eitaa logo
سالن مطالعه
195 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
966 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21247 ✳️ بنیادها و تربیت رهبران اصلاح‌طلب ◀️ قسمت چهارم: 🔹فهرست برخی دیگر از بنیادهای آمریکایی بدین قرار است: مؤسسات: «لینکلن» «استنفورد» «سالامون» و «استفن بچل» از دیگر نهادهای وابسته به بنیادهای «فورد»، «کارنگی» و «راکفلر» و… بنیاد جنایی «پاروین» که به گفته‌ی خود آمریکایی‌ها، بنیاد مافیا یا اتحادیه جنایتکاران است و توسط آلبرت پاروین صاحب قمارخانه و مهمان‌خانه‌ی مشهور «فلامینگو» در شهر «لاس وگاس» در سال ۱۹۶۰م/۱۳۳۹ش تأسیس شد. پاروین از سال ۱۹۴۵م/۱۳۲۴ش به این‌سو، نامش در صدر فهرست اعضای مافیا و جنایتکاران که از طرف وزارت دادگستری آمریکا تهیه شده، ثبت گردیده است. 🔹«شورای آتلانتیک» یکی دیگر از مراکز حسّاس و تصمیم‌گیر در ایالات متحده است که از بطن خود، «باشگاه بیلدربرگ» و طرح‌های جنجالی‌ای همچون جهانی‌سازی و حکومت جهانی به رهبری آمریکا را بیرون داده است. 🔹«بنیاد نیکسون» که توسط ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور اسبق این کشور تأسیس شد. «بنیاد سوروس» که توسط جرج سوروس سرمایه‌دار یهودی مجاری‌الاصل تأسیس شد. «بنیاد هریتیج» که توسط هنری کیسینجر پایه‌گذاری شد. 🔹اصلاح‌طلبان تربیت‌شده به نمایندگی از طرف «بنیادها»، با جایگزین‌ساختن ابزار نرم فرهنگی به‌جای اسلحه‌ی نظامی، از حجم سرمایه‌گذاری آمریکا برای سلطه‌جویی و حضور در کشورهای شرقی و آمریکای لاتین کاستند؛ بلکه احساس نفرت مردم از استعمارگران را به احساس شیرین دوستی نیز تبدیل کردند. 🔹جرج وینسنت، رئیس بنیاد راکفلر در سال ۱۹۱۷م/۱۲۹۶ش درباره‌ی فعالیت‌های این بنیاد در «فیلیپین» به این موضوع اشاره کرده و گفت: "مراکز ارائه‌ی خدمات درمانی و نیز پزشکان، اخیراً به‌طور مسالمت‌آمیز به مناطقی از جزایر فیلیپین نفوذ کرده‌اند و این واقعیّت را نشان داده‌اند که برای رام‌کردن اقوام بدوی و بدبین نسبت به بیگانگان، طبّ بر مسلسل امتیازاتی دارد." 🔹اروپاییان ۲۰۰ سال قبل، از طریق گسیل‌داشتن میسیونرها و تأسیس بیمارستان‌های مسیحی، این روش را به تجربه نشستند. در آن زمان -که کم و بیش همچنان ادامه دارد- میسیونرها جمع کثیری از مردم ساده‌دل روستایی و شهرستانی مسلمان را مسیحی کردند. 🔹در سال‌های اوج حضور استعمارگران در شرق، میسیونرها، نقش جاده صاف‌کن مردان نظامی و سیاسی را ایفا می‌کردند؛ اما در دوران جدید، بنیادها، «با اعمال کنترل بر تولید و اشاعه‌ی فرهنگ [خاص]»، به گسترش سلطه‌ی طبقه‌ی مسلّط کمک می‌کنند. ارائه‌ی منابع مالی، به‌طور استراتژیک آن‌ها را قادر می‌کند که دیدگاه‌های خاصّی را مشروعیّت بخشیده و به‌طور هم‌زمان دیدگاه‌های دیگر را بی‌ارزش جلوه دهند، نمی‌توان تصور کرد که بدون حمایت محسوس بنیادها، نظریه‌ی نخبه‌گرایی دمکراتیک و نظریه‌ی کثرت‌گرایی مرتبط با آن می‌توانست این‌گونه در اندیشه‌های سیاسی آمریکای پس از جنگ جهانی دوم، حاکمیت یابد. 🔹به قول ادوارد برمن؛ "نخبگان حاکم بر «بنیادها»، خط‌مشی‌ها را تعیین و با اتکا به منابع مالی سرشار خود، اجرای آن را تضمین می‌کنند." ارقام زیر میزان نفوذی را که بنیادها از طریق سرمایه‌گذاری‌های استراتژیک داخلی و خارجی خود کسب می‌کنند، به‌خوبی نشان می‌دهد: ● در سال ۱۹۵۵م/۱۳۳۴ش. امنای بنیاد راکفلر حدود ۱۹ میلیون دلار را به اعطای بورس‌های جدید اختصاص دادند؛ ● برای سال مالی ۱۹۵۵-۱۹۵۶م امنای بنیاد کارنگی بودجه‌ای معادل ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار را به تصویب رساندند؛ ● در سال مالی ۱۹۵۵-۱۹۵۶م بنیاد فورد، مبلغ حیرت‌آور ۵۵۷ میلیون دلار را به این امر اختصاص داد؛ ● بودجه‌ی پیش‌بینی شده‌ی بنیاد راکفلر برای سال ۱۹۶۰م/۱۳۳۹ش به حدود ۳۰ میلیون دلار رسید؛ ● بنیاد راکفلر در سال ۱۹۶۶م/۱۳۴۵ش مجموعاً ۴۱ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار برای اجرای طرح‌های خود به تصویب رساند که تقریباً ۸ میلیون دلار از این مبلغ به برنامه‌ی توسعه‌ی دانشگاهی اختصاص یافت. 🔹اهمیت و نقش بنیادهای «کارنگی»، «فورد» و «راکفلر» وقتی درک می‌شود که بدانیم از دهه‌ی ۱۹۳۰م/۱۴۱۰ش این بنیادها در ارتباط با CFR (شورای روابط خارجی) ایالات متحده نقش حسّاسی را در سیاست خارجی ایفا کرده‌اند. (درباره‌ی جایگاه CFR و نقش آن در سلطه‌ی نخبگان پس از این، سخن به میان خواهد آمد.) 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21332 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21260 ✳️ بنیادها و تربیت رهبران اصلاح‌طلب ◀️ قسمت پنجم: 🔹اهمیت و نقش بنیادهای «کارنگی»، «فورد» و «راکفلر» وقتی درک می‌شود که بدانیم از دهه‌ی ۱۹۳۰م/۱۴۱۰ش این بنیادها در ارتباط با CFR (شورای روابط خارجی) ایالات متحده نقش حسّاسی را در سیاست خارجی ایفا کرده‌اند. (درباره‌ی جایگاه CFR و نقش آن در سلطه‌ی نخبگان پس از این، سخن به میان خواهد آمد.) 🔹برمن می‌نویسد: نخبگان مرتبط با بنیادها، شورای روابط خارجی و دستگاه تنظیم سیاست خارجی، به‌طور مستمر از سال ۱۹۴۵م/۱۳۲۴ش به بعد، مقامات عالی اداری و عضویت در گروه‌های تنظیم سیاست‌ها را در انحصار خود داشته‌اند. 🔹او در جای دیگر می‌نویسد: معماران سیاست خارجی آمریکا از سال ۱۹۴۵م به بعد، مرتباً بین مراکز سیاست‌گذاری «واشینگتن» و دفاتر بنیادها در «نیویورک» در تردّد بودند. بسیاری از آنان هم‌چنین در مقام مدیریت شرکت‌های بزرگ، مؤسسات مالی یا به‌عنوان وکلای برجسته خدمت کرده‌اند. 🔹یک محقق، در مقاله‌ای و ذیل عنوان «سیطره بنیادهای آمریکا بر دمکراسی»؛ فعالیت‌های این بنیادها را معرفی کرده است. برای مزید اطلاع به بخش‌هایی از آن اشاره می‌شود: "در حال حاضر در ایالات متحده، بیش از ۲۵ هزار مؤسسات تحت عنوان Foundation یا بنیاد با شرح وظیفه و مأموریت‌های مختلف وجود دارد که در حکم چشم و گوش و بازوهای شرکت‌های بزرگ و برای معدودی از سرمایه‌سالاران نظام کاپتالیستی غرب به انجام وظیفه مشغولند." 🔹چنان‌که اشاره شد، این بنیادها با سوءاستفاده از پوشش خدمات غیرانتفاعی و عام‌المنفعه برای فعالیت‌ها، ضمن در امان ماندن از سوءظن‌ها و تردیدها، خود را از الزامات قانونی و پرداخت مالیات می‌رهانند. هریک از این بنیادها بر صدها مؤسسه‌ی علمی و پژوهشی فرعی و نیز بر بخشی از بدنه‌ی اجرایی یا نظام سیاسی آمریکا و مراکز حسّاس این کشور اشراف دارند. 🔹از سال ۱۹۴۵م تا زمان حاضر، هیچ‌یک از شخصیت‌های آمریکایی مشاغل و پست‌های سیاسی را عهده‌دار نشده است، بدون آن‌که مدتی در این «بنیادها» کار کرده باشد و از آن‌ها حقوق دریافت کرده باشد. در واقع، این بنیادها به‌منزله‌ی اطاق رخت‌کنی برای ورود به مقامات عالی هستند. 🔹آیزنهاور، رئیس‌جمهور اسبق ایالات متحده، مدت‌ها عضو هیئت‌مدیره بنیادهای «فورد» و «کارنگی» بود. دین راسک و جان فاستر دالاس از وزرای خارجه اسبق آمریکا، هرکدام مدت‌ها ریاست بنیادهای «کارنگی» و «راکفلر» را بر عهده داشتند. رابرت مک‌نامارا، رالف بانچ (دیپلمات و برنده جایزه صلح نوبل در سال ۱۹۵۰م)، سایروس رابرت ونس (وکیل آمریکایی و وزیر امورخارجه آمریکا در دوره رئیس‌جمهوری جیمی کارتر) و هنری کیسینجر نیز هرکدام سالیان طولانی در هیئت مدیره و دیگر بخش‌های بنیادهای «فورد» و «راکفلر» و «کارنگی» حضور داشتند. 🔹طیّ سال‌های دهه‌ی ۶۰م/۴۰ش، از میان ۱۹۱ مرکز فرهنگی و پژوهشی عمده‌ی «آمریکا»، ۱۰۷ مرکز با بودجه‌ی مالی بنیاد فورد اداره می‌شدند و ۱۸ مرکز نیز تحت قیومیّت بنیاد راکفلر قرار داشتند. گذشته از این، ۱۱ دانشگاه از میان ۱۲ دانشگاه بلندآوازه‌ی آمریکا که مؤسسه‌ی مطالعات بین‌المللی دارند، با اعانه‌ی مالی بنیاد فورد به حیات خود ادامه می‌دهند. از میان آن‌ها می‌توان به دانشگاه‌های «کلمبیا»، دانشگاه معروف و قدیمی «نیویورک» که قسمت ایران‌شناسی آن شهرت جهانی دارد، دانشگاه «هاروارد»، دانشگاه «استنفورد»، دانشگاه «برکلی» A.L.C.U و انیستیتو تکنولوژی ماساچوست M.I.T اشاره کرد. 🔹این مؤسسات فرهنگی و آموزش عالی، ۹۵ مرکز تحقیقاتی دارند که ۸۳ مرکز از کمک مالی «بنیاد فورد» و ۵ مرکز از «بنیاد کارنگی» تغذیه می‌کنند. 🔹بخشی از فعالیت بنیادهای آمریکا، بُت‌سازی از داخل این کشور با چهره‌های بیرونی و جهانی است که توسط آنان افکار و ایده‌های مخالفان آمریکا، شناسایی و بررسی می‌شود؛ از جمله‌ی این اشخاص می‌توان به زبان‌شناس معروف آمریکایی که اکثراً او را می‌شناسند، آقای نوام چامسکی اشاره کرد. او سالیان طولانی سعی داشت که آمریکا را به‌سبب جنگ «ویتنام» محکوم سازد و گرایشات فاشیستی ایالات متحده را برملا کند. چامسکی به‌طور مداوم، عواقب بمباران‌های ناپالم را گوشزد می‌کرد؛ اما همین قدّیس سیاسی که مظهر و سخنگوی آمریکاییان مبارز است، سالیان طولانی به‌عنوان استاد مؤسسه علمی M.I.T یا همان کارخانه‌ی آدم‌سازی پنتاگون تدریس می‌کرد. او ارتباط تنگاتنگی نیز با نیروی هوایی آمریکا، نیرویی که بمب‌های ناپالم را بر سر ویتنامی‌ها می‌ریخت، دارد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21375 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21332 ✳️ بنیادها و تربیت رهبران اصلاح‌طلب ◀️ قسمت ششم: 🔹فعالیت‌های بنیاد فورد نسبت به سایر بنیادها متنوّع‌تر است. بخشی از فعالیت‌های برون‌مرزی این بنیاد که از سال ۱۹۷۳م/۱۳۵۲ش با مساعدت ۸۵۰ نفر برنامه‌ریز در داخل آمریکا و ۹۲۰ نفر کادر متخصص در خارج از این کشور انجام گرفته، تأسیس درمانگاه‌های صحرایی در «هندوستان»، «برزیل»، «اندونزی» و «سنگاپور» برای عقیم‌سازی مردم این کشورها بوده است. 🔹برای درک پیوندها و روابط میان بانک‌های بین‌المللی، بنیادها و سیاست خارجی آمریکا که توسط «شورای روابط خارجی» تنظیم و کنترل می‌شود، کافی است بدانیم که: "«دیوید راکفلر» در سال ۱۹۶۹-۱۹۷۰م/۱۳۴۸ش ریاست شورای روابط خارجی و «چیس منهتن بانک» را به‌طور هم‌زمان داشت. حاکمیت «مورگان» در بدو امر و راکفلر در مراحل بعدی در شورای روابط خارجی نباید به‌مثابه یک نوع رابطه‌ی دیکتاتوری یا فرماندهی در مقابل نمایندگان گروه‌های مالی دیگر تلقی شود؛ بلکه به‌نظر می‌آید این نوع رابطه، شکلی از یک رهبری و هماهنگی غیررسمی در یک چارچوب کلی همکاری می‌باشد. همان‌طور که قبلاً متذکر شده‌ایم، نمایندگان تمامی گروه‌های مالی عمده‌ی «نیویورک» در رهبری شورا شرکت داشته و برخی از آن‌ها به‌طور منظّم در مواضع مهمّی جای داشته‌اند. بر این اساس است که می‌بینیم «آلن دالس» سیاست‌مدار و پنجمین رئیس سیا، به‌مدت ۴۲ سال، در مواضع دبیری، نیابت ریاست کل و بالأخره ریاست کل، نقشی فعال در شورا داشته است." 🔹دانیل یرگین، تاریخ‌نگار آمریکایی، در پژوهش خود پیرامون مسائل دوره‌ی پس از جنگ جهانی دوم از نوعی «لیبرالیسم مسیحایی» یاد می‌کند که دستگاه تدوین سیاست خارجی را بر آن داشت تا به جست‌وجوی راه‌هایی برای ایجاد جهانی امن برای دمکراسی و سرمایه‌داری لیبرال بپردازد. طرح‌های کلی سیاست خارجی برای تحقق این آرمان، زائیده‌ی «پروژه مطالعات جنگ و صلح» بود که در سال ۱۹۳۹م/۱۳۱۸ش آغاز شد. 🔹تا سال ۱۹۴۵م/۱۳۲۴ش که آخرین گزارش این پروژه تکمیل شد، «بنیاد راکفلر» بیش از ۶۰۰ هزار دلار به این پژوهش، که ویتنی شپردسون نایب‌رئیس «بنیاد کارنگی»، عضو کمیته‌ی هماهنگ‌کننده‌ی آن بود، اختصاص داده بود. 🔹نتایج پروژه‌ی مطالعات جنگ و صلح، خطوط کلی مبانی سیاست خارجی ایالات متحده را پس از جنگ جهانی دوم به نمایش می‌گذارند. در همان حال، حمایت مالی بنیاد راکفلر و مشارکت افرادی که در آن زمان یا بعداً با یکی از بنیادهای عمده به همکاری پرداختند، در امر تدوین گزارش‌های این پروژه نشان‌دهنده‌ی این است که چگونه دیدگاه‌های بنیادها در تنظیم سیاست خارجی گنجانده می‌شود. 🔹پژوهش این تاریخ‌نگار آمریکایی نشان می‌دهد که «گروه محارم» یا همان «نخبگان» چگونه در هرم مدیریتی و سیاست خارجی ایالات متحده نقش‌آفرینی می‌کنند. پروژه‌ی معروف به «پروژه مطالعات جنگ و صلح» در واقع به تحقق اهداف و سیاست‌هایی می‌انجامد که همه‌ی موانع فراروی بسط سرمایه‌داری لیبرال را حذف می‌کند و در واقع می‌توان گفت این پروژه، به روند استحاله‌ی فرهنگ‌ها و تمدن‌های غیرغربی (آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین) سرعت می‌بخشد. 🔹اعطای کمک‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری (فرهنگی و مادی) به کشورهای به‌اصطلاح توسعه‌نیافته برای جبران عقب‌ماندگی‌ها و ورود به «جرگه‌ی توسعه‌یافته‌های تحت کنترل غرب» از طریق سازمان‌های جهانی، بانک جهانی و خط‌دهی بنیادها، در همین راستا قابل شناسایی است. 🔹نطفه‌ی «بانک جهانی» و «صندوق بین‌المللی پول» در توصیه‌نامه‌ی پی.بی (P.B) ۲۴ ژوئیه ۱۹۴۱م/۱۳۲۰ش پروژه‌ی مطالعات جنگ و صلح بسته شد. این یادداشت لزوم ایجاد نهادهای مالی بین‌المللی‌ای را یادآور می‌شد که بتواند [نرخ برابری] ارزها را تثبیت و سرمایه‌گذاری در امور سازندگی در مناطق عقب‌مانده و توسعه‌نیافته را تسهیل کند. سال بعد یادداشت‌های تفصیلی در همین زمینه تسلیم پرزیدنت «روزولت» و وزارت خارجه شد. در سال ۱۹۴۴م/۱۳۲۳ش یک کنفرانس بین‌المللی در «برتون وودز» در ایالت «نیوهمپشایر» تشکیل شد و به ایجاد «صندوق بین‌المللی پول» و «بانک جهانی» رأی داد. 🔹«بانک جهانی» به‌ظاهر نهادی مستقل است که وظیفه‌ی اعطای وام به ممالک در حال توسعه را جهت نوسازی اقتصاد خود و بهبود زندگی مردمشان بر عهده دارد؛ اما در واقع، بانک جهانی که ظاهراً دارای یک هیئت امنای بین‌المللی است، مستمراً سیاست‌هایی را در جهت پیش‌برد اهداف سیاست خارجی ایالات متحده و نفوذ سرمایه‌داری در کشورهای کمتر توسعه‌یافته تعقیب کرده است. این بانک هیچ‌گاه تحت ریاست فردی غیرآمریکایی قرار نداشته است. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21411 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21375 ✳️ بنیادها و تربیت رهبران اصلاح‌طلب ◀️ قسمت هفتم: 🔹«بانک جهانی» به‌ظاهر نهادی مستقل است که وظیفه‌ی اعطای وام به ممالک در حال توسعه را جهت نوسازی اقتصاد خود و بهبود زندگی مردمشان بر عهده دارد؛ اما در واقع، بانک جهانی که ظاهراً دارای یک هیئت امنای بین‌المللی است، مستمراً سیاست‌هایی را در جهت پیش‌برد اهداف سیاست خارجی ایالات متحده و نفوذ سرمایه‌داری در کشورهای کمتر توسعه‌یافته تعقیب کرده است. این بانک هیچ‌گاه تحت ریاست فردی غیرآمریکایی قرار نداشته است. ایالات متحده بیش از یک‌چهارم مجموع آراء را در اختیار خود دارد و گرچه در انتشارات رسمی بانک، هیچ‌گاه به این موضوع اشاره نمی‌شود؛ اما اجرای تصمیمات عمده موکول به تصویب وزارت خارجه ایالات متحده است. 🔹از میان دانشکده‌ها و رشته‌های مختلف علمی و دانشگاهی، علوم اجتماعی، بزرگترین نقش را در بسط ادبیات توسعه و مشی روشنفکری لیبرال در میان ساکنان و تحصیل‌کرده‌های کشورهای در حال توسعه، ایفا کرده است. 🔹به‌طور خلاصه، اساتید، منابع و رویکردهای عمومی علوم اجتماعی با تأثیرپذیری از ایدئولوژی لیبرال سرمایه‌داری، زمینه‌های فراوانی را برای سیاست‌گذاری کشورها، مبتنی بر خاستگاه بنیادهای آمریکا و بانک‌های جهانی فراهم آورده است. 🔹همواره مقصود اصلی و راز حمایت‌های سخاوتمندانه‌ی بنیادهای آمریکایی از رشته‌ها و دانشکده‌های علوم اجتماعی کشورهای به‌اصطلاح توسعه‌نیافته پوشیده می‌ماند و از چشم دریافت‌کنندگان بورسیه‌های تحصیلی دور نگه‌داشته می‌شود. 🔹این مقاصد به‌ظاهر فرهنگی و در حقیقت سیاسی، در عناوین زیر خلاصه می‌شوند: ۱. ایجاد تشکیک و تردید در برابر آموزه‌های سنّتی، بومی، ملّی و مذهبی کشورهای توسعه‌نیافته یا در حال توسعه؛ ۲. دامن‌زدن به چالش‌ها و فاصله‌های میان سنّت‌گرایی و مدرنیته؛ ۳. محتوم جلوه‌دادن مدرنیزاسیون به‌عنوان پروسه‌ای ناگزیر برای تجربه‌ی مدرنیته و پیشرفت؛ ۴. زمینه‌سازی برای توسعه فرهنگی (پذیرش گرایشات لیبرالی و گذار از سنت‌ها)، به‌عنوان زیرساخت توسعه اقتصادی؛ ۵. بسط ادبیات توسعه و بومی‌کردن آموزه‌های آن در میان فرهیختگان جوامع توسعه‌نیافته، با استفاده از ابزار رسانه‌ها؛ ۶ تربیت مدیران نوگرا و مهیای پذیرش توسعه‌ی دیکته‌شده در کشورهای توسعه‌نیافته. 🔹کارکردهای سابق‌الذّکر، حمایت‌های بنیادهای آمریکا را از علوم اجتماعی در کشورهای در حال توسعه در پی داشته است. به قول آقای برمن: "راهبردهای علوم اجتماعی که مورد حمایت بنیادها بوده است، برای تربیت رهبرانی مورد استفاده قرار گرفت که کشورهای خود را در زمره‌ی متحدان ایالات متحده قرار دادند." 🔹به این مجموعه، می‌بایست اعطای فرصت‌های مطالعاتی و کمک‌هزینه به اساتید و محققان غیرغربی را که در واقع یکی از اجزای مهم تلاش‌های «بنیادها» برای تربیت اساتید بومی، همراه با خطّ‌مشی آمریکایی است اضافه کرد. 🔹بین سال‌های ۱۹۵۳ و ۱۹۶۵م/۱۳۳۲ تا ۱۳۴۴ش، «برنامه‌ی ارائه‌ی کمک‌هزینه در زمینه‌ی مطالعات منطقه‌ای خارجی» حدود ده میلیون دلار را در اختیار ۱۲۱۴ تن از پژوهشگران قرار داد که عمدتاً صرف مطالعات تخصصی پیشرفته‌ی مربوط به مناطق مختلف جهان شد. 🔹رواج اصطلاحات و ادبیات توسعه‌ی سیاسی، توسعه‌ی اقتصادی، توسعه‌ی فرهنگی و امثالهم که طیّ سی سال گذشته، صفحات مطبوعات، اخبار همایش‌ها، عناوین نشست‌ها و مقالات دانشگاهی را از خود مشحون ساخته‌اند، جملگی مرهون این دیدگاه آمریکایی می‌باشند که نوسازی و توسعه ملل جهان سوم را راه‌حلی بلندمدت برای توسعه و بسط ارزش‌های آمریکایی می‌شناسد. 🔹این جریان، زیرساخت فرهنگی تجدّد و مدرنیزاسیون قرن بیستمی را مطابق خاستگاه آمریکاییان برای ممالک توسعه‌نیافته، فراهم می‌آورد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21476 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21411 ✳️ بنیادها و تربیت رهبران اصلاح‌طلب ◀️ قسمت هشتم: 🔹رواج اصطلاحات و ادبیات توسعه‌ی سیاسی، توسعه‌ی اقتصادی، توسعه‌ی فرهنگی و امثالهم که طیّ سی سال گذشته، صفحات مطبوعات، اخبار همایش‌ها، عناوین نشست‌ها و مقالات دانشگاهی را از خود مشحون ساخته‌اند، جملگی مرهون این دیدگاه آمریکایی می‌باشند که نوسازی و توسعه ملل جهان سوم را راه‌حلی بلندمدت برای توسعه و بسط ارزش‌های آمریکایی می‌شناسد. 🔹این جریان، زیرساخت فرهنگی تجدّد و مدرنیزاسیون قرن بیستمی را مطابق خاستگاه آمریکاییان برای ممالک توسعه‌نیافته، فراهم می‌آورد. 🔹«بنیادها» به‌دلیل آن‌که در ظاهر، غیروابسته و غیرانتفاعی شناخته می‌شوند، امکان ایجاد رابطه با نخبگان غیرغربی را دارند؛ نخبگانی که مأمور می‌شوند تا به نمایندگی از طرف ایالات متحده، زمینه‌های نوسازی در کشور خود را فراهم سازند. 🔹برخی ساده‌اندیشان (یا مأموران دوست نما) در «ایران»، تحقق توسعه‌ی اقتصادی را با همۀ پیش‌فرض‌هایش شرط ضروری رسیدن به عدالت اجتماعی معرفی کردند؛ و بدین‌وسیله همگان را فریفتند تا آن‌جا که برخی برای نشان‌دادن ضرورت دست‌یابی به توسعه‌ی اقتصادی، اقدام به جمع‌آوری شواهد قرآنی و حدیثی می‌کردند؛ در حالی‌که از این نکته غفلت داشتند که استراتژی توسعه تحت نظارت نخبگان بومی مورد حمایت «آمریکا» به اجرا در می‌آید و نسخه‌ی تجویز شده برای (به قول آن‌ها) جهان سومی‌هاست. 🔹بنیادهای «فورد»، «کارنگی» و «راکفلر» به‌طور مستقیم یا از طریق شورای پژوهش‌های علوم اجتماعی، با اعطای کمک‌های سنگین این استراتژی را به‌گونه‌ای هدایت می‌کردند که منافع ایالات متحده در جهان سوم حفظ شود. این منافع به آن سان که در میان سیاست‌گذاران و علمای اجتماعی وابسته به جریان فکری حاکم درک می‌شد، عبارت بود از: ۱. حرکت تدریجی به‌سوی شکلی از دمکراسی غربی؛ ۲. ادامه‌ی اتحاد با نظام جهانی سرمایه‌داری؛ ۳. ادامه‌ی دسترسی غرب به مواد اولیه‌ای که اهمیت استراتژیک دارند؛ ۴. نظم، ثبات و در بهترین حالت حصول خطّ‌مشی‌ای که با ایالات متحده خصومت نداشته باشد. 🔹و همه‌ی این‌ها می‌بایست از طریق پرورش نخبگان بومی انجام می‌گرفت که می‌توانستند منافع حاصل از چنین سیاست‌هایی را درک کنند. 🔹کوتاه سخن این‌که بنیادها در زمره‌ی ابزاری قابل شناسایی‌اند که نظام لیبرال سرمایه‌داری و سازمان‌های جهانی و سرانجام سران جوامع مخفی را در رسیدن به اهداف و استراتژی‌های فرامنطقه‌ای‌شان یاری می‌دهند و همواره تحت پوشش‌های فریبنده، مقاصد «گروه محارم» و «نخبگان» را دنبال می‌کنند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21497 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21476 ✳️ شورای روابط خارجی – CFR ◀️ قسمت یکم: 🔹پس از «بنیادها»، که در آشکاریِ تمام و با صورتی ظاهرالصلاح فعالیت نموده و مقاصد سرمایه‌سالاران لژنشین را محقق می‌سازند، به مجامعی نیمه‌مخفی، همچون «شورای روابط خارجی»، سازمانی انگلیسی-آمریکایی با علامت اختصاری CFR می‌رسیم. 🔹در ماه سپتامبر سال ۱۹۶۱م/۱۳۴۰ش. در نشریه‌ی «کریستین ساینس مانیتور» مقاله‌ای به چاپ رسید که چنین شروع می‌شد: "در خیابان شصت‌وهشتم واقع در بخش غربی «خیابان پارک» [در شهر نیویورک]، دو ساختمان زیبا روبه‌روی هم در دو طرف خیابان قرار گرفته‌اند. یکی از آن‌ها مقرّ سفارت «شوروی» در سازمان ملل است… درست مقابل آن، در ضلع جنوب‌غربی خیابان هم مقرّ «شورای روابط خارجی» قرار دارد، که احتمالاً یکی از پرنفوذترین سازمان‌های نیمه‌علنی در زمینه‌ی سیاست خارجی است. «شورای روابط خارجی» به اسم «تشکیلات» «حکومت نامرئی» و حتّی «وزارت امورخارجه راکفلر» معروف شده است. این سازمان نیمه‌سرّی، بدون شک به‌صورت پرنفوذترین گروه سیاسی در آمریکا در آمده است." 🔹اعضای اصلی «شورای روابط خارجی» متشکّل از حدود ۱۵۰۰ نفر از نخبه‌ترین سران حکومت: بنیادها، بانکداران، دانشگاهیان و سران رسانه‌های عمومی هستند. جماعتی که از زمان فرانکلین روزولت تاکنون، کلّیه‌ی پست‌های مهم در کلّیه‌ی دولت‌های «ایالات متحده آمریکا» را در اختیار دارند. 🔹به‌رغم جایگاه مهمّ تصمیم‌گیری، نفوذ و قدرت CFR در سیاست خارجی آمریکا و غرب، درباره‌اش کمتر سخن به میان آمده است. بی‌گمان CFR یکی از مقرّهای «نخبگان» یا همان «گروه محارم» قابل شناسایی است. این شورا در سال‌های میانی دو جنگ جهانی اوّل و دوم شکل گرفت. 🔹امروزه بیش از ۳۳۰۰ نفر در این شورا عضویت دارند. راه‌یابی به شورا، بسیار دشوار و پیچیده است. نامزد ورود به شورا را باید؛ یکی از اعضا معرفی کند، یک عضو دیگر حمایت کند، بعد مورد تأیید کمیته‌ی عضویّت قرار بگیرد، یک کمیته‌ی حرفه‌ای روی آن نظر بدهد و سرانجام مورد تأیید هیئت مدیره قرار بگیرد. 🔹شورا برای این‌که خود را با اوضاع روز بیشتر منطبق سازد، در اوایل دهه‌ی ۷۰م/۵۰ش. چند نفر سیاهپوست و جمعی از زنان را به عضویّت خود پذیرفت. 🔹لورنس اچ. شوپ؛ نویسنده‌ی کتاب پر فروش «تراست مغزهای امپراتوری»، درباره‌ی تشکیل این شورا می‌نویسد: "در تاریخ سی‌ام ماه مه ۱۹۱۹م/۱۲۹۸ش. یک گروه از بریتانیایی‌ها و آمریکایی‌ها در هتل مجستیک پاریس موافقت کردند که یک سازمان انگلیسی-آمریکایی را تشکیل دهند. این سازمان به‌طور رسمی «انستیتو امور بین‌المللی» نامیده شد و قرار بود شعبه‌هایی در پادشاهی انگلستان و ایالات متحده داشته باشد…" 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21536 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21497 ✳️ شورای روابط خارجی – CFR ◀️ قسمت دوم: 🔹هدف اوّلیه‌ی این گروه، تلاش برای متّحدکردن دنیای انگلیسی‌زبان، مطابق با الگویی که سیسیل رودس و ویلیام تی. استد تعیین کرده بودند، بود. پول لازم برای کار سازمانی نیز از جانب «تراست رودس» تأمین می‌شد. 🔹رودس یک امپریالیست فوق‌العادّه ثروتمند بود که میلش به قدرت، در جملاتی که زمانی خطاب به یک دوست گفته بود، تصویر شده است: "تقریباً سراسر جهان تقسیم شده و آنچه از آن باقی مانده است نیز در حال تقسیم، تسخیر یا مستعمره شدن می‌باشد. به ستارگانی فکر کن که شب‌هنگام در بالای سر خود می‌بینیم. این دنیاهای وسیعی که ما هرگز نمی‌توانیم به آن‌ها دست‌یابیم. من اگر می‌توانستم، سیّارات را نیز به اموال خود ضمیمه می‌کردم. من اغلب در این‌باره فکر می‌کنم." 🔹رودس می‌گفت که آرزوی زندگی‌اش؛ «گسترش امپراتوری بریتانیا، درآوردن سراسر جهان نامتمدّن تحت حکومت آن، دست‌یابی مجدّد به ایالات متحده و تشکیل یک امپراتوری واحد از نژاد انگلوساکسون» است. 🔹برای دست‌یابی به چنین هدف عظیمی، رودس در سال ۱۸۹۱م/۱۲۷۰ش. به فکر بنیان‌گذاری یک سازمان سراسری جهانی به‌منظور حفظ و گسترش امپراتوری بریتانیا افتاد. بنابراین هدف اوّلیه از تشکیل گروه‌های میزگرد، تأسیس یک «اتّحادیه متشکّل» در سراسر امپراتوری بریتانیا، با یک حکومت امپراتوری واحد و تلاش برای ملحق‌کردن سایر کشورها به این امپراتوری بود. 🔹گروه‌های میزگرد به‌واسطه‌ی دیدارها و مکاتبه‌ها با یکدیگر در تماس بودند و در آغاز سال ۱۹۱۰م/۱۲۷۹ش. شروع به چاپ مجلّه‌ی «میزگرد» با نویسندگان و حتّی هیئت تحریریه ناشناس کردند. 🔹شورای روابط خارجی (CFR)، به‌عنوان مرکزی که دو بخش خصوصی و دولتی مؤثّر در سیاست خارجی ایالات متحده را به هم پیوند می‌زند، از پایگاه پرقدرتی در طبقه‌ی سرمایه‌دار ایالات متّحده برخوردار است. در واقع، الیگارشی مالی «نیویورک» را در خود جای داده است. 🔹به‌نظر می‌رسد هدف ایده‌آل از تشکیل شورا، حفظ اتّفاق‌نظر و سلطه‌ی طبقه‌ی سرمایه‌دار در حیطه‌ی امور خارجی بوده است. 🔹پایه‌های این شورا در سی‌ام ماه مه ۱۹۱۹م/۱۲۹۸ش. در «هتل مجستیک» (Hotel Majestic) در شهر پاریس و با حضور اعضای انگلیسی و امریکایی «گروه میزگرد» ریخته شد. 🔹نویسنده‌ی کتاب «هیچ‌کس جرئت ندارد» تأسیس این تشکیلات را این‌گونه توصیف می‌کند: "پس از متارکه‌ی جنگ در ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸م/۱۲۹۷ش. «ویلسون» و سرهنگ «هاوس»، سخنگوی محارم به اروپا رفتند. با این امید که در قالب جامعه‌ی ملل، یک حکومت جهانی تأسیس کنند… هدف سرهنگ (در واقع محارم) این بود که از احزاب دمکرات و جمهوری‌خواه به‌عنوان ابزارهایی جهت پیشبرد برنامه‌های مربوط به تأسیس یک حکومت جهانی بهره‌برداری کند. 🔹در سال ۱۹۱۹م/۱۲۹۸ش. سرهنگ هاوس (Edward M. House) با اعضای یک «انجمن سرّی» موسم به «میزگرد» در پاریس ملاقات نمود تا سازمانی را تأسیس نماید که وظیفه‌ی آن، تبلیغ درباره‌ی شکوه و عظمت حکومت جهانی در میان مردم آمریکا، انگلیس و اروپای‌غربی باشد. البتّه قرار بر این شد که کلّیه‌ی جملات تبلیغاتی درباره‌ی «صلح»، به‌عنوان یک محور اصلی انجام گیرد و طبیعتاً به هیچ‌وجه نمی‌بایست از نیّت اصلی محارم برای برقراری دیکتاتوری جهانی حرفی به میان آید. 🔹تشکیلات «میزگرد» که اینک زمینه‌های تأسیس «شورای روابط خارجی» را فراهم آورد، ماحصل یک عمر رؤیای یک سلطان طلا و الماس، به نام سیسیل رودس برای تحقق یک «نظم نوین جهانی» است و برای نخستین‌بار در انگلیس پایه گذاری شد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21567 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21536 ✳️ شورای روابط خارجی – CFR ◀️ قسمت سوم: 🔹گروه میزگرد، از سال ۱۹۱۴م/۱۲۹۳ش. یعنی پس از اتمام جنگ، همه‌ی تلاش خود را صرف گسترش سازمان مخفی خود در نواحی مختلف کرده بود؛ در حالی‌که این گروه، خود در عالی‌ترین سطوح دولت انگلیس فعّالیت داشتند. 🔹پروفسور کویگلی در این‌باره می‌نویسد: "در پایان جنگ سال ۱۹۱۴م. مسلّم گردید که لازم است سازمانی با یک چنین نظامی [گروه میزگرد] وسیعاً گسترش یابد. انجام این وظیفه‌ی مهم به «لرد کورتیس» سپرده شد. وی در انگلستان و هریک از سرزمین‌ها و ممالک تحت سلطه‌ی انگلیس یک «سازمان جبهه» به‌صورت وابسته به گروه میزگرد موجود تأسیس نمود. این سازمان جبهه که «مؤسّسه‌ی سلطنتی امور بین‌المللی» خوانده می‌شد، در هر ناحیه، افراد مخفی گروه میزگرد را به‌عنوان عناصر اصلی در بر می‌گرفت. سازمان جبهه در شهر نیویورک به «شورای روابط خارجی» معروف بود که با همکاری گروه میزگرد آمریکا، مجموعاً «جبهه‌ی مؤسّسات انتفاعی جی. پی. مورگان و شرکا» به‌حساب می‌آمد." 🔹بیست‌وپنجمین گزارش سالانه‌ی شورای روابط خارجی در خصوص پی‌ریزی این شورا در پاریس چنین می‌گوید: "…مؤسّسه‌ی امور بین‌المللی که در سال ۱۹۱۹م/۱۲۹۸ش. در پاریس پی‌ریزی گردید، ابتدا متشکّل از دو شعبه بود. یکی در بریتانیای کبیر و یکی هم در ایالات متّحده… " 🔹این نقشه را بعدها تغییر دادند تا نوعی استقلال ظاهری به شعب بدهند؛ زیرا: "…عاقلانه به‌نظر نمی‌رسید که یک مؤسّسه با چند شعبه دایر گردد. باید ترتیبی داده می‌شد که شورای روابط خارجی در آمریکا و مؤسّسه‌ی سلطنتی امور بین‌المللی در بریتانیا، هرکدام به‌صورت یک هیئت مستقل جلوه کنند تا مبادا مردم آمریکا بفهمند که شورای روابط خارجی در واقع شاخه‌ی فرعی گروه میزگرد است و در نتیجه با یک خشم وطن‌پرستانه، واکنش شدیدی از خود نشان بدهند." 🔹«گروه میزگرد»، تأمین مالی آدولف هیتلر را عهده‌دار بود تا با جنگ جهانی، فکر تأسیس حکومت جهانی را سرعت بخشد. در همان حالی که گروه میزگرد در «اروپا» سرگرم کار خود بود، شورای روابط خارجی در تمامی ارکان وزارت امورخارجه ایالات متّحده نفوذ می‌کرد تا کنترل کامل آن را به‌دست گیرد. 🔹ظرف همه‌ی سال‌های گذشته، عموم وزرای امورخارجه (به‌جز چند نفر) همگی از اعضای شورای روابط خارجی بودند. درحال حاضر، شورای روابط خارجی سخت سرگرم فعّالیت برای تحقّق هدف نهایی خود [و در واقع، هدف نهایی گروه میزگرد] یعنی برقراری یک حکومت واحد بر سرتاسر جهان است. حکومتی که تحت کنترل محارم و هم‌دستانشان خواهد بود. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21580 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21567 ✳️ شورای روابط خارجی – CFR ◀️ قسمت چهارم: 🔹این شورا همواره نمایندگان مؤسّسات و شرکت‌های مهم زیر را در جمع خود، حاضر دارد: ۱. مؤسّسات بانک‌های بین‌المللی، نظیر «کوهن»، «لوب و شرکا»، «چیس منهتن»، «مورگان گارانتی» و…؛ ۲. عوامل شرکت‌های سهامی، نظیر «آی. بی. ام»، «زیراکس»، «پان آمریکن»، «جنرال الکتریک» و…؛ ۳. شرکت‌های سهامی ارتباطات، نظیر «سازمان تلویزیونی CBS» و «NBC»، «مجلّه تایم»، «روزنامه نیویورک تایمز»، «واشینگتن پست»، «لس‌آنجلس تایمز»، «انتشارات مک‌گراهیل»، «مک‌میلان»، «برادران هارپر» و… 🔹اَبَر حکومت جهانی شورای روابط خارجی با مستحکم ساختن جایگاه خود به‌عنوان یک نهاد و با در اختیار داشتن یک محل وسیع برای گردهمایی، یک کادر اداری، نشریه، یک برنامه‌ی مطالعه و پژوهش و برپایی یک «مباحثه‌ی دائمی در مورد امور بین‌المللی»، نقش عمده‌ای را در تاریخ سیاست خارجی آمریکا ایفا کرده است. 🔹تشکیل گروه‌های مطالعاتی، دیدارها با رهبران عالی‌رتبه خارجی، به منظور ایراد سخنرانی و مباحثه در مورد روابط خارجی حال و آینده و ارائه‌ی خدمات به شرکت‌ها، تنها بخشی از فعالیت‌های شورا را شامل می‌شود. 🔹تعداد مشتریان دریافت‌کننده‌ی خدمات از ۲۵ شرکت در سال ۱۹۵۳م. به ۱۵۷ شرکت در سال ۱۹۷۲م. رسید. همان‌طور که انتظار می‌رفت، بزرگ‌ترین شرکت‌های چندملّیتی، از جمله غول‌هایی مانند «جنرال موتورز»، «اکسان»، «موزر»، «موبیل»، «تکزاکو»، «کمپانی فولاد ایالات متّحده»، «آرامکو»، «جنرال الکتریک»، «گلف اویل»، «چیس منهتن بانک» و بسیاری دیگر در طول سال‌ها، مشتری خدمات شورا شدند. 🔹اگرچه شورا فعّالیت خود را با انتشار مجله‌ی «فارِن اَفرز» آغاز کرد و در بیرون از شورا، عموماً این مرکز مهم را به‌عنوان ناشر این مجلّه می‌شناسند؛ امّا شورای روابط خارجی برای خود هدفی بلندپروازانه در نظر گرفت که کمتر از تجویز مسیری برای رهبری جهانی سیاست خارجی آمریکا نبود. شورا به آموزش افکار عمومی پرداخت تا در نتیجه، بر شکل‌گیری سیاست در داخل دولت نیز تأثیر گذارد… 🔹امّا بدون در نظر گرفتن یک جنبه‌ی دیگر از فعّالیت‌های شورا که در شرح‌های کاملاً رسمی از [تاریخچه‌ی] آن ناگفته می‌ماند، اهداف شورای عالی و برنامه‌های آن، صرفاً سرگرمی‌های روزمرّه‌ی آکادمیک باقی می‌ماند. به این دلیل که شورا تنها در بر گیرنده‌ی فعّالیت‌هایی که رسماً به اسم آن انجام می‌گیرد، دیدارهایی که در ساختمان شورا برپا می‌شود یا نشریاتی که تحت نام آن منتشر می‌شوند، نیست. از این‌ها بااهمّیت‌تر، این حقیقت است که شورا، مرکز شبکه‌ای از تماس‌ها است که همه‌ی کسانی را که در شکل‌دادن به سیاست خارجی، در داخل و خارج دولت، سهیم هستند، به یکدیگر مرتبط می‌سازد. 🔹این شبکه‌ی تماس‌ها بدون شورای روابط خارجی نیز وجود می‌داشت؛ امّا شورا به استحکام و یگانگی آن کمک می‌کند تا خود را به‌عنوان یک کانون قابل رؤیت تثبیت نماید. 🔹شورا به‌طور مستمر در جست‌وجوی مردانی که در مواضع کلیدی قرار دارند یا مردانی که فکر می‌کنند باید در مواضع کلیدی قرار گیرند، است و آنان را در رابطه با یکدیگر قرار می‌دهد. از ۱۹۴۵ تا ۱۹۷۲م. قریب به نیمی (۴۵%) از کسانی که به‌عنوان مسئولان عالی‌رتبه‌ی سیاست خارجی خدمت کرده‌اند، عضو شورای روابط خارجی نیز بوده‌اند. 🔹این رقم در میان کسانی که موقتاً پستی در وزارت امورخارجه داشته‌اند، به ۶۹درصد، یعنی دو نفر از هر سه نفر، می‌رسد. 🔹همان‌طور که جی. آنتونی کوماسی در مجلّه «نیویورک تایمز» خاطرنشان کرده است: "اگر می‌خواهید سیاست خارجی را تعیین کنید، هیچ محفلی بهتر از شورا وجود ندارد که به آن تعلّق داشته باشید." 🔹در مورد CIA (سیا) مسأله‌ی روابط نزدیک دولت و شورا بیشتر تأیید می‌شود. مدیریّت CIA از زمان بنیان‌گذاری آن در سال ۱۹۴۷م/۱۳۲۶ش. در غالب اوقات، در دست یکی از مدیران یا اعضای شورا بوده است. 🔹آلن. دبلیو. دالس، مدیر سیا، یکی از مدیران شورا بود و جان. ای. ام کول، ریچارد هلمز، ویلیام کولجا و جرج بوش، همگی اعضای شورا بودند. نتیجه‌ی چنین رابطه‌ای طبیعتاً این بوده است که اعضای شورا گزارش‌های واقعی را قبل از همه و به موثّق‌ترین شکل دریافت کنند. بازرسی در مورد مسائل CIA نیز غالباً در اختیار اعضای شورا بوده است. 🔹پیش از این اشاره شد که رسانه‌های پر قدرت، جریان‌ساز و مؤثّر در سیاست خارجی آمریکا و حتّی جهان نیز مستقیم یا غیرمستقیم زیر نظر شورای روابط خارجی قرار دارند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21599 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21580 ✳️ شورای روابط خارجی – CFR ◀️ قسمت پنجم: 🔹پیش از این اشاره شد که رسانه‌های پر قدرت، جریان‌ساز و مؤثّر در سیاست خارجی آمریکا و حتّی جهان نیز مستقیم یا غیرمستقیم زیر نظر شورای روابط خارجی قرار دارند. 🔹در صدر این فهرست، روزنامه‌ی «نیویورک تایمز» قرار دارد که اکثر رهبران آمریکا آن را می‌خوانند و تنها روزنامه‌ی آمریکایی است که در «فهرست مریل» از ده روزنامه‌ی اصلی «برگزیده» در جهان قرار دارد. 🔹در سال ۱۹۷۲م/۱۳۵۱ش. از ده مدیر شرکت نیویورک تایمز، سه نفر و از نُه مقام عالی‌رتبه‌ی اجرایی تحریریّه‌ی این روزنامه، پنج نفر عضو شورا بوده‌اند. با دقّت در فهرست نام‌های کتاب «گی‌تالیز» درباره‌ی نیویورک تایمز، می‌توان لااقل نام ۲۰ نفر را که با این روزنامه کار می‌کنند، یافت که به شورای روابط خارجی تعلّق دارند. این بدان معنا است که ۱۷۰ تن از اعضای شورا (از ۱۴۴۰ نفر) و ۱۷ مدیر آن با «هاروارد»، ۶ تن از مدیران شورا با دانشگاه «ییل»، ۷ تن با «پرینستون»، ۱۲ تن با «کلمبیا» و ۷ تن با «ام. آی. تی.» رابطه داشته‌اند. (اگرچه به‌طور نسبی تعداد معدودی از اعضای شورا در ام.آی.تی حضور یافته‌اند) تقریباً ۸۰ تن از اعضای شورا با دانشگاه «کلمبیا»، همین تعداد با دانشگاه «ییل»، حدود ۶۰ نفر با «پرینستون» و بیش از ۴۰ تن با «ام.آی.تی.» رابطه داشته‌اند. 🔹با نگاهی به همین مجامع از یک زاویه‌ی دیگر نیز به نتایج مشابهی می‌رسیم. در اینجا نیز این پنج دانشگاه، به‌علاوه‌ی دانشگاه‌های «ام. آی. تی» و «جانزها پکینز» در صدر قرار دارند. 🔹در صدر لیست، «بنیاد راکفلر» قرار دارد که ۱۴ نفر از هیئت امنای ۱۹ نفره‌ی آن از اعضای شورا هستند. از این عدهّ، ۴ نفر، از مدیران شورا هستند. "جرج هرار" مدیر بنیاد راکفلر عضو شورا و داگلاس دیلون، رئیس آن، یکی از اعضای هیئت مدیره شورا هستند. «صندوق برادران راکفلر» نیز پیوند گسترده‌ای با شورا دارد؛ از جمله سه برادران راکفلر (دیوید، نلسون و جان دی. سوم) و نیز رادمن راکفلر از نسل بعدی، از اعضای آن هستند و این غیرمنتظره نیست. 🔹شرکت کارنگی نیویورک نیز کاملاً به شورا نزدیک است. در میان ۱۰ تن از اعضای شورا که در هیئت مدیره آن عضویت دارند، ۲ تن از مدیران شورا دیده می‌شوند. بنیادهای کارنگی از زمانی که به‌وسیله‌ی اندرو کارنگی تأسیس شدند، تنها با یک خانواده ارتباط نداشته‌اند؛ بلکه بنیادهای کارنگی خود نوعی خانواده را می‌سازند که علاوه بر شرکت کارنگی، «انستیتوی واشینگتن کارنگی»، «بنیاد خیریه کارنگی برای صلح بین‌المللی» و «بنیاد کارنگی برای پیشرفت تعلیم» و چند صندوق کوچک‌تر را شامل می‌شود. 🔹این بنیادها دارای روابط نزدیکی با شورا بوده‌اند. یک‌چهارم (۱۹ تن) از کلّیه‌ی مدیران شورا تا سال ۱۹۷۲م/۱۳۵۱ش. به‌عنوان هیئت امنا یا مقامات لااقل یکی از بنیادها خدمت کرده‌اند. 🔹ادوارد گریفین، نویسنده، معتقد است که شورای روابط خارجی در ابتدا تحت تأثیر خانواده‌ی جی. پی. مورگان بود. گروه مورگان به‌تدریج جای خود را به کنسرسیوم راکفلر دادند. 🔹یکی از نمونه‌های استیلای راکفلر بر شورای روابط خارجی در اوایل سال‌های دهه‌ی ۱۹۷۰م/۱۳۵۰ش. زمانی مشخّص شد که دیوید راکفلر از طریق کمیته‌ی انتصاب، سردبیری نشریه‌ی «فارن افرز» را به ویلیام باندی داد که یکی از مقامات برجسته‌ی سیا بود و در جنگ ویتنام نقش عمده‌ای ایفا می‌کرد. 🔹جیمز پرلاف، نویسنده و پژوهشگر که درباره‌ی شورای روابط خارجی بررسی می‌کند، در مورد روابط شورا و اعضای دولت می‌نویسد: "با مراجعه به اسناد تاریخی، مطالب بیشتری روشن می‌شود… تا سال ۱۹۸۸م/۱۳۶۷ش. چهارده وزیر کشور، چهارده وزیر خزانه‌داری، یازده وزیر دفاع و بسیاری از مأموران و مقامات برجسته‌ی دولتی از اعضای شورای روابط خارجی بودند." 🔹بعد از آلن والیس، تقریباً تمامی رؤسای سازمان سیا از اعضای شورای روابط خارجی بوده‌اند. لری استراند، پژوهشگر، می‌نویسد: "بسیاری از اعضای شورای روابط خارجی دارای منافع مالی هستند؛ زیرا اموال و دارایی آن‌هاست که به‌وسیله‌ی وزارت کشور، نیروهای نظامی و نیز سازمان سیا حراست می‌شود. بسیاری از پژوهشگران به این نتیجه رسیده‌اند که سازمان سیا نقش نیروی امنّیتی را نه تنها برای شرکت‌های آمریکایی، بلکه برای دوستان، بستگان و انجمن اخوّت شورای روابط خارجی بازی می‌کند" 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ ✳️ شورای روابط خارجی – CFR ◀️ قسمت ششم: 🔹اهمیت مسأله هنگامی روشن‌تر خواهد شد که به الگوی تمرکز سرمایه‌گذاری خارجی در دست تعداد محدودی از شرکت‌های آمریکایی توجّه شود. بنا به اطلاعات ارائه شده توسط هری مگدالف در سال ۱۹۵۷م/۱۳۳۶ش. چهل‌وپنج شرکت، تقریباً سه‌پنجم تمامی سرمایه‌گذاری‌های خارجی مستقیم آمریکا را در اختیار داشتند، 🔹برای این شرکت‌ها که غالباً بزرگ‌ترین شرکت‌ها می‌باشند، اهمّیت توأمان صادرات و سرمایه‌گذاری خارجی بسیار حیاتی است. این مسأله به این دلیل است که سودهای به‌دست آمده از این فعّالیت‌ها می‌تواند به مجموع سودهای حاصل کمک قابل ملاحظه‌ای کند و نیز تولید و صادرات فرامنطقه‌ای قادر خواهند بود تا موقعیّت مناسبی برای رشدی که بازارهای اشباع‌شده‌ی داخلی قادر به تأمین آن نیستند، فراهم آورند. 🔹چنان‌که ملاحظه می‌شود، تمامی گروه‌های مالی عمده، دانشگاه‌های عمده، بانک‌های عمده و بالاخره رؤسای بنیادهای مهمّ ایالات متحده، در رهبری و هدایت «شورای روابط خارجی» مشارکت دارند. و برخی از پست‌ها و مناصب شورا برای سال‌های متمادی در اختیار شرکت‌های بزرگ بوده است. همچنین، سرمایه‌داران بانفوذ و آکادمیسین‌های مشهوری که با ایجاد روابط زنجیره‌ای، محافل مهمی چون CFR را هدایت کرده‌اند. 🔹نقش‌آفرینی شورا از بدو جنگ دوم جهانی تاکنون در روابط خارجی نشان می‌دهد که در واقع، شورای روابط خارجی یک «تراست مغزهای امپراتوری» است که از طریق «پروژه‌ی دهه‌ی هشتاد» برای برنامه‌ریزی و اجرای یک نظم نوین جهانی، برای جایگزینی نظمی که هم‌اکنون در حال از هم پاشیدگی است، اختصاص دارد. 🔹«پروژه دهه هشتاد»، ۱۹۷۳م/۱۳۵۲ش. اقدامی از سوی شورا بود تا بحران‌های یپش روی نظام سرمایه‌داری، کنترل شود و به‌عنوان نقشه‌ی راهی شناخته می‌شد که شورا از طریق آن هدایت و جهت‌دهی تغییرات در نظام بین‌المللی را عهده‌دار می‌شد. در واقع، شورا از طریق اجرای این پروژه، با تأثیرگذاری بر روی افکار و اعمال در سطح جهان، سعی در دست‌یابی به یک نظم نوین جهانی داشت. 🔹هرچند که پروژه دهه هشتاد شورا مهم‌ترین اقدام طبقه‌ی حاکم برای برنامه‌ریزی دراز مدّت در جهت پاسخ‌گویی به بحران جهان سرمایه‌داری بود؛ امّا تنها اقدام نبود. در راستای این اقدام، به ابتکار رئیس شورا، دیوید راکفلر، در سال ۱۹۷۳م/۱۳۵۲ش. سازمان جداگانه‌ای به نام «کمسیون سه جانبه» تأسیس شد. 🔹آشکار است که شورای روابط خارجی در حدود یک قرن گذشته اگر مستقیماً دولت را تحت تسلط خود نداشته، بر آن نفوذ همه‌جانبه‌ای داشته است؛ و دست‌کم در پنجاه سال از این یکصد سال، نفوذ شورای روابط خارجی در شراکت یا گروه مخفی دیگری به نام «بیلدربرگ‌ها» بوده است. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21667 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21633 ✳️ کمیسیون سه جانبه (سه جانبه خواهی) ◀️ قسمت یکم: 🔹پس از «شورای روابط خارجی»، که از سویی تنظیم مناسبات کلان سیاسی فی‌‌مابین ایالات متحده آمریکا و بریتانیا را در اختیار داشت و از دیگر سو، دو حزب بزرگ جمهوری‌خواه و دمکرات آمریکا را در مسیر استراتژی‌های کلان مجامع مخفی کنترل و مدیریت می‌کرد؛ «محارم» پشت‌پرده با تأسیس «کمیسیون سه جانبه»، مدیریت کلان سه قطب اقتصادی و سیاسی مهم «آمریکای شمالی»، «اروپای غربی» و «ژاپن» را در دست گرفتند. 🔹در سال ۱۹۷۳م/۱۳۵۲ش. به ابتکار «دیوید راکفلر»، رئیس شورای روابط خارجی و رئیس «بنیاد راکفلر» و در عین حال، رئیس «چیس منهتن بانک»، یک سازمان جداگانه به‌نام «کمیسیون سه جانبه» تأسیس شد. 🔹راکفلر، خود کمک مالی اولیه را تا زمانی که کانال تغذیه‌ی مالی آن به‌وسیله‌ی «بنیادها» فراهم شود، تأمین نمود و حتی اجلاس‌های اولیه و مقدماتی رهبران منتخب کمیسیون را هم در ژوئیه و مارس ۱۹۷۳م. در ملک شخصی‌اش در «نیویورک» برپا کرد. 🔹پیش از این اشاره شد که «سازمان ملل» در شهر نیویورک نیز در زمین اهدایی و شخصی راکفلرها تأسیس شد. هدف کمیسیون: «طرح و مدیریت و حفظ مداوم مشارکت و همکاری میان طبقات حاکم آمریکای شمالی، اروپای غربی و ژاپن است.» 🔹همراهان دیوید راکفلر در تأسیس این کمیسیون، «زبیگنیو برژینسکی»، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر و دیگر شهروندان مهم بخش خصوصی و هم‌فکر بودند. 🔹حدود ۳۰۰ عضو (در سال ۱۹۷۳م. ۲۰۰ عضو بود) از رده‌ی بازرگانان و بانکداران بین‌المللی، حکومت‌ها، مراکز علمی، رسانه‌های جمعی و از میان نیروی کار محافظه‌کار برگزیده شدند. 🔹«نخبگان» در سال ۱۹۵۴م/۱۳۳۳ش. با راه‌اندازی «بیلدربرگ»، سازمانی تحت رهبری اروپا تأسیس کردند تا اتحاد و اتفاق آنگلوساکسون‌های اروپا و آمریکای انگلیسی‌زبان را در هدایت و کنترل نظام سرمایه‌داری و حفظ منافع جهانی آن یاری دهد. و بالأخره در سال ۱۹۷۳م/۱۳۵۲ش. با ایجاد مثلث «کمیسیون سه جانبه»، با قبول «ژاپن» در باشگاه ملت‌های پیشرفته، سعی در حفظ مدیریت و مشارکت میان طبقات حاکم «آمریکای‌شمالی»، «اروپای‌غربی» و «ژاپن» کردند. از همین‌رو، این اتحاد و اتفاق را «کمیسیون سه جانبه» و حاضران در میزگرد کمیسیون را «سه جانبه خواهان» نامیدند. 🔹هدف کمیسیون، طبیعی‌کردن عادات و اعمال همکاری با یکدیگر میان مناطق سه جانبه است تا: - سطح سالمی (یعنی سود متقابل و نه خودکشی متقابل) از رقابت میان قدرت‌های سرمایه‌داری را پیش برد؛ - جبهه‌ی مشترکی علیه جهان سوم و اتحاد «شوروی» باز کند؛ - اقتصاد سیاسی بین‌المللی را به سود تجارت و امور مالی جهانی نوسازی نماید؛ - و دمکراسی سه جانبه را «قابل حکومت»تر گرداند. 🔹نکته‌ی جالب توجه آن است که اکثریت اعضای آمریکایی «کمیسیون»، عضو «شورای روابط خارجی» (CFR) بوده و حداقل یازده تن از مدیران شورا در کمیسیون شرکت داشتند. 🔹زبیگنیو برژینسکی یکی از مدیران شورا، مدیر کمیسیون بود. جرارد اسمیت، یکی از اعضای شورا، ریاست بخش «آمریکای‌شمالی» کمیسیون را برعهده داشت و دیوید راکفر به ارائه‌ی نقش کلیدی خود در کمیته‌ی اجرایی می‌پرداخت. 🔹اعضای ژاپنی و اروپای‌غربی کمیسیون، نمایندگی همان بخش را که شورا در ایالات متحده به‌عهده دارد، در جامعه‌ی خود برعهده دارند. 🔹به‌نظر می‌آید، اصلی‌ترین مجتمع‌های مالی صنعتی در ژاپنِ معاصر، گروه «میتسوبیشی»، گروه «سومیتومو»، گروه «میتسویی» و گروه «فایو» که حول «بانک فوجی» سازمان یافته‌اند، باشند. 🔹اعضای اروپایی «کمیسیون سه جانبه» عبارت بودند از: جووانی آنیلی، رئیس «فیات» (که در کمیسیون کمپانی بین‌المللی بانک «چیس منهتن» نیز عضویت داشت)؛ رئیس فدراسیون بانکداری «آلمان»؛ رئیس کمپانی «رویال داچ‌شل پترولیوم»؛ ادموند دو روچیلد، رئیس «اتحادیه فدرال صنایع آلمان»؛ رئیس بانک بین‌المللی «بارکلیز». 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21953 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21667 ✳️ کمیسیون سه جانبه (سه جانبه خواهی) ◀️ قسمت دوم: 🔹بیانات راکفلر درباره‌ی گردآوری «بهترین مغزهای جهان» در یک‌جا، برای طراحی یک «نظم نوین جهانی»، نادرست است؛ بلکه این‌ها عمدتاً ثروتمندترین مغزها از «آمریکای‌شمالی»، «اروپای‌غربی» و «ژاپن» هستند. هرچند که در کمیسیون، مغزهای خوب دانشگاهی و برخی رهبران پارلمانی و کارگری وجود دارند. 🔹برنامه‌ی برژینسکی برای برپایی «کمیسیون سه جانبه»، نخستین‌بار در جریان جلسه‌ای فوق سرّی در جمع «بیلدربرگ‌ها» در آوریل سال ۱۹۷۲م/۱۳۵۱ش. در شهرکوچک «نوک – هالیست بلژیک» اعلام گردید. 🔹از قرار معلوم، شنوندگان حاضر در جلسه از طرح برژینسکی استقبال کردند. به لطف بیلدربرگ‌ها و شورای روابط خارجی، کمیسیون سه جانبه در ۲۳ و ۲۴ ژوئیه ۱۹۷۲م. در املاک ۳۵۰۰ جریبی متعلّق به راکفلر در «پاکانتیکو هیلز نیویورک» صورت اجرایی پیدا کرد. 🔹«کمیسیون سه جانبه» دارای دفاتری در «نیویورک»، «پاریس» و «توكيو» است. کمیته‌ای اجرایی، متشکّل از سی‌وپنج عضو، کمیسیون را اداره می‌کنند که هر نُه ماه یک‌بار، در یکی از این سه نقطه، تشکیل جلسه می‌دهد. 🔹برژینسکی در سال ۱۹۷۳م/۱۳۵۲ش. «جیمی کارتر» را به عضویت «کمیسیون سه جانبه» درآورد. در دوران ریاست‌جمهوری کارتر، بسیاری از مطالب مربوط به «کمیسیون سه جانبه» بَرملا شد و مورد بحث‌های فراوانی واقع گردید و رسانه‌های گروهی به بحث درباره‌ی آن پرداختند. 🔹برخلاف آن‌چه در ظاهر است، این گروه‌های مخفی همواره بر «کاخ سفید» و هیئت دولت ایالات متحده مسلّط بوده و بر آن حکم رانده‌اند. 🔹چنان‌که کابینه‌ی پنجاه‌ونُه نفری ریگان، شامل بیست‌وهشت نفر از اعضای «بیلدربرگ»ها می‌شد و دست‌کم ده نفر هم از «کمیسیون سه جانبه» در آن حضور داشتند. ریگان حتی سه نفر از اعضای برجسته‌ی «شورای روابط خارجی» را برای تصدّی سه منصب مهم کشور برگزید. 🔹جرج بوش هم خود به‌عنوان یکی از جمهوری‌خواهان، در «کمیسیون سه جانبه» و هم «شورای روابط خارجی» عضویت داشت. به همان سان که جیمی کارتر از دمکرات‌ها در «کمیسیون سه جانبه» عضویت داشت. 🔹نگاهی ساده به آنچه ذکر آن رفت، نشان می‌دهد که با حضور جدّی و پُررنگ «بیلدربرگ»ها، «کمیسیون سه جانبه» و سایر سازمان‌های مخفی، پیش از آن‌که مقدّرات ایالات متحده در «آمریکا» رقم بخورد، در «اروپا» رقم زده می‌شود؛ چنان‌که قبلاً اشاره کردیم، آمریکا به‌دلیل تاریخ کوتاهش تنها به‌عنوان اهرم فشار، صندوق پول و کاتالیزور برای تأسیس حکومت جهانی مورد نظر «نخبگان مخفی» یا همان «گروه محارم» که عمدتاً در اروپا ساکن هستند، قابل شناسایی است. 🔹سابقه‌ی بلند خانواده‌های ذی‌نفوذ و ریشه‌دار، اما مخفی اروپایی، به‌ویژه «انگلیس»، بیش از هر گروه دیگری امکان سلطه‌ی خانواده‌های اروپایی را فراهم آورده‌اند. در واقع سازندگان و سامان‌دهندگان «امپراتوری بزرگ جهانی سازمان‌های مخفی» پیش از آن‌که آمریکایی باشند، اروپایی‌اند. 🔹گرچه طیّ جنگ‌های استقلال و درگیری میان سرخ‌پوستان انگلیسی و استقلال‌طلبان آمریکایی، آمریکا از زیر سلطه‌ی مستقیم «بریتانیای کبیر» خارج شد؛ لیکن آمریکا هیچ‌گاه از زیر نفوذ سیاسی و خط‌مشی‌های انگلیسی در توسعه‌ی لیبرال سرمایه‌داری و سیر به سوی تأسیس حکومت جهانی خارج نشد؛ بلکه سران سازمان‌های مخفی اروپایی همواره درباره‌ی بازگرداندن آمریکا و ضمیمه‌کردن آن به خاک «انگلیس» اندیشه کرده‌اند. 🔹سرمنشأ این جوامع مخفی از جوامع مخفی اروپایی است که قرن‌ها در آن سرزمین وجود داشته و نشو و نما یافته‌اند. شاید بتوان قدرت این خانواده‌ها و جوامع مخفی و محارم را در قدرت پنهان‌زیستی آن‌ها دانست. راز ماندگاری آن‌ها و امنیت‌شان هم در همین نهان‌زیستی قابل شناسایی است. آن‌ها که آشکار می‌آیند، آشکار هم می‌روند؛ اما آن‌ها که پنهانی و در پشت‌پرده به سرنوشت‌ها رقم می‌زنند، پنهان هم می‌مانند؛ بی‌آن‌که کسی متعرّض آن‌ها شود. جمله‌ی مردان و زنان آشکار و حاضر در صحنه‌ی قدرت، عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی جوامع مخفی‌اند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21980 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21953 ✳️ کمیسیون سه جانبه (سه جانبه خواهی) ◀️ قسمت سوم: 🔶🔸بسط استراتژی توسعه 🔹در سایر کشورهای غیرغربی و از جمله «شرق اسلامی»، تحصیل‌کرده‌های دانشگاه‌های اروپایی، دانسته و ندانسته اوامر این سازمان‌ها را در سطح جهانی اجرا می‌کنند و در واقع، مددرسان غرب در بسط «سرمایه‌داری لیبرال»اند. نویسنده‌ی کتاب «کنترل فرهنگ» می‌نویسد: "دانشگاه‌های جهان سومی یا همان توسعه‌نیافته‌های معروف، از نظر ساختار، متون درسی، نظام آموزشی، روش‌شناسی و حتی الگوهای استخدام هیئت علمی، وابستگی ویژه‌ای به معیارهای دانشگاه‌های کشورهای غربی دارند. این دانشگاه‌ها نظام آموزشی عالی‌ای در جوامع خود ایجاد می‌کنند که چه از نظر شکل تشکیلات و چه از نظر محتوای دروس، کاملاً مطابق با نظام آموزش عالی در کشورهای توسعه‌یافته‌ی غرب باشد و آن شکل و محتوا را بازتولید کند؛ نه آن‌که نظام تعلیمات عالی‌ای را ایجاد کنند که امکان بالقوّه‌ی تحقّق استقلال فرهنگی در جامعه‌ی خود را افزایش دهد." 🔹انگاره‌های تربیت حرفه‌ای که از طریق «بنیادها» و پس از آن، دانشگاه‌ها و مراکز وابسته به سرمایه‌ی بنیادها در غرب، به کشورهای دریافت‌کننده تزریق می‌شود، باعث تولیدمثل نظام سرمایه‌داری و تحکیم آن در جهان سوم می‌شود. آن‌ها تمامی هنجارهای پذیرفته‌شده و مورد تشویق بنیادها را به دانش‌آموختگان خود منتقل می‌کنند. 🔹چنان‌که امروزه، داشتن مدرک دکترا، یکی از شروط حداقلی برای عضویت در هیئت علمی دانشگاه است و پس از آن هم، ارتقای اساتید، بسته به تعداد مقالاتی است که به نشریات و بولتن‌های غربی و ثبت آن‌ها در فهرست مورد پذیرش دانشگاه‌های غربی محرز شده باشد. 🔹نکته‌ی جالب توجه آن‌که، در این مقالات، همه‌ی معیارهای اعلام‌شده‌ی نشریات غربی مراعات می‌شود و این آثار به زبان معیار، یعنی یک زبان اروپایی و به‌طور مشخص، انگلیسی نگاشته می‌شوند. 🔹این کشورها، معیار توسعه‌یافتگی خود را تعداد آثار منتشره در نشریات و بولتن‌های غربی و فراز و فرود در فهرست کشورهای صاحب علم می‌شناسند. از همین‌روست که پژوهش‌های انجام‌شده توسط اساتید و دانشگاه‌های غیرغربی، بیش از آن‌که در خدمت کاستن از وابستگی فرهنگی و اقتصادی کشورهای جهان سومی باشد، کشورهای غربی و تمدن تکنولوژیک آن را منتفع می‌سازند؛ در حالی‌که کشورهایشان هیچ‌گاه به دستاورد آن پژوهش‌ها که با سرمایه‌های خودشان صورت گرفته، نیازمند نیستند! 🔹«استراتژی توسعه» نخستین‌بار بر اساس نظریه‌ی سرمایه‌ی انسانی یا برنامه‌ریزی انسانی برای جهان سوم تجویز شد. 🔹در اواخر سال ۱۹۶۰م/۱۳۳۹ش. در میان علمای اجتماعی و سیاست‌گذاران «واشینگتن»، مطلوب‌ترین مسیر توسعه در جهان سوم رایج شد تا این توسعه، به‌صورت تحوّلی باثبات، غیرافراطی، قانونی و مسالمت‌آمیز، سیاست‌های مطلوب آمریکایی را محقّق کند. 🔹از همین‌جاست که پروژه‌ی جهانی سازی، به‌منزله‌ی جهانی‌سازی فرهنگ آمریکایی قابل شناسایی است. آرتور شلزینگر در این‌باره می‌گوید: "علمای اجتماعی و سیاست‌گذاران واشینگتن که از رایزنی آنان بهره می‌برند، امیدوار بودند که کشورهای جهان سوم را وادار به قبول آن کنند که انقلاب خود را بر مبنای افکار لاک و نه مارکس به انجام رسانند." 🔹نکته‌ی قابل تأمل آن است که از سال ۱۹۷۱م/۱۳۵۰ش. سه موضوع برای مطالعه در دستور کار «شورای روابط خارجی» وارد شد: ۱. به هم پیوستگی جهان صنعتی غیر کمونیست؛ ۲. موضوع محوری امنیت؛ ۳. توسعه‌ی اقتصادی و سیاسی جهان سوم. 🔹این پروژه به‌تدریج و از طریق حمایت‌های سازمان‌های جهانی و بانک‌های جهانی، به‌عنوان «نسخه‌ی علاج عقب‌ماندگی توسعه‌نیافته‌ها» به‌عنوان «استراتژی»، به رهبران این کشورها دیکته شد؛ در حالی‌که همه‌ی کمک‌های مالی این سازمان‌ها مشروط به مراعات قواعد بازی ویژه‌ی جهانی‌سازی بود. 🔹تغییر شیوه‌های زندگی، نفی همه‌ی سنّت‌ها و شیوه‌های سنّتی از طریق آگهی‌های تبلیغاتی، تمسخر و تحقیر سنّت‌ها، عقب‌افتاده و مضر جلوه‌دادن شیوه‌های پیشین و عرضه‌ی کالاهای پُر زرق و برق شیک، به‌تدریج تغییر شیوه‌های زندگی را سبب می‌شود و به همگون‌سازی جهانی می‌انجامد. 🔶🔸جهانی‌سازی ارزش‌ها 🔹امید همه‌ی «سه جانبه خواهان» این بود که ارزش‌های غربی مبدّل به ارزشی جهانی شود. رهبران این جریان، مسئولیت قاعده‌سازی و تعیین چارچوب‌ها را برای همه‌ی معاملات و مناسبات مردم عالم شروع کردند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22012 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/21980 ✳️ کمیسیون سه جانبه (سه جانبه خواهی) ◀️ قسمت چهارم: 🔶🔸جهانی‌سازی ارزش‌ها 🔹امید همه‌ی «سه جانبه خواهان» این بود که ارزش‌های غربی مبدّل به ارزشی جهانی شود. رهبران این جریان، مسئولیت قاعده‌سازی و تعیین چارچوب‌ها را برای همه‌ی معاملات و مناسبات مردم عالم شروع کردند. 🔹پژوهشگران مزدور شرکت‌های چندملیّتی، همه‌روزه از طریق رسانه‌های پُرقدرتی که تماماً در اختیار سران کمپانی‌ها و مجامع مخفی است، قواعد و چارچوب‌هایی را اصیل، واقعی، بهداشتی، ثمربخش، کم‌ضرر، ضامن سلامتی، باعث امنیت و… معرفی می‌کنند. 🔹این حرکت، نوعی شست‌وشوی مغزی را باعث شده است تا آن‌جا که این قواعد تعیین‌کننده و مؤید همه‌ی جلوه‌های زندگی مطلوب شده‌اند. 🔹«سه‌جانبه‌خواهی» تسهیل‌کننده و هدایت‌کننده‌ی مسیر سلطه‌ی کمپانی‌های چندملیّتی بر جهان و تضمین‌کننده‌ی تداوم سود آن‌ها از طریق حذف عوامل مزاحم است؛ عواملی چون انقلاب‌های سیاسی – اجتماعی که موجب ملّی‌کردن ثروت‌ها و مسدودکردن مسیر دست‌یابی اربابان سلطه به منافع کشورهای مستضعف می‌شود. 🔹هالی اسکلار (Holly Sklar)، سه‌جانبه‌خواهی را عقیده‌ی طبقه‌ی حاکم بین‌الملل می‌داند که پایگاه قدرتشان، شرکت‌های جهانی است. از نظر او، صاحبان و مدیران شرکت‌های جهانی، سراسر جهان را به مثابه کارخانه، مزرعه، سوپرمارکت و زمین‌های بازی خودشان می‌بینند. 🔹صاحبان این شرکت‌های جهانی که حضورشان در مجامع مخفی و سازمان‌های مؤثر در تصمیمات بین‌المللی محرز است، دست‌یابی به «پروژه‌ی جهانی سازی» را در مباحث زیر دنبال می‌کنند: 👈 ۱. تغییرات اجتماعی همه‌ی آن‌چه در گستره‌ی فرهنگ‌های مذهبی، ملّی و منطقه‌ای موجب بروز خطوط جداکننده‌ی اقوام می‌شود. این خطوط نامرئی فرهنگی، اقوام را در برابر تأثیرپذیری از غرب، مصونیّت می‌بخشد و مانع از حرکت گسترده و چپاول‌گرانه‌ی آن‌ها می‌شود؛ ضمن آن‌که، در هیئت سنن و آداب، مانع از باز شدن بازارها بر روی کالاهای تولیدی کمپانی‌های غربی می‌گردد. از این‌رو، اینان مقدمه‌ی جهانی‌سازی را «تغییرات اجتماعی» می‌شناسند. این تغییرات به معنی تغییر ذائقه، تغییر رویکرد و بالأخره تغییر فرهنگ‌های سنّتی، ملّی و مذهبی است. 👈 ۲. همگون‌سازی از نظر حامیان پروژه‌ی جهانی‌سازی، همگون‌سازی از طریق «مصرف همگون» در مسیر تدریجی تغییرات اجتماعی و حذف عوامل بازدارنده در کشورهای غیرغربی حاصل می‌شود. پروژه‌ی جهانی‌سازی با جهان‌گشایی امپراتوران سابق در ماهیّت متفاوت است. هیچ‌یک از جهان‌گشایان دوران کهن، پس از تصرّف زمین‌ها و سرزمین‌ها، سعی در همگون‌کردن ارزش‌ها و فرهنگ‌ها نداشتند. یکی از دلایل حمایت از دانشگاه‌ها و دانشگاهیان کشورهای به‌اصطلاح توسعه‌نیافته، اعطای بورس‌های تحصیلی و پرورش نخبگان غیرغربی، «قبولاندن» ارزش‌های غربی و بومی‌کردن این ارزش‌ها به‌وسیله‌ی دانش‌آموختگان غیرغربی است. این جماعت، زمینه‌های مشابه‌سازی و جهانی‌سازی فرهنگ غربی را فراهم آوردند و به‌عنوان پیاده‌نظام؛ درهای شرق را بر روی غرب گشودند؛ نمونه‌سازی کردند؛ مرزها را شکستند و عوامل و نشانه‌های تفاوت فرهنگی و خاستگاه غربیان و مشرق‌زمینیان را از میان برداشتند. دیگر در هیچ‌کجای جهان، لباس بومی به رسمیّت شناخته نمی‌شود و در بسیاری موارد، پوشیدن این لباس‌ها را نشانه‌ی دورماندگی و عقب‌ماندگی از تمدّن، علم و پیشرفت معرفی می‌کنند؛ به همان سان که تمامی شیوه‌های زندگی، طب، تغذیه، شهرسازی، معماری و… چنان تغییر یافته‌اند که ردّ و نشان همه‌ی نمونه‌های پیشین را باید در موزه‌ها جست‌وجو کرد یا در مراسم ویژه‌ی اعیاد و… که دیگر از انتفاع خارج شده‌اند. توسعه‌ی رشته‌های علوم اجتماعی و پژوهش‌های مراکز وابسته به دانشکده‌های علوم اجتماعی در عموم کشورهای غیرغربی و حمایت و مساعدت بنیادها به این مراکز نیز به همین موضوع جهانی‌سازی بازمی‌گردد؛ چنان‌که این مراکز و اساتید و پژوهشگران این پژوهشگاه‌ها، مدافع توسعه و توسعه‌ی سیاسی به‌منظور دست‌یابی به توسعه‌ی اقتصادی‌اند. «سه‌جانبه‌خواهان فرهنگی» می‌نویسند: "امروزه، آموزش عالی مهم‌ترین سیستم تولیدکننده‌ی ارزش‌ها در جامعه است. به‌رغم تصوّر طالبان: توسعه در شرق اسلامی و میان توسعه‌یافته‌ها، نسخه‌ای که سرمایه‌داری غربی برای رشد [توسعه Development] می‌نویسد؛ مدلی است که همواره پویایی استثمار و ماشین سرکوبی را دست‌نخورده نگاه می‌دارد؛ مدلی است که کار انسان را به‌مثابه آن منبعی می‌بیند که باید هرچه بیشتر استثمار شود (و هرچه ممکن است، ارزان‌تر)؛ ... 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22033 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22012 ✳️ کمیسیون سه جانبه (سه جانبه خواهی) ◀️ قسمت پنجم: 🔶🔸جهانی‌سازی ارزش‌ها 🔹سه‌جانبه‌خواهان فرهنگی می‌نویسند: «امروزه، آموزش عالی مهم‌ترین سیستم تولیدکننده‌ی ارزش‌ها در جامعه است. به‌رغمِ تصوّرِ طالبانِ توسعه در شرق اسلامی و میان توسعه‌یافته‌ها، نسخه‌ای که سرمایه‌داری غربی برای رشد [توسعه Development] می‌نویسد؛ مدلی است که همواره پویایی استثمار و ماشین سرکوبی را دست‌نخورده نگاه می‌دارد؛ مدلی است که کار انسان را به‌مثابه آن منبعی می‌بیند که باید هرچه بیشتر استثمار شود (و هرچه ممکن است، ارزان‌تر)؛ مدلی است که با انحراف استعداد نهایی انسان، مردم را به چرخ عصارخانه‌ی مصرف زیاد می‌بندد؛ مدلی است که بر روی رقابت ساخته شده است و همکاری را فقط به سود قدرتمندترین رقیب اختصاص می‌دهد؛ مدلی از رشد است، خریدار ثبات برای شرکت‌ها به قیمت زندگی‌های متلاشی‌شده و از شکوفایی بازمانده با دادن یک زیر پیراهنی، جفتی کفش کتانی، ظرف‌های پلاستیکی، احیاناً رادیویی یا تلویزیونی به مردم به‌جای آزادی.  گمان می‌کنم تا اینجا وجوه مختلف «کمیسیون سه جانبه»، اهداف «سه‌جانبه‌خواهان» و نقش مؤثّرشان در زمینه‌سازی برای جهانی‌سازی و تأسیس حکومت جهانی مجامع مختلف معلوم شده باشد. متأسفانه بی‌توجّهی رهبران کشورهای «آمریکای لاتین»، «آسیا» و «آفریقا»، یا وابستگی رهبران آن‌ها به دستگاه سیاسی غربی، مجال هرگونه تأمل را از آن‌ها گرفته است. آن‌ها مأمورانی هستند که خود را در برابر نابود و خورده‌شدن سرمایه‌ها و انسان‌های تحت امر خود، معذور می‌شناسند.» 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22062 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22033 ✳️ گروه بیلدربرگ ◀️ قسمت یکم: به‌جز CFR (شورای روابط خارجی)، که سران «بانک‌ها» و «بنیادها» را در ایالات متحده به گرد هم آورده و با کنترل دو حزب پر قدرت جمهوری‌خواه و دمکرات، سیاست خارجی آمریکا را هدایت و کنترل می‌نماید، در سطح جهانی، سازمان دیگری نظیر CFR وجود دارد که افراد کمی از آن آگاهی دارند، و آن «بیلدربرگ» (۱) است. بیلدربرگ چیست؟ «گروه بیلدربرگ» سازمانی متشکّل از رهبران سیاسی و سرمایه‌گذاران بین‌المللی است که بهار هر سال، برای تعیین خط مشی جهانی به‌صورت محرمانه تشکیل جلسه می‌دهد. این گروه تعدادی شرکت‌کننده‌ی ثابت دارد: اعضای خانواده راکفلر، خانواده روچیلد، بانکداران، رؤسای شرکت‌های بین‌المللی و مقامات بلندپایه دولتی از اروپا و آمریکای‌شمالی. هر سال افراد جدیدی دعوت می‌شوند که اگر حضور آن‌ها سودمند تشخیص داده شود، به نشست‌های بعدی راه می‌یابند، در غیر این‌صورت، از گردونه حذف می‌شوند. تصمیم‌هایی که حاضران در این نشست‌های مخفی به آن می‌رسند، بر سرنوشت هر آمریکایی و بیشتر کشورهای جهان تأثیر می‌گذارد. (۲) نام عجیب این گروه از نام محلّ برگزاری نخستین اجلاس آن در ۲۹ مه ۱۹۵۴م در هتل بیلدربرگ، واقع در شهر «اوستربرک (۳) هلند» گرفته شده است. والاحضرت «پرنس برنهارد» (۴) شوهر ملکه هلند این گروه را پدید آورده است. شاهزاده برنهارد در شرکت «رویال داچ پترولیوم» (۵) (شرکت نفتی شل) و در «سوسیته ژنرال دوبلژیک» (۶) که ملغمه‌ی عظیمی از کارتل‌های بزرگ با سهام متصرّفی در سراسر جهان است، یکی از مهره‌های مهم به‌شمار می‌رود. (۷) «گروه بیلدربرگ» سالی یک یا دو بار تشکیل جلسه می‌دهد. شرکت‌کنندگان در این جلسات، شخصیت‌های برجسته‌ی سیاسی و مالی از ایالات متحده و اروپای غربی هستند. پرنس برنهارد در مکتوم نگه‌داشتن این واقعیت که هدف گروه بیلدربرگ، تأسیس حکومت جهانی است، هیچ زحمتی به خود نمی‌داد. گروه بیلدربرگ در زمانی که «نظم نوین جهانی» در حال شکل گرفتن است، تلاش‌های «نخبگان» دنیای قدرت در اروپا و آمریکا را در جهت آن، هماهنگ می‌کند. همتای پرنس برنهارد در میان گروه بیلدربرگ، «دیوید راکفلر» رئیس هیئت‌مدیره «شورای روابط خارجی» بود که «بانک چیس منهتن» و «شرکت استاندارد اویل» (۸) پایگاه‌های اقتصادی وی را تشکیل می‌دادند. شاید بتوان گفت که بیلدربرگ یک منبع ایدئولوژیک است. «رسانه‌های پر قدرت»، «بانک‌های جهانی»، «صندوق بین‌المللی پول» و «سازمان تجارت جهانی»، اهرم‌های پر قدرتی را در اختیار بیلدربرگ نهاده است که می‌توانند همه‌ساله، قیمت‌های نفت و طلا را تعیین کنند و به‌واسطه‌ی بازوهای اجتماعی و حقوقی، برای همه‌ی کشورها قانون وضع کنند. چنان‌که اشاره شد، بیلدربرگ، در هر سال یک‌بار در روز تعطیل در نقطه ای دورافتاده در هتلی پنج ستاره تشکیل جلسه می‌دهد. همه‌ی اقدامات امنیّتی فراهم می‌آید، صحنه از حضور خبرنگاران پاک می‌شود تا سران با هواپیما، هلی‌کوپتر و سایر وسایل شخصی در محل مورد نظر جمع شوند؛ درباره‌ی موضوعی جهانی یا منطقه‌ای اخذ تصمیم کنند و از هم جدا شوند. همه‌ساله، در کنار اعضای اصلی، مهمانانی نیز – بسته به شرایط و موضوعاتی قابل طرح – برای شرکت در جلسه دعوت می‌شوند. پنهان‌کاری تا مدت کوتاهی برقرار بود تا این‌که «وستبروک پگلر» (۹) روزنامه‌نگار فقید، موضوع بیلدربرگ را در سال ۱۹۵۷م. برملا کرد؛ اما مقررات محرمانه بودن مفاد جلسات همچنان برقرار است که بر اساس آن، جلسات به‌طور خصوصی برگزار می‌شود و شرکت‌کنندگان از صحبت علنی در مورد جزئیات نشست، منع شده‌اند. (۱۰) بر اساس مدارک موجود، «پیوند اروپا و آمریکا به‌وسیله ناتو»، «ایجاد بازار مشترک اروپا»، «وقوع جنگ خلیج فارس»، «استعفای مارگارت تاچر»، «تحول نهضت اروپا»، «تحریم آرژانتین در جریان جنگ فالکلند»، «تقسیم آلمان به دو قسمت شرقی و غربی» و… همه و همه در جلسات «بیلدربرگ» تصمیم‌گیری شده‌اند. اولین پیشنهاد دهنده برای تشکیل این اجلاس، «جوزف رتینگر» (۱۱) یهودی مشاور ولیعهد هلند، پرنس برنهارد بود. وی تا آخر عمر (۱۹۶۰م)، دبیرکل بیلدربرگ بود. در واقع، یهودیت صهیونیستی با تشکیل این اجلاس موفّق شد که اروپا و آمریکا را برای پیش‌برد اهدافش به گرد یک میز جمع کند. شایان ذکر است که سیاست‌های بیلدربرگ توسط شرکت‌کنندگان در کنفرانس‌ها طرح و تعیین نمی‌گردد. این کار از وظایف کمیته‌ی برگزاری است؛ مرکب از ۲۴ تن از «نخبگان محارم» در اروپا و ۱۵ تن دیگر از آمریکا. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22120 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22062 ✳️ گروه بیلدربرگ ◀️ قسمت دوم: 🔹سیاست‌های بیلدربرگ توسط شرکت‌کنندگان در کنفرانس‌ها طرح و تعیین نمی‌گردد. این کار از وظایف کمیته‌ی برگزاری است؛ مرکب از ۲۴ تن از «نخبگان محارم» در اروپا و ۱۵ تن دیگر از آمریکا. 🔹نکته‌ی جالب توجه این‌که کلیه‌ی افراد کمیته که از آمریکا در کنار تصمیم‌گیرندگان اصلی قرار دارند، جملگی از اعضای «شورای روابط خارجی» (CFR) بوده یا هم‌اکنون جزو اعضای آن هستند. 🔹شاید تا این‌جا آشکار شده باشد که در تشکیلات «محارم» و «نخبگان»، ایالات متحده آمریکا تنها به‌عنوان یک مهره، یک بازو، یک بانک پول و اهرم عمل‌کننده و تابع، قابل شناسایی است. این نسبت را احزاب دوگانه‌ی ایالات متحده در قبال «CFR» دارند. 🔹احزاب «دمکرات» و «جمهوری‌خواه»، نمایندگان عامل CFR هستند که به اقتضای شرایط سیاسی و اقتصادی، تاکتیک‌ها را برای اجرای استراتژی معین شده به کار می‌گیرند. 🔹نیل ویلگوس، می‌نویسد: در واقع بیلدربرگ‌ها یک شورای روابط خارجی غیررسمی هستند که ابعاد بین‌المللی پیدا کرده‌اند. دکتر جان کولمن، مدعی است: همایش بیلدربرگ‌ها، مخلوق MI6 [بریتانیا] به راهنمایی «مؤسسه سلطنتی امور بین‌المللی» است. 🔹جیم تاکر، که سال‌ها موضوع بیلدربرگ را پی گرفته است. می‌نویسد: دستورکار بیلدربرگ به برنامه‌ی همتایش، کمیسیون سه‌جانبه، شباهت دارد… هر دو گروه از تشکیلات رهبری مشابهی برخوردار و از جهان، پنداره‌ای واحد دارند. دیوید راکفلر کمیسیون سه جانبه را پایه‌ریزی کرد؛ اما در قدرت بیلدربرگ، با روچیلدهای بریتانیایی و اروپایی هم سهیم است. 🔹ارتباط مسلّمی میان شورای روابط خارجی، کمیسیون سه جانبه و بیلدربرگ‌ها و خانواده راکفلرها وجود دارد که در این میان، دیوید جوان‌ترین پسر خانواده نقش مهم‌تری بازی می‌کند. 🔹«گروه بیلدربرگ» مانند «تشکیلات ماسونی»، فعالیت‌های هم‌شکل و هم‌مرام با اهداف ماسونی دارند. 🔹اعضای ثابت بیلدربرگ‌ها ۲۰۰ نفر است که حسب ضرورت و برنامه‌های سالانه، از اشخاص دیگری برای شرکت در گردهمایی‌های سالانه دعوت به عمل می‌آید. اسامی برخی از اشخاص مهم که از اعضای این گروه بوده‌اند، عبارتند از: ۱. دیوید راکفلر (مرگ: ۲۰۱۷)؛ ۲. نلسون راکفلر (مرگ: ۱۹۷۹)؛ ۳. هنری کیسینجر (در قید حیات)؛ ۴. ادوارد هیث (مرگ: ۲۰۰۵)؛ ۵. هارولد ویلسون (مرگ: ۱۹۹۵)؛ ۶. هلموت اشمیت (مرگ: ۲۰۱۵)؛ ۷. مارگارت تاچر (مرگ: ۲۰۱۳)؛ ۸. اولاف پالمه (مرگ: ۱۹۸۶). 🔹برخی از اعضا در سایر کشورهای غیرغربی به‌سر می‌برند. آن‌ها صاحبان مناصب بلندپایه‌ی اقتصادی، رؤسای لژهای ماسونی، اساتید صاحب‌نام دانشگاهی و امثالهم هستند. 🔹ازجمله اسناد فاش شده‌ی «بی.بی.سی» توسط یکی از اعضای سابق بیلدربرگ که به دهه‌ی پنجاه بازمی‌گردد، این حقیقت را افشا می‌کند که ایجاد پول واحد رایج برای اروپا و تصویب آن در «اتحادیه اروپا»، زاییده‌ی فکر یکی از نشست‌های بیلدربرگ بود که در ترکیه برگزار شد. 🔹سخنان فاش‌شده‌ی جلسه‌ی سال ۲۰۰۵م گروه در شهر مونیخ آلمان، حکایت از این داشتند که بیلدربرگ انتظار دارد قیمت نفت طیّ ۱۲ ماه بعد، افزایش یک‌باره داشته باشد که دقیقاً همین امر اتفاق افتاد. 🔹بیلدربرگ در طول تاریخ، ثابت نموده که ظرفیت انتخاب رؤسای جمهور و مردان سیاست را داراست. بیل کلینتون و تونی بلر هر دو قبل از انتخاب شدن در جلسات بیلدربرگ شرکت داشتند. 🔹با این ادعا که بیلدربرگ به امضای توافق‌نامه‌ها، معاملات تجاری یا برکناری رؤسای جمهور خاص نمی‌پردازد و تنها کار آن، ایجاد اجماع‌نظر برای اعضا است تا آن‌ها را دنبال کنند، سعی در رفع اتهام از سیاست‌گذاری‌های خاص آن است؛ اما فقط افراد ساده‌لوح هستند که چشمان خود را بر روی این مسأله‌ی مهم می‌بندند؛ این‌که صدها نفر از بانفوذترین شخصیت‌های جهان جمع شوند، ولی گفت‌وگوهایشان در آن‌چه بعدها مشاهده می‌کنیم، نقش نداشته باشد! تنها یک دروغ گمراه‌کننده است. 🔹در سال ۲۰۰۷م/۱۳۸۶ش. سخن‌گویان گروه نگرانی خود را درباره‌ی «برنامه هسته‌ای ایران» ابراز کردند. با آن‌که زبان به‌کار رفته در لفافه‌ی واژگان سیاسی و ارتباطات بین‌المللی پیچیده شده بود، اما حکم‌ها صادر و اجرا شدند. عموم تصمیماتی که در «بیلدربرگ» اخذ می‌شود، به دلیل نفوذ و قدرت تأثیرگذاری شرکت‌کنندگان، «ضمانت اجرایی» می‌یابد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22138 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22120 ✳️ گروه بیلدربرگ ◀️ قسمت سوم: 🔹عموم تصمیماتی که در «بیلدربرگ» اخذ می‌شود، به دلیل نفوذ و قدرت تأثیرگذاری شرکت‌کنندگان، «ضمانت اجرایی» می‌یابد. 🔹در میان سکوت رسانه‌ها و خبرنگاران درباره‌ی نشست‌های سالانه‌ی بیلدربرگ، جیم تاکر، نویسنده‌ی کتاب «توطئه‌گران بین‌المللی» تنها خبرنگاری بود که با سماجت تمام به مدت ۲۸ سال، فعالیت‌های این گروه را زیر نظر داشت. او به هر وسیله‌ای، مکان دیدارهای سالیانه را کشف کرده و سعی در به‌دست‌آوردن اخباری از این گروه داشت. 🔹جیم تاکر، مجموعه یادداشت‌های خود را بر اساس توالی تاریخی مرتب کرده و از طریق نشریه‌ی «اسپات لایت» و پس از تعطیل شدن آن، در نشریه‌ی «امریکن فری پرس» منتشر ساخت. 🔹او می‌نویسد: "کلمه‌ی «بیلدربرگ» فقط زمانی در «نیویورک تایمز» مندرج شد که یکی از چهره‌های برجسته‌ی آن در این نشست درگذشت و این کلمه غفلتاً از زیر دست نویسنده‌ی سوگنامه و سردبیر آن در رفت… 🔹در مورد دیگری: در سوگ‌نامه‌ای که در روز ۳ دسامبر ۲۰۰۴م/۱۳۸۳ش. برای «شاهزاده برنهارد» هلندی در «واشینگتن پست» درج شد، آمده بود: "افتخار تأسیس گروه بیلدربرگ، یک مجمع گفت‌وگوی سرّی سالیانه برای سیاست‌مداران، اندیشمندان و فعالان اقتصادی، نصیب وی می‌شود که از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۶م. رئیس آن بود." 🔹در بررسی زمان و نحوه‌ی تأسیس «کمیسیون سه جانبه»، معلوم می‌گردد که تصمیم‌سازی برای تأسیس این کمیسیون در یکی از نشست‌های «بیلدربرگ» اتفاق افتاده است. 🔹جیم تاکر می‌نویسد: «فارست موردن» سخنگوی کمیسیون سه جانبه در مکالمه‌ای تلفنی با من در ۱۴ دسامبر تأیید کرد که این کمیسیون در ماه جولای ۱۹۷۳م/۱۳۵۲ش. به پیشنهاد «راکفلر» در جریان یکی از نشست‌های اولیه‌ی بیلدربرگ تشکیل شد. 🔹حضور مشترک اعضای سه تشکیلات، یعنی: «شورای روابط خارجی»، «کمیسیون سه جانبه» و «بیلدربرگ» در جلسات و هماهنگی تصمیمات آن‌ها در مدیریت مناسبات آمریکایی، اروپایی و آسیایی، نشان می‌دهد که این سه تشکیلات از منشأ واحدی مدیریت می‌شوند. 🔹جیم تاکر می‌نویسد: "ناظران روابط پنهان جهانی، با اشاره به عضویت متقابل این سه گروه در گروه‌های دیگر از مدت‌ها پیش، سازمان «بیلدربرگ» را همچون چتری فرض کرده‌اند که «شورای روابط خارجی» (CFR) و «کمیسیون سه جانبه» پرّه‌های آن هستند. 🔹در مجموعه مقالات پژوهشی و مستند «قبیله لعنت» (سیر تحول تاریخی و فرهنگی قبیله لعنت) بر این امر مهم اشاره شده است که مقصد غایی مجامع مخفی، رسیدن به «نظم نوین جهانی»، مبتنی بر یک «دولت جهانی» است. در این مسیر، تردیدی نیست که «بیلدربرگ» هم این استراتژی را امام خویش و هدف غایی اعضاء تعریف کرده است. 🔹جیم تاکر در تعقیب محلّ نشست‌های سالانه و دستور جلسات بیلدربرگ، در سال ۱۹۹۹م/۱۳۷۸ش متوجه می‌شود که نخبگان جهان طرح نظم نوین اقتصاد جهانی را در دستور کار خود قرار داده و در حال تدوین آنند. 🔹این طرح در مرحله‌ی نخست، واحدهای پول ملی کشورها را از بین برده و مقدمات تأسیس دولت جهانی در زمینه‌ی اقتصاد را فراهم آورد." 🔹تاکر می‌نویسد: "حذف واحدهای پول ملی از مدت‌ها قبل، هدف گروه بیلدربرگ و کمیسیون سه جانبه بوده است؛ زیرا این کار نه فقط نماد مهمی از استقلال را از بین می‌برد و زمینه را برای رؤیای تأسیس «دولت جهانی» آماده می‌کند؛ بلکه از آن‌جا که «فدرال رزرو» دلار را بر اساس بدهی مالیات پرداز منتشر می‌کند، این پول برای مالکان فدرال رزرو بسیار سود آور است… 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22158 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22138 ✳️ گروه بیلدربرگ ◀️ قسمت چهارم: 🔹کنت کلارک (نماینده پارلمان انگلیس) یادآوری کرد: "وقتی نوادگان ما به گذشته نگاه می‌کنند، از این همه پول ملّی در جهان تعجب می‌کنند؛" وی ادامه داد: "مسلّماً حذف پول‌های ملّی در دستور کار نشست «بیلدربرگ» خواهد بود." 🔹تاکر به صراحت می‌نویسد: "در سال ۱۹۹۹م/۱۳۷۸ش. «کلینتون» با جسارت، دکترین بیلدربرگ را مطرح کرد که قصد دارد؛ سازمان ملل به دولتی جهانی با ارتش جهانی، برای اعمال دستورهای خود بدل شود؛ این موضوع در روزنامه‌ها درج شد تا همه بخوانند؛ اما بسیاری در خواب بودند. تا زمان کلینتون، رهبران جدید با ملاحظه‌کاری خواهان تأسیس دولت جهانی می‌شدند؛ اما رئیس‌جمهور با جسارت صحبت کرد و کسی هم وی را به چالش نکشید. 🔹به‌عبارت دیگر؛ در پی دو جنگ جهانی اول و دوم و پس از تأسیس «جامعه ملل» و پس از آن «سازمان ملل متحد»، بخش‌های زیادی از اختیارات ملل مختلف از آنان سلب شد تا با فراهم شدن زمینه‌ها و در گام آخر، «با تأسیس دولت جهانی، ارتش جهانی، اقتصاد جهانی و نظم نوین، همه‌ی اختیارات ساکنان زمین، از مسیر سازمان‌های جهانی به سازمان‌های مخفی و مجامع سرّی واگذار شود.» 🔹این امر وقتی مسجّل شد که «بیلدربرگ» در نشست سال ۲۰۰۰م/۱۳۷۹ش. در «گوتنبرگ» سوئد، بررسی موضوع «تأسیس دولت جهانی» را در دستور کار خود قرار داد. 🔹این نشست در شرایطی امنیتی و در زنجیره‌ی پلیس سوئد برگزار شد. به قول جیم تاکر: "در سال ۲۰۰۰م. «بیلدربرگ» برای جلوگیری از فروپاشی برنامه‌ی تأسیس دولت جهانی، اقدام چشمگیری به عمل آورد و در عین حال، برای نوعی مداخله در «خاورمیانه»، برنامه‌ریزی کرد." 🔹راز تقویت «سازمان ملل متحد» و دیگر سازمان‌های جهانی توسط سران مجامع مخفی و به‌ویژه بیلدربرگ، به هدف غایی تأسیس دولت جهانی بازگشت می‌کند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22183 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22158 ✳️ کمیته ۳۰۰؛ کانون توطئه‌های جهانی ◀️ قسمت یکم: 🔹دکتر جان کولمن (John Coleman)، که خود یکی از اعضای پیشین MI6، سازمان اطلاعات امنیت خارجی بریتانیا بوده است، در کتاب «کمیته ۳۰۰ کانون توطئه‌های جهانی» در این‌باره می‌نویسد: "حکومت پنهانی جهانی با رهبری دربار انگلیس، در دست یک گروه کوچک نخبه قرار دارد که زیر نام «کمیته ۳۰۰» فعالیت می‌کند. این گروه توطئه‌گران جهانی، افزون بر برخورداری از قدرت کامل، در روند تمام رویدادهای جهان معاصر، تأثیر دارند. سر رشته‌ی تمام امور در اختیار آنان است و سران کشورهای مختلف دنیا، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم، دست‌نشانده‌ی آنانند." 🔹نمی‌توان ادعا کرد که تعبیر «فتنه‌انگیزان ۳۰۰ نفره» را که حذیفة بن یمان از قول رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله بیان کرده است، عیناً به این کمیته سیصد نفره برمی‌گردد؛ اما مطالعه‌ی خاستگاه و عملکرد این کانون توطئه جهانی خواننده را وامی‌دارد که انگشت اتهام «فتنه‌انگیزان» نقل شده در روایت را به سَمت این کمیته دراز کند. 🔹از حذیفه‌بن‌یمان نقل شده: هیچ‌گاه فتنه‌انگیزان ۳۰۰ نفره‌ای تا روز قیامت نخواهند بود؛ جز آن‌که اگر می‌خواستم نام هر یک، نام پدر و جای او را بگویم، می‌گفتم. همه‌ی این‌ها از چیزهایی است که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، به من آموخته است. (المروزی، نعیم بن حماد، «الفتن»، تحقیق و مقدمه دکتر سهیل زکار، انتشارات دارالفکر، ج۱، صص ۱۵-۱۶). 🔹چنان‌که گفته شد، دکتر جان کُلمن ابتدا یکی از اعضای MI6 بود. او در همین‌باره در پیش‌گفتار کتاب مشهور «کمیته ۳۰۰ کانون توطئه‌های جهانی» می‌نویسد: "من به‌عنوان یک مأمور اطلاعاتی حرفه‌ای، در موارد فراوانی، به مدارک بسیار محرمانه‌ای در ایام خدمتم دسترسی داشتم؛ اما در دوران انجام وظیفه، به‌عنوان یک افسر فعّال علوم سیاسی در «آنگولا» و «آفریقای‌غربی»، فرصت مطالعه‌ی مدارک بسیار محرمانه‌ی طبقه‌بندی شده‌ای را که با جزئیات کاملاً ویژه‌ای همراه بودند، به‌دست آوردم. این مشاهدات مرا به خشم و مقاومت دچار ساخت و در راهی قرار داد که تاکنون از آن، انحراف نیافته‌ام؛ از جمله بر این باورم که باید آن نیروی پنهانی که دولت‌های «بریتانیا» و «ایالات متحده» را اداره می‌کند و آن‌ها را زیر مهار خود دارد، افشا کرد. (جان کولمن، «کمیته ۳۰۰، کانون توطئه‌های جهانی»، ترجمه دکتر یحیی شمس، انتشارات مروارید، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۷، ص۹) 🔹کولمن حوادث و خطرات بسیاری را در این طریق، درباره‌ی خود و خانواده‌اش تجربه کرد. او خسارت، تهدید، تهمت و افترای بسیاری را تاب آورد؛ ولی حاصل همه‌ی مطالعات و تحقیقات خود را درباره‌ی یکی از مهم‌ترین مراکز و کانون‌های توطئه جهانی، یعنی «کمیته ۳۰۰» منتشر ساخت. 🔹نباید فراموش کرد که دستور کار و روش‌های جوامع مخفی آمریکا، از درون آمریکا نشأت نمی‌گیرد؛ بلکه سرمنشأ این جوامع مخفی از مجامع اروپایی است که از قرن‌ها پیش، در آن سرزمین‌ها حضور داشته‌اند. 🔹از تاریخ تأسیس ایالات متحده آمریکا بیش از ۲۰۰ سال نمی‌گذرد. مهاجرت پیوریتن‌ها از جزیره‌ی انگلیس به قاره آمریکا که به‌وسیله‌ی کریستف کلمب (کلمبوس) کشف!!! شده بود و تأسیس کلونی‌های اولیه‌ی مهاجران، به قاره‌ای با ساکنان بومی سرخ‌پوست حیثیّت کشوری داد که تا قبل از جنگ‌های استقلال زیر نگین و پرچم بریتانیای کبیر اداره می‌شد؛ در حالی‌که از عمر مجامع مخفی اروپایی قرن‌ها می‌گذشت. 🔹چنان‌که قبلاً ملاحظه کردید، از سال ۱۹۱۹م/۱۲۹۸ش. که طیّ جلسه‌ای در پاریس، CFR یا همان «شورای روابط خارجی» ایالات متحده تشکیل شد تا به امروز، این اشخاص حقیقی و حقوقی با سابقه‌ی حضور در مجامع مخفی اروپایی بودند که نقش اصلی را در تعیین سیاست خارجی آمریکا، اروپا و بالأخره جهان ایفا کرده‌اند. 🔹به موازات شکل‌گیری شورای روابط خارجی (CFR) در آمریکا، که وظیفه‌ی تعیین سیاست خارجی آن کشور را عهده‌دار بود، مؤسسه دیگری با عنوان «مؤسسه سلطنتی امور بین‌الملل» در انگستان به‌راه افتاد که به‌عنوان شاخه‌ی انگلیسی شورا، وظیفه‌ی سامان دادن به روابط خارجی اروپا را عهده‌دار شد. 🔹این مؤسسه سلطنتی در سال ۱۹۱۹م/۱۲۹۸ش. به‌وجود آمده بود تا قدرت بریتانیا را در جهان، جاودانه سازد. این مؤسسه، «شورای روابط خارجی» را از آن جهت به‌وجود آورد که پیوندی میان طبقه‌ی بالای انگلستان و منافع سیاست خارجی آن با همتایان آمریکایی‌اش وجود داشته باشد. 🔹در واقع، باید گفت که «بنیادها»، «CFR»، «بیلدربرگ» و حتی «کمسیون سه جانبه» را به‌عنوان زیرمجموعه‌های «مؤسسه سلطنتی امور بین‌المللی» باید شناخت ... 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22199 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22183 ✳️ کمیته ۳۰۰؛ کانون توطئه‌های جهانی ◀️ قسمت دوم: 🔹در واقع باید گفت: «بنیادها»، «CFR»، «بیلدربرگ» و حتی «کمسیون سه جانبه» را به‌عنوان زیرمجموعه‌های «مؤسسه سلطنتی امور بین‌المللی» باید شناخت که در محلّ «چتم هاوس» (Chatham House) واقع در «میدان سنت جیمز لندن» مستقر است. 🔹در میان این همه، هیچ‌گاه نباید رابطه‌ی میان «بنیادها» («راکفر»، «کارنگی»، «فورد» و…) را با سازمان‌های بالادستی و پایین‌دستی فراموش کرد. این سازمان‌ها، عموماً به‌عنوان ابزار و عامل اجرایی مردان مخفی و سران عمل می‌کنند و بدون پشتیبانی مالی آن‌ها ره به جایی نمی‌برند. 🔹جملگی این سازمان و نهادها از کمک‌های مالی ویژه بهره می‌برند؛ چنان‌که مؤسسه سلطنتی امور بین‌المللی در لندن (چتم هاوس) و کالج «سنت آنتونی» در دانشگاه آکسفورد نیز در طول سال‌ها، به‌واسطه‌ی دریافت کمک‌هایی از بنیادهای کارنگی، فورد و راکفلر سرپا مانده‌اند. 🔹از میان همین سازمان‌ها، مدیران اجرایی دستگاه‌های بزرگ سیاست‌گذار در روابط بین‌المللی و حتی سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی برگزیده می‌شوند؛ چنان‌که مدیر «مرکز مطالعات بین‌المللی» در «ام.ای.تی»، ماکس میلیکن معاون پیشین «سازمان سیا» بود. 🔹کمک‌کنندگان مالی و مقامات بنیادها، با حمایت از محقّقان و مؤسّسات تحقیقاتی وابسته، حاصل تحقیقات را در تنظیم سیاست خارجی و بین‌المللی به‌کار می‌گیرند. مطالعه‌ی نحوه‌ی تأسیس، عملکرد و ارتباط سازمانی عموم مؤسسات، کمسیون‌ها و سایر گروه‌های مخفی نشان می‌دهد که جملگی به سرسلسله‌ی توطئه‌گران، یعنی «کمیته ۳۰۰» پیوند می‌خورند. 🔹دکتر جان کولمن این وابستگی را بدین‌گونه بیان می‌کند: "دلیل موجودیت نظام‌های پنهانی، مانند «سلحشوران اورشلیم»، «سنت جان»، «مردان میزگرد»، «گروه میلنر» و سایر اجتماعات مخفی (ماسونی) چه می‌تواند باشد؟ اینان بخشی از زنجیره‌ی گسترده‌ی فرماندهی سلطه‌گری جهانی را تشکیل می‌دهند که از «باشگاه رم»، «سازمان ناتو»، «مؤسسه سلطنتی امور بین‌المللی» تا سرسلسله‌ی توطئه‌گران، یعنی «کمیته ۳۰۰» امتداد دارد. 🔹این افراد و گروه‌ها به این اجتماعات پنهان و اسرارآمیز نیاز دارند؛ چرا که اعمالشان شیطانی است و بایستی از چشم جهانیان دور بمانند. 🔹به واقع، عموم این سازمان‌ها چون دُم افعی خطرناکی هستند که سَر خود را در لانه مخفی داشته است. این روش از تعالیم تلمودی بنی‌اسرائیل است که توصیه می‌کند: "سر خود را مخفی دار و دُم را بیرون نگه‌دار تا چنان‌چه دُم را زدند، سر بتواند دُم را بازسازی کند." 🔹معمولاً آن‌چه توسط مردم نشانه رفته و گاه زده شده، «دُم‌ها» هستند؛ در حالی‌که «سَرها» در لانه‌ی سازمان‌های مخفی در امان مانده‌اند. 🔹به‌عبارت دیگر، این سازمان‌ها و مؤسسات به‌عنوان اقمار «کمیته ۳۰۰» قابل شناسایی‌اند. «کمیته ۳۰۰» متجاوز از چهل شعبه‌ی ستادی فعال دارد که با قدرت، تصمیماتش را به عموم دولت‌های غربی و وابسته به غرب تحمیل می‌کند. 🔹راه‌اندازی جنگ‌ها، قتل‌ها و جنایات سازمان‌یافته، کودتا و… در زمره‌ی ساده‌ترین برنامه‌های عملیاتی کمیته ۳۰۰ است که در اقصا نقاط عالم به مورد اجرا گذاشته می‌شود؛ اما مهم‌ترین هدف این کمیته، تسلّط بر جهان است. مردانی چون کیسینجر، در چارچوب سیاست‌های سازمان مخفی، برای عموم کشورهای تحت امر، خط‌مشی تعیین می‌کنند و در صورت سرپیچی، اقدامات تنبیهی ویژه را معمول می‌دارند. 🔹تعیین حدود پیشرفت و صنعتی‌شدن کشورها، کاهش یا افزایش کمک‌های خارجی برای دولت‌ها، بهره‌برداری از منابع زیرزمینی و ثروت کشورها، ایجاد بحران‌های اقتصادی و حتی کنترل سیاست‌های خارجی ایالات متحده آمریکا و بریتانیا در زمره‌ی میدان عمل و حضور این کمیته و اقمار آن، هم‌چون «باشگاه رم» بوده که صد سال است اداره‌ی جهان را بر عهده دارند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22242 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22199 ✳️ مقدمه‌ای بر شناخت باشگاه جهانی روتاری ◀️ قسمت یکم: 🔶🔸باشگاه‌ها، سازمان‌ها و انجمن‌های وابسته به فراماسونری با گذر زمان بر دامنه و پیچیدگی «مجامع مخفی فراماسونری» افزوده؛ و به اقتضای شرایط و میادینی که فراهم آمد، بر تعداد باشگاه‌ها، انجمن‌ها و سازمان‌هایی که عهده‌دار وظیفه و مسئولیت برای تمشیت امور در ابعاد جهانی، مطابق خاستگاه فراماسونری جهانی می‌شدند، افزوده شد. 🔹اگرچه به‌دلیل خطّ مشی پنهان‌کارانه‌ی مجامع مخفی، شناسایی دقیق این مجموعه‌ی وسیع در جهان امروز ممکن نیست؛ امّا از مسیر شناسایی رویکردها، عملکردها، آرم‌ها و نشانه‌های این سازمان‌ها و اشخاص مؤثر در آن‌ها، می‌توان به میزان پیوستگی و وابستگی این نهادها و سازمان‌ها به مجامع مخفی و به نحو خاص، مجامع ماسونی پی برد؛ ضمن آن‌که سران لُژ نشین با ایجاد طیف وسیعی از سازمان‌ها و انجمن‌ها، با عناوین و آرمان‌های گوناگون، سعی در اختفای اهداف خود و فریب مردم کردند و عملاً ضمن حفظ روح مجامع شیطانی در قالب‌های رنگارنگ به حیات مذبوحانه‌ی خود ادامه دادند. 🔹تردیدی نیست که بر ملا شدن بنیادهای نظری و اعتقادی سران مجامع مخفی و رویکرد الحادی و کفر آمیز آن‌ها، موجب بروز عکس‌العمل عمومی مردم در سراسر جهان و مقابله با این مجامع می‌شد. از این‌رو مجامع مخفی همه‌ی همّت خود را صرف استفاده از ادبیات رمزی، نمادها و نشانه‌های مقبول طبع مردم، به‌ویژه ساکنان سرزمین‌های اسلامی و پوشش خیرخواهانه دادن به طرح‌ها و برنامه‌ها کردند؛ تا از این طریق، به گرد خویش حصاری امن کشیده و حیات مزوّرانه‌ی خویش را تداوم بخشند. 🔶🔸باشگاه جهانی روتاری (Rotary) 🔹این باشگاه‌ها از پدیده‌های نوین قرن بیستم میلادی در چارچوب نظام سرمایه‌داری به‌شمار می‌آیند. 🔹اگرچه سکّان‌داری این نظام، در آستانه‌ی قرن بیستم، در ظاهر، از بریتانیای کبیر به ایالات متحده آمریکا منتقل شد، اما این نظام نه‌تنها در وجوه سیاسی، اقتصادی پرقدرت به حیات خود ادامه داد، بلکه در سایر وجوه و از جمله وجه فرهنگی نیز با ایجاد باشگاه‌ها، انجمن‌ها و سازمان‌ها موفق به توسعه‌ی فعالیت‌ها در ابعاد جهانی شد. 🔹باشگاه‌های جدید، ابتدا در آمریکا و اندک مدتی بعد، در سراسر جهان، تحت عناوینی همچون «روتاری»، «لاینز»، «کی‌وان» و… به‌وجود آمدند. 🔹کلمه‌ی «روتاری» از کلمه‌ی In Rotation به معنای گردشی و دوره‌ای گرفته شده است و اعضای مؤسس این باشگاه، چون جلسات خود را به‌صورت دوره‌ای و چرخشی در دفترهای خود برگزار می‌کردند، به این نام معروف شده‌اند، و پس از آن، عبارت «باشگاه روتاری» رواج یافت. 🔹آن‌ها یک روز (۲۴ ساعت) را به چرخ‌دنده‌ی ۲۴ پرّه تشبیه کرده‌اند که هر «روتارین» موظّف است همچون چرخ‌دنده در تلاش و تکاپو باشد و یک ساعت از وقت خود را نیز صرف خدمت به مردم بکند. 🔹در وابستگی این باشگاه‌ها به نظام فراماسونری تردیدی نیست. حتی از دیدگاه دستگاه امنیتی گذشته در ایران (ساواک) این باشگاه‌ها از سازمان‌های جنبی سازمان فراماسونری به‌شمار آمده‌اند. 🔹باشگاه روتاری در سال ۱۹۰۵م/۱۲۸۴ش. تأسیس شد. «پل هریس» که یک وکیل بود، نخستین «باشگاه روتاری» را در شهر شیکاگو در ایالت متحده آمریکا تأسیس کرد و سه سال بعد، «شرلی بری» به او پیوست. شرلی بری دامنه‌ی فعالیت باشگاه روتاری را به‌گونه‌ای سهمناک و شگفت‌انگیز گسترش داد و خود تا سال ۱۹۴۲م/۱۳۲۱ش دبیر این باشگاه بود. 🔹در سال ۱۹۴۷م/۱۳۲۶ش. بنیان‌گذار این سازمان وفات یافت. در آن زمان، باشگاه روتاری در ۸۰ کشور جهان تأسیس شده بود و در دوران پل هاریس، شمار این باشگاه‌ها به ۶۸۰۰ باشگاه و شمار اعضای آن به حدود نیم میلیون نفر رسیده بود. 🔹این سازمان در سال ۱۹۱۱م/۱۲۹۰ش. به شهر «دوبلین» در ایرلند انتقال یافت و با فعالیت‌های یکی از اعضای آن به‌نام «مستر مورو» دامنه‌ی آن به انگلستان نیز گسترش یافت. مستر مورو از هر عضو جدیدی که به‌وسیله‌ی او به این سازمان می‌پیوست مقداری پول می‌گرفت. این باشگاه از سال ۱۹۲۱م/۱۳۰۰ش وارد کشورهای عربی شد. یعنی پیش از تأسیس حکومت اسرائیل در «فلسطین»، اولین باشگاه روتاری در فلسطین تأسیس شد و پس از آن به کمک استعمارگران فرانسوی، در دهه‌ی سی، شاخه‌ها و شعبه‌های روتاری در «الجزایر» و «مراکش» تأسیس شد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22268 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 شناخت قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/22242 ✳️ مقدمه‌ای بر شناخت باشگاه جهانی روتاری ◀️ قسمت دوم: 🔹نخستین باشگاه روتاری در سال ۱۹۰۵م/۱۲۸۴ش توسط «پل هریس»، حقوقدان صهیونیست در «شیکاگو» تشکیل شد. 🔹هریس به‌همراه سه تن دیگر از یهودیان عضو جامعه بازرگان شیکاگو اولین جلسه‌ی رسمی روتاری را در ۲۳ فوریه ۱۹۰۵ (۴ اسفند ۱۲۸۳) تشکیل دادند و موجودیت تشکیلاتی به‌نام «کلوپ روتاری» را اعلام داشتند. 🔹در «ایران» نیز این باشگاه راه‌اندازی و شروع به عضوگیری کرد. به استناد اسناد موجود در مرکز اسناد انقلاب اسلامی: "«روتاری» در ایران، در اواخر فروردین ماه سال ۱۳۳۵هـ.ش. (۱۹۵۶م.) زیر نظارت و سرپرستی روتاری بین‌المللی، که مرکزش در «شیکاگو» است و با کمک «مجید امیرابراهیمی» در پارک «هتل تهران» تأسیس شد." 🔹فکر ایجاد چنین محافلی از طریق آشنایی عده‌ای از تحصیل‌کردگان ایرانی عضو انجمن‌های فراماسونری با عده‌ای از هم‌مسلکان برادران آمریکایی اعزامی به ایران، در جریان اجرای اصل چهار ترومن، از جمله «دکتر کراتس» معروف به «داک زمین‌شناس» و «چارلز کولاک»، رئیس انجمن دوستداران آمریکایی خاورمیانه در ایران، در اذهان ایرانیان شیفته‌ی فرهنگ و تمدن غرب پیدا شد. 🔹مجید امیرابراهیمی با همکاری تعدادی از «برادران» تحصیل‌کرده و هم‌فکر خود؛ «ژرژ آوانسف»، دکتر «فریدون ورجاوند»، سناتور «عباس مسعودی»، مدیر روزنامه اطلاعات، سناتور «جهانشاه صالح»، وزیر کابینه‌ی علاء، سناتور «مصطفى تجدّد»، مدیرعامل بانک بازرگانی و جمعاً با تعداد سی نفر، اولین کلوپ روتاری ایران را تشکیل داد و سناتور جهانشاه صالح را به ریاست انتخاب کردند. 🔹این باشگاه‌ها در ایران، نقش عمده‌ای در ترویج فرهنگ و تمدّن غربی و ادبیات روشنفکرانه‌ی سکولار در جوامع اسلامی ایفا کردند. 🔹پس از «تهران»، شعبات این باشگاه به ترتیب در: «تبریز» (۱۳۳۶هـ.ش.)، «آبادان» و «خرمشهر» (۱۳۳۷هـ.ش.)، «کرج»، «شیراز» (۱۳۴۲هـ.ش.)، «اصفهان» (۱۳۴۵هـ.ش.)، «رشت»، «کرمان» و سایر بلاد راه‌اندازی شدند. 🔹یکی از مهم‌ترین نقش‌های این باشگاه، در کشورهای شرقی و مسلمان، تزریق تدریجی فرهنگ سکولار در میان طبقات اجتماعی تحصیل‌کرده و صاحب نفوذ و بسط نوعی تساهل و تسامح در مناسبات اخلاقی و دینی و کم‌رنگ کردن تأثیرات حوزه‌ی اعتقادی و اخلاقی سنّتی، اسلامی در میان مردم بود. به عبارتی، از این باشگاه‌ها می‌توان به عنوان «فراماسونری در صحنه» یاد کرد. 🔹«رایموند تیفانی» که خود یکی از بلندپایگان «روتاری بین‌المللی» است، می‌نویسد: "این سازمان، نه پنهانی است و نه مذهبی. اجلاس جهانی روتاری سالی یک بار تشکیل می‌شود و رئیسی نو همراه با چهارده مدیر که بیش از هفت تن آنان آمریکایی نیستند، از میان اعضای خود برمی‌گزیند. دبیرخانه‌ی ثابت روتاری در شهر «شیکاگو» جای دارد و شاخه‌هایی نیز در «زوریخ»، «بمبئی» و «لندن» بدان وابسته است. روتاری بین‌المللی با حکومت آمریکا و «سازمان ملل متحد» نیز پیوندی مستقیم دارد تا جایی که رایزنان وزارت خارجه آمریکا به نمایندگی از سوی «روتاری بین‌المللی» در کنفرانس سازمان ملل در سانفرانسیسکو شرکت جستند." 🔹از باشگاه‌های «روتاری» و «لاینز» به‌عنوان «فراماسونری در صحنه» یاد کردم؛ از این‌رو که برخلاف «فراماسونری» که از خطّ مشی «پنهان‌کاری محض» پیروی می‌کند، این باشگاه‌ها به‌طور آزاد، عمومی و با کسب مجوّز رسمی از سازمان‌های مسئول در هر کشور، فعالیت خود را دنبال می‌نمایند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 یکی از فرقه‌های دست‌ساز یهود که نقش کم‌نظیری در انحراف و نیز پیشبرد اهداف صهیونیست‌ها در اسلام داشته بابیت، بهائیت و سپس ازلیت بوده با مستندات قوی و متقن می‌توان ادعا کرد که یهود، وهابیت را برای انحراف اهل تسنن و بابیت را برای انحراف اهل تشیع اختراع کرده و با این دو فرقه هم انحراف و هم تفرقه در میان مسلمانان را به شکلی شگفت‌انگیز پیش برده حزب شیطان برای رسیدن به اهداف پلید خود، مهمترین سنگری که باید فتح می‌کرد را اسلام می‌دید و چه چیزی بهتر از متن اسلام برای انحراف و نابودی آن در اهل تسنن بازپروری "بنی‌امیه" و در اهل تشیع به انحراف کشاندن عَلَم ولایت، امید و انتظار ◀️ تبار یهودی حاکمان کنونی حجاز، پیشتر در مقاله‌ای روشن شد؛ آدرس: https://eitaa.com/salonemotalee/11292 و ان‌شاءالله مطالب تکمیلی در ادامه خواهد آمد ◀️ اما درباره بابیت و بهائیت؛ دو نکته: 👈 خاستگاه بابیت؛ در مقاله‌ای از استاد عبدالله شهبازی دیدیم که خاندان "علی‌محمد باب"؛ چه خاندان پدری، چه مادری و نیز خانواده همسر "باب" از سرسپردگان انگلیس و یهود بوده و تاجران مطرح بخصوص تریاک در بوشهر و شیراز و بمبئی و ... اینجا: https://eitaa.com/salonemotalee/11422 👈 ایمان آورندگان به بابیت از اولین گروه گروندگان به بابیت، یهودیان جدیدالاسلام و نفوذی در بدنه‌ی امت اسلام بوده‌اند!!! در اینجا؛ https://eitaa.com/salonemotalee/9973 و اینجا؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3521 ان‌شاءالله ارائه این مقالات ادامه خواهد داشت تا هرچه بیشتر با ماهیت دشمنان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام آشنا شویم ---------------------------------------- ◀️ جنبش رائلیان https://eitaa.com/salonemotalee/6179 ◀️ دین جدید؛ گام شیطانی بعدی هوش مصنوعی https://eitaa.com/salonemotalee/20730 ◀️ مجامع مخفی https://eitaa.com/salonemotalee/20691 ◀️ پیامبران دروغین یهودی/ شابتای زوی https://eitaa.com/salonemotalee/11709 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee