🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#نیمه_شبی_در_حله
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15500
◀️ قسمت چهلوسوم
گفتم:
"بهجای این حرفها بگذارید قنواء ماجرای دیروز را برایتان تعریف کند. شنیدنی است."
قنواء پرسید:
"کدام ماجرا؟! اسبسواری یا رفتن به حمام ابوراجح؟! با شنیدن نام ابوراجح، صفوان و حماد یکه خوردند."
گفتم:
"رفتن به حمام ابوراجح را تعریف کن."
به صفوان گفتم:
"ابوراجح از دوستان مورد اطمینان من است.
مرد درستکاری است و در بازار، حمام دارد."
صفوان سری تکان داد و به من لبخند زد.
توانسته بودم به او بفهمانم که با توصیه ابوراجح به سراغ آنها رفتهام؛ گفت:
نامش را شنیدهام. از او به نیکی یاد میکنند.
حماد آن قدر باهوش بود که منظور من و پدرش را دریابد؛ گفت:
من هم شنیدهام که او در حمامش، دو پرنده سفید و زیبا دارد.
قنواء گفت:
من هم وصف آن دو پرنده را شنیده بودم. دیروز بالاخره موفق شدم آنها را ببینم.
حماد با تعجب پرسید:
یعنی به حمام رفتید و آنها را دیدید؟
- بله
- اما آنجا که حمام مردانه است.
قنواء خوشحال از اینکه توانسته بود علاقه آنها را به شنیدن ماجرای به حمام رفتنش جلب کند، با آبوتاب، همه آنچه را که اتفاق افتاده بود تعریف کرد.
زمانی که از زندان بیرون آمدیم قنواء پرسید:
نظرت در باره حماد چیست؟
گفتم:
پدرش مانند ابوراجح شیعه درستکاری است. حماد هم فرزند چنین پدری است.
هنگامی که از حیاط دارالحکومه میگذشتیم، به این میاندیشیدم که ریحانه پس از شنیدن خبر سلامتی حماد و خلاص شدنش از سیاهچال، چقدر خوشحال است.
برایم دردآور بود که ریحانه در دل، به خاطر نجات حماد، از من سپاسگزار باشد،
احتمال میدادم در میهمانی روز جمعه، به این خاطر از من تشکر کند و بخواهد از وضع و حال حماد برایش بگویم.
اگر به او میگفتم که حماد سالم و سرحال است، فکر میکرد خوابی که دیده، به تعبیر نزدیک شده است.
از خودم پرسیدم:
آیا تقدیر چنین است که خواب او با کمک من، تعبیر شود و ریحانه به همسر دلخواهش برسد؟!
به خودم نهیب زدم:
تو اگر به ریحانه علاقه داری، باید خوشحالی و سعادت او برایت از هر چیز دیگر مهمتر باشد.
این خودپرستی است که او را تنها به این شرط خوشبخت بخواهی که با تو ازدواج کند.
اگر او با حماد به سعادت میرسد، باید به ازدواج آنها راضی باشی!
این نهیب، مانند مشک آبی بود که بر روی کوهی از آتش بریزند
این توجیه و دلداریها نمیتوانست مرا آرام و راضی کند.
با یادآوری ایمانی که ابوراجح به خداوند داشت، آرامشی در خود احساس کردم و در دل با خدای خود گفتم:
"بگذار کارهایم برای رضای تو باشد.
تو هم مرا به آنچه رضای تو در آن است، راضی و خشنود کن!" ...
... امینه از کنار نردههای طبقه دوم، برای ما دست تکان داد.
منتظر ما بود و میمونها را در بغل داشت.
وارد اتاق که شدیم، قنواء بدون مقدمه به من گفت:
حالا این آمادگی را دارم که واقعیت را به تو بگویم.
نشستم و گفتم:
امیدوارم نمایشی دیگر در کار نباشد.
قنواء نیز نشست.
امینه را کنار خود نشاند و دستش را در دست خود گرفت:
- همه آنچه در این چند روز شاهد آن بودی، یک نمایش بود. وزیر، مرد جاه طلبی است.
سعی کرده پسرش رشید را نیز مانند خودش بار بیاورد و تا حدی هم موفق شده.
رشید و امینه به هم علاقه دارند.
امینه دختر یتیمی است که در خانه وزیر بزرگ شده و آنجا خدمتکاری کرده.
از پنج سال پیش، من به او علاقهمند شدم و وزیر موافقت کرد که امینه با من زندگی کند و ندیمهام باشد.
رشید با این کار موافق نبود؛ اما پدرش او را متقاعد کرد که امینه به دردش نمیخورد و باید به ازدواج با من بیندیشد.
ازدواج من و رشید، کاملا” به نفع وزیر است.
با این پیوند، موقعیت او نزد پدرم تضمین میشود و رشید به ثروت و قدرت میرسد.
قنواء لحظهای امینه را به سینهاش فشرد و ادامه داد:
این حرفها را امینه به من گفت
من هم تصمیم گرفتم با یک نمایش وزیر و پسرش را سر جایشان بنشانم و همه را دست بیندازم.
باید وانمود میکردم که به جوانی لایق، علاقه دارم و میخواهم با او ازدواج کنم.
تو را برای این نقش در نظر گرفتم.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15677
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#سرداران_اسلام
#صلاحالدین_ایوبی
صلاح الدین یوسف بن ایوب بن شاذی که بعدها معروف به صلاح الدین ایوبی شد، یکی از نامدارترین حاکمان و فرماندهان در تاریخ اسلام بوده است
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15370
◀️ قسمت دوم
🔶🔸قتل شاور
اسد الدین بعد از مدتی که وارد قاهره شده بود توانست به کمک فرماندهان و خواست عاضد خلیفه فاطمی، وزیر خلیفه که "شاور" نام داشت و به نوعی تمام امور را ریاست میکرد به قتل برساند
.
اسد الدین با مرگ شاور همه کاره قاهره شد و العاضد تنها نامی از خلافت را یدک میکشید.
اما اسدالدین بعد از فتح قاهره، عمر چندانی نکرد و دو ماه بعد فوت کرد.
بعد از او، فرماندهانش بر سر جانشینی او اختلاف کردند تا این که با خواست خلیفه فاطمی و همراهی بعضی از فرماندهان، صلاح الدین یوسف بن ایوب جانشین عموی خود شد.
این گونه حکومت صلاح الدین بر مصر آغاز شد.
از عاضد نیز تنها نامی به عنوان خلیفه باقی مانده بود و در امور مملکتی هیچ نقشی نداشت تا اینکه در هنگام مریضیش از حکومت کنار گذاشته شد.
🔶🔸حکومت فاطمیها
دولت فاطمی که میتوان آن را دولت علوی نامید، دولتی بود که دامنه کشورش پهناور و مدت فرمانروایی اش طولانی بود،
آغاز آن در سال ۲۹۶ و پایانش در سال ۵۶۷ بود.
اولین خلیفه فاطمی المهدی بالله نام داشت،
وی ابومحمد عبیدالله بن احمد بن اسماعیل ثالث بن احمد بن اسماعیل ثانی بن محمد بن اسماعیل اعرج بن جعفر الصادق علیهالسّلام بود.
البته نسبهای دیگری نیز برای فاطمیها نقل شده که در آن اختلاف وجود دارد، اما آنچه از این نسبهای مختلف مسلم است این که ایشان علوی و اسماعیلی هستند،
و اتصال ایشان به علی علیهالسّلام صحیح و درست است.
خلفای فاطمی به نشر و گسترش شیعه در مصر همت گماردند که خود مقالهای دیگر میطلبد و از وظیفه این نوشتار خارج است.
به ذکر همین نکته بسنده میکنیم که فاطمیها نمادهای شیعه را برافراشتند و تشیع را به عنوان مذهب رسمی مصریان مطرح کردند.
🔶🔸دلایل افول فاطمیها
افول فاطمیها به دلیل دو ویژگی بود که آنها در اواخر دوره خود داشتند:
۱. وزیران فاطمی قدرت فوقالعادهای پیدا کردند که این قدرت وزراء با تضعیف خلفای فاطمی همراه بود.
۲. سست شدن پایههای حکومت؛
بدین ترتیب که وزیران قدرت یافته، بر سر تصاحب قدرت به کشمکش و نزاع با هم پرداختند و این درگیریهای داخلی قدرت حکومت را به شدت تضعیف کرد.
🔶🔸آخرین حاکم فاطمیون
العاضد آخرین حاکم فاطمیون بود که در حکمرانیش سن زیادی نداشت از این باب بیشتر امور دولتی به دست وزیران افتاد که یکی از مهمترین و قدرتمندترین آنها شخصی به نام شاور بود که به دست اسدالدین شیرکوهی کشته شد.
پس از مرگ شاور، اسد الدین امور مصر را در دست گرفت.
اسدالدین که یک سنی مذهب و هم پیمان خلیفه بغداد به حساب میآمد، وزارت حکومتی را در دست گرفت که از مروجان شیعه بوده و خود را در مقابل حکومت بغداد میدانست.
این خود نشان از وضع اسفبار حکومت فاطمیها میدهد.
وزارت اسدالدین به همراه سستی حاکم، موجب زمینه سازی برای پایان حکومت فاطمیها شد.
بعد از اسدالدین «صلاحالدین بر دولت تسلط یافت، و به هر یک از خویشان خود که نزدش آمده بودند قطعه زمینهایی با ارزش بخشید، و دست اطرافیان عاضد را کوتاه کرد و خود شخصا امور حکومت را در دست گرفت.
پس از چندی عاضد بیمار شد، و بیماریش رو به فزونی نهاد، و در سال ۵۶۷ درگذشت.
در این وقت مردم درباره شخصی که باید نامش در بالای منابر به عنوان خلافت برده شود بیرغبتی نشان دادند، تا آن که روز جمعه فرا رسید و مردی بالای منبر رفته خطبه خواند، و نام المستضیء (خلیفه عباسی) را به خلافت برد و کسی به گفته او اعتراضی ننمود.
از آن پس همچنان در مصر خطبه به نام عباسیان خوانده شد، و دولت فاطمیها یکباره از سرزمین مصر برافتاد، و صلاحالدین یوسف بن ایوب با استقلال و بدون وجود رقیب و منازع به حکومت مصر پرداخت».
و این گونه حکومت فاطمیان پایان یافت و صلاح الدین ایوبی حاکم بلا منازع مصر شد.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15678
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#مسلمانان_صهیونیست
کار ویژه «شبکه نفوذ»
برای ایجاد تصویری «#دروغگو»
از ایران و ایرانی
◀️ مقاله اول؛
اهمیت کلیدواژه دروغ در جنگنرم https://eitaa.com/salonemotalee/14395
◀️ مقاله دوم؛
فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14605
◀️ مقاله سوم؛
ژانر وسترن در خدمت دروغگویی نظام لیبرالیسم
https://eitaa.com/salonemotalee/14742
◀️ مقاله چهارم؛
«تولد یک ملت» و «جان فورد»؛ کشف ظرفیت سینما در دروغگویی
https://eitaa.com/salonemotalee/14905
◀️ مقاله پنجم؛
«اسکار» بنگاه الگوسازی و معرفی افسران جنگ نرم آمریکا
https://eitaa.com/salonemotalee/15041
◀️ مقاله ششم؛
«جنگ جهانی اول»؛ پایان افسانه «هنر برای هنر» در سینما
https://eitaa.com/salonemotalee/15222
🔗ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#سلام_امام_زمانم
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الهادِمُ لِبُنیانِ الشِّرکِ وَالنِّفاقِ
🌱 آمدنت نزدیک است...
و صدای قدمهایت لرزه بر جان طاغوتها انداخته!
🌱 سلام بر تو و بر روزی که بُتهای روزگار یکییکی به دستان ابراهیمی تو سقوط کنند!
آقاترین!
سکوت مرا غرق نور کن
مارا قرین منت و لطف حضور کن
وقتی گناه کنج دلم سبز می شود
آقا شفاعت این ناصبور کن
میترسم از شبی که به دجال رو کنیم
آقا تو را قسم به شهیدان ظهور کن
امام حسین علیهالسلام در بیانی، وضعیت جامعه و روابط بین مسلمانان را در زمان غیبت کبرا چنین ترسیم میفرماید:
لا یکون الامر الذی تنتظرونه حتی؛
یبرأ بعضکم من بعض،
ویتفل بعضکم فی وجوه بعض،
ویشهد بعضکم علی بعض بالکفر،
ویلعن بعضکم بعضا،
فقلت له:
ما فی ذلک الزمان من خیر،
فقال الحسین(ع):
الخیر کله فی ذلک الزمان، یقوم قائمنا، ویدفع ذلک کله.
(نعمانی، ج۱۳، ص۲۰۵)
آن امری که انتظارش را میکشید رخ نخواهد داد، مگر این که؛
گروهی از شما از دسته دیگر برائت، جوید
و برخی از شما بر چهره بعضی دیگر خدو بیفکند
و گروهی از شما به کفر گروه دیگر شهادت دهد،
و برخی از شما بعضی دیگر را نفرین و لعن نماید.
به حضرت عرض شد:
پس در آن زمان، هیچ خیری نیست؟!
حضرت فرمود:
همه خیرها در آن زمان جمع است؛ قائم ما قیام میکند و همه آن بدیها را به طرف میسازد.
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
3759683_AUD.m4a
5.31M
🤲 #دعای_عهد ۳۳.
از حضرت امام صادق علیهالسلام:
هركس چهل صباح این عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد؛
و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد او را از گور بیرون آورند و در خدمت آن حضرت باشد؛
و حق تعالی به هركلمه از حسنه او را كرامت فرماید و هزار گناه از او محو كند.
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
#تقویم_امروز
امروز؛ دوشنبه
☀️ ۱۷ مهر ۱۴۰۲
☪ ۲۳ ربیعالاول ۱۴۴۵
✝ ۹ اکتبر. ۲۰۲۳
منسوب به دو سرور جوانان بهشتی #امام_حسن و #امام_حسین صلواتاللهعلیهما
ذکر امروز؛ یکصد مرتبه
یَا قَاضِیَ الحَاجَاتِ
📆 روزشمار:
💐 ۱۵ روز تا میلاد امام حسن عسکری علیهالسلام. ۲۳۲ق
🏴 ۱۷ روز تا رحلت شهادتگونه حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام
🔹۲۶ روز تا ۱۳ آبان؛ سالروز فتح جاسوسخانه آمریکا در تهران ۱۳۵۸ش. روز ملی مبارزه با استکبار جهانی. روز دانشآموز
💐 ۴۱ روز تا میلاد اسوه صبر و نماز حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها. ۵ق - روز پرستار
🏴 ۴۹ روز تا شهادت مظلومانه حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا علیهاالسلام
•┈┈••✾•🌸مناسبتهای امروز🌸•✾••┈┈•
📆 مناسبتهای شمسی
📆 مناسبتهای قمری
💐 سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام به قم ۲۰۱ق
📆 مناسبتهای میلادی
🖊 بیشتر بدانیم؛
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews759797104121495555119358.pdf
12.67M
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
تمام صفحات
#روزنامه_کیهان
امروز دوشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۲
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee