eitaa logo
سلمان رئوفی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
329 ویدیو
187 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط @srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
بازخوانی نظریه «دلالت اکثار بر وثاقت» (با تکیه بر تقریر استاد سیدمحمدجواد شبیری).pdf
866.3K
🔆مقاله "بازخوانی نظریه «دلالت اکثار بر وثاقت» (با تکیه بر تقریر استاد سیدمحمدجواد شبیری)" 👤 استاد سید علیرضا حسینی شیرازی، عباس مفید 🖇فصلنامه سفینه، شماره 67، تابستان 99 📝 چکیده: با پیدایش رویکرد متاخران در اعتبارسنجی، بخش بندی احادیث به صحیح، حسن، موثق و ضعیف رخ نمود. بر پایه این رویکرد، احراز وثاقت راویان در حکم به اعتبار حدیث نقشی بنیادین ایفا می کند؛ این در حالی است که تعداد قابل توجهی از راویان واقع در اسناد روایات، یا اطلاعاتی در بیان شخصیت روایی آنان وجود ندارد و یا تضعیف شده اند. این دو پدیده گروهی از پژوهشگران را بر آن داشته تا برای اثبات وثاقت دست کم تعدادی از راویان این دو گروه، به سراغ مبانی توثیقات عام روند. یکی از پربسامدترین مصادیق توثیقات عام، قاعده اکثار است. بر پایه این قاعده، در نظر رجالیان، فراوانی روایت یک راوی ثقه از استاد ناشناخته یا ضعیف، کاشف از وثاقت استاد در نگاه راوی است. در این نوشتار به بازخوانی این قاعده و ابهاماتی پیرامون آن پرداخته شده است. باور این پژوهش بر آن است که قاعده اکثار بر پایه تقریر مورد مطالعه، توان اثبات وثاقت راویان را ندارد. @Rejal_science 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی اگر کسی از دوستان آشنایی با "بارگذاری فایل در سایت" دارد و می تواند فایلهایی مثل صوت و پی دی اف را در سایت بارگذاری کند و در فضای ایتا هم فعال است و وقت رسیدن روزانه دو ساعت به این طور امور را دارد لطفا به بنده برای انجام این امور مراجعه کند @srsr1359 حق الزحمه ناچیزی هم تقدیم خواهد شد متشکر سلمان رئوفی 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
هدایت شده از KHAMENEI.IR
پیام رهبر انقلاب درپی ترور دانشمند هسته‌ای و دفاعی شهید محسن فخری‌زاده حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پی ترور دانشمند هسته‌ای و دفاعی شهید، دکتر محسن فخری‌زاده پیامی صادر کردند. متن پیام به این شرح است: بسم‌الله الرحمن الرحیم دانشمند برجسته و ممتاز هسته‌ئی و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخری‌زاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوت‌پیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کم‌نظیر جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست. دو موضوع مهم را همه‌ی دست‌اندرکاران باید به جِدّ در دستور کار قرار دهند، نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن، و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همه‌ی بخشهائی که وی بدانها اشتغال داشت. اینجانب به خاندان مکرم او و به جامعه‌ی علمی کشور و به همکاران و شاگردان او در بخشهای گوناگون، شهادت او را تبریک و فقدان او را تسلیت میگویم و علو درجات او را از خداوند مسألت میکنم. سیّدعلی خامنه‌ای ۸ آذرماه ۹۹
🔸 (46) در روایت شریف تحف‌العقول، در مورد اجارات، چند نکته اجمالاً عرض شد که آنها را مجدّداً مرور می‌کنیم. ابتدا حضرت فرمودند: اگر اجیر، اجیر دیگری را برای انجام عمل مستأجر اوّل به کار بگیرد، اجیر ثانی در حقیقت اجیر مستأجر اوّل نیست به خلاف والی. در والی اگر والی دوّم، کسی را به ولایت مکانی برگزیند، در حقیقت آن والی سوّم، به نوعی منصوب از جانب والی اوّل است. سپس حضرت فرق بین ولایت و اجاره را بیان فرمودند: اگر کسی اجیر می‌شود، در حقیقت خود او یا ملک او برای مستأجر قرار داده شده و در مقابل آن مزد دریافت می‌کند. امّا والی، قبل از اینکه برای مکانی منصوب شود، مالک آنچه در مورد اجاره ملک است - که همان تصرّف در نفس مردم باشد - نیست. در ادامه می‌فرمایند: و کلّ من آجر نفسه أو آجر ما یملک نفسه أو یلی أمره من کافر أو مؤمن أو ملک أو سوقةٍ علی ما فسّرنا ممّا تجوز الإجارة فیه، فحلال محلّل فعله و کسبه. تا اینجا تفسیر اجارات به اتمام رسید. و امّا تفسیر الصناعات: فکلّ ما یتعلّم العباد أو یعلّمون غیرهم من صنوف الصناعات مثل الکتابة و الحساب و التجارة - برخی احتمال داده‌اند این عبارت، النجّارة باشد، البته تجارت هم صحیح است؛ زیرا فنّ تجارت‌کردن هم تعلیم لازم دارد - و الصیاغة، زرگری، و السراجة، کارهای مربوط به چرم و ساخت زین، و البناء و الحیاکة، بافندگی، و القصارة، شستشو و الخیاطة و صنعة صنوف التصاویر ما لم‌یکن مثل الروحانی، مادامی که تصویر، تصویر صاحب روح نباشد. و انواع صنوف الآلات التی یحتاج الیها العباد الّتی منها منافعهم و بها قوامهم و فیها بُلغة (کفایت‌کردن) جمیع حوائجهم فحلال فعله و تعلیمه و العمل به و فیه، حلال است؛ چه با این وسیله کارکند و چه روی