eitaa logo
سالن مطالعه
194 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
970 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🍃 🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت ۱۳۵م؛ میهمان‌دارها حسین را شناختند و گفتند: "جای مناسبی را پشت کابین خلبان برای او خالی کرده‌اند" حسین تشکر کرد و گفت: "اینجا پیش خونواده‌ام راحتم." هواپیما بلند شد، دقایقی بعد تیم امنیت پرواز آمدند و گفتند: "خلبان اصرار داره که شما برید جلو." حسین چند دقیقه پیش خلبان رفت و خوش‌وبشی کرد؛ اما نماند برگشت حتی اگر تنها هم بود جلو نمی‌رفت برای این حج خانوادگی و زمان سفر برنامه‌ریزی کرده بود و می‌گفت: "منتظر رسیدن ماه‌های رجب وشعبان بودم که بهترین اوقات برای حج عمره‌س. آرزو داشتم سوم شعبان، تولد آقا امام حسین همه با هم تو سفر حج باشیم که خداروشکر برآورده شد." مدیر کاروان یک پیرمرد به اصطلاحِ اهل کاروان، "داش مشتی تهرونی" بود که برای نظم دادن و انجام به موقع و صحیح اعمال حج با هیچکس تعارف نداشت گاهی با تحكّم و حتى تشر با زائران حرف می‌زد همه زائران سعی می‌کردند خودشان را با جدول برنامه‌ریزی مدیر هماهنگ کنند؛ الا یک پیرزن ایرانی‌الاصل مقیم آمریکا که با هفتاد سال سن، تک‌وتنها توی کاروان ما که بیشتر جوانان فرز و چابک بودند برخورده بود مکتهای طولانی او یک طرف ظاهر و سر و شکل کاملاً متفاوت با موهای رنگ کرده و ناخن‌های لاک‌زده‌اش یک طرف مدیر را کلافه کرده بود عده‌ای از خانم‌ها هم به نگاه انکار به او می‌نگریستند و به هم می‌گفتند: "مسجدالنبی خانمی با این سر وشکل و قیافه تا به حال به خودش ندیده!!" زهرا و سارا خیلی دوستانه به این خانم احکام حج را می‌گفتند اما خانم گوشش بدهکار این حرف‌ها نبود. در طواف دور چهارم که شد، گفت: «بسه» و طواف را رها کرد یکی‌دو نفر چغلی پیرزن را به مدیر کردند، مدیر بالاخره از کوره در رفت و حرفی را که نباید می‌گفت، زد: «خانم! مگه اومدی تفریح! خیال کردی اینجا لوس‌آنجلسه. برو اول یه فکری واسه ناخن‌هات کن" حسین از این شیوه تذکر و امر به معروف مدیر کاروان ناراحت شد چون جمعیت خانوادگی ما در کاروان زیاد بود این پیرزن با ما همراه شد. حسین همه را نگاه می‌داشت تا پیرزن برسد. پیرزن از حسن رفتار و حسن خُلق حسین به حدی خوشش آمد و با جمع ما خودمانی شد که به حسین می‌گفت: "پسرم! دستم رو بگیر" حسین می‌خندید و به من می‌سپردش. وهب و خانمش و نوه‌ام فاطمه هم با یک کاروان دیگر به ما ملحق شدند خواهر کوچکم افسانه و شوهرش هم در کاروان ما بودند به نیابت از خواهر بزرگ‌مان، ایران اعمال عمره مفرده را انجام دادیم همه جا با ما بود. درست مثل روزهای کودکی‌مان که شبها با آن دست‌های مهربانش دست من و افسانه را می‌گرفت، تا لبه پشت بام می‌برد وقتی از نردبان چوبی بالا می‌رفتیم هوامان را داشت که نیفتیم دراز می‌کشیدیم ستاره‌ها را مال خود می‌کردیم. با دست‌ودل‌بازی ستاره دنباله‌دار را به من می‌داد و ستاره‌های روشن و درشت و براق را به افسانه مثل مامان‌ها برای خودش چیزی نمی‌خواست حالا روزهای آخر سفرحج‌مان بود بنا به درخواست ما، مدیر کاروان مجلس دعایی برای شفای ایران برپا کرد اول زیارت عاشورا خواندیم با التماس دست به دعا برداشتیم حال و روزم به قدری برگشت که احساس کردم کنار ایران نشسته‌ام و صدای مرا می‌شنود زیر لب خطاب به او نجوا کردم: "ایران جان! می‌دونم که صدای منو می‌شنوی. خودت از خدا بخواه که شفا پیدا کنی؛ یا خدا از تو راضی بشه! عذاب می‌کشم که چهار سال ساکن و صامت یه گوشه افتادی و داری مثل شمع بی‌صدا می‌سوزی و بی‌صدا آب می‌شی. خواهر مظلومم یا شفات رو از خدا بخواه یا بخواه که ازت راضی بشه!" هنوز دعا به «آمن یجیب» خواندن نرسیده بود که تلفن امین زنگ خورد و رفت یک گوشه نگاهش کردم او هم نگاهی به من انداخت. به دلم برات شد که خبری در مورد ایران شنیده و دلم راست گفته بود پرسیدم: «ایران؟!» گفت: «رفت.» گفتم: "حتماً خودش خواست که بره" 🔗 ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸🍃 ✡ (ع) 🔶🔸 تعالیم عجیب پولس 🔹 پس از سال‌ها که تا سر حدّ مرگ پیروان عیسی (ع) را آزرده و به‌گفتهٔ خودش با کاهنان و دشمنان عیسی (ع) در قتل مقدّسین شریک بود؛ ناگهان مدعی شد که حضرت عیسی (ع) در رؤیای بیداری بدو ظاهر شده و او را جزو شاگردان خود برگزیده است. 🔹او توانست کم‌کم رضایت را به‌دست آورد و در جمع آن‌ها داخل شود. اندکی بعد، از حواریون اجازه خواست تا به شهرهای خارج از فلسطین رفته، برای عیسی (ع) تبلیغ کند. 🔹پولس در آن شهرها قرائت خود را از عیسی (ع) ارائه می‌کرد؛ یعنی به شدن و همچنین به بودن او بشارت می‌داد. در حالی‌که این دو قول معارض یکدیگرند. اگر عیسی (ع) ماشیح است پس باید پیروز باشد و نه مصلوب! 🔹قرائت پولس از و کتب انبیاء، بدعتی آشکار بود که البته خود او نیز در سخنان و نامه‌هایش به این اذعان کرده و سخنان خود را کشف و شهود از خداوند خوانده است، سِرّی که او مدعی شده که خداوند فقط بر وی مکشوف کرده است!! 🔹پولس حتی توفیق نداشته یک لحظه حضرت عیسی (ع) را ببيند؛ چه برسد به این‌که شاگرد او باشد. پولس فقط دو جمله از سخنان عیسی (ع) نقل قول کرده که آن دو جمله نیز در موجود نیست! این دو جمله هم که در خصوص لزوم دریافت اجر و مزد مبلّغ است؛ و این در سیاق جملات حضرت عیسی (ع) و سایر انبیاء نیست، چون آن‌ها از مردم طلب مزد نمی‌کنند. 🔹وقتی حواریون از تبلیغ‌های پولس در شهرهای مختلف اطلاع می‌یافتند، افرادی از خود را به آن‌جا می‌فرستادند تا مردم اصلِ ماجرا، یعنی معجزات و سخنان عیسی (ع) را از زبان شاهدان اعمالش که سال‌ها نزد او تلمّذ کرده بودند بشنوند. بعد از تعلیمات صحیح حواریون، مردم از تعالیم پولس برمی‌گشتند! 🔶🔸لغو شریعت توسط پولس 🔹 حضرت عیسی (ع)، همچون آن حضرت به تورات اعتقاد داشته و به آن عمل می‌کردند. حواریون هیچ‌گاه ادعا نکرده‌اند که عیسی (ع) شریعت حضرت موسی (ع) را نسخ کرده است. این سخن از ادعاهای است، و حتی اناجیل اربعه مسیحیان نیز به ضدّ آن شهادت می‌دهد. 🔹سخن پولس این است که چون با آمدن موعود شریعت‌های گذشته نسخ می‌شوند، پس با آمدن عیسی (ع)، باطل شده است! (این خود تناقضی دیگر است!) پولس این‌چنین شریعت را در میان پیروان خود الغاء کرد. 🔹حواریون حقیقی عیسی (ع)، خود را یا می‌نامیدند، اما پیروان پولس که به ماشیح (رسول خاتم) بودنِ عیسی (ع) ادعا می‌کردند، به مسمّی گشتند. نصارا در شمال آفریقا و خاورمیانه ساکن بودند، اما مسیحیان در یونان، روم و برخی نواحی غربی ترکیه کنونی. 🔹نصارا وحدت بسیار داشتند و یکدل بودند، اما از رسالت حضرت عیسی (ع) باعث اختلافات شدید در میان مردم شده، وحدتی باقی نمی‌گذاشت. این امر از نامه‌های سیزده‌گانهٔ پولس در همین کتاب عهد جدید مسیحیان نیز مشهود است. 🔹اختلاف نظر در خصوص رسالت حضرت عیسی (ع) و شبههٔ آن حضرت، سراسر قرون بعد را در برگرفت. حتی اجلاس نیقیه در سال ٣٢۵م. و اجلاس‌های بعدی نیز همه بدین‌سبب برگزار شد. 🔹نهایتاً با ظهور اسلام، که تعالیم حضرت عیسی (ع) دربارهٔ ظهور پیامبر خاتم (ص) را به‌درستی حفظ کرده بودند، مسلمان شدند. ⚡️اما همان‌طور ماندند و بعدها کتابخانهٔ عظیم اسکندریه (پایتخت نصارای موحّد) را سوزاندند و مدعی شدند که ما پیروان حقیقی عیسی (ع) هستیم. در حالی‌که نسب تعالیم ایشان به پولس می‌رسد و نه به حضرت عیسی (ع). ✍ نویسنده: امیر اهوارکی 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸🍃 ✡ ✝ یهود و فرهنگ‌سازی 📖 مقاله اول؛ 🔮 قسمت هشتم؛ 🔶🔸جایگزینی تمدن غرب بجای تمدن اسلامی 🔹با تضعیف قدرت کلیسا، پادشاهان که اینک قدرت گرفته بودند، خود را از سلطه پاپ رهانده و یکی پس از دیگری کلیسای مستقل خود را تأسیس نمودند. در انگلستان هنری هشتم کلیسای ملی انگلیس را بنیان نهاد و پیروان آن را “انگلیكَن” خواند. در فرانسه نیز کلیسای ملی این کشور “گالیک” نام گرفت. 🔹در واقع فرایند ملی‌گرایی و رشد احساسات ناسیونالیستی در اروپا از طریق نابودی وحدت مذهبی شکل گرفت، این چیزی نبود جز همان حربه‌ی قدیمی شیطان که نخستین‌بار آن را در جریان فرزندان آدم آزموده بود. 🔹با این اتفاق فرایند جایگزینی تمدن غرب به‌جای تمدن اسلامی کامل شد. پس از تخریب تمدن اسلامی و انتقال دستاوردهای آن به غرب و به‌ویژه در جریان جنگ‌های صلیبی؛ فتح قسطنطنیه و شکل‌گیری نهضتی گسترده در عرصه علم و هنر که رنسانس نام گرفت، پایه‌های علمی و معرفتی تمدن جدید را بنیان نهاد. 🔹از آن‌جا که هیچ تمدنی بدون بهره‌مندی از قرائتی دینی متناسب با خود پا نمی‌گیرد، نضهت پروتستانتیزم نیز این زمینه‌ی دینی را برای تمدن غرب فراهم کرد. مسیحیتِ دنیاگریز در این جریان تبدیل به مسیحیتی شد که توان ایجاد جوامع بزرگ سرمایه‌داری را داشته باشد. "ماکس وبر" در کتاب “اخلاق پروتستان و روح سرمایه‌داری” این تبیین را به خوبی انجام داده است. 🔶🔸جغرافیای مناسب تمدن شیطان 🔹پس از شکل‌گیری پایه‌های معرفتی و دینی تمدن، نیاز به عرصه‌ای جغرافیایی است که توان تحمل و آزمایش الگوی جدید را داشته باشد. 🔹در مورد تمدن غرب، علیرغم تمام جریاناتی که بدین سمت در اروپا مدیریت شد، هنوز این قاره با توجه به وجود سنت‌های محافظه‌کارانه در لایه‌های عمیق فرهنگی، برای ایفای نقش پیشگامی در ایجاد تمدن غرب آمادگی نداشت. در مقابل، سرزمین‌های تازه اشغال شده‌ی آمریکا عرصه‌ی خوبی برای این اقدام بود. واسطه‌شدنِ اقیانوس اطلس میان این سرزمین و جهان متمدن آن روز فرصتی استثنایی بود تا در سکوت و خفا، طرح تبدیل این تمدن به اصول کشورداری تجربه شود. بومیان این سرزمین نیز که می‌توانستند در این راه ایجاد مزاحمت کنند همه قتل‌عام شدند. 🔶🔸ابزار اشاعه فرهنگ و تمدن جدید 🔹پس از حل مسأله جغرافیایی و کشورداری اینک نوبت ایجاد ابزارهایی بود که از طریق آن بتوان به اشاعه "الگوها و ارزش‌ها"ی این تمدن در سراسر جهان پرداخت. در کنار ابزار آشنای شیطان در این امر که ایجاد جنگ و خونریزی بود، ابزاری نیز ویژه‌ی این تمدن با استفاده از سنّت "سامری‌گری" ساخته شد. 🔹رسانه‌های توده که با چاپ به این عرصه وارد شدند، در قالب شبکه‌های خبری رادیویی، تلویزیونی و اینترنتی و همچنین صنعت بزرگ فیلم‌سازی به‌ویژه در هالیوود، پس از دوره‌ای خدمت به اهداف حزب شیطان، اینک وظیفه‌ی نگاهبانی از جنازه‌ی تمدن غرب را برعهده گرفته‌اند. 🔶🔸شروع افول صَرف‌نظر از حضور مجازی در رسانه‌ها، امروزه هیچ علائم حیاتی دیگری در این تمدن به چشم نمی‌خورد. 🔹فرایند تولید دانش در این تمدن به‌شدت رو به کاهش گذارده و تنها از آن میان، فناوری است که افسارگسیخته به پیشرفت خود ادامه می‌دهد. در عرصه‌ی دین نیز تحولات عمیق دینی و معنوی برخاسته از انقلاب اسلامی، دینِ حزب شیطان را به انزوا کشانده است. امروزه دیگر کشور آمریکا برخلاف آنچه در دهه‌های پیش، از سوی هالیوود تبلیغ می‌شد، سرزمین آمال و آرزوهای مردم جهان نیست و اعتبار بین‌المللی آن به‌عنوان منجی بشر مدت‌هاست که رو به خاموشی گذارده است. 🔹در مقابل، در این هنگامه انقلاب اسلامی ایران با جدیّت به فرایند تمدن‌سازی مشغول است. انقلاب اسلامی و نظریه ولایت فقیه مبنایی دینی و محکم بود برای ابتنای پایه‌های تمدن نوین اسلامی بر آن. نهضت علمی برخاسته از خودباوری مردم این سرزمین، پس از انقلاب اسلامی، امروزه به‌شدت در جریان است و علیرغم همه‌ی تهدیدها و تحریم‌ها به حرکت توفنده خود ادامه می‌دهد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/9859 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8تصویر جزء هشتم .pdf
9.21M
تصویر جزء هشتم 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
Joze08.mp3
4.31M
تحدیر جزء هشتم قرآن کریم 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
8صوت ترجمه جزء هشتم.mp3
6.23M
ترجمه جزء هشتم 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸🍃 ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ امروز؛ پنج‌شنبه‌ ۱۰ فروردین ۱‌۴۰۲ ۸ رمضان ۱۴۴۴ ۳۰ مارس ۲۰۲۳ منسوب به امام حسن عسگری علیه‌السلام ذکر امروز؛ یکصد مرتبه: لَااِلَهَ اِلَّا اللهُ المَلِکُ الحَقُّ المُبِینُ 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
در انیمیشن‌های کودکان قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/9826 ✳️ قسمت دوم؛ 🔹مسأله به همین انیمیشن کوتاه ۴ دقیقه‌ای ختم نشد. حالا گردانندگان اصلی صحنه‌ی تهاجم فرهنگی، همجنس‌بازی را در یکی از پربیننده‌ترین انیمیشن‌های روز دنیا گنجاندند. 🔹«داستان اسباب‌بازی ۴» (Toy Story 4) دارای لحظه‌ای از حضور یک زوج همجنس‌گرای زن است که فرزند خود را به مهد کودک می‌برند و بعد از آن محل را ترک می‌کنند. همین یک صحنه کافی بود تا مادران آمریکایی و پویش «یک میلیون مادر» کمپینی برای تحریم انیمیشن «داستان اسباب بازی ۴» به‌راه بیاندازند. 🔹بیش از دوازده‌هزار مادر آمریکایی به این کمپین پیوسته و خواستار ممنوعیت پخش این انیمیشن شدند. متأسفانه این مادران موفق نشدند و لابی‌های همجنس‌بازان در والت دیزنی قوی‌تر و سمبه‌شان پرزورتر بود و اکران «داستان اسباب بازی ۴» همچنان ادامه دارد. 🔹هنوز مادران در شوک ورود مضمون همجنس‌بازی به انیمیشن «داستان اسباب بازی ۴» بودند که انیمیشن جنجالی کمپانی دیزنی و پیکسار با عنوان «به پیش» (Onward) در سطحی بالاتر به معرفی یک شخصیت همجنس‌باز پرداخت. این انیمیشن در سینما‌های آمریکا اکران شد. با این وجود، اکران فیلم سینمایی انیمیشن «به پیش» در بسیاری از کشورهای خاورمیانه ازجمله کویت، عمان، قطر و عربستان سعودی ممنوع شد. روسیه، بحرین، دبی، لبنان و مصر نیز صحنه‌های مزبور را سانسور کردند. روسیه سال گذشته نیز فیلم سینمایی «راکت‌من» را به دلیلی مشابه سانسور کرده بود. این فیلم سینمایی به زندگی «التون جان» خواننده همجنس‌باز معروف می‌پرداخت. 🔶🔸اولین کارکتری که رسما خود را همجنسگرا معرفی می کند! 🔹«به‌پیش» از این جهت حائز اهمیت است که اولین شخصیت همجنس‌گرای دنیای فیلم‌های پیکسار و دیزنی را معرفی کرد. «مأمور اسپکتر» نام این شخصیت زن است و «لِنا وایت» نویسنده و بازیگر همجنس‌گرا به‌جای او صداپیشگی می‌کند. این اولین باری است که یک کارکتر انیمیشنی آشکارا خودش را «همجنس‌گرا» معرفی می کند. 🔹«دن اسکنلان» کارگردان این انیمیشن در جواب منتقدین و مخالفین گنجاندن مضمون همجنس‌بازی در این فیلم، گفت: "ما می‌خواستیم که دنیای امروزی را نشان دهیم!" 🔹کمپانی های دیزنی و پیکسار برای فروش بیشتر «به پیش» (Onward) از «کریس پرَت» «تام هالند» و «لنا وایت» برای صداپیشگی استفاده کردند. نکته جالب این‌که «لنا وایت» که صداپیشگی شخصیت جنجالی این انیمیشن را انجام داده خودش نیز همجنس‌باز است. 🔹شخصیت اسپکتر فیلم «به‌پیش» با صورتی که تنها یک چشم در وسط دارد، در یک صحنه ظاهر شده، اما نقش او در قصه کلیدی است. این فیلم دنیایی جادویی را به تصویر می‌کشد که شهروندانش از جمله الف‌ها، اژدها و منتیکورها، ارتباطشان با هنرهای جادویی قطع می‌شود. 🔹قهرمانان فیلم دو برادر الف به نام‌های ایان و بارلی هستند که پدر خود را در سنین کودکی از دست داده‌اند. در تولد ۱۶سالگی ایان، مادر، هدیه‌ای جادویی به‌جا مانده از پدرشان به آن دو می‌دهد تا بتوانند ۲۴ ساعت او را زنده کنند. 🔹دو برادر برای پیدا کردن عنصری جایگزین پیش از ناپدید شدن پدرشان به سفر پرماجرا می‌روند. در همین حین، مادر و نامزد جدیدش «کولت برانکو» سعی دارند پسران را از خطرات طلسم آگاه کنند. 🔹وقتی بارلی و ایان در کوهستان‌های جادویی به سر می‌برند «مأمور اسپکتر» در میانه‌ داستان وارد روایت می‌شود. بی‌احتیاطی برادرها در رانندگی با ون محبوب بارلی توجه اسپکتر یک چشم و همکارش گور را جلب می‌کند. پسرها که نمی‌خواهند به خانه برگردند از طلسمی استفاده می‌کنند که آن‌ها را موقتاً‌ به کولت تبدیل می‌کند. 🔹این طلسم اسپکتر را که به حرف‌های «مأمور برانکو» در مورد دشواری‌های زندگی جدیدش می‌گوید فریب می‌دهد. اسپکتر به‌سرعت هم‌دردی می‌کند و پاسخ می‌دهد: «دختر دوست دختر من هم مرا دیوانه کرده!» اما پیشنهاد می‌کند که بهترین راه حمایت از آن فرزندان است. اگرچه دوست دختر اسپکتر هرگز در فیلم حاضر نمی‌شود اما همین جمله‌ی‌ کوتاه از همجنس‌گرایی او حکایت می‌کند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/9936 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🖍 وزیر محترم ارشاد، مراقب باشید! اولا کتاب، خوراک فکر و روح انسان است ثانیا العم فی الصغر کالنقش فی الحجر ( دانش در کودکی مانند نقش حکاکی شده در سنگ برای همیشه در ذهن کودک می ماند) پس در چاپ و نشر کتاب خیلی باید دقت کرد خصوصا آنچه به نوجوانان و جوانان مربوط می شود. متاسفانه در همه دوره ها شاهد تساهل در امر ترجمه و نشر کتب فاسد بوده ایم. نمونه آن کتاب « جمجمه حقیقت » نوشته بروس کوویل و ترجمه: محبوبه نجف خانی چاپ انتشارات جنگل سال ۱۴۰۱ است که در کلاس های آموزش زبان به راحتی به نوجوانان آموزش داده می شود. این کتاب _ که به دلیل محتوای بی پرده و صریح جنسی در آمریکا ممنوع شده_ به راحتی پیرامون موضوعاتی مانند ارتباط همزمان با چند شریک جنسی، عادی سازی ترنس ها، همجنس‌گرایی و تشبیه اصولگرایان به طالبان صحبت می کند و ادعا می کند فقر در کشورهای مخالف دگرجنس‌گرایی و همجنسگرایی، دوجنسگرایی، همه جنس‌گرایی و بی جنس‌گرایی سخت تر است! جالب است بدانید که مترجم این کتاب از بهترین مترجمان کتاب کودک و نوجوان کشور و دارای رده A مترجمان است. البته مسأله فقط به این کتاب محدود نمی شود بلکه بیش از ۵۰۰ عنوان کتاب که در آمریکای آزاد ، ممنوع است در جمهوری اسلامی ایران در سالهای مختلف و توسط ناشران مختلف چاپ و ترجمه شده است که در فهرست کتابخانه ملی ایران براحتی ثبت شده است از باب نمونه معروفترین کتاب ممنوعه در آمریکا در سال ۲۰۱۳ « زیرشلواری» بود که در فهرست کتابخانه ملی ایران هفت صفحه نام ناشران و سالهای تجدید چاپ آن در ایران درج شده است!!! 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖍 هیس! نظام تضعیف نشه! این تصاویر گوشه‌ای از پوشش افرادی است که به اسم آزادی دنبال اباحه‌گری هستند. اگر حساسیت جامعه به این مساله بر اثر قبح‌شکنی‌ها کم شود، معلوم نیست بی‌حجابی تا کجا پیش برود. نهج البلاغه نامه ۴۷: لا تترکوا الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم شرارکم... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🍃 🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت ۱۳۶م؛ فردا صبح به تهران برگشتیم. بچه‌ها و شوهرش نظر داشتند که در بهشت زهرا دفن شود حسین جلو افتاد که ترتیب کارهای کفن و دفن ایران را بدهد شوهرش آقا محسن که مردانه در سال‌های خانه‌نشینی ایران جورش را کشیده بود به حسین گفت: "برای ما قبر دوطبقه بخر" و از خدا خواست که بعد ازمرگ ایران زنده نماند و چنین شد. خوابم نمی‌برد. از زاویه‌ی در نیمه‌باز اتاق حسین، به او نگاه می‌کردم غرق در انس با خدا بود و من غرق در او در قنوت نماز شب سعی می‌کرد آهسته گریه کند تا خواب من بهم نخورد اما نمی‌دانست که حال روحانی او خواب را از سرم پرانده و از لذت دیدنش سیر نمی‌شوم. صبح که شد چای گذاشت، صبحانه را هم آماده کرد. سر سفره برایم لقمه نان، پنیر و گردو گرفت و گفت: "پروانه! من خیلی به تو مدیونم" هنوز تصویر قنوت نماز دیشبش جلوی چشمم بود این حرف را که زد بدجوری شکستم اشک تا پشت چشم‌هایم هم آمد. برای اینکه خودم را بزنم به راه دیگری؛ به شوخی ازش پرسیدم: "باز چه خوابی برام دیدی؟!" گفت: "خواب دیدم؛ اما نه برای تو! برای خودم! خوابی که وحشت و امید را با هم داشت! مثل همون خواب قبلی که از پل صراط می‌خواستم رد شم." فکر کردم که من هم یک گوشه این خواب باید باشم با اشتیاق پرسیدم: "خب! چی دیدی؟!" گفت: "خواب دیدم توی یه کانال تاریک و دراز بودم که اکسیژن نداشت. داشتم خفه می‌شدم! می‌دویدم که به انتهای کانال برسم؛ اما مسیر اون قدر طولانی بود که هرچه می‌دویدم؛ نمی‌رسیدم. داشتم خفه می‌شدم که در دورترین نقطهٔ کانال، نوری دیدم. فریاد یاحسینی کشیدم و به طرف نور دویدم هرچه جلوتر می‌رفتم نور بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شد تا جایی که اون نور همه جا رو گرفت و دیگه احساس کردم خبری از تاریکی و خفگی نیست. از خواب که بلند شدم به معنای این خواب فکر کردم؛ به این نتیجه رسیدم که سعادت و عاقبت بخیری من در گرو همراهی توئه" گفتم: "من که هیچ کجای خواب تو نبودم." گفت: "آره، ظاهراً نبودی! ولی من حضورت رو حس می‌کردم." اگرچه از تعریفش احساس شادمانی داشتم؛ ولی معما همچنان برایم نامکشوف ماند حرفهای این چند وقت‌هاش برایم تبدیل به یک معمای پیچیده شده بود؛ "خدمت تا چهل سال و این خواب و همراهی سایه‌وار من! اینها باید ربطی به هم می‌داشت؛ اما چه ربطی؟!" این معمایی بود که به نظرم کلیدی جز صبر نداشت چند ماهی بود که مسئولیت فرماندهی سپاه تهران بزرگ و لشکر ۲۷ محمد رسول الله را واگذار کرده بود چند پیشنهاد کار داشت اما نمی پذیرفت. حتماً برای خودش دلایلی داشت. من کنجکاوی نمی‌کردم تا اینکه یک روز آمد ساکش را برداشت و گفت: «باید برم یه مأموریت خارج از کشور» بی‌درنگ یاد آن خواب و حس همراهی‌ام با او افتادم ناخودآگاه گفتم: "خدا پشت و پناهت!" 🔗 ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
‏گفتم که: دلت؟ گفت: لبالب ز امید گفتم: سخنت؟ گفت: شعار توحید گفتم: به چه ره بایدمان رفتن؟ گفت: آن راه که می‌روند یاران شهید... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee