eitaa logo
سالن مطالعه
196 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
963 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
14020424_43632_128k.mp3
979.2K
💐 رهبر انقلاب: اولویّت حوزه‌ها تبلیغ است. در همه‌ی دوره‌ها این‌جور بوده امّا در دوره‌ی ما بالخصوص این اهمّیّت مضاعف است... هم از جهت اینکه در نظام اسلامی پایه و قوام نظام، مردمند، ایمان مردم است و اگر چنانچه ایمان مردم نباشد، نظام نخواهد بود... ثانیاً از این جهت که دوره، دوره‌ی تطوّر علمی است. امروز انواع و اقسام شیوه‌های پراکندن پیام وجود دارد که در گذشته حتّی فکرش را هم نمی‌کردند؛ از تلویزیون و ماهواره بگیرید تا اینترنت و پسااینترنت؛ این چیزهای جدیدی که پیش آمده، هوش مصنوعی و امثال این‌ها. حالا چیزهای دیگر هم در راه است. خب، با یک‌ چنین شرایطی، با یک‌ چنین وضعیّتی که در دست دشمن شمشیرهای آخته‌ی برّانِ خون‌ریز وجود دارد، ما چه ‌کار می‌خواهیم بکنیم؟ تبلیغ، اینجا اهمّیّتِ مضاعف پیدا می‌کند. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13075 ◀️ قسمت چهارم؛ 🔹اگر لاسمح‌الله(۱۸) استحاله‌ی فرهنگی پیش بیاید، درست کردنش، جبران کردنش دیگر کار یک‌ ذرّه و دو ذرّه نیست. امام در یک مواردی مکرّر می‌فرمودند که اگر چنین اتّفاقی بیفتد، اسلام یک سیلی‌ای خواهد خورد که تا سال‌های متمادی اثرش بر روی او باقی خواهد ماند؛(۱۹) قضیّه این است. 🔹اگر چنانچه ما غفلت بکنیم این پیش می‌آید. اگر غفلت بکنیم، از گناهان بزرگ قبح‌زدایی می‌شود، از کبائر قبح‌زدایی می‌شود، عادی می‌شود. می‌بینید که در غرب شده؛ در غرب همین‌طور قدم به قدم دارند پیش می‌روند. آدم دوست ندارد تعبیرات رایج این‌ها را تکرار بکند، یعنی واقعاً شأن حرف زدن انسان و زبان انسان بالاتر از این است که این‌ها را تکرار کند؛ امّا هست دیگر. اگر تبلیغ را دستِ‌کم بگیریم، این‌ها دامن جامعه‌ی ما را خواهد گرفت. خب، حالا این مطالبی بود که عرض کردم؛ این ذهنیّاتی که عرض شد، مسلّمات است، جای تردید در این‌ها نیست؛ لکن حالا برای این‌که یک مقداری بحث را کاربردی‌تر بکنیم، چند نکته را من یادداشت کرده‌ام که عرض بکنم. 🔶🔸اوّلین نکته در تبلیغ، شناخت مخاطب است. اگر ما بخواهیم درست تبلیغ بکنیم باید مخاطب خودمان را بشناسیم. حالا مِن‌باب مثال عرض بکنیم که امروز سطح آگاهی عمومی ــ جوان و غیر جوان ــ با گذشته قابل مقایسه نیست؛ واقعاً قابل مقایسه نیست. 🔹تقریباً همه‌ی عمر تبلیغی بنده ــ شصت سال، بیشتر ــ با جوان‌ها گذشته؛ من از دوره‌ی جوانی در مشهد، جلسات داشتم که جوان‌ها می‌آمدند، دانشگاهی‌ها می‌آمدند، دانشجوها می‌آمدند، دانش‌آموزهای دبیرستان [می‌آمدند]. آن روز هم فکر بچّه‌ها خوب بود، جوان‌ها خوش‌فکر بودند امّا با امروز قابل مقایسه نبود؛ سطح فکر بالا رفته. 🔹تبلیغ بدون توجّه به این واقعیّت خنثیٰ خواهد شد؛ باید بدانیم طرف مقابل‌مان در چه مرحله‌ی فکری قرار دارد تا محتوا را، مادّه را و صورت را ــ هیئت را ــ بر طبق نیاز او تنظیم کنیم؛ بدون این فایده‌ای ندارد. 🔹علاوه بر این‌که سطح فکر جوان ما، نوجوان ما، مخاطب ما، بالا رفته، یک آفتی هم وجود دارد و آن اینکه در این آشفته‌بازار صداهای مختلفِ فضای مجازی و تکثّر رسانه‌ای که وجود دارد، در این صداهای گوناگون، یک صدا در انزوا قرار گرفته و آن، صدای انتقال معارفِ نسلی و خانوادگی است. پدرها، مادرها خیلی چیزها را به بچّه‌های‌شان یاد می‌دادند؛ خیلی از این مردم ما، یعنی شاید بشود گفت اکثر [آن‌ها]، معلومات دینی‌شان، دانسته‌های دینی‌شان، از زبان و رفتار پدر و مادر به این‌ها منتقل شده بود؛ این صدا امروز ضعیف شده؛ در این غوغای تکثّر رسانه‌ای این صدا ضعیف شده؛ این هم یک نکته است که مخاطب ما، هم مخاطب بسیاری از حرف‌ها است، هم انواع و اقسام مطالب به ذهن او رجوع می‌کند، هم از این طرف دچار مشکل است. 🔹سابق ما نصیحت می‌کردیم جوان‌ها را و برحذر می‌داشتیم از رفیق بد، مصاحب بد؛ حالا مصاحب بد داخل جیبش است، صفحه‌ی مصاحبِ بد جلوی چشمش است، همه چیز در آن هست. 🔹این مخاطب را بشناسید. اگر چنانچه ما موادّ تبلیغی‌مان و شیوه‌ی تبلیغ‌مان متناسب با این وضعیّت مخاطب نباشد، ناموفّق خواهیم بود. این نکته‌ی اوّل. 🔹احتمال دارد که یکی از مصادیق یا یکی از معانی این آیه‌ی شریفه‌ی؛ «وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا بِلِسانِ قَومِه‌‌»(۲۰) همین باشد. این‌که حالا مثلاً اگر برای مردم ترک‌زبان پیغمبری فرستادند او بایست ترک‌زبان باشد، خب این‌که بدیهی است، بدون این که معنی ندارد؛ احتمال می‌دهم که این «ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا بِلِسانِ قَومِه» یعنی با همان ترکیب فکری و ذهنیِ قوم باید حرف بزند، صحبت کند، تبیین کند. حالا این نکته‌ی اوّل. پس نکته‌ی اوّل شد شناخت مخاطب. 🔶🔸نکته‌ی دوّم اینکه؛ تبلیغ صرفاً پاسخگویی به شبهه نیست، موضع دفاعی نیست؛ این‌جور نیست که ما خیال کنیم بنشینیم ببینیم چه شبهه‌ای وجود دارد، پیشگیری کنیم از آن شبهه، یا پاسخ بدهیم به آن شبهه؛ 🔹خب بله، این کار که واجب است، لازم است امّا فقط این نیست؛ طرفِ مقابل مبانی فکری دارد، باید به آن حمله کرد؛ طرفِ مقابل حرف دارد، فکر دارد، منطق دارد؛ مبانیِ این منطق، مبانیِ غلطی است؛ ما باید این‌ها را بشناسیم. 🔹در تبلیغ، موضع تهاجم لازم است. اگر چنانچه این موضع تهاجمی به معنای واقعی کلمه بخواهد تحقّق پیدا کند، لازمه‌اش شناخت صحنه است؛ یعنی شما باید بدانید که وقتی با انبوه شبهه در ذهن جوان‌ها مواجه می‌شوید، با چه کسی طرفید؛ ما با چه کسی طرفیم؟ 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13158 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ پرونده‌ی؛ ✳️ مقدمه؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12941 ✳️ هژمونی بانک‌واره‌ها و آغاز دلار https://eitaa.com/salonemotalee/12978 ✳️ نقش شبکه بانکداران بزرگ در جنگ‌ جهانی اول و تشکیل اسرائیل https://eitaa.com/salonemotalee/13033
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13077 قسمت ششم: ✳️ نقش شبکه بانکداران بزرگ در جنگ‌ جهانی اول و تشکیل اسرائیل ۳. 🔶🔸سیر تشکیل بانک‌های مرکزی آمریکا قبل از «فدرال رزرو»؛ ۱۷۹۱ تا ۱۹۱۳ 🔹به این ترتیب بیش از ۱۲۰ سال مبارزه‌ی روچیلدها با دولت‌ها و مردم آمریکا برای تأسیس این نهاد خاص به بار نشست و این خانواده با فراز و نشیب فراوان و با جنگیدن با چند نسل از رؤسای جمهور آمریکا، و پس از اخذ مجوز موقّت چند بانک مرکزی، موفق شدند نهایتاً مجوز دائمی فدرال رزرو را دریافت کنند. 🔹اما نمی‌شد سرمایه‌داران و متموّلان آمریکایی را نادیده گرفت، لذا بعد از این تاریخ، طی پروسه‌ای بخشی از این بانک به گروهی از این بانکداران آمریکایی واگذار شد. 🔹اندرو کارینگتن هیچکاک در کتابش می‌نویسد: «در پی تصویب حکم تأسیس بانک فدرال رزور در ۲۳ دسامبر، «چارلز لیندبرگ» (۲۶) نماینده‌ کنگره آمریکا گفت: این حکم بزرگترین امتیاز انحصاری روی زمین را ایجاد خواهد کرد. زمانی که رئیس‌جمهور این لایحه را امضا می‌کند، یعنی به دولت نامرئی قدرت پول مشروعیت می‌بخشد … این لایحه‌ بانکی و پولی، بزرگترین جرم و جنایت این سالیان را مرتکب خواهد شد.» (۲۷) 🔶🔸سه بهره‌برداری شبکه بانکداران از جنگ اول جهانی 🔹تنها ۷ ماه پس از صدور مجوز فدرال رزرو، در سال ۱۹۱۴م/۱۲۹۳ش جنگ اول جهانی آغاز می‌شود؛ 🔹گفتیم که حاصل این جنگ برای این خانواده سه مزیّت اساسی؛ «ایجاد بدهی برای طرفین درگیری»، «گرفتن موافقتنامه رسمی از انگلستان برای تشکیل سرزمین اسرائیل»، و «نابود کردن پوند استرلینگ بریتانیا و جایگزینی آن با دلار» بوده است. 🔶🔸پیمان‌نامه اسرائیل 🔹تحولات جنگ اول جهانی توسط خانواده روچیلدها به‌گونه‌ای مدیریت شد که سرزمین فلسطین توسط انگلستان به آن‌ها واگذار شود. به این ترتیب که: آلمان در سال ۱۹۱۶م/۱۲۹۴ش با وجود این‌که دست برتر داشت، به انگلستان اعلام آتش‌بس کرد. سپس «لوئیس براندیس» (۲۸) قاضی یهودی دیوان عالی آمریکا هیئتی را به انگلستان فرستاد تا با این کشور معامله‌ای کند؛ آنها اعلام کردند در ازای اعطای فلسطین به یهودیان به رهبری روچیلدها، به نفع انگلستان در برابر آلمان وارد جنگ خواهند شد. 🔹«وودرو ویلسون» (۲۹) که در این سال با شعار «فردی را دوباره انتخاب کنید که فرزندان‌تان را درگیر جنگ نخواهد کرد» به ریاست‌جمهوری انتخاب شده، تحت فشار قاضی دیوان عالی، لوئیس براندیس، در ششم آوریل ۱۹۱۷م/۱۲۹۵ش به نفع انگلستان وارد جنگ می‌شود. 🔹در برابر این اقدام، وزیرخارجه‌ یهودی انگلستان، «آرتور جیمز بالفور» (۳۰) پیش‌نویس سندی را تهیه می‌کند که در افواه به «بیانیه بالفور» مشهور است. متن بیانیه که خطاب به «لرد روچیلد عزیز» (۳۱) تهیه شده به این شرح است: «وزارت خارجه دوم نوامبر ۱۹۱۷ لُرد روچیلد عزیز بسیار خرسندم که از طرف حکومت اعلی‌حضرت، بیانیه‌ی مزبور را به نشانه‌ی حمایت از آرمان‌های یهودی صهیونیستی به شما ابلاغ نمایم. این بیانیه تسلیم کابینه گشته و از سوی اعضا به تصویب رسیده است. دولت اعلی‌حضرت از تأسیس وطنی برای مردمان یهودی در فلسطین حمایت می‌کند و نهایت تلاش خود را به‌کار می‌بندد تا تحقق این هدف را تسهیل نماید. این مسأله کاملاً مفهوم است که هیچ اقدامی در جهت تضعیف حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیریهودی موجود در فلسطین یا حقوق و جایگاه سیاسی یهودیان در هیچ کشور دیگری صورت نخواهد گرفت. ممنون خواهم شد اگر این بیانیه را به اطلاع فدراسیون صهیونیسم برسانید. ارادتمند شما؛ آرتور جیمز بالفور» 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13160 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 🇮🇷 🇮🇷 ◀️ قسمت ۱۶۱م قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13081 📒 فصل دوازدهم 🔶🔸پاره‌های تنم در شلمچه ۱۰. دنبال یک وسیله بودیم که به ابوشانک برگردیم هیچ خودرو یا موتوری از سنگینی آتش دشمن جرات ایستادن نداشت یک کمپرسی توجهم را جلب کرد به سمتش رفتم ولی ای‌کاش نمی‌رفتم و آن صحنه را نمی‌دیدم آن طرف کمپرسی یک لودر با بیل شهدا را برمی‌داشت و داخل کمپرسی می‌ریخت حتماً نیرویی نبود که آنها را تخلیه کند اگر بود باران آتش این فرصت را از آنها می‌گرفت وقتی به ابوشانک رسیدیم حال حضرت زینب در شام غریبان برایم تداعی شد اگر در مرحله اول عملیات ۱۲۰ نفر رفتیم و ۴۵ نفر برگشتیم؛ این بار از ۱۲۰ نفر فقط ۹ نفر مانده بودیم آنقدر دلم تنگ شده بود که حتی گریه هم نمی‌کردم بغضی گلوگیر راه نفسم را بسته بود حیرت و بهت بر جانم مستولی شده بود و بقیه هم مثل من بودند چند نفری از گروهان دوم هم برگشتند، اما نه حال دعا بود و نه سفره وحدت تصویر حنابندان بچه‌ها در شب عزیمت یکی‌یکی مقابل چشمم آمد تک‌تک آن‌ها پاره‌های تن من بودند که پیکرهای‌شان در خط مانده بود یاد سهرابی و بهادربیگی که افتادم سر به نخلستان گذاشتم تنها میان نخل‌ها بلندبلند گریستم بمباران بی‌سابقه شهرها همزمان با عملیات کربلای ۵ آغاز شده بود دشمن برای شکستن اراده مردم و ایجاد تشویش و نگرانی در میان رزمندگان دیوانه‌وار همدان را بمباران می‌کرد هر روز خبر می‌رسید که بسیاری از مردم به کوه و بیابان پناه برده‌اند و آنها که مانده‌اند روزی دوسه بار بمباران می‌شوند برای من از دست دادن بیشتر نیروهایم در مرحله دوم عملیات کربلای ۵ به قدری سنگین بود که هیچ خبری از خانواده نمی‌گرفتم فقط دلم خوش بود که جعفر در کنار آن‌هاست چند روز بعد از طرف فرماندهی دستور آمد که برای سازماندهی جذب نیروی جدید می‌توانیم به همدان برویم چندان تمایلی به رفتن نداشتم اما علاءالدین حبیبی و حاجی‌مختاران از تدارکات آمدند و گفتند: "علی! در همدان شایعه شده که همه نیروهای گردان ۱۵۴ شهید شده‌اند!خوب است سری به خانه بزنی." وقتی به خانه رفتم خوشحال شدم که خانواده شهر را ترک نکرده‌اند با اینکه شایعه بود من هم جز شهدای گردان هستم اما مادرم باور نکرده بود او به جعفر گفته بود می‌دانم علی همین روزها می‌آید یک روز در همدان بودیم که شهر دو مرتبه بمباران شد شرایط حتی برای سرکشی به خانواده شهدا فراهم نبود لذا به پیشنهاد حاجی‌مختاران و علاءالدین حبیبی برای سرکشی به مجروحان به شهرهای اصفهان و شیراز و یزد رفتیم حاجی‌مختاران هنوز عزادار محمد بود کمتر از ۴۰ روز از شهادت پسرش می‌گذشت ولی می‌خواست روحیه خراب مرا احیا کند: "چقدر توی سپاه نان و سیب زمینی بخوریم؟! برویم یک چلوکبابی دلی از عزا در بیاوریم ." پرسیدم: "به چه حساب؟!" گفت: "خیرات برای پسرم محمد." بعد از دیدن مجروحان یک راست از شیراز عازم جنوب شدیم و به پادگان شهید مدنی دزفول رفتیم تا آمدن نیروهای جدید فرصت مناسبی بود که از شر خونابه و عفونت دستم خلاص شوم صبح و بعدازظهر پنیسیلین می‌زدم تا حسابی چرک‌ها خشک شد حالا فقط یک انگشت نیم بند داشتم که با آن می‌شد ماشه تفنگ را چکاند چند روز بعد؛ ۱۰ اتوبوس پر از نیرو آمد شوروحال و جنب‌وجوش باز به تن مرده پادگان برگشت عباس علافچی هم همراه آن‌ها بود فرمانده گردان ما حاج رضا زرگری با تنی زخمی دوباره علم فرماندهی گردان را بر دوش گرفت با ساختار جدید عباس، فرمانده یک گروهان شد و من فرمانده گروهان دیگر و محمد جهانی به جای عباس معاون من شد 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13163 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
مستند «»، جامع‌ترین مستند یهود و صهیونیسم‌شناسی
28.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ مستند قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13083 🎯 قسمت سی‌وهفتم؛ دهکدهٔ فرهنگی دهکدهٔ جهانی در مقابل جامعهٔ آرمانی مهدوی! 🔹 سریال مستند با موضوع «بررسی حرکت نظام‌مند جبههٔ باطل با محوریت صهیونیسم جهانی و مبانی پروتکل‌های دانشوران صهیون» تهیه شده است. 🔹 این سریال با نگاهی کلان و استراتژیک به جریان و اصیل‌ترین ایادی حزب‌الشیطان یعنی -جهانی، بندهای کلیدی را بررسی می‌کند؛ پروتکل‌هایی که حاکی از یک برنامهٔ مرموز و شیطانی برای جهان است. 🔹 بررسی صریح و بی‌پرده از این جریان منسجم شیطانی به‌منظور عمیق‌تر و نیز تنوع عناوین و موضوعات، همراه با رویکرد قرآنی و غلبهٔ جریان حق و نابودی جبههٔ باطل از دیگر خصوصیات این مستند است. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13165 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 تحریف اسلام و اسرائیلیات قسمت قبل؛ مقاله دوم: دو دیدگاه در مورد ذبیح ابراهیم علیه‌السلام در سنّت اسلامی ◀️ قسمت دهم؛ 🔶🔸شواهدی بر ذبیح بودن حضرت اسماعیل علیه‌السلام ۳. 🔹برخی یهودیان در مقام پاسخ از این اشکال که چرا خداوند اسحاق را تنها فرزند معرفی کرده است، در حالی‌که اسماعیل از او بزرگ‌تر بوده، گفته‌اند: این مسئله یا به این جهت است که در زمان امر به ذبح، اسماعیل (ع) در مکه بوده است و یا از این باب است که اسحاق (ع) تنها فرزند برای مادرش بوده و ساره جز او فرزندی را نداشته است. (۴۴) 🔹امّا گذشته از این دو دلیل، که ضعف آنها به‌وضوح برای انسان محقق آشکار است، (۴۵) دیدگاه رایج یهودیت و برخی مسیحیان متأخر آن است که اساساً صدق عنوان پسر بر اسماعیل مجازی است؛ چراکه مادر وی کنیز بوده است و عنوان «پسر» حقیقتاً بر فرزندی اطلاق می‌شود که تولد یافته از همسر شرعی و قانونی انسان باشد. در مورد ابراهیم نیز همه قبول دارند که ساره تنها همسر شرعی و قانونی او بوده است. ار این‌رو، اسحاق را به‌معنای درست کلمه باید تنها پسر او به حساب آورد. 🔹به هر حال، تمامی این توجیهات زمانی کارگر خواهد بود که احتمال محرّف بودن این فقرات و دستبرد در این قسمت از تورات دفع شود. احتمالی که از سوی برخی قرائن و شواهد تقویت می‌شود. 🔹به‌عنوان مثال، می‌توان به پژوهشی که در همین زمینه صورت گرفته اشاره کرد. در کتابی با عنوان «تنها پیشکش برای قربانی؛ اسماعیل یا اسحاق» تحقیق مفصّلی در مورد فقرات اولیه باب ۲۲ از سِفر پیدایش، که به جریان ذبح فرزند ابراهیم (ع) پرداخته، صورت گرفته؛ و مؤلفان در پایان با تأکید بر ایجاد تغییر در این داستان و ارائه‌ی شواهدی در این زمینه، بیان می‌کنند که نویسنده‌ی این فقرات: «که یک نویسنده‌ی متعهّد و یک معلّم برجسته بوده، از آنجا که می‌بیند هیچ‌یک از داستان‌های قدیمی به‌نحو کافی رسا نیستند، با آزادی کامل همّت خود را برای تغییر داستان به کار بسته و در عین حال، این کار خود را در عالی‌ترین مفهوم، کاری دینی تلقّی می‌کرده است.» (۴۶) 🔹همچنین در باب ۴۴ انجیل برنابا، که علی‌رغم تولد از بطن و متن مسیحیت اولیه و انتساب به یکی از معاصران عیسی (ع) مورد نفی مسیحیت کنونی قرار دارد، آمده است: "وقتی شاگردان از عیسی (ع) در مورد گزارش تورات از عهد خداوند با اسحاق (ع) سؤال کردند، در حالی که عهد با اسماعیل (ع) برقرار شده بود، ایشان پاسخ می‌دهد که؛ «آنچه نوشته شده همین است، لیکن نه موسی نوشته و نه یشوع، بلکه أحبار ما نوشته‌اند. آنان که نمی‌ترسند از خدا». آن‌گاه به‌عنوان شاهدی برای تحریف در تورات به مسئله‌ی قربانی ابراهیم (ع) اشاره کرده، می‌فرمایند: «پس خدا با ابراهیم (ع) به سخن درآمد و فرمود: بگیر اولین زاده‌ی خود را و بر کوه بر شو تا پیش کنی او را به قربانی. پس چگونه اسحاق اوّلین زاده می‌شود؟ و حال آن‌که وقتی او زاده شد، اسماعیل هفت ساله بود! پس آن‌گاه شاگردان گفتند: به‌درستی که خدعه‌ی فقها هر آیینه آشکار است.» (۴۷) 🔹با لحاظ این فقرات از تورات می‌توان نتیجه گرفت که، فرزند قربانی تنها فرزند ابراهیم (ع) در زمان ذبح بوده است. از این‌رو، با نام اسماعیل (ع) تطابق دارد و این گزارش تاریخی خود می‌تواند شاهدی برای پی‌بردن به نام ذبیح ابراهیم (ع) در جریان ذبح باشد. 🔶🔸نتیجه‌گیری 🔹اگرچه امروزه نام اسماعیل (ع) به‌عنوان ذبیح حضرت ابراهیم (ع) در حافظه‌ی جمع بسیاری از مسلمانان تثبت شده؛ امّا تعیین نام ذبیح در سنّت اسلامی دیدگاه‌های مختلفی را به سوی خود جلب کرده و از همان صدر اسلام به‌جهت اجمال موجود در آیات سوره‌ی صافات برخی از مفسّران هم‌نوا با تورات، اسحاق (ع) را ذبیح‌الله دانسته‌اند. 🔹این در حالی است که، امامان معصوم (ع) در همه‌ی شرایط ـ به جز در مواردی که به سبب تقیه یا امور دیگر قادر به بیان حقیقت نبودند ـ همواره بر ذبیح بودن اسماعیل (ع) تأکید ورزیده‌ و با استناد به قرائن موجود در آیات مربوط به این جریان، پرده از اجمال آیات کنار زده‌اند. 🔹علاوه بر این‌که وجود شواهدی مانند یگانه‌بودن فرزند قربانی در زمان ذبح، که در منابعی همچون تورات به آن تصریح شده، خود می‌تواند شاهدی بر ذبیح بودن حضرت اسماعیل (ع) باشد. نویسنده: محمدرسول ایمانی والحمدلله 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ؛ کتاب خاطرات رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13089 ◀️ قسمت پنجاه‌وسوم؛ 📒 فصل هشتم؛ قلعه سرخ ۱۵. 🔶🔸زندانی ساده‌لوح هنگام مغرب نماز خواندم و برای تعقیبات نشستم در این بین دیدم یکی از همان‌ها پنجره سلولم را باز کرد و گفت: "آقا سید! من برگشتم." درباره بقیه از او پرسیدم گفت: "آزاد شدند" فهمیدم این فرد را از دیگر رفقایش مستثنا کرده‌اند او را در زندان نگه داشتند مدت مدیدی در زندان ماند بعداً که در سلولم را باز کردند و به من اجازه داده شد که هر وقت بخواهم از سلول بیرون بیایم آن شخص می‌آمد و با من افطار می‌کرد در طی معاشرتم با او دریافتم که خیلی صاف و ساده است ولی برخلاف او؛ هم‌زندان‌هایش جوانان کاسب و تاجر بازاری که در نهضت اسلامی ایران فعالیت داشتند غالباً باهوش و زرنگ بودند این شخص از روی سادگی و خوش‌باوری از درجه‌داران مامور نگهبانی داخل زندان درخواست می‌کرد تا او را آزاد کنند با این‌که کاملاً روشن است که این ماموران قدرت و اختیار این کار را ندارند اما او آن‌قدر با اصرار از آن‌ها درخواست می‌کرد که مامور بیچاره راهی نمی‌دید جز اینکه به او قول بدهد همان روز آزاد می‌شود آن وقت رفیق ما از این بابت خوشحال می‌شد گویا از شادی پر درآورده بعد پیش من می‌آمد از قولی که به او داده شده با خبر می‌کرد و به من می‌گفت: "برای هرگونه خدمتی در بیرون زندان آماده‌ام." سرانجام من آزاد شدم و او در زندان ماند شنیدم در دادگاه به یک سال زندان یا اندکی کمتر محکوم شده بود جرم او هم واقعاً عجیب و خنده‌آور بود در دفتر یادداشت او یک بیت شعر عامیانه پیدا کرده بودند که هم معنای سست و سخیفی داشت هم از جهت لغوی و عروضی سبک و بی‌ارزش بود و هم غلط‌های دستوری داشت این بیت طعن و تعریضی به رضاخان بود گویید از برنا و پیر لعنت الله رضا شاه کبیر با این گناه بسیار موهوم بیچاره ساده لوح به زندان محکوم شده بود این مسئله نشان می‌داد که قاضی و دادگاه تا چه حد سخیف بودند 🔶🔸استوار ساقی گفتم که پنج نظامی با درجه استواری به صورت نوبتی نگهبان زندان بودند رئیس‌شان ساقی بود از آن چهار نفر دیگر هم دو نفر خشن و تندخو بودند دو تن دیگر ملایم و خوش اخلاق ساقی یک نظامی بلند قد تنومند قوی‌بنیه و چهارشانه بود برای خود اراده و شخصیتی داشت درجه‌دار بود ولی به افسران امر و نهی می‌کرد که من شخصاً این را دیدم در یکی از دفعاتی که مرا به اتاق بازجویی احضار کردند، بازجو که درجه سرهنگی داشت از من سوال می‌کرد و من پاسخ می‌دادم ناگهان دیدم ساقی بدون اجازه وارد اتاق شد و با لحنی آمرانه با تندی و قاطعیت با سرهنگ به گفتگو پرداخت در یک مورد دیگر هم جایگاه او را در میان افسران مشاهده کردم آن وقتی بود که پاکروان رئیس ساواک برای بازدید از زندان آمد به همراه او ده افسر بودند که درجه آن‌ها کمتر از سرهنگی نبود منتها متکلم در میان همه این‌ها ساقی بود وقتی پاکروان به سلول من رسید از من سوال‌هایی کرد و من پاسخ دادم ساقی مداخله کرد و با صدایی غرش‌آلود و کمی گرفته و توأم با اعتماد به نفس به من اشاره کرد و گفت: "تیمسار! این زندانی آرامی است" ساقی مردی با شهامت و جوانمرد بود هر کدام از زندانی‌ها را که مقاوم و نستوه بودند دوست می‌داشت و به آن‌ها احترام می‌گذاشت برعکس با افراد ضعیف سخت‌گیری می‌کرد همین که می‌دید یک زندانی التماس می‌کند یا می‌گرید او را به فحش و ناسزا می‌گرفت و به خاطر کاری که موجب زندانی شدنش شده بود او را نکوهش می‌کرد یکی از برادران درباره جوانمردی و مردانگی این مامور نظامی برایم خیلی چیزها گفت گفت: "ساقی او را پس از آزادی از زندان به خانه‌اش دعوت کرده او هم دعوتش را پذیرفته و در خانه با او راجع به مسائل بسیاری صحبت کرده است 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13282 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
۳۹. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🏴 🇮🇷 🏴🍃 •┈┈••🌹 🌹••┈┈• 💐 : آن چشم تیزبین، آن دل حکیم، دل سرشار از حکمت؛ خوب می‌دید، خوب می‌فهمید، درست تشخیص می‌داد؛ راه را برای ما روشن کرده؛ وصیّت‌نامه‌ی امام دمِ دست ما است؛ خب، آن کسانی که تردید دارند این وصیّت‌نامه را نگاه کنند؛ ببینند چه گفته امام... ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13091 ◀️ قسمت نوزدهم؛ 🔶🔸 ح 🔹قضات دارای شرایطی که ان‌شاء الله با جدیت حوزه‌های علمیه مخصوصاً حوزة مبارکة علمیة قم تربیت و تعلیم می‌شوند و معرفی می‌گردند، به جای قضاتی که شرایط مقررة اسلامی را ندارند نصب گردند، که ان‌شاء الله تعالی بزودی قضاوت اسلامی درسراسر کشور جریان پیدا کند. 🔹و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت می‌کنم که با در نظر گرفتن احادیثی که از معصومین صلوات‌الله‌علیهم در اهمیت قضا و خطر عظیمی که قضاوت دارد و توجه و نظر به آنچه دربارة قضاوت به غیر حق وارد شده است، این امر خطیر را تصدی نمایند و نگذارند این مقام به غیر اهلش سپرده شود. 🔹و کسانی که اهل هستند از تصدی این امر سرباز نزنند و به اشخاص غیر اهل میدان ندهند؛ و بدانند که همان‌طور که خطر این مقامْ بزرگ است؛ اجر و فضل و ثواب آن نیز بزرگ است. و می‌دانند که تصدی قضا برای اهلش واجب کفایی است. 🔶🔸ط 🔹وصیت اینجانب به حوزه‌های مقدسة علمیه آن است که کراراً عرض نموده‌ام که در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بسته‌اند؛ و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش می‌نمایند؛ و یکی از راه‌های با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزه‌های اسلامی نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه‌های علمیه است؛ که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه‌ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی بر علوم اسلامی و جا زدن خود را در بین توده‌ها و قشرهای مردم پاکدل و علاقه‌مند نمودن آنان را به خویش و ضربة مهلک زدن به حوزه‌های اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب می‌باشد؛ و می‌دانیم که قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعه‌ها افرادی به صورت‌های مختلف از ملی‌گراها و روشن‌فکران مصنوعی و روحانی نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسان‌ترند، ذخیره دارند؛ که گاهی سی ـ چهل سال با مشی اسلامی و مقدس مآبی یا «پان ایرانیسم» و وطن پرستی و حیله‌های دیگر، با صبر و بردباری در میان ملت‌ها زیست می‌کنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام می‌دهند. 🔹و ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس از پیروزی انقلاب نمونه‌هایی از قبیل «مجاهد خلق» و «فدایی خلق» و «توده‌ای‌»ها و دیگر عناوین دیده‌اند، و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند و از همه لازم‌تر حوزه‌های علمیه است که تنظیم و تصفیة آن با مدرسین محترم و افاضل سابقه‌دار است با تأیید مراجع وقت. و شاید تز «نظم در بی‌نظمی» است از القائات شوم همین نقشه‌ریزان و توطئه گران باشد. 🔹در هرصورت؛ وصیت اینجانب آن است که در همة اعصار خصوصاً درعصر حاضر که نقشه‌ها و توطئه‌ها سرعت و قوّت گرفته است، قیام برای نظام دادن به حوزه‌ها لازم و ضروری است؛ که علما و مدرسین و افاضل عظیم‌الشأن صرف وقت نموده و با برنامة دقیق صحیح حوزه‌ها را و خصوصاً حوزه علمیة قم و سایر حوزه‌های بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند. 🔹و لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درس‌هایی که مربوط به فقاهت است و حوزه‌های فقهی و اصولی از طریقة مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند، و کوشش نمایند که هر روز بر دقت‌ها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیق‌ها افزوده شود؛ و فقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است، محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد. 🔹و البته در رشته‌های‌ دیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامه‌هایی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود. 🔹و از بالاترین و والاترین حوزه‌هایی که لازم است به طور همگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد، علوم معنوی اسلامی [است]، از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله ـ رزقنا الله و ایاکم ـ که جهاد اکبر می‌باشد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13284 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا