eitaa logo
سنگر شهدا
2.2هزار دنبال‌کننده
85.2هزار عکس
5.9هزار ویدیو
74 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 . دکتر مسرور روایت می کند: سال 1363 بود. من و شهید بهداشت با تویوتای گردان، به طرف خط مقدم حرکت کردیم. دخترم تازه به دنیا آمده بود، در بین مسیر از من پرسید: حاجی! برای دخترت چه اسمی انتخاب کردی؟ گفتم: کوثر چشمان ناصر با شنیدن نام «کوثر» پر از اشک شد و مخفیانه گریه می کرد. گریه های مخفیانه اش پس از لحظاتی، آشکار شد و در حالی که زمزمه  «یا زهرا، یا زهرا ...» بر لب داشت، مدام اشک می ریخت و گاهی هم با هق هق می گفت: - حاجی! چه اسم قشنگی! و با مظلومیت خاصی برای خانم فاطمه زهرا(س) مرثیه می خواند و عاشقانه اشک می ریخت. . @sangareshohadababol