eitaa logo
سالن مطالعه
196 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
927 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 زیبای قسمت بیستم 🎞این قسمت : اردوی مدرسه 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
202030_1763834350.pdf
932.9K
پی‌دی‌اف کتاب آداب الصلاه امام خمینی رحمه‌الله
صفحه ۱۳۰ قرآن کریم
۲۱۰ سلام و ارادت دقت کردین! ظالم باشی بهت میگن حیوون!!!!! مظلومم باشی بهت میگن: "آخی حیوونی!!!" کلا حیاط وحش را گرامی می داریم😂 *پیامبر اکرم در پاسخ به فردی که گفت دوست دارم در نور و روشنایی محشور شوم فرمودند:* لا تَظلِمْ أحَدا تُحشَرْ يَومَ القِيامَةِ في النُّورِ *به هيچ كس ظلم نكن تا روز قيامت در نور و روشنايى محشور شوى.* كنز العمّال : ۴۴۱۵۴ *یکی از گناهان کبیره که در قرآن نیز از آن نهی شده کمک به ظالم مخصوصا حاکمان ظالم در ظلم است حتی برخی طبق آیات قرآن معتقدند همین که دوست داشته باشی حاکم ظالمی زنده باشد خودش کمک به ظلم است حتی برخی از فقها کارهای عادی مثل خیاطی برای ظالم را حرام دانسته اند. ظلم نزد خداوند تاریکی در قیامت است لذا پیامبر فرمودند برای رهایی از تاریکی از ظلم دوری کنید.* *خداوند نیز می فرمایند غضب من بر کسی که ظلم به دیگری روا دارد که یاوری جز من نداشته باشد، بسیار شدید خواهد بود.* *مولا امیرالمومنین می فرمایند:‌ سوگند به خدایى که دانه را شکافت و روح را آفرید! اگر گروهى براى یارى من آماده نبودند و حجت خداوند با وجود یاوران بر من تمام نمى گشت و پیمان الهى با دانایان درباره عدم تحمل پرخورى ستم کاران و گرسنگى ستم دیدگان نبود، مهار این زمام دارى را به دوشش مى انداختم. سوگند به خدا! اگر با بى خوابى شبانگاهى روى خارهاى شکنجه زاى سعدان تا بامداد بیدار بمانم و در زنجیرهایى که مرا در خود بفشارد روى خاک ها کشیده شوم، براى من محبوب تر از آن است که در آغاز ابدیت با خدا و رسولش دیدار کنم، در حالى که به بعضى از بندگانش ستمى کرده باشم و یا چیزى از متاع دنیا را غصب کنم! و چگونه به سود موجودیت طبیعى ام (جسمم) به کسى ستم نمایم، در صورتی که به سرعت رو به پوسیدگى مى رود و زمانى بس طولانى در زیر خاک هاى تیره مى ماند.* *وای بحال حکام ظالم و وای به حال یاران آنان بیچاره جاسوسانی که علیه هم وطنان خود برای یهود جاسوسی می کنند.* 🔸🌺🔸-------------- سالن مطالعه محله زینبیه، با کلی کتاب، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
KayhanNews759797104121505555121363.pdf
9.73M
بسم الله الرحمن الرحیم امروز چهارشنبه‌ ۲۷ مهر ۱‌۴۰۱ ۲۲ ربیع‌الاول ۱۴۴۴ ۱۹ اکتبر ۲۰۲۲ ذکر روز چهارشنبه؛ صد مرتبه: یا حَیُّ و یا قَیُّوم تمام صفحات 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
دکه روزنامه‌ - چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۱ 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
۳۸ ✅"اتل متل" 📝 اتل متل از شعرهای قدیمی است؛ اگرچه شعر معروف آن، معنا و مفهوم هماهنگی ندارد؛ اما شعرهای جایگزینی برای آن گفته شده که هم آهنگین بوده و هم معنا و مفهوم دارد. 🍁در این بازی نفرات پاهایشان دراز کرده و یک نفر به عنوان اوستا شعراتل متل را می خواند. 🍁اوستا باهرضرب از آهنگ شعر، دستش را به ترتیب روی پاهای دراز شده می گذارد. آخرین ضرب روی پای هر کسی که تمام شد، باید آن پا را جمع کند. دوباره شعر از ابتدا خوانده می شود تا این که یک پا باقی بماند که صاحب آن برنده است. 🍁کسی که هر دو پایش جمع شود، بازنده است. خود اوستا هم می تواند پای خود را دراز کرده و هم بازی بچه ها شود. 📚 شعرهای اتل متل زیادی گفته شده که برخی طولانی هستند. ⚠️ آموزندگی این بازی به محتوای شعرهایش بستگی دارد. ما در این جا دو نمونه از آن را می آوریم: 1⃣ اتل متل یک مورچه؛ اتل متل یک مورچه قدم می زد تو کوچه اومد یک کفش ولگرد پای اونو لگد کرد مورچه پا شکسته راه نمیره نشسته با برگی پاشو بسته مورچه جونم تو ماهی خوب بشه پات الهی هاچین و واچین یک پاتو ورچین 2⃣ اتل متل مادرم؛ اتل متل مادرم همیشه تاج سرم اتل متل بابا جون شمع و چراغ خونه احترام هر دوشون باید یادم بمونه اتل متل كلوچه غصه و غم چه پوچه مهربونی قشنگه راه غمو میبنده اتل متل رودخونه بچه خوب درس خونه سلام یادش نمیره نمره بیست میگیره بچه خوب تمیزه پیش همه عزیزه اتل متل ریاضی آی بازی بازی بازی حالا با ده شماره یک پاشو برمیداره 📢بعد هم اوستا از عدد یک تا ده می‌شمارد و با هر شماره دستش را روی یکی از پاها می‌گذارد. عدد ده به هرکدام از پاها که افتاد باید جمع شود. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
. ✡ 📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت" قسمت سی‌ و یکم ◀️ ۳ 🔹هر کنیسه دارای مدرسه‌ای بود که آن را به عبری «بث‌هامیدراش» (خانه‌ی تدریس) می‌نامیدند. به‌علاوه، مربّیان خصوصی و مدارس خصوصی متعددی وجود داشت؛ شاید تعداد مردم باسواد بین یهودیان قرون وسطی نسبتاً زیادتر بود تا در میان مسیحیان. گو این‌که این رقم به پای مردم باسواد دنیای اسلام نمی‌رسید. حقوق معلّمان را عامه‌ی مردم یا پدر و مادر کودکان می‌پرداختند؛ لیکن همه‌ی آنها زیر نظارت جمعی انجام وظیفه می‌کردند. پسران صبح زود و قاعدتاً هنگام زمستان قبل از طلوع آفتاب به مدرسه می‌رفتند؛ چند ساعتی بعد، برای صرف ناهار به خانه می‌آمدند؛ ظهر دوباره به مدرسه عازم می‌شدند بین ساعات دو و سه مجالی برای تفریح داشتند؛ تا غروب را باز در مدرسه می‌گذانیدند و در این موقع، سرانجام مرخّص می‌شدند تا برای صرف شام، خواندن دعا و خفتن به خانه‌های خود برگردند. زندگی برای پسربچه‌ی یهودی امری جدّی بود. 🔹زبان عبری و اسفار خمسه موضوعات اساسی تحصیل بودند. در ده سالگی محصّل شروع به فراگرفتن «میشنا» می‌کرد و در سیزده سالگی به رسالات مهم «تلمود» می‌پرداخت. آن دسته از محصّلان که می‌خواستند در علم دین تتبّع نمایند، از سیزده‌سالگی و حتی بعد از آن، به فراگرفتن میشنا و «گمارا» مشغول می‌شدند. (۶) 🔹شایان ذکر است در این منبع آموزشی و الهامی عمومی یهود که جمله‌ی یهودیان تحت آن تعلیم می‌یافتند: شواهد درون‌مایه‌های عرفانی، هم عرفان نظری و هم عرفان عملی یا عرفان آمیخته با سحر و جادو، به فراوانی در ادبیات تلمودی یافت می‌شود. (۷) ✡ ۱ ✡ 🔹ارسال رسولان و انبیاء، به‌دنبال هر عهد و آئین، از وجهی به موضوع سیر اکمال دین و از دیگر سو، به موضوع بروز انحراف اقوام و تحریف ادیان بازگشت می‌کند؛ چنان‌که آئین موسوی، در پی انحراف بنی‌اسرائیل. 🔹متأسفانه، مسیحیت نیز در کمترین زمان، پس از عروج حضرت عیسی (ع) و حتی پیش از سرآمدن عصر رسولان (حواریون)، مبتلای انحراف شد. به استناد منابع تاریخی، مهم‌ترین نقطه‌عطف در مسیحیت پس از گسیل حواریون به اقصا نقاط فلسطین و سوریه، و با ورود پولس به جمع حواریون اتفاق افتاد. 🔹استاد جلال‌الدین آشتیانی در این‌باره می‌نویسد: «ساولوس» یهودی [پولس] تبعه‌ی روم و اهل «ترسوس» آسیای صغیر است. او ابتدا مأمور آزار و قتل مسیحیان می‌گردد، ولی در راه «دمشق»، نوری بر او ظاهر می‌شود و از میان نور، صدایی می‌گوید: «ای ساولوس چرا بر من جفا می‌کنی؟» او می‌پرسد: «خداوندا تو کیستی؟» پاسخ می‌آید: «من عیسی هستم؛ همان کسی که تو بر او جفا می‌کنی؛ ولی برخیز و به شهر برو و در آنجا به تو گفته خواهد شد چه باید بکنی.» از آن زمان، ساولوس نام خود را به «پاولوس» برمی‌گرداند و رسول مقرّب عیسی (ع) می‌شود. (۱) 🔹معلوم نیست چگونه یک یهودی که به یهوه، به‌عنوان تنها خدای جهان معتقد است، به یک صدای بیگانه که مدّعی است پاولوس بر او جفا می‌کند، خدا خطاب می‌نماید! (۲) 🔹شناسایی این نقطه عطفِ رفته بر تاریخ مسیحیت، به‌منزله‌ی شناسایی زاویه‌ای انحرافی است که با گذر زمان باز و بازتر شد و در خود و با خود، زمینه‌های انشقاق و اختلافات بعدی را فراهم آورد. به‌صراحت، می‌توان گفت: شناسایی اوضاع کنونی فرهنگی و تمدّنی جهان مدرن، بدون شناسایی زوایای حادث شده در جریان فرهنگی و اجتماعی مسیحیت، به‌ویژه آنچه که با پولس اتفاق افتاد، ممکن نیست. 🔹با روی آوردن جمعی از یهودیان به آئین جدید، بر خشم و آزار فریسی‌های حاکم بر معبد افزوده شد. آنان به بیرون راندن پیروان مسیح که یهودی‌الاصل بودند، از هیکل پرداختند؛ اما پیروان مسیح، برخی منازل خود را که بزرگ بودند، محلّ نشست‌های خود قرار دادند و خودشان را آماده‌ی توزیع منظم مواد خوراکی و خدمت‌رسانی به هم نمودند و جمعیت‌ها شروع کردند به پذیرفتن رهبری شاگردان مسیح. (۳) کین‌توزی کاهنان معبد درباره‌ی پیروان آئین جدید مسیحی، زمینه‌ساز حملات خشونت‌بار علیه مسیحیان اوّلیه و نفوذ پاولوس (پولس) در میان آنها شد. 🔹در آن شرایط تاریخی، مسیحیت نوپا، خود را مواجه با سه چالش در سه حوزه‌ی هویّت دینی، نگرش فلسفی و عملکرد سیاسی جاری می‌دید. در آن عصر، سه جریان مهم که حاصل غلبه‌ی دینی یهودی، غلبه‌ی سیاسی رومی و غلبه‌ی فلسفی یونانی بودند، به‌وضوح دیده می‌شدند. 🔹در نتیجه‌ی این چالش‌ها، مسیحیت نوپا، با قبول هویّت مستقل از یهود، خود را از «فریسیان» رهانید و با اقتباس اندیشه‌ی فلسفی، موجد «مسیحیت فلسفی و نوافلاطونی» شد و با خودمختاری سیاسی و پذیرش شهادت، به مقابله با امپراتوری رومی مشغول آمد. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🌺❤️ ❤️🌺 🇮🇷قسمت سی و یکم🇮🇷 ✒مبارکه ان شاالله تلفن رو قطع کردم ... و از شدت شادی رفتم سجده ... خیلی خوشحال بودم که در محبتم اشتباه نکردم و خدا، انتخابم رو تایید می کنه ... اما در اوج شادی ... یهو دلم گرفت ... گوشی توی دستم بود و می خواستم زنگ بزنم ایران ... ولی بغض، راه گلوم رو سد کرد ... و اشک بی اختیار از چشم هام پایین اومد ... وقتی مریم عروس شد ... و با چشم های پر اشک گفت ... با اجازه پدرم ... بله ... هیچ صدای جواب و اجازه ای از طرف پدر نیومد ... هر دومون گریه کردیم ... از داغ سکوت پدر ... از اون به بعد ... هر وقت شهید گمنام می آوردن و ما می رفتیم بالای سر تابوت ها ... روی تک تک شون دست می کشیدم و می گفتم ... - بابا کی برمی گردی؟ ... توی عروسی، این پدره که دست دخترش رو توی دست داماد می گذاره ... تو که نیستی تا دستم رو بگیری ... تو که نیستی تا من جواب تایید رو از زبونت بشنوم ... حداقل قبل عروسیم برگرد ... حتی یه تیکه استخون یا یه تیکه پلاک ... هیچی نمی خوام ... فقط برگرد... گوشی توی دستم ... ساعت ها، فقط گریه می کردم ... بالاخره زنگ زدم ... بعد از سلام و احوال پرسی ... ماجرای خواستگاری یان دایسون رو مطرح کردم ... اما سکوت عمیقی، پشت تلفن رو فرا گرفت ... اول فکر کردم، تماس قطع شده اما وقتی بیشتر دقت کردم ... حس کردم مادر داره خیلی آروم گریه می کنه ... بالاخره سکوت رو شکست ... - زمانی که علی شهید شد و تو ... تب سنگینی کردی ... من سپردمت به علی ... همه چیزت رو ... تو هم سر قولت موندی و به عهدت وفا کردی ... بغض دوباره راه گلوش رو بست ... - حدود ۱۰ شب پیش ... علی اومد توی خوابم و همه چیز رو تعریف کرد ... گفت به زینبم بگو ... من، تو رو بردم و دستتون رو توی دست هم میزارم ... توکل بر خدا ... مبارکه ... گریه امان هر دومون رو برید ... - زینبم ... نیازی به بحث و خواستگاری مجدد نیست ... جواب همونه که پدرت گفت ... مبارکه ان شاء الله ... دیگه نتونستم تلفن رو نگهدارم و بدون خداحافظی قطع کردم... اشک مثل سیل از چشمم پایین می اومد ... تمام پهنای صورتم اشک بود ... همون شب با یان تماس گرفتم و همه چیز رو براش تعریف کردم ... فکر کنم ... من اولین دختری بودم که موقع دادن جواب مثبت ... عروس و داماد ... هر دو گریه می کردن .. توی اولین فرصت، اومدیم ایران ... پدر و مادرش حاضر نشدن توی عروسی ما شرکت کنن ... مراسم ساده ای که ماه عسلش ... سفر ۱۰ روزه مشهد ... و یک هفته ای جنوب بود ... هیچ وقت به کسی نگفته بودم ... اما همیشه دلم می خواست با مردی ازدواج کنم که از جنس پدرم باشه ... توی فکه ... تازه فهمیدم ... چقدر زیبا ... داشت ندیده ... رنگ پدرم رو به خودش می گرفت ... پی نوشت : خانم دکتر سیده حسینی همچنان در انگلستان زندگی می کند و تا کنون خیلی ها را به دین مبین اسلام دعوت کرده اند و چندین نفر از طریق ایشون به لطف خدا مسلمان شده اند. ◀️ پایان🎓 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنان دل نشین آیت الله مستجابی از علمای اصفهان درباره اتفاقات اخیر کشور: دل هایتان را قوی کنید.. هیچ قدرتی نمی‌تواند در برابر مشت‌هایی که هزاروسیصد سال مادران ما با ذکر یاحسین بر سینه کوبیدند بایستد. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 درخواست آمریکایی‌ها از ایران در مورد قاتلان شهید سلیمانی 🔹امیرعبداللهیان: آمریکایی‌ها در مذاکرات اخیر برجام درخواست داشتند که نام ۶۰ نفر از عاملان و آمران ترور شهید سلیمانی از لیست سیاه ایران خارج شود و ما گفتیم این موضوع خط قرمز ماست و قابل معامله نیست. 🔹یکی از وزرای خارجه کشورهایی که نقش واسطه را داشت به من گفت مقامات آمریکایی به ما می‌گویند ماهانه فقط برای امنیت پمپئو ۲ میلیون دلار هزینه می‌کنیم. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
رئیس پارالمپیک آسیا: تا امروز نمی‌دانستم ایران این‌قدر امکانات دارد 🔹ماجد راشد: من از مکان‌های مختلف ایران در این چند روز بازدید کردم. باید بگویم که شما باید به آنچه دارید، افتخار کنید. ایران تجهیزات بسیار خوبی دارد و در برخی موارد من دیدم که خود ایران برخی تجهیزات را تولید کرده که بسیار ارزشمند است. 🔹چون تا به امروز سفری به ایران نداشتم نمی‌دانستم که ایران چه کارهای بزرگی انجام داده. فقط می‌توانم بگویم کارهایی بزرگی در این کشور رقم خورده و ایران در آینده باید به آسیا و کشورهای مختلف در این زمینه‌ها کمک کند. 🔹می‌خواهم از رهبر، دولت، مردم و ورزشکاران ایران تشکر کنم که همیشه از پارالمپیک حمایت کرده‌اند. @Farsna - Link 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲ قسمت دوم؛ موضوع: روایت موشکی شدن ایران هفت دقیقه ای که اطلاعات مفیدی به شما خواهد داد. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee