eitaa logo
سنگر شهدا
2.3هزار دنبال‌کننده
91.3هزار عکس
6.8هزار ویدیو
79 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🍀زندگی نامه سردار شهید سبزعلی خداداد🍀🌷 🌺 فروردین سال 1338 در روستای «هتکه پشت» در شهرستان «بابل» به دنیا آمد. وی دوره ابتدایی را در دبستان روستای زادگاه خود گذراند و چندی بعد برای ادامه تحصیل به شهرستان بابل رفت و مقطع دبیرستان را در رشته «فرهنگ و ادب» تحصیل کرد. او علاوه بر تحصیل مدتی در کار بنّایی مشغول شد و سپس در یک کارگاه موزائیک سازی کار می کرد. در کنار درس به مادرش در کارِ خانه و به من در کارِ کشاورزی کمک می کرد. گاهی بنایی و گاهی هم در کارگاه موزاییک سازی کار می کرد. در دوران دبیرستان بود که رفتارش تغییر کرد و در مذهبی، روحانی بزرگوار ابوالقاسم بزاز که در مسجد محل برگزار می شد، شرکت می کرد . از همین طریق بین او و شهید بزاز رابطه صمیمی و بسیار نزدیکی بر قرار شده بود. در نتیجه به تدریج روحیه سیاسی، انقلابی در او هویدا شد به طوری که می‌گفت : من فعالیتهای وسیع انقلابی خودم را مدیون (شهید بزاز) هستم. 🌹کم کم گزارشهای قیام مردم از گوشه و کنار می رسید و آنها شب ها تا صبح به روستاهای مجاور می رفتند و شعارهایی علیه طاغوت می نوشتند و اعلامیه امام (ره) را پخش می کردند. ما هم از راه و هدف او راضی بودیم و خوشحال که فرزندمان در این راه قدم برمی دارد. او در آن زمان با افکار و اندیشه های آشنا شد و در سال 1357 به علت شرکت مستمر در فعالیت‌های انقلابی از ادامه تحصیل بازماند و موفق به اخذ مدرک دیپلم نشد . در همین سال فعالیت‌های او به اوج خود رسید تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبری (ره) به پیروزی رسید. بعد از انقلاب به همراه و دیگر دوستان انقلابی برای حفظ دست‌آوردهای مقدس انقلاب علیه گروهک‌ها و احزاب ضد انقلاب مبارزه می‌کرد. 🌷با شروع توطئه ضد انقلاب در غرب کشور یعنی کردستان، خداداد که دوره‌های آموزش عمومی و تخصصی را در سال 1359 در بسیج بابل فرا گرفته بود، همان سال به همراه اولین گروه اعزامی از شهرستان بابل به اعزام شد و در منطقه سنندج، سقز، بانه و سردشت فعالیت‌های گسترده ای داشت. او مدتی نیز به عنوان فرمانده تیپ در منطقه سردشت ایفای نقش کرد و در تاریخ 6 آذر 1359 به شهر بابل بازگشت. با بازگشت از منطقه کردستان بلافاصله در تاریخ 21 آذر همان سال به عضویت رسمی سپاه درآمد و بعد از مدتی در اوایل سال 1360 به سپاه تهران منتقل شد. وی مدتی را در واحد سپاه در تهران به عنوان مسئول آموزش نظامی خدمت کرد و بعد از آن دوباره به سپاه بابل منتقل و در واحد عملیات سپاه بابل مشغول فعالیت شد. وی در سال 1360با دختری مومن و متدین ازدواج کرد که ثمره ازدواجش سه فرزند به نام های حسین، فاطمه و زینب می باشد. 🌹در این زمان با اینکه در سپاه بود و گاهی هم به مأموریت می رفت ولی به پدرش در کنار کشاورزی کمک می‌کرد و اگر کس دیگری نیاز به کمک داشت به کمک او می‌شتافت. مدتی از ازدواج او نگذشته بود که قصد عزیمت به جبهه‌های جنوب کرد. وی بار دیگر قصد عزیمت به جبهه‌های جنگ را داشت و قبل از آن در تاریخ 5 شهریور 1362 وصیت نامه خود را نوشت. در عملیات قدس 1 و عملیات والفجر 4 با مسئولیت فرماندهی گردان مسلم بن عقیل (ع) شرکت کرد. در عملیات والفجر 4 از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و پس از بهبودی در این عملیات به عنوان فرمانده تیپ 2 در یکی از محورهای عملیاتی لشکر ویژه 25 کربلا شرکت کرد. او در این عملیات مسئولیت هدایت چهار گردان ابوالفضل (ع)، امام سجاد (ع)، قمر بنی هاشم (ع) و امام موسی کاظم (ع) را بر عهده داشت. 🌷بعد از شش ماه در تاریخ 17 اسفند 1362 به بابل بازگشت اما باز طاقت ماندن در پشت جبهه را نداشت و دیری نپایید برای چندمین بار در تاریخ 27 فروردین 1363 به سوی جبهه شتافت. این بار همسر و فرزندش را برای سهولت کار به اهواز برد تا کمتر به زادگاهش بابل بیاید. خداداد 1 و 2 انصار الحسین (ع) را بر عهده داشت و در عملیات‌های قدس 1 و والفجر 8 (آزاد سازی شهر فاو) در بهمن 1364 شرکت کرد . عملیات بعدی که خداداد در آن شرکت کرد عملیات کربلای 1 ( آزاد سازی شهر مهران) در تیر ماه سال 1365 بود. سرانجام خداداد، (ع) در 11 آذر 1365 در حالی که برای شناسایی کربلای 4 رفته بود بر اثر اصابت ترکش خمپاره شصت به پشتش به شهادت رسید. پیکر سردار فرمانده تیپ مالک اشتر مریوان، گردان‌های مسلم و انصار لشکر ۲۵ کربلا که در دوران دفاع مقدس به علی چریک معروف بود، پس از انتقال به زادگاهش در گلزار شهدای بابل به خاک سپرده شد. 🌺 روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد 🌺 🌼 🌸🍃 🌺🍃🌺 @sangareshohadababol
اشک های حضرت امام (ره) برای برادران #شهیدعبوری ✴️ حاج حسن عبوری پدر #شهیدان قاسم / حجت الله و محمد علی عبوری توفیق دیدار با حضرت #امام_خمینی (ره) را پیدا کرد. حضرت امام از پدر سه #شهیدان عبوری در رابطه با چگونگی #شهادت فرزندانش سوأل کرد و زمانیکه حاج حسن عبوری در حال توضیح دادن پیرامون چگونگی شهادت فرزندانش به محضر حضرت امام(ره) بود ناگهان متوجه شد اشک های ایشان سرازیر شد و شانه های مبارکشان می لرزد، در این حین حاج حسن رو به #حضرت_امام (ره) گفت: #آقاجان حال شما خوب نیست من تحمل ناراحتی شما و دیدن اشک هایتان را ندارم من آمده ام خدمت شما که به من اجازه بدهید به جبهه های حق علیه باطل اعزام شوم. امام(ره) فرمودند: شما و خانواده تان دِین خود را به #انقلاب ادا نمودید بنده برای شما دعا می کنم @sangareshohadababol
🌷زندگی نامه سردار شهید سبزعلی خداداد 🌺 فروردین سال 1338 در روستای «هتکه پشت» در شهرستان «بابل» به دنیا آمد. وی دوره ابتدایی را در دبستان روستای زادگاه خود گذراند و چندی بعد برای ادامه تحصیل به شهرستان بابل رفت و مقطع دبیرستان را در رشته «فرهنگ و ادب» تحصیل کرد. او علاوه بر تحصیل مدتی در کار بنّایی مشغول شد و سپس در یک کارگاه موزائیک سازی کار می کرد. در کنار درس به مادرش در کارِ خانه و به من در کارِ کشاورزی کمک می کرد. گاهی بنایی و گاهی هم در کارگاه موزاییک سازی کار می کرد. در دوران دبیرستان بود که رفتارش تغییر کرد و در مذهبی، روحانی بزرگوار ابوالقاسم بزاز که در مسجد محل برگزار می شد، شرکت می کرد . از همین طریق بین او و شهید بزاز رابطه صمیمی و بسیار نزدیکی بر قرار شده بود. در نتیجه به تدریج روحیه سیاسی، انقلابی در او هویدا شد به طوری که می‌گفت : من فعالیتهای وسیع انقلابی خودم را مدیون (شهید بزاز) هستم. 🌹کم کم گزارشهای قیام مردم از گوشه و کنار می رسید و آنها شب ها تا صبح به روستاهای مجاور می رفتند و شعارهایی علیه طاغوت می نوشتند و اعلامیه امام (ره) را پخش می کردند. ما هم از راه و هدف او راضی بودیم و خوشحال که فرزندمان در این راه قدم برمی دارد. او در آن زمان با افکار و اندیشه های آشنا شد و در سال 1357 به علت شرکت مستمر در فعالیت‌های انقلابی از ادامه تحصیل بازماند و موفق به اخذ مدرک دیپلم نشد . در همین سال فعالیت‌های او به اوج خود رسید تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبری (ره) به پیروزی رسید. بعد از انقلاب به همراه و دیگر دوستان انقلابی برای حفظ دست‌آوردهای مقدس انقلاب علیه گروهک‌ها و احزاب ضد انقلاب مبارزه می‌کرد. 🌷با شروع توطئه ضد انقلاب در غرب کشور یعنی کردستان، خداداد که دوره‌های آموزش عمومی و تخصصی را در سال 1359 در بسیج بابل فرا گرفته بود، همان سال به همراه اولین گروه اعزامی از شهرستان بابل به اعزام شد و در منطقه سنندج، سقز، بانه و سردشت فعالیت‌های گسترده ای داشت. او مدتی نیز به عنوان فرمانده تیپ در منطقه سردشت ایفای نقش کرد و در تاریخ 6 آذر 1359 به شهر بابل بازگشت. با بازگشت از منطقه کردستان بلافاصله در تاریخ 21 آذر همان سال به عضویت رسمی سپاه درآمد و بعد از مدتی در اوایل سال 1360 به سپاه تهران منتقل شد. وی مدتی را در واحد سپاه در تهران به عنوان مسئول آموزش نظامی خدمت کرد و بعد از آن دوباره به سپاه بابل منتقل و در واحد عملیات سپاه بابل مشغول فعالیت شد. وی در سال 1360با دختری مومن و متدین ازدواج کرد که ثمره ازدواجش سه فرزند به نام های حسین، فاطمه و زینب می باشد. 🌹در این زمان با اینکه در سپاه بود و گاهی هم به مأموریت می رفت ولی به پدرش در کنار کشاورزی کمک می‌کرد و اگر کس دیگری نیاز به کمک داشت به کمک او می‌شتافت. مدتی از ازدواج او نگذشته بود که قصد عزیمت به جبهه‌های جنوب کرد. وی بار دیگر قصد عزیمت به جبهه‌های جنگ را داشت و قبل از آن در تاریخ 5 شهریور 1362 وصیت نامه خود را نوشت. در عملیات قدس 1 و عملیات والفجر 4 با مسئولیت فرماندهی گردان مسلم بن عقیل (ع) شرکت کرد. در عملیات والفجر 4 از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و پس از بهبودی در این عملیات به عنوان فرمانده تیپ 2 در یکی از محورهای عملیاتی لشکر ویژه 25 کربلا شرکت کرد. او در این عملیات مسئولیت هدایت چهار گردان ابوالفضل (ع)، امام سجاد (ع)، قمر بنی هاشم (ع) و امام موسی کاظم (ع) را بر عهده داشت. 🌷بعد از شش ماه در تاریخ 17 اسفند 1362 به بابل بازگشت اما باز طاقت ماندن در پشت جبهه را نداشت و دیری نپایید برای چندمین بار در تاریخ 27 فروردین 1363 به سوی جبهه شتافت. این بار همسر و فرزندش را برای سهولت کار به اهواز برد تا کمتر به زادگاهش بابل بیاید. خداداد 1 و 2 انصار الحسین (ع) را بر عهده داشت و در عملیات‌های قدس 1 و والفجر 8 (آزاد سازی شهر فاو) در بهمن 1364 شرکت کرد . عملیات بعدی که خداداد در آن شرکت کرد عملیات کربلای 1 ( آزاد سازی شهر مهران) در تیر ماه سال 1365 بود. سرانجام خداداد، (ع) در 11 آذر 1365 در حالی که برای شناسایی کربلای 4 رفته بود بر اثر اصابت ترکش خمپاره شصت به پشتش به شهادت رسید. پیکر سردار فرمانده تیپ مالک اشتر مریوان، گردان‌های مسلم و انصار لشکر ۲۵ کربلا که در دوران دفاع مقدس به علی چریک معروف بود، پس از انتقال به زادگاهش در گلزار شهدای بابل به خاک سپرده شد. 🌺 روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد 🌺 🌼 🌸🍃 🌺🍃🌺 @sangareshohadababol
🌷زندگی نامه سردار شهید سبزعلی خداداد 🌺 فروردین سال 1338 در روستای «هتکه پشت» در شهرستان «بابل» به دنیا آمد. وی دوره ابتدایی را در دبستان روستای زادگاه خود گذراند و چندی بعد برای ادامه تحصیل به شهرستان بابل رفت و مقطع دبیرستان را در رشته «فرهنگ و ادب» تحصیل کرد. او علاوه بر تحصیل مدتی در کار بنّایی مشغول شد و سپس در یک کارگاه موزائیک سازی کار می کرد. در کنار درس به مادرش در کارِ خانه و به من در کارِ کشاورزی کمک می کرد. گاهی بنایی و گاهی هم در کارگاه موزاییک سازی کار می کرد. در دوران دبیرستان بود که رفتارش تغییر کرد و در مذهبی، روحانی بزرگوار ابوالقاسم بزاز که در مسجد محل برگزار می شد، شرکت می کرد . از همین طریق بین او و شهید بزاز رابطه صمیمی و بسیار نزدیکی بر قرار شده بود. در نتیجه به تدریج روحیه سیاسی، انقلابی در او هویدا شد به طوری که می‌گفت : من فعالیتهای وسیع انقلابی خودم را مدیون (شهید بزاز) هستم. 🌹کم کم گزارشهای قیام مردم از گوشه و کنار می رسید و آنها شب ها تا صبح به روستاهای مجاور می رفتند و شعارهایی علیه طاغوت می نوشتند و اعلامیه امام (ره) را پخش می کردند. ما هم از راه و هدف او راضی بودیم و خوشحال که فرزندمان در این راه قدم برمی دارد. او در آن زمان با افکار و اندیشه های آشنا شد و در سال 1357 به علت شرکت مستمر در فعالیت‌های انقلابی از ادامه تحصیل بازماند و موفق به اخذ مدرک دیپلم نشد . در همین سال فعالیت‌های او به اوج خود رسید تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبری (ره) به پیروزی رسید. بعد از انقلاب به همراه و دیگر دوستان انقلابی برای حفظ دست‌آوردهای مقدس انقلاب علیه گروهک‌ها و احزاب ضد انقلاب مبارزه می‌کرد. 🌷با شروع توطئه ضد انقلاب در غرب کشور یعنی کردستان، خداداد که دوره‌های آموزش عمومی و تخصصی را در سال 1359 در بسیج بابل فرا گرفته بود، همان سال به همراه اولین گروه اعزامی از شهرستان بابل به اعزام شد و در منطقه سنندج، سقز، بانه و سردشت فعالیت‌های گسترده ای داشت. او مدتی نیز به عنوان فرمانده تیپ در منطقه سردشت ایفای نقش کرد و در تاریخ 6 آذر 1359 به شهر بابل بازگشت. با بازگشت از منطقه کردستان بلافاصله در تاریخ 21 آذر همان سال به عضویت رسمی سپاه درآمد و بعد از مدتی در اوایل سال 1360 به سپاه تهران منتقل شد. وی مدتی را در واحد سپاه در تهران به عنوان مسئول آموزش نظامی خدمت کرد و بعد از آن دوباره به سپاه بابل منتقل و در واحد عملیات سپاه بابل مشغول فعالیت شد. وی در سال 1360با دختری مومن و متدین ازدواج کرد که ثمره ازدواجش سه فرزند به نام های حسین، فاطمه و زینب می باشد. 🌹در این زمان با اینکه در سپاه بود و گاهی هم به مأموریت می رفت ولی به پدرش در کنار کشاورزی کمک می‌کرد و اگر کس دیگری نیاز به کمک داشت به کمک او می‌شتافت. مدتی از ازدواج او نگذشته بود که قصد عزیمت به جبهه‌های جنوب کرد. وی بار دیگر قصد عزیمت به جبهه‌های جنگ را داشت و قبل از آن در تاریخ 5 شهریور 1362 وصیت نامه خود را نوشت. در عملیات قدس 1 و عملیات والفجر 4 با مسئولیت فرماندهی گردان مسلم بن عقیل (ع) شرکت کرد. در عملیات والفجر 4 از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و پس از بهبودی در این عملیات به عنوان فرمانده تیپ 2 در یکی از محورهای عملیاتی لشکر ویژه 25 کربلا شرکت کرد. او در این عملیات مسئولیت هدایت چهار گردان ابوالفضل (ع)، امام سجاد (ع)، قمر بنی هاشم (ع) و امام موسی کاظم (ع) را بر عهده داشت. 🌷بعد از شش ماه در تاریخ 17 اسفند 1362 به بابل بازگشت اما باز طاقت ماندن در پشت جبهه را نداشت و دیری نپایید برای چندمین بار در تاریخ 27 فروردین 1363 به سوی جبهه شتافت. این بار همسر و فرزندش را برای سهولت کار به اهواز برد تا کمتر به زادگاهش بابل بیاید. خداداد 1 و 2 انصار الحسین (ع) را بر عهده داشت و در عملیات‌های قدس 1 و والفجر 8 (آزاد سازی شهر فاو) در بهمن 1364 شرکت کرد . عملیات بعدی که خداداد در آن شرکت کرد عملیات کربلای 1 ( آزاد سازی شهر مهران) در تیر ماه سال 1365 بود. سرانجام خداداد، (ع) در 11 آذر 1365 در حالی که برای شناسایی کربلای 4 رفته بود بر اثر اصابت ترکش خمپاره شصت به پشتش به شهادت رسید. پیکر سردار فرمانده تیپ مالک اشتر مریوان، گردان‌های مسلم و انصار لشکر ۲۵ کربلا که در دوران دفاع مقدس به علی چریک معروف بود، پس از انتقال به زادگاهش در گلزار شهدای بابل به خاک سپرده شد. 🌺 روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد 🌺 🌼 🌸🍃 🌺🍃🌺 @sangareshohadababol
🌷زندگی نامه سردار شهید سبزعلی خداداد 🌺 فروردین سال 1338 در روستای «هتکه پشت» در شهرستان «بابل» به دنیا آمد. وی دوره ابتدایی را در دبستان روستای زادگاه خود گذراند و چندی بعد برای ادامه تحصیل به شهرستان بابل رفت و مقطع دبیرستان را در رشته «فرهنگ و ادب» تحصیل کرد. او علاوه بر تحصیل مدتی در کار بنّایی مشغول شد و سپس در یک کارگاه موزائیک سازی کار می کرد. در کنار درس به مادرش در کارِ خانه و به من در کارِ کشاورزی کمک می کرد. گاهی بنایی و گاهی هم در کارگاه موزاییک سازی کار می کرد. در دوران دبیرستان بود که رفتارش تغییر کرد و در مذهبی، روحانی بزرگوار ابوالقاسم بزاز که در مسجد محل برگزار می شد، شرکت می کرد . از همین طریق بین او و شهید بزاز رابطه صمیمی و بسیار نزدیکی بر قرار شده بود. در نتیجه به تدریج روحیه سیاسی، انقلابی در او هویدا شد به طوری که می‌گفت : من فعالیتهای وسیع انقلابی خودم را مدیون (شهید بزاز) هستم. 🌹کم کم گزارشهای قیام مردم از گوشه و کنار می رسید و آنها شب ها تا صبح به روستاهای مجاور می رفتند و شعارهایی علیه طاغوت می نوشتند و اعلامیه امام (ره) را پخش می کردند. ما هم از راه و هدف او راضی بودیم و خوشحال که فرزندمان در این راه قدم برمی دارد. او در آن زمان با افکار و اندیشه های آشنا شد و در سال 1357 به علت شرکت مستمر در فعالیت‌های انقلابی از ادامه تحصیل بازماند و موفق به اخذ مدرک دیپلم نشد . در همین سال فعالیت‌های او به اوج خود رسید تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبری (ره) به پیروزی رسید. بعد از انقلاب به همراه و دیگر دوستان انقلابی برای حفظ دست‌آوردهای مقدس انقلاب علیه گروهک‌ها و احزاب ضد انقلاب مبارزه می‌کرد. 🌷با شروع توطئه ضد انقلاب در غرب کشور یعنی کردستان، خداداد که دوره‌های آموزش عمومی و تخصصی را در سال 1359 در بسیج بابل فرا گرفته بود، همان سال به همراه اولین گروه اعزامی از شهرستان بابل به اعزام شد و در منطقه سنندج، سقز، بانه و سردشت فعالیت‌های گسترده ای داشت. او مدتی نیز به عنوان فرمانده تیپ در منطقه سردشت ایفای نقش کرد و در تاریخ 6 آذر 1359 به شهر بابل بازگشت. با بازگشت از منطقه کردستان بلافاصله در تاریخ 21 آذر همان سال به عضویت رسمی سپاه درآمد و بعد از مدتی در اوایل سال 1360 به سپاه تهران منتقل شد. وی مدتی را در واحد سپاه در تهران به عنوان مسئول آموزش نظامی خدمت کرد و بعد از آن دوباره به سپاه بابل منتقل و در واحد عملیات سپاه بابل مشغول فعالیت شد. وی در سال 1360با دختری مومن و متدین ازدواج کرد که ثمره ازدواجش سه فرزند به نام های حسین، فاطمه و زینب می باشد. 🌹در این زمان با اینکه در سپاه بود و گاهی هم به مأموریت می رفت ولی به پدرش در کنار کشاورزی کمک می‌کرد و اگر کس دیگری نیاز به کمک داشت به کمک او می‌شتافت. مدتی از ازدواج او نگذشته بود که قصد عزیمت به جبهه‌های جنوب کرد. وی بار دیگر قصد عزیمت به جبهه‌های جنگ را داشت و قبل از آن در تاریخ 5 شهریور 1362 وصیت نامه خود را نوشت. در عملیات قدس 1 و عملیات والفجر 4 با مسئولیت فرماندهی گردان مسلم بن عقیل (ع) شرکت کرد. در عملیات والفجر 4 از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و پس از بهبودی در این عملیات به عنوان فرمانده تیپ 2 در یکی از محورهای عملیاتی لشکر ویژه 25 کربلا شرکت کرد. او در این عملیات مسئولیت هدایت چهار گردان ابوالفضل (ع)، امام سجاد (ع)، قمر بنی هاشم (ع) و امام موسی کاظم (ع) را بر عهده داشت. 🌷بعد از شش ماه در تاریخ 17 اسفند 1362 به بابل بازگشت اما باز طاقت ماندن در پشت جبهه را نداشت و دیری نپایید برای چندمین بار در تاریخ 27 فروردین 1363 به سوی جبهه شتافت. این بار همسر و فرزندش را برای سهولت کار به اهواز برد تا کمتر به زادگاهش بابل بیاید. خداداد 1 و 2 انصار الحسین (ع) را بر عهده داشت و در عملیات‌های قدس 1 و والفجر 8 (آزاد سازی شهر فاو) در بهمن 1364 شرکت کرد . عملیات بعدی که خداداد در آن شرکت کرد عملیات کربلای 1 ( آزاد سازی شهر مهران) در تیر ماه سال 1365 بود. سرانجام خداداد، (ع) در 11 آذر 1365 در حالی که برای شناسایی کربلای 4 رفته بود بر اثر اصابت ترکش خمپاره شصت به پشتش به شهادت رسید. پیکر سردار فرمانده تیپ مالک اشتر مریوان، گردان‌های مسلم و انصار لشکر ۲۵ کربلا که در دوران دفاع مقدس به علی چریک معروف بود، پس از انتقال به زادگاهش در گلزار شهدای بابل به خاک سپرده شد. 🌺 روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد 🌺 🌼 🌸🍃 🌺🍃🌺 @sangareshohadababol
🌷زندگی نامه سردار شهید سبزعلی خداداد 🌺 فروردین سال 1338 در روستای «هتکه پشت» در شهرستان «بابل» به دنیا آمد. وی دوره ابتدایی را در دبستان روستای زادگاه خود گذراند و چندی بعد برای ادامه تحصیل به شهرستان بابل رفت و مقطع دبیرستان را در رشته «فرهنگ و ادب» تحصیل کرد. او علاوه بر تحصیل مدتی در کار بنّایی مشغول شد و سپس در یک کارگاه موزائیک سازی کار می کرد. در کنار درس به مادرش در کارِ خانه و به من در کارِ کشاورزی کمک می کرد. گاهی بنایی و گاهی هم در کارگاه موزاییک سازی کار می کرد. در دوران دبیرستان بود که رفتارش تغییر کرد و در مذهبی، روحانی بزرگوار ابوالقاسم بزاز که در مسجد محل برگزار می شد، شرکت می کرد . از همین طریق بین او و شهید بزاز رابطه صمیمی و بسیار نزدیکی بر قرار شده بود. در نتیجه به تدریج روحیه سیاسی، انقلابی در او هویدا شد به طوری که می‌گفت : من فعالیتهای وسیع انقلابی خودم را مدیون (شهید بزاز) هستم. 🌹کم کم گزارشهای قیام مردم از گوشه و کنار می رسید و آنها شب ها تا صبح به روستاهای مجاور می رفتند و شعارهایی علیه طاغوت می نوشتند و اعلامیه امام (ره) را پخش می کردند. ما هم از راه و هدف او راضی بودیم و خوشحال که فرزندمان در این راه قدم برمی دارد. او در آن زمان با افکار و اندیشه های آشنا شد و در سال 1357 به علت شرکت مستمر در فعالیت‌های انقلابی از ادامه تحصیل بازماند و موفق به اخذ مدرک دیپلم نشد . در همین سال فعالیت‌های او به اوج خود رسید تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبری (ره) به پیروزی رسید. بعد از انقلاب به همراه و دیگر دوستان انقلابی برای حفظ دست‌آوردهای مقدس انقلاب علیه گروهک‌ها و احزاب ضد انقلاب مبارزه می‌کرد. 🌷با شروع توطئه ضد انقلاب در غرب کشور یعنی کردستان، خداداد که دوره‌های آموزش عمومی و تخصصی را در سال 1359 در بسیج بابل فرا گرفته بود، همان سال به همراه اولین گروه اعزامی از شهرستان بابل به اعزام شد و در منطقه سنندج، سقز، بانه و سردشت فعالیت‌های گسترده ای داشت. او مدتی نیز به عنوان فرمانده تیپ در منطقه سردشت ایفای نقش کرد و در تاریخ 6 آذر 1359 به شهر بابل بازگشت. با بازگشت از منطقه کردستان بلافاصله در تاریخ 21 آذر همان سال به عضویت رسمی سپاه درآمد و بعد از مدتی در اوایل سال 1360 به سپاه تهران منتقل شد. وی مدتی را در واحد سپاه در تهران به عنوان مسئول آموزش نظامی خدمت کرد و بعد از آن دوباره به سپاه بابل منتقل و در واحد عملیات سپاه بابل مشغول فعالیت شد. وی در سال 1360با دختری مومن و متدین ازدواج کرد که ثمره ازدواجش سه فرزند به نام های حسین، فاطمه و زینب می باشد. 🌹در این زمان با اینکه در سپاه بود و گاهی هم به مأموریت می رفت ولی به پدرش در کنار کشاورزی کمک می‌کرد و اگر کس دیگری نیاز به کمک داشت به کمک او می‌شتافت. مدتی از ازدواج او نگذشته بود که قصد عزیمت به جبهه‌های جنوب کرد. وی بار دیگر قصد عزیمت به جبهه‌های جنگ را داشت و قبل از آن در تاریخ 5 شهریور 1362 وصیت نامه خود را نوشت. در عملیات قدس 1 و عملیات والفجر 4 با مسئولیت فرماندهی گردان مسلم بن عقیل (ع) شرکت کرد. در عملیات والفجر 4 از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و پس از بهبودی در این عملیات به عنوان فرمانده تیپ 2 در یکی از محورهای عملیاتی لشکر ویژه 25 کربلا شرکت کرد. او در این عملیات مسئولیت هدایت چهار گردان ابوالفضل (ع)، امام سجاد (ع)، قمر بنی هاشم (ع) و امام موسی کاظم (ع) را بر عهده داشت. 🌷بعد از شش ماه در تاریخ 17 اسفند 1362 به بابل بازگشت اما باز طاقت ماندن در پشت جبهه را نداشت و دیری نپایید برای چندمین بار در تاریخ 27 فروردین 1363 به سوی جبهه شتافت. این بار همسر و فرزندش را برای سهولت کار به اهواز برد تا کمتر به زادگاهش بابل بیاید. خداداد 1 و 2 انصار الحسین (ع) را بر عهده داشت و در عملیات‌های قدس 1 و والفجر 8 (آزاد سازی شهر فاو) در بهمن 1364 شرکت کرد . عملیات بعدی که خداداد در آن شرکت کرد عملیات کربلای 1 ( آزاد سازی شهر مهران) در تیر ماه سال 1365 بود. سرانجام خداداد، (ع) در 11 آذر 1365 در حالی که برای شناسایی کربلای 4 رفته بود بر اثر اصابت ترکش خمپاره شصت به پشتش به شهادت رسید. پیکر سردار فرمانده تیپ مالک اشتر مریوان، گردان‌های مسلم و انصار لشکر ۲۵ کربلا که در دوران دفاع مقدس به علی چریک معروف بود، پس از انتقال به زادگاهش در گلزار شهدای بابل به خاک سپرده شد. 🌺 روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد 🌺 🌼 🌸🍃 🌺🍃🌺 @sangareshohadababol