eitaa logo
سلمان رئوفی
5.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
329 ویدیو
187 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط https://eitaa.com/srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
5 راه شناخت استاد عام شناختن استاد عام بسيار مشکل است، زیرا يقين به کمال يک انسان ـ و نه ظنّ و گمان ـ براي يک انسان راه‌نرفتة ناکامل، به آساني ميسّر نمي‌شود. دستگيري انسان کامل در تربيت سالک نقش بي‌نظيري دارد. مرحوم قاضي مي‌فرمود: کسي که به استاد کامل دست يافت، نيمي از راه را رفته است و اگر کسي چهل سال دنبال کامل بگردد، جا دارد و ضرر نکرده است. برعکس، دستگيري انسان ناقص، به عنوان استاد عرفان، نقش تخريبي بي‌نظيري دارد و گاه گل وجودي سالک را به جاي شکفتن، چنان پرپر مي‌کند که او را از هستي معنوي ساقط مي‌نمايد. به همين دليل، بزرگان راه خدا چنان در زمينة يافتن «کامل» دقت و وسواس به خرج داده‌اند که گويا افراط کرده‌اند. اين تأکيد بسيار به جاست. چه بسيار انسان‌هايي که به علت عدم دقت در اين زمينه در دام شياداني گرفتار آمده‌اند و عمري را هدر داده، سمّ را به جاي عسل خورده‌اند. در کنار «قطّاع الطريق» زيسته‌اند و خود را در دامان اوليا پنداشته‌اند. بيشک اگر کسي اهل تقوا باشد و در راه رسيدن به کامل با توشة طلب و مجاهده و با قدم تضرّع و التجا به درگاه الهي گام بردارد، خداوند او را به آستان کامل خواهد رساند. به ديگر سخن از طرفي خداوند ميفرمايد: «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» ؛ «کساني که در راه ما جهاد کنند، بدون شک آنان را به راههاي خويش هدايت ميکنيم» و از طرفي ديگر ميفرمايد: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقانا» ؛ «اگر تقواي الهي پيشه کنيد، خداوند برايتان قدرت و ابزار تفکيک حق از باطل قرار ميدهد». پس بدون شک قلبِ سليم انسانِ باتقواي مجاهدِ در راه خدا به خوبي ميتواند ميان «راهبر» و «راهزن» فرق بگذارد. عمده آن است که انسان بتواند با تحصيل تقوا قلبي سليم پيدا کند و با جهاد و طلب، هدايت خاصّ الهي را براي خود تضمين نمايد. راههاي شناخت استاد به دو گروه مثبتات (بايدها) و مسقطات (نبايدها) تقسيم ميشوند. بايدها در حقيقت شاخصههاي استاد کاملاند. نبايدها دلالت بر عدم کمال استاد دارند و قهراً هرگز در استاد کامل وجود ندارند. راههاي شناخت استاد کامل به سه گروه قابل تقسيم است: از راه انسان جوينده مانند قلب سليم، از طريق خود انسان کامل مانند صدق او و از طريق ديگران مانند شياع يا تصريح کاملي ديگر. شاخصههاي شناخت کمال در استاد 1. ادّعاي صادقانه وقتي در صدق و راستگويي شخصي هيچ ترديدي نداريم و ميدانيم همة وجودش با صدق درآميخته و از سوي ديگر ميدانيم به خوبي معناي کمال را ميداند و آن را به درستي تقرير ميکند و ادّعا مي‌کند که کامل است، به کمال او پي خواهيم برد. استاد با استناد به بيت شعري از کتاب نان و حلواي علامة ذوالفنون، افتخار شيعه مرحوم شيخ بهايي او را کامل ميدانستند. اين شاخصه، در مورد آية‌الحق مرحوم سيد علي آقا قاضي و برخي شاگردانشان حکايت شده است. اگر کسي همچون حافظ گفت: من به گـوش خود از دهانش دوش سـخنـانـي شـنيـدهام کـه مپرس سوي من لب چه ميگزي که مگوي لـب لعـلي گـزيـدهام کـه مپـرس يعني من انسان کاملم. 2. اجماع يا شهرت اهل فنّ اگر همه يا اکثريت قريب به اتّفاق اهل دل و سالکان به کمال يک انسان شهادت دادند، ميتوان به کمال او اطمينان پيدا کرد. در سدة اخير دربارة مرحوم قاضي اعلي الله مقامه اين شاخصه وجود دارد. 3. اعتماد و مراجعة انسانهاي فرهيخته از رجوع انسان‌هاي فرهيختة فراوان به كسي به عنوان استاد مي‌توان كمال او را حدس زد. مثلاً نسبت به شخصّيتي همانند مرحوم قاضي كه چند تن از مريدان او مرجع تقليد يا در حدّ مرجعيت‌اند و بعضي شاگردانش فيلسوف يا مفسري نامدارند، مي‌توان كمال را حدس زد. اينان انسان‌شناس و كامل‌شناس بودند و زندگيشان بهترين شاهد بر اين مدّعاست. 4. شهادت انسان کامل تصريح انسان کامل به کمال کسي، کامل بودن او را ثابت ميکند. در بسياري از فرقههاي تصوّف و عرفان از گذشته رسم بوده که استاد در هنگام وفات بهترين شاگرد کامل را به عنوان جانشين خود در امر طريقت معرفي ميکرده و اين معرفي در گذشته گاهي با بخشيدن يا پوشاندن خرقة خود به شاگرد صورت ميگرفته است. @salmanraoofi
6 5. انجام کارهايي که فقط از کامل سرميزند اگر گفتيم کارهايي فقط از دست کامل برميآيد و از دست ديگران ساخته نيست، صدور چنين کارهايي شاخصة کمال است. مثلاً اگر احياء و اماته يعني زنده کردن و ميراندن، طي الارض و تقرير صحيح و کامل مباحث دقيق و عالي عرفاني را از آثار کمال دانستيم، قهراً بايد بگوييم کسي که بر اين امور توانمند باشد، انسان کامل است. نگارنده تاکنون به کاري که ويژة کامل باشد، دست نيافته و امور ذکر شده را مخصوص كمّل نميداند. آري، پرورش انساني کامل نشانة کمال است. ناقص نميتواند کامل تربيت کند، ولي در مقام اثبات بسيار دور مينمايد که ما بخواهيم کمال استاد را از راه کمال شاگرد اثبات کنيم. 6. صاحب سرّ کامل بودن اگر انساني صاحب سرّ انسان کاملي باشد، به يقين کامل است. سرّ کامل را جز کامل تحمّل نميکند، ولي مشکل اينجاست که کشف اينكه چه کسي صاحب سرّ انسان کامل است، آسان نيست. 7. شهادت قلب سليم اگر انساني بر اثر تقواي الهي داراي قلبي سليم شد و تقوا او را به «فرقان الهي» رساند و با آن نور توانست ميان حق و باطل فرق بگذارد، شهادت قلب چنين انساني، چنانکه گذشت، ميتواند کمال را اثبات کند. شاگردي از شاگردان استاد ميگفت: به ايشان گفتم حدود 4 ماه است که قلباً از فلاني بريده و دل‌سردم. فرمودند: قلبت درست گواهي داده، زیرا او از همان تاريخ، تمرّدي کرده که من هم نسبت به او چنينام و سپس فرمودند «فلاني! قلب تو هيچگونه پارازيت ندارد». حال اگر قلبي پارازيت نداشت، شهادتش مسموع خواهد بود. اينها همه مثبتات و بايدها بود. اموري مانند: بياعتنايي و بلکه کم‌اعتنايي به شريعت، غفلت از توحيد، اشتغال به لهو، ابتلاي به هواي نفس و ... همه از مسقطاتند؛ يعني به خوبي بر کامل نبودن مبتلايان به آنها دلالت دارند. دو نکته 1. بايد دانست كه معناي اعتناي به شريعت، احتياطِ مصطلح فقه و رساله‌هاي فقهي نيست، زیرا اين احتياط به خصوص در شكل پررنگ آن با روح سلوك در تنافي است وگاه نسبت به بعضي افراد به وسواس مي‌انجامد. البته مقداري احتياط در موارد شبهه، با شرايطي مطلوب است و به‌ويژه احتياط در خوراك و پوشاک. نيز بايد دانست كه اگر عارف مجتهد است و بر طبق نظر خويش عمل مي‌كند و يا مقلد كسي است و بر طبق آراي او عمل مي‌كند، اگرچه در موردي نظر و عمل او به مذاق عده‌اي مقدس‌نما خوش نيايد، هرگز او در امر شريعت سهل‌انگار نبوده و در آن متصلّب و استوار است. 2. چون انسان كامل در تربيت سالك نقش ويژه‌اي دارد و انسان ناقصي كه مجاز به دستگيري نيست، نقش تخريبي بي‌نظيري دارد و غنچة وجود سالك را به جاي شكفتن پرپر مي‌كند، از اين‌رو بزرگان راه بر وسواس و دقّت در يافتن كامل به نحوي تاكيد كرده‌اند که گويا افراط كرده‌اند و اين تاكيد بسيار به‌جاست. چه بسيار انسان‌هايي كه درپي بي‌دقّتي در دام شيّادان و «قُطّاع الطريق» افتاده و عمري را به هدر داده‌ و سمّ را به جاي عسل خورده‌اند. تاكيد ما هم در جاي جاي اين كتاب بر اين نكته به همين خاطر است. @salmanraoofi
باسمه تعالی 👈بارها درباره استاد اخلاق یا استاد سلوک مورد سوال قرار گرفته ام و بعضی افراد معروف را معرفی کرده ام و پاسخ این بوده که این افراد سرشان شلوغ است و به راحتی نمی توان از آنها استفاده کرد. 🔆خوب چاره چیست؟ 🔆مطلب دیگر اینکه معمولا طلابی که از عرفان اطلاعی ندارند دنبال استاد اخلاق می گردند و نوعا هم به اساتید سلوک مراجعه داده می شوند 👈و متوجه تفاوت تعامل اساتید سلوک و تعامل اساتید اخلاق 🔆در تعامل نزدیک و استادُ و شاگردی با افراد و طلاب نیستند و لذا به مشکلاتی بر می خورند. 🔆لذا به ذهنم رسید این مطالب را خدمتتان عرض کنم. 👈چند نکته برای ورود در موضوع 🔆نکته اول: تفاوت استاد اخلاق و استاد سلوک 🔆استاد اخلاق نوعا به صورت کلی یا جزئی موعظه می کند و هدف او حداکثر رفع رذایل اخلاقی و تثبیت فضایل اخلاقی و دادن مشاوره اخلاقی به شماست و به طور طبیعی انتظار اطاعت کامل از شما ندارد گرچه انتظار گوش دادن به نصایح طبیعی است. 🔆مثال این نوع اساتید استاد آیت الله مجتهدی ره، حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسین زاهد، آیت الله شیخ مرتضی زاهد رحمت الله علیهم هستند در مقایسه با مثلا آیت الله العظمی بهجت رحمت الله علیه اگر کسی میخواست رابطه استاد و شاگردی با این دو طیف داشته باشد و همچنین از قدما آیت الله ملا احمد نراقی صاحب معراج السعاده مشی و نوشته استاد اخلاق گونه و علامه سید مهدی بحرالعلوم طباطبایی که رساله سیر و سلوک منتسب به ایشان است مشی و نوشته عارف منشانه دارند. 🔆اما استاد سلوک اولا هدفش نشاندن توحید و عشق الهی در شماست 🔆ثانیا گرچه نگوید اما انتظار تبعیت از دستورات را دارد و عدم تبعیت مسلما نزد او تنبیه خاص خود را دارد. @salmanraoofi
🔆نکته دوم: انواع اساتید سلوک 👈در عرفان استاد و مباحث سلوکی مربوط به استاد تقسیمات مختلفی بسته به جهات مختلف دارد 🔆اما آنچه به درد همه افراد و طلاب میخورد این مباحث است 🔆۱. استاد خاص که همان معصوم است و تمامی مباحث درباره تفاوت معصوم با غیر معصوم درباره او صادق است مثل عدم سهو و نسیان و همچنین وصی منصوص پیامبر بودن و ... 🔆۲. استاد عام که بر چند قسم است 🔆۲.۱ استادکامل مُکَمِّل: استادی که مراحل نهایی توحید را شهود کرده و به کمال رسیده و توانایی به کمال رساندن و تربیت نفوس را هم دارد که از او تعبیر به استاد سلوک هم می شود. 🔆۲.۲ استاد کامل غیر مُکَمِّل: او کامل است اما توانایی رهنمایی سالکان را به دلایلی ندارد و بنا به مَثَل منقول از آیت الله العظمی بهجت ره مثل آب قلیل است که طاهر است ولی مُطَهِّر نیست. 🔆۲.۳ استاد صحبت: 👈استادی که اگر فردی عارف است، و ملازم او می شود 👈 به دستورات سلوکی او احتیاجی ندارد و همراهی با او را برای تثبیت حالات یا پیشرفت مقامات ( حال و مقام به اصطلاح عرفانی) خود می خواهد 👈و اگر فردی سالک است قصد تبعیت تام از او را ندارد 🔆اما می خواهد با ملازمت با او، در حالات سلوکی پیشرفت نماید و همچنین از دستورات او طبق شرایطی تبعیت میکند 👈و لذا قصد تبعیت تام ندارد 🔆 بلکه قصد ملازمت دارد 👈این نوع استاد در عرف عرفان به استاد صحبت معروف است. 🔆نسبت آیت الله سید مرتضی کشمیری و همچنین بنا به نقلی آیت الله العظمی سید احمد کربلایی برای آیت الله قاضی چنین بوده است یعنی آیت الله قاضی ملازم این افراد بوده اند به قصد استاد صحبت نه استاد سلوک. 🔆نکته سوم: آنچه بنده تا به حال در این زمان دیده ام و احتمالا در زمانهای دیگر به این وسعت کم سابقه بوده این است که 🔆نوع اساتیدی که به عنوان استاد سلوک معروف و مورد تایید هستند، بسته به کمال خود با شما تعامل دارد 👈یعنی چون نوعا کامل نیستند دستوراتشان بعضا مثل پزشک های عمومی کلی و با روند مشخصی است ابتدا دستور توبه و محاسبه و مراقبه و اعلام امور روزانه بعد از آن بسته به پیشرفت، دستور رفتن به قبرستان و اذکار خاص و اجرای اعمال ماهانه هر ماه، و بعد دستورات دیگر که نوعا یکسان هستند. 👈اما استاد کامل اگر هم برنامه های یکسان به شاگردان بدهد دستورات خصوصی اش با اشراف بر تمام حالات درونی سالک است و لذا دستورات خصوصی بسیار متفاوت خواهد بود برای دیدن این نمونه ها به زندگی نامه آیت الله العظمی قاضی و همچنین کتاب نور مجرد مراجعه کنید. 👈👈بنا بر این اکثر افرادی که حتی به عنوان استاد عرفان و سلوک در عصر حاضر معروف هم هستند و مورد تایید همه نیز می باشند و حرفِ درستی پشت سر آنان، مبنی بر زیر سوال بودن عرفان و سلوک آنان نیست 👈بنا به اعتراف خودشان استاد کامل نیستند بلکه به مقتضای عمل به علم خود و مراجعه زیاد طلاب و نیاز شدید امروز به فعالیتِ این افراد، 🔆تربیت نفوس را با توجه به تکلیف بر عهده آمده و مرتبه معنوی خود، بر عهده گرفته اند 👈لذا در سایت دو استاد معروف عرفان دیدم که خود به اینکه استاد کامل سلوک نیستند اعتراف کرده اند گرچه شاگردان بسیاری را تحت تربیت خود دارند و جلسات موعظه و سلوک نیز دارند 👈👈و به دلیل همین مواعظ و جلسات و داشتن شاگرد توهم بسیاری از افراد حتی مسن که به ایشان مراجعه کرده اند این است که این افراد استاد کامل هستند حال اینکه افراد خبره می دانند که چنین چیزی نیست و خود آن اساتید هم بدون وجه تواضع معترف به این مساله هستند. 👈👈نکته مهم اینکه 🔆🔆البته و صد البته این مطالب بدین معنی نیست که بنده و امثال بنده طلبه های مبتدی و مانده در انجام کامل واجبات و ترک محرمات وقتی به این اساتید مراجعه میکنیم از دستورات آنها تبعیت کامل نداشته باشیم 🔆بلکه منظور این است که اگر در کار سلوک جدی هستید و با این اساتید ارتباط دارید باز هم باید دنبال استاد کامل بگردید و دست از طلب و جستجو بر ندارید در عین اینکه پایبندی کامل و تام به دستورات این اساتید دارید @salmanraoofi
👈اما پاسخ 🔆 ۱. همانطور که حافظ فرموده و آیت الله العظمی بهجت رحمت الله علیه در نامه ای فرمودند: 🔆قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست قومی دگر حواله به تقدیر می کنند 🔆هیچ چیزی در معنویات به اندازه عمل انسان، در رشد انسان تاثیر ندارد. 🔆چه بسیار افرادی که سالها در کنار آیت الله العظمی قاضی بودند ولی هیچ بهره ای نبردند همانطور که علامه طهرانی اشاره داشته اند. 👈بنابر این عمل خود و عمل به دانسته های خود را، مساله اول و اساسی و محوری بدانیم 👈و کسالت و تنبلی خود را بیهوده توجیه نکنیم. 🔆تا وقتی خود، در عمل کاهلیم هیچ چیزی دادرس ما نخواهد بود، حتی اگر ملازم امام معصوم باشیم، استاد سلوک که جای خود را دارد. 🔆 ۲. از درس گرفتن، مباحثه کردن و خصوصا گعده گرفتن با اساتید و طلاب غافل به شدت بپرهیزیم. 🔆در انتخاب هم حجره نهایت دقت را داشته باشیم و اگر مجبور به هم حجره شدن با چنین افرادی شدیم،برنامه خود را برای آنها در عمل روشن کنیم و با جدیت مشغول درس و بحث و استفاده از اساتید اخلاق باشیم. 🔆از نزدیک شدن به طلاب اهل غیبتِ اساتید، مراجع و عارفانی چون و آیت الله بهجت و امثال آنها و و فرار کنیم 👈که متاسفانه طلاب غافل زیادند و طلاب فاجر کم نیستند خدا می‌داند که یک موسیقی مثلا حلال چه تاثیر بدی دارد چه برسد به همنشین شدن با اهل دنیا و معصیت و غفلت 🔆اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا 👈در وقت کسالت معنوی از امور زیر غافل نباشیم 🔆 ۳. از نقش موعظه غافل نباشیم. چه بسا در تابستان، ماه مبارک رمضان و ایام تعطیل و ... دروس اخلاق تعطیل باشد 🔆یا در جایی هستیم که دسترسی به اساتید نداریم 👈حداقل سعی کنیم پای منبر یک منبری که به مواعظ خود عامل است و موعظه می کند حاضر شویم. 🔆 ۴. از استفاده از صوت اساتید اخلاق و سلوک غافل نباشیم 🔆صوت اساتید هم بسته به عامل بودن، آنان موثر است و بعضا تاثیرات عجیبی از همین مواعظ صوتی دیده شده است. 🔆 ۵. از استفاده و مطالعه کتب اساتید عرفان و اخلاق، غافل نباشیم و به فراخور حال این کتب را بخوانیم 👈👈و همانطور که برای درس و مباحثه، برنامه داریم برای خواندن این کتب برنامه داشته باشیم. 🔆خصوصا از کتابهایی مثل منیة المرید شهید ثانی، معراج السعادة ملا احمد نراقی، کتب سلسه ملاقلی جولا مثل تذکرة المتقین و المراقبات و رساله لقاء الله و همینطور کتب امام راحل عظیم الشان رحمت الله علیه استفاده ببریم. 🔆 ۶. از خواندن زندگی نامه علمای ربانی مثل ره ، ، و کتبی که در این باره نوشته شده استفاده ببریم 🔆همینطور از خواندن زندگی نامه شهدا و اگر پیدا کردیم وصیتنامه های آنان استفاده کنیم 🔆 ۷. به خاطر مباحثی که گفته شد خود را از اساتید اخلاق و عرفان محروم نکنیم 🔆مراوده، حضور و استفاده از مواعظ آنان را جزء اصلی برنامه های خود قرار دهیم، 👈👈عیب گذاری بر اساتید و کم دیدن آنان مقابل امثال و نواقص دیگری که هر استادی حتی نیز ممکن است داشته باشد 🔆باعث نشود که از هیچ کسی و هیچ درسی و هیچ موعظه ای استفاده نکنیم، 👈که این خود از مکائد بزرگ شیطان است و تفصیل این مساله، خود شرح مفصلی دارد. 🔆 ۸. اگر واقعا طالب معنویات هستیم عرفان بخوانیم 🔆و بدانیم همانطور که در فقه خیلی جزئیات و ریزه کاری ها، هست که باید حتما خوب در درس خارج شرکت کرد تا نکات مهم و کلیدی را در فهم احکام و شناختِ بزرگان فقه به دست آورد 👈بدانید در عرفان هم همینطور است و باید عرفان خواند تا بسیاری ریزه کاریها را در شناخت عارفان و ظرائف عرفان درک کرد و به علم خودسازی و ظرائف آن آگاه شد 🔆البته واقعا عمل و مراقبه در این علم جایگاه ویژه ای دارد. 👈👈👈نکته مهم آخر 🔆از مراجعه به افراد 👈غیر معروف 👈و جوان (کمتر از پنجاه سال) بپرهیزیم 👈و دقیق و با حوصله درباره استادی که میخواهیم به او مراجعه کنیم تحقیق کنیم. 👈👈مساله در استاد اخلاق و سلوک فقط نماز شب و گریه در حال نماز و سوز در حال موعظه و خبر از غیب نیست 👈چه بسا افرادی که مقید به نماز شب هستند و واقعا از غیبِ ما، مطلع اما حب دنیا و مرید بازی در آنان بیشتر است 🔆بدانیم که این مساله با دنیا و آخرت ما سر و کار دارد و بسیار حساس است پس خوب تحقیق کنیم 👈و عامل بودن استاد به گفته هایش را 👈دقیق و 👈درست 🔆در عمل بسنجیم و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين @salmanraoofi
سوال بسیاری از دوستان عزیز از ما برای سیروسلوک نیازمند استاد هستیم و به استادی دسترسی نداریم چه باید کرد؟ پاسخ به این سوال مهم را در متن زیر مطالعه فرمایید : مرحوم علاّمه طهرانی قدّس‌اللـه‌نفسه‌الزّكيّه در أواخر عمر به جهت كثرت أمراض و اشتغالات مربوط به تأليف «دوره علوم و معارف اسلام» فرصتى براى پذيرش و تربيت شاگردان نداشتند و مى‌فرمودند: براى كسانى كه مشتاق و طالب لقاء حضرت پروردگارند و به دنبال استاد طريق مى‌باشند، دو مطلب را بيان كنيد كه با آن از استاد مستغنى مى‌گردند: أوّل: داشتن إخلاص در عمل دوّم: خواندن تمام و كمال دوره علوم و معارف إسلام؛ چرا كه يك دوره معارف حقّه را در اين كتاب‌ها آورده‌ام. به نحوى كه اگر كسى اين كتب را با إخلاص بخواند نفسش به معانى و معارف حقّه آن متحقّق مى‌شود و چون نفسش به اين معارف متحقّق شد مسير خود را به سوى خداوند روشن مى‌بيند. آرى بامطالعه و اُنس با دوره علوم و معارف اسلام، نفس سالك با جان مؤلّف پيوند خورده و هامون نفس از آن چشمه حقيقت إشراب مى‌شود، و با مجاهدت و مراقبت، مستعدّ قبول أنوار إلهى گشته و در أثر آن، نفس او، قدسى مى‌شود و لذا با عنايت إلهى ميتواند به مرحله فناء و اندكاك در ذات ربوبى برسد. آیت الله حاج سیدمحمدصادق حسینی طهرانی کتاب جلداول صفحه ۵۹۰ @salmanraoofi
استاد هست یا نیست ؟؟‌ حضرت علامه حسن زاده آملی می فرمودند: من خدمت آیت الله کشمیری که رسیدم، شکوه کردم که کسی نیست نیاز ما را برطرف کند. کسی نیست ما در محضرش تربیت شویم. دیگر قاضی ها و ملاحسین قلی همدانی ها نیستند. جناب آقای کشمیری به من فرمودند که آقای حسن زاده، خودتان را گول نزنید. من عرض کردم نمی دانم شما به چه جهتی می فرمایید که می خواهیم خودمان را گول بزنیم؟ ایشان فرمود: شما وقتی که وارد حوزه شدید، همان آغاز در حد مقدمات بودید. نیاز داشتید به استادی که به شما صرف و نحو یاد دهد. نبود؟ بود. همان زمان نیاز به این نداشتید که کسی به شما کفایه یاد دهد. در نتیجه در آن موقع برای شما استاد کفایه گو اصلاً مطرح نبود. چون شما در آن حدّ نبودید. در حدّ مقدمات و صرف و نحو بودید و در همان زمان، استادش کنارش بود. همین گونه پله پله که بالا آمدید، استاد آن مرحله در کنار شما بود. الآن هم نگویید نیست. منتها شما خودتان را یک مقدار نگاه کنید. چه مقدار فاصله بین علم و عمل را کم کردید و چه مقدار با این ملکوت رو راست هستید؟ مطمئناً اگر آن چه را که می دانید، در مقام عمل پایبند باشید، این باب واسع الهی و این دار رحمت ربانی، شما را باز نخواهد گذاشت. هیچ منع و بخلی نیست. استاد هست، اگر برای ما استاد نیست، معلوم می شود که ما شرایط مربوطه را هنوز فراهم نکرده ایم، باید فاصله بین علم و عمل کم شود و در کنار این ها هم واقعاً سر به سجده بگذاریم و در نیمه های شب، صادقانه از خدای تبارک و تعالی بخواهیم که راه را برایمان باز کند. درست است که از آن طرف، ناز است. اما نیاز ما باید در کنار آن ناز، ضمیمه شود تا بالاخره به جایی منتهی شود. این که نمی رسیم برای این است که مناسب این نظام نیستیم و خودمان را با این نظام تنظیم نکرده ایم. به نقل از آیت الله حسن رمضانی @salmanraoofi
باسمه تعالی 👈بارها درباره استاد اخلاق یا استاد سلوک مورد سوال قرار گرفته ام و بعضی افراد معروف را معرفی کرده ام و پاسخ این بوده که این افراد سرشان شلوغ است و به راحتی نمی توان از آنها استفاده کرد. 🔆خوب چاره چیست؟ 🔆مطلب دیگر اینکه معمولا طلابی که از عرفان اطلاعی ندارند دنبال استاد اخلاق می گردند و نوعا هم به اساتید سلوک مراجعه داده می شوند 👈و متوجه تفاوت تعامل اساتید سلوک و تعامل اساتید اخلاق 🔆در تعامل نزدیک و استادُ و شاگردی با افراد و طلاب نیستند و لذا به مشکلاتی بر می خورند. 🔆لذا به ذهنم رسید این مطالب را خدمتتان عرض کنم. 👈چند نکته برای ورود در موضوع 🔆نکته اول: تفاوت استاد اخلاق و استاد سلوک 🔆استاد اخلاق نوعا به صورت کلی یا جزئی موعظه می کند و هدف او حداکثر رفع رذایل اخلاقی و تثبیت فضایل اخلاقی و دادن مشاوره اخلاقی به شماست و به طور طبیعی انتظار اطاعت کامل از شما ندارد گرچه انتظار گوش دادن به نصایح طبیعی است. 🔆مثال این نوع اساتید استاد آیت الله مجتهدی ره، حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسین زاهد، آیت الله شیخ مرتضی زاهد رحمت الله علیهم هستند در مقایسه با مثلا آیت الله العظمی بهجت رحمت الله علیه اگر کسی میخواست رابطه استاد و شاگردی با این دو طیف داشته باشد و همچنین از قدما آیت الله ملا احمد نراقی صاحب معراج السعاده مشی و نوشته استاد اخلاق گونه و علامه سید مهدی بحرالعلوم طباطبایی که رساله سیر و سلوک منتسب به ایشان است مشی و نوشته عارف منشانه دارند. 🔆اما استاد سلوک اولا هدفش نشاندن توحید و عشق الهی در شماست 🔆ثانیا گرچه نگوید اما انتظار تبعیت از دستورات را دارد و عدم تبعیت مسلما نزد او تنبیه خاص خود را دارد. @salmanraoofi
:نکته دوم: انواع اساتید سلوک 👈در عرفان استاد و مباحث سلوکی مربوط به استاد تقسیمات مختلفی بسته به جهات مختلف دارد 🌟اما آنچه به درد همه افراد و طلاب میخورد این مباحث است 1/ استاد خاص که همان معصوم است و تمامی مباحث درباره تفاوت معصوم با غیر معصوم درباره او صادق است مثل عدم سهو و نسیان و همچنین وصی منصوص پیامبر بودن و ... 2/ استاد عام که بر چند قسم است 1/2 استادکامل مُکَمِّل: استادی که مراحل نهایی توحید را شهود کرده و به کمال رسیده و توانایی به کمال رساندن و تربیت نفوس را هم دارد که از او تعبیر به استاد سلوک هم می شود. 2/2 استاد کامل غیر مُکَمِّل: او کامل است اما توانایی رهنمایی سالکان را به دلایلی ندارد و بنا به مَثَل منقول از آیت الله العظمی بهجت ره مثل آب قلیل است که طاهر است ولی مُطَهِّر نیست. 2/3 استاد صحبت: 👈استادی که اگر فردی عارف است، و ملازم او می شود 👈 به دستورات سلوکی او احتیاجی ندارد و همراهی با او را برای تثبیت حالات یا پیشرفت مقامات ( حال و مقام به اصطلاح عرفانی) خود می خواهد 👈و اگر فردی سالک است قصد تبعیت تام از او را ندارد 🌟اما می خواهد با ملازمت با او، در حالات سلوکی پیشرفت نماید و همچنین از دستورات او طبق شرایطی تبعیت میکند 👈و لذا قصد تبعیت تام ندارد 🌟 بلکه قصد ملازمت دارد :👈این نوع استاد در عرف عرفان به استاد صحبت معروف است. 🌟نسبت آیت الله سید مرتضی کشمیری و همچنین بنا به نقلی آیت الله العظمی سید احمد کربلایی برای آیت الله قاضی چنین بوده است یعنی آیت الله قاضی ملازم این افراد بوده اند به قصد استاد صحبت نه استاد سلوک. 🌟نکته سوم: آنچه بنده تا به حال در این زمان دیده ام و احتمالا در زمانهای دیگر به این وسعت کم سابقه بوده این است که 👈نوع اساتیدی که به عنوان استاد سلوک معروف و مورد تایید هستند، بسته به کمال خود با شما تعامل دارد 👈یعنی چون نوعا کامل نیستند دستوراتشان بعضا مثل پزشک های عمومی کلی و با روند مشخصی است ابتدا دستور توبه و محاسبه و مراقبه و اعلام امور روزانه بعد از آن بسته به پیشرفت، دستور رفتن به قبرستان و اذکار خاص و اجرای اعمال ماهانه هر ماه، و بعد دستورات دیگر که نوعا یکسان هستند. 👈اما استاد کامل اگر هم برنامه های یکسان به شاگردان بدهد دستورات خصوصی اش با اشراف بر تمام حالات درونی سالک است و لذا دستورات خصوصی بسیار متفاوت خواهد بود برای دیدن این نمونه ها به زندگی نامه آیت الله العظمی قاضی و همچنین کتاب نور مجرد مراجعه کنید. 👈👈:بنا بر این اکثر افرادی که حتی به عنوان استاد عرفان و سلوک در عصر حاضر معروف هم هستند و مورد تایید همه نیز می باشند و حرفِ درستی پشت سر آنان، مبنی بر زیر سوال بودن عرفان و سلوک آنان نیست 👈بنا به اعتراف خودشان استاد کامل نیستند بلکه به مقتضای عمل به علم خود و مراجعه زیاد طلاب و نیاز شدید امروز به فعالیتِ این افراد، 🌟تربیت نفوس را با توجه به تکلیف بر عهده آمده و مرتبه معنوی خود، بر عهده گرفته اند 👈لذا در سایت دو استاد معروف عرفان دیدم که خود به اینکه استاد کامل سلوک نیستند اعتراف کرده اند گرچه شاگردان بسیاری را تحت تربیت خود دارند و جلسات موعظه و سلوک نیز دارند 👈👈و به دلیل همین مواعظ و جلسات و داشتن شاگرد توهم بسیاری از افراد حتی مسن که به ایشان مراجعه کرده اند این است که این افراد استاد کامل هستند حال اینکه افراد خبره می دانند که چنین چیزی نیست و خود آن اساتید هم بدون وجه تواضع معترف به این مساله هستند. 👈👈نکته مهم اینکه 🌟🌟البته و صد البته این مطالب بدین معنی نیست که بنده و امثال بنده طلبه های مبتدی و مانده در انجام کامل واجبات و ترک محرمات وقتی به این اساتید مراجعه میکنیم از دستورات آنها تبعیت کامل نداشته باشیم 🌟🌟بلکه منظور این است که اگر در کار سلوک جدی هستید و با این اساتید ارتباط دارید باز هم باید دنبال استاد کامل بگردید و دست از طلب و جستجو بر ندارید در عین اینکه پایبندی کامل و تام به دستورات این اساتید دارید. @salmanraoofi
👈اما پاسخ 1/ همانطور که حافظ فرموده و آیت الله العظمی بهجت رحمت الله علیه در نامه ای فرمودند: 🌟قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست قومی دگر حواله به تقدیر می کنند 🌟هیچ چیزی در معنویات به اندازه عمل انسان، در رشد انسان تاثیر ندارد. 🌟چه بسیار افرادی که سالها در کنار آیت الله العظمی قاضی بودند ولی هیچ بهره ای نبردند همانطور که علامه طهرانی اشاره داشته اند. 👈بنابر این عمل خود و عمل به دانسته های خود را، مساله اول و اساسی و محوری بدانیم 👈و کسالت و تنبلی خود را بیهوده توجیه نکنیم. 🌟تا وقتی خود، در عمل کاهلیم هیچ چیزی دادرس ما نخواهد بود، حتی اگر ملازم امام معصوم باشیم، استاد سلوک که جای خود را دارد. 2/ از درس گرفتن، مباحثه کردن و خصوصا گعده گرفتن با اساتید و طلاب غافل به شدت بپرهیزیم. 🌟در انتخاب هم حجره نهایت دقت را داشته باشیم و اگر مجبور به هم حجره شدن با چنین افرادی شدیم،برنامه خود را برای آنها در عمل روشن کنیم و با جدیت مشغول درس و بحث و استفاده از اساتید اخلاق باشیم. 🌟از نزدیک شدن به طلاب اهل غیبتِ اساتید، مراجع و عارفانی چون و آیت الله بهجت و امثال آنها و و فرار کنیم 👈که متاسفانه طلاب غافل زیادند و طلاب فاجر کم نیستند خدا می‌داند که یک موسیقی مثلا حلال چه تاثیر بدی دارد چه برسد به همنشین شدن با اهل دنیا و معصیت و غفلت 🌟اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا 👈در وقت کسالت معنوی از امور زیر غافل نباشیم 3/ از نقش موعظه غافل نباشیم. چه بسا در تابستان، ماه مبارک رمضان و ایام تعطیل و ... دروس اخلاق تعطیل باشد 🌟یا در جایی هستیم که دسترسی به اساتید نداریم 👈حداقل سعی کنیم پای منبر یک منبری که به مواعظ خود عامل است و موعظه می کند حاضر شویم. 4/ از استفاده از صوت اساتید اخلاق و سلوک غافل نباشیم 🌟صوت اساتید هم بسته به عامل بودن، آنان موثر است و بعضا تاثیرات عجیبی از همین مواعظ صوتی دیده شده است. 5/ از استفاده و مطالعه کتب اساتید عرفان و اخلاق، غافل نباشیم و به فراخور حال این کتب را بخوانیم 👈👈و همانطور که برای درس و مباحثه، برنامه داریم برای خواندن این کتب برنامه داشته باشیم. خصوصا از کتابهایی مثل منیة المرید شهید ثانی، معراج السعادة ملا احمد نراقی، کتب سلسه ملاقلی جولا مثل تذکرة المتقین و المراقبات و رساله لقاء الله و همینطور کتب امام راحل عظیم الشان رحمت الله علیه استفاده ببریم. 6/ از خواندن زندگی نامه علمای ربانی مثل ره ، ، و کتبی که در این باره نوشته شده استفاده ببریم همینطور از خواندن زندگی نامه شهدا و اگر پیدا کردیم وصیتنامه های آنان استفاده کنیم 7/ به خاطر مباحثی که گفته شد خود را از اساتید اخلاق و عرفان محروم نکنیم 🌟مراوده، حضور و استفاده از مواعظ آنان را جزء اصلی برنامه های خود قرار دهیم، 👈👈عیب گذاری بر اساتید و کم دیدن آنان مقابل امثال و نواقص دیگری که هر استادی حتی نیز ممکن است داشته باشد 🌟باعث نشود که از هیچ کسی و هیچ درسی و هیچ موعظه ای استفاده نکنیم، 👈که این خود از مکائد بزرگ شیطان است و تفصیل این مساله، خود شرح مفصلی دارد. 8/ اگر واقعا طالب معنویات هستیم عرفان بخوانیم 🌟و بدانیم همانطور که در فقه خیلی جزئیات و ریزه کاری ها، هست که باید حتما خوب در درس خارج شرکت کرد تا نکات مهم و کلیدی را در فهم احکام و شناختِ بزرگان فقه به دست آورد 👈بدانید در عرفان هم همینطور است و باید عرفان خواند تا بسیاری ریزه کاریها را در شناخت عارفان و ظرائف عرفان درک کرد و به علم خودسازی و ظرائف آن آگاه شد 🌟البته واقعا عمل و مراقبه در این علم جایگاه ویژه ای دارد. 👈👈نکته مهم آخر 🌟از مراجعه به افراد 👈غیر معروف 👈و جوان (کمتر از پنجاه سال) بپرهیزیم 👈و دقیق و با حوصله درباره استادی که میخواهیم به او مراجعه کنیم تحقیق کنیم. 👈👈مساله در استاد اخلاق و سلوک فقط نماز شب و گریه در حال نماز و سوز در حال موعظه و خبر از غیب نیست 👈چه بسا افرادی که مقید به نماز شب هستند و واقعا از غیبِ ما، مطلع اما حب دنیا و مرید بازی در آنان بیشتر است 🌟بدانیم که این مساله با دنیا و آخرت ما سر و کار دارد و بسیار حساس است پس خوب تحقیق کنیم 👈:و عامل بودن استاد به گفته هایش را 👈دقیق و 👈درست 🌟در عمل بسنجیم و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين @salmanraoofi
باسمه تعالی 👈بارها درباره استاد اخلاق یا استاد سلوک مورد سوال قرار گرفته ام و بعضی افراد معروف را معرفی کرده ام و پاسخ این بوده که این افراد سرشان شلوغ است و به راحتی نمی توان از آنها استفاده کرد. 🔆خوب چاره چیست؟ 🔆مطلب دیگر اینکه معمولا طلابی که از عرفان اطلاعی ندارند دنبال استاد اخلاق می گردند و نوعا هم به اساتید سلوک مراجعه داده می شوند 👈و متوجه تفاوت تعامل اساتید سلوک و تعامل اساتید اخلاق 🔆در تعامل نزدیک و استادُ و شاگردی با افراد و طلاب نیستند و لذا به مشکلاتی بر می خورند. 🔆لذا به ذهنم رسید این مطالب را خدمتتان عرض کنم. 👈چند نکته برای ورود در موضوع 🔆نکته اول: تفاوت استاد اخلاق و استاد سلوک 🔆استاد اخلاق نوعا به صورت کلی یا جزئی موعظه می کند و هدف او حداکثر رفع رذایل اخلاقی و تثبیت فضایل اخلاقی و دادن مشاوره اخلاقی به شماست و به طور طبیعی انتظار اطاعت کامل از شما ندارد گرچه انتظار گوش دادن به نصایح طبیعی است. 🔆مثال این نوع اساتید استاد آیت الله مجتهدی ره، حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسین زاهد، آیت الله شیخ مرتضی زاهد رحمت الله علیهم هستند در مقایسه با مثلا آیت الله العظمی بهجت رحمت الله علیه اگر کسی میخواست رابطه استاد و شاگردی با این دو طیف داشته باشد و همچنین از قدما آیت الله ملا احمد نراقی صاحب معراج السعاده مشی و نوشته استاد اخلاق گونه و علامه سید مهدی بحرالعلوم طباطبایی که رساله سیر و سلوک منتسب به ایشان است مشی و نوشته عارف منشانه دارند. 🔆اما استاد سلوک اولا هدفش نشاندن توحید و عشق الهی در شماست 🔆ثانیا گرچه نگوید اما انتظار تبعیت از دستورات را دارد و عدم تبعیت مسلما نزد او تنبیه خاص خود را دارد. @salmanraoofi
:نکته دوم: انواع اساتید سلوک 👈در عرفان استاد و مباحث سلوکی مربوط به استاد تقسیمات مختلفی بسته به جهات مختلف دارد 🌟اما آنچه به درد همه افراد و طلاب میخورد این مباحث است 1/ استاد خاص که همان معصوم است و تمامی مباحث درباره تفاوت معصوم با غیر معصوم درباره او صادق است مثل عدم سهو و نسیان و همچنین وصی منصوص پیامبر بودن و ... 2/ استاد عام که بر چند قسم است 1/2 استادکامل مُکَمِّل: استادی که مراحل نهایی توحید را شهود کرده و به کمال رسیده و توانایی به کمال رساندن و تربیت نفوس را هم دارد که از او تعبیر به استاد سلوک هم می شود. 2/2 استاد کامل غیر مُکَمِّل: او کامل است اما توانایی رهنمایی سالکان را به دلایلی ندارد و بنا به مَثَل منقول از آیت الله العظمی بهجت ره مثل آب قلیل است که طاهر است ولی مُطَهِّر نیست. 2/3 استاد صحبت: 👈استادی که اگر فردی عارف است، و ملازم او می شود 👈 به دستورات سلوکی او احتیاجی ندارد و همراهی با او را برای تثبیت حالات یا پیشرفت مقامات ( حال و مقام به اصطلاح عرفانی) خود می خواهد 👈و اگر فردی سالک است قصد تبعیت تام از او را ندارد 🌟اما می خواهد با ملازمت با او، در حالات سلوکی پیشرفت نماید و همچنین از دستورات او طبق شرایطی تبعیت میکند 👈و لذا قصد تبعیت تام ندارد 🌟 بلکه قصد ملازمت دارد :👈این نوع استاد در عرف عرفان به استاد صحبت معروف است. 🌟نسبت آیت الله سید مرتضی کشمیری و همچنین بنا به نقلی آیت الله العظمی سید احمد کربلایی برای آیت الله قاضی چنین بوده است یعنی آیت الله قاضی ملازم این افراد بوده اند به قصد استاد صحبت نه استاد سلوک. 🌟نکته سوم: آنچه بنده تا به حال در این زمان دیده ام و احتمالا در زمانهای دیگر به این وسعت کم سابقه بوده این است که 👈نوع اساتیدی که به عنوان استاد سلوک معروف و مورد تایید هستند، بسته به کمال خود با شما تعامل دارد 👈یعنی چون نوعا کامل نیستند دستوراتشان بعضا مثل پزشک های عمومی کلی و با روند مشخصی است ابتدا دستور توبه و محاسبه و مراقبه و اعلام امور روزانه بعد از آن بسته به پیشرفت، دستور رفتن به قبرستان و اذکار خاص و اجرای اعمال ماهانه هر ماه، و بعد دستورات دیگر که نوعا یکسان هستند. 👈اما استاد کامل اگر هم برنامه های یکسان به شاگردان بدهد دستورات خصوصی اش با اشراف بر تمام حالات درونی سالک است و لذا دستورات خصوصی بسیار متفاوت خواهد بود برای دیدن این نمونه ها به زندگی نامه آیت الله العظمی قاضی و همچنین کتاب نور مجرد مراجعه کنید. 👈👈:بنا بر این اکثر افرادی که حتی به عنوان استاد عرفان و سلوک در عصر حاضر معروف هم هستند و مورد تایید همه نیز می باشند و حرفِ درستی پشت سر آنان، مبنی بر زیر سوال بودن عرفان و سلوک آنان نیست 👈بنا به اعتراف خودشان استاد کامل نیستند بلکه به مقتضای عمل به علم خود و مراجعه زیاد طلاب و نیاز شدید امروز به فعالیتِ این افراد، 🌟تربیت نفوس را با توجه به تکلیف بر عهده آمده و مرتبه معنوی خود، بر عهده گرفته اند 👈لذا در سایت دو استاد معروف عرفان دیدم که خود به اینکه استاد کامل سلوک نیستند اعتراف کرده اند گرچه شاگردان بسیاری را تحت تربیت خود دارند و جلسات موعظه و سلوک نیز دارند 👈👈و به دلیل همین مواعظ و جلسات و داشتن شاگرد توهم بسیاری از افراد حتی مسن که به ایشان مراجعه کرده اند این است که این افراد استاد کامل هستند حال اینکه افراد خبره می دانند که چنین چیزی نیست و خود آن اساتید هم بدون وجه تواضع معترف به این مساله هستند. 👈👈نکته مهم اینکه 🌟🌟البته و صد البته این مطالب بدین معنی نیست که بنده و امثال بنده طلبه های مبتدی و مانده در انجام کامل واجبات و ترک محرمات وقتی به این اساتید مراجعه میکنیم از دستورات آنها تبعیت کامل نداشته باشیم 🌟🌟بلکه منظور این است که اگر در کار سلوک جدی هستید و با این اساتید ارتباط دارید باز هم باید دنبال استاد کامل بگردید و دست از طلب و جستجو بر ندارید در عین اینکه پایبندی کامل و تام به دستورات این اساتید دارید. @salmanraoofi