eitaa logo
سالن مطالعه
194 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
966 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 همزمان با شروع حمایت‌های دانشگاه‌های امریکا و کانادا از پدوفیلی و صحبت‌های پاپ فرانسیس کم‌کم پدوفیلی ها جرات پیدا کردن و از نیازها و علاقه‌های جنسی‌شون می‌گن . 🔹در غرب روزی خواهد رسید که پدر مادرها نمی‌تونن بخاطر تجاوز به بچه‌شون اعتراض کنن 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴زندگی سگی زن غربی در قفس به گمان شما چرا اين زن را آنجلیا جولی در کشور خودش نمی‌بیند؟ چرا وزیر هلند ،بلژیک و هزار خراب شده ،برای این زن مویش را نمی‌برد؟ چرا عکس بدبختی های این زن را به دیوار های نیویورک نمیزنند ؟ چرا این زن اینقدر در دنیای غرب بی کس است ؟ این مسیر ذلت زن غربی با یک روسری وچند دانه مو آغار شد 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
☑ سال ۲۰۱۹ به مسیح علی‌نژاد، در دانشگاه کلفرنیا، گفتم: حتی اگر یک گربه هم در ایران اتفاقی برایش بیافتد شماها تقصیر را گردن جمهوری اسلامی می‌اندازید، درحالی که نسبت به ظلم واقعی که غرب برای مردم دنیا به ارمغان آورده است سکوت می‌کنید. امروز با رفتن ‎پیروز می‌بینم کسانی که مروج خشونت هستند و باعث شدند تا گلوی انسانی بریده شود و زنده‌زنده آتشش بزنند؛ برای رفتن پیروز اشک بریزند. چطور می‌شود انسان به نقطه‌ای برسد که از کشته شدن مرگ انسانی شاد شود و در عین حال برای از دست رفتن یک حیوان ناراحت؟! 🕊 سیدحسینی 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
۲   قسمت چهلم؛ رنگ‌های انتخابی‌اش همه یاسی و سرخابی و صورتی با گل‌های ریز سفید بود هر سحری که می‌دید پارچه پیشکشی‌اش را پوشیده‌ام کمتر نگاهم می‌کرد از سرخیِ گوش و گونه‌هایش خجالت می‌چکید. پس از حدود سه ماه، دیگر درد پهلویم فروکش کرد در آخرین عکسی که گرفتیم خبری از شکستگی نبود می‌دانستم باید زحمتم را کم کنم یک روز پس از نماز صبح، کنج اتاق نشیمن به انتظار پایان نمازش چمباتمه زدم. سحر زمستانی سردی بود من بیشتر از حسِ سردِ رفتنِ از این خانه یخ کرده بودم روی پیراهن بلندم، ژاکتی سفید پوشیده و از پشت، قامت بلندش را می‌پاییدم تا نمازش تمام شد ظاهراً حضورم را حس کرده بود که بلافاصله به سمتم چرخید و پرسید: «چیزی شده خواهرم؟!» انقدر با گوشه شالم بازی کرده بودم که زیر انگشتانم فِر خورده بود نمی‌دانستم از کجا بگویم که خودش پیشنهاد داد: «چیزی لازم دارید امروز براتون بگیرم؟» صدای تلاوت قرآن مادرش از اتاق کناری به جانم آرامش می‌داد نگاه او دوباره دلم را به هم ریخته بود بغضم را فرو خوردم و یک جمله گفتم: «من پول ندارم بلیط تهران بگیرم.» سرم پایین بود ندیدم قلب چشمانش به تپش افتاده کودکانه ادعا کردم: «البته برسم ایران، پس می‌دم!» سکوت محضش سرم را بالا آورد دیدم سر به زیر با سرانگشتانش بازی می‌کند. هنوز خیسی آب وضو به ریشه موهایش روی پیشانی مانده بود حرفی برای گفتن نمانده بود از جا بلند شد. دلم بی‌تاب پاسخش پَرپَر می‌زد در سکوت، سجاده‌اش را پیچید و بی‌هیچ حرفی از اتاق بیرون رفت. اینهمه اضطراب در قلبم جا نمی‌شد پشت سرش دویدم از پنجره دیدم دست به کمر دور حوض حیاط می‌چرخد ترسیدم مرا ببیند که دستپاچه عقب کشیدم. پشتم به دیوار اتاق ماند آرزو می‌کردم برگردد و بگوید باید بمانم که در را به رویم گشود. انگار دنبال چشمانم می‌گشت در همان پاشنه‌ی در، نگاه‌مان به هم گره خورد بی‌آنکه حرفی بزند از نقش نگاهش دلم لرزید. از چوب‌لباسی کنار در، کاپشنش را پایین کشید در همین چند لحظه حساب همه چیز را کرده بود شمرده پاسخ داد: «عصر آماده باشید، میام دنبال‌تون بریم فرودگاه دمشق. برا شب بلیط می‌گیرم.»… منتظر پاسخم حتی لحظه‌ای صبر نکرد، در را پشت سرش آهسته بست همه در و دیوار دلم در هم کوبیده شد و شیشه بغضم شکست. به او گفته بودم در ایران جایی را ندارم نمی‌فهمیدم چطور دلش آمد به همین سادگی راهی ایرانم کند کاسه چشمانم از گریه پُر شد و دلم از ترس تنهایی خالی! امشب که به تهران می‌رسیدم با چه رویی به خانه می‌رفتم با دلتنگی مصطفی چه می‌کردم که این مدت به عطر شیرین محبتش دل بسته بودم. دور خانه می‌چرخیدم و پیش مادرش صبوری می‌کردم تا اشکم را نبیند و تنها با لبخندی ساده از این‌همه مهربانی‌اش تشکر می‌کردم تا لحظه‌ای که مصطفی آمد. ماشین را داخل حیاط آورد تا در آخرین لحظات هم از این امانت محافظت کند و کسی متوجه خروجم از خانه نشود. درِ عقب را باز کردم و ساکت سوار شدم، از آینه به صورتم خیره ماند و زیر لب سلام کرد. دلخوری از لحنم می‌بارید نمی‌شد پنهانش کنم پاسخش را به سردی دادم و دیدم شیشه چشمانش از سردی سلامم مِه گرفت. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🔶🔸معرفی در چهار پرده 🔸پرده‌ی سوم: دهخدا از زبان مدرسی چهاردهی 🔹دهخدا که مردی دانشمند، شهیر و مؤلف لغت‌نامه که با یاری عده‌ای از فرزانگان در صدد تهیه و تدوین لغت‌نامه پرداخت سال‌ها در این باب رنج فراوان برد در استقرار مشروطيت سهمی داشت؛ اما به مسلک ازلیه رو آورد و به‌زعم این ناچیز، یکی از علل تأليف لغت‌نامه؛ نوشتن شرح حال باب بود پیشوای بابیه دهخدا را هم‌مسلک خود معرفی می‌کرد. 🔹مرحوم فروغی که مدتی نخست‌وزیر ایران بود و برادرش و ملک‌المتکلمین و سیدجمال که هردو تن اخیر از وعّاظ مشروطیت بودند همگی از بزرگان بابیه بودند بابیه تقیه را جایز می‌شمردند برادران فروغی و دهخدا از تلامذه عالم بزرگ شيخ هادي نجم‌آبادی بودند… 🔹عده‌ای از سران مشروطه، ازلی بودند و شیخ هادی نجم‌آبادی و دهخدا و جمال‌زاده واعظ و فرزندش و ملک‌المتکلمین و فروعی و برادرش را ازلی می‌شناختند… 👈 منبع: نورالدین مدرسی چهاردهی، باب کیست و سخن او چیست؟، ص۹۸و۲۴۰ 🔸پرده‌ی چهارم: نگاهی به لغت‌نامه دهخدا 🔹آیةالله رضا استادی کتابی دارد به‌نام «بررسی لغت‌نامه دهخدا». در این کتاب که در دوازده بخش به نگارش در آمده نقدهای مفیدی درباره‌ی لغت‌نامه مطرح شده. اسامی برخی از بخش‌های کتاب از این قرار است: 👈 بخش دوم: تجلیل و تکریم از افراد فاسد و خائن و یا ذکر نکردن خیانت و فساد آن‌ها [مانند: احمد کسروی، صادق هدایت، آتاتورک و…] 👈 بخش سوم: بد و یا نارسا معرفی کردن برخی از شخصیت‌های دینی و… 👈 بخش چهارم: مطالبی که به نظر شیعه صحیح نیست و… 👈 بخش پنجم: مطالب زننده نسبت به اسلام در سایه ملی‌گرایی 👈 بخش هفتم: پیرامون باب و بهاء 🔹برخی از اشارات آیةالله استادی در بخش هفتم: 👈 ۱. در اینجا [جلد۳] ۳۲ صفحه درباره باب بحث شده!! که اگر جدا چاپ شود خود کتابی خواهد شد. 👈 ۲. در معرفی صبح ازل ۵ صفحه مطلب آورده شده با عکس‌های متعدد و عکس خط او. این همه اهمیت چرا؟ 👈 ۳. درباره طاهره زرین‌تاج [قرةالعین] ده ستون مطلب آورده‌اند با چه عباراتی… سپس اشعاری عارفانه از او نقل می‌کنند. بدون این‌که درباره بطلان عقیده او توضیحی بدهند. 👈 ۴. شاید یکی از مفصل‌ترین مقاله‌های لغت‌نامه مقالات مربوط به باب و بهاء است. بنده معتقدم دستی پشت‌پرده بوده که این فرقه گمراه در کتابی چنین عظیم و حجیم تا این مقدار مطرح باشد. منبع: رضا استادی، بررسی لغت‌نامه دهخدا، صص۱۲۷-۱۲۸ والحمدلله 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2558632.mp3
3.72M
صفحه ۲۴۴ قرآن کریم
•┈┈• 🍃 ۳۲۳🍃••┈┈• یه روز از یه نفر آدرس سخت پرسیدم یه ذره فکر کرده؛ می‌گه: می‌شه نری😜😜😳 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ --------🔸😜🔸-------- ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به نام خداوند منان سلام 🍃 از علیه‌السلام: خَمْسُ خِصَالٍ مَنْ فَقَدَ مِنْهُنَّ وَاحِدَةً لَمْ يَزَلْ نَاقِصَ اَلْعَيْشِ زَائِلَ اَلْعَقْلِ مَشْغُولَ اَلْقَلْبِ فَأَوَّلُهَا صِحَّةُ اَلْبَدَنِ وَ اَلثَّانِيَةُ اَلْأَمْنُ وَ اَلثَّالِثَةُ اَلسَّعَةُ فِي اَلرِّزْقِ وَ اَلرَّابِعَةُ اَلْأَنِيسُ اَلْمُوَافِقُ قُلْتُ: وَ مَا اَلْأَنِيسُ اَلْمُوَافِقُ؟ قَالَ اَلزَّوْجَةُ اَلصَّالِحَةُ وَ اَلْوَلَدُ اَلصَّالِحُ وَ اَلْخَلِيطُ اَلصَّالِحُ وَ اَلْخَامِسَةُ وَ هِيَ تَجْمَعُ هَذِهِ اَلْخِصَالَ؛ اَلدَّعَةُ پنج خصلت هست که؛ هر کدام از آنها نباشد زندگی انسان ناقص، عقلش زائل و قلب او مشغول خواهد بود: اول؛ سلامتی بدن دوم؛ امنیت سوم؛ وسعت رزق چهارم؛ مونس موافق عرض کردم: مونس موفق چیست؟ فرمودند : همسر صالح؛ فرزند صالح و رفیق صالح پنجم؛ که جامع همه این صفات است، فراغ خاطر و آسودگی 📚بحار، جلد۷۱، صفحه۱۸۶ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
KayhanNews759797104121495048201605.pdf
13.35M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ امروز؛ چهارشنبه‌ ۱۰ اسفند ۱‌۴۰۱ ۸ شعبان ۱۴۴۴ ۱ مارس ۲۰۲۳ تمام صفحات ؛ خدمت شما. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
📰 دکه روزنامه| چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ @Farsna