#پرونده_ویژه_جنگ_جهانی_غذا (۲۰)
مقاله نهم
#چهار_دوره_کشاورزی_جهانروای_راکفلر
🖋قسمت دوم
◀️ دوره دوم(۱۹۴۰ تا ۱۹۶۰)
پیادهسازی در یک کشور نمونه (پایلوت مکزیک)
در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی، با توجه به توسعه ابزارهای ارتباطی و حملو نقل، شرایطی فراهم شد که مسئولان #بنیاد_راکفلر را به این نتیجه رساند که یک پایلوت برنامه کشاورزی صنعتی را در کشوری در همسایگی آمریکا اجرا کند.
این برنامه طی فرآیندی «سیاسی – کشاورزی» در قالب «طرح گندم مکزیک» اجرا شد، و طی دو دهه به نتیجه رسید؛ بهگونهای که مکزیکیها در ابتدای دهه ۱۹۶۰، بیش از ۹۵ درصد از بذر گندم خود را از انواع پایهکوتاه #راکفلرها میخریدند.
این دو دهه از چند منظر شایسته بررسی است:
🔸 آغاز کار علمی منسجم راکفلرها بر ژنتیک گیاهی و کشاورزی
🔸 در این سالها هنوز زیرساختهای حمل و نقل برای توسعه کسب و کار راکفلرها به تمامی نقاط دنیا فراهم نیست، لذا مکزیک در همسایگی آمریکا برای این امر انتخاب شد.
🔸 دانشمندان و افراد سیاسی که در چهار دهه ابتدایی قرن بیستم بهصورت آزاد با این بنیاد فعالیت میکردند، غالباً به استخدام بنیاد راکفلر درآمدند.
🔸 موفقیت این پایلوت، به همراه گسترش ابزارهای ارتباطی، راه را برای گسترش #کشاورزی_صنعتی به تمام دنیا باز کرد.
◀️ دوره سوم(۱۹۶۰ تا۱۹۹۰)
عبور از مکزیک و توسعه راهبردی به سراسر جهان
سالهای دهه ۱۹۶۰، مقطعی مهم و نقطه عطف در برنامههای #بنیاد_راکفلر است. این برنامهها با سه هدف زیر ریلگذاری میشود و تغییر میکند:
۱. عبور از پایلوت مکزیک و گسترش سرزمینی
رصد فعالیتهای #راکفلرها طی سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰ میلادی نشاندهنده گسترش شبکه فعالیتهای این بنیاد توسط همان تیم مکزیک به هند، پاکستان، ژاپن، ویتنام، شوروی، بسیاری از کشورهای افریقایی و همچنین آمریکای لاتین تحت راهبرد «گسترش سرزمینی» است.
۲. عبور از گندم و گسترش اقلام
در پی موفقیت «طرح مکزیک»، راکفلرها گسترش ارقام را نیز در دستور کار قرار دادند. در ابتدای دهه ۱۹۶۰، علاوه بر گندم، #تغییر_ژنتیکی اقلام اساسی همچون برنج و ذرت در دستور کار این بنیاد قرار گرفت.
۳. سازماندهی شبکه فراملی فنی و دانشی
در این سالها تأسیس «تشکیل شبکه فراملی فنی و دانشی»، مانند «ایری»، «سیمیت» و «CGIAR» که اکنون از ۱۵ مرکز اصلی فراتر رفته، با سرمایهگذاری هنگفت در دستور کار قرار گرفت.
◀️ دوره چهارم(۱۹۹۰ تا کنون)
لایهبندی و عمقبخشی استراتژیک
این جریان جهانی در سه دههی اخیر، نسبت به دهههای پیش از آن، تحولاتی بنیادین را تجربه کرده است.
ابرکمپانیهای آمریکایی طی فاصله دهه ۱۹۹۰ تاکنون، دو راهبرد «عمقبخشی استراتژیک» و «لایهبندی فعالیتها» را در دستور کار قرار دادهاند.
راهاندازی نهادهای فراملی مانند «بنیاد جایزه جهانی غذا» و «خزانه بذر سوالبارد» و همچنین راهبری بنیادها و کمپانیهای خوشنام مانند «بیل و ملیندا گیتس» یا «بایر» جزو سیاستهای اساسی در این دوران است.
✍ در بخشهای بعدی پرونده، روایت جذاب این روزهای «طرح جهانروای غذا» تشریح خواهد شد.
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
32.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند
#ارباب_رخنهها
پدرخوانده
خاندان راکفلر - قسمت پنجم
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
39.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مستند
#ارباب_رخنهها
#پدرخوانده
#خاندان_راکفلر - قسمت ششم
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
#لطیفه_نکته ۱۲۳
بعضی پسرا تو دنیا از هیشکی حرفشنوی ندارن جز مربی باشگاشون 🙅♂️
بهشون بگه روزی ۳ وعده کود بخور پشت بازو میاری
میخورن😂😂
بابا به خدا وعده های خدا راستکی تره اطاعتش کنید و گناه نکنید😄
*به نام عطا کننده تمام خیرات و خوبیها به بشر*
*سلام*
*خداوند بخشنده در قرآن درخشنده فرمودند*
*بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. إِنَّآ أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (۱) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (۲) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (۳)*
*همانا ما به تو خیر كثیر عطا كردیم. (۱) پس براى پروردگارت نماز بخوان و شتر قربانى كن. (۲) همانا دشمن تو بى نسل و دم بریده است. (۳)*
*سوره کوثر*
*این سوره که در منزلت حضرت زهرا سلام الله علیها نازل شده نکات زیر را به ما یاد می دهد.
۱. خداوند به وعده هاى خود عمل مى كند. در سوره ی دیگری خداوند به پیامبر وعده داده که آنقدر به تو عطا می کنم تا راضی شوی و اینجا یادآوری می کند که به آن وعده عمل کردیم
۲. فرزند و نسل عطیّه الهى است. (خدا می فرماید ما به تو نسل دادیم)
۳. نعمت ها حتّى براى پیامبر اسلام مسئولیّت آور است. هر نعمتی که خدا به انسان می دهد در برابر آن توقعی نیز خواهد داشت (به تو کوثر دادیم پس نماز بخوان و ....)
۴. در قرآن به نماز یا سجده شكر سفارش شده است.
۵. تشكّر باید فورى باشد. (فصل یعنی بلافاصله که کوثر به تو دادیم نماز بخوان)
۶. نوع تشكّر را باید از خدا بیاموزیم. (نماز و قربانی و هدیه به دیگران)
۷. در نعمت ها و شادى ها خداوند را فراموش نكنیم.
۸. آنچه مى تواند به عنوان تشكّر از كوثر قرار گیرد، نماز است. (نماز جامع ترین و كامل ترین نوع عبادت است كه در آن هم قلب باید حضور داشته باشد با قصد قربت و هم زبان با تلاوت حمد و سوره و هم بدن با ركوع و سجود. مسح سر و پا نیز شاید اشاره به آن باشد كه انسان از سر تا پا بنده اوست. در نماز بلندترین نقطه بدن كه پیشانى است، روزى سى و چهار بار بر زمین ساییده مى شود تا در انسان تكبّرى باقى نماند. حضرت زهرا علیها السلام در خطبه معروف خود فرمود: فلسفه و دلیل نماز پاك شدن روح از تكبر است)
۹. دستورات دینى، مطابق عقل و فطرت است. عقل تشكّر از نعمت را لازم مى داند، دین هم به همان فرمان مى دهد.
۱۰. چون عطا از خداست تشكّر هم باید براى او باشد
۱۱. قربانى كردن، یكى از راههاى تشكّر از نعمت هاى الهى است. (زیرا محرومان به نوایى مى رسند.)
۱۲. هر كه بامش بیش برفش بیشتر. كسى كه كوثر دارد، ذبح گوسفند كافى نیست باید شتر نحر كند و بزرگ ترین حیوان اهلى را قربانی كند.
۱۳. رابطه با خداوند بر رابطه با خلق مقدّم است.
۱۴. انفاقى ارزش دارد كه در كنار ایمان و عبادت باشد. (اول برای خدا نماز بخوان بعد شتر قربانی کن)
۱۵. شكرِ عطا گرفتن از خدا، عطا كردن به مردم است. (وقتی خدا به شما نعمتی عطا کرد شما نیز به بندگانش نعمتی هدیه دهید)
۱۶. نمازى ارزش دارد كه خالصانه باشد، و انفاقى ارزش دارد كه سخاوت مندانه باشد. (برای خدا نماز بخوان و شتر نحر کن)
۱۷. دشمنان پیامبر و مكتب او ناكام و بدون نسل هستند.
۱۸. توهین به مقدّسات، توبیخ و تهدید سخت دارد. (دشنام دهندگان به پیامبر بدون نسل شدند)
۱۹. از متلك ها و توهین ها نهراسیم كه خداوند طرفداران خود را حفظ مى كند.
۲۰. زود قضاوت نكنیم و تنها به آمار و محاسبات تكیه نكنیم كه همه چیز به اراده خداوند است. (مخالفان، با مرگ پسر پیامبر و داشتن پسران متعدّد براى خود، قضاوت كردند كه پیامبر ابتر است، ولى همه چیز برعكس شد.)*
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews75979710412150515754164.pdf
11.53M
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
امروز یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
15.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روانشناسی_و_مشاوره
💢#فرزندپروری
✅ کارشناس:استاد #اخوی
روان شناس و استاد مرکز مشاوره حوزه علمیه
🔷 جلسه هشتم: ویژگی الگوی خوب برای فرزندانمان
#سبک_زندگی_اسلامی
#ویژگی_الگوی_مناسب_فرزندان
◀️ نکته: معمول مطالب این بخش از کانال "سماح" مرکز مشاوره حوزه علمیه قم گرفته میشود.
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
📖 فرنگیس
#خاطرات_فرنگیس_حیدریپور
🖋قسمت ۸۱م
انگار جاده انتها نداشت. سر جادۀ اصلی، کسی به طرف ماشین میدوید. رحیم بود. نفسنفس میزد. دستش را بلند کرد و سوار شد. نگاه به خواهرش کرد و گفت: برااگم سیما، چی شده؟ برادرت بمیرد، چه بر سرت آمده؟»
چشمش که به من افتاد، فریاد زد: «تو کجا بودی؟ مگر نسپرده بودم مواظب بچهها باشی؟
. فرنگیس، به خدا نمیبخشمت.»
توی ماشین دعوایمان شد. فریاد میزد و میگفت: «چرا گذاشتی که این خواهر هم برود روی مین؟ مگر نگفته بودم مواظب باش بیرون نرود؟ این بچۀ چهارم است، چرا اجازه دادی برود مواظب گوسفندها باشد؟ آفرین فرنگیس، دستت درد نکند
چطور گذاشتی سیما هم برود روی مین. داغ بقیه کم نبود؟ این داغ را هم تو روی دلمان گذاشتی فرنگیس.»
شروع کرد به گریه و ادامه داد: «جمعه بس نبود که آنطور با مین تکه تکه شد؟ جبار بس نبود که دستش را مین برید؟ ستار بس نبود که انگشتش را مین قطع کرد و بدنش پر ترکش است؟ سیما را هم به کشتن دادی؟ فرنگیس، تقصیر توست. آفرین فرنگیس...»
فریاد زدم: «چه کنم، برادر... چه کار باید میکردم؟ تا کی نگذارم بیرون بروند بچه اند بعد هم، رفت برای پدرمان غذا ببرد. تقصیر من چیست؟»
راننده که از دعوای ما دو تا سرسام گرفته بود، گفت: «تو را به خدا، بس کنید. رحیم، بس کن. تقصیر فرنگیس بیچاره چیست؟ خدا بزرگ است. به امید خدا، بچه خوب میشود.»
برادرم توی راه دیگر با من حرفی نزد. ناراحت بود و مرتب گریه میکرد. سیما که دید من و رحیم با هم حرفمان شده، صدای گریهاش بلندتر شده بود. رو به رحیم گفتم: «الان دیگر حرف نزن. بچه میترسد
اگر دلت با کشتن من خنک میشود، این کار را بکن. به خدا حاضرم مرا بکشی.»
برادرم صورتش را توی دستهایش قایم کرد، چفیه را روی سر کشید و تا گیلانغرب نالید. وقتی به درمانگاه رسیدیم، سیما را روی تخت گذاشتیم و دویدیم تو. دکتر از دیدن سیما وحشت کرده بود. نمیدانست چه باید بکند. قسمتی از ران خواهرم کنده شده بود. به پرستار دستوری داد. یک سری وسایل برایش آوردند. هول شده بود. رو به من کرد و گفت : «بیا کمک... شلوارش را قیچی کن.»
کنار دکتر ایستادم. شلوار سیما تکهتکه شده بود. تکههای لباسش را با قیچی بریدم. سیما از درد گریه میکرد. تازه دردش شروع شده بود. دکتر آمپولی زد و گفت: «حالا باید تا جایی که راه دارد، بخیه کنیم. بعد از بخیه زدن، باید او را به اسلامآباد ببرید.»
آرام و یواشکی گفت: «نمیدانم چهکارش میشود کرد. گوشت تنش کنده شده. استخوانش هم درگیر شده. وضعش اصلا خوب نیست
از چشمهای دکتر وحشت میبارید. گفتم: «تو را به خدا هر کاری لازم است، انجام بده. سیما باید زنده بماند.»
دکتر وسایل بخیه را دست گرفت. پشت سیما را که دیدم، پاهایم لرزید. گوشت بدنش تکهتکه شده بود. قسمتیاش هم کنده شده بود. تکههای ریز مین، تمام بدنش را پر کرده بودند. صدها تکۀ کوچک سیاهرنگ، توی بدنش فرو رفته بود. همۀ بدنش به سیاهی میزد.
دستهای سیما را گرفتم و دکتر شروع کرد سیما از درد دستم را گاز میگرفت. وقتی دکتر بخیه میزد، پیشانیاش پر از چین و چروک میشد. معلوم بود خودش هم دارد عذاب میکشد. بخیه زدنش دو ساعت طول کشید. سیما هقهق گریه میکرد. من هم اشک میریختم، اما نمیخواستم سیما صدای گریهام را بشنود. دستم از جای دندانهای سیما سیاه شده بود.
بخیه زدن که تمام شد، رو به من کرد و گفت: «مثل هور (سبد) او را بخیه کردم.»
فهمیدم میخواهد بگوید که بهتر از این نمیتوانسته بخیه کند.
مردی به اسم شاکیان، از اهالی گیلانغرب، توی بیمارستان بود. موقع بخیه زدن سیما، کنارم ایستاده بود و مرتب دلداریام میداد.
وقتی کار بخیه زدن تمام شد، دکتر من و رحیم را صدا زد. هر دو بیرون رفتیم. سرش را تکان داد و گفت: «آسیب به استخوان هم رسیده. باید او را به بیمارستان اسلامآباد ببرید. خونریزی دارد و من بیشتر از این نمیتوانم کاری بکنم. باید نجاتش بدهید. اینجا نگهش ندارید.
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
20M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#انقلابِ_ضدفرهنگیِ_امام_خمینی رضوانالله علیه.
قسمت دوم
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee