eitaa logo
سلمان رئوفی
5.8هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
324 ویدیو
186 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط @srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۲ 🔆چشم‌اندازى به سیر تاریخى تبویب در علم اصول ۴ـ ایشان اصول را بر مبناى حق الطاعه، به جاى قاعده قبح عقاب بلا بیان عقلى، استوار ساخته است و از این رو، بحثى بسیار مهم و شایسته درباره حق الطاعه در اصول خویش مطرح نموده است. ۵ـ یکى از کارهاى اساسى مرحوم صدر در این تبویب این است که همواره پیش از ورود در یک بحث، تمام مقدمات لازم براى آن را بیان کرده و ابهامات تصورى و مفهومى را نیز رفع می‌نماید. این کار باعث روشن‌تر شدن مباحث شده و تا حد زیادى ابهام‌هاى ناشى از خلط مباحث، جدل یا مغالطه در بحث را برطرف می‌کند. ۶ـ بحث از «سیره و بناهاى عقلایى» که در مباحث حجج از اهمیت بسیارى برخوردار است، در تبویب مرحوم صدر بابى مستقل دارد و به تفصیل به آن پرداخته می‌شود. در حالى که این بحث، به رغم اهمیت بسیار آن، از سوى اصولى‌ها به صورت جدا و مستقل طرح نمی‌شود و تنها در لابه‌لاى برخى از مباحث دیگر به آن اشاره می‌گردد. ٧ـ از آن‌جا که شهید صدر بحث‌هاى اجماع، سیره و تواتر را بر اساس «حساب احتمالات و استقرا» ثابت می‌کند، قبل از ورود در این مباحث، به صورت اجمالى درباره حقیقت استقرا و دلیل استقرایى سخن می‌گوید. ویژگی‌هاى دیگرى نیز در این تبویب موجود است که جزئى‌تر بوده اما با مقایسه این تبویب با تبویب‌هاى دیگر، مشخص می‌شود. شایسته است تأکیدى دوباره بر سیر زیبا و کاملاً مستدل تبویب آقاى صدر کرده تا خوانندگان با تأمل بیش‌تر در این تبویب، به عمق کار ایشان پی ببرند. 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 جمع میان سلوک فردی و اجتماعی - استاد امینی‌نژاد ▫️نشست علمی "جمع میان سلوک فردی و اجتماعی" توسط مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات با همکاری معاونت تهذیب حوزه‌های علمیه برگزار شد. ▫️در این نشست استاد علی امینی‌نژاد به ارائه مباحث مربوطه پرداختند. ⏱ زمان: ۳۵ دقیقه 💿 حجم: ۱۵ مگابایت 💢 مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات https://eitaa.com/joinchat/1085734937Cedd3e6f21f
🔰 بیانات استاد علی امینی‌نژاد در نشست علمی "جمع میان سلوک فردی و اجتماعی" ▫️نشست علمی "جمع میان سلوک فردی و اجتماعی" توسط مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات با همکاری معاونت تهذیب حوزه‌های علمیه برگزار شد. ▫️در این نشست استاد علی امینی‌نژاد به ارائه مباحث مربوطه پرداختند که اهم فرمایشات ایشان به قرار ذیل است؛ - به قول فرمایش علامه طباطبایی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه ما کاری مهم‌تر از خودسازی نداریم. رسیدن به سعادت حقیقی انسان در بستر سیر و سلوک است و مابقی امور همگی فریب دنیاست. - استعداد افراد در سیر و سلوک مختلف است و دین اسلام برای همه استعدادها برنامه دارد. - عالی‌ترین مدل سیر و سلوک، سلوک فردیِ در دل فعالیت‌های اجتماعی است. - ما قائل به اصالت فرد هستیم اما به نحو غالب، انسان برای رسیدن به سعادت نهایی، چاره‌ای جز حضور در اجتماع ندارد. - از سویی جامعه باید افراد را به سعادت حقیقی برساند اما تا به کی فرد باید منتظر بماند تا جامعه ایده‌آل تشکیل گردد. - انسان باید با اصلاح جامعه دست به اصلاح خود بزند و در دل اصلاح جامعه خودسازی کند. - اولین مقام سیر در این فضا مقام یقظه و بیداری است که مساله اصلاح نیت و اخلاص را در پی دارد یعنی برای انسان روشن باشد که می‌خواهد به کجا برسد. انسان باید دائماً مساله تصحیح نیت را در خود داشته باشد و این با مساله علت غایی پیوند دارد؛ راه را روشن می‌کند، سختی‌ها را آسان می‌کند و نشاط آفرین است. - در ابتدا انسان باید به عزلت بپردازد و خلوت بگزیند. باید متوجه خود و معایب خود باشد. تا ما متوجه اهداف عالی خود نشویم، نمی‌توانیم به سعادت حقیقی برسیم. - در مورد توحد و خلوت گزیدن، ممکن است در ابتدا نیاز باشد که شخص از فضاهای اجتماعی به دور باشد. مشکلی که در رهبانیت مسیحی وجود داشت، ارزش نهایی خلوت بود یعنی خلوت ارزشش موقتی نشد بلکه تا به انتها، به عنوان ارزش باقی ماند. اگرچه فوایدی به دنبال داشت اما در عصر ختمی باعث شد، برکات و آثار حضور در اجتماع را از دست بدهد. - عزلت و خلوت کردن در اسلام، برای حضور اجتماعیِ به نحو عالی است. به نحوی که هم اجتماع از او بهره ببرد و هم او در دل حضور اجتماعی، خودش را بسازد. - سالک باید تمام فعالیت‌های اجتماعی را برای اصلاح نفس خود رقم بزند و اصلاح نفس خود، در ایثار و از خودگذشتگی است. یعنی تا از خود عبور نکنیم، امکان ندارد به اهداف حقیقی دین برسیم. باید به سمت توحید و عشق نسبت به حضرت حق سبحانه و تعالی برویم و این معنا قطعاً با عبور از نفس خود حاصل می‌شود. - عبور از خود یکی از عالی‌ترین مسائل حضور هوشمند در اجتماع است. برای مثال ابتدا در خانواده این اتفاق شروع می‌شود. شخص سالک در خانواده، رعایت نکته‌های سلو‌کی را می‌کند؛ از خود می‌گذرد برای اهل خانه. - سوالی که در اینجا مطرح است، این است که چرا برخی از بزرگان سلوک و معرفت، حرکات اجتماعی‌شان بروز ندارد؟ بله اگر اصل حرکت اجتماعی را انکار کنند، در ورطه رهبانیت مسیحی افتاده‌اند اما توجه کنیم که استعداد‌ها مختلف است و روش‌ها و مدل‌های سلوک اجتماعی به تبع استعدادهای افراد، مختلف است. 💢 مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات https://eitaa.com/joinchat/1085734937Cedd3e6f21f
۱۳ با این همه، انتقادهایى نیز بر این تبویب وارد است نظیر: ١- تقسیم نکردن امارات لفظى و غیر لفظى به «معتبر و غیر معتبر» و لذا از امارات غیر معتبر، نظیر: قیاس، استحسان، مصالح مرسله، سد ذرایع و … که در تبویب مرحوم مظفر و بعدها در تبویب آقاى مکارم مشاهده می‌شود. ٢- پیچیدگى تبویب ایشان که شاید به خاطر منطقى بودن و دقیق بودن کار نیز تا حدى نو و ابتکارى بودن عناوین مباحث باشد. افزون بر این، به روز بودن قلم محقق صدر نیز این پیچیدگى را براى ناآشنایان به ادبیات نوین عربى دوچندان کرده است و همین امر در مهجور و غریب ماندن افکار و اندیشه‌هاى مرحوم صدر بی‌تأثیر نبوده است. در این‌جا به همین مقدار بسنده می‌کنیم؛ چرا که خود این بحث نیاز به مقایسه‌ای عمیق میان تبویب‌هاى اخیر و سپس تطبیق آن‌ها با ملاک‌هاى تبویب صحیح دارد که در مقاله‌ای دیگر می‌گنجد. مطلب دیگرى که جاى توجه دارد این‌که مرحوم صدر با دو ملاک، دو نوع تبویب ارائه کرده است که با یکدیگر متفاوت‌اند. لذا بایسته است تفاوت‌ها و برترى‌هاى هر کدام را برشماریم. خوشبختانه، خود ایشان این امر را بر عهده گرفته و تحت عنوان «مقارنه بین التقسیمین» [۲۰] این مقایسه را انجام داده است که خلاصه آن را در این‌جا مرور می‌کنیم. ایشان می‌گوید: ١ـ تقسیم دوم، به روش قدیمی در تنظیم مباحث اصولى نزدیک‌تر است؛ زیرا مثلاً حجیت خبر، در تقسیم دوم در بحث از سنت طرح می‌شود، چون از عوارض سنت است؛ در حالى که تقسیم اول، به شیوه جدید دروس اصولى نزدیک است. ٢ـ تقسیم دوم به گونه‌ای صورت گرفته است که کاربردى‌تر و تطبیقى‌تر است؛ یعنى قواعد اصولى به همان‌گونه که در استنباط فقهى مورد استفاده قرار می‌گیرند، در کنار هم قرار داده می‌شوند؛ مثلاً از آن‌جا که در تطبیق و استدلال فقهى، قواعد اصولى عام در دلیل لفظى، نظیر بحث‌هاى اوامر و نواهى، از قواعد اصولى دخیل در اثبات سند، مانند حجیت خبر واحد و تواتر و سیره و اجماع، جدا نمی‌باشند (زیرا فقیه در استنباط حکم از دلیل لفظى، به دلالت و سند با هم نگاه می‌کند و قواعد اصولى هر دو جهت را در زمان واحد جارى می‌کند) لذا در تقسیم مذکور نیز این قواعد از هم جدا نشده و در یک‌جا تحت عنوان دلیل شرعى بحث شده‌اند؛ در حالى که معمولاً بحث‌هاى الفاظ و ظواهر از بحث حجیت خبر و حتى از بحث حجیت ظهور جدا مطرح می‌شوند؛ هرچند ظهور و حجیت آن براى عملیات استنباط، دو عنصر متلازم و غیر قابل تفکیک‌اند. اما در تقسیم اول به گونه‌ای تبویب شده که اصول به صورت مجرد دیده شده است، لذا مباحث با دقت بیش‌تر و با ترتیب منطقى‌تر و بر اساس نوع دلیلیت تقسیم شده‌اند. از این رو، هر صنف از دلیل، با دقت از صنف دیگر جدا شده و طبعاً تمام مباحث مربوط به آن صنف، ذیل همان بحث آمده است. به این ترتیب، بحث‌ها جایگاه خویش را دقیق‌تر پیدا می‌کنند؛ مثلاً ادله استقرایى، صنف خاصى در تقسیم مذکور محسوب می‌شود که در ضمن آن، از اصول روشن استقرایى هم بحث می‌گردد. یا حجج شرعیه، صنف دیگرى محسوب می‌گردد که در ضمن آن، از اصل حجیت تعبدیه و چگونگى آن نیز بحث می‌شود؛ در حالى که این مباحث با این نظم و سهولت در تقسیم ثانى داخل نبوده و جایگاه چندان دقیق و مشخصى ندارند. مثلاً در تقسیم دوم؛ چون ملاک ذات ادله بود، دلیل لفظى و استقرایى و تعبدى در یک صنف قرار گرفته‌اند (به این خاطر که همه آن‌ها از دلیل واحد استنباط می‌شوند). در نهایت، محقق صدر می‌فرماید: با این بیانات روشن می‌شود که در صورتی می‌توان تقسیم اول را ترجیح داد که به علم اصول نگاهى تجریدى، یعنى جدا و مستقل از تطبیق آن در فقه، داشته باشیم، ولی اگر به مباحث اصولی نگاه تطبیقی کنیم، ترجیح دوم برتر است. به بیان دیگر، انتخاب هر تبویب و برترى آن، به چگونگى نگاه شما به علم اصول و قواعد آن بستگى دارد. خود شهید صدر در درس خارج اصول، تقربیاً طبق روش اول در تبویب حرکت کرده است؛ چون به شیوه و روش رایج در مدرسه شیخ انصارى و پیروانش در اصول نزدیک‌تر است. اکنون نیز در حوزه‌ها نیز همین شیوه متداول است که به تبویب کفایه‌ای مشهور است. اما در کتاب حلقات و تا حدودى در معالم الجدیده، منهج دوم را پیش گرفته است؛ چرا که تبویب دوم به دلیل تطبیقى بودن به محصل اصول در فهم قواعد اصولى و اجراى آن‌ها در فقه و استنباط فقهى کمک فراوانى می‌کند. [۲۰]. سید محمود هاشمی، بحوث فی علم الاصول، ج ١، ص ۶١ -۶٢ 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی بنده آمادگی دارم هر کدام از بزرگواران هر درسی را که میخواهند سریع دوره کنند آن درس را تدریس کنم البته با شروط زیر ۱/ جای بحث پردیسان است ۲ / باید منظم تشریف بیاورید ۳/ پیش مطالعه کنید برای درخواست تدریس به @srsr1359 پیام بدهید 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
🏴 پیام تسلیت رهبر معظّم انقلاب به مناسبت رحلت آیت‌الله حاج شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی بسم الله الرحمن الرحیم با تاسف خبر درگذشت فقیه عالیمقام و مرجع بصیر، حضرت آیة الله آقای حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی رضوان الله علیه را دریافت کردم. ایشان از استوانه‌های حوزه‌ی علمیه قم و از برجستگان علمی و عملی و پر سابقه‌ترین عالم دینی در آن حوزه‌ی مبارک بودند. در دوران مرحوم آیة الله بروجردی در شمار برترین تلامذه‌ی آن استاد بزرگ، در زمان مرحوم آیة الله سید محمدرضا گلپایگانی همراه و مشاور علمی و عملی ایشان، و در دوران انقلاب، امین و مورد اعتماد حضرت امام خمینی رحمة الله علیهم به شمار میرفتند. سالها در شورای نگهبان رکن اصلی آن شورا محسوب می‌شدند و پس از آن هم همواره درباره‌ی مسائل انقلاب و کشور، دلسوزانه و مسئولانه ورود میکردند و بارها اینجانب را از نظرات و مشورتهای خود مطلع و بهره‌مند میساختند. قریحه‌ی شعری، حافظه‌ی تاریخی، پرداختن به مسائل اجتماعی از دیگر ابعاد شخصیت این عالم کهنسال و بزرگوار بود. رحلت ایشان برای جامعه‌ی علمیِ دینیِ کشور مایه‌ی تأسف است. اینجانب به خاندان مکرّم و فرزندان گرامی ایشان و نیز به مراجع معظم و علمای اعلام حوزه‌ی علمیه و مقلدان و ارادتمندان ایشان بویژه در قم و گلپایگان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت مینمایم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴۰۰/۱۱/۱۲ 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆شعر مرحوم آیت‌الله صافی گلپایگانی در عرض ارادت به حضرت بقیت الله با صدای دلنشین سید مجید بنی فاطمه در محضر مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام تسلیت حضرت آیت الله سیستانی حفظه الله 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
🔆حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی: در عصر غیبت، نظام و امور مردم در دست فقها است 🔅به مناسبت ارتحال حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی 🔆دليل الحكومة و الولاية في عصر الغيبة للفقهاء 🔆ففي الغيبة الكبري أو الطُّولي التي يطول زمانها كما أخبر به النبي صلي الله عليه و آله لا بد بطريقٍ أولي للإمام من رعاية مصالح شيعته، و دفع ما يؤدي إلي ضياع أمرهم و انحلاله، و ذلك بنصب القيِّم علي أمورهم، الحافظ لشئونهم الاجتماعية و السياسية، و قوانين دينهم و دنياهم. و ليس ذلك بالإجماع و الاتفاق إلا ولاية الفقهاء العدول المسماة بالنيابة العامة، فللفقهاء التدخل في أمور المسلمين بما تقتضيه مصالحهم، و يكون كل ما يقع تشريعاً تحت مسئولية الإمام عليه السلام و رعايته مما يرتبط بمصالح الامة الإسلامية و شئون الولاية علي الناس، و تقام لحفظها الحكومات يكون ذلك واقعاً تحت مسئولية الفقهاء و رعايتهم و إدارتهم. 🔆فعلي عاتقهم إحياء السنة، و دفع البدعة، و حفظ الشريعة، و كفالة الامة. 🔆فالزعامة لهم، و هم خلفاء الإمام و القائمون مقامه في تلك الشئون، و أمناؤه علي الحلال و الحرام، و لو لا ذلك لاندرس الدين و ضاعت آثار الشرع المبين... 🔅ضرورة وجود الحكومة أو الولاية للفقهاء، ص: ۱۵ 🔅ما حکومت و اسم های شریفی مانند «الحاکم» و «الولی» و امثال‏‎ ‎‏این ها را از اختصاصات خداوند متعال می دانیم و حکومتی را مشروع تلقی می کنیم که‏‎ ‎‏منشعب و مقتبس از این حکومت باشد. قبلاً حکومت هایی وجود داشت که نوعاً علما‏‎ ‎‏آن ها را «حکومت ظلمه» می نامیدند، لذا کسانی که متعهد و متدین بودند در مواردی که‏‎ ‎‏لازم می دانستند، بدون اجازه علما کاری را انجام نمی دادند؛ یعنی قائل به این مطلب‏‎ ‎‏بودند که این ها چون در عصر غیبت از طرف فقها نیستند و حاکمانی هستند که بر مردم‏‎ ‎‏مسلط شده اند از این جهت حکومتی ندارند و این افراد ناچار بودند در کارهایی که با‏‎ ‎‏فقها در ارتباط است از آن ها اجازه بگیرند.‏.. 🔆همان طور که در توقیع شریف‏‎ ‎‏آمده است ما معتقدیم که در عصر غیبت، نظام و امور مردم در دست فقها می باشد. این‏‎ ‎‏موضوع را من در کتاب های «التعزیر»، «ولایت تکوینی و تشریعی» و «ضرورت‏‎ ‎‏حکومت» یادآوری کرده و نوشته ام که در عصر غیبت حکومت باید باشد و ضرورت دارد. این ها مسائلی است که بین شیعه مشهور و معروف بوده است. 🔆در طول زمان‏‎ ‎‏موقعیت هایی برای فقها پیش آمده است و مثلاً در آن حکمی که برای‏‎ ‎‏ صادر کردند نوشتند: «من به عنوان حق شرعی تو را معین می کنم» و یا میرزای‏‎ ‎‏شیرازی یا سید محمد مجاهد در جنگ با روس ها در حکومت دخالت داشتند یا حاجی‏‎ ‎‏محمد باقر حجة الاسلام در اصفهان اقامه حدود می کردند. در تمام این مدت حکومت به‏‎ ‎‏دست فقهای شیعه بوده است و هر چند حکام غاصبی بر سر کار بودند، ولی در امور غیر‏‎ ‎‏سلطنتی و حکومتی باز هم دستور و حکم علما نافذ بوده است.‏ امام خمینی و حکومت اسلامی؛ مصاحبه‌های علمی ص ‭١٣-۱۵ 🔺آیت‌الله شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی؛ دومین دبیر شورای نگهبان‎ ‎ @roozaneebefarda 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆موضوعات مصوب رساله سطح ۳ و ۴ ⏪در زمینه تولید علوم انسانی اسلامی و بیانیه ی گام دوم انقلاب اسلامی با محوریت اندیشه ی رهبر معظم انقلاب «مدظله العالی» 🔆جهت اطلاع از نحوه ی واگذاری موضوعات به شماره
09927270034
در پیام رسان ایتا پیام ارسال نمایید. 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
۱۴ محقق دانشمند آقاى سیستانى در کتاب الرافد فی علم الاصول که تقریرات درسى ایشان به قلم آقاى «سید منیر السید عدنان القطیفى» است، در جلد ۱ از ص۴٣–۵٧ دو تبویب جدید براى اصول پیشنهاد می‌کند که یکى از آن‌ها به ملاک و محور حجیت است و دیگرى، به ملاک اعتبار الف) تبویب اول ایشان در تبویب اول که به ملاک حجیت و عدم حجیت است، اصول را در سه بخش کلى تنظیم می‌کند: احتمال کشف، و میثاق عقلایى. الف) حجیت احتمال وی در این قسمت ۵ صنف احتمال را طرح می‌کند: ١ـ احتمال واصل به درجه قطع و بحث در حجیتش (بحث در حجیت قطع) ٢ـ احتمال واصل به درجه اطمینان و بحث از آن (بحث در حجیت اطمینان) ٣ـ احتمال معتمد بر قوه محتمل، اگرچه درجه احتمال ضعیف باشد که بحث از حجیتش عبارت از: بحث «اصاله الإشتغال» می‌باشد ۴ـ احتمال معتمد بر علم اجمالى که با کمک گرفتن از علم اجمالى تقویت می‌شود و این بحث عبارت از مباحث علم اجمالى و دو شبهه محصوره و غیر محصوره می‌باشد ۵ـ احتمالى که قوتى نداشته و اهمیتى هم در ناحیه محتمل ندارد که دو نوع است: الف) احتمالى که معارض است با احتمال در طرف مقابلش به خاطر وجود علم اجمالى به جامع که مورد «اصاله التخییر» است؛ ب) احتمالى که معارض با احتمال در طرف مقابلش نیست که مورد «اصاله البرائه» است. بنابراین، جامع این پنج بحث «حجیت احتمال» است. ب) حجیت کشف کشف، یا إدراکى است و یا احساسى. کشف إدراکى در امارات عقلائیه و شرعیه که مجتمع عقلایى یا شارع به تتمیم کشف آن حکم می‌کنند، وجود دارد. و بحث از امارات و طرق در این‌جا طرح می‌شود. کشف احساسى هم در استصحاب وجود دارد، لذا این بحث را در این قسمت باید مطرح کرد. ج) حجیت میثاق عقلایى مقصود از این میثاق، هر طریقى است که مجتمع عقلایى بر آن تبانى کرده باشند. حال این تبانى، چه از کاشفیت نوعیه باشد مثل خبر ثقه، یا به خاطر مصلحت اجتماعى عام باشد مثل ظواهر. در این‌جا دو نوع بحث می‌شود؛ یکى، بحث کبروى مثل: حجیت ظهور و دیگرى، بحث صغروى مانند: بحث در صیغه امر و نهى، عام و خاص، مطلق و مقید و نظیر این‌ها از مباحث الفاظ. هم‌چنین بحث تعارض ادله نیز داخل در این قسم است. محقق سیستانى این تبویب را، از آن‌جا که بسیار دور از شیوه مرسوم در تبویب علم اصول است، کنار می‌گذارد و در توجیه این کار می‌گوید؛ یکى از شرایط تصنیف این است که «مستنکر» نباشد؛ مخصوصاً وقتى که می‌توان با حرکت تدریجى و آرام به هدف رسید. از این رو، ایشان تبویب دوم را ارائه می‌کند: تبویب دوم ایشان در تبویب دوم می‌فرمایند: چون علم اصول از مبادى تصدیقیه غیر بدیهى علم فقه است و محور بحث در فقه هم حکم شرعى می‌باشد و حکم هم نوعى از اعتبار است، لذا محتاجیم تا از علم دیگرى به عنوان مبادى تصدیقیه حکم شرعى بحث کنیم و این بحث از اعتبار است که شامل خود اعتبار و عوارض آن و اقسام و لواحقش می‌شود که علم اصول نامیده می‌شود. بحث از اعتبار (که ملاک و محور مباحث اصول است) در ۱۵ فصل تنظیم می‌شود: ١ـ تعریف اعتبار ٢ـ تقسیم اعتبار به اعتبار ادبى و قانونى ٣ـ علاقه بین دو اعتبار ادبى و قانونى ۴ـ شیوه جعل اعتبار قانونى ۵ـ مراحل اعتبار قانونى ۶ـ اقسام اعتبار قانونى ٧ـ علاقه بین این اقسام ٨ـ اقسام قانون تکلیفى و قانون وضعى ٩ـ عوارض احکام قانونى ١٠ـ وسایل ابراز حکم قانونى ١١ـ وسایل استکشاف حکم قانونى ١٢ـ وثاقت وسایل استکشاف حکم قانونى ١٣ـ تعارض اثباتى و ثبوتى بین وسایل استکشاف ١۴ـ تنافى بین اعتبارهاى قانونى هنگام تطبیق ١۵ـ تعیین قانون، به هنگام فقدان وسیله‌ای براى بیان آن. (برای اطلاع از تفصیل این تبویب رک: محقق سیستانى، الرافد فی علم الاصول، ج ١،ص۴٧ـ۵٧) 🔅🔅🔅 [۲۲]. افزون بر دلیلى که در متن مقاله ذکرش رفت، بیان نظریه مختار، نیازمند طرح و تبیین نظریه دیگر نگارنده است که اجمالاً معتقد است: اصول، گسترده‌تر از آن‌چیزی است که اکنون موجود است؛ زیرا براى فهم، کشف و استنباط مسایل کلامى و اخلاقى و… از متون مقدس اسلامى (قرآن و روایات) به ابزار فهم و استنباط نیاز داریم و اصلى‌ترین این ابزار، اصول است. بر این اساس نیازمند تدوین اصول کلام و اصول اخلاق هستیم؛ همان‌گونه که براى فقه چنین اصولى تدوین کرده‌ایم. در پى طرح چنین نظریه‌ای، مباحثى نظیر نیازمندى به اصول جدید براى هر یک از علوم اسلامى، چگونگى اصول مشترک براى استنباط در هر یک از علوم اسلامى، چگونگى اصول مختص براى استنباط در هر یک از علوم اسلامى، اصل لزوم اجتهاد براى فهم درست و استنباط صحیح از متون دینى در هر یک از رشته‌هاى اسلامى و علوم دینى و این‌که آیا حجیت در کلام و اخلاق معنا دارد و آیا اجتهاد یا حجیت با هدف کلام که کشف معارف حقیقی است سرِ ناسازگاری ندارد، مطرح می‌شود. تبیین، تحلیل و اثبات این مسائل نیازمند نوشتار دیگرى است که امیدوارم امکان نوشتن آن فراهم آید. 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
🏴شهادت حضرت علی بن محمد النّقی، امام هادی علیه السلام را خدمت حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه تسلیت عرض میکنم 🔆اين بزرگواران ، دائم در حال مبارزه بودند 🔅رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای "حضرت را از مدینه به سامره آوردند تا زیر نظر خودشان باشد لیکن دیدند فایده‌ای ندارد. در زمان این سه امام (امام جواد، امام هادی وامام عسکری) از اقصا نقاط دنیا نامه می‌فرستادند پول می‌فرستادند و دستور می‌گرفتند؛ در حالی که این ها در محدودیت بودند. حضرت امام هادی علیه السلام در سامره محبوب مردم شده بود‌ ، همه ایشان را احترام می‌کردند، اهانتی در کار نبود. این جا بود که حکّام فهمیدند رازی وجود دارد، آن را باید بشناسند و علاج کنند. آن ها به مسئله قدسیّت پی بردند. متوکل حضرت را به مجلس شراب کشاند تا خبر همه جا بپیچد که علی بن محمد میهمان متوکل بود؛ بساط شراب و عیاشی هم در مجلس چیده شده بود. شما ببینید این خبر چه تاثیری بر جا می گذاشت. حضرت با دید یک انسان مبارز به قضیه نگاه کرد و مقابل این توطئه ایستاد. حضرت به دربار متوکل رفت و مجلس شراب او را به مجلس معنویت تبدیل کرد، یعنی با گفتن حقایق و خواندن شعرهای شماتت بار متوکل را مغلوب کرد به طوری که در آخر حرف هایش، متوکل بلند شد برای حضرت عطر آورد و او را با احترام بدرقه کرد. حضرت، مجلس را به کلّ، متحول کرد و از دربار بیرون رفت. در مبارزه‌ای که شروع کننده ی آن خلیفه‌ ی تند خو و قدرتمند بود و طرف دیگر یک جوان بی‌دفاع؛ طرف به ظاهر ضعیف تر دست به یک جنگ روانی زد. مبارزه ای که در آن نیزه و شمشیر کاربرد ندارد. ما اگر بودیم اصلاً نمی توانستیم این کار را بکنیم، این امام است که می‌تواند موقعیت را بسنجد و طوری سخن بگوید که خلیفه را خشمگین نکند. ممکن بود حضرت مثلاً بلند شود و همه شیشه های شراب را به زمین بریزد، این عکس العمل خوبی نبود و نتیجه‌ای هم از آن گرفته نمی‌شد اما حضرت طوری دیگر عمل کرد" کتاب انسان ۲۵۰ ساله 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی فعلا بزرگواران درخواست دوره سریع دروس رسائل، کفایه حلقه ثالث شهید صدر، الموجز را داشته اند امکان دوره سریع منطق، بدایه الحکمه و مکاسب نیز وجود دارد البته با شروط زیر ۱/ جای بحث پردیسان است ۲ / باید منظم تشریف بیاورید ۳/ پیش مطالعه کنید توجه کنید امکان تدریس مجازی وجود دارد برای درخواست تدریس به @srsr1359 پیام بدهید 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی هر روز ساعت ۱۳.۳۰ بحث دوره سریع کتاب الموجز برقرار است بزرگوارانی که مایل به شرکت مجازی هستند از طریق پیوند زیر اقدام کنند https://room.gharar.ir/35ecae97-147f-4ed5-902a-8667572a8564 متشکر 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی عرضه ⁉️ یادداشت حجت الاسلام قنبریان را اینجا بخوانید ⏬ ☑️ @m_ghanbarian
بی عرضه⁉️ اول نمایش کوتاه "بی عرضه" اثر آنتوان چخوف را ببینید یا بخوانید: https://arashshamsi.ir/chekhov/ • شیخ علی را چون از نوجوانی تاکنون کامل و از نزدیک می شناسم و هیچ زاویه پنهانی برایم ندارد، مثال می زنم؛ و الا مثل او که بخاطر نقد و سخنان اینچنین، دادگاهی شده باشند، کم نیستند. شیخ امید در تهران بخاطر یک نهی از منکر در نامه دربسته به امام جماعت شان، غیر از جریمه مالی تا دو سال حکم منع ورود به آن مسجد خورد! شیخ علی هم برای این حرفها (ویدئو پیوست) با شکایت مقام قضایی و نیرو انتظامی به نشر اکاذیب و تشویش به حکم تعلیقی محکوم شد! البته اینها شاخ اینستا نبودند که همه مطلع و برخی برایشان توئیت بزنند! • نظر من هم این است که شیخ علی نشر اکاذیب داده است! نه چون درباره اسلحه و تیراندازی مدام، زور گیری و ناامنی و تجاهر به خشونت در شهرش خلاف گفته؛ چون مسئولین مدیریتی، قضایی، انتظامی شهرش را بی عُرضه خوانده است! • هرگز آن عالیجنابان بی عرضه نیستند، برعکس ما بی عرضه ایم(مثل خانم یولیا)! آنها بی عرضه نیستند؛ دلیلش: همین شکایت و پیگیری چندماهه و این حکم شلاق یا جریمه مالی تعلیقی است که شاید به این خوبی برای اشرار آن شهر پیگیری نشود! -به یکی از شاکیان، نامه نوشتم و گفتم مقام قضایی مستحب است اول متحاکمین را دعوت به صلح کند، حالا خودت شاکی هستی و به صلح و عفو سزاوارترید! اما اصلاً محل نگذاشت و عرضه اش را با حکم گرفتن ثابت کرد. - مدیون فرمانده جدید نیروی انتظامی نمی شوم شاید رویه ایشان متفاوت باشد و جای مطالبه گران، اشرار را در اولویت تعقیب قرار دهد. • ما بی عرضه ایم! چون مثل کلفَت بی عرضه داستان چخوف از ۸۰ روبل به ۱۱ روبل راضی می شویم با این محاسبه که اگر همین را هم ندادند چه؟! مطالبه فصل حقوق ملت از قانون اساسی را بی خیال می شویم و می گوییم: جایش امنیت(!) داریم! صدای تیر اندازی دائم وتصویر شرارتها در شهر را بی خیال می شویم و می گوییم: جایش دادگاهی نشده ایم! و هنوز بخاطر استوری های محترمانه و بی خطرِ امنیت خواهی، جلب نشده ایم! • باخودم بودم از مردم عزیز بهبهان عذر خواهم! می دانم بچه های انقلاب نجابت به خرج می دهند و الا بی عرضه نیستند! در مطالبه حقوق عامه با اخلاق تر و قانونی تر پیگیر خواهند بود. محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
🔰 | مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش | ۱۴۰۰/۱۱/۱۹ ✅شیوه‌نامه‌هایی که پزشکان اعلام میکنند، بنده تقید دارم که آنها را عمل کنم و عمل میکنم؛ اصرار روی ماسک دارند و این نوبت سوم تزریق این واکسن را هم من انجام دادم. 🔸توصیه هم میکنم به مردم عزیزمان که به حرف متخصصین و صاحب‌نظران این رشته توجه کنند و گوش کنند، آنچه که آنها صلاح میدانند، لازم میدانند انجام بدهند. 💎قدر این ماه را و این روزها را بدانیم، ماه رجب ماه توسل، تضرع، دعا، ماه تصفیه‌ی روانی و معنوی است. 🏷درباره ی روز حادثه ۱۹ بهمن و حماسه نیروی هوایی: روز نوزدهم بهمن، روز بیعت شگفتی‌ساز نیروی هوایی؛ روز یک حرکت تاریخی و نقطه‌ی عطف از سوی نیروی هوایی است. افسران و همافران که در آن دیدار عجیب شرکت کردند و بیعت کردند، این بیعت، بیعت با شخص نبود، بیعت با هدفها بود، بیعت با آرمانها بود؛ بیعت با آن جهاد مقدسی بود که امام فرمانده مقتدر آن جهاد بود. 🤝هر کس در هر دوره‌ای که در مسیر آن آرمانهای همافران حرکت کند در واقع در آن حرکت سهیم و شریک است. 👊حرکت آن روز نیروی هوایی ضربه‌ی آخری بود که بر پیکر پوسیده‌ی رژیم پهلوی وارد شد. همان روز امام (رضوان‌اللّه‌علیه) فرمودند که: شما ارتش را از خدمت طاغوت به خدمت اسلام در آوردید. 🔰چند نکته: 1️⃣این حرکت، نیاز لحظه بود؛ ما همیشه باید در کارهای خودمان نیاز لحظه را درک کنیم. 2️⃣در این حرکت نیروی هوایی، رژیم طاغوت از جایی ضربه خورد که گمانش را نداشت. این نشانه‌ی این است که وعده‌ی الهی صادق است. ✅شما اگر در میدان جهاد، حضور داشته باشید و فعال باشید دشمن را شکست خواهید داد؛ چون خدای متعال این‌جور قرار داده که محاسبات دشمن غلط از آب درمی‌آید. 3️⃣کسی خیال نکند که حرکت آن روز این جوانها بر اساس احساسات زودگذر و هیجانی بود؛ بلکه کارشان، عمق داشت و هدایت شده بود. ↙️نشانه های عمق انقلابی داشتن حرکت آن روز نیروی هوایی: 🔹ایجاد جهاد خودکفایی در نیروی هوایی 🔸خنثی شدن توطئه ی دشمن در پایگاه تبریز 🔹خنثی شدن قضیه‌ی کودتای پایگاه نوژه همدان 🔸نقش آفرینی نیروی هوایی ارتش در اوایل دفاع مقدس ↩️عامل عمده‌ی بصیرت آنها این بود که بچه‌های نیروی هوایی از نزدیک شاهد دیکتاتوری مستشاران آمریکایی و تسلّط آنها بودند. آمریکا و انگلیس بارها از ارتش ما برای سرکوب ملتهای دیگر استفاده کردند از جمله: 💣در ویتنام؛ هواپیماهای ما را بردند ویتنام که ویِت‌کنگ‌هایی که با آمریکای متجاوز مبارزه میکردند، بمباران کنند. 💣فانتوم‌های ایران را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میدادند. 🎨عامل ماندگاری و اثرگذاری این حادثه عبارت بود از همان قاب تصویر هنرمندانه‌ای که منتشر شد؛ تبیین این است. 🏷درباره جهاد تبیین و مقابله با هجوم ترکیبی دشمن: ⚔️امروز سیاست قطعی رسانه‌های معاند جمهوری اسلامی و معاند اسلام این است که واقعیتها را تحریف کنند. مثلا: ❌چهره‌ی زشت و فاسد رژیم طاغوت را بزک میکنند. ❌چهره‌ی انقلاب را، چهره‌ی امام را، فعالیتهای این چهل سال را مخدوش کنند. ❌از پیشرفتها، نقاط مثبت، نقاط قوت، نشانه‌ای در این مجموعه‌ی امپراتوری رسانه‌ای غرب شما مشاهده نمیکنید. ❌متقابلاً یک نقطه ضعف کوچک را صد برابر بزرگ میکنند و نشان میدهند. 🚨جهاد تبیین یک فریضه‌ی قطعی و فوری است. 🗽قدرتهای غربی معروف به دیکتاتوری هستند، در زمینه‌ی سیاسی، در زمینه‌ی اقتصادی؛ [امروز] یک قلم بر این دیکتاتوری‌ها افزوده‌اند و آن، دیکتاتوری رسانه‌ای است. 🔴مثلاً فرض کنید در فضای مجازی اسم شهید سلیمانی را نمیتوانید بیاورید، حذف میکنند؛ تحمل اسم شهید سلیمانی و عکس او را ندارند. 📡متولیان رسانه‌ها در درجه‌ِی اول مسئولند. چه رسانه‌ی ملی و چه سایر رسانه‌های گوناگون، چه فضای مجازی، چه مجموعه‌ی مطبوعات. 📍وظیفه رسانه ها در عرصه ی جهاد تبیین: ✅بیان حماسه هایی که در طول چهار دهه در کشور به وجود آمده در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، آموزشی، بهداشت و درمان، صنعت، دینی و فرهنگی، دفاعی و امنیتی، دیپلماسی 🪞نباید گذاشت که برخی از مشکلات بر روی این حماسه‌ها گردوغبار بنشاند و آنها را از چشم مردم پنهان کند. 🧩جبهه‌ی دشمن امروز دست زده به یک تهاجم ترکیبی؛ یعنی جنبه‌ی اقتصادی، جنبه‌ی سیاسی، جنبه‌ی امنیتی، جنبه‌ی رسانه‌ای و جنبه‌ی دیپلماسی در آن هست. 🛡ما هم در مقابل بایستی حرکتمان ترکیبی باشد؛ از همه جهت بایستی تلاش کنیم. البته دفاع باید بکنیم اما همیشه در موضع دفاعی نمیتوانیم بمانیم؛ این را باید توجه داشت. 🔰دشمن تهاجم میکند، ما هم باید تهاجم داشته باشیم؛ در زمینه‌های مختلف. ☘️از گذشته هم بهتر ان‌شاءاللّه به توفیق الهی حرکت خواهیم کرد و پیش خواهیم رفت و دشمن ناکام خواهد شد. منتها باید هرکدام وظیفه‌ی خودمان را در هر بخشی بدانیم.
الله اکبر الله اکبر الله اکبر
باسمه تعالی متاسفانه امروز بحث الموجز تعطیل است @salmanraoofi
🔆میلاد مولی الموحدین امام المتقین علی علیه السلام بر شما مبارک 🔆رهبر معظم انقلاب روایتی است که نویسنده معروف شافعی، «ابن مغازلی»، در کتاب خود نقل کرده که راوی این حدیث، غیر شیعه است. 🔅از اَنَس بن مالک نقل میکند که پیغمبر فرمودند: «انَّ علی بن ‌ابی طالب یضیء لاهل الجنة کما یظهر کوکب الصبح لاهل الدنیا.»؛ مردم بهشت، وجود علی بن ‌ابی طالب امیرالمؤمنین علیه‌السّلام را چنان درخشان میبینند که مردم دنیا ستاره صبح را آن گونه درخشنده میدیدند... 🔆امیرالمؤمنین یکی از القابش «کرّار غیر فرّار» است... یعنی مهاجم، مقتدر، دارای فکر و بدون عقبگرد.... اگر به زندگی نگاه کنید، میبینید از اول تا آخر، زندگی آن بزرگوار این‌گونه است. علاج ما هم در همین است... فعال، کرّار، خستگی‌ناپذیر و دنبال کننده‌ی اهداف خود؛ آینده‌ی چنین ملتی روشن است. ۱۳۸۴/۰۵/۲۸ 🔆ما امروز یک جامعه‌ اسلامی هستیم. باید ببینیم جامعه اسلامی پیامبر، چه آفتی پیدا کرد که کارش به یزید رسید؟ چه شد که ۲۰سال بعد از شهادت امیرالمؤمنین در همان شهری که او حکومت میکرد، سرهای پسرانش را بر نیزه کردند و در آن شهر گرداندند!؟ کوفه یک نقطه‌ی بیگانه از دین نبود! کوفه همان جایی بود که امیرالمؤمنین در بازارهای آن راه میرفت؛ تازیانه بر دوش می‌انداخت؛ مردم را امر به معروف و نهی از منکر میکرد؛ فریاد تلاوت قرآن در «آناءاللیل و اطراف النهار» از آن مسجد و آن تشکیلات بلند بود. این، همان شهر بود که پس از گذشت سالهایی نه‌چندان طولانی در بازارش دختران و حرم امیرالمؤمنین را، با اسارت میگرداندند. در ظرف بیست سال چه شد که به آن‌جا رسیدند؟ اگر بیماری‌ای وجود دارد که میتواند جامعه‌ای را که در رأسش کسانی مثل پیغمبر اسلام و امیرالمؤمنین بوده‌اند، در ظرف چند ده سال به آن وضعیت برساند، این بیماری، بیماری خطرناکی است و ما هم باید از آن بترسیم. امام بزرگوار ما، اگر خود را شاگردی از شاگردان پیغمبر اکرم محسوب میکرد، سرِ فخر به آسمان میسود. امام، افتخارش به این بود که بتواند احکام پیغمبر را درک، عمل و تبلیغ کند. امام ما کجا، پیغمبر کجا!؟ آن جامعه را پیغمبر ساخته بود و بعد از چند سال به آن وضع دچار شد. این جامعه‌ی ما خیلی باید مواظب باشد که به آن بیماری دچار نشود. عبرت، این‌جا است! ما باید آن بیماری را بشناسیم؛ آن را یک خطر بزرگ بدانیم و از آن اجتناب کنیم. ۷۱/۴/۲۲ التماس دعا 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
🔆تحلیل ساختار علم اصول و پیشنهاد ساختاری جدید در علم اصول ✍آیت الله آملی تردیدى نیست که تلاش عالمان بزرگ اسلام، خصوصا فقیهان، اصولیان، مفسران و حکیمان شیعى میراث عظیمى از معارف را براى ما به جاى گذاشته است. محافل علمى ما، به ویژه حوزه‏هاى علمیه، اکنون بر این خوان گسترده نشسته‏اند. تلاش براى فهم و هضم و جذب این معارف بخشى از وظیفه ما را تشکیل مى‏دهد. بخش عظیم‏تر ان، اجتهاد مستمر و تهذیب و پالایش و ابداع در مورد این معارف است. 🔆یکى از این دانش‏ها علم اصول است که به دلیل ضروت فراگیرى ان از یک طرف و حجم و گستره وسیع ان از طرف دیگر، بر خورد خلاق و پالایش و تدوین تازه‏اى را مى‏طلبد. به گمان ما تدوین و تنظیم جدید علم اصول هم در مرحله کتاب‏هاى درسى و هم در مرحله القاى درس‏هاى خارج، اکنون یک نیاز است. شیوه معهود در حوزه‏ها دچار پاره‏اى کاستى‏ها است، از جمله: الف) تدوین و تبویب مباحث در کتاب‏هاى درسى خصوصا در مباحث الفاظ، نظم و نسق متناسبى ندارد. پاره‏اى از بحث‏ها لفظى‏اند و مربوط به دلالت‏هاى زبانى در حالى که برخى دیگر عقلى‏اند و متکى بر وجدان‏هاى عقلى اعم از نظرى و عملى. مباحث الفاظ کفایة الاصول مرحوم اخوند خراسانى، مخلوطى است از این دوگونه بحث. مرحوم اخوند، کفایه را در هشت مقصد، یک مقدمه و یک خاتمه تدوین نموده است: مقدمه در سیزده امر که عمدتا مربوط به بحث‏هاى زبانى است، نظیر حقیقت وضع، معانى حرفى، معیار صحت استعمالات مجازى، صحت اطلاق لفظ و اراده نوع به ان و.... مقصد اول در اوامر، مقصد دوم در نواهى، مقصد سوم در مفاهیم، مقصد چهارم در عام و خاص، مقصد پنجم در اطلاق و تقیید، مقصد ششم در امارات معتبره شرعى یا عقلى، مقصد هفتم در اصول عملیه و مقصد هشتم در تعارض ادله. خاتمه هم در اجتهاد و تقلید. بسیارى از مباحث که در مقصد اول و دوم امده است، مباحث عقلى‏اند، مثل بحث ضد و ترتب و بحث اجتماع امر و نهى. این دو بحث‏با همه گستردگى جزء مباحث الفاظ شمرده شده‏اند، در حالى که هیچ تناسبى با ان ندارند. و همین‏طور مبحث اجزاء که بحثى عقلى است. بنابراین معقول‏تر ان است که مطالب این بخش (یعنى مباحث الفاظ) به گونه‏اى دیگر تدوین و تبویب شود. ب) پاره‏اى از بحث‏ها در عین این‏که مهم و سرنوشت‏سازند، به صورت استطرادى و در خلال مباحث دیگر مطرح شده‏اند، در حالى که اهمیت ان‏ها اقتضا مى‏کرد بحث‏هاى مستقلى بدان‏ها اختصاص یابد. از جمله مباحث مربوط به ماهیت‏حکم، که با همه اهمیت ان، به صورت پراکنده در این‏جا و ان‏جا بر حسب ضرورت مطرح شده است. ایا عجیب نیست که این بحث مهم (علاوه بر مواضع دیگر) در بحث‏خروج از ابتلاء از مباحث علم اجمالى در اصول عملیه مطرح مى‏شود؟! و همین‏طور بحث‏حسن و قبح عقلى. گرچه بحث‏حسن و قبح، در اصل بحثى کلامى است ولى اصولیان به دنبال نیاز مبرم به ان، مجبور به طرح مباحث مربوط به ان مى شوند، اما غالبا ناقص و شکننده و اشکال‏پذیر. چون عمدتا ان را به نحوى استطرادى مطرح مى‏کنند. گرچه در کتاب‏هاى قدیم‏تر علم اصول مثل «فصول‏» و «هدایة المسترشدین‏» و «تقریرات شیخ انصارى‏» و... فصلى براى ان باز کرده‏اند ولى در کتاب‏هاى متاخرتر چنین نیست. مرحوم اخوند در کفایه بحثى در باب حسن و قبح عقلى ندارد، گرچه در سرتاسر علم اصول بدان استناد مى‏کند. ارى در فوائد ملحق به حاشیه رسائل دو فائده در باب حسن و قبح عقلى و قاعده ملازمه دارد که خالى از تحقیق نیست. (1) کتاب‏هاى مرحوم نائینى (تقریرات) و محقق عراقى هم از ان‏ها خالى است، گرچه فقرات کوتاهى در این مباحث مطرح کرده‏اند. البته مى‏شد که این بحث‏ها در علم کلام به طور مستوفا بحث‏شود و در اصول به نتایج ان‏ها اکتفا گردد، ولى متاسفانه وضع در علم کلام هم چندان رضایت‏بخش نیست و این مباحث نیازمند تحول و اجتهاد جدید است. در هر حال در وضع کنونى که بسیارى از مباحث اصولى (خصوصا بحث «حجیت‏» که ان‏را غالبا به معناى معذریت و منجزیت و منجزیت را به معناى استحقاق عقاب على المخالفة گرفته‏اند) سخت‏به تنقیح مباحث‏حسن و قبح و قضاوت‏هاى ارزشى دیگر نیازمند است، صحیح نیست که این مباحث‏به نحوى منقح و مستقل مطرح نگردند. 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
🔆تحلیل ساختار علم اصول و پیشنهاد ساختاری جدید در علم اصول ✍آیت الله آملی ج) اکنون در مغرب زمین مباحث مفصلى در باب زبان مطرح است هم در زبان شناسى، (Linguistics) و هم در فلسفه زبان، که بخشى از فلسفه تحلیلى است و هم در علم تفسیر متون یا هرمنوتیک، (Hermenutics) گرچه ان بحث‏ها با اهداف دیگرى غیر از هدف‏هاى یک اصولى مطرح مى‏شوند، ولى بالاخره وجوه اشتراک بسیارى دارند. در علم اصول بسیار شایسته است که لاقل اجمال پاره‏اى مباحث کلى مشترک مطرح شود و از اراء جدیدتر اطلاع حاصل گردد ولو این‏که آنها را نپذیریم. مسئله این است که در مباحث الفاظ علم اصول، پژوهش‏هاى بسیار صورت گرفته، و کارهاى مهمى عرضه شده است، ولى متاسفانه در زمان ما این تحقیقات بدون بیان نسبت‏شان با مباحث دیگران عرضه مى‏شوند ولذا در بیرون حوزه‏ها نمى‏دانند که در معارف حوزوى چه مى‏گذرد. آشنایى طلاب جوان که بناى تحقیق عمیق در علم اصول را دارند، با این مباحث، موجب مى‏شود که در مواضعى که احساس مى‏کنند جاى تحقیق تطبیقى هست، کارهاى نویى پدید اورند و این به فعال‏تر شدن دایره تحقیقات حوزوى مى‏انجامد و بدان نشاط خاصى مى‏بخشد و بیرون حوزه‏ها را نیز سیراب مى‏کند و بر تفاهم کلى بین حوزه و دانشگاه هم مى‏افزاید. علاوه بر این‏که در میان مطالب غربیان گاه مطلب قابل قبولى هم یافت مى‏شود که بر غناى بحث‏ها مى‏افزاید. د) پاره‏اى مباحث دخل مستقیمى در فقه ندارند بلکه فقط با چند واسطه مى‏توانند در فهم فقهى مؤثر افتند، ولى به فهم بهتر خود علم اصول کمک مى‏کنند. مثل این مسئله که «ماهیت گزاره‏ها و مسائل اصولى چیست؟» یا «روش‏هاى به کار گرفته شده در علم اصول کدامند؟» بسیار به جاست که این‏گونه مباحث، در مدخل علم اصول گنجانده شود ولو به عنوان مبادى یا فلسفه علماصول، چنان‏که ما اختیار کرده‏ایم. ه) از جمله کاستى‏ها در بحث‏هاى اصولى، عدم طرح مباحث کاربردى ان‏ها در فقه است. گاه طالب علمى چند ماه در بحثى اصولى مثل مشتق یا بحث ضد یا اجتماع امر و نهى معطل مى‏شود، اما از ثمرات و کاربردهاى عینى ان در فقه خبرى ندارد. از تطبیقات فقهى بحث اجتماع امر و نهى فقط مسئله «صلوة در دار غصبى‏» را مى‏داند و در بحث عام و خاص هم «اکرم کل عالم‏» را که تخصیص به «لاتکرم الفساق من العلماء» مى‏خورد! براى این‏کار باید چاره‏اى کرد و در هر بحث، تطبیقات فقهى در حد میسور پاقل به عنوان تمرین‏هاى عملى و کاربردى اصول مطرح کرد و طالبان علم را عملا به وادى اجتهاد کشاند. البته ما مدعى نیستیم در کارى که در پیش روى داریم، چندان این ارزوها را براورده سازیم، این کارى است که باید به کمک جمع صورت گیرد و مدارک اماده‏ترى براى بحث‏ها و تطبیقات فراهم اید. ولى امیدواریم به سوى این هدف گام‏هایى ولو ناچیز برداریم. و) از جمله مطالبى که افزودن ان به علم اصول رایج، مفید به نظر مى‏رسد، بیان کاربردهاى علم اصول در رشته‏هاى دیگر است مثل حقوق یا فلسفه حقوق یا فلسفه زبان و هرمنوتیک و... این نکته با نکته (ج) پیوند خاصى دارند و در واقع مکمل ان است. به نظر مى‏رسد نکات فوق، تدوین جدیدى در علم اصول را طلب مى‏کند. در سال‏هاى اخیر بزرگانى به فکر تنظیم و تبویب جدید و پالایش علم اصول افتاده‏اند که از پیش قراولان این فکر، باید از محقق سترگ شیخ محمدحسین اصفهانى(قده) نام برد که با کتاب الاصول على النهج الحدیث‏شیوه‏اى نو در فن اصول، ابداع نمود که متاسفانه ان کتاب در همان اوایل کار با در رسیدن اجل این مرد بزرگ، ناقص ماند و جهان علم از نواورى‏هاى وى محروم ماند. مرحوم مظفر صاحب کتاب درسى اصول‏الفقه تا حدى شیوه استاد بزرگ‏وارش را دنبال نموده است، ولى اولا: فرق میان ان‏دو بسیار است و ثانیا: این کتاب براى مبتدیان نوشته شده است نه این‏که اخرین تحقیقات اصولى در ان مطرح شده باشد. از بهترین کارهایى که در این مسیر صورت گرفته است، اثر پرارزش محقق بزرگ شهید سید محمد باقر صدر است. حلقات مختلف دروس فى علم الاصول اثرى گرانسنگ با تبویبى تازه است. گرچه مجموع این حلقات براى مبتدیان و محصلان دروس سطح حوزه نگاشته شده است، ولى تبویب جدید ان و نحوه نگارش و ورود و خروج در مباحث، همه سزاوار هرگونه ستایشى است. شهید صدر در درس‏هاى خارج علم اصول به اختصار دوگونه تدوین در علم اصول را پیشنهاد مى‏کند و خود در سیر بحث‏هاى خارج، یکى از ان دو را ترجیح مى‏دهد و در حد مقدور مباحث را بر محور ان‏ها به اتمام مى‏رساند. حضرت ایة الله سیستانى (دام‏ظله) هم تبویب جدیدى در «الرافد» پیشنهاد کرده‏اند که قابل توجه است و در طرح پیشنهادى این جانب تا حدى از این تبویب جدید ایشان استفاده شده است. 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmsnraoofi