیارن ... آیدا سرش و از روی مانیتور بلند کرد _کی؟ که نگاهش به مانلی افتاد ...معلم با اخم به مانلی گفت _همینجا وایستا ! بعد نزدیک آیدا شد _من آخر از دست این بچه دق میکنم .. آیدا با تعجب گفت ؛ _هفته پیش که میگفتی مشق هاش مینویسه .. معلم چینی به بینیش داد _باز دو سه روزه انگار داره میاد مهمونی یک کلمه هم ننوشته امروز که آوردمش پای تخته درس بپرسم مثل بز منو نگاه کرد آخرم وقتی روی میز زدم از ترس دیدم یک جوی اب زیر پاش راه افتاده .... آیدا با چشای گرد معلم نگاه کرد _چکار کردی ؟ معلم با حرص گفت؛ _والا اون داد هم نزنم سرشون که هیچی دیگه .. آیدا بلند شد معاون دیگه مداخله کرد _گور خودتو کندی ...الان مامانش میاد من و تو رو مدرسه رو میذاره رو سرش .. آیدا به طرف مانلی که بیرون از سالن ایستاده بود رفت وقتی دیدش قلبش از شدت ترحم از جا کنده شد مثل جوجه های خیس به خودش میلرزید _بیا دخترم ...بیا اینجا .. مانلی با چشای درشت اشکی بهش زل زده بود . آیدا اون و به طرف دفتر معاونین برد .. یک صندلی کنار شوفاژ گذاشت همکار معاونش غر زد _آیدا نجس نکن صندلی رو .. آیدا یک چش غره رفت ..میگم اقا زیدی تو حیاط ابش بکشه ... مانلی با بغض روی صندلی نشست ..ولی هنوزم میلرزید آیدا دلش طاقت نیاورد به همکارش گفت؛ _زنگ بزن مامانش براش لباس بیاره ..من برم یک پتو مسافرتی از تو ماشینم بیارم .. پتو از اخرین دفعه ای که رفته بودن باغ تو ماشینش بود ..پتو رو روی دوش مانلی گذاشت با لبخند گفت؛ _الان گرم میشی دخترم ...صبحانه خوردی ؟ مانلی نوچی کرد آیدا ساندویچ خودش بهش داد بعد کنارش نشست _مگه برای خودت صبحانه نمیاری ؟ مانلی بی حرف نگاهش کرد آیدا با مهربونی گفت؛ _تو خونه صبحونه میخوری .. صدای ضعیف مانلی بلند شد _نه پول میارم مدرسه .. آیدا یک لنگه ابرو شو بالا انداخت با کنجکاوی گفت _هر روز ؟ مانلی سرش به معنای تأیید تکون داد چقدر پول میاری ؟ مانلی اروم گفت؛ _پنجاه هزارتومن .. آیدا یکم جا خورد با خودش گفت هر روز پول میاره مگه میشه اخه ... _خوب چرا از بوفه چیزی نمیخری ؟ مانلی اول نگاهش کرد بعد آروم گفت؛ _پول میندازم تو صندوق.. بعد به صندوق صدقات ته سالن اشاره کرد . آیدا هاج و واج نگاهش کرد همون لحظه معاون دیگه هن هن کنان گفت؛ _آمدن براش لباس اوردن ...بیا بگیر . آیدا لبخندی زد _این اتفاق واسه هر کی ممکنه بیفته ...خجالت نداره ...الان لباس هاتو عوض میکنی میری سر کلاس .. مانلی برای اولین بار لبخند زد آیدا ته قلبش یک حال خوبی شد .. _تا ساندویچ تو بخوری من میام .. بعد به طرف دفتر معلم ها رفت صدای کفش های پاشنه کوتاهش تو سالن انعکاس داشت .. نگاهش به هیکل یک مرد افتاد که پشتش به اون بود یک مرد قد بلند با یک پالتو بلند مشکی .. آیدا ایستاد . صدای مدیر مدرسه رو شنید _لطفا لباس هارو بدین به خانم معاون .. مرد برگشت ...قلب آیدا ایستاد ... هامون با دیدن آیدا مکث کرد انگار باورش نمیشد این دختر ریزه میزه تو لباس کادر مدرسه همون آیدا پونزده سال پیشِ ... آیدا هم باورش نمیشد خیلی از پونزده سال پیش تپل تر شده بود جا افتاده تر موهای جوگندمی کنار شقیقه اش با ریش کمی سفیدش ازش یک مرد جذاب ساخته بود . ناخوادگاه یک قدم عقب گذاشت . هامون اخم کرد . پاکت لباس به طرفش گرفت _من صاحبچی هستم پدر مانلی .. 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 سلام دوشنبه تون معطر به ذکر عطر خوش صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان  پاک و مطهرش 🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🌹‌وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸صبح دوشنبه تون بخیر 🌸و طلوع دیگـر از زندگے 🌸بر شما خوبان مبـارڪ 🌸الهے خانه اميدتون آباد 🌸زندگیتـون بر وفق مراد 🌸و برڪت فراوان 🌸روزی هر روزتان باشـد در پناه لطف خدای مهربان و عنایت اهل بیت علیهم السلام زندگی خوب و خوشی داشته باشید ان شاء الله تعالی 🌹 دوشنبه تون پر خیر و برکت ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 شهدا و ذکر شریف بین بچه های یگان معروف بود به محمد عشقی... چون عاشق بود🍃 یه تسبیح هزارتایی داشت که خودش درست کرده بود و بعد نماز باهاش میفرستاد ، دائم ذکر می گفت حتی تو مأموریت زمزمه میکرد... قاری قرآن هم بود... روز آخرم که بچه ها رفتن بالاسرش میگن لباش تکون میخورد و آروم ذکر یازهرا میگفت.‌..💔 راستی یکی از ترکشهای خمپاره به پهلوی یوسف خورده بود... شک ندارم دم آخری خود مادرمون خانم فاطمه‌زهرا(سلام‌الله‌علیها)اومد برا بدرقه اش...😔 ✨تکاور پاسدار شهید یوسف فدایی نژاد 📙پرواز در سحرگاه. اثر گروه شهید هادی 🌷یادش با ذکر اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۱ آذر سال ۱۳۰۰ پیکر میرزا یخ زد. دست اجانب روس و انگلیس و قزاق‌های رضاخان به زنده او نرسید و ایستاده جان داد. میرزا کوچک خان جنگلی بسیار اهل استخاره با تسبیح بود. همیشه یک تسبیح برای استخاره در دست داشت. این شعر را مکرر می‌خواند: آنقدر در كشتي عشقت نشينم ، يا به ساحل مي رسم يا غرقِ دريا مي شوم. ادامه👇👇
از یحیی سنوار تا میرزاکوچک خان پیش از آغاز یکی از جنگ ها در ۳۱ شهریور ۱۲۹۴ میرزا کوچک خان سخنرانی مشهوری دارد که تاریخ نگاری سکولار این بُعد شخصیت مذهبی میرزا را سانسور میکنند‌. او خطاب به یاران میگوید: ما از سرسلسله مجاهدین اسلام، یعنی حضرت سیدالشهدا (ع) سرمشق میگیریم، چه اقتدار یزید و دولت اموی کمتر از دولت تزاری؛ و جمعیت آن سَرور نیز بیشتر از این جمعیت نبود، گرچه در ظاهر حضرت امام حسین مغلوب شد، ولی نام نامی و اسم گرامی آن بزرگوار، قلوب آزادیخواهان را همیشه به نور خود، منور داشته است. شما باید بدانید این لباس مجاهدت را که ما به تن کرده ایم، کفن ما است و قبر ما در شکم جانوران و درندگان است. ما برای القاب و جاه و مال، مسلح نشده ایم، ما زوال ملت و اضمحلال مملکت را طالب نیستیم، ما برای قطع ایادی اجانب و مزدوران آنها که سالها است خون ما را مکیده و ما را به این روز سیاه نشانیده اند و احساسات وطن پرستی را در ما کشته و میخواهند ما را غلام خود نمایند، جمع شده و اسلحه به دست گرفته ایم. روستای گسگره ۳۱ شهریور ۱۲۹۴ این سخنرانی شهید میرزا به بیش از صد سال پیش تعلق دارد‌ و شبیه به همین کلمات در مبانی فکری و سخنرانی شهید بزرگ جهان اسلام یحیی سنوار آمده است آنجا که میگوید: صلح و مذاکره در کار نیست؛ یا پیروز می‌شویم یا کربلا رخ می‌دهد. این نشان میدهد مقاومت دربرابر اجنبی و استعمار روس، انگلیس و آمریکا در این منطقه عقبه تاریخی دارد‌. مقاومت پدیده جدیدی نیست. عمر مقاومت به شکل و روش امروزی ریشه در تاریخ استعمار در این منطقه دارد‌‌.‌ پای استعمار که در منطقه ما باز شد، مقاومت آغاز شد. ریشه فکری پدیده مقاومت که یک اصل انسانی_الهی است به عاشورا بازمیگردد‌. سنوار و میرزا بیش از صد سال باهم فاصله دارند اما هر دو در یک زبان مشترک از امام حسین(ع) میگویند. مقاومت بدون عقبه تاریخی استعمار در این منطقه ناقص درک میشود. https://eitaa.com/Politicalhistory
از میرزا کوچک خان تا سنوار مقاومت در برابر اجنبی یک زبان مشترک است. https://eitaa.com/Politicalhistory
امروز ۱۱ آذر از این مرد در فضای مجازی یاد کنید. اگر ما به نسل امروز و مردم خودمان با این داده های تاریخی اثبات کنیم که میرزا کوچک شمالی، رئیسعلی دلواری جنوبی، ستارخان و شیخ محمد خیابانی آذری و... اسم بزرگراه و فرودگاه نیست. اینان قهرمانان مقاومت در براب اجنبی و استبدادند. اینان قهرمان آغازگرند. مقاومت پدیده امروز و دیروز نیست. عقبه تاریخی دارد. پیش از انقلاب پیش از تاسیس رژیم صهیونیستی انقلاب اسلامی مسیر و ثمره مقاومت را تغییر داد و به نتیجه رساند ولی مقاومت بود. امروز در فضای مجازی نحوه شهادت میرزا را روایت کنید. با چه کسانی مبارزه کرد؟ https://eitaa.com/Politicalhistory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا