eitaa logo
سلمان رئوفی
5.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
338 ویدیو
188 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط https://eitaa.com/srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
یک بام و دو هوای و @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 هفته نامه وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام در شماره ۳۳۸ خود به برخی موضوعات چالشی مرتبط با حوزه علمیه پرداخته و با رویکردی کاملا جانبدارانه و سیاسی٬ به القای دیدگاه سیاستگزاران و نویسندگان مجموعه متبوع خود دست زده است. مرور برخی این نشریه٬ خالی از لطف نیست؛ ۱) نشریه حریم امام که ارگان موسسه و آستانه است و البته مستقیما زیر نظر دفتر یکی از نوادگان فعالیت می کند٬ طبعا با چند ده میلیاردی سالیانه منتشر می شود و نخستین در این است که چنین نشریه از برخی تشکل های حوزوی مانند ٬ علم از را بلند کرده و در دو سال گذشته چند پرونده به این موضوع اختصاص داده است! آیا پذیرفته است که نشریه ای در ضمن برخورداری از بودجه رسمی و هزینه آن در فعالیت حوزوی مستقیم٬ به وابستگی مالی حوزه به دولت و حکومت اسلامی بپردازد؟! ۲) در شماره ۳۳۸ با مصاحبه با برخی مانند ٬ مساله دخالت در امور حوزه را مورد نقد قرار داده اند! و هرچند اسمی به میان نیامده اما احتمالا نوک پیکان حمله دوستان متوجه است چرا که اکنون این نهاد محترم و اصیل در امر اداره حوزه مقدسه نقش مهمی دارد. ایضا این رویکرد نیز عین تناقض است؛ چه اینکه اگر قدیمی ترین تشکل حوزوی و مهم ترین آن٬ نتواند در امر مدیریت دخالت کند٬ قطعا یک تشکیلات سیاسی مثل هم به طریق اولی حق دخالت و نسخه پیچی ندارد! ۳) در این نشریه تلاش شده با ارائه تفسیر جهت دار از سیره امام٬ عملکرد رهبر معظم انقلاب اسلامی زیر سوال برده شود. حال آنکه اگر کسی ولایت فقیه را قبول داشته باشد٬ عملکرد را در مقابل سیره قرار نمی دهد چه اینکه آنان به اقتضای شرایط تکلیف خاص خود دارند. از این گذشته٬ بعضی از مهم ترین مدعاهای مطرح شده در مورد عدم گدخالت امام در امور حوزه های علمیه نیز توسط برخی دیگر از مصاحبه شوندگان نقض شده و محتوای آشفته ای در مقابل مخاطب قرار گرفته است. متن کامل نشریه مورد بحث را در روزنه بخوانید👇 @rozaneebefarda
تئوری پرداز : مانند قبل از انقلاب٬ را کنید! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹 از تئوریسین های اصلاح_طلب در یادداشت خود در یکشنبه, 27 آبان 1397 در روزنامه (ارگان رسمی دولت روحانی)٬ خواستار آزادی خرید و فروش شراب شد. گزیده مطالب عبدی را در ادامه می خوانید: 🔹🔸پس از شکست فاحشی که در قضیه رخ داد و هزینه‌های مادی و معنوی فراوانی ایجاد کرد، اکنون مواجه با مسأله‌ای به نام هستیم. 🔹در ۴۵ روز گذشته ۹۵۹ نفر بر اثر مصرف مشروبات الکلی که ظاهراً حاوی الکل متانل بوده است دچار مسمومیت‌های شدید شده‌اند. از میان افراد مسموم ۹۲ درصدشان مرد و ۸ درصد زن هستند که فوت‌شدگان نیز برحسب جنسیت به همین نسبت هستند. همچنین اکثریت آنان شامل جوانان ۲۱ تا ۳۰ سال می‌شوند که قابل توجه است.   🔹🔹جالب است که این اتفاق در ماه محرم و صفر رخ داده که حتی اگر میزان مصرف کمتر نشده باشد، بعید است که اضافه شده باشد. ولی حجم و تعداد مسمومان به طرز معناداری بیش از گذشته است. از این تعداد ۸۴ نفر فوت شده‌اند، ۳۰۵ نفر به مرحله دیالیز رسیده‌اند و اعضای داخلی بدنشان دچار مشکلات حاد شده است و ۲۷ نفر نیز نابینا شده‌اند. اینها عمدتاً در چند استان محدود کشور رخ داده است. 🔸🔸البرز، هرمزگان و خراسان شمالی و تهران بیش از ۹۰ درصد موارد را شامل می‌شوند. هزینه‌های اجتماعی، درمانی و بیمه‌ای و اقتصادی این اتفاق را می‌توان حدس زد و اگر تکرار شود، نشان می‌دهد که با یک مشکل عمیق مواجه شده‌ایم. ولی در مواجهه با این مشکل چه اقدامی صورت می‌دهیم؟ 🔹🔹در جامعه‌ای که و است و مستوجب مجازات و نیز در صورت تکرار حکم آن است، پس چگونه می‌شود که رفتاری به این مهمی که مجازات آن حدی است و قابل گذشت هم نیست، تا این اندازه رواج پیدا می‌کند که ظاهراً درصد و میزان مصرف آن بالاست، بطوری که تعداد افرادی که وابستگی به مصرف آن پیدا کرده‌اند نیز چشمگیر است.  🔸🔹آن قدر این پدیده در ایران شایع شده است که بسیاری از افراد در حین رانندگی نیز بیش از حد مجاز مصرف کرده‌اند و تصادفات وحشتناکی در کشور به علت همین عامل رخ داده است. در مقابل در کشورهایی که مصرف آن آزاد است، کمتر شاهد این حد از رانندگی در حالت مستی هستیم.  🔸🔹برای مواجهه با این معضل، یکی از ، ایده‌ای را طرح کرده است و با استناد به قواعد موجود و از منظر نتیجه گرفته است که: «استفاده از این مشروبات غیر استاندارد، واقعیتی خارجی هست. پند و توصیه‌های اخلاقی-بهداشتی انجام شده و مجازات‌های گوناگون از شلاق تا جریمه نقدی تجربه شده است. اما در واقعیت خارجی، ناچاریم به شکل دوفاکتو، وجود این مصرف کنندگان را به رسمیت بشناسیم و برای حفاظت از بیماری‌های خطرناک و مرگ و میرهای ناشی از مصرف مشروبات الکلی غیر استاندارد، بایستی مراکزی را به آزمایش این نوع مشروبات اختصاص دهیم. تولید کننده و یا مصرف کننده، بایستی بتوانند با اشانتیونی از مشروب مورد نظر خود مراجعه کنند و به شکل ناشناس و بدون نگرانی از تعقیب‌ها و مجازات‌ها، مشروب خویش را آزمایش کند. یا در صورت امکان، دستگاه‌های تست کننده فوری در اختیار آنان قرار داده شود تا از استاندارد بودن یا نبودن مشروبات الکلی مورد نظر خویش مطمئن شوند.»  🔹🔸به‌طور قطع از نظر نویسنده محترم در ارائه این پیشنهاد نظر خیر وجود دارد. عین همین استدلال را برای زنانی که تن‌فروشی می‌کنند می‌توان به کار برد، که البته چندان عجیب هم نیست. ولی همه اینها نوعی دوربرگردان فرهنگی است. 🔸🔹در واقع به جای نگاه ریشه‌ای به مسأله، وارد فرآیند دوربرگردان می‌شویم. اینها جملگی نشان‌دهنده آن است که و ب#ا آنچه که ندارد. 🔹🔹باید قضیه را ریشه‌ای‌تر حل کرد. نگاه ما به موضوع حقوقی و جرم باید مبتنی بر نظر اجتماعی باشد و گناه را باید از طریق دیگری جلوگیری کرد. همچنان که انجام می‌شد. این نگاه در همه امور فرهنگی باید جاری و ساری باشد. از هنر و ادبیات و فیلم و رسانه گرفته تا رفتارهای دیگر. متن کامل مقاله عبدی در اینجا👇 https://www.mashreghnews.ir/amp/912082/ 💥حاشیه روزنه این یادداشت که در پوشش ادبیات ظاهرا علمی ارائه شده٬ نشان از خاستگاه فکری اصلاح طلبان و نسبت شان با و دارد. راستی کدام جریان حوزوی با امثال عبدی پالوده می خورد و همگرایی دارد؟ آیا مدعای دفاع از با همنشینی با امثال عبدی قابل جمع است؟! آیا (که از قضا اینستاگرام باز و تلگرام بازهای ماهری هم هستند) در مقابل چنین جز به و فکری٬ معنای دیگری می تواند داشته باشد؟! @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
استقبال رسانه منحوس ملکه از اظهارات غیرقابل دفاع و نادرست آقای پیرامون   @rozaneebefarda 🔻🔻🔻   بار اول نیست که رسانه فتنه انگیز  با رصد دقیق اظهارات حوزویان، به صید سوژه برای تضعیف روحانیت اصیل و اسلام ناب دست می‌ زند. اینبار اما ماجرا کمی متفاوت است؛ یاسر میردامادی نویسنده پیشین و ضدانقلاب ، با دقت نظر، سخنان یکی از حوزویان جوان پیرامون لباس روحانیت را بهانه ای برای تئوریزه کردن خلع لباس روحانیت شیعه قرار داده است!   در یادداشت «ماجراهای دین و فلسفه؛ اسلام‌های سیاسی و 'خلع لباس پیامبر'» به تاریخ 25 آذر 1398، ضمن لجن پراکنی علیه اسلام سیاسی و تکرار مدعاهای دروغین در مورد کاهش اعتماد عمومی به روحانیون، در تیتری با عنوان «روحانیان علیه لباس روحانیّت» به سخنان آقای محمّدتقی اکبرنژاد، پرداخته و چنین نوشته است:👇 🔴محمّدتقی اکبرنژاد، مدیر «مؤسسه فقاهت و تمدن سازی اسلامی» در قم، اخیرا در مصاحبه‌ای‌ با خبرگزاری ایکنا استدلال فقهی کرد که لباس روحانیّت «لباس پیامبر» نیست. استدلال اصلی اکبرنژاد، که خود در لباس روحانیّت است، این بود که پیامبر لباس متفاوتی از مردم زمان خود نمی‌پوشید و از آن‌جا که لباس روحانیان امروزه متفاوت از دیگر مردم است این لباس، هر چه که باشد، «لباس پیامبر» نیست. از نظر او لباس روحانیّت اگر «لباس شهرت» نباشد دست‌کم لباسی متمایز از دیگران است و پوشیدن لباس متمایز، اگر «حرام» نباشد، از نظر شرعی توصیه هم نشده است. «لباس شهرت» اصطلاحی فقهی در باب لباس «نامشروع» است و به لباس‌هایی اشاره دارد که موجب انگشت‌نما شدن فرد در جامعه می‌شود و از این رو پوشیدن آن از نظر فقهی «حرام» قلمداد می‌شود. رأی اکبرنژاد در حلقه‌های حوزوی اعتراض به پا کرد. اکبرنژاد اما از رأی خود عقب ننشست و در مناظره‌ای با یکی دیگر از روحانیان از رأی خود دفاع کرد. او بعد از مصاحبه و مناظره‌اش‌ در یادداشتی به این نکته اشاره کرد که پس از طرح نظریه «لباس روحانیت لباس پیامبر نیست» پیام‌های هم‌دلانه‌ بسیاری از سوی خانواده‌ روحانیان دریافت کرده است. با این حال اکبرنژاد با این پرسش مکرّر مواجه شد که اگر از نظر او «لباس روحانیّت لباس پیامبر نیست» چرا خود او همچنان در این لباس است. در پاسخ به این پرسش او در یادداشت دیگری توضیح داد که تغییرات در جامعه مذهبی باید به تدریج رخ دهد. او پیشنهاد کرد که در میان روحانیان «در آغاز باید دو لباسه بودن را جا بیندازیم» و اشاره کرد که او خود نیز گاهی بدون لباس روحانیّت بیرون می‌رود بحث شرعی در باب لباس روحانیّت گرچه بحثی رایج در میان روحانیان نیست و در گذشته هم نبوده اما کاملا هم بی سابقه نیست. پیشتر احمد قابل، مجتهدی که خود روزگاری در لباس روحانیّت بود، پوشیدن آن را «مکروه» می‌دانست. استاد تاریخ دانشگاه تهران، که خود روحانی است، نیز از یک روحانیِ از-لباس-در-آمده در دوره «متحد الشکل کردن لباس» در عصر رضا شاه یاد می‌کند که در کتابی استدلال کرده بود لباس روحانیت «لباس پیامبر» نیست و بهتر است روحانیان آن را کنار بگذارند ــــ کاری که البته رضا شاه در مورد اکثر روحانیان با اجبار انجام داد. از این گذشته، در گذشته نه چندان دور مجتهدان ناموری وجود داشتند که خود مختارانه هیچ گاه به لباس روحانیّت در نیامدند و با این حال جایگاهی برجسته در میان روحانیان یافتند، مانند میرزا جهانگیرخان قشقایی (استادِ سید حسن مدرّس، آقا ضیاء عراقی، آیت‌الله بروجردی، رحیم ارباب و حسنعلی نخودکی) و نیز رحیم ارباب (استادِ جلال‌الدین همایی، بهشتی، مفتح و عبدالجواد فلاطوری). میرزا جهانگیرخان و شاگردش رحیم ارباب هر دو تا آخر عمر کلاه پوستی به سر می‌گذاشتند و نه عمّامه. صرف نظر از بحث نظری در باب مشروعیّت یا عدم مشروعیّت پوشیدن لباس روحانیّت و نیز صرف نظر از نمایندگی یا عدم نمایندگی این لباس از «لباس پیامبر»، در عمل به ویژه پس از انقلاب روحانیان بسیاری برای زندگی عادی و کم دردسر در میان مردم، فقط در مکان‌های مذهبی و رسمی لباس ویژه صنف خود را می‌پوشند و در باقی ایام با لباس عادی در میان مردم ظاهر می‌شوند. به این عدّه در اصطلاح غیر رسمی حوزوی «دو زیست» می‌گویند و یا به تعبیر اکبرنژاد «دو لباسه». حوزه‌های علمیّه در ایران اما این وضعیت را به رسمیّت نمی‌شناسند و برخی امتیازهای حوزوی را صرفاً به کسانی اختصاص می‌دهند که به اصطلاح رسمی «تلبّس دائم» داشته باشند، یعنی لباس صنف خود را همیشه حتی در مکان‌های عمومی نیز بپوشند 🔻متن کامل یادداشت تخریبگرانه رسانه ملکه در پیوند ذیل قابل دسترسی است: https://www.bbc.com/persian/iran-features-50799848   @rozaneebefarda