#کتاب_سلیمانی_عزیز
#پارت_ششم
رفتیم توی اتاقش. جلوی آینه کاغذی گذاشته بود. خودکار را از روی کاغذ برداشتم. دستمهایم میلرزید. لای برگه را باز کردم. میدانست وقتش رسیده، نوشته بود:
(الهی لاتکلنی
الحمدالله رب العالمین.
خداوندا مرا بپذر! خداوندا عاشق دیدارتم؛ همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن نفس کشیدن نمود. خدامندا مرا پاگیزه بپذیر!)
کنار آن نوشته، تسبیح و انگشتر شهیدی را هم برای تبرک گذاشته بود.
🗣راوی: مسئولستادلشکرفاطمیون
منبع📚: کتابسلیمانیعزیز
✯︎•----♡----•✯︎👑✯︎•----♡----✯︎
@sangareshohadaa
✯︎•----♡----•✯︎👑✯︎•----♡----✯︎
💯کپیبرداری با ده ذکر صلوات
#کتاب_سلیمانی_عزیز
#پارت_ششم
رفتیم توی اتاقش. جلوی آینه کاغذی گذاشته بود. خودکار را از روی کاغذ برداشتم. دستمهایم میلرزید. لای برگه را باز کردم. میدانست وقتش رسیده، نوشته بود:
(الهی لاتکلنی
الحمدالله رب العالمین.
خداوندا مرا بپذر! خداوندا عاشق دیدارتم؛ همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن نفس کشیدن نمود. خدامندا مرا پاگیزه بپذیر!)
کنار آن نوشته، تسبیح و انگشتر شهیدی را هم برای تبرک گذاشته بود.
🗣راوی: مسئولستادلشکرفاطمیون
منبع📚: کتابسلیمانیعزیز
انتشارات📠حماسه یاران✊
سنگࢪشہداツ
🌸 ⃟🌸@sangareshohadaa🌸 ⃟🌸
⛔️کپی برداری جایز نیست،حتی با لینک