این وسیله کارکند. لنفسه أو لغیره و إن کانت تلک الصناعة و تلک الآلة قد یستعان بها علی وجوه الفساد و وجوه المعاصي و یکون معونة علی الحقّ و الباطل. فلابأس بصناعته و تعلیمه نظیر الکتابة الّتی هی علی وجهٍ من وجوه الفساد من تقویة معونة ولاة ولاة الجور. و کذلک السکّین و السیف و الرّمح و القوس و غیر ذلک من وجوه الآلة الّتی قد تصرف الی جهات الصّلاح و جهات الفساد و تکون آلةً و معونة علیهما. فلابأس بتعلیمه و تعلّمه و أخذ الأجر علیه و فیه – یعنی اخذ اجرت هم برای ساختن و هم برای بکاربردن آن، اشکالی ندارد - و العمل به و فیه لمن کان له فیه جهات الصلاح من جمیع الخلائق. و محرّم علیهم فیه تصریفه إلی جهات الفساد و المضارّ. فلیس علی العالم و المتعلّم إثمٌ و لاوزرٌ لما فیه مِن الرجحان فی منافع جهات صلاحهم و قوامهم به و بقائهم. از آنجا که جهات صلاح، رجحان دارد، به خاطر وجود برخی جهات فساد، نمی‌توان از بکارگیری یا ساخت برخی چیزها خودداری کرد. و إنّما الإثم و الوزر علی المتصرّف بها فی وجوه الفساد و الحرام. و ذلک إنّما حرّم الله الصناعة الّتی حرام هی کلّها، الّتی یجیء منها الفساد محضاً، نظیر البرابط و المزامیر و الشطرنج و کلّ ملهوٍّ به و الصّلبان و الأصنام. این فقرۀ روایت، از جملۀ فقراتی است که در استدلال به حدیث، مورد استفادۀ ما قرار خواهد گرفت، مضافاً بر اینکه اگر مثالهایی که حضرت برای فساد محض ذکر فرمودند، در زمانی دارای منافع شود (مثل زمان ما)، دیگر حکم حرمت، شامل آنها نخواهد بود. و ما اشبه ذلک من صناعات الأشربة الحرام و ما یکون منه و فیه الفساد محضاً. و لایکون فیه و لا منه شیء من وجوه الصلاح، فحرام تعلیمه و العمل به و أخذ الأجر علیه و جمیع التقلّب فیه من جمیع وجوه الحرکات کلّها، إلّا أن تکون صناعة قد تنصرف إلی جهات الصلاح، و إن کان قد یتصرّف بها و یتناول بها وجه من وجوه المعاصی. فلعلّه لما فیه من الصّلاح حلّ تعلیمه و العمل به و یحرم علی من صرفه إلی غیر وجه الحقّ و الصلاح. فهذا تفسیر بیان وجه اکتساب معائش العباد و تعلیمهم فی جمیع وجوه اکتسابهم. تا اینجا قسمت اوّل سؤال راوی که جهات معایش عباد بود پاسخ داده شد. روایت مفصّل است و در مورد خرج‌کردن اموال هم سؤال و جواب دارد. یک بحث این است که آیا در متن روایت، شواهدی وجود دارد تا موجب عدم اعتماد به روایت شود؟ در کلمات بزرگان دو گونه بحث شده است: ابتداءً فهرست کوتاه بحث را عرض می‌کنیم، بعد سراغ بحث مفصّل آنها می‌رویم. یک بحث در باب اشکالات متنی این روایت وجود دارد، یک بحث در باب اشکالات سندی این روایت وجود دارد. در باب آنچه به طور جزم از روایت بدست می‌آید هم، یک بحث وجود داردکه عرض خواهد شد. بحث اوّل، بحث در متن روایت تحف‌العقول است. برخی از بزرگان نظیر مرحوم آقای خوئی(رضوان‌الله‌علیه) و دیگران، قرائنی به نظر شریفشان در متن روایت پیدا شده که حاکی از عدم اتقان و ضعف اعتماد به روایت است. می‌فرمایند: متن روایت، متنی است که نمی‌توان به آن اعتماد کرد. اشکالاتی که بر متن گرفته‌اند، چند مورد است: 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
🔸 (47) اوّلین اشکال، اشکالی است که مرحوم آقای خوئی بر روایت وارد کرده‌اند، که در تقریرات ایشان وجود دارد و در جواب بر سید یزدی (محشّی گرانقدر) بیان می‌کنند. سید یزدی می‌فرماید: در این روایت، امارات صدق و صحّت آشکار است. مرحوم آقای خوئی(رضوان‌الله‌علیه) می‌فرمایند: این اماراتِ صدقی که شما می‌فرمائید، چیست؟ أ هی غموض الرّوایة؟ آیا پیچیدگی متن روایت است؟ أم اضطرابها؟ أم تکرار جملها و الفاظها؟ أم کثرة ضمائرها و تعقیدها؟ این همه اشکال بر روایت وارد است و مفهوم کلام امام(علیه‌السلام) فهمیده نمی‌شود. اشکال دوّمی که شده است این است که: برخی از فقرات این روایت، مُفتَی به نیست و هیچکس به آن فتوا نداده است! مثل حرمت جلود السباع، که فقط فقهاء در خصوص نمازخواندن در آن، فتوا دارند، امّا در مورد سایر تصرّفات مانند نصب آن به دیوار، پهن‌کردن آن بر زمین و نشستن بر آن و دیگر منافع آن، فتوا به حرمت ندارند. اشکال سوّم این است که محدودکردن معایش عباد به 4 صنف صحیح نیست، چنانچه برخی معایش را بیشتر از 4 صنف می‌دانند، مانند مرحوم سید محشّی (یزدی) و برخی هم مثل مرحوم آقای خوئی(رضوان‌الله‌علیه)، معایش را 2 صنف می‌دانند؛ زیرا به نظر ایشان ولایات داخل در اجارات است و صناعات هم در تجارات وارد می‌شود. اشکال چهارم این است که دو ضابطه‌ای که برای حلّیت و حرمت ذکر شده است، این دو ضابطه با یکدیگر ناسازگارند. در ضابطۀ حلّیت، وجهٌ من وجوه الصلاح ذکر شده است و در ضابطۀ حرمت وجهٌ مِن وجوه الفساد، آنجایی که هر دو جهت وجود دارد، بین این دو ضابطه تزاحم است، و حکمش معلوم نمی‌شود. اشکال پنجم این است که روایت مبنی بر تبویب و تفصیل است. در روایات، شیوۀ تبویب و تقسیم‌بندی به کار نرفته است! و این‌گونه عبارات، از کلمات مؤلّفین و مصنّفین است. پنج اشکال بر متن روایت، با قطع نظر از سند آن، وارد است. ثمرۀ این بحث اینجا ظاهر می‌شود که اگر اشکالات را بر متن روایت وارد دانستیم، در نتیجه، وثوق به روایت، ضعیف خواهد شد. به نظر ما، هیچکدام از این پنج اشکال بر متن روایت وارد نیست؛ امّا اشکال اوّل که مسألۀ غموض بود، این اشکال دو جواب دارد: اوّلاً ما تصحیف و تحریف در روایت را نفی نمی‌کنیم و وجود تصحیف یا تحریف در یک روایت، موجب اجمال در آن قسمتی که تصحیف یا تحریف صورت گرفته، می‌شود، امّا روایت را از اعتبار نمی‌اندازد. ثانیاً: غموض ادّعا شده، ناشی از تغییر در ادبیّات محاوره از زمان صدور روایت تا زمان ما است، و در خیلی از روایات این معنا مشاهده می‌شود؛ فلذا این مورد به عنوان اشکال بر متن روایت، مورد قبول نیست. اشکال دوّم که فرمودند: بعضی از فقرات حدیث، مُفتَی به نیست، اگر چنین چیزی هم وجود داشته باشد - کما اینکه در روایت، فقراتی داریم – این، موجب می‌شود که در همان فقره، تردید پیدا کنیم و در عمل به آن جزممان را از دست بدهیم، و این موضوع، باعث نفی همۀ روایت نمی‌شود و در حقیقت حجیّت روایت در ما عدای این بخش، به حال خودش باقیست. اشکال سوّم که راجع به کمتر یا بیشتر بودن تقسیم‌بندی امام(علیه‌السلام) مطرح شده است، به این اشکال جواب داده شد. به عنوان مثال عرض شد: زراعت را که یکی از وجوه معایش است، چرا ذکر نشده؟! اگر کشاورز برای خود بکارد، در این صورت روایت شامل آن مورد نمی‌شود، ولی اگر برای دیگران بکارد، عمل او داخل در تجارات است. امّا در مورد صناعات هم عرض کردیم که در باب صناعت، خود تولید، کار است؛ زیرا در صناعت جای نوآوری، ابتکار و خلّاقیت است، فلذا عامل کسب جدید می‌شود و به همین جهت، نوع جداگانه‌ای برای معایش عباد به حساب می‌آید. 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
🔸 (48) اشکال چهارم که گفته شد: دو ضابطۀ حلّیت و حرمت با همدیگر سازگار نیستند، در جواب این اشکال، مرحوم آقای ایروانی می‌فرمایند: آنجا که هر دو ضابطه وجود دارد، به مرجّحات باب تزاحم مراجعه می‌کنیم. به نظر می‌رسد که اینجا، معنای تزاحم مشهور، وجود ندارد؛ زیرا معنای تزاحم این است که دو تکلیف برای مکلّف وجود دارد که هر کدام ملاک و دلیل خاص دارد و مکلّف قادر بر جمع این دو نیست. در این روایت، تزاحم بین دو ضابطه از قبیل تزاحم ملاکین است؛ زیرا دو حکم وجود ندارد که با هم تزاحم کنند، بلکه در این شیء، هم ملاک صحّت وجود دارد و هم ملاک فساد. در اینجا که تزاحم ملاکین است، اگر از مواردی باشد که تشخیص ملاکِ اقوی برای مکلّف، امکان‌پذیر نیست - مثل بسیاری از ابواب عبادات - در اینجا مجمل خواهد شد و به قواعد باب اجمال نصّ رجوع می‌کنیم، امّا اگر از مواردی است که تشخیص ملاک، امکان‌پذیراست - مثل ابواب معاملات و آنچه که در همین روایت آمده است - در اینجا ملاک اقوی را اولویت می‌دهیم و به آن حکم می‌کنیم. بنابراین، این اشکال هم مرتفع می‌شود. اشکال پنجم این بود که گفته شد: روایت، به صورت فصل‌بندی و باب‌بندی آمده و لحن کلام ائمّه(علیهم‌السلام) این‌گونه نیست! در جواب می‌گوییم: در کلام امام(علیه‌السلام) این‌گونه تقسیم‌بندی وجود دارد و فرق نمی‌کند در باب احکام باشد یا در غیر باب احکام. در روایات غیر باب احکام، در کتاب کافی در باب جنود عقل و جهل، تقسیم‌بندی دقیق و مفصّلی از جانب امام(علیه‌السلام) بیان شده است، در روایات احکام، کتاب قضایا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) که نوشتۀ محمد بن قیس است، این‌گونه تقسیم‌بندی دارد، یا در روایاتی که در باب قصاص و دیات وجود دارد. حاصل اینکه: به نظر ما، این اشکالاتی که به متن روایت شده، هیچکدام وارد نیست. امّا اشکالی که به سند وارد می‌شود، ان‌شاء الله عرض خواهیم کرد. •┈••✾••┈• 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی 🔆اساتید زیر در حد توان و فرصت به سوالات شما پاسخگو خواهند بود ⏳برای دریافت پاسخ صبور باشید 👥مشاوره با استاد سطح عالی برای ادبیات عرب 🆔 @mdehban 🔅استاد دهبان 👥مشاوره با استاد سطح عالی برای فقه و اصول 🆔 @srsr1359 🔅رئوفی 👥مشاوره با استاد سطح عالی برای فلسفه 🆔 @iyman11 🔅استاد حسینی سعیدی یا 🆔 @aranihaasan 🔅استاد ناصریان 👥مشاوره با استاد سطح عالی برای عرفان 🆔 @aranihaasan 🔅استاد ناصریان یا 🔅استاد حسینی سعیدی 🆔 @iyman11 👥مشاوره با استاد سطح عالی برای مشکلات خانوادگی 📞 09038505975 🔅استاد قیصری 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
تحلیل دیدگاه شیخ بهائی و اخباریان در علل تغییر شیوه اعتبارسنجی متاخران، احسان سرخه ای.pdf
582.9K
📕 تحلیل دیدگاه شیخ بهایی و اخباریان در علل تغییر شیوه اعتبارسنجی متأخران 🖊احسان سرخه ای 🔖 چکیده مقاله: علامه حلی، به پیروی از استادش سید احمد بن طاووس، احادیث را در چهار گروه «صحیح»، «حسن»، «موثق/قوی» و «ضعیف» جای داد. این تقسیم پیش از آن از سوی قدما کاربرد نداشته است. شیخ بهایی، «نابودی منابع و از دست رفتن ‏قراین» را علت تغییر در شیوه اعتبارسنجی احادیث دانسته است. در این مقاله ضمن پذیرش نابودی بخشی از منابع حدیثی، دیدگاه شیخ بهایی با تکیه بر مستنداتی که ثابت می‌کند بخش قابل توجهی از منابع تا اواخر قرن هشتم در دسترس بوده، نقد شده است. البته بر فرض پذیرش این نظریه، بخشی از سؤالات مطرح نیز بی‌پاسخ مانده است. از سوی دیگر، اخباریان، «پیروی از عامه» را دلیل اتخاذ شیوه جدید اعتبارسنجی معرفی نموده‌اند. با مراجعه به منابع معتبر عامه پیش از این دوره و هماهنگی بین‏ آن‏ها و تقسیم ارائه شده از سوی علامه حلی، می‌توان تا حدودی دیدگاه اخباریان را قابل تأیید ارزیابی کرد. برخلاف اعتقاد اخباریان، این به ‌خودی ‌خود اشکال و انحراف تلقی نمی‌شود، بلکه تفاوت در پیش‌زمینه‌ها، و فقدان هماهنگی شیوه جدید با بستر نقل و انتقال احادیث در میان امامیه، کاربست این شیوه از اعتبارسنجی را نادرست نموده است. 📚 فصلنامه علوم حدیث، دوره 23، شماره 87، بهار 1397، صفحه 115-142 #️⃣ @Rejal_science 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆سخنان منتشر نشده شهید فخری‌زاده درباره شهادت حاج قاسم 🔅بیایید تا خون حاج قاسم گرم است میثاق ببندیم که این راه را ادامه بدهیم؛ همین جا باید مدافع حریم ولایت و مدافع حرم باشیم... 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
🔸 (49) در باب حدیث شریف تحف‌العقول عرض کردیم که دو گونه اشکال بر این حدیث شده است: دستۀ اوّل، اشکالات متنی است که ثابت کردیم این اشکالات وارد نیست. دستۀ دیگر، اشکالات وارده بر سند است که عمده، اینهاست. به جز اشکال ارسال، اشکالات دیگری هم بر سند وارد است: از جمله اینکه استناد کتاب تحف‌العقول به جناب حسن بن علی بن شعبۀ حرّانی حلبی معلوم نیست. این اشکال به نظر ما وارد نیست؛ چون جناب شیخ حرّ عاملي در خاتمۀ وسائل، کتابهایی را که در وسائل از آنها استفاده کردند، به انضمام مؤلّفین آن کتابها، اجمالاً بیان و معرّفی می‌فرمایند. در اوّل فصلی که مربوط به این معرّفی‌هاست می‌فرمایند: فی ذکر الکتب المعتمدة الّّتی نقلتُ منها أحادیث هذا الکتاب و شهد بصحّتها مؤلّفوها و غیرهم و قامت القرائن علی ثبوتها و تواترت عن مولّفيها. نسبت این کتب به مؤلّفین آنها، برخی متواتر است، یا اگر متواتر نیست، قرائن صحیحه‌ای وجود دارد که کتاب، مربوط به مؤلّفی است که ما آن کتاب را به اونسبت دادیم. بحیث لم‌یبق فیها شکٌ و لاریب. از جملۀ قرائن: «کوجودها بخطّ أکابر العلماء، و تکرّر ذکرها فی مصنّفاتهم و شهادتهم بنسبتها إلیهم». ایشان در مورد تحف‌العقول می‌فرمایند: تحف‌العقول عن آل الرسول، تألیف شیخ الصدوق حسن بن علی بن شعبه. پس در استناد کتاب به ایشان هیچ شبهه‌ای وجود ندارد. اشکال دیگری که بر سند حدیث شده است، این است که در کتب قدما، مطلقاً نقلی از آن نشده است، و این عدم درج در کتب قدما را دلیل ضعف حدیث گرفته‌اند. به نظرِ ما این مناقشه، قابل قبول نیست. قائلین به این اشکال، نظرشان این است که بزرگان از قدما، روایت را دیدند امّا به خاطر ضعف سند، آن را نقل نکردند. می‌گوئیم: این حرف، منطقی نیست؛ زیرا خیلی از احادیث ضعیف، در کتابهای بزرگانی مثل مرحوم کلینی و دیگران نقل شده است، فلذا عدم نقل روایت، ناشی از بی‌اعتمادی به روایت نیست، بلکه می‌تواند ناشی از عدم دسترسی به روایت باشد. اشکال عمده‌ای که بر این روایت وارد است، ارسال سند است، که وقتی سند روایت دانسته نشود، طبعاً نمی‌توان در مورد صحّت روایت و وثوق به آن، نظرداد. برای رفع عیب ارسال، برخی حرفهایی زدند - مثل عمل مشهور - که می‌گوییم: عمل قدماء به روایت معلوم نیست تا منجبر ضعف سند باشد. حرف دیگری که برای جبران ضعف روایت از لحاظ سند گفته شده، کلام سید یزدی است که می‌فرماید: مضامین این روایت، مطابق با قواعد فقهی است؛ لذا از این جهت معتبر است. به نظر ما حرف ایشان مورد تصدیق نیست؛ زیرا اگر قسمتی از روایت، منطبق بر قواعد است، عمل ما در آن قسمت، به آن قاعده خواهد بود، نه فقرۀ روایت، حقیقتاً عمل به روايت نمی‌کنیم. حداکثر کاری که این روایت انجام می‌دهد، به عنوان مؤیّد خواهد بود. پس اشکال ارسال سند، قابل حلّ نخواهد بود. امّا اشکالات راوی و روایت، قابل حلّ است. لکن در عین حال، می‌توانیم از روایت با وجود ارسال، استفادۀ روشنی بنمائیم. ابتدا مقدّماتی را ذکر می‌کنیم که از این مقدّمات، مراد ما و وجه آن معلوم می‌شود. یک مقدّمه این است که: معیار قبول خبر واحد، موثوقًٌ‌به بودنِ صدور روایت است؛ یا این وثوق، از راه راوی بدست می‌آید و یا از قرائن بدست می‌آید. البته در یکی از تقریرات آقای خوئی، وثوق از راه راوی فقط در قبول خبر واحد در نظرگرفته‌شده که ما این تقریر را قبول نداریم؛ زیرا ممكن است در جایی وثوق به راوی نباشد امّا چون از قرائنی، وثوق به صدور روایت از امام(علیه‌السلام) پیدا می‌شود، لذا به روایت عمل می‌شود، مثل مرسلات ابن ابی عمیر.
🔸 (50) مقدّمۀ دوّم این است که: وثوق علی انحاءٍ: گاهی اوقات وثوق به روایت، به معنای این است که روایت با همۀ جزئیات و خصوصیّاتش و عین الفاظ ، از امام(علیه‌السلام) صادر شده است. مثل آنجا که راوی، راوی ثقۀ ضابطِ دقیقی است همچون زراره که کتابت می‌کند؛ و با همین نوع از وثاقت است که عام و خاص یا مطلق و مقیّد درست می‌شود. گاهی اوقات وثوق به جزئیات و عين الفاظ روايت نيست، بلکه مضمون اجمالی روایت، مورد وثوق است، مثل موارد متعدّدی که از آنها به تواتر اجمالی تعبیر می‌شود و آن در جائی است که تعدادی روایت، از لحاظ جزئیات، با هم تطبیق نمی‌کنند ولکن همگی یک مطلب کلّی را بیان می‌کنند، حتّی برخی از آن روایات، ضعیف هستند. پس این نوع وثوق، با نوع اوّل آن متفاوت است؛ فلذا در این نوع دوّم، فقط به آن امر کلّی می‌توان فتوا داد و جزئیات و خصوصیات، مورد وثوق نیستند. وثوق دیگری هم وجود دارد که انسان، وثوق به صدور روایت دارد و می‌داند که روایت صادر شده و دروغ نیست، لکن در آن روایت حذف، تصحیف، نقل به معنا و از این موارد وجود دارد. و این حالت، در روایات طوال، فراوان به چشم می‌خورد. در روایات کوتاه، احتمال جعل وجود دارد، امّا در روایات مفصل، این معنا بسیار کم است. در نوع سوّم از وثوق، فایدۀ وثوق به این نوع روایت این است که: اگر در این‌گونه روایت، یک یا دو نقطه وجود داشت و از قرائن بدست آمد که این نقطه قابل جعل نیست، می‌توان بر طبق آن فتوا داد. مقدّمۀ سوّم مطلبی است که از جناب شیخ حرّ عاملی(رضوان‌الله‌عليه) در خاتمۀ وسایل ذکر شده است. ما استفاده‌ای را که ایشان از آن مقدّمه می‌کنند، قبول نمی‌کنیم ولکن مقدّمات ایشان مورد قبول ماست. ایشان می‌فرمایند: روایتی که اصحاب ما نقل می‌کنند، روایتی است که صدور آن برای آنها قطعی است.از جمله می‌فرمایند: واقفه، منفور و مطرود در بین اصحاب بودند و آنها را کافر و نجس می‌دانستند در حالی که شخصی مثل یونس بن عبدالرحمن یا دیگری از آنها نقل روایت می‌کند! پس، از این نقل روایت مکشوف است که روایتْ مربوط به قبل از وقف است و وقتی بزرگی از او نقل می‌کند، به استناد قبل از دوران وقف است. استفاده‌ای که مرحوم شیخ حرّ از این مورد دارند، این است که: چون محدّثین، روایت را بدون اعتماد و وثوق نقل نمی‌کنند، لذا باید به این وثوق احترام بگذاریم و به روایت عمل کنیم. ما این حرف شیخ حرّ را قبول نداریم؛ چون مفهوم این حرف، این است که روایت ضعیف، مثل روایت قوی به حساب می‌آید. ما حرف ایشان را از این جهت قبول داریم که وقتی روایتی از جانب برخی بزرگان نقل می‌شود، اگرچه نمی‌توان به جزئیات و خصوصیات آن روایت اعتماد کرد - زیرا امکان جعل و تصحیف وتحریف و غیره وجود دارد - امّا اطمینان به صدور اصل روایت پیدا می‌شود؛ اگرچه این همه تضعیفات هم بر آن وارد شده است. مقدّمۀ چهارم، در مورد شخص حسن بن علی بن شعبه است که معاصر مرحوم صدوق و شاید مقدّم بر ایشان باشد. در مورد کتاب ایشان مرحوم مجلسی می‌فرماید: و نظمه دلّ علی رفعة شأن مؤلّفه، و شیخ حسین بن علی بحرانی - که از محدّثین ماست - در مورد کتاب تحف‌العقول می‌گوید: هو کتاب لم‌یسمح الدّهر بمثله، کتابی است که هرگز شبیه آن نوشته نشده است. و بقیۀ بزرگان در شأن ایشان و فضیلت کتابشان عباراتی دارند که انصافاً عبارات قابل توجّهی است. بنابراین، خود حسن بن علی بن شعبۀ حرّانی که متوفّای قرن چهارم است، یک مایۀ فراوانی از وثوق در انسان بوجود می‌آورد. پس روایت در کتابی است که این شخص بزرگ آن را نقل می‌کند. ایشان هم در مقدّمۀ کتاب می‌فرماید: به سبب اختصار، طرق را حذف کردم و اکثر این احادیث، سماعاً من الأستاذ است. لذا انسان، مؤلّف و کتاب را با این خصوصیات ملاحظه می‌کند، حدیث را هم ملاحظه می‌کند و وثوقی برایش حاصل می‌شود و آن صدور کلّی روایت از جانب امام(علیه‌السلام) است ولو بدون صدور عین این الفاظ باشد. ما استفادۀ بسیار مهمّی از این صدور می‌کنیم و آن اینکه: اگر در روایت، نقطه‌ای وجود دارد که قابل جعل نیست، آن را اخذ می‌کنیم. چنین نقطه‌ای در روایت وجود دارد و آن نقطه، معیاربودن فساد است. تا در مورد آن بحث کنیم. •┈••✾••┈• 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
🔴 مطالبه حوزویان برای انتقام از عاملان ترورشهید فخری‌زاده ◻️ پس از خبر شهادت شهید فخری‌زاده، بسیاری از حوزویان سراسر کشور در تماس با حوزه نیوز خواستار از عاملان این ترور ناجوانمردانه شده‌اند. 💬 برای مبنی بر انتقام از عاملان ترور، وارد این لینک شده و دیدگاه خود درباره چگونگی انتقام را نیز به اشتراک بگذارید👇 https://hawzahnews.com/x9VmJ
باسمه تعالی برای سلامتی فیلسوف گرانقدر، معلم اخلاق، روحانی بصیر و انقلابی یار واقعی امام خمینی ره و رهبر معظم انقلاب اسلامی دام ظله حضرت آیت الله مصباح یزدی حفظه الله حمد شفا و صلواتی قرائت بفرمایید و دعا کنید متشکر @salmanraoofi
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
‼️ باسمه تعالی 🔹 دوست‌داران حضرت آیت الله مصباح یزدی حفظه الله مکرراً جویای وضعیت سلامتی ایشان شدند. 🤲 باتوجه به شدت یافتن بیماری این یاور راستین انقلاب و رهبری، از جمیع علما، فضلا، شاگردان، دوستان و عموم ولایتمداران و علاقمندان به ایشان تقاضا داریم با توسل به ذیل عنایت ائمه اطهار علیهم السلام برای شفای عاجل و کامل ایشان دعا کنند. ٩۹/۹/۱۱ 💠 @mesbahyazdi_ir
هدایت شده از بیداری ملت
🔴 «روحانی» رکورد میزان تنفر در کشور را شکست 🔹شنیده شده است که در نظرسنجی‌های اخیر کشوری، شخص حسن روحانی رکورد منفورترین شخصیت سیاسی کشور را شکسته و در سوال «از چه کسی تنفر دارید» او بیشترین رای را آورده است. مساله از عدم محبوبیت و کاهش محبوبیت گذشته و روحانی دچار نفرت گسترده‌ی مردم شده است. 🔻حلقه اطلاع رسانی دولت بابت این قضیه تا کنون چندین جلسه برگزار کردند و بنا شده مسئول وضع موجود را به طور شراکتی میان قوای دیگر، مجموعه های تحت نظر رهبری و شخص رهبر انقلاب تقسیم کنند. ✍️بیداری ملت @bidariymelat
هدایت شده از سلمان رئوفی
🔆آشنایی‌با‌جزئیات‌و‌نکات‌سبک‌درس‌خارج‌آیت‌الله‌العظمی‌خامنه‌ای با درس مکتب شناسی فقهی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای لینک دروس 🔅دور اول جلسه ۱ https://eitaa.com/salmanraoofi/8061 جلسه ۲ https://eitaa.com/salmanraoofi/8062 جلسه ۳ https://eitaa.com/salmanraoofi/8063 جلسه ۴ https://eitaa.com/salmanraoofi/8064 جلسه ۵ https://eitaa.com/salmanraoofi/8065 جلسه ۶ https://eitaa.com/salmanraoofi/8066 جلسه ۷ https://eitaa.com/salmanraoofi/8067 🔆آدرس کانال متن درس خارج مقام معظم رهبری در ایتا برای علاقه‌مندان https://eitaa.com/joinchat/598736921Cc09d03e4ba پیام رسان سروش: sapp.ir/matnedars پیام رسان بله: ble.im/join/MjU1MzZiNm @salmanraoofi
امام خمینی: کسانی که اطلاع از‏‎ ‎‏احکام اسلام و اقتصاد اسلام ندارند، می‌گویند که در اسلام نیست. 🔻 | ۱۸ آذر 🔹سخنان امام خمینی پیرامون جامعیت اسلام و اسلامی کردن علوم انسانی توسط متخصصین حوزه : 🔸«قرآن غنی ترین کتابهای عالم است در‏‎ ‎‏تربیت، در تعلیم و تربیت، منتها متخصص لازم دارد. اینطور نیست که بعضی گمان کردند‏‎ ‎‏که ما دو تا آیه را بلدیم پس ما قرآن شناسیم، اسلام شناسیم. کسانی که قرآن را از رو‏‎ ‎‏نمی‌توانند درست بخوانند خودشان را اسلام شناس حساب می کنند. کسانی که اطلاع از‏‎ ‎‏احکام اسلام ندارند، از اقتصاد اسلام ندارند، از فرهنگ اسلام ندارند، از علوم عقلی‏‎ ‎‏اسلام اطلاع ندارند، اینها می‌گویند که در اسلام نیست. 🔹خوب، تو که اطلاع نداری، به چه‏‎ ‎‏مناسبت یک همچو حرفی می زنی؟ متخصص لازم است و در این امر باید از حوزه های‏‎ ‎‏علمیه متخصص بیاورند، دستشان را دراز کنند پیش که در آنجا این نحو‏‎ ‎‏متخصصین هست و دانشگاه را باز کنند، لکن علوم انسانی‌اش را بتدریج از دانشمندانی‏‎ ‎‏که در حوزه‌های ایران هست و خصوصاً، در استمداد کنند.‏»(۱۸آذر۱۳۶۰ / صحیفه امام جلد 15 ص 415) ◀️ پی نوشت: امام خمینی به عنوان یکی از مجتهدین برجسته عصر حاضر، ادعای «نداشتن اقتصاد اسلامی» را ناشی از بی‌سوادی و بی‌اطلاعی عنوان می‌کنند. با این وصف، تکلیف برخی معممین که ممکن است ادعای مرجعیت نیز داشته باشند و اقتصاد اسلامی را به صراحت نفی می‌کنند معلوم است. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
هدایت شده از میرهاشم حسینی
📸 در زیارت و توسلات مُحرِم شوید 🔰 آیت الله حق شناس(ره) ---------- 📬 تنها کانال رسمی استاد میرهاشم حسینی ▫️اينستاگرام https://www.instagram.com/Mirhashem_ir ▫️ايتا https://eitaa.com/Mirhashem_ir ▫️روبیکا https://rubika.ir/Mirhashem_ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🏴 پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی درگذشت آیت‌الله محمد یزدی ▫️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت عالم مجاهد و پارسا آیت‌الله حاج شیخ محمد یزدی را تسلیت گفتند. 🔹 متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم درگذشت عالم مجاهد و پارسا آیةالله آقای حاج شیخ محمد یزدی رضوان‌الله‌علیه را به حوزه‌ی علمیه‌ی معظم قم و مراجع عظام و علمای عالی‌مقام و جامعه‌ی محترم مدرسین و به شاگردان و دوستان و ارادتمندان آن مرحوم و به‌طور ویژه به خاندان گرامی و فرزندان مکرم ایشان تسلیت عرض میکنم. سوابق انقلابی و مبارزات دوران طاغوت در کنار حضور پیوسته و همیشگی در همه‌ی دورانهای انقلاب و اشتغال به مسئولیتهای بزرگ در اداره‌ی کشور همچون ریاست قوه‌ی قضاییه و عضویت در شورای نگهبان و مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی، و در کنار فعالیت علمی و فقهی، شخصیتی جامع و اثرگذار از این عالم جلیل پدید آورده بود. ایمان راسخ به مبانی انقلاب و استقامت در این راه و غیرت دینی و انقلابی، نشانه‌های بارز دیگری از این شخصیت مکرم بود. امید است این وزن سنگین ذخیره‌ی معنوی مایه‌ی علو درجات ایشان باشد. از خداوند متعال رحمت و مغفرت و رضوان الهی را برای آن مرحوم مسألت میکنم. سیدعلی خامنه‌ای ۱۹ آذر ۱۳۹۹ 💻 @khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️شوق دیدار با امام روایتی از دیدار آیت‌الله یزدی با امام خمینی در نجف انتشار برای نخستین بار @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
4_5866305287677281149.mp3
14.47M
🎙دعای کمیل با نوای ملکوتی حاج منصور ارضی @salmanraoofi
هدایت شده از اندیشکده فقهی مناط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 تیزر پرونده پنجم مناط: (بررسی فقهی ابعاد اجتماعی قتل دختر تالشی) با گفتارهایی از اساتید ارجمند: عبدالمجید مقامی علی محمدی جورکویه احمد فربهی محمد استوار میمندی قاسم عارف محسن انبیایی مهدی توسلی سلمان رئوفی 🔸 تولیدات این پرونده به تدریج منتشر میشود. وب سایت | اینستاگرام | بله https://eitaa.com/joinchat/3630628888Cb5c14d9f58
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📲 هم‌اکنون؛ پخش دیدار دست‌اندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و خانواده شهید سلیمانی با رهبر انقلاب از شبکه ۱ سیما. ۹۹/۹/۲۶
🔸 (51) آنچه محصّل کلام شد - در باب استفادۀ از روایت شریف تحف‌العقول - این است که عرض کردیم روایت تحف‌العقول، به خاطر ارسال، چون سند ندارد و مرسل است، بنابراین، وثوق به آن، به معنای وثوق به الفاظِ آن نيست. این که ما بخواهیم هر یک کلمه‌ای، یک جمله‌ای، یک ضمیری از این روایت را به عنوان قولِ امام تعبّداً اخذ کنیم و به آن استناد کنیم و حکم کلّی یا جزئی از آن بدست بیاوریم، این، نمی‌شود؛ چون وقتی روایت مرسل است، پس ديگر نمي‌توان به الفاظ این روایت وثوق پيداكرد. امّا وثوق به یک معنای دیگر به این روایت قطعاً هست، و آن این است که: وثوق پیدا می‌کنیم که این روایت، ولو با بعض التصحیف يا تغییر بعض عبارات و نقل به معنا، مطمئناً صادر شده است. وثوق به این روایت، به این معنا وجود دارد – با آن مقدماتی که عرض کردیم. – یعنی اگرچه روایت مرسل است، امّا با همان قرائنی که عرض شد، ما وثوق و اطمینان داریم که این روایت با همۀ الفاظ و مضامین خصوصیات، از اوّل تا آخر، روایتِ مجهولی نیست! وثوق به این روایت فی الجمله هست. حال که فی الجمله وثوق به این روایت داريم، این استفاده را می‌توانیم بکنیم که اگر یک مطلبی در سرتاسر روایت، مِن اوّلها إلی آخرها، تکرار شده است به مناسبتهای مختلف، به نحوی که انسان جزم پیدامی‌کند که این، از تصحیف و تحریف و تبدیلِ لفظ خالی است، روایت نسبت به آن مطلب برای ما معتبر خواهد شد. آیا چنین چیزی در این روایت هست؟ بله. آن چیست؟ عنوان فساد؛ هم در باب ولایات، هم در باب تجارات، هم در باب اجارات، هم در باب صناعات، در همۀ این اقسام چهارگانه فساد را مناطِ حرمت دانسته است، و مکرّر در مکرّر اسمِ فساد و مفسِد را آورده است. در مجموع، در این روایت بیش از 10 مرتبه کلمۀ فساد بصورت تعلیلِ حکم به فساد و اناطۀ حکم به حرمت و فساد، تکرار شده. این، نمی‌تواند مجهول و محرَّف باشد. انسان عادتاً وثوق پیدا می‌کند وقتی این همه کلمۀ فساد و اناطۀ حکم به فساد در جاهای مختلف این روایت تکرار شده است، هر چه هم نقل به معنا شده باشد، اینجا دیگر نقل به معنا نیست. اگر ما اضافه کنیم بر آن مواردی که حکمِ حرمت اناطه و تعلیل شده است به فساد، آن مواردی را که حکمِ به حلیّت، اناطه شده است به صَلاح (چرا حلال است این معامله؟ چون فیه صلاحُ أمرِهم، مثلاً)، اگر این را هم اضافه کنیم، خیلی بیشتر می‌شود، شاید حدود 15، 16 مورد در روایت این‌طوری است. پس از این روایت فی الجمله، به طور مسلّم استفاده می‌شود که فساد، ملاکِ حرمتِ معامله است. این مقدار را ما می‌توانیم از این روایت بفهمیم. و حیثُ اینکه این روایت فارغ از الفاظه، و جزئیّاته، بلکه بکلیّاتِها مورد وثوق بود، که صادر شده است. پس این شد مستفادِ از این روایت بلاریب و هیچ اشکالی ندارد. این، آن ترتیبی است که ما از روایت شریف تحف‌العقول استفاده می‌کنیم. حال، در بخشهای مختلفِ آن مروری بکنیم به این عبارات تا واضح بشود؛ در آنجایی که بحث ولایات است می‌فرماید: و ذلک – أنّ فی ولایة الوالی الجائر دؤس الحقّ کلّه و إحیاء الباطل کلّه و إظهار الظلم و الجور و الفساد. این لسان به طور واضح، لسان تعلیل است، حکمِ حرمت را به این امور اناطه می‌کند. البته اینجا فساد را عِدل ظلم و جور گرفته است، این، ایرادی ندارد. همۀ مواردی که یک معنای جامعی را بعد از مصادیقی که اشتراک در این جامع دارند، ذکر می‌کنند، یا عامّ را بعد از خاص ذکر می‌کنند، برای بیان نکتۀ حکمی است که در خاصّ آمده است. مثلاً وقتی می‌فرماید: أکرم زیداً و عمرواً و جمیعَ العلماء – که ذکر عامّ بعد از خاص است – معنایش این است که علّت اینکه ما زید و عمرو را گفتیم اکرام کن، عالم‌بودنشان است. یا آنجایی که ذکر عامّ و خاص نیست، ذکر جامع است بعد از ذکر ما یشترک فی هذا الجامع، که مثالش همین‌جاست؛ ظلم و جور و فساد. فساد، عدیل و قسیمِ ظلم و جور نیست، خود ظلم و جور هم فساد است. این، اشارۀ به این است که نکتۀ حرمتِ معامله‌ای که در آن ظلم و جور است، این است که فساد به وجود می‌آید. ظلم و جور، منشاءِ فساد است. معاملات، اساسِ زندگی مردم است، پس نباید بر مبنای فساد مبتنی باشد. این، کاملاً روشن است. •┈••✾••┈• 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
🔰 توضیحاتی پیرامون اثر جدید استاد امینی‌نژاد ◾حجت الاسلام والمسلمین مهدی صداقت، معاون پژوهش مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات توضیحاتی پیرامون کتاب بدایةالحکمة با مقدمه و تعلیقات استاد امینی نژاد ارائه کردند؛ ▪️کتاب بدایةالحکمة از نگاشته‌های علامه طباطبایی رضوان‌الله‌علیه در حوزه فلسفه اسلامی است و به عنوان اولین متن درسی این رشته تدوین شده است که استاد علی امینی‌نژاد با مقدمه و تعلیقات بر این اثر چند اقدام انجام داده‌اند: ▫️نگارش یک مقدمه با عنوان "تمهیدات" که زمینه‌سازی لازم از جهات متعدد برای ورود دانش‌پژوه به کتاب بدایه و فلسفه‌آموزی را سامان می‌دهد. در این مقدمه به طور مختصر به برخی مباحث فلسفه فلسفه و تاریخ فلسفه و نیز به برخی بصیرت‌های تحصیلی برای فلسفه‌آموزی اشاره شده است. ▫️تعلیقه‌های متعدد بر کتاب که به زبان فارسی بوده و ادامه سنت تعلیقه‌نگاری در حوزه‌های علمیه می‌باشد. این تعلیقه‌ها کارکردهای متنوعی دارند؛ برخی در حل ابهامات و دشواره‌های متنی راهگشا هستند و برخی به تبیین فنی و دقیق مسائل محوری و برخی به تاملات در بیانات علامه پرداخته و بعضی نیز سیر تاریخی مباحث را مطرح کرده‌اند. ▫️روان‌سازی متن کتاب با استفاده از برخی علائم ویرایشی و نگارشی. ▪️کل مقدمه و تعلیقات به قلم خود استاد و محصول تدریس چندین بار کتاب شریف بدایة الحکمة در حوزه علمیه قم است. ▪️دغدغه اصلی استاد در این کتاب فراهم‌سازی یک متن درسی منقح با همه مقدمات و زمینه‌های لازم برای ورود به فلسفه‌آموزی است. 💢 مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات https://eitaa.com/nafahat_eri