eitaa logo
سالن مطالعه
191 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
990 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🍃 🌹 🇮🇷 🇮🇷🌹 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت ۱۵۱م؛ در حالی که جای وصیت‌نامه‌اش را نشان می‌داد، گفت: "حس می‌کنم که خدا هم ازم راضی شده." دلم هری ریخت، پرسیدم: "یعنی چی که خدا ازت راضی شده؟!" حرف را برگرداند: "حاج خانم یه زنگ بزن زهرا و امین بیان ببینم‌شون" زهرا و امین را پیش از میهمانی شب قبل دیده بود اما چرا اصرار داشت آنها را دوباره ببیند؟ هنوز ذهنم درگیر آن جمله‌ی «حس می‌کنم خدا هم ازم راضی شده.» بود. حرفی که او از سریقین گفته بود؛ اما دل من را می‌لرزاند گفتم: "زنگ می‌زنم بعدش چی؟!" گفت: "بعدش سفره رو بینداز که خیلی گرسنه‌ام." رفتم توی آشپزخانه اما تمام هوش و حواسم به او بود نهار را کشیدم. دستم به غذا نمی‌رفت غصه‌ای گلوگیر راه نفسم را بسته بود. حسین زیر چشمی نگاهم می‌کرد. قوت سارا هم از شنیدن خبر رفتن بابا بسته بود گفتم: "تا من ساکت رو حاضر کنم و زهرا و امین بیان، شما برو یه چرت بخواب." ساکش را برداشتم مثل همیشه از قرآن و مفاتیح تا حوله و لباس‌های اضافی، داروها و مقداری تنقلات گذاشتم و رفتم توی اتاقم دراز کشیدم اما خوابم نمی‌برد. از این دنده به آن دنده می‌چرخیدم. می‌نشستم آیة الکرسی می‌خواندم اما باز بلند می‌شدم. کمردرد اذیتم می‌کرد یکی از دوستانم برای کمک به منزل‌مان آمد داشت حیاط را آب و جارو می‌کرد که گفت: "حاج‌خانم! فکر می‌کنم حاج‌آقا رفته پایین و داره کار می‌کنه.!" گفتم: "نه! حاج‌آقا توی اتاق‌شون دارن استراحت می‌کنن" با این حال به طبقه پایین که حکم انباری داشت، سر زدم توی طبقه پایین یک یخچال فریزر قدیمی پارس داشتم که خیلی برفک می‌زد دیدم حسین با پنکه و یک قابلمه آب جوش فریزر را تمیز می‌کند پرسیدم: "شما اینجا چکار می‌کنی؟! مگر قرار نبود استراحت کنی؟!" همین‌طور که برفک‌ها را آب می‌کرد، گفت: "چون شما کمردرد دارین فکر کردم که کمک‌تون کنم." کار تمیز کردن طبقه پایین که تمام شد، زهرا و شوهرش رسیدند. امین رفت خشک‌شویی سر کوچه و زهرا و سارا چای آوردند و میوه گذاشتند جلوی بابای‌شان حسین خواست چای را با سوهان بخورد سارا یادآوری کرد: "بابا! شما قند دارین سوهان براتون خوب نیست! نخورین." نرم و صمیمی به سارا گفت: "بابا جان! قند رو ولش کن کار از این حرفا گذشته." زهرا پرسید: "ولی شما همیشه پرهیز می‌کردین و به ما هم سفارش که چیزی که براتون خوب نیست نخورین!" دوباره نگاهی به صورت زهرا و سارا انداخت نگاهش را تا من که دلم مثل سیر و سرکه می‌جوشید امتداد داد و یکباره گفت: "برای کسی که چند روز دیگه شهید می‌شه فرقی نمی‌کنه که قندش بالا باشه یا پایین!" چای را سر نکشیده بود که دخترها زدند زیر گریه. گفتم: "حاج آقا باز داری برای بچه‌هاروضه می‌خونی؟! به خاطر این گفتی صداشون کنم؟!" خونسرد و متبسم گفت: "آره حاج‌خانم! واسه این گفتم بچه‌ها بیان که خوب نگاه‌شون کنم" 🔗 ادامه دارد ... 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به سربازان "سیدعلی" بگو: ما خط رو با دادن جانمان حفظ کردیم حالا سپردیمش به شما ... 🔸🌺🔸-------------- 📖 @salonemotalee
‍ 🌷سربند یامهدی(عج)🌷 ... دوست قدیمی من بود؛ ابراهیم هادی. کنارش نشستم و سلام کردم. مرا شناخت و تحویل گرفت. درست نمی‌توانست صحبت کند. گلوله از صورت به داخل دهانش خورده بود و به طرز عجیبی از گردنش خارج شده بود‼️ یک گلوله هم به پایش خورده بود. معمولا وقتی گلوله از انتهای گردن خارج می‌شود، به نخاع و یا شاهرگ آسیب می‌رساند و احتمال زنده ماندن انسان کم می‌شود اما ابراهیم سالم و سرحال بود! بلافاصله نگاهم به سر ابراهیم افتاد. قسمتی از موهای بالای سر او سوخته بود. مسیر یک گلوله را می‌شد بر روی موهای او دید! با تعجب گفتم: "داش ابرام،سرت چی شده؟!" دستی به سرش کشید. با دهانی که به سختی باز می‌شد، گفت: "می‌دانی چرا گلوله جرئت نکرد وارد سرم شود؟ خجالت کشید وارد سرم بشود، چون پیشانی بند یامهدی(عج) به سرم بسته بودم". 📚 ص۱۴۲ سلام بر ابراهیم ۲ 🔸🌺🔸-------------- 📖 @salonemotalee
🍃🌸🍃 ✡ ✝ یهود و فرهنگ‌سازی 📖 مقاله چهارم؛ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10478 ◀️ قسمت یکم؛ 🔶🔸اگرچه با جریان مشروطه از حوادث قرن نوزدهم خارج و به قرن بیستم وارد شدیم، اما در بازگشتی آخرین به قرن پرحادثه و پیچیده نوزدهم، یکی از مهم‌ترین دستاوردهای این قرن را برای تمدن شیطانی غرب مورد بررسی قرار می‌دهیم. 🔹در سال ۱۸۳۹م و همزمان با آغاز سلطنت عبدالمجید اول که با مداخله دول اروپایی و جریان‌های فراماسونری به قدرت رسید، انگلستان نخستین کنسولگری غرب را در قدس برای حمایت از یهودیان مهاجر پایه گذاشت. این جریان یکی از مهم‌ترین پیامدهای “تنظیمات” در عثمانی و برقراری حق کاپیتولاسیون بود. تلاش انگلستان در این دوره برای مهاجرت و اسکان تعداد بیشتری از یهودیان در فلسطین در نامه‌ی پالمرستون، نخست‌وزیر وقت انگلستان به سفیر این کشور در استانبول آشکارا بیان شده است. (۱) 🔹به‌دنبال این اقدامات سیاسی، در اوائل دهه ۶۰ قرن نوزدهم، اقدامات فرهنگی و تبلیغی نیز در میان یهودیان مبنی بر دعوت برای “بازگشت” به فلسطین آغاز شد. هیرش کالیشر (Hirsch Kalischer)، حاخام یهودی، نخستین کسی بود که این دعوت را در کتاب “در جستجوی صهیون” در سال ۱۸۶۱ آغاز کرد و پس از او موج گسترده‌ای در این خصوص، افکار او را ادامه داد. 🔹با این وجود صهیونیزم تا سال ۱۸۸۱ هیچ پیوندی با توده‌های یهود نداشت. برای غلبه بر این سکوت، شرایطی لازم بود تا یهودیان را وادار به مهاجرت به فلسطین کند. همانند همیشه، یک ترور سبب شکستن سد شد. در این سال تزار الکساندر دوم در روسیه ترور شد و در پی آن یهودیان این کشور که عمده‌ترین جمعیت یهودی جهان بودند، در معرض کشتار قرار گرفتند. (نگاه کنید به: اسطوره پوگروم‌ها) 🔹نتیجه این اقدامات، خروج یهودیان از روسیه و تشکیل چند جمعیت صهیونیستی محلی به‌نام عشّاق صهيون (Hovevei Zion) بود. مسأله اسکان یهودیان در فلسطین از سوی این جمعیت‌ها دنبال شد و بر احیای زبان عبری به‌جای زبان ییدیش که زبان یهودیان اروپای مرکزی بود تأکید شد. 🔹این شرایط زمینه را برای پیدایش جنبش بیلو (Bilu movement) متشکل از صدها جوان صهیونیست فراهم کرد که در راه اسکان یهودیان در فلسطین تلاش می‌کردند. این جنبش پس از تلاش بسیار و حتی ورود انگلستان به صحنه و مواجه شدن با مخالفت عثمانی برای فروش فلسطین، سرانجام توانست بیست یهودی را به این کشور بفرستد و بدین‌گونه نطفه نخستین مهاجران یهودی را در فلسطین منعقد سازد. 🔹در ادامه‌ی این اشغال و در آستانه‌ی شکست آن، سرمایه‌ی روچیلد یهودی به کار آمد و با خرید دو روستای “عاقر” و “قطره” کار اشغال ادامه یافت. 🔹در پی این تحولات بود که سرانجام تئودور هرتزل یهودی، کتاب خود را با عنوان “دولت یهود” در سال ۱۸۹۵ منتشر ساخت. وی در این کتاب بیان کرد که مسأله یهود، مسأله‌ای اجتماعی یا دینی نیست، مسأله‌ای است قومی که جز از طریق تبدیل شدن به یک مسأله سیاسی جهانی که باید به‌دست قدرت‌های بزرگ حل شود، از راه دیگری قابل حل نیست. 🔹به نظر هرتزل معنی مشخص این حرف این است که یهودیان حق داشته باشند بر نقطه‌ای از کره زمین حکومت کنند. البته وی بیان کرد که این نقطه لزوماً فلسطین نیست. 🔹سرانجام و پس از مجادلات بسیار، هرتزل توانست نخستین کنگره صهیونیستی را با شرکت ۲۰۴ نماینده از سوی جمعیت‌های صهیونیستی در ۲۷ اوت ۱۸۹۷ در شهر بال سویس برگزار کند. در این کنگره، اهداف صهیونیزم که به “برنامه بال” معروف شد و سازمان اجرایی آن یعنی “سازمان صهیونیزم جهانی” مورد تصویب قرار گرفت. البته علیرغم اصرار بسیاری از شرکت‌کنندگان مبنی بر تأسیس دولت یهودی در فلسطین و درج نهایی آن در بیانیه هدف، این امر مورد توافق همگان واقع نشد و منشأ بروز اختلافات و انشعاباتی در جنبش صهیونیزم شد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10574 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🍃 ؛ کتاب خاطرات رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) 📒 فصل اول؛ آن روزها قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10503 ◀️ قسمت پنجم؛ 🔹من در خانه‌ی پدر، از فقر چیزهایی دیده‌ام که در خانه علمای دیگر کمتر دیده‌ می‌شود. پدر هیچگاه از ناداری و تنگدستی خود با کسی سخن نگفت، بلکه برعکس، به سبب مناعت طبع و توجه به وضع ظاهر، مردم ایشان را فردی توانگر می‌پنداشتند. 🔹پدرم در تابستان فقط از قبای خاچیه (که گران‌ترین عباست که بعد از آن عبای مخلوط است و بعد از آن هم عبای مکینه) و در زمستان هم از عبای نایینی (که از عبای لاهوت متداول میان علما فاخرتر است) استفاده می‌کرد. اما قبای خود را گاهی به ناگزیر وصله می‌کرد چون این دیگر زیر عبا پنهان می‌ماند. 🔶🔸تنها همراه پدر پدر همواره به من محبت ویژه داشت و در سفرهای خود با من مانوس می‌شد. 🔹پدرم یک بار بینایی خود را از دست داد ولی بعداً شفا یافت. درمان چشم خود را در تهران ادامه می‌داد. سه بار به تهران رفت ولی حاضر نشد کسی جز من همراهش باشد. 🔹سال ۱۳۴۲ در قم بودم؛ پدر به من نامه نوشت که به مشهد بیایم تا او را در سفر درمانی به تهران همراهی کنم اما رفتن من به مشهد به تاخیر افتاد علت آن ماموریتی بود که در رابطه با مسائل تبلیغ باید در زاهدان انجام می‌دادم به زاهدان رفتم و در آنجا بازداشت شدم مهم‌ترین نگرانی من هنگام بازداشت، پدرم بود که بی من به سفر نمی‌رفت 🔹به خاطر دارم که در حال بازداشت در هواپیما نشسته بودم تا مرا از زاهدان به تهران ببرند به یاد پدر افتادم ناگهان اندوهی سنگین قلبم را فشرد و دلواپسی عجیبی وجودم را فرا گرفت به خود گفتم حال که در هواپیما چنین وضعی دارم پس وقتی وارد بازداشتگاه شوم چه حالی خواهم داشت 🔹به خدای متعال متوسل شدم و به درگاهش لابه کردم تا دلم آرام گیرد دقایقی فکرم از این موضوع منصرف شد سپس بار دیگر که به یاد پدر افتادم؛ دیدم این بار بدون آن حالت اضطراب و نگرانی به این فکر می‌کنم در دلم حالت دلتنگی و اشتیاق و مهر و عطوفت بود اما همراه با آرامشی که هنوز شیرینی آن را به روشنی در خاطر دارم 🔹خدای بزرگ را شکر کردم که دعایم را استجابت فرمود و با دادن سکینه و آرامش به من لطف کرد این نعمت را تنها کسی می‌تواند در کند که به آن رسیده باشد 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10579 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃 •┈┈• 🍃 ۳۶۱🍃••┈┈• به اینا نگاه کنید 👈 😐😐😐😐😐😐 😐😐😐😐😐😐 😐😐😐😐😐😐 😐😐😐😐😐😐 ....... همه‌ی اینا رو فقر بداخلاق و کچل کرده😕 منم اولش مثل شما باورم نمی‌شد اما بعدش که مدتی فقیر شدم باور کردم😐 😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ --------🔸😜🔸-------- .🤲 به نام خدای دوستدار دستگیری ✋ سلام 💐 از امیرالمؤمنین علیه‌السلام: فَإنَّ الْفَقْرَ؛ مَنْقَصَةٌ لِلدّينِ! مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، دَاعِيَةٌ لِلْمَقْتِ همانا فقر سبب؛ نقصان دين مشوش شدن عقل جلب كينه مى‌گردد. 📒 نهج البلاغه، حکمت ۳۱۹ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ ✍دلیل این آثار سوء از فقر اینست که؛ تهی‌دستی؛ زمینه بیشتر انحرافات اخلاقى و عقیدتی را به ویژه در افراد کم ظرفیت ایجاد می‌کند. زیاد دیده شده که افراد فقیر راحت‌تر کفر بر زبان جارى مى‌کنند، زمانی هم که خانواده خود را گرسنه می‌بینند هر کارى را براى رفع فقر خود انجام می‌دهند. از نادیده گرفتن قوانین، تا زیر پا گذاشتن آداب اجتماعی. بنابراین یکی از بهترین راه‌های درمان مشکلات اخلاقی و فکری جامعه، ریشه‌کن کردن فقر است. ‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
✍✍✍✍✍✍✍✍✍✍
🍃🌸🍃 🇮🇷 ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ امروز؛ سه‌شنبه ۵ اردیبهشت ۱‌۴۰۲ ۴ شوال ۱۴۴۴ ۲۵ آوریل ۲۰۲۳ منسوب به امامان مظلوم بقیع ، و علیهم‌السلام ذکر امروز؛ یکصد مرتبه یَا اَرحَمَ الرَّاحِمِینَ •┈┈••✾•🌸مناسبت‌های امروز🌸•✾••┈┈• 📆 مناسبت‌های شمسی 🔹شکست عملیات نیروی دلتای آمریکا در طبس برای آزادسازی آمریکایی‌های گروگان در لانهٔ جاسوسی آمریکا (١٣۵٩ش) 🔹رنگ سبز به‌عنوان نماد انتخاباتی میرحسین موسوی (از سران فتنه) انتخاب شد (١٣٨٨ش) 📆 مناسبت‌های قمری 📆 مناسبت‌های میلادی 🖊 بیشتر بدانیم؛ 🔸 سکولاریسم مقدس آمریکایی https://eitaa.com/salonemotalee/10551 🔸؟! https://eitaa.com/salonemotalee/2625 🔸 سؤالاتی درباره عملیات طبس؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10567 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
KayhanNews75979710412148505334102.pdf
11.81M
🍃🌸🍃 تمام صفحات امروز سه‌شنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
تصویر صفحه اول بعضی روزنامه‌های امروز سه‌شنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ 🔸🌺🔸-------------- 📖 @salonemotalee