🌐💢انديشههاي #مدرس را بهتر بشناسيم.
💠به بهانه 10 اذر سالگرد شهادت آيت الله #سيد_حسن_مدرس
🛑قسمت دوم:
👈 جایگاه #قوای_سه گانه در دیدگاه #شهید_مدرس.
↩الف. #قوه_مجریه
💢👈درباره قوه مجریه، مدرس عقیده دارد که وظیفه اساسی قوه مجریه، #اجرای_قوانین مصوبه قوه مقننه است; نه دخالت در قانون گذاری. (۱۱)
↩ب. #قوه_مقننه
💢👈در دیدگاه مدرس، قوه مقننه را #مردم انتخاب می کنند و کار قوه مقننه هم #تدوین_قوانین است; نه دخالت در حوزه های دیگر، البته قوانین وضع شده نباید تعارضی با قوانین شرع داشته باشند و ذکر این نکته هم خالی از فایده نیست که در دیدگاه شهید مدرس ، قدرت برتر در کشور مجلس می باشد و 👈 اعتقاد دارد که در مقابل #مجلس هیچ چیز نمی تواند بایستد. (۱۲)
↩ج. #قوه_قضائیه:
👈 مدرس بخاطر جلوگیری از تداخل وظایف قوا معتقد است که در کشور، علاوه بر قوای #مجریه و #مقننه، باید یک مرجع عالی و دادگاه مقتدری وجود داشته باشد که تمیز دهد که چه کسانی در مسائل مملکتی خطا کرده اند و چه کسانی خطا نکرده اند.
👈آری در اندیشه #شهید_مدرس استقلال #قوه_قضائیه تعبیه شده، که هر کس براحتی نمی تواند در استقلال آن و در حدوده وظایف آن دخالت کند و ما در بررسی آرا و اندیشه او پیرامون شان قاضی و مختصات عدلیه، چشم انداز روشنی را از اندیشه های او در باب مساله تفکیک قوا دیدیم.
استقلال قوه قضائیه و چگونگی تحصیل این استقلال و ... را در گفتار ایشان که در ذیل آمده، بخوبی می توان بافت:
💢👈«لیکن #عدلیه مایه و حقیقتش علم است. باید احکام شرعی و #حقوقی را بداند تا در عدلیه بنشیند.👈 بنده نمی گویم #مجتهد باشد; زیرا که مثلا قضاوت در کار نیست، عمل کردن به علم است، از باب امر به معروف و نهی از منکر. سابق بر این، یک حاکمی که یک سندی پیش او می بردند و می گفتندکه از فلان شخص طلب دارم، می فرستاد طرف را می آورد، به چوب می بست که فلان مبلغ را مطابق این سند باید بدهی، بعد که مشروطه شد،
🔻 آمدیم این مساله را اداری کردیم، گفتیم که یک محکمه ابتدایی و یک محکمه استینافی و یک (محکمه) تمیز باشد، که هفت نفر علم پیدا کنند که این شخص مدیون است و مثل سابق نباشد که به زور و قوت از او بگیرند...
قضاوت محتاج به شاهد است و وظیفه پیامبر و امام و مؤمن (امتحن الله) عمل به علم است و باید معلومات داشته باشد که هر مساله را بداند، یا اگر نداند، کتب فقه را باز کند، و بفهمد که این مساله حکمش چیست ».
(۱۱) محمد ترکمان، پیشین، جلد اول ، ص ۲۳۷، ۲۳۶،
۱۲) محمد ترکمان، همان، ص ۸۱ - ۸۰).
💫ادامه دارد
💻نقل از سايت باقرالعلوم