eitaa logo
سلمان رئوفی
5.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
329 ویدیو
187 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط https://eitaa.com/srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 نه یک وضعیت بلکه یک است 🔅🔅🔅 ✳ حجت الاسلام حبیب الله بابایی در برنامه ضیافت گفت: ما تمدن را یک وضعیت نمی دانیم بلکه یک فرآیند می دانیم و واژه تمدن تنها یک اسم نیست چون بر اساس مکان و زمان سنجیده می شود. 📝 به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح، هفتمین برنامه «ضیافت» به موضوع «فهم تمدنی قرآن» اختصاص داشت که با اجرا و سردبیری مالک شجاعی، عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با حضور حجت الاسلام حبیب الله بابایی عضو پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی سه شنبه شب ۲۴ اردیبهشت ماه از شبکه چهار سیما روی آنتن رفت. ادامه گزارش را در پست زیر دنبال کنید👇 @salmanraoofi
📌 نه یک وضعیت بلکه یک است 🔅🔅🔅🔅 ✳ حجت الاسلام حبیب الله بابایی تمدن پژوه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در توضیح اینکه فهم تمدنی قرآن چیست، گفت: در ابتدا باید مشخص شود فهم تمدنی از قرآن چه چیزهایی نیست و به همین دلیل این فهم را به برون متنی و درون متنی تفکیک می‌کنم. ما در پی این نیستیم که قرآن را همچون مسأله‌ای که امروز در فضای مدرن جامعه بشری مطرح شده، در نظر بگیریم و بخواهیم قرآن را نیز مدرن نشان دهیم. فهم تمدنی یک عبارت تصنعی نیست که با واژگان بازی کنیم و آن چیزی که مورد توجه و تمرکز است، نگاهی برون و درون متنی است. وقتی نگاه مان برون متنی است یعنی آموزه‌های قرآن در وهله دوم قرار می‌گیرد و قرآن را به عنوان یک فکت تمدنی در نظر می‌گیریم. این در حالی است که قرآن به مثابه یک متن تغییرات بزرگی را در گذشته تاریخ اسلام ایجاد کرده است که این همان فهم تمدنی قرآن است. 🔹 وی افزود: نگاه تاریخی نشان می‌دهد آنچه مایه هویت مسلمانان در پهنای تاریخی شده است متن قرآن است که از بالکان تا بنگال ارزش‌های مشترک، زبان مشترک و چالش‌هایی را به وجود آورده است. 🔹 بابایی درباره نگاه درون متنی نیز توضیح داد: فهم تمدنی در پی این است که به گونه‌ای قرآن را فهم کند که بتواند به نیازهای انباشته جامعه امروز انسان معاصر پاسخ نظام مندی بدهد و دوم اینکه در جامعه امروزی انسان معاصر بتواند پاسخ‌های متراکم به نیازهای انباشته دهد. قرآن در این تعریف تمدن را نیکی‌ها و خیرات بشری معرفی می‌کند و فهم تمدنی قصد دارد الگو و زمینه‌های این خیرات را نشان دهد و در پی ایجاد یک جامعه توحیدی به جامعه‌ای متراکم توحیدی است. بنابراین به صورت کلی، فهم تمدنی قرآن شامل فهم جامع از قرآن برای تحقق جامعه آموزه‌های دینی شمرده می‌شود. 🔹 وی در پاسخ به اینکه در قرآن چه مفاهیم و دلالت‌های تمدنی وجود دارد، گفت: باید استنطاق تمدنی از قرآن را جدی بگیریم و منظورم این است که اساساً ما و دیگرانی که هوس فهم تمدنی داریم، باید معلوم کنیم چه دغدغه و هدفی داریم که می‌خواهیم عینک تمدن به چشم بزنیم و چه نیازی را می‌خواهیم رفع کنیم. تلقی من این است که این فهم، در فرآیند تاریخ تکامل انسانی، معرفت و دانش یافته است و باعث می‌شود انسان در استنتاق های قرآنی خود شبکه ای تر فکر کند و نگاه‌های کلان و جامع اش پخته‌تر شود. 🔹 این تمدن پژوه، رصدهای تمدنی در اعماق قرآن را به دور از اخلاق دانست و گفت: ما تمدن پژوهان در مطالعاتی که داریم همیشه در هر جلسه و بحثی به این اذعان می‌کنیم که اساساً قرآن خیلی بزرگ‌تر از آن است که بتوانیم لایه‌ها و متون معنایی آن را سیر کنیم اما اگر بخواهیم به سمت قرآن برویم و بخواهیم فهم را بیان کنیم، باید دو مسیر را تفکیک کنیم که به ما دو نظام معرفتی را ارائه می‌کند. 🔹 وی در ادامه این بحث توضیح داد: مسیر اول؛ به دنبال واژگان یا مفاهیمی در قرآن هستیم که شبیه موضوع تمدن در ادبیات اجتماعی امروز است. در این مسیر با انبوهی از الفاظ روبرو می‌شویم که هر کدام می‌تواند گوشه‌ای از پازل تمدنی را حل کند. در این رویه باید رویکرد تمدنی داشته باشید که بر اساس آن، همه واژگان قرآن را از منظر و رویکرد تمدنی بررسی می‌کنید و در این صورت مشخص می‌شود که قرآن چه وزن تمدنی برای جامعه امروز و ایجاد یک جامعه انسانی‌تر پیدا می‌کند. مسیر دوم به افق تمدنی اشاره دارد که توحید هم به عنوان آموزه عقیدتی و هم آموزه اخلاقی تفسیر می‌شود. این تراز شما را به بحث‌های تمدنی می‌کشاند و می‌توانید با انسانی که هم دین شما نیست تهاتر کنید. ادامه گزارش را در پست زیر دنبال کنید👇 @salmanraoofi
📌 نه یک وضعیت بلکه یک است 🔅🔅🔅🔅 ✳ حجت الاسلام بابایی در مورد اینکه آیا سابقه فهم تمدنی قرآن موجود است یا خیر، بیان کرد: در نگاه تمدنی، فهم تمدنی در خلأ اتفاق می‌افتد و نمی‌توانیم از گذشتگان خودمان بگذریم بلکه باید در تراز خودمان آن را به جامعه بکشانیم اما خوانش جدید آن است که ما تمدن را یک وضعیت نمی‌دانیم بلکه یک فرآیند می‌دانیم و واژه تمدن تنها یک اسم نیست چون بر اساس مکان و زمان سنجیده می‌شود و به همین دلیل نیاز داریم استنطاق‌های جدید تمدنی را داشته باشیم. 🔹 وی خاطرنشان کرد: در هر قرائت و فهم جدید از قرآن، پاسخ جدیدی را پیدا می‌کنید و به نظرم این یک قاعده وجودی است که جنبه اجتماعی نیز دارد و ترقی معرفتی و اجتماعی در جامعه ایجاد می‌کند و نقش قرآن در ترقی اجتماعی اینجاست که مشهود می‌شود. 🔹 این عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با ورود به بحث مواجهه تمدن غرب و تمدن اسلامی، درباره اینکه شاخصه‌های تمدن قرآنی کجا همگرایی و کجا واگرایی دارند، گفت: نقطه شروع بحث تمدن و فهم تمدنی ضرورتاً دوره مدرنیزاسیون در اسلام نیست هر چند کسی که می‌خواهد در این زمینه بررسی کند، باید به آنچه که در دنیا اتفاق افتاده اشراف داشته باشد. در میراث خودمان نقاط و لحظاتی وجود دارند که فهم و رویکرد تمدنی هستند. در سنت و در میراث فکری خودمان، آثار بزرگان وجود دارد که به عنوان مصادیق تمدنی قابل توجه هستند. البته برای بررسی این موضوع، همچنان باید به ثقل اکبر و ثقل اصغر پایبند بود یعنی همیشه باید قرآن را در سیر مطالعات در نظر بگیریم؛ در مرحله اول مرکز قرآن و در مرحله دوم، شمولیت قرآن باید حفظ شود. همچنین در کنار آن می‌توانیم به متن‌های علمی و دینی عالمان ما که معطوف به اندیشه‌های ادبی اسلامی است، مراجعه کنیم نه فقط میراث فکری این بزرگان باید خوانده شود بلکه باید از تجربه زیسته آنها نیز مطلع شویم. 🔹 وی تصریح کرد: اگر بخواهیم به تمدن در اصطلاح جدید بپردازیم با چالش‌ها و رویکردهای جدیدی مواجه می‌شویم و در این صورت است که باید بتوانیم میراث گذشته را به روز کنیم. باید از آنچه که در جهان امروز در حال رخ دادن است، مطلع باشیم اما آنجایی که قرار است خودمان باشیم باید به قرآن برگردیم و این همان نقطه‌ای است که شاخص‌های فهم تمدنی از قرآن را می‌سازد. 🔹 بابایی در مورد در حاشیه بودن قرآن در مباحث دانشگاه و حوزه و راهکاری برای بازگشت به قرآن گفت: اولاً تمدن‌ها با کیفیت ساخته می‌شوند و دوم اینکه ما تمدن پژوهان نمی‌توانیم از مساله‌های جهان اسلام شانه خالی کنیم. رویکرد تمدنی در شرایط امروز باید بگوید چرا حال جهان اسلام ناخوش است؛ هنوز تمدن پژوهان، نتوانستند با موضوع خشونت، متن تمدنی تولید کنند و خیلی از مسائل دیگر برای آنها مرجع و مطلبی تولید نشده است. هویت اندیشه تمدنی رفت و برگشتی است و اساساً اندیشه تمدنی در میدان پا می‌گیرد نه در چهاردیواری، و ما در رفت و برگشت کتاب به کتاب نمی‌توانیم اندیشه تمدنی پخت و پز کنیم. فهم تمدنی قرآن و استخراج شاخص‌های تمدنی، محصور شدن در فضای دانشگاهی و حوزوی را نمی‌طلبد چراکه باید نیازهای روز و مسائل موجود را درک کنیم تا نسبتی بین مساله‌ها، معضلات و پاسخی برای آنها برقرار کنیم. 🔹 وی در پایان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه فهم تمدنی قرار است چه گره‌ای از مشکلات ما باز کند؟ آیا می‌توان آن را با تدابیر دیپلماتیک مقایسه کرد، گفت: لازم است در پاسخ به این سوال، به مساله امید به مثابه یک استراتژی تمدنی تاکید کنم؛ اساساً تاریخ تمدن‌ها نشان می‌دهد که جهش‌های تمدنی در بدترین شرایط اتفاق می‌افتد مثل ظهور پیامبر(ص) در یک سرزمین جاهلی. تلقی من این است که در خوانش های خودمان باید نقطه‌های امید، جهش و عزیمت تمدنی را در نظر بگیریم و آنها را آشکارا به یکدیگر بگوییم و به هم تواصی امید داشته باشیم تا خروجی‌ها هموار شود و کنترل وضعیت برای ما آسان شود. @salmanraoofi
✅ وقتی یک مدیر ارشد کشوری به استقبال نقدها می رود؛ 💠 رئیس سازمان تبلیغات اسلامی برای دریافت «پیامهای شما» به خبرگزاری حوزه آمد 🔹 قریب به 2 سال است که تلاش شده تا در کنار اطلاع رسانی نسبت به دیدارها، بیانیه ها، نشست ها و رویدادهای حوزوی، فضایی فراهم شود تا و بدنه حوزه بیش از پیش در رسانه رسمی حوزه دیده و شنیده شود. 🔹 در این راستا گهگاه بسته های خبری با عنوان منتشر شده که عمدتا حاوی انتقادات و نکات صریح طلاب است. 🔹 همچنین های مختلفی اجرا شده که می توان به موارد زیر اشاره کرد: - صریح و بی پرده با آیت الله اعرافی - اگر من جای رئیس دفتر تبلیغات بودم - هر طلبه یک پیشنهاد - اگر من جای رئیس سازمان تبلیغات بودم و... ناگفته پیداست که انجام چنین کمپین هایی ممکن است با دشواریها و گاه هایی همراه باشد اما به لطف خدا، همراهی مخاطبان و حمایتهای مدیر حوزه های علمیه کار رو به رشد است. امروز حجت الاسلام والمسلمین محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی به خبرگزاری حوزه آمد و مجموعه پیامهای شما که در اجرای پویش «اگر من جای رئیس سازمان تبلیغات اسلامی بودم» ارسال کرده بودید تقدیم ایشان شد. این مدیر جوان حوزوی در حین اجرای پویش نیز به شکل های مختلف از این اقدام خبرگزاری حوزه حمایت معنوی کرده بود که بدین وسیله از و روحیه نقدپذیری وی تقدیر می شود. •┈┈••✾••┈┈• @salmanraoofi
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴شخصیت حضرت خدیجه سلام الله علیها در بیان مقام معظم رهبری وفات ام المومنین خدیجه را تسلیت عرض می کنم @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆خبر از عمل صالح آیت الله خلخالی مشهد توسط آیت الله بهجت ره 🔆قسمتی از مصاحبه درباره آیت الله خویی 🔆سالگرد رحلت عارف واصل آیت الله بهجت را خدمت ارادتمندان تسلیت عرض می کنم 🔆متاسفانه قدر علمی آیت الله بهجت ناشناخته ماند @salmanraoofi
🔆میزان یادگیری در حالت های مختلف وقتی میخوانیم ۱۰% وقتی میشنویم ۲۰% وقتی میبینیم ۳۰٪ وقتی میبینیم و میشنویم ۵۰% وقتی بحث میکنیم ۷۰٪ وقتی تجربه میکنیم ۸۰٪ وقتی به دیگران یاد میدهیم ۹۵% 🔆قدر مباحثه و تدریس را بدانید @salmanraoofi
🔅🔅🔅 📌 ماجرای همسایه‌ای که آیت‌الله بهجت به‌دنبال رضایت از او بود پدرم همیشه برای حفظ احترام مادر در خانه تلاش می‌کرد ✳ حجت‌الاسلام گفت: مرحوم پدرم همیشه در مسائلی که پیش می‌آمد از مادر خانواده حمایت می‌کرد تا احترام او همیشه در خانه حفظ شود، حتی به‌شوخی هم می‌گفت رئیس ایشان است. @salmanraoofi ادامه گفتار را در پست زیر دنبال کنید👇👇
🔅🔅🔅 📝 به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شب جمعه بیست ‌و پنجم شوّال سال 1334 هجری قمری برابر با دوم شهریور 1295 خورشیدی، خانۀ کربلایی محمود، غرق نور و شادی شد. در آن شب یکی از شیعیان اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) پا به عرصه دنیا گذاشته بود، او آیت‌الله حاج شیخ محمدتقی بهجت بود، مردی بزرگ که شاگرد بزرگانی همچون آیت‌الله سیدعلی قاضی، آیت‌الله سید محمود شاهرودی، آیت‌الله میلانی، آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله خویی و خیلی دیگر از بزرگان دین اسلام بود، مردی که سال‌ها تقوا، محبت، تواضع و فروتنی‌اش زبانزد خاص و عام بود و با رحلتش انبوهی از مردم سراسر کشور را داغدار کرد، از آن روز تاکنون 10 سال است که می‌گذرد اما همچنان یاد و خاطره آن عالم بزرگ با آن نمازهای دوست‌داشتنی در ذهنمان باقی است. حال به‌مناسبت فرا رسیدن دهمین سالگرد مرحوم آیت‌الله بهجت گفتگویی را با فرزند ایشان حجت‌‌الاسلام علی بهجت ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید. 📝 * با توجه به اینکه شما بیش از سایر فرزندان مرحوم آیت‌الله بهجت، با پدر همنشین بودید و امورات مختلف ایشان را پیگیری می‌کردید، مهم‌ترین ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری پدر را به‌خصوص در محیط خانه و نسبت به قوم و خویشان چه می‌دانید؟ ✳ حجت‌الاسلام بهجت:در ابتدا به نکته‌ای دربارۀ مسأله ازدواج اشاره می‌کنم، آیت‌الله بهجت معتقد بود ازدواج همزیستی و با هم کنار آمدن است، با هم تفاهم کردن است، نه اینکه یکی از دو طرف این‌طوری بخواهد رفتار کند و دیگری هم بگوید "من هر کاری بخواهم می‌کنم و تو هم باید مطابق رفتار من عمل کنی"، نه این‌طور نبود، پیوسته به کنار آمدن زوجین دعوت می‌کرد، او بسیار تأکید می‌کرد که در عرصۀ ازدواج باید تمرین کرد که چگونه دو نوع تفکر، دو اندیشه و دو جنس مخالف با هم کنار بیایند، لذا در این راستا توصیه‌هایی بیان می‌کردند. 🔹 یکی دیگر از ویژگی‌های مرحوم آیت‌الله بهجت این بود که به هیچ یک از اعتراض‌هایی که گاهی در محیط خانواده مطرح شد، پاسخ نمی‌داد گرچه خیلی از حرف‌ها هم بی‌ربط و بی‌انصافی بود. گاهی هم اعتراض می‌کردم؛ "مگر حرف خلاف نبود؟ چرا پاسخ ندادید؟"، می‌فرمود: "مگر با جواب دادن، حرف تمام می‌شود؟"، این به‌خلاف خانواده‌هایی است که امروز به مسائل مختلف اعتراض می‌کنند و هر یک به این اعتراض‌ها پاسخ‌هایی می‌دهند و بحث ادامه‌دار می‌شود. در هر شرایطی صبر و تحمل ایشان بر هر چیز دیگری غلبه داشت. 🔹 اصل کلی در رفتار آیت‌الله بهجت در محیط خانواده گذشت، دامن نزدن به مسائل و کوتاه آمدن بسیار در موضوعات مختلف بود، اصلاً کنارآمدنش هم خیلی فوق‌العاده بود. او معتقد بود که؛ "اگر می‌خواهید زندگی دوام داشته باشد، راهش این نیست که به هر چیزی پاسخ و واکنش نشان بدهید، آن هم در قبال فردی که خودش را به آن راه زده و نمی‌خواهد بفهمد". ایشان معتقد بود که گاهی اوقات افراد در قالب اعتراض‌های مختلف چه در محیط خانه و... می‌خواهند خودشان را تخلیه کنند، می‌گفت "بگذارید خودشان را تخلیه کنند و حرفشان را بزنند، در چنین شرایطی باید فرصت دهیم تا اندکی زمان بگذرد، با گذشت زمان اگر زمینه را مساعد دیدیم، با ملایمت با او صحبت کنیم". 📝 حضور کنار خانواده و رسیدگی به امورات اهالی خانه پیدا می‌کردند؟ ✳ حجت‌الاسلام بهجت: بله او برای تمام کارهایش وقت می‌گذاشت و بسیار مرتب و منظم بود و به همه کارهایش می‌رسید، با وجود تمام مشغولیت‌های درس و بحث و...، از آنجایی که برای خانواده اهمیت و جایگاه بالایی قائل بود، برای خانواده‌اش وقت می‌گذاشت، طوری که سعی می‌کرد به‌هنگام وعده‌های غذایی کنار خانواده باشد، می‌نشست و حوصله به‌خرج می‌داد و حرف‌های خانواده را با دقت گوش می‌داد، کوچک‌ترین مسائل را پیگیری می‌کرد، بسیار پیگیر اقوام و قوم و خویشان بود، سراغشان را می‌گرفت، آن‌قدر مهربانانه از آنان سراغشان را می‌گرفت که گویی از فرزند و خانواده خود سراغ می‌گیرد. اگر متوجه می‌شد که خانواده از یکی از اقوام مدتی است خبری ندارد، دعوت می‌کرد که جویای احوالشان بشویم. @salmanraoofi ادامه گفتار را در پست زیر دنبال کنید👇👇
🔅🔅🔅 📝 آیت‌الله بهجت هیچ‌گاه عصبی نمی‌شد؟ ✳ حجت‌الاسلام بهجت: چرا گاهی اوقات در مسائلی که به‌خلاف شرع بود عصبی می‌شد، اما در محیط خانواده همیشه با مهر و محبت بود. جالب بود که همیشه به‌طرفداری از مادر بلند می‌شد و در مسائلی که پیش می‌آمد همیشه از مادر خانواده حمایت می‌کرد تا احترام مادر همیشه در خانه حفظ شود و حتی به‌شوخی هم می‌گفت که رئیس ایشان (مادر) است. یک بار به مادر گفتم "مثلاً شما در این مورد اشتباه کردید" و دلایل آن را ذکر کردم، وقتی خدمت آقا رسیدم ایشان نگاهی کرد و فرمود: "نباید این‌طور به مادرت می‌گفتی"، یعنی حاضر نبودند کوچک‌ترین اصطکاکی در روابط خانوادگی ایجاد شود. جالب بود که هر وقت مرحوم پدر حال اقوام را می‌پرسید آنها وسائل‌شان را جمع‌وجور می‌کردند و به خانه ما می‌آمدند و می‌گفتند: "هرچه نباشد آقای بهجت سراغی از ما گرفته است"! 🔹 با وجود اینکه خیلی از امکانات مرفّهی برخوردار نبودیم اما ایشان بسیار مهمان‌دوست بود و معتقد بود که در نجف غذای یک نفر را دو نفر می‌توانند بخورند، لذا معمولاً هنگام صرف غذا عده‌ای می‌آمدند و درِ خانه ما را می‌زدند و به دیدار پدر می‌آمدند، برای‌مان جالب بود که همه آنها را هم تحویل می‌گرفت و از آنان استقبال می‌کرد، نه‌تنها غر نمی‌زد، بلکه با روی بسیار گشاده از آنان استقبال می‌کرد، حتی برخی از آنان که خیلی هم مقیّد به آداب مذهبی نبودند اما باز هم آنان را تحویل می‌گرفت. 📝 * می‌خواهیم برایمان به چند نمونه از خاطرات به‌یادماندنی مرحوم پدر اشاره کنید. ✳ حجت‌الاسلام بهجت: مرحوم پدرم حافظه بسیار قوی‌ای داشت، بارها شده بود که سراغ تک تک همسایه‌ها را از ما می‌گرفت و می‌گفت "آن همسایه‌ای که چند روز پیش اینجا آمد کارش به جا رسید، آیا مشکل آن بنده خدا برطرف شد؟"، "راستی چند روزی است که از فلان همسایه خبری نیست، از او خبری بگیرید"، این خیلی عجیب بود و هر یک از ما را مأمور می‌کرد که سراغی از همسایه‌ها بگیریم و جویای احوالشان شویم. روزی به من گفت "علی جان! برو و به مادر بگو تا غذای خوبی را تهیه کند و بعد آن را به خانه فلان همسایه ببر و این بسته را هم به او تحویل بده". من این کار را نکردم، دوباره گفتند، باز هم نرفتم، نمی‌خواستم پیش آن فرد بروم، چند بار گفتند و من نرفتم، دفعه آخر گفت که "آخر این کار را برای خودت می‌گویم، یادت است که مسأله‌ای را از آن همسایه فاش کردی و با این کار او را از خودت ناراحت کردی؟ من به این وسیله می‌خواهم او از تو راضی شود". 🔹 او می‌دانست که آن فرد قرار است به‌زودی از دنیا برود به همین دلیل می‌خواست در روزهای پایانی عمرش او را از من راضی کند، لذا پدر از من می‌خواست که این کار را انجام بدهم، او تا این اندازه مراقب ما و به‌دنبال سعادت ما بود، با وجود اینکه بیست سال از آن اتفاق گذشته بود اما او می‌خواست بعد از این‌همه سال نارضایتی او از من را حل‌وفصل کند. 🔹 بسیار متواضع بود و هیچ منیتی نداشت، این‌طور نبود که بگوید "من چنین شخصی هستم و این کلاس‌ها را طی کردم، پسرجان، این فرصت را از دست نده و حواست به من باشد و..."، اصلاً این خبرها نبود، فکر می‌کردیم مثل یک روحانی معمولی است با این تفاوت که دیگر روحانی‌ها دارند تلاش می‌کنند تا به جایی برسند اما مرحوم پدر این تلاش را هم ندارد. روزی فردی پیش پدر آمد و خود پدر با سن 70سالگی رفت و برایش چای آورد، به من نمی‌گفتند "علی، تو بیا کارگر پدرت باش" تا من در این سن خجالت نکشم. تا سال 63 این موضوع ادامه داشت تا اینکه علامه جعفری مرا دید و نکاتی به بنده گفت. 🔸 سفارش عجیب علّامه جعفری 🔹 روزی وارد خانه شدم و علامه جعفری را دیدم، سلام کردم و جواب سلامم را دادند، گفتند: "شما؟"، گفتم "علی هستم"، دست مرا گرفت و از خانه خارج شدیم و بعد گفت: "الآن چه می‌کنی؟"، من هم روند درسی و مطالعاتم را عرض کردم، به‌شوخی گفتم "در خانه پدرم نان و پنیر هست، استاد هم مُفت و من هم بیکار، لذا رفتم درس بخوانم"، شروع کردند به خندیدن و بعد با آن لهجه قشنگ و دوست‌داشتنی گفتند "تمام کارهایت را رها کن و به‌خدمت پدر روی آور، تو عقلت نمی‌رسد که ایشان چه موقعیتی دارد و فکر می‌کنی او هم مثل دیگران است. من ایشان را می‌شناسم، از جوانی ایشان را می‌شناختم، وقتی خدا او را از تو گرفت آن وقت او را می‌شناسی". 🔹 ایشان جمله‌ای گفت که خیلی برایم جالب و عجیب بود، علامه جعفری با همان لهجه به‌یادماندنی‌اش گفت: "اگر پدرت چَرند هم گفت بنویس و نگه دار و برای آینده امانت‌دار باش". بعد از اینکه ایشان رفت به‌فکر فرو رفتم و به خود گفتم چرا ایشان این حرف را زد! این‌که "بیا درسَت را رها و به پدرت خدمت کن و حتی اگر چَرند هم گفت یادداشت کن"، اینها برای من عجیب بود. @salmanraoofi
🔆رهبرانقلاب ‼️من در دوران اختناق، استادِ معروفِ عالی‌مقامی را میشناختم که روی کفش شاه آن‌وقت - محمّدرضا - افتاد! اساتید در صفی ایستاده بودند و محمّدرضا از برابر آنها عبور میکرد و این شخص روی پای او افتاد! بعدا شاگردان و رفقایش ملامت کردند و این هم جوابی نداشت. گفت: هیبت سلطانی من را گرفت، کسانیکه اینطور زندگیشان را در ذلتِ در مقابل قدرتها گذراندند، حالا که نوبت نظام جمهوری اسلامی میرسد، گردنکشی میکنند! این گردن، ارزش ندارد. باید توی سر اینها زد. این بی‌احترامی به علم است که ما اینها را در عداد استاد و علما راه بدهیم! ۶۹/۸/۱ @Jahade_tabeini @salmanraoofi
❗️استعمار می‌گوید آخوند فقط لا إله الّا الله بگوید! 🔆شما به حوزه‌های علميه نگاه كنيد، آثار همين تبليغات و تلقينات استعمارى را مشاهده خواهيد كرد. افراد مهمل و بيكاره و تنبل و بی‌همتى را می‌بينيد كه فقط مسأله می‌گويند، و دعا می‌كنند؛ و كارى جز اين از آنها ساخته نيست. ضمناً به افكارى و رويه‌هايى برخورد می‌كنيد كه از آثار همين تبليغات و تلقينات است. 🔆مثلًا اينكه حرف زدن منافى شأن آخوند است! آخوند و مجتهد بايد حرف بلد نباشد! و اگر بلد است حرف نزند! فقط لا الهِ الّا اللّه بگويد! و گاهى يك كلمه بگويد! در حالى كه اين غلط است، و بر خلاف سنت رسول اللَّه است. خدا از سخن‌گويى و بيان و قلم و نگارش تجليل كرده، و در سوره الرحمن می‌فرمايد: عَلّمَهُ الْبَيانَ! و اين را كه بيان كردن آموخته را نعمتى بزرگ و اكرامى می‌شمارد بيان براى نشر احكام خدا و تعاليم و عقايد اسلام است. با بيان و نطق است كه مىتوانيم دين را به مردم بياموزيم و مصداق يعلمونها الناس شويم. رسول اكرم (ص) و حضرت امير (ع) نطق‌‌ها و خطبه‌ها ايراد می‌كرده و مرد سخن بوده‌اند. 📔 کتاب ولایت فقیه امام خمینی @salmanraoofi