هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار، ابر بهاری، ببار، کافی نیست
چنین که یخ زده تقویم ها اگر هر روز
هزار بار بیاید بهار کافی نیست
به جرم عشق تو بگذار آتشم بزنند
برای کشتن حلاج دار کافی نیست
گل سپیده به دشت سپید می روید
سپید بختی این روزگار کافی نیست
خودت بخواه که این روزگار سر برسد
دعای این همه چشم انتظار کافی نیست
#فاضل_نظری
با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم
به خیابان شلوغی که نباید رفتیم
میشنیدیم صدای قدمش را اما
پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم
زندگی سرخیِ سیبی است که افتاده به خاک
به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم
آخرین منزل ما کوچه ی سرگردانیست
دربهدر در پی گم کردن مقصد رفتیم
مرگ یک عمر به در کوفت که باید برویم
دیگر اصرار مکن باشد، باشد، رفتیم
#فاضل_نظری
کوزه ی دربسته در آغوش دریا هم تهی است
در گل خشک تو دیگر فرصت تغییر نیست!
#فاضل_نظری
عشق بر شانهی هم چيدنِ
چندين سنگ است
گاه میماند و
ناگاه به هم میریزد...
#فاضل_نظری
پس شاخه های یاس و مریم فرق دارند؟!
آری! اگر بسیار اگر کم فرق دارند
شادم تصور می کنی وقتی ندانی
لبخندهای شادی و غم فرق دارند
بر عکس می گردم طواف خانه ات را
دیوانه ها آدم به آدم فرق دارند
من با یقین کافر، جهان با شک مسلمان
با این حساب اهل جهنم فرق دارند
بر من به چشم کشته ی عشقت نظرکن
پروانه های مرده با هم فرق دارند
#فاضل_نظری
این خیره ماندن ها به ساعت های دیواری
تمرین برای روزهایی که نمی آیی است
شاید فقط عاشق بداند "او" چرا تنهاست:
کامل ترین معنا برای عشق تنهایی است
#فاضل_نظری
نه اینکه فکر کنی مرهم احتیاج نداشت
که زخم های دل خون من علاج نداشت
تو سبز ماندی و من برگ برگ خشکیدم
که آنچه داشت شقایق به سینه کاج نداشت
منم! خلیفه ی تنهای رانده از فردوس
خلیفه ای که از آغاز تخت و تاج نداشت
تفاوت من و اصحاب کهف در این بود
که سکه های من از ابتدا رواج نداشت
نخواست شیخ بیابد مرا که یافتنم
چراغ نه! که به گشتن هم احتیاج نداشت...
#فاضل_نظری 🌿
چیزی ز ماهبودن تو کم نمیشود
گیرم که برکهای، نفسی عاشقت شدهست...
#فاضل_نظری
#عمیق
چه جای شِکوه اگر زخم آتشین خوردم
که هرچه بود ز مارِ در آستین خوردم
فقط به خیزش فوارهها نظر کردم
فرود آب ندیدم، فریب از این خوردم
مرا نه دشمن شیطانیام به خاک افکند
که تیر وسوسه از یار در کمین خوردم
ز من مخواه کنون با یقین کنم توبه
من از بهشت مگر میوه با یقین خوردم؟
قفس گشودیام و "اختیار" بخشیدی
همین که از قفست پر زدم، زمین خوردم!
#فاضل_نظری
چون خاطرهی غنچهی پرپر شده در باد
در حافظهی باغچهها هستی و رفتی
#فاضل_نظری
#تک_بیتی
@beytolghazal
0000
خبر داری که شهری روی لبخند تو شاعر شد!؟
چرا اینگونه، کافر گونه، بی رحمانه، میخندی؟؟
#فاضل_نظری
0000
آنچه را عقل به یک عمر بدست آورده،
دِل به یک لحظهِ ی کوتاه بهم میریزد!
#فاضل_نظری
خوش باد روح آنکه به ما با کنایه گفت
گاهی به قدر صبر بلا می دهد خدا :)
#فاضل_نظری
هدایت شده از ماوی 🇵🇸
به وصف هیچ کسی جز تو دم نخواهم زد
خوشا کسی که اگر شاعر است، شاعر توست
- #فاضل_نظری
#وِنوش
☕️' Mava | مأوی