#ره_یافتگان
#حکایاتی_از_زندگی_علماء
#سعید_بن_مسیب 💠قسمت2⃣
#سعید_بن مسیب_بن_حزن_مخزومی، یکی از #فقهای_هفتگانه_مدینه و از #یاران_امام_سجاد «علیه السلام» بود.
🔶 او در طلب علم و دانش بسیار میکوشید. خودش میگوید: بسیار اتفاق می افتاد که برای به دست آوردن یک روایت، شب ها و روزها راه میرفتم.
این تلاشها اورا به جایی رساند که با وجود #اصحاب_پیامبر «صلی الله علیه و آله»، همه برای پرسیدن سوالاتشان نزد سعید می آمدند.
مثلا هرگاه کسی از #عبدالله_بن_عمر چیزی می پرسید و او جواب را نمی دانست، میگفت از سعید بپرسید و پاسخ را برای من هم بیاورید.
🔷 #امام_سجاد «علیه السلام» هم در مورد او فرموده اند: سعید بن مسبب کاملترین مردم به تاریخ پیشینیان و فقیه ترین آنها در زمان خود است.
🔶 او در #تعبیر_خواب هم توانا بود. مردی به او گفت، خواب دیدم #عبدالملک 👑چهار بار در #مسجد_النبی بول کرد.
سعید تعبیر کرد که از او چهار پسر🙎♂🙍♂🙎♂🙍♂ به وجود میآید که بر مردم حکومت میکنند و همین اتفاق هم افتاد.
🔷سعید کسی بود که علمش را به عمل رسانده بود و در #عبادت و #تقوا نیز زبان زد مردم بود.
بسیار #فروتن بود. به هرکس می رسید به گرمی دست می داد. بسیار اهل رعایت #پاکیزگی بود و لباس های تمیز میپوشید. همیشه #با_وضو بود. از خنده بسیار خودداری می کرد.
#باگذشت و #بردبار بود. در امور مادی سختگیری نمی کرد و راه درآمدش از #روغن_فروشی بود.
🔶بسیار اهل #عبادت بود.تمام ایام جز اعیاد و روزهای یازده، دوازده و سیزده ذیحجه #روزه می گرفت. #نمازهای_مستحبی را در خانه🏡 میخواند و نماز های واجب را در #مسجد.🕌
غلام سعید میگوید: سعید چهل سال قبل از موذن در مسجد🕌 حاضر بود.
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
#ره_یافتگان
#حکایاتی_از_زندگی_علماء
#زرارة_بن_أعین 💠قسمت1⃣
🌀 میگویند او مردی خوش چهره، تنومند و سفید رنگ بود. برای نماز جمعه در حالی خارج می شد که روی سرش عرق چینی سیاه رنگ بود، در پیشانی و بین دو چشمش اثر سجده نمایان بود و در دستش عصایی بود. مردم ساکت برای دیدن حسن و زیبایی و هیبت و جمال او می ایستادند طوری که گاهی مجبور به بازگشت می شد.
🌀پدرش، #أعین_بن_سنسن ، غلامی #رومی بود كه مردی از قبیله #بنیشیبان او را در شهر #حلب خرید و پس از آموختن قرآن و معالم دین، وی را آزاد كرد. فرزندان #أعین همگی از دانشمندان بزرگ شیعه هستند. #ام_اسود، #حمران، #بکیر، #عبدالملک و... اما نام او یعنی #زراره، درخشندهتر و پرآوازهتر از فرزندان دیگر اعین است.
🌀زراره پس از آشنایی خواهر و برادرانش با مکتب اهل بیت«علیهم السلام» ، با #امام_باقر«علیه السلام» آشنا شد و با دیدن عظمت علم و دانش آن بزرگوار، به جمع شاگردان مریدان ایشان پیوست.
خودش اولین دیدار با امام باقر«علیه السلام» را چنین تعریف می کند⬇️
🌀« در سرزمين #منا، در سراپردهای قدم نهادم كه از آنِ امام باقر ـ محمّد بن علي بن الحسين«عليهالسلام» ـ بود. جمعي در چادر نشسته بودند. صدر مجلس خالی بود و در گوشهای از چادر مردي حجامت میکرد. از قراين چنين به ذهنم آمد كه همان مرد بايد #ابوجعفر ـ محمّد بن علي«عليهالسلام» ـ باشد. جلو رفتم و سلام كردم. آن حضرت سلامم را پاسخ گفت. روبرويش بر زمين نشستم.
🟢 پرسيد: آيا از فرزندان اَعْين هستي؟
🔵 گفتم آری، من زراره پسر اَعْين هستم.
🟢 امام فرمود: من تو را از روي شباهت شناختم. آيا #حمران(برادر زراره) نيز به #حج آمده است؟
🔵 گفتم: نه، ولی به شما سلام رسانده است.
🟢 امام فرمود: «حمران از مؤمنان راستين است و هرگز از حق رو برنمی گرداند».
🌀او در #فقه ، #حدیث ، #کلام، #ادب و #شعر و... تخصص داشت، اما تخصص وی بیشتر در فقه است. بابی از ابواب فقه نیست، مگر اینكه حدیثی از زراره در آن وجود داشته باشد.
بیش از 0⃣0⃣0⃣2⃣حدیث از طریق زراره در آثار مهم شیعه پیدا میشود.
🌀زراره از مردانی است كه شایستگی و معرفت او موجب شد تا کتاب امام علی «علیهالسلام» با املای پیامبر «صلیاللهعلیهوآلهوسلم» و دستخط امام که حاوی تمام احکام حلال و حرام الهی بود را مشاهده كند.
🌀 امام باقر «علیهالسلام» بهشت را به زراره بشارت داد و فرمود: «بر خدا حق است كه تو را در بهشت جای دهد.» امام صادق «علیهالسلام» نیز او را از فروتنان دانست و به او وعده بهشت داد.
🌀اصحاب و یاران ائمه«علیهمالسّلام» نیز به قوت علمی و موقعیت برتر او اعتراف میکردند🔻🔻🔻
🔸فردی در حضور #جمیل_بن_دراج ـ از فقها و محدثان نامی شیعه ـ قدرت علمی جمیل را ستود؛ جمیل در جواب گفت: «به خداوند سوگند که مَثَل ما در برابر زراره، مثل کودکان دبستانی در نزد معلّم خود است.»
🔹 #ابوغالب_زراری مینویسد: در جدل و مخاصمت در کلام، امتیازی تمام داشت و هیچکس قدرت آن را ندشت که در مناظره، او را مغلوب کند، مگر عبادت زیادش او را از کلام باز میداشت.
🌀 زراره با همه دانش خود، خویشتن را برتر از دیگران نمى شمرد و به خود مغرور نمى شد و در این راه به مباحثه و جدل نمى پرداخت. او به شدت از تفرقه بین اصحاب پرهیز مى کرد و کمتر حاضر مى شد، در امور اختلافى بین اصحاب با دیگران به بحث بپردازد، اما آن هنگام نیز که وارد میدان بحث مى شد، بسیار مستدل و قاطع سخن مى گفت. گاهى اوقات که افرادى از او مى خواستند، تا با دیگران وارد بحث شود، از این کار امتناع مى کرد و مى گفت: این کار باعث کینه و عداوت مى شود. به این طریق از بحث و جدل کناره گیرى مى کرد. تنها زمانى وارد میدان بحث مى شد که طرف مقابل به این کار تمایل نشان مى داد.
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