سالگرد عروج ملکوتی
سردار شهید سیف الله گل زاده
نام مادر : شهربانو
تاریخ تولد: 1345/5/1
تاریخ شهادت : 1364/11/21
محل شهادت: فاو
گلزار : سوادکوه شمالی
خدایا! معبودا! تو جهان را خلق نمودی برای انسان و انسان را برای پرستش و اطاعت. پروردگارا! چقدر پیامبران را با کتب آسمانی و معصومین و امام را برای هدایت و رسیدن به کمال و سعادت به انسانها معرفی نمودی ولی باز هم این انسان ها در مقابل دستگاهت و قدرتت و رسولانت و آئینت طغیان نمودند.
خدایا! چقدر بخشنده ای، چقدر فضل داری، چقدر کرم داری، چقدر رحیمی و با همه این وجود باز هم به انسان نوید و امید میدهی و میگوئی ای گنهکاران بیائید مرا بخوانید و بیائید با من آشتی کنید.خدایا! قلمم عاجز به نوشتن آنچه که کرده ام و آنچه که گفته ام، آن گناهانی که اگر بخواهید با عدل و دادت با من برخورد کنی بدون حسابرسی و سنجش و کشش اعمالم به سوی جهنم روانه می شوم و خدایا! قصد طغیان نداشته بلکه نفسم فریبم داده. معبودا، عقلم عاجز از آنچه که فرصت دادی نعمت های خود را بر این بنده گناهکار ارزانی داشتی و زنگ خطری که برایم به صدا در آوردی. خدایا! مرا به خودم وامگذار...
@sangareshohadababol
زندگی نامه شهید سیفالله گلزاده
🌹در آخرین مرخصی، یک روز در مزار شیرگاه از من پرسید: اگر شهید شوم، چهکار میکنی؟ گفتم: من هم مثل دیگر خانمها. به محض شنیدن خبر شهادتش به نماز ایستادم و طلب آمرزش کردم.
با گلگفتههای «سکینه گلزاده»، گذری به تقویم زندگانی همسرش «سیفالله» میزنیم؛ نورسیدهای برخاسته از دامان «علی و شهربانو» که در نخستین طلوع مرداد 1338، چونان آفتاب به کاشانه آنها تابید.
سیفالله چهار ساله بود که همراه خانواده، از زادگاهش «بندپی» بابل به «شیرگاه» مهاجرت کرد. از اینرو دوره ابتدائیاش در این دیار سپری شد. سپس با گذر از مقطع راهنمایی، تحصیلاتش را تا پایه دوم رشته علوم انسانی در قائمشهر ادامه داد.
او جهت اشتغال، به بابل برگشت؛ اما به دلیل حضور در تظاهرات اخراج شد.
او که برای خدمت سربازی، مدتی را در گرگان به سر برد، در روز درگیری گارد شاهنشاهی با مردم، به همراه چند تن از دوستانش، مخفی شد؛ اما صبح فردا به جمع انقلابیون ملحق شد. شرکت در جلسات سیاسی و دینی، گوش دادن به نوار سخنرانی امام خمینی و توزیع اعلامیه، از دیگر فعالیتهای این مبارز آگاه در آن ایام محسوب میشود.
🌷سیفالله که پرورشیافته یک تربیت دینی بود، در ادای فرائض واجب و مستحب اهتمامی خاص داشت و از انجام محرمات، رویگردان بود. قرآن، این مصباح هدایت بشر را نیز پیوسته به گوش جان میسپرد و در عمل به فرامین آن میکوشید. علاوه بر آن، با الگوپذیری از سیره اهل بیت(ع)، همواره در پی کسب کمال معنوی و سلوک معرفتی بود.
او که پیوسته خود را به زیور فضائل نیک میآراست، در ادب و تواضع نسبت به والدین زبانزد بود و در همه حال، مطیع امرشان. گذشته از آن، به سبب خوشروئی و صداقت در گفتار، نزد همگان از محبوبیتی ویژه برخوردار بود.
او به عنوان یکی از پایهگذاران اولیه انجمن اسلامی، جهاد و بسیج در سوادکوه، نقش گستردهای در تحقق اهداف انقلاب ایفا کرد.
با به تن کردن جامه پاسداری در سال 1359، دوره آموزشی را در پادگان الغدیر اصفهان و شیرگاه طی کرد.
حضور در طرح ویژه جنگل، جهت سرکوب تحرکات عناصر ضد انقلاب، و انتصاب به سِمت جانشین واحد اطلاعات ـ عملیات سپاه سوادکوه، از اَهم اقدامات سیفالله در سال 1360 به شمار میرود.
او در سال 1361 در کسوت مسئول زندان سیاسی در واحد اطلاعات ـ عملیات سپاه قائمشهر مشغول خدمت شد.
به اذعان خانواده، «سیفالله در سال 1361 از طرف سپاه، به عنوان مسئول کاروان و مبلغ انقلاب، راهی حج شد. او علیرغم ممنوعیت تبلیغی، با چسباندن عکس امام خمینی و ایراد سخنرانی، از سوی رژیم آل سعود دستگیر، و 48 ساعت بعد آزاد شد.»
🌹سیفالله در سال 1363 سمت جانشینی گروهان در گردان حمزه سیدالشهدا و فرماندهی گروهان در گردان امام محمدباقر را به عهده گرفت.
ناگفته نماند که او یک بار در جبهه کردستان دچار جراحت و بستری شد.
و در نهایت، سیفالله در بهمن 1364 در کسوت جانشین گردان امام محمدباقر، نامش را در طومار شهدای عملیات غرورآفرین والفجر 8 جاودانه نگاشت. جسم مطهرش نیز با وداع یادگارانش «کمیل و زینب»، تا بوستان شهدای «چالی» در شیرگاه بدرقه شد.
@sangareshohadababol
سالگرد عروج ملکوتی
شهید مهدی ابراهیمی بشلی
نام پدر : باباعلی
نام مادر : زلیخا ابراهیمی
تاریخ تولد :1341/01/02
تاریخ شهادت : 1364/11/21
محل شهادت : فاو
گلزار: سوادکوه شمالی
مهدی بعد از پايان دوره دبستان در زادگاهش بِشِل سوادکوه، وارد مدرسه راهنمائي 17 شهريورفعلی قائمشهر شد؛ اما به دليل شرايط نامساعد مالي آن روزها، در همین مقطع به ترک تحصیل روی آورد.
مهدی با آغاز تحرکات عناصر ضد انقلاب در جنگلهای شمال، دوشادوش دیگر برادران رزمندهاش به مبارزه با آنان پرداخت. يكبار نیز در حين درگيري با گروهكها، از ناحيه پا مجروح شد.
با شروع جنگ تحميلي، به جمع رزمندگان در مناطق نبرد پيوست و به دفاع از ميهن پرداخت.
با پوشيدن جامه پاسداري، در کسوت معاونت گردان در مریوان، فرماندهي گروهان در جنوب و نیروی عملیاتی در بوکان، خدمات ارزندهاي از خود به يادگار گذاشت.
و عاقبت، مهدی در 1364/11/21طي عمليات والفجر 8، به خيل ياران شهيدش پيوست. سه روز بعد نیز، با وداع یادگارانش «گوهر، علياكبر و علياصغر»، در حسينيه زادگاهش به خاك آرميد.
@sangareshohadababol
🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷
آسمان امشب مملو از عطر الله اکبر خواهد شد .
همه با هم راس ساعت 9 شب تکبیر الله اکبر سر خواهیم داد.
@sangareshohadababol
🔺گلبانگ تکبیر در ساعت ۲۱ روز بیست و یکم بهمن
🔹به شکرانه ۴۳ سال عزت و افتخار جمهوری اسلامی ایران، گلبانگ تکبیر «الله اکبر» در ساعت ۲۱ روز بیست و یکم بهمن (امشب) در سراسر کشور طنین انداز می شود.
🌹
🇮🇷 @sangareshohadababol
🌹تصویری از حضور رهبر معظم انقلاب در راهپیمایی 22 بهمن در ایام ریاست جمهوری و دوران دفاع مقدس
@sangareshohadababol
یاد غواصان والفجر هشت بخیر؛
موجهای وحشی اروند را
رام خویش کرده و از آبها
پلی ساختند تا مسجد فاو
و از آنجا تا عندالرَب ....
#غواصان_دریادل
#سالروز_عملیات_والفجر۸
💠 @sangareshohadababol
21 بهمن ماه 🇮🇷 سالگرد شهادت سوداگر عشق ، سردار سرلشگر شهید "حاج احمد سوداگر" فرمانده دهه هفتاد لشکر 25 کربلا گرامی باد🌹
🌺سردار خستگی ناپذیر جبههها، در 21 بهمنماه سال 1390 و در اثر ایست قلبی تنفسی ثانویه ناشي از صدمات جنگی و استنشاق گازهای شیمیایی و پس از تحمل جراحات شدید ناشی از جنگ با 82 درصد جانبازی، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
@sangareshohadababol
🌄دو شهید در یک قاب
سالگرد شهادت سردار شهید حاج #احمد_سوداگر
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
@sangareshohadababol
وصیت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) به پسرشان امام حسن مجتبی (علیهالسلام)،
پسرم هرگز از تاخیر دعا ناامید مباش، زیرا بخشش الهی به اندازه نیت است، چه بسا در اجابت دعا تاخیر میشود، تا پاداش درخواست کننده بیشتر، و جزای آرزومند کاملتر شود.
گاهی چیزی خواستهای ولی آن را به تو ندادهاند، و در عوض بهتر از آن را در این جهان یا آن جهان به تو دادهاند، و گاهی دعایت به اجابت نرسیده است، زیرا چیزی طلب کردهای که اگر داده شود، مایه تباهی دین تو خواهد بود.
پس چیزی بخواه که نیکی و زیباییاش برایت ماندگار باشد، و رنج سختیاش از تو بر کنار.
📚نهجالبلاغه
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
@sangareshohadababol
خوشا آنان ڪہ
در میدان و محراب
#نماز_عاشقی
خواندنـد و رفتنـد ...
🌷صف اول نفر دوم از سمت راست
#شهید محمد اسداللهی #سالگردشهادت از شهدای عملیات والفجر هشت همراه با شهدا و رزمندگان لشکر 25 کربلا
#نمازاول_وقت
#نمازجماعت
#دفاع_مقدس
@sangareshohadababol
#پنجشنبه
🥀پنجـشنبه است
به رسم کهن،یاد میکنیم
از آنها که وقتـشان
و مکانشان از ما جـداست
یاد میکنیـم از آنها
که دلتـنگشان میـشویم
یاد میکنیـم از آنها
که هنـوز دوستـشان داریم
یاد میکنیم از همه
شهـدا،علمـا و درگذشتـگانمان
🌼با فاتحه و صلواتی
بر محمد و آل محمد🌼
@sangareshohadababol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘️ از اعمال شب جمعه
🌺 از امام صادق (عليه السّلام) روايت شده :
☀️ صلوات بر محمّد و آل محمّد در شب جمعه با هزار ڪار نيك برابر است و هزار #گناه را پاڪ می ڪند و مقام انسان را هزار درجه بالا می برد و مستحب است ڪه پس از نماز عصر پنجشنبه تا آخر روز جمعه بر محمّد و آل محمّد بسيار صلوات فرستند.
⭐️ و با سند صحيح از حضرت صادق (عليه السّلام) روايت شده :
🌿 هنگام #عصر روز پنجشنبه فرشتگان از آسمان با قلمهاے طلا و صحيفه هاے نقره فرود می آيند و در عصر پنجشنبه و شب و روز جمعه تا هنگام غروب خورشيد جز #صلوات بر محمّد و خاندان آن حضرت چيزے ننويسند.
📗مفاتیحالجنان #اعمال_شب_روز_جمعه
🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌸 وَ آلِ مُحَمَّدٍ
🌸 وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@sangareshohadababol
عزرائیل و حضرت موسی(ع
240 سال از عمر موسی(ع) می گذشت.روزی عزرائیل نزد او آمد و گفت: سلام بر تو ای هم سخن خدا! موسی جواب سلام او را داد و پرسید تو کیستی؟
او گفت من فرشته ی مرگم.
موسی(ع): برای چه به اینجا آمده ای؟
عزرائیل: آمده ام تا روحت را قبض کنم.
موسی(ع):روحم را از کجای بدنم خارج می سازی؟
عزرائیل: از دهانت....
موسی(ع): چرا از دهانم؟ با اینکه من با همین دهان با خدا گفتگو کرده ام؟!
عزرائیل: از دست هایت.
موسی(ع): چرا از دستهایم؟ با وجود اینکه تورات را با همین دستها گرفته ام؟!
عزرائیل: از پاهایت.
موسی(ع): چرا از پاهایم؟ با اینکه با همین پاها به کوه طور برای مناجات با خدا رفته ام؟!
عزرائیل: از چشمهایت.
موسی(ع): چرا از چشمهایم؟ با اینکه همواره چشمهایم را به سوی امید پروردگار می دوختم؟!
عزرائیل: از گوشهایت.
موسی(ع): چرا از گوشهایم؟ با اینکه سخن خداوند متعال را با گوشهایم شنیدم؟!
خداوند به عزرائیل وحی کرد: روح موسی را قبض نکن تا هر وقت که خودش بخواهد.
عزرائیل از آنجا رفت و موسی(ع) سالها زندگی کرد تا اینکه روزی یوشع بن نون را طلبید و وصیّتهای خود را به او نمود.سپس یک روز که تنها در کوه طور عبور می کرد،مردی را دید که مشغول کندن قبر است.نزد او رفت و گفت: آیا می خواهی تو را کمک کنم؟
او گفت:آری.موسی(ع) او را کمک کرد.وقتی که کار کندن قبر تمام شد موسی(ع) وارد قبر شد و در میان آن خوابید تا ببیند اندازه ی لحد قبر درست است یا نه.در همان لحظه خداوند پرده را از جلوی چشم موسی(ع) برداشت.موسی(ع) مقام خود را در بهشت دید؛عرض کرد خدایا! روحم را به سویت ببر.همان دم عزرائیل روح او را قبض کرد و همان قبر را مرقد موسی(ع) قرار داده و آن را پوشانید.آن مرد قبر کن،عزرائیل بود که به آن صورت درآمده بود.در این وقت منادی حق در آسمان با صدای بلند گفت: موسی کلیم خدا مرد؛ چه کسی است که نمی میرد...
@sangareshohadababol
شهیدی که دل به اروند زده بود ...
جوانترین فرمانده گیلانی سپاه
از فرماندهـان اطلاعات و عملیـات
لشکر ویژه ۲۵ کربلا و لشکر ۱۶ قدس
شهید گمنـامی کـه شب و روز نمی شنـاخـت
همـواره زیـر آب گِل آلـود و خـروشـان ارونـد
یا بین نخلستان هـای سوزان آبـادان و لابلای
نیزارهای باتلاقی خوزستان بهعنوان فرمانده
تیمِ ویژه ردیابیو شناسایی مقرِ اصلی دشمن
بیـدار و آگاه به نا محسوس ترین شکل ممکن
درحال رصد اطلاعاتی دشمـن بود و سرانجام
در ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ در فـاو عراق کنار رود ارونـد
در عملیات والفجر۸ ، فاتحانه در حالیکه لباس
غواصی به تن داشت بـه فیض شهـادت رسید.
نفر سمت راست تصویر
#شهید_سردار_جعفر_روستا
#روحش_شاد_باصلوات
@sangareshohadababol
✊مرور اتفاقات 24 ساعت قبل از پیروزی انقلاب در 22 بهمن
طراح:نسیم سبحانی
@sangareshohadababol
نقشه عملیات تحریرالقدس تاریخ عملیات1362/11/21
✴️ خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات : تحریر القدس
زمان اجرا : 1362/11/21
رمز عملیات : لبیک یا خمینی
مكان اجرا : جنوب غربی شهر مرزی مریوان – جبهه شمالی جنگ
ارگان هاي عمل كننده : لشکر انصارالحسین (ع) از سپاه پاداران انقلاب اسلامی
اهداف عمليات : آزادسازی بلندیهای مهم منطقه و گمراه کردن دشمن از طرح عملیات خیبر
✳️🍃🌷نیروهای لشکر انصارالحسین (ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با هدایت قرارگاه سپاه هفتم قدس ، در ساعت 21 اول بهمن ماه 1362 و با رمز لبیک یا خمینی از جنوب غربی شهر مرزی مریوان به سوی مناطق کوهستانی دربندیخان عراق حمله ای را انجام دادند که عملیات تحریرالقدس نام گرفت . این عملیات در منطقه ای به وسعت 150 کیلومتر مربع به اجرا در آمد و طی آن بلندی های شیخ سومر و شاخ شمیران و نزدیک به 110 کیلومتر مربع از خاک عراق به تصرف نیروهای ایرانی درآمد .
@sangareshohadababol
✳️خلاصه گزارش عملیات
🌴🎋در ادامه با توجه به پاتک های بی رویه دشمن نیروهای لشکر انصار با پیشروی در عمق 20 کیلومتری عراق بلندیهای مهم برددکان را تصرف و پاکسازی کردند ، بگونه ای که به 5 کیلومتری سد دربندیخان عراق رسیده و همانجا استقرار یافتند . عراقی ها نیز در روند عملیات تحریرالقدس صدها کشته و زخمی از خود برجای گذاشتند . این عملیات در وضعیتی آغاز شد که بمباران شهرهای ایران توسط عراق شدت یافته و دشمن یک استراتژی وحشیانه تازه را در پیش گرفته بود . از سوی دیگر بنا بود عملیات گسترده خیبر در جبهه جنوبی صورت پذیرد . لذا علاوه بر پاسخی درخور به دشمن می بایست یک عملیات انحرافی و موفق در جبهه شمالی انجام می شد . با انجام این عملیات این دو مهم از سوی فرماندهان جنگ حاصل شد . همچنین در جریان این عملیات این نتایج برای رزمندگان ایرانی بدست آمد :
· آزادسازی بلندی های مهم منطقه
· تسلط بر راه ارتباطی سلیمانیه-بغداد و شهر و دریاچه دربندیخان عراق
· آزادسازی بلندی های سوریز و پاسگاه مرزی سید کریم عراق
· آزادسازی 12 روستای عراق
@sangareshohadababol
آن قدر غمت به جان پذیرم حسین
تا قبر تو را بغل بگیرم حسین
سالشب شهادت #_شهید محمد مصطفی پور
امشب شهادت نامه عشاق امضا مي شود...
فردا ز خون عاشقان اين دشت غوغا مي شود..
@sangareshohadababol
🌷🌴خاطره از شهید محمد مصطفی پور🌴🌷
✍️🌷نمیدانم تا به حال به غروب خورشید خیره شدهاید یا نه؟ حس خاصی به آدم دست می دهد. آفتاب انگار موقع رفتن، حرفهایی میزند که اهل دل آن را به خوبی درک میکنند.
من در رفتار شهدا خیلی دقت میکردم. بعضی از کارهای شان به ما میفهماند که دیگر ماندنی نیستند. بسیاری از شهدا علاقه عجیبی به تماشای غروب خورشید داشتند. عصرها یک گوشه کز میکردند، به آفتاب خیره میشدند و در سکوتی پر معنا فرو میرفتند. انگار به آفتاب دل بسته بودند که با رفتنش، حس و حال شان عوض میشد، اما نه. شهدا و دلبستگی؟!
محمد هم از همین قبیله بود. با این که خیلی دوستش داشتم و همیشه با او شوخی میکردم اما غروب وقتی یک گوشه مینشست و به شفق خورشید نگاه میکرد، دیگر جرأت نزدیک شدن به او را نداشتم.
اگر قسم بخورم که نور صورت محمد را در نیمه شب، در تاریکی سنگر با چشمان خود دیدم، باور خواهید کرد؟
با تمام وجود یقین داشتم که محمدم رفتنی است. به خدا باور داشتم این نوجوان چهارده ساله ی نحیف و مُردنی که با تقلب در شناسنامه، خود را به جبهه رسانده، شیرمرد عاشق و عارفی است که فقط همین چند روز را در میهمانی دنیا میگذراند.
به خودش هم گفتم اما میگفت:
«من لیاقت شهادت را ندارم.»
🌹یک شب به من گفت که دوست دارد مفقود شود. من از او بزرگ تر بودم. گفتم:
«نه، شهادت بهتر است. چون خون شهید و تشییع پیکر او در خیابانها میتواند روی عدهای تأثیر بگذارد و ...»
سکوت کرد. چند روزی به عملیات مانده بود. آن شبها با همه ی شبها تفاوت داشت. همه داشتند با خودشان تصفیه حساب میکردند. یک شب محمد همین طور که دراز کشیده بود، نگاهش را به بالا دوخت و با صدایی ملایم گفت:
«رضا! دوست دارم موقع شهادت، تیر درست بخورد به قلب ام درست همین جایی که این شعر را نوشتهام.»
شهید محمد مصطفی پور
کنجکاو شدم. سرم را بالا گرفتم. در تاریک روشن سنگر به پیراهنش نگاه کردم. این بیت نوشته بود:
آن قدر غمت به جان پذیرم حسین
تا قبر تو را بغل بگیرم حسین
🌷موقع عملیات، ما باید از هم جدا میشدیم. والفجر 8 با رمز مقدس یا فاطمه الزهرا(س) آغاز شد. چند روز از عملیات گذشت. در این مدت از فرزندان گمنام این آب و خاک حماسههایی را دیدم که در هیچ شاهنامهای نخوانده بودم.
وقتی به مقر برگشتم، رفتم سراغ بچههای امدادگر. دلم برای محمد شور میزد. پرسیدم: «آیا کسی نوجوانی به نام محمد مصطفیپور را دیده یا نه؟» برای توضیح بیشتر گفتم: «روی سینه اش هم یک بیت شعر نوشته بود.» تا این را گفتم، یکی جواب داد: «آهان دیدمش برادر! او شهید شده...» منتظر جوابی غیر از این نبودم. گفتم: «الحمدالله... محمد هم رفت.»
دوباره پرسیدم: «شهادت او چه طور بود؟»
امدادگر گفت: «تیر خورد روی همان بیتی که روی سینه اش نوشته بود.»
هم تعجب کردم و هم خیال ام راحت شد.
محمد آن طور شهید شد که خودش دوست میداشت.
✍️ حاج رضا دادپور
@sangareshohadababol
شهید سید حسن علی امامی #سالشب_شهادت و کامیونی که با آن در ساختن جاده سازی برای عملیات والفجر هشت فعالیت کرد تا جواز حضور در عملیات را از فرمانده لشگر سردار مرتضی قربانی بگیرد. و توانست در روز سوم عملیات "22 بهمن" همراه دیگر شهدا آسمانی شود.
❤️امشب هم "شهادت نامه عشاق" تعدادی از شهدا عملیات #والفجرهشت امضا میشود.
روحشان شاد یاد و نامشان گرامی باد🌹
@sangareshohadababol
چه لبخندی زدی وقتِ گذشتن
عجب آسودهای هنگام رفتن . . .
📎پ ن : شهادت : 21 بهمن 64 فاو ؛ عملیات والفجر هشت
#شهید_محمدرضا_حقیقی
#سالروز_شهادت🌷
@sangareshohadababol