eitaa logo
سَمتِ بِهِشت
2.6هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
6.7هزار ویدیو
217 فایل
‌ فعالیتها سایت www.samtebehesht.ir ویسگون http://www.wisgoon.com/samte_behesht پیام ناشناس http://harfeto.timefriend.net/16074218476816 ارتباط @Amirmehrab56
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وسط دعواها و زد و خوردهای این روزها این کلیپ رو ببینید و نشر بدید شاید کسانی که در طرفداری از کسی مشغول تخریب دیگری هستند به خودشون بیان... 🗳 .
سَمتِ بِهِشت
#قسمت_نوزدهم #ویشکا_۱ به سمت ماشین پگاه رفتیم در سمت جلو را باز ڪردم به آرامے روی صندلے نشستم پگا
روز سشنبه با چشمانی پف کرده از خواب بیدار شدم خستگی سفر بدجوری بی انرژی ام کرده بود. نگاهی به ساعت دیواری اتاق کردم حدود 22 صبح بود لیلی در رخت خواب غلطی زد و زیر لب حرفی زد بدون توجه به لیلی از اتاق خارج شدم در حالی که روسری ام را مرتب می کردم ،خمیازی عمیقی کشیدم و بعد از آن کمی چشمانم را مالیدم تا پف زیاد آن کمی بخوابد به طبقه پایین رفتم مهسا روی دو نفره ی کلاسیک تکیه زده بود و مشغول مطالعه کتاب بود، به سمت او رفتم صبح بخیر مهسا کتاب را بست ولی انگشت سبابه ی خودش را لای آن قرار داد تا صفحه را گم نکند صبح شما هم بخیر البته که دیگر ظهر هست چکاوک و بقیه کجا هستند ؟! مثل چند دقیقه پیش شما خواب هفت پادشاده هفت ده ویرانه می ببیند لبخندی زدم و به سمت آشپزخانه رفتم در یچخال که باز کردم همه چیز حاضر و آماده بود تعجب کردم دیشب که از راه رسیدیم خبری از این همه مواد غذایی نبود کره ، پنیر ، مربا ،حلوا شکری و شیر از یخچال بیرون آوردم و روی میز چیدم زیر اجاق را روشن کردم ، با جلو و عقب کشیدن کشو ها قوطی چایی و هل را پیدا کردم در حالی که کتری را روی اجاق می گذاشتم تا آب جوش بیاید به مهسا نگاهی کردم صبحانه خوردی نه تا این وقت گرسنه مانده ای ؟! مهسا لبخندی زد صبح کمی پنکیک با نوتلا خوردم نگاهی به ظرف های کثیف داخل سینک کردم حداقل ظرف ها را داخل ماشین ظرف شویی قرار می دادی یک ربع بعد آقا جمشید با صدای بلند از پله ها پایین آمد به به دختر خانم ها بیدار هستند با لبخندی که به آقا جمشید هدیه می کردم بفرمایید صبحانه حاضر هست طولی نکشید چکاوک و لیلی از پله ها پایین آمدند چکاوک پوز خنده ای زد و به من گفت می ببینم خانم خانه شدی روشنک جان سکوت کردم ؛ دوست نداشتم در آغاز بیداری بحث کنم همه دور میز صبحانه جمع شدیم و مشغول خوردن بودیم ؛ لیلی هیجان زده به همه نگاهی کرد یک پیشنهاد عالی آقا جمشید در حالی که لقمه در دهانش می گذاشت مبهوت به لیلی زل زد ظهر برای ناهار به جنگل برویم ؟! با یک حرکت از سر میز بلند شدم گفتم حالا ناهار چی بخوریم خوب به نظرم .... لیلی صحبتش را کش داد که چکاوک وسط حرفش پرید سوییس با قارچ و پنیر ... 😋 همه دوباره لبخند زدیم فکر بدی نیست نویسنده :تمنا 😎😍🌹
🔺۷ تیر مراسم چهلم شهدای خدمت برگزار می‌شود رئیس ستاد برگزاری برنامه‌های بزرگداشت شهدای خدمت از برگزاری مراسم چهلم رئیس جمهور شهید و دیگر شهدای خدمت در روز ۷ تیر خبر داد. محمد مهدی اسماعیلی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، اظهار داشت: ۷ تیر، مراسم چهلم رئیس جمهور شهید و دیگر شهدای خدمت، با حضور مردم در مصلای تهران برگزار می‌شود. رئیس ستاد برگزاری برنامه‌های مراسم چهلم بزرگداشت شهدای خدمت تصریح کرد: همزمان این مراسم در سراسر کشور، از جمله اهواز، تبریز، مشهد و قم در قالب هیئت‌های مذهبی و ستاد مردمی، برگزار می‌شود. اسماعیلی گفت: همچنین ۱۲ تیر، مراسم دیگری برای بزرگداشت شهدای خدمت در مشهد مقدس برگزار خواهد شد 🗳 . ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات دولت روحانی در حمایت از پزشکیان ویدیویی منتشر کرده و در بخشی از ویدیو با چند سوال خاطرات قهر صندوق رأی در ١۴٠٠ و روی کارآمدن یک دولت غیر اصلاح طلب رو مرور میکنه؛ 🔹چه بلایی سر اینترنت اومد؟ اشاره آذری جهرمی به فیلتر اینستاگرام است که هیچ ربطی به دولت رئیسی نداشت و با تصمیم مراجع امنیتی پس از اغتشاشات ١۴٠١ رخ داد. فیلتر تلگرام هم در اردیبهشت ٩٧ و در زمان وزارت شما رخ داد. 🔹کف خیابان ها چه اتفاقی افتاد؟ اغتشاشات ١۴٠١ پس از سکته و فوت مرحومه امینی در ساختمان فراجا رخ داد و هیچ ربطی به دولت رئیسی نداشت. اغتشاشات دی ٩۶ و آبان ٩٨ هم در دولت شما رخ داد و حتما نظری در مورد آن ندارید. 🔹چه اتفاق دبشی افتاد؟ کنایه جهرمی به ماجرای چای دبش هست که خود دولت شهید رئیسی کشف و اطلاع رسانی کرد و با توقیف اموال این کارخانه ضررهارو جبران کرد. 🔹صحبت های عجیب سیاستمدارن را به یاد نداریم و کاش یادآوری کنید اما بی هویت خواندن منتقدان توسط روحانی و پرتاپ میکروفن خبرنگار توسط عباس آخوندی را به یاد داریم. 🔹بیشتر خاطرات تلخ را از دوران شما به یاد داریم که سرمایه مردم را در بورس نابود کردید. برجام بی فرجام را امضا کردید. کدام را بگویم؟ اعطای امتیاز واردات موز به فامیل رئیس جمهور؟ یا دستگیری برادر رئیس جمهور و معاون اولش را؟ یا شایدهم جهش ٨٠٠ درصدی قیمت دلار را! ‌‌‌ 🗳 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید امیر عبداللهیان: سردار شهید حاج‌ قاسم سلیمانی با کنایه و خنده‌ای گفت دارید با آمریکایی‌ها قدم می‌زنید! 🗳 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
35.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 💐سنگ علی(ع) رو هر کی زد به سینه 💐هوادارش فاطمه(س) است 🎙 👏 () 👌فوق زیبا
پایان ست پنجم | و سرانجام طعم خوش پیروزی! آمریکا 2️⃣ -  ایران 3️⃣؛ در یک کلمه؛ عالی بودیم 🇺🇸 28 | 23 | 18 | 28 | 13 🇮🇷 26 | 25 | 25 | 26 | 15 ❗️کابوس تمام کردن مسابقات بدون پیروزی به پایان رسید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مشاور پزشکیان از برنامه زنده قهر کرد؛ رفتار عجیب از همراه کاندیدای ریاست جمهوری 🔹فاضلی، مشاور همراه پزشکیان با کارشناس برنامه درگیری لفظی پیداکرد و بعد از ثانیه‌ای میکروفون را درآورد روی زمین پرت کرد و از برنامه بیرون رفت. ببین کیا میخوان فرهنگ سازی کنند. ادعا میشه استاددانشگاست. اینا وقتی میان جذب بشن مثل موش آبکشیده میشن ومظلوم و....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ معاون اول روحانی خواستار توقف راه شهید رئیسی شد. 🔹جهانگیری در همایش ستاد پزشکیان: ۳ سال از دولت فعلی گذشته و ببینید تحریم‌ها چه شد؟ چه با زندگی مردم کردند؟ الان هم می‌گویند ما باید همان راه را ادامه دهیم. این راه باید متوقف شود.
♦️زبانِ دنیا پیشکش، شما زبانِ انسان هم بلد نیستید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌ جواب آیت الله رئیسی به جوانی که ازش میخواست تو مناظره‌ها به رقبا رحم نکنه 🗳 .
 « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم 📆پنجشنبــــہ ......۱۴۰۳/۰۳/۳۱ ☘ ☘ ☘ https://eitaa.com/joinchat/183173121Ceb7539d574
با یک سلام زائر آقا شوید✋ اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ دید تنها و بی‌کس افتادم در رواق حرم نشاند مرا هر کجا گیرِ دام افتادم ضامنم شد خودش، رهاند مرا
✨﴾﷽﴿✨ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً 🗳 .
﷽ تلاوت روزانه قرآن کریم به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان صفحه ۲۳۵ 🗳
﷽ تلاوت روزانه قرآن کریم به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان صفحه ۲۳۶ 🗳
سَمتِ بِهِشت
#قسمت_بیستم #روشنا روز سشنبه با چشمانی پف کرده از خواب بیدار شدم خستگی سفر بدجوری بی انرژی ام کرده ب
بعد از تمیز میز صبحانه به سمت اتاق رفتم ، ذهنم درگیر بود فکر می کردم سفر می تواند تغییری در روحیه ی من بدهد ولی بی فایده بود بخصوص میهمان ناخوانده ای که لیلی دعوتتش کرده بود آشوی دورنم در بدتر می کرد لباس های دیروز را عوض کردم و چمدانم را مرتب کردم این روز ها در انتخاب لباس بیشتر دقت می کردم ؛ به پوشیدن لباس های آزاد و جلو باز علاقه ای نداشتم نمی خواستم انسان هایی با افکار سمی مرا در ذهنشان جای بدهند. به سمت لیلی رفتم نگاهی به رنگ شال اش کردم رنگ خیلی جلب توجه می کرد می خواهی شالت را عوض کنی لیلی در حالی که اخمی می کرد با لحنی جدی پرسید چطور؟! خوب به نظرم خیلی برای محیط جنگل مناسب نیست و ممکن هست افراد زیادی به تو نگاه کنند لیلی در حالی که شالش را مرتب می کرد با صدای محکم محتشم این رنگ را دوست دارد مبهوت به لیلی نگاه کردم حالا چند وقت هست این شاهزاده را می شناسید ؟! لیلی حرفی نزد و از اتاق خارج شد دستانم را بهم فشردم باید بیشتر با او صحبت کنم یک ربع بعد همه در ون جمع شدیم نگاهی به اطراف کردم پس آقا جمشید کجاست ؟ نگاهی به اطراف کردم که چشمم به آن سوی ویلا افتاد ، آقا جمشید در حالی که فلاکس به دست به سمت ما می آمد نگاهی به جمع کرد پس چرا فلاکس را نیاورده اید ؟! در طول مسیر کسی با کسی صحبت نکرد فقط آقا جمشید و محتشم چند کلمه ای صحبت کردند با صدای آقا جمشید سرم را از روی شیشه برداشتم حالا کدام جنگل می خواهید بروید ؟ سفید دشت آقا جمشید فکری کرد ؛ کمی راهش دور هست و خوب .... ببیند دختران الان در این فصل از سال نمی توان در داخل جنگل غدا خورد ممکن هست حیوانات وحشی یا حتی افرادی برای ما مزاحمت ایجاد کنند به نطرم همین حاشیه جاده زیر درختان مکان مناسبی برای تفریح هست چکاوک زیر لب غر زد و مهسا با صدای بلند اعتراض خودش را اعلام کرد آخر این چه وضعیتی هست کل دیروز در ماشین بودیم و .... محتشم سعی می کرد همهمه ی ایجاد شده را کاهش دهد که در همین حین ماشین گوشه جاده توقف کرد با صدای آقا جمشید صدای های پراکنده کاهش پیدا کرد اما طولی نکشید دوباره صدا ها بلند تر از قبل ایجاد شد من دیگر از این جا جلوتر نمی روم بنرین ماشین تمام شده و این جا هم فضای مناسبی برای استراحت هست سرم را از شیشه بیرون آوردم یک مرکز خدماتی رفاهی که داخل آن جا جایگاه سوخت ،سرویس بهداشتی و همچنین چند رستوران و فروشگاه قرار داشت از ماشین پیاده شدم حوصله غر زدن های دختران را نداشتم نفس عمیقی کشیدم تا از اکسیژن درختان با برگ های نارنجی و قرمز استشمام کنم نویسنده :تمنا😃🍂🍂