eitaa logo
سمت خدا
117 دنبال‌کننده
59 عکس
101 ویدیو
7 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حضور بچه‌ها در خوشایند است و پیامبر (ص) می‌پسندد. می‌فرماید: «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نارا» (تحریم/6) خودتان و اهل خانه خود را از آتش برهانید. به مسجد بیاوریم که این بچه غیر از خانه، در یک فضای خوشایند و خوشبو و پاکیزه‌ای که دوست دارد، باشد. @samtekhoda_text
از یک اصول در تربیتشان که آن اصول از فقه گرفته شده، استفاده می‌کردند مثل اینکه مقدمه واجب، واجب است اگر این واجب است که ما بچه‌هایمان را تربیت کنیم، این مقدمات دارد و باید بچه را در یک فضایی ببریم، این فضا کجاست؟ مسجد. یک فضایی است که عزیز طراحی کرده است @samtekhoda_text
مساجد ما به گونه‌ای آماده شود که برای بچه‌ها خوشایند است و طوری شود که این بچه دست پدر و مادر را بگیرد و بگوید: جون مرا ببر پیغمبر فرمود: اگر می‌خواهید دعای شما مستجاب شود، بچه‌ها را در جمع بیاورید چون آنها معصوم هستند، فرشته‌ها به آنها نظر دارند و خدا به آنها نظر دارد @samtekhoda_text
باید فضای سبز داشته باشد. شهرهای ما همه آپارتمان نشینی شده است. خانه‌های شصت متری و هفتاد متری، بچه را کجا ببریم؟ از خانه بیرون می‌آییم، دست بچه را بگیریم و چقدر خوب است که مسجدی که ساخته می‌شود حیاط داشته باشد، آب‌نما داشته باشد، فضای سبز داشته باشد. @samtekhoda_text
این حدیث که پیغمبر فرمود: من چند کار را تکرار می‌کنم تا بعد از من رسم شود. پنج کار هست که ترک نمی‌کنم . یکی کردن به بچه‌ها، از نظر آداب سلام باید کوچکتر به بزرگتر سلام کند اما اینجا یک خط ویژه‌ای رفته، من زودتر سلام می‌کنم. امام جماعت ما باید چنین کاری کند @samtekhoda_text
در محله هفده شهریور، یک به نام حاج آقای مقدس هستند که همیشه در جیب‌هایش یا خوردنی یا پول نو هست. به بچه کوچک یا بزرگ یک چیزی می‌دادند. ایشان قد بلندی دارد، برای یک بچه کوچک خودش را خم می‌کرد و به او سلام می‌کرد. @samtekhoda_text
یک روزی گفتند: حاج آقای مقدس یکی از بچه‌ها اولین بار است به آمده، کفش‌هایش را بردند. ایشان بلافاصله گرفت آمد میدان امام حسین، خرید و بعد به خانه آن بچه رفت و ناهار ماند و کفش را داد و یک پسر بچه‌ی دیگر هم که آنجا بود به مسجد دعوت کرد. @samtekhoda_text
اللهم ارزقنی زیارة الحسین علیه السلام فی الدنیا و شفاعته فی الآخره، اللهم اجعلنی عندک وجیهاً بالحسین علیه السلام فی الدنیا و الآخره @samtekhoda_text
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و الائمة المعصومین @samtekhoda_text
نقل سرگذشت قهرمانان و اسوه‌های صبر و ایمان، این یک فرهنگ قرآنی است. شاید بتوانیم بگوییم: نیمی از آیات سرگذشت پیشینیان هست. کسانی که با خودشان برای ما سرمایه‌ای را به جا گذاشتند. شکستها و پیروزیها،تجربیات، اینها میتواند در تصمیم گیری و تربیت و اداره به ما کمک کند @samtekhoda_text
مربیان امام حسن(ع) چه کسانی بودند.هرکس آنچه دارد بخشی به مربیان برمی‌گردد. پیامبر خدا، و فاطمه زهرا که سلام خدا بر آنها باد و در مورد عبادت پیامبر و تأثیراتی که داشتند؛ پیامبر در حال تشهد و سلام، در حال قیام،روی منبر، نقل شده که را (ع) با آغوش باز می‌پذیرفت @samtekhoda_text
امام حسن(ع) خاطراتی از مادرشان نقل کردند که بارها از خواب برمی‌خواستم و را تماشا می‌کردم باید بچه‌ها از ما ببینند خداوند بیش از سیصد بار به پیامبر می‌فرماید: بگو زبان ابزار برای ارشاد و هدایت است ولی مؤثرتر از زبان این که مردم در ما عبادت عاشقانه و خالصانه ببینند @samtekhoda_text
این را مردم ما زیاد شنیدند که امام حسن فرمود:نماز مادرم را در دل شب تماشا میکردم،تا به انتها که به چهل نفر دعا میکردند اسامی را که در قنوت میگفت من خوب گوش میکردم. پس از مادر میپرسیدم:به خودمان دعا نکردید؟ مادرم به من آموخت«الجار ثم الدار» یعنی در دل عبادت،توجه به خلق داشت @samtekhoda_text
عبادت یعنی توجه به خالق، ولی عبادتی طراحی شده به نام در انتها یک رکعت هست که در قنوتش توصیه شده که از دیگران یاد کن. قبل از اینکه به خودت دعا کنی دوستان، همسایه‌ها، یتیمان، زنده‌ها، مرده‌ها، این را به ما تعلیم میدهند که پیوست رابطه با ، رابطه با خلق را هم داشته باشید @samtekhoda_text
امام حسن(ع) میفرمایند: نیمه شب با صدای مناجات پدرم بیدار شدم و دیدم در حال زنده‌داری است. کنارش نشستم. به من فرمود:عزیزم،شب جمعه است. خانواده‌ات را صدا کن با هم راز و نیاز کنیم اینها تأثیرات خانواده روی عبادت است.در خانه‌ای که دعای خوانده میشود آرام بچه‌ها هم عادت میکنند @samtekhoda_text
«زندگانی امام حسن مجتبی(ع) نوشته آیت الله رسولی محلاتی» بین کتاب‌هایی که نوشته شده، خوب‌ترین است.فوق العاده است - نوشتند که حسن بن علی (ع) عابدترین و زاهدترین مردم روزگار خود بود. زاهدترین و خوب‌ترین مردم آن روزگار بود - نام حسن یعنی تمام حُسن دنیا حالا من و دست کریم آل طاها @samtekhoda_text
سابقه پیاده روی در کجاست؟ مؤسس پیاده‌روی برای زیارت، امام حسن مجتبی(ع) است. با اینکه وسیله و مرکب داشتند، اسب داشتند، 25 بار پیاده از مدینه تا مکه رفتند مردم سؤال میکردند، آقا شما چرا پیاده میروید؟ میفرمود:دوست ندارم بمیرم و این پیاده ‌روی به سمت را انجام نداده باشم @samtekhoda_text
پیاده‌روی برای زیارت دو بُعد دارد. یک بعد سلوکی و معنوی و فردی دارد. یک کسی به خدا می‌خواهد بگوید: یا واقعاً دوستت دارم. در ادبیات برای به پروانه مثال می‌زنند. اینقدر دور این شمع می‌چرخد تا بال‌هایش بسوزد ، تازه ثابت می‌شود عاشق است. @samtekhoda_text
پیاده زیارت رفتن یک بُعد معنوی دارد که بین خود و امام حسین است. عاشق را بخواهیم مثال بزنیم امام حسین(ع) را مثال می‌زنیم، روز برای اینکه به همه گذشته و آینده تاریخ اثبات کند من عاشق هستم، ای خدایا این سرم، این پیکرم * این علمدار رشید این اکبرم این ، این سکینه، این رباب @samtekhoda_text
پاهای امام حسن(ع) در پیاده روی زیارت تاول میزد، گفتند: آقا مرکب هست، پیاده چرا، فرمود: دوست دارم. نقل شده که پاهای حضرت خیلی آسیب دید در راه مدینه مکه، اصحاب اسرار میکردند که از این به بعد سواره، فرمود: نه، میرسیم به منزلگاهی،سیاه پوستی هست، او پمادی دارد و برای ورم خیلی خوب است @samtekhoda_text
در مسیر پیاده روی زیارت رفتند از مرد سیاه رخسار روغن بگیرند. گفت: برای چه کسی می‌خواهید؟ گفتند: برای حسن بن علی بن ابی طالب، گفت: مرا نزد آقا ببرید. آمد و گفت: من از خانه که حرکت کردم، خانم من شرایطی داشت فرزندی به دنیا بیاورد، شما دعا کنید خانم من فرزندی به دنیا بیاورد که شما اهل‌بیت را دوست بدارد. در دستگاه فکری آدم‌ها چیزهایی است که نشان دهنده شخصیت آنهاست. یک نسلی می‌خواهد به جا بگذارد که محبّ امام حسن و امام حسین باشد. امام حسن دعا کرد و فرمود: برو خانم تو پسری به دنیا آورد. @samtekhoda_text
راویان اهل سنت بیش از پنجاه حدیث درباره‌ی پیاده‌روی امام حسن(ع) به مکه نقل کردند یعنی یک خبری است که خبر واحد نیست و زیاد نقل شده که امام حسن(ع) به این عبادت خیلی عشق داشت می‌فرمود:«انی لاستحیی من ربی أن القاة» حیا میکنم خدا را دیدار کنم و پیاده به مکه نرفته باشم. @samtekhoda_text
(ع) چون یاد می‌کرد، می‌گریست. چون یاد قبر می‌کرد، می‌گریست. چون از قیامت و بعث و نشور یاد می‌کرد می‌گریست، از عبور، از پل صراط یاد می‌کرد، می‌گریست. به آیاتی می‌رسید که از بهشت و جهنم یاد شده، احساس خاصی پیدا می‌کرد. بهشت را طلب می‌کرد و از جهنم احتراز می‌کرد. @samtekhoda_text