eitaa logo
آیت الله علیدوست
1.1هزار دنبال‌کننده
183 عکس
9 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
37.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت‌الله علیدوست روایت کرد: 🎙 پادکست صوتی| خاطره شهید سید اسماعیل بلخی از شبی که در زندان گذارند 🔻دین اینگونه به دست من و شما رسیده است... ➖ در مقطع انقلاب، شما می بینید حدود 300 هزار شهید برای حفظ دین داده شده، این باید آبیاری و حفاظت شود. 🔹 من و شما رسالت حفاظت از تراث را داریم ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
✍نهی از منکر در آینه کارآمدی و تحلیل علل ظهور منکر در نامه ای به دکتر شریفی/ قسمت یکم♦️ به نام خدا حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر شریفی زیدعزه سلام علیکم با احترام و عطف به دو یادداشت منتشر شده از شما درباره مصاحبه استادم، آیت الله علیدوست حفظه الله نکاتی چند مطرح می شود، به امید آنکه مقصود یکدیگر بهتر ادراک کنیم: 1. از اخلاق شروع کنیم، تعییر و تحقیر از رذائل اخلاقی است.♦️ ما مفتخریم که کتاب های اخلاقی که به قلم شما نگاشته شده است مانند آیین زندگی کتاب درسی برخی از جوانان این مرز و بوم است و از آن درس اخلاق می گیرند مانند دیگر کتب شما همین تخصص و اهتمام حضرتعالی مرا برا آن می دارد که از نکته ای اخلاقی سخن بگویم، شما در یادداشت های خود، آیت الله علیدوست را «مدرس فقه» و «بنده خدا» خطاب کردید!! هر چند «مدرس فقه» و «بنده خدا» بودن کمال و افتخاری است که در کارنامه استاد می درخشد، از منظر مصطلح و به ویژه به هنگام انتقاد، «مدرس فقه» تعییر مجتهدی است که برخی از مدرسان درس خارج هم اکنون افتخار شاگردی او را دارند. این نکته دگر بار مرا به یاد فاصله حرف زدن از اخلاق و اخلاقی عمل کردن انداخت. به خدا پناه می بریم. استاد علیدوست بارها به من فرمودند که اگر مصطلحاتی که در حق من به کار برده می شود، باعث خدمت بیشتر من به پیغمبر و آل پیغمبر صلوات الله علیهم أجمعین می شود، به جهت انجام این غلامی باشد و گرنه وزر و بال است و نقل می فرمود که به آیت الله مشکینی فرمودند که به کدام لقب شما را صدا بزنیم، فرمود: آقای مشکینی بگید تا با خانم مشکینی اشتباه نشود! و صد البته تذکر دادند که هر چه برای خود می توانید تواضع کنید ولی طوری نباشد که در حق دیگران تواضع کنید و آنان را از مکانت خود خارج کنید. متاسفانه جنابعالی به این تعییر بسنده نکرده اید و در توییتری استاد را با عنوان «منتظر چاپاندن رساله» معرفی کردید و از تعییر به تحقیر روی آوردید، انگار این بار در مقام عمل با اخلاق خداحافظی کردید؛ در حالی که شما انسان شریفی هستید و رساله عملیه نیز کتابی شریف که از زمان مرحوم آیت الله العظمی بروجردی به همت مرحوم حاج شیخ علی اصغر کرباسچیان چنین سبک و سیاقی به خود گرفته و مومنین و مومنات شریعت خداوند متعال را از آن فرا می گیرند، انتشار چنین کتاب شریفی، ادیباتی در شأن می طلبد نه ادبیاتی درخور . . . اما آیا آیت الله علیدوست منتظر چاپ رساله است؟ به عنوان کسی که دو دهه جلیس حضری و انیس سفری حضرت استاد هستم شهادت می دهم که او منتظر چنین چیزی نیست و برای دنیا دل دل نمی کند، اما برای خدمت و عهدی که با خدای خود دارد، چرا! عملکرد حضرت استاد، در انتخاب نوع پژوهش ها و مسائلی که بر آن تمرکز می کند، همه و همه برخلاف کسانی است که مقصدی جز مرجعیت ندارند، هست. چه هنگامی هر چه بر طبل نقل بکوبی در جریان های سنتی حوزه، مکانتی بیشتر پیدا می کنی، از پیوند فقه و عقل سخن گفت. در دورانی که هر چه فقه بیشتر بنویسی، فقیه تر معرفی می شودی از فقه و عرف سخن گفت، مساله ای که برخی ساده انگارانه از کنار آن رد می شوند! فراتر آنکه برخی از منبع واره ها چون مقاصد شریعت و استحسان را بر پایه های فقه و اصول فقه شیعه بازسازی کرد تا در حل مسائل مستحدثه با پتانسیلی بیشتر پیش برویم و برای این خدمت انگ سنی گری و ... را از جریان سنتی به جان خرید و همچنان همین راه خدمت در مسائل کار نشده را ادامه می دهد مانند دوجلد در ادله عام قراردادها و دوجلد در روش شناسی اجتهاد. آیا تا کنون فکر کرده اید که چرا اولویت این محقق، مسائل کار نشده است تا انتشار ده جلد فقه و ده جلد اصول، او دوره مکاسب محرمه و دوره اصول خود را اولویت نداد تا بخواهد دل دل برای انتشار رساله کند. اما چنانچه برخی از آینده پژوهی های مرجعیت شیعه در گزارش هایشان استاد را به عنوان گزینه مطرح کرده اند و در صورت نیاز جامعه اسلامی چه کسی بهتر از ایشان، چرا بر سر شاخ بن می برید و در تضعیف نیروهای موجود می کوشید؟ برادر من! جدا این دفعه اشتباه کردید و اینکه جامعه ما از شما بیش از دیگران انتظار برخورد اخلاقی دارد، انتظاری کاملا به جاست و گرنه بسیاری از اوراق را باید شست. @hkamal
✍نهی از منکر در آینه کارآمدی و تحلیل علل ظهور منکر در نامه ای به دکتر شریفی/ قسمت دوم♦️ ۲. از مفروض سخن استاد، خارج نشویم!♦️ فرض بفرمایید در مختصاتی قرار گرفتیم که نهی از منکری نتیجه عکس داد و این سرکنگبین، صفرا فزود و به توسعه منکر انجامید، تکلیف چیست؟ چشم بر هم بنهیم و کارآمدی و نتیجه را نگاه نکنیم و چون برخی خشک مقدسان، عقل به کار نبندیم و به نهی از منکر به هر قیمتی اقدام کنیم!!! بعد خروجی فقه خود را «جامعه پرداز» و «پیش رو» و «عرف ساز» قلمداد کنیم؟!! آنچه شما با سه قلم آرایشش می¬کنید «دین سوزی» است و هیچ ربطی به فقه و فقیه و فقاهت که صد البته خارج از تخصص شما است ندارد. مناسب است باری دیگر عبارت استاد را از نظر بگذرانیم: «اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عده‌ای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود. اینجا جایی است که فقهای ما می‌فرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم.» آیا سخن فوق در فقه از منظر فردی یا اجتماعی از دو مناط مختلف پیروی می کند یا به دو خروجی مختلف می رسد؟ خیر این مسأله چه در حوزه فردی و چه در حوزه اجتماع از یک مناط پیروی می کند و در حوزه اجتماع شدیدتر می شود؟ فرض بفرمایید که در نهی منکرهایی در حوزه های اجتماعی موجب موج اجتماعی منکر شود؟ فقط مفسده را در ساحتی بزرگتر باید به انتظار بنشینیم. در ساحت اندیشه انقدر این مساله روشن است که با اجازه شما می خواهم تصور آن را با تصدیقش یکی بدانم. نکته بیان شده یک بایسته در نهی از منکر است اما اینکه همه نهی از منکرها در وضعیت کنونی ما عوارض دارد و نباید انجام شود نه واقعیت دارد و نه مراد استاد معظم است. 3. حجاب را سیاسی نکنیم!♦️ در این قسمت جا دارد که یادی کنم از اسم اعظم تواضع و ادب مرحوم آیت الله مصباح یزدی رحمه الله، ایشان باری می فرمودند اکثر اختلاف ها در علوم انتزاعی، از مغالطه اشتراک لفظی صورت می گیرد، و اگر در این خصوص تفتیش صورت گیرد، بخش مهمی از اختلاف ها، از میان می رود (نقل به مضمون). بر این باورم که در این قسمت از سخنان استاد، اشتراک لفظی باعث شده است تا شما بفرمایید: «آیا چنین سخنی غیر از پذیرش سکولاریسم است؟» بله غیر از پذیرش سکولاریسم است و ربطی بدان ندارد، توضیح اینکه گاه مساله ای از موضع خود خارج شده و به دست احزاب سیاسی می افتد و آنان با توجه به منافع خود، آن را بازیچه اغراض خود قرار می دهند، گاه آن را وسیله ای برای نقد حزبی دیگر و گاه پلکانی برای بالا رفتن خود و گاه که در جهت منافع آنان نیست، چون دستمالی استفاده شده آن را به کناری می نهند، در اینجا می گویند: «فلان مسأله سیاسی شده است» یا «فلان مساله لایه سیاسی به خود گرفته است». بازیچه دست احزاب سیاسی نشدن یک مساله خیلی متفاوت است با اینکه دین و مسائل آن از سیاست و تدبیر مدن جدا باشد. محقق محترم جناب دکتر شریفی عزیز شما بهتر از بنده در جریان هستید که برخی از جریان های سیاسی به گاه گرفتن رأی و .... چگونه با مسئله ای مانند حجاب بازی می کنند، بدین معنا بنده نیز موافقم که حجاب را سیاسی نکنیم اما بدین معنا که پدیده واجب شرعی حجاب، امری فردی است و در ساحت اجتماع و سیاست کشور مطرح نیست، سخنی غلط و مورد مخالفت خود حضرت استاد هم هست. هنر در فهم حرف بخردان است نه تعجیل سخن در رد آن است 4. ترس از خدا و ترس از جریمه♦️ استاد علیدوست در همان مصاحبه فرمودند: ترس از جریمه را نباید جایگزین ترس از خدا و قیامت کرد شما عطف بدین سخن فرمودید: پس چرا خود خدا این همه جرایم مالی و کیفرهای بدنی برای گناهان اجتماعی و سیاسی مطرح کرده است؟ در جواب این پرسش گفتی است: اولا: چون او خداوند است و جعل حکم به دست اوست و ما بنده، قرار نیست فراتر از مجعولات او روز به زور به توسعه جرایم مالی بدون سند شرعی دست بزنیم. ثانیا: اگر در برخی موارد جرایم مالی داریم، باید بدانیم که این همه موارد نیست، گاه کیفرهایی سخت در مقام اجرا در نظر گرفته شده، اما راه اثبات آن را چنان سخت کرده است، که بیشتر ترس از ابهت کیفر کار می کند تا اجرای آن، و صدالبته در صورت اثبات به پای اجرای آن ایستاده است. ثالثا: خدا رحمت کند مرحوم علامه حسن زاده آملی قدس سره را باری بر منبر می فرمود: «خواهرم! دخترم! به خاطر یک تیکه پارچه به جنگ خدا نرو!!!» اینکه جهت و منظور نهی از منکر، خداوند باشد، حکمت او، شریعت او، ترس او ظرفیتی است که نباید آن را پایمال جریمه مالی کرد، یعنی این تبادر میان گناه و خداوند را نباید با جریمه ای که نهاد حاکمیت منسوب به دین جعل می کند، پایمال کرد. @hkamal
✍نهی از منکر در آینه کارآمدی و تحلیل علل ظهور منکر در نامه ای به دکتر شریفی/ قسمت سوم♦️ رابعا: حال که دیر زمانی نیست که حاکمیت به دست شیعه است و لا اقل مدت زمان آن نسبت به اهل تسنن و مسیحیت کمتر است، باید از تجربه آنان درس گرفت. وضع جرایم مالی، ابزار دست حاکمان قرار دادن دین و.... همه و همه افراط هایی بود که مسیحیت را به تفریط سکولاریسم کشاند و آن را در چهار دیوار واتیکان و کلیساها محصور ساخت، به جد بر این باورم که از آن تجربه ها باید استفاده کرد و گرنه آن خطر سکولاریسم که شما از آن به ظاهر فرار می کنید با عملکرد ناصحیح به استقبالش می روید. 5. حجاب مانند مخاطب امروز مرکب است♦️ مساله حجاب، امروزه مساله بسیط نیست که ریشه در یک جا داشته باشد و فرد بد حجاب هم الزاما انگیزه مخالفت به خداوند و مرتکب منکر ندارد. حجاب امروزه ریشه در خیلی از مسائل دارد و به اصطلاح نگارنده، چند لایه است، نباید بدون توجه به لایه های گوناگون آن و فکر کنیم با نهی از منکر و با دست گرفتن ادله وجوب حجاب، به مقصد می رسیم. چرا که مخاطب امروز هم مانند مساله حجاب پیچیده است او به راحتی بین قبول ادله وجوب حجاب و اعتراض مدنی خود به حاکمیت در قبال کاستی های اقتصادی جمع می کند بدون آنکه خود را در تناقض ببیند. در چنین شرایطی نهی از منکر بدون توجه به خاستگاه های بدحجابی فقط برچسب دفاع از حاکمیت به خود می گیرد و فقط آتش اعتراض و تشنج را بالا می برد. باز تذکر می دهم که نه همه بدحجاب ها دنبال اعتراض مدنی هستند و نه همه نهی از منکرها چنان آسیبی دارد. اما درمان یک بیماری که ریشه در چند علت دارد، بدون توجه خاص به علل آن، موفق نخواهد بود. خود را بپوشان بشوشان چون واجب است، چون قانون است بیشتر به مبارزه با معلول شبیه است تا حل کردن علت، ریشه های تولید بی حجابی را رها کنیم و به نهی از منکر در سطح اجتماع اقدام کنیم بعد فکر کنیم که با جامعه منکراتی مبارزه کردیم، گاه زبان حال جوانی که امر به پوشاندن می کنیم آن است که مرا بپوشان از عریانی فقر، از عدم امکان ازدواج، از بیماری خانواده و..... جامعه مرا بپوشان از دزدی از اختلاس. در پایان از درسی که به حضور برادر بزرگ خودم پس دادم، عذر خواهم امیدوارم اندکی ما را به مراد یکدیگر نزدیک کرده باشد و مورد رضای حضرت ولیعصر عج الله تعالی فرجه الشریف باشد. من الله التوفیق و علیه التکلان سید مرتضی حسینی کمال آبادی 10/02/1402 @hkamal
🔸 نشست علمی "مفاهیم فقه و شریعت، ادوار فقه و مهمترین مکاتب فقهی" 🎙 با ارائه: آیت‌الله عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه 📆 یکشنبه ۲۱ خردادماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۰ 🔻 حضور مجازی از طریق: ➡️ skyroom.online/ch/mofidclass/research _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
کتاب صراط اندیشه و عمل اثر آیت الله علیدوست نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی کتاب "صراط اندیشه و عمل" اثر آیت‌الله ‌ابوالقاسم علیدوست که به کوشش گروه سنت‌های حوزوی وآداب طلبگی مرکز پژوهش‏های جوان پژوهشگاه سامان یافته است، منتشر شد. صراط اندیشه و عمل منظومه‏ای از سبک زندگی طلبگی ارائه‌ می‌کند. نویسنده این اثر معتقد است شناخت مسیر و مقصد طلبگی امری ضروری است و اگر طلاب و دانش‏پژوهان دینی از آغاز طلبگی، شناخت کافی از راه و مقصد خویش داشته باشند، با نشاط در تحصیل گام بر‌می‌دارند و با امید به آینده رسالت خود را در مقاطع مختلف ایفا می‏کنند. با توجه به اهمیت جایگاه طلبگی و خطرهایی که طلبه ‏را تهدید می‏کند، بیش ‏از هر چیز وجود مرجعی ‏راهنما یا شناسنامه‏ای برای شناساندن گذشته، مسیر و آینده حوزه‏ علمیه اهمیت پیدا می‏کند تا براساس نیازها و ضرورت‏های طلبه هدایتی جامع در تهذیب، تحصیل، تدریس، تحقیق و تبلیغ ارائه کند. خرید آنلاین از کتابگاه https://arabadib.ir/index.php/shop/product/view/1/130.html ایتای کتابگاه https://eitaa.com/ketabgah
ميراث محاکم شرع . استاد عليدوست.mp3
7.73M
‍ ‍ ‍🎙 سخنرانی آیت الله علیدوست در نشست علمی میراث محاکم شرع 💥موضوع: 1️⃣ آسیب‌شناسی وضعیت قضایی امروز با نظرداشت محاکم تاریخی فقها 2️⃣ تحلیل کتاب جدیدالانتشار استاد ابوالحسنی (منذر) ▪️یکشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۲ | تهران، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی https://eitaa.com/salsabeal
آیت الله علیدوست: من و شما باید بدانیم نه به عنوان یک طلبه بلکه به عنوان یک انسان که خداوند به ما جوانی داده، عمر داده، مالی داده و تکالیفی قرار داده مسئول هستیم و باید از عهده ی آن ها برآییم. قیامت ما را می آورند و می گویند شما از نیمه ی خرداد 1400 تا نیمه ی شهریور 1400 چه کردی، انشاء الله که از عهده ی پاسخ برآییم. ما خیلی کار داریم، مسائل تازه، بیان تازه، رفتارهای تازه لازم است. در این ارتباط است که ما باید سعی کنیم برنامه ریزی کنیم. در بخش اخلاق هم همینطور است و باید برنامه ریزی کنیم. یادمان نرود حدیث امیرالمؤمنین را که فرمودند: ایاک والظلم فانه اکبر المعاصی، ما من معصیة الا و این که ظلم است و این که حضرت می فرمایند اکبر المعاصی است شاید نظر حضرت به ظلم به دیگران است، ظلم اجتماعی ولو طرف یک نفر باشد، ظلم به انسان هر کسی که باشد. من گاهی حوادث را که می بینم خیلی انسان را رنجیده خاطر می کند. چطور برخی این قدر آزاده شده اند، چرا اینقدر راحت قضاوت می کنیم، چرا اجازه نمی دهیم که بپرسیم از دیگران؟ بارها شده که حوادثی پیش آمده است که برخی پیش بینی هایی کرده اند و تصمیماتی گرفته اند و قضاوت هایی کرده اند و بعد از گذشت ده سال یا دوازده سال مشخص شده است که اشتباه کرده اند. به روی خودشان نمی آورند و دوباره هم در اتفاقات مشابه اشتباه می کنند. https://eitaa.com/salsabeal
باسمه تعالی دفاعی عقیم و پرهزینه / حکومت علوی : بعثت عدالت مدتی است برخی مبلغان و واعظان مشهور و محترم کشور، در دفاع و توجیه مشکلات موجود کشور، اوضاع حاکم بر حکومت امام علی – علیه السلام – را مطرح و وضعیت موجود را با حکومت مولا – علیه السلام – مقایسه می کنند! و آخرین آن، حرکتی بود که یکی از سخنرانان در چهارم مردادماه امسال (1402) انجام داد. در گذشته هم طلبه‌ای جوان مطرح کرد که حدود (یا بیش از) ثلث نهج البلاغه، راجع به متخلفان اقتصادی و غیر اقتصادی از کارگزاران حکومت علوی است. دیگری در مشهد مقدس مطرح کرد که حدود  سی فساد در حکومت امام – علیه السلام – بوده است که امام نتوانسته‌اند آن ها را معالجه کنند. چنان که واعظ دیگری در پاسخ به سوال یکی از اصحاب رسانه که مطرح کرد (بدین مضمون): به نظر شما، امام خمینی و رهبران انقلاب ایران تا چه حد در پیاده کردن اهداف خود موفق بوده اند؟ پاسخ داد: من سوال را به شما برمی‌گردانم و می‌پرسم: اصولا پیامبران و پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله-  تا چه پایه موفق بوده‌اند؟(استفهام انکاری) طبیعی است که این حضرات، خود را موظف به دفاع از عملکردها و وضعیت موجود دانسته و به گمان خویش، تکلیف خود را انجام داده‌اند و از نظام، انقلاب و مسئولان دفاع جانانه کرده‌اند؛ قهرا در آینده هم شاهد ادامه این حرکت خواهیم بود. و از آن جا که عموم این آقایان، از چهره‌های انقلابی و از موقعیت قوی در امر تبلیغ برخوردار و صاحب تریبون‌های حساس‌اند (و اگر چنین نبود این جانب ورود نمی‌کردم) حقیر به تحلیل و بررسی این حرکت می‌پردازم. حاصل پرداختن به ادله ذیل، چیزی جز اثبات عقیم بودن این نوع دفاع (توهم دفاع) و پرهزینه بودن آن نیست؛ بدین قرار:  1. آن چه این آقایان بیان می‌کنند یا در اصل خلاف واقع، یا غیر ثابت، یا راست ناقص و یا به قدری آمیخته به مبالغه است که هیچ کم از کذب ناموجه ندارد. با پوزش از اطاله نوشته، ناچارم توضیح کوتاهی در این باره داشته باشم.  نهج البلاغه شریف – طبق برخی شمارش‌ها- دارای 241 خطبه، 79 کتاب و نامه و 480 حکمت است.(مطابق نهج البلاغه فیض الاسلام) در نامه 20، 40، 41، 43، 45 و71 اشاره به تخلف‌هایی شده است. این احتمال بسیار موجه است که مخاطب نامه 40 و 41 یک نفر (عبیدالله بن عباس) است. چنان که در نامه 43 صرفا اشاره به گزارشی علیه  مصقلة بن هبيره شیبانی است که با توجیه وی، امام – علیه السلام – دفاع او را می‌پذیرند. همچنین نامه 45 راجع به عثمان بن حنیف است که کار ناروای او صرفا نشستن بر سر سفره‌ای بود که اغنیا بر آن حاضر و فقرا غائب بودند. (وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلَى طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ) این جانب هیچ توجیه نیستم که با این وضعیت، با گفته‌ای که ثلث نهج البلاغه را راجع به برخورد با کارگزاران فاسد میداند، چه برخوردی باید داشت؟!! حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات، جسیم می‌کنند؛ از برخورد قاطع، روشن، سریع و عبرت‌آموز حضرت هم بگویند تا معلوم شود بیان ها تا چه پایه ناقص است!! برای نمونه خوانندگان محترم رفتار امام را با ابن هرمه (دعائم الاسلام ، ج2 ص 532) مطالعه کنند تا معلوم شود برخی نقل‌ها تا چه پایه راست ناقصی است که هیچ کم از خلاف واقع گفتن ندارد. در مقایسه و تشبیه باید به همه اقتضائات تشبیه، توجه کرد. حکومت امام علی – علیه السلام – در طول چهار سال و چند ماه بر سرزمین پهناور اسلام که عراق و ایران بخشی از آن است بعثت عدالت بود که هرگز – هرگز – نباید رفتاری این چنینی با آن داشت! نسبت به سخنی که به حدود 30 فساد در زمان حکومت امام علی علیه السلام اشاره می‌کند، باید توجه کرد که این فسادها، هیچ ربطی به امام نداشته و میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد قبل به ارث رسیده بود. (قد عملت الولاة قبلي أعمالا خالفوا فيها رسول الله صلى الله عليه وآله...)و حضرت نمی‌توانستند با سرعت و به راحتی آن‌ها را ریشه‌کن کنند (وَ لَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَى تَرْکِهَا وَ حَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا .... لَتَفَرَّقَ عَنِّی جُنْدِی حَتَّى أَبْقَى وَحْدِی....)  و این چه ربطی به کژی‌ها و ناراستی‌های مورد نظر دارد؟ ضمن این که مبنای این گفته، روایتی است که فاقد سند معتبر است؛ هر چند اگر واجد سند معتبر هم بود، برای اثبات مطلب کافی نبود؛ زیرا خبر واحد هر چند واجد سند معتبر باشد، برای اثبات غیر احکام شرعی کافی نیست.  سند روایت این است: «علی بن ابراهیم عن ابیه عن حماد بن عیسی عن ابراهیم بن عثمان [عمر] عن ابان بن ابی عیاش عن سلیم بن قیس اسدی (روضه کافی ، ص 58، ح 21)  این سند به دلیل اشتمال بر ابان بن ابی عیاش ضعیف است. البته در روضه کافی از ابان یاد نشده است ، لکن مطابق موازین رجال بین ابراهیم بن عثمان [عمر] و سلیم بن قیس ، این شخص واسطه در نقل است. @salsabeal
2. نباید تردید کرد دفاع‌هایی این چنین، هرگز منتقدِ به وضعیت موجود در جمهوری اسلامی ایران را معتقد به این روش حاکمیتی نمی‌کند؛ بر عکس، چوب حراج بر تراث می‌زند که بگویند: پس هر حکومتی از اسلام وضعیتش چنین است! من نمی‌دانم آن حضرات در آینده در نیمه شعبان، چگونه می‌خواهند از حکومت مهدوی بگویند و فریاد زنند که :«یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بعد مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؟ 3. این گونه سخنرانی‌ها، تأمین خاطر دادن به مسئولانی است که هیچ نیازمند به تأمین خاطر نیستند، بلکه بیش از هر چیز و هر زمان محتاج شنیدن نقدهای منصفانه، خالی از سفیدنمایی ناموجه (و البته به دور از سیاه‌نمایی) هستند.  4. دفاع از انقلاب و نظام البته با پذیرش برخی کاستی ها، خود تحریمی و ... راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند.  در پایان تذکری مشفقانه و ناصحانه به این حضرات باید داشت که قدری با احتیاط سخن بگویید و بدون هیچ عایدی و نتیجه، ناخواسته نسل امروز را با حکومتی که بی‌همتا در عدالت بود، بدبین نسازید.  مخاطبانی هم که این سخنان را می‌شنوند، نباید این سخنان را جدی بگیرند و نسبت به آن چه باید مدافعش باشند، بدبین شوند. خوب است کسانی که وظیفه خطیر و ظریف دفاع از انقلاب اسلامی را بر دوش می گیرند، اَبرو را طوری آرایش نکنند که چیزی از چشم باقی نماند! و بُن همان شاخه‌ای  را  که بر آن نشسته‌اند، به دست اره نسپارند!  این روزها دشمنان اهل بیت – علیهم السلام – برای دور کردن نسل جدید شیعه از دامان پاک اهل عصمت‌، نقشه‌های بسیار پیچیده‌ای اجرا می‌کنند؛ در چنین فضایی لازم است هر گاه به دلیلی سخنی از اهل بیت علیهم السلام می‌گوییم، مراقب سوء استفاده‌های احتمالی و قطعی، از گفته‌هایمان باشیم. سخن گفتن از اهل بیت به هر عنوان ورود به وادی مقدس طُوَی است که باید با احتیاط در آن میدان قدم برداشت! فراموش نکنیم که:  *إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا*. قم – حوزه علمیه – ابوالقاسم علیدوست 14/ 5/ 1402 @salsabeal
✅ ضرورت و شیوه صحیح صیانت/حمایت از نظام اسلامی از دیدگاه آیت الله علیدوست 🔹 روحانیت در دو ساحت می‌‌تواند از اصول انقلاب اسلامی صیانت کند: یکی ساحت نظریه‌‌پردازی و دیگری ساحت رفتار و عمل است. در ساحت نظریه پردازی، باید به آن بنیان‌‌ها و اساس‌‌ها بپردازد و محکم و فنی آن‌‌ها را اثبات کند؛ یعنی شما نمی‌‌توانید یکی از اصول بنیادین این پدیده حکومت اسلامی را که بحث ولایت فقیه است، انکار کنید. ولایت فقیه را ممکن است ما گاهی به صورت سطحی، بازاری، تکراری و کلیشه‌‌ای بحث کنیم؛ منتها یک وقت می‌‌آییم اساسی، مبنایی و با نگاه هنجارهای فقه و اقتضائات زمان و مکان از آن دفاع می‌‌کنیم و این در واقع می‌‌شود صیانت از یک اصل بنیادین انقلاب و حکومت برآمده از این انقلاب. 🔹گاهی برخی‌‌ها در حوزه، انتظاری را که از یک حوزه انقلابی و یک روحانی انقلابی دارند، این است که فقط تک تیر انداز باشد! در حالی که ما یک صحنه‌‌ای را در نظر بگیریم که، تک تیرانداز می‌‌خواهد، کسی که پشت صحنه توپخانه را اداره کند می‌‌خواهد، کسی که سلاح بسازد می‌‌خواهد؛ یعنی صیانت از انقلاب به این شکل است. در ساحت نظریه‌‌پردازی نیز، فقه‌‌الاداره، فقه‌‌الحکومه، فقه‌‌المجتمع، فقه‌‌السیاسه و … هم باید بحث و گفت‌‌وگو بشود. در واقع صیانت از نظام اسلامی و انقلاب اسلامی گفت‌‌وگو از آن اصول و ریشه‌‌هایی است که حکومت روی آن تأسیس می‌‌شود. 🔹روحانیت و حوزه، چه در سطح مرجعیت، اساتید و فضلا و چه طلاب، باید‌ هادی، راصد و مراقب، مرشد، حامی و ناقد باشند. اولاً باید ‌هادی باشد برای نظام اسلامی. نمی‌‌تواند بگوید من حسابم از حساب حاکمیت جدا است. اگر ما یک حکومت سکولار داشتیم به نظرم خیلی راحت روحانیت می‌‌توانست خودش را کنار بکشد، حالا احیاناً یک نهیبی هم می‌‌زد و وساطتی هم می‌‌کرد و ارشادی هم می‌‌کرد و تمام می‌‌شد؛ اما وقتی که نظام نظام اسلامی است، روحانیت باید رفتار هدایت گونه داشته باشد فارغ از بحث دولت‌‌ها، همانند رهبر معظم انقلاب. خوب حالا که هدایت کرد، بگوید دیگر من کار ندارم. نه! این جا بحث مراقبت و رصد پیش می‌‌آید؛ باید کار و رفتار دولت و حاکمیت را رصد و مراقبت کند؛ لذا نقش دوم روحانیت در رفتار پیدا می‌‌شود که می‌‌شود راصد و مراقب. سوم؛ پس از این که رصد و مراقبت کرد، ممکن است در بعضی از جاها نیاز به راهنمایی باشد که باید راهنمایی کند و این غیر از آن هدایت اولی است که خطوط کلی را ترسیم می‌‌کند. باید بگوید مثلاً این کار اشتباه بود. این نکته هست و راهکار این است؛ لذا بحث هدایت و بحث دستگیری پیش می‌‌آید که می‌‌شود مرشد. 🔹بحث بعدی این که در بعضی از بزنگاه‌‌ها، حاکمیت نیاز به حمایت دارد؛ حالا ممکن است فشار از دشمن خارجی باشد، یا از بعضی از افراد در داخل کشور باشد؛ این جاست که نقض حمایت روحانیت از حاکمیت پیش می‌‌آید. من نمی‌‌دانم چرا بعضی‌‌ها فکر می‌‌کنند، اگر یک دولتی سرکار آمد که مخصوصاً هم فکرشان هم بود، حتماً باید تأییدش کنند و اگر کسی نقد مشفقانه داد، برنمی‌‌تابند. شما ببینید الان بحث استقلال حوزه در فضای سیاسی و اجتماعی کشور است. خوب یک عده موافق این بحث هستند و یک عده هم حساس شده‌‌اند و مخالفت می‌‌کنند؛ ولی آیا اگر واقعاً ما بخواهیم این مسئله را دقیق و عاقلانه بررسی کنیم اصلاً جای نزاع دارد؟ خوب خیلی روشن است. اگر به این معنا حساب کنیم که حوزه هیچ‌‌گاه خودش را وابسته به پول دولت نکند و اگر در جایی کجی و بداندیشی دید، تذکر بدهد که اگر گوش نکرد، از مجاری قانون اقدام کند؛ خوب اگر استقلال به این معنا باشد، [خوب است]؛ اما اگر به این معنا بگوییم که استقلال یعنی عیسی به دین خود و موسی به دین خود؛ روحانی یک مسیری دارد و نظام هم یک مسیر دیگری دارد و ما کاری نداریم، خوب این قابل دفاع نیست. بالاخره نظام به این‌‌ها نیاز دارد. https://eitaa.com/salsabeal
سلام علیکم. مطلبی در دفاع از استاد علیدوست، بنام شاگردان استاد منتشر شده و در حال دست به دست شدن در فضای مجازی است که متاسفانه ادبیات و لحن درستی ندارد. استاد علیدوست این متن را رد کرده و انتساب آن به خودشان را نفی فرمودند و مخالف انتشار آن هستند. عنقریب متن توضیحی استاد در کانال منتشر خواهد شد. https://eitaa.com/salsabeal