🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
هرجا مقاومت کردیم، جواب گرفتیم
به مناسبت روز سوم خرداد،
روز مقاومت، ایثار و پیروزی
✳️ مرور بیانات حضرت آیتالله خامنهای درباره مسئلهی مقاومت در راه حق
🗞 قسمت ششم
◀️ هر جا مقاومت کردیم، جواب گرفتیم
🌺 تجربهی خود ما در جمهوری اسلامی نشان میدهد که مقاومت در مقابل دشمن، جواب میدهد؛
هر جا ما مقاومت کردیم جواب گرفتیم:
در دفاع مقدّس،
در بخشهای گوناگون،
در تحریکات امنیّتی که علیه ما میکردند،
در مسائل اقتصادی.
یک روزی درآمد سالانهی نفت ما در طول سال -که تنها امکان درآمدزایی هم نفت بود- حدود شش میلیارد بود؛ دیگر از این سختی بالاتر؟
البتّه آن وقت جمعیّت کشور خیلی کمتر از حالا بود؛ امّا باز هم پنج میلیارد و شش میلیارد درآمد برای کشور چیزی نبود؛
توانستیم بِایستیم،
مقاومت کردیم،
مردم ایستادند.
خیلی هم سخت نبود، ایستادگی آنچنان سخت هم نبود؛ مقاومت.
خب مقاومت در عرصهی نظامی یک چیز است، در عرصهی اقتصادی یک چیز دیگر است.
در عرصهی اقتصادی مقاومت یعنی...
یعنی ساخت اقتصادی داخل را محکم کردن، پایهریزیها را محکم کردن، با مسائل جدّی برخورد کردن، مسائل را پیگیری کردن.
۱۳۹۸/۲/۲۴
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ #یهود_و_بهائیت
#یهودیان_و_خاندان_باب
یهودیان؛ خاندان باب و تجارت جهانی تریاک
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11632
◀️ قسمت ششم؛
🔶🔸خاندان زن باب
🔹رکنزاده آدمیت درباره پسر حاجحجاب مینویسد:
محمدتقی [متوفی در حوالی سال ۱۳۱۶ ق.] متخلص به سحاب فرزند حاج محمّد مهدی متخلص به حجاب فرزند محمّدتقی فرزند حاج صالح تاجر شیرازی.
در شیراز کسب علم و هنر کرده است و به هندوستان رفته و در بمبئی مدرسهای تأسیس و خود تدریس میکرده است.
شعاع مینویسد اشعار زیاد داشت که از میان رفته است و فرصت میگوید زبان انگلیسی را نزد او آموختهام.
🔹مادرزن باب، حاجیه بیبی، از شوهر دوّم دو پسر و دو دختر داشت.
پسر ارشد، برادر زن بزرگ باب، بهنام حاج میرزا حسن از سوی میرزا حسینعلی نوری به افنان کبیر ملقب شد.
عباس افندی در تذکرة الوفا میکوشد او را عالمی بزرگ جلوه دهد.
گویا همدوره میرزای شیرازی در عتبات بود.
🔹حاج میرزا حسن افنان کبیر (متوفی ۱۳۱۰ ق.)، مانند سایر اعضای خاندان باب، از طریق برادر ناتنیاش، حاجی حجاب که در بمبئی مستقر بود، در مسیر شیراز – بوشهر – بمبئی تجارت میکرد. [۵۱]
🔹مهمترین برادر زن باب، نه حاجی حجاب و حاج میرزا حسن افنان کبیر، که حاج میرزا ابوالقاسم سقاخانهای است.
او، مانند حاج میرزا علی تاجر شیرازی، دایی میانی باب، در بلوای بابیه سهم بزرگ داشت و بیهوده نیست که نوادهاش، شوقی افندی رهبر فرقه بهایی و نوهاش، موقرالدوله از چهرههای مؤثر بر سیاست ایران در سالهای جنگ اوّل جهانی و عضو دولت کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ و از گردانندگان اصلی فرقه بهائی شد.
🔹حاج میرزا ابوالقاسم تاجر شیرازی، معروف به سقاخانهای در سال ۱۳۰۵ ق. فوت کرد و، مانند خواهرش، خدیجه بیگم (زن باب)، در داخل ضریح شاهچراغ (س) دفن شد. [۵۲]
فسایی ذیل «اعیان محله میدان شاه شیراز» درباره او مینویسد:
"و [از] اعیان و اشراف این محله است:
سلاله السادات، فدوه اصحاب، عمده اعیان، حاجی میرزا ابوالقاسم تاجر شیرازی، خلف غفران مآب حاجی میرزا علی تاجر شیرازی [پدر زن علیمحمد باب]. در سال ۱۲۲۶ متولد گشته، عمل تجارت اجدادی [را] اختیار نمود و در هر جایی عاملی برای تجارت فرستاد و مدتی امور تجارتی را به اولاد خود واگذاشته و در خانه عافیت نشسته است.
🔹او را چهار نفر پسر است:
اصالت و نجابت اکتناهان آقا سیدحسین و میرزا ابوالحسن و میرزا محمود و میرزا ابراهیم.
با آنکه در عنفوان جوانیاند به درستکاری و درستگویی مشهور گشته، مایه رواج تجارت تریاک ایران به جانب ممالک چین شدهاند. [۵۳]
🔹دو برادر بزرگتر حاج میرزا ابوالقاسم سقاخانهای، حاج میرزا مهدی تاجر شیرازی (حاجی حجاب) و حاج میرزا حسن تاجر شیرازی (افنان کبیر)، در بمبئی مستقر بودند.
این تجارتخانه، که به سه برادر زن باب تعلق داشت، در پیوند با تجارتخانه سه دایی باب و سایر خویشان «شیرازی» ایشان، مانند نیاکان خاندانهای خلیلی و نمازی و بوشهری، از سال ۱۲۸۸ ق./ ۱۸۷۱ م. صادرکنندگان اصلی تریاک ایران به بنادر چین، از طریق بمبئی؛
و کارگزار کمپانیهای یهودی – پارسی بمبئی، به رهبری دو خاندان ساسون و جیجی بهای بودند.
فسایی درباره ایشان درست گفته که «مایه رواج تجارت تریاک ایران به جانب ممالک چین» شدند.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11705
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
🇮🇷 #وقتی_مهتاب_گم_شد 🇮🇷
◀️ قسمت ۱۲۷م
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11634
فصل دهم
نبرد فاو ۱۸.
هلیکوپتر هم از بالا شلیک میکرد
ناوچههای دشمن هم از سمت خدیج فارس و خورعبدالله جاده ساحلی فاو امالقصر را زیر آتش گرفته بودند
از میان آن همه جهنم آتش رد شدیم و رسیدیم به پیشانی جاده
جبههای به عرض ۸ متر که چپ و راست آن باتلاق بود
تانکهای دشمن نمیتوانستند مثل جاده "فاو-بصره" ما را دور بزنند
این مزیت برای ما یک اشکال هم داشت؛ ما نمیتوانستیم در تمام دشت پراکنده شویم
متراکم شده بودیم پشت آن جاده ۸ متری و آنجا هم یکریز گلوله میبارید
بچهها جان پناهی درست نداشتند
هرکه به آن نقطه میرسید طی چند دقیقه تیر یا ترکش میخورد
در این هنگامه آتش و انفجار یک لودر از عقب آمد
در وهم و خیال هم نمیگنجید؛
در نقطهای که اگر یک بند انگشت بالا میرفت صد تیر به سمت آن میآمد، یک شیرمرد با لودر آهنی، با ناخن لودر روی آسفالت چنگ بیندازد و خاک را زیر و رو کند
اما لودرچی آمد و کرد
طی چند دقیقه؛ زیر آتش، یک خاکریز کوتاه به عرض جاده کشیده شد
این خاکریز تمام امید بچهها برای مقابله با تانکهایی بود که از دور میآمدند
کار خاکریز که تمام شد، یک تیر مستقیم تانک وسط اطاقش نشست
راننده با لودر کنار جاده ماندند
تانکها به ستون میآمدند
حضور علیآقا و حسن ترک به نیروهای در خط که فرماندهشان مجروح شده بود، انرژی تازهای داد
علیآقا گفت: "خوشلفظ! تو برگرد عقب؛ پیش حاجمهدی کیانی"
نمیخواستم برگردم اما جای مجادله نبود
از خط جدا نشده بودم که چشمم به یک شهید افتاد
جمشید بود!
جمشید اصلیان!
دوست قدیمی و همرزم محکم و بااخلاصی که زمزمهی "والعادیات" او در گشت مهران همواره در گوشم مانده است
به پشت افتاده بود
از سینهاش پردههای آلومینیومی موشک آرپیجی بیرون زده بود
موشک عمل نکرده ولی سینه او را شکافته بود
دور و برش چند نفر از گردان حضرت علیاکبر علیهالسلام افتاده بودند
برگشتم
برادرم جعفر با بچههای تخریب نشکر برای برش جاده میآمد
شانس آوردم که موتور زیر باران خمپارهها سالم مانده بود
پشت موتور نشستم و گاز دادم
هنوز بیشتر از یک کیلومتر از خط دور نشده بودم که هلیکوپتری وسط آسمان پیدا شد
گویی همه را زده بود و حالا فقط من مانده بودم
راکتها از زیر هلیکوپتر رها میشد و به سمت جاده میآمد
صحنههایی مثل فیلمهای سینمایی بود
هلیکوپتر دنبالم میکرد و من ویراژ میدادم و فرار میکردم
موشکها هم از کنارم رد میشدند
آنقدر سریع آمدم که نزدیک سنگر فرماندهی موتور را نایستاده و به حالت روشن پرتاب کردم
دم سنگر بودم که راکتی روی آن فرود آمد و آتش گرفت
داخل سنگر مصیب مجیدی کنار فرمانده لشگر نشسته بود
گفتم برو موتور را تحویل بگیر
مصیب نگاهی به قیافه پر از گرد و خاک من انداخت و گفت:
"حالا توی این گیر و دار؛ کی موتور خواسته!؟"
گفتم:
"شاید خواستی یک وقت بروی خط پیش علیآقا"
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11712
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ مستند #برنامه_شیطان
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11636
🎯 قسمت پنجم: باور شیطانی
🔹 سریال مستند #برنامه_شیطان با موضوع «بررسی حرکت نظاممند جبههٔ باطل با محوریت صهیونیسم جهانی و مبانی پروتکلهای دانشوران صهیون» تهیه شده است.
🔹 این سریال با نگاهی کلان و استراتژیک به جریان #جبهه_باطل و اصیلترین ایادی حزبالشیطان یعنی #صهیونیسم-جهانی، بندهای کلیدی #پروتکلهای_صهیون را بررسی میکند؛
پروتکلهایی که حاکی از یک برنامهٔ مرموز و شیطانی برای جهان است.
🔹 بررسی صریح و بیپرده از این جریان منسجم شیطانی بهمنظور #دشمنشناسی عمیقتر و نیز تنوع عناوین و موضوعات، همراه با رویکرد قرآنی و غلبهٔ جریان حق و نابودی جبههٔ باطل از دیگر خصوصیات این مستند است.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11714
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#یهود_و_صهیونیسم
#اسرار_خونبار_کنیسه_شیطان
◀️ قسمت پنجم
🔶🔸«شما از تبار پدرتان شیطان هستید»
🔹متأسفانه امروز دریافتهام که در واقع بیشتر یهودیان فریب اکاذیب کنیسه شیطان را خوردهاند.
تکبر ملی و نژادی بیگانهستیزانهی آنان، بر خیل بسیاری از یهودیان غلبه کرده است.
یهودیان سکولار، یهودیان مذهبی و یهودیان اشکنازی و سفاردی، به یک اندازه در این دام افتادهاند.
🔹اعتقاد به نظریات کذب حاخامی به شکل مفسدهانگیزی از لحاظ نژادی کتب مقدس یهودیت، تلمود و تفاسیر کابالا (۱۰) را به انحراف کشانده است؛
آنانی که خود را یهودی میدانند؛ غالباً شیفتهی آن هستند تا در مقایسه با اطرافیان خود- یعنی غیریهودیان- خود را باهوشتر، شایستهتر، مذهبیتر و الهیتر بپندارند.
🔹این یهودیان ممکن است از طرح و نقشههای شنیع یهودیان اهریمنی و شبتایی (۱۱) کنیسه شیطان مطلع باشند یا حتی هیچ شناختی از این دسیسهها نداشته باشند؛
با وجود این، آنان با چربزبانی فریب خوردهاند؛
از این رو در پرتو برتری خیالی نژادی و نسبی خود به کناری نشستهاند و در ناز و نعمت زندگی میکنند.
🔹آنان همچنین به نقشههای امپریالیستی سلاخان سردمدار حکومت فاشیستی اسرائیل تن میدهند.
آنان اعتقاد دارند وقتی حاخامهایشان میگویند که آنان برگزیدگان خداوند هستند، تقدیر بر آن است تا بر دنیا حکومت کنند و تمام ثروتهای آن را به دست آورند.
آنان مبالغی را در اختیار سیاستمداران میگذارند و پولهایی را در جهت پیشبرد آرمانهای یهودی صرف میکنند که پیآمد آن برای اعراب و فلسطینیان فلکزده، خشونت و خونریزی است.
🔹از همهی اینها گذشته، اعراب مردمانی حقیر و پست تلقی میشوند.
بسیاری از حاخامها با شور و شوق، اعراب و دیگر غیریهودیان را در زمرهی حشرات و در بهترین حالت، گوییم (احشام) طبقهبندی میکنند که تقدیر آنان تبدیل شدن به تودهای از پِهِن تاریخ است؛ «زنده باد نژاد برتر، یهود»!
🔹حقیقت امر آن است که همهی یهودیان، چنین دیدگاههای منحطی را ابراز نمیکنند.
با این حال، بسیاری از یهودیان در اینباره سکوت اختیار میکنند.
آنان در باطن تشنهی چربزبانیهای حاخامی و تلمودی هستند که بر روی دل و جانشان تلنبار شده است.
از این گذشته آنان میدانند که از یهودی بودن خود میتوانند کمال استفاده را بکنند؛
به همین دلیل هیچ اقدامی در جهت جلوگیری از پیشروی اهداف کنیسه شیطان انجام نمیدهند.
🔹در واقع آنان با سکوت خود در این جریان مشارکت دارند.
ترک فعل و ارتکاب، دو مورد همسان هستند.
عدم تصمیمگیری در جهت انجام امری درست، در واقع تصمیمگیری در جهت انجام امری نادرست است.
🔹همیشه اینطور بوده که مسامحهی بزدلانهی «اکثریت خاموش»، به اقلیت حاکم، قدرت و صلاحیت میدهد.
هرکسی که میگوید «من یهودی هستم»؛
و از لحاظ نژادی نسبت به این مسئله به صورت تعصبآمیز و مرتجعانه برخورد میکند
و معمولاً تبار نژادی (یهودی) خود را نسبت به دیگران ارجح میداند
و در قبال غیریهودیان (گوییم) به اصطلاح پست تبعیض بدرفتاری میکند؛
در ارتکاب جرایم شیطانی مقصر است.
🔹چنین وضعیتی به خصوص در قبال صهیونیستها دلالت دارد و این مردمان به خاطر عضویت و حمایت از کنیسه شیطان مقصر هستند.
این گروه شامل بانکداران، رؤسای کل شرکتها، مربیان، معلمان، چهرههای رادیویی- تلویزیونی و همهی آنهایی است که خود را یهودی میدانند.
🔗 ادامه دارد ...
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#خوندلی_که_لعل_شد؛
کتاب خاطرات رهبر انقلاب
حضرت آیتالله العظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی)
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11579
◀️ قسمت سیویکم؛
📒 فصل ششم: سایهی خورشید ۱.
🔶🔸روزهای نخست نهضت
برخی که کاری پیدا نمیکردند در منزل امام آرام و قرار مییافتند
لذا اتاقهای منزل امام پر بود از طلاب، حتی اگر امام نیز در میانشان حضور نداشت
طلاب پیرامون امور مختلف علمی و سیاسی به بحث و گفتوگو با هم میپرداختند
گاهی حاجآقا مصطفی فرزند امام نیز در بحثشان شرکت میکرد
افراد غیرطلبه هم در اوقات نماز به خانه امام میآمدند تا با ایشان نماز بخوانند و در مجالس روضه امام حسین علیهالسلام در خانه ایشان نیز شرکت میکردند
بیوت سایر مراجعی که در نهضت شرکت داشتند مانند بیت آقای گلپایگانی، آقای مرعشینجفی و آقای شریعتمداری نیز همینگونه بود؛ اما محور و شخصیت برجسته و جدی این میدان شخص امام بود
ایشان تنها متکی به خود بود و به هیچکس اتکاء نداشت؛ حال آنکه دیگران متکی به ایشان بودند
من متصدی وظایف و ماموریتهای بسیاری بودم؛ از جمله:
-- تکثیر اعلامیههای امام با همراهی تعدادی از دوستان در منزل آقاسیدجعفر شبیری و سپس تحویل آنها به گروه دیگری از دوستان برای توزیع
-- تکثیر اعلامیههایی که از سوی افراد و شخصیتهای سیاسی منتشر میشد.
هر اعلامیهای که به دست ما میرسید و برای انتشار مناسب بود، تکثیر و توزیع میکردیم.
-- نوشتن اعلامیههایی با امضاهایی که جنبه کلی داشت. مانند: "گروهی از علما" یا "گروهی از طلاب" چون این اعلامیهها امضاکنندگان مشخصی نداشت از لحن شدید و تندی برخوردار بود.
-- مشاوره دادن به امام در مسائل مختلف؛ یکی از مواردی که اکنون در این زمینه به یاد میآورم این بود که به اتفاق برادرم سیدمحمد و شیخعلی حیدری -یکی از شهدای حزب جمهوری اسلامی- و شیخ حسین ابراهیمی دینانی -استاد فلسفه در حال حاضر- به بیت امام رفتیم و به ایشان پیشنهاد دادیم که اعلامیه مناسبی برای توزیع در موسم حج صادر کنند.
به یاد دارم که امام از این ابتکار عمل ما ابراز خوشحالی کردند و گفتند من آن را آماده کردهام
-- گاهی نقش رابط میان امام و دیگر علما را ایفا میکردم. از جمله امام یک بار مرا نزد آقای میلانی و قمی در مشهد فرستادند تا یک پیام شفاهی متضمن سه مطلب مهم را به آنها برسانم.
هم مطلب مشترک میان آنها و بقیه علما و هم مطلب مخصوص خود آنها.
پیام مشترک حاوی این مطلب بود که اسرائیل بر همه امور دولت ایران و تمامی مقدرات کشور تسلط یافته و در جهت نابودی دین و علمای ایران تلاش میکند.
مطلب مخصوص به آن دو نیز این بود که لازم است همه وعّاظ از روز هفتم محرم به افشاگری علیه رژیم و جنایات آن در مدرسه فیضیه بپردازند و هیئتهای عزاداری هم از روز تاسوعا افشاگری را آغاز کنند.
با حاج آقا مصطفی خمینی دوستی صمیمانهای داشتم
او هم از جایگاه ما در نزد امام و نقشمان در نهضت اسلامی آگاه بود
وجود این رابطه در تسهیل تحرکات ما در نهضت موثر بود
به یاد دارم که آقای هاشمی رفسنجانی مامور گردآوری اخبار بود
امام به او ۲۰۰ تومان داده بودند و با آن پول یک رادیوی بزرگ برای گوش کردن به اخبار و مطلع ساختن امام از آن خریده بود
این رادیو شاید حالا هم موجود باشد
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11719
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee