eitaa logo
سالن مطالعه
191 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
990 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
39.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ادامه ... زندگی تو اوج سادگی قشنگ‌تره هرچی تو بخوای، تو بگی قشنگ‌تره یک دست من تو دست بابا یک دست من تو دست مادر اربعین، کربلا، خونوادگی قشنگ‌تره بسم‌الله وقت رفتنه، دل باید بزنم به جاده‌ها به نیابت از امام و شهدا من دهه نودی ان شاء الله این اربعین نایب‌الزیاره رهبرم، نذر سید علی هر قدمم من دهه نودی، مطئنم که این علم علمی که واسه ما مقدسه آخرش به دست مهدی میرسه، به حق حاج قاسم چی میشه توی این مسیر فرمانده رو منم حساب کنه چشم مهدی منو انتخاب کنه، به حق حاج قاسم ستون ستون، اسم تو رو میاریم ما قول دادیم، روی قولمون می‌مونیم با دهه هفتادی‌ها و هشتادی‌ها، تو کربلا دعا فرج می‌خونیم زندگی تو اوج سادگی قشنگ‌تره هرچی تو بخوای، تو بگی قشنگ‌تره یک دست من تو دست بابا یک دست من تو دست مادر اربعین، کربلا، خونوادگی قشنگ‌تره
📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت" قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2955 ✳️ قسمت دوم 🔹 «بنی‌اسرائیل» (بنواسرائیل) به‌معنای فرزندان و قوم اسرائیل، نام قدیمی‌ترین و پراهمّیت‌ترین قوم در تاریخ حیات بشر؛ بلکه اعتقادات دینی بشر است. آغاز تاریخ بنی‌اسرائیل به دوران حیات جدّ اعلای آنان، حضرت ابراهیم خلیل‌الرحمان (ع) بازمی‌گردد. بنا به گزارش‌های تاریخی، زادگاه وی در «اور» کلدانیان بود، پس از مهاجرت جمعیِ قومش به «حرّان» و سپس به «فلسطین»، در آنجا سکنا گزید. فرزندان و نوادگان او، اسحاق و یعقوب نیز در کنعان ساکن بودند. این حوادث حدود سال‌های ۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰ ق.م. روی داده است. (۳) 🔹 هاکس، مترجم و مؤلف «قاموس کتاب مقدّس»، عبرانیان را مشتق شده از عابر، به‌معنی عبورکننده از نهر می‌شناسد. (۴) حضرت ابراهیم (ع) از تبار سام فرزند نوح (ع) بود و در حوالی سال ۱۹۰۰ق.م. در شهر «اور» (۵) به‌دنیا آمد. او از اور، به «حرّان» و از آنجا، به کنعان مراجعت کرد. 🔹 شریعت حضرت ابراهیم (ع) دین حنیف بود. حنیف از مادّه حنف به‌معنای برگشتن از گمراهی به استقامت و راه راست است. الحنفُ هو مَیلٌ عَنِ الضَّلالِ إلى الإستِقامَة. (۶) خداوند متعال در سوره‌ی «آل عمران» درباره‌ی حضرت ابراهیم (ع) می‌فرماید: «ما کانَ إبراهیمُ یَهُودِیّاً و لا نَصرانِیّاً وَ لکِن کانَ حَنیفاً مُسلِماً وَ ما کانَ مِنَ المُشرکین؛ (۷) ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی؛ بلکه بر دین حنیف (حق‌گرا) و تسلیم خدا بود و از مشرکان نبود.» 🔹 در معنی اصطلاحی، حنیف [به معنی] مسلم است و در زمان جاهلیّت به هر کسی که به سنّت ختنه و حجّ عمل می‌کرد، حنیف گفته می‌شد. عرب‌ها [به جز این دو] به سنّت‌های دیگر ابراهیم (ع) عمل نمی‌کردند. از این رو، به عمل‌کننده‌ی این دو سنّت حنیف می‌گفتند. (۸) سخن دیگر این است که هرکس به امر خدا، تسلیم باشد و هیچ مخالفتی نکند، حنیف است. (۹) 🔹 در نزد عرب، هرکس بر دین ابراهیم (ع) بود، به او حنیف می‌گفتند و بت‌پرستان نیز در زمان جاهلیّت خود را حنیف و پیرو دین ابراهیم (ع) می‌انگاشتند. پس از بعثت پیامبر (ص) و مطرح شدن دین اسلام، پیروان اسلام، حنیف نامیده شدند؛ اما این‌که حنیف بر عرب‌های بت‌پرست نیز اطلاق می‌شد، به این دلیل بود که آنان از دستورهای آیین ابراهیمی فقط به دو سنّت ختنه و حجّ پایبند بودند و آن را برای حنیف بودن، کافی می‌دانستند. (۱۰) 🔹 واژه‌های «حنیف» و «حنفا» به کرّات در «قرآن کریم» آمده است. حنیف ده مرتبه و حنفا دو مرتبه ذکر شده است. مراجعه به آیات یاد شده نشان می‌دهد که حنفا به اشخاص با ایمان، پاک و حق‌جو گفته می‌شده که ایمان آنان با اخلاص به یکتاپرستی و دوری از شرک و اندیشه های فاسد همراه بوده است. «قُلْ صَدَقَ اللهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إبراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ المُشرکین؛ (۱۱) بگو خدا راست گفته است [که هیچ‌یک از خوردنی‌های پاکیزه را پیش از نزول تورات بر بنی‌اسرائیل حرام نکرده بود، پس] از آئین ابراهیم که حق‌گرا بود و از مشرکان نبود، پیروی کنید.» 🔹 پیامبر اکرم (ص) نیز بر این نکته پافشاری داشتند که دین من همان دین حنیف است. در روایتی آمده است: «بَعَثَ عِیسَی ابْنَ مَریَمَ ع بِالرُّهبَانِیَّةِ وَ بُعِثْتُ بِالْحَنِیفِیَّةِ السَّمْحَةِ؛ (۱۲) عیسی بر رهبانیّت مبعوث شد و من به حنفیّت آسان‌گیر، مبعوث شدم.» امام محمد باقر (ع) هم در توصیف حنفیّت فرمودند: «هِیَ الْفِطْرَةُ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا فَطَرَهُمْ عَلَى مَعْرِفَة؛ (۱۳) حنفیّت همان فطرتی است که خداوند انسان‌ها را بر آن آفریده و هیچ تغییری در آن، راه ندارد و خدای سبحان آن را برای شناخت خویش آفریده است.» 🔹 علامه طباطبایی (ره) در توضیح کلمه‌ی حنیف بیان می‌کند که: حنفا برگرفته از مادّه‌ی حنف به‌معنای متمایل شدن و انحراف از دو حالت افراط و تفریط، به‌سوی اعتدال است؛ لذا خداوند اسلام را بدین جهت حنیف خوانده است که به خلق دستور می‌دهد، در تمامی امور حدّ وسط را رعایت نموده و از انحراف به‌سوی افراط و تفریط بپرهیزند. (۱۴) ادامه دارد ... -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
۱۸ ✅ کاج بازی 🌲 میوه‌های مخروطی شکل درخت کاج، وسیله‌های خوبی برای بازی است. 🔰 میوه‌ی کاج به سه صورت وجود دارد: 📍 در ابتدا سبز بوده و پولک‌های میوه کاج کاملا فشرده است. 📍 بعد قهوه‌ای می‌شود. اما همچنان پولک‌ها به هم فشرده است. 📍 بعد از مدتی پولک‌ها از هم باز می‌شود. 🔰 برخی از بازی‌هایی را که می‌توان با میوه درخت کاج انجام داد را در این جا می‌آوریم: 🔆 الف: 🌹 از میوه کاج در مرحله اول و دومش که پولک‌ها به صورت فشرده در کنار هم هستند، می‌توان به عنوان یک فرفره چوبی استفاده کرد. 🌹 میوه کاج را میان انگشت شست و انگشت وسط بگیرید و آن را روی یک جای صاف مثل سینی یا کف سرامیک بچرخانید. 📌 معمولا کودکان نمی توانند به این شیوه، میوه کاج را بچرخانند؛ اما تماشای صحنه‌ی چرخیدن میوه کاج برای آن ها جالب است 🌹 چرخاندن میوه کاج روش دیگری هم دارد. نخ ضخیمی مثل کاموا را دور میوه کاج ببندید. انگشتتان را روی میوه بگذارید؛ اما میوه را زیاد فشار ندهید. انتهای نخ را بگیرید و خیلی زود آن را به طرف خود کشیده و دست دیگرتان را نیز هم زمان از روی کاج بردارید. میوه‌ی کاج شروع به چرخیدن می‌کند. 🔆 ب: 🌷 میوه‌های کوچک و بزرگ کاج را به کودکانتان بدهید تا با رنگ‌های خوراکی با گواش رنگ کنند. 🔆 ج: 🌻 به کودکانتان کمک کنید تا پولک‌های میوه پیر کاج را بکنند. هرکدام از پولک‌ها را رنگ کرده و در بازی چسباندنی از آن استفاده کنید. ➕ آشنایی با قوانین طبیعت و بالارفتن خلاقیت از فواید این بازی است. -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🔥تنها میان داعش🔥 ◀️ قسمت سی و دوم 💠 خبر کوتاه بود خاطره خمپاره دقایقی قبل را دوباره در سرم کوبید. صورت امّ جعفر و کودک شیرخوارش هر لحظه مقابل چشمانم جان می‌گرفت و یادم نمی‌رفت عباس تنها چند دقیقه پیش از شهادتش شیرخشک یوسف را برایش ایثار کرد. مصیبت مظلومانه همسایه‌ای که درست کنار ما جان داده بود کاسه دلم را از درد پُر کرد، اما جان حیدر در خطر بود و بی‌تاب خواندن پیامش بودم که زینب با عجله وارد اتاق شد. 💠 در تاریکی صورتش را نمی‌دیدم اما صدایش از هیجان خبری که در دلش جا نمی‌شد، می‌لرزید و بی‌مقدمه شروع کرد: «نیروهای مردمی دارن میان سمت آمرلی! میگن گفته آمرلی باید آزاد بشه و دستور شروع عملیات رو داده!» غم امّ جعفر و شعف این خبر کافی بود تا اشک زهرا جاری شود و زینب رو به من خندید: «بلاخره حیدر هم برمی‌گرده!» همین حال حیدر شیشه شکیبایی‌ام را شکسته بود. با نگاهم التماس‌شان می‌کردم تنهایم بگذارند. 💠 زهرا متوجه پریشانی‌ام شد، زینب را با خودش برد و من با بی‌قراری پیام حیدر را خواندم: «پشت زمین ابوصالح، یه خونه سیمانی.» زمین‌های کشاورزی ابوصالح دور از شهر بود و پیام بعدی حیدر امانم نداد: «نرجس! نمی‌دونم تا صبح زنده می‌مونم یا نه، فقط خواستم بدونی جنازه‌ام کجاست.» همین جمله از زندگی سیرم کرد اشکم پیش از انگشتم روی گوشی چکید و با جملاتم به فدایش رفتم: «حیدر من دارم میام! بخاطر من تحمل کن!» 💠 تاریکی هوا، تنهایی و ترس توپ و تانک داعش پای رفتنم را می‌بست و زندگی حیدر به همین رفتن بسته بود. از جا بلند شدم. یک شیشه آب چاه و چند تکه نان خشک تمام توشه‌ای بود که می‌توانستم برای حیدر ببرم. نباید دل زن‌عمو و دخترعموها را خالی می‌کردم، بی‌سر و صدا شالم را سر کردم و مهیای رفتن شدم که حسی در دلم شکست. در این تاریکی نزدیک سحر با خائنینی که حیدر خبر حضورشان را در شهر داده بود، به چه کسی می‌شد اعتماد کنم؟ 💠 قدمی را که به سمت در برداشته بودم، پس کشیدم و با ترس و تردیدی که به دلم چنگ انداخته بود، سراغ کمد رفتم. پشت لباس عروسم، سوغات عباس را در جعبه‌ای پنهان کرده بودم و حالا همین نارنجک می‌توانست دست تنهای دلم را بگیرد. شیشه آب و نان خشک و نارنجک را در ساک کوچک دستی‌ام پنهان کردم و دلم برای دیدار حیدر در قفس سینه جا نمی‌شد. با نور موبایل از ایوان پایین رفتم. 💠 در گرمای نیمه‌شب تابستان آمرلی، تنم از ترس می‌لرزید و نفس حیدرم به شماره افتاده بود. خودم را به سپردم و از خلوت خانه، دل کندم. تاریکی شهری که پس از هشتاد روز ، یک چراغ روشن به ستون‌هایش نمانده و تلّی از خاک و خاکستر شده بود، دلم را می‌ترساند فقط از (علیه‌السلام) تمنا می‌کردم به اینهمه تنهایی‌ام رحم کند. 💠 با هر قدم حسرت حضور عباس و عمو آتشم می‌زد. دیگر مردی همراهم نبود و باید برای رهایی عشقم یک‌تنه از شهر خارج می‌شدم. هیچکس در سکوت سَحر شهر نبود، حتی صدای گلوله‌ای هم شنیده نمی‌شد. همین سکوت از هر صدایی ترسناک‌تر بود. اگر نیروهای مردمی به نزدیکی آمرلی رسیده بودند، چرا ردّی از درگیری نبود. می‌ترسیدم خبر زینب هم شایعه جاسوسان داعش باشد. 💠 از شهر که خارج شدم نور اندک موبایل حریف ظلمات محض دشت‌های کشاورزی نمی‌شد مثل کودکی از ترس به گریه افتادم. ظاهراً به زمین ابوصالح رسیده بودم، اما هر چه نگاه می‌کردم اثری از خانه سیمانی نبود. تنها سایه سنگین سکوت شب دیده می‌شد. وحشت این تاریکی و تنهایی تمام تنم را می‌لرزاند دلم می‌خواست کسی به فریادم برسد خدا با آرامش آوای دست دلم را گرفت. در نور موبایل زیر پایم را پاییدم و با قامتی که از غصه زنده ماندن حیدر در این تنهاییِ پُردلهره به لرزه افتاده بود، به ایستادم. 💠 می‌ترسیدم تا خانه را پیدا کنم حیدر از دستم رفته باشد. نمازم را به سرعت تمام کردم با وحشتی که پاپیچم شده بود، دوباره در تاریکی مسیر فرو رفتم. پارس سگی از دور به گوشم سیلی می‌زد دیگر این هیولای وحشت داشت جانم را می‌گرفت که در تاریک و روشن طلوع آفتاب و هوای مه گرفته صبح، خانه سیمانی را دیدم. 💠 حالا بین من و حیدر تنها همین دیوار سیمانی مانده و عشقم در حصار همین خانه بود قدم‌هایم بی‌اختیار دوید با گریه به خدا التماس می‌کردم؛ هنوز نفسی برایش مانده باشد. به تمنای دیدار عزیز دلم قدم‌های مشتاقم را داخل خانه کشیدم و چشمم دور اتاق پَرپَر می‌زد. صدایی غریبه قلبم را شکافت: «بلاخره با پای خودت آمدی!»... ادامه دارد ... -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
45.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺کارتون (۱۷) 🎞این قسمت: فرخ‌لقا -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
4⃣ قسمت چهارم: آژانس بین‌المللی انرژی اتمی 🎬 این مستند به نحوهٔ شکل‌گیری و قدرت‌یافتنِ نهادهای سرّی و قدرتمند جهانی همانند بانک جهانی، یونسکو، شورای حقوق بشر، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و... می‌پردازد که با سیاست‌ها و برنامه‌های استراتژیک خود عقاید، عواطف، سلایق و عمیق‌ترین لایه‌های شخصیتی مردم و دولت‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند و هدف آنها تغییر مردم از طریق کنترل اذهان عمومی (امپراطوری رسانه‌ای در دنیا، قاچاق بین‌المللی مواد مخدر و... ) برای تشکیل یک می‌باشد. -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
در خدمت: 💠 قسمت سیزدهم ✅روش‌های تحکیم خانواده؛ ☑️شاخصه‌های زیر‌ساختی برای حل منازعات و مشکلات خانوادگی 🔟 در منازعات صدای خود را بالا نبریم : 🤔 این کار آسیب هایی را به همراه دارد : 😞 به شخصیت همسرتان لطمه وارد میکند. 😩 باعث ‌می‌شود ترسی دائمی در دل همسرتان ایجادشود که ثمره آن خودداری از دوباره مطرح‌کردن آن مشکل می‌باشد. بنابراین این مشکل هیچ‌گاه حل نخواهد شد و کدورتش باقی می ماند. 1⃣1⃣ در بیان مشکلاتمان مبالغه نکنیم : 🎀 این موضوع در خانم‌ها شایع‌تر است. 🌺 خصوصیات افرادی که مبتلا به این ویژگی می‌باشند : 🌼 این افراد در زندگی بیشتر از نیمه خالی لیوان حرف می‌زنند. 🌵 مثلاً یک‌بار در طی دو هفته گذشته، شوهرش دیر آمده، به او می‌گوید: تو همیشه دیر به خانه می‌آیی. و یا به خاطر یک خطای کوچک همسرش به او می‌گوید: تو اصلاً مرا دوست نداری.🌵 🌼 دارای سطح هیجان واحساسات بالایی می‌باشند. 🌼 بعضی از مسائلی که از دید عموم افراد جامعه مشکل به حساب نمی‌آید را یک مشکل جدّی می‌بینند. 🌼 کم پیش می‌آید که آنها را در حال شکرگزاری ببینی. 🌸 نتیجه : باید دانست که با مبالغه‌کردن و بزرگ جلوه‌دادن مشکلات، آرامش درونی خانواده را از بین می‌بریم و تأثیر مشکلات را بیشتر ‌می‌کنیم و حتی در مواردی مشکلات کاذب بوجود می‌آوریم. گاهی این رفتار باعث می‌شود همسرتان دلسرد شود، و با خودش بگوید : چرا همسرم اینقدر ناسپاسی می‌کند و تلاشم برای خانواده را نمی‌بیند. 🌷 راهکار: 💐 1_ کلماتِ (همیشه) یا (هیچ وقت)، درجملات منفی مبالغه آمیز همسرتان را با کلمه‌ی (گاهی اوقات)، جایگزین کنید. مانند: هیچ وقت زود به خانه ‌نمی‌آیی، را با جایگزین کردن کلمه گاهی اوقات تصحیح کنید. مانند: گاهی اوقات به خانه نمی‌آیی. 😍 اگر دوستش داری حرف‌هایش را زیبا تفسیر کن؛ خیلی لذت می‌برم وقتی همسرم بهم میگه کوفت [ ک«کل» \ و«وجودم» \ ف«فدای» \ ت«تو» ] 🌸🌸کل وجودم فدای تو🌸🌸 💐 ۲_ کسی که دارای ویژگی (مبالغه‌گری منفی) است باید تمرین کند، در مرحله اول در گفتار و در مراحل بعد در درون خودش، این نوع از مبالغه‌گری را کنار بگذارد. 🍃🌸🍃وَ رَوَى جَمِيلُ بْنُ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: «أَيُّمَا اِمْرَأَةٍ قَالَتْ لِزَوْجِهَا مَا رَأَيْتُ قَطُّ مِنْ وَجْهِكَ خَيْراً فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهَا » . هر زنی به همسرش بگوید: «من از روی تو هیچ خیری ندیدم» عملش ضایع خواهدشد.🍃🌸🍃 من لا یحضره الفقیه، جلد۳ ، ص۴۴۰ ادامه دارد ... -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤 💠 ؟ قسمت هفتم: زمان خروج -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
درخدمت در "سالن مطالعه محله زینبیه" @salonemotalee
1401.05.10-Panahian-Uni-Emam-Sadeq-Mokhtasat-Zaman-Ma-Va-Ayande-Zohur-04-High_YasDL.com (1).mp3
30.5M
🎙سخنرانی دهه محرم سال ۱۴۰۱ ✨ مختصات زمان ما و آینده‌ای که تا ظهور در پیش داریم 🏴 شب چهارم: سه راه اساسی برای زمان‌شناس شدن -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
صفحه ۱۰۱ قرآن کریم
(۱۸۲) به نام خدای دوستدار متواضعین سلام امام صادق عليه السلام در آسمان دو فرشته بر بندگان نظارت می کنند و هر كس براى خدا تواضع كند، او را بالا برند و هر كس تكبر ورزد او را پَست گردانند. إِنَّ فِي السَّمَاءِ مَلَكَيْنِ مُوَكَّلَيْنِ بِالْعِبَادِ فَمَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَاهُ وَ مَنْ تَكَبَّرَ وَضَعَاهُ كافى(ط-الاسلامیه) ج۲، ص۱۲۲ تواضع و فروتنی زینت اخلاق انسانی است و در مقابل آن تکبر و خود بزرگ بینی ریشه ضعف شخصیت و سبب دوری دیگران از انسان است. اگر تواضع و فروتنی میان مردم رایج شود دیگر فخر فروشی و تکبر از بین خواهد رفت. معمولا انسانهای متکبر از جانب خداوند متعال شکسته خواهند شد تا تاوان غرور خود را بدهند. ابلیس نیز به خاطر تکبرش رانده شد. بیاییم در مقابل هم نوعان خود تواضع و فروتنی را تمرین کنیم و لذت این خلق زیبا را به یکدیگر هدیه نماییم. -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
KayhanNews759797104121495448101305.pdf
13.72M
بسم الله الرحمن الرحیم امروز پنج‌شنبه‌ ۱۰ شهریور ۱‌۴۰۱. ۴ صفر ۱۴۴۴ ۱ سپتامبر ۲۰۲۲ ذکر روز پنج‌شنبه؛ لا اِلهَ الاَّ الله المَلِکُ الحَقُّ المُبینُ تمام صفحات -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
📰 دکه روزنامه‌ - پنج‌شنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۱