📌 ماجرای کسی که ادعا میکرد حضرت زینب است...
▪️ سراسیمه نزد امام هادی علیهالسلام رفتیم و عَرضه داشتیم: «آقاجان! شخصی پیدا شده و ادعا میکند زینب کبری سلامالله علیها است! جمع کثیری از مردم- حتی مخالفان- جمع شدهاند که او را ببینند. حال چه کنیم؟»
▫️ امام علیهالسلام فرمودند: «اگر آن شخص زینب کبری باشد، چون ولایتِ تکوینی به عالم ملک و ملکوت دارد، حیوانات درنده به او کاری ندارند و احترامش را حفظ میکنند. او را در قفس شیر بیندازید تا کذب ادعایش ثابت شود.»
▪️ به اتفاق امام، آن زن را نزدیک قفس شیر بردیم. زنِ مدّعی ترسید و گفت: «شما میخواهید زینب کبری عظمی را بکشید؟ حال که من از دنیا نرفتم و به معجزهٔ الهی زنده ماندهام!»
▫️ در این حال امام هادی علیهالسلام داخل قفس شیر رفتند و بدون اینکه اتفاقی بیفتد از قفس خارج شدند. آنگاه آن زن شروع به استغاثه کرد و ادعایش را پس گرفت...
▪️ با خودم فکر میکردم، حضرت زینب کیست که ۱۵۰ سال بعد از عاشورا، چنان عظمت والاتری پیدا کرده که به نام او ادعا میکنند؟
او کیست که ولایت تکوینی به عالم ملک و ملکوت دارد؟ او کیست که حتی از درندگان کربلا- که از حیوان هم پستتر بودند- نترسید و شجاعانه برایشان خطبه خواند و جانِ برادرش را حفظ کرد؟
▫️ بیشک ایشان بارزترین نمونهٔ یک یاور امام هستند. بعد از این اتفاق، درسهای زیادی برای یاری امام زمانم گرفتم.
📖 #داستانک ؛ #حضرت_زینب
@sangareshohadababol
#داستانک
🤴پادشاهی خدمتکاری داشت که بسیار شاد بود، از او علت شاد بودنش را پرسید. خدمتکار گفت: قربان همسر و فرزندی دارم و غذایی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن و بدین سبب من راضی و شادم...
پادشاه موضوع را به وزیر گفت . وزیر هم گفت: قربان چون او عضو گروه ۹۹ نیست بدان جهت شاد است. پادشاه پرسید گروه ۹۹ دیگر چیست؟! وزیر گفت قربان یک کیسه برنج را با ۹۹ سکه طلا جلو خانه وی قرار دهید. پادشاه چنین کرد...
خدمتکار وقتی به خانه برگشت با دیدن کیسه و سکه ها بسیار شاد شد و شروع به شمردن کرد. ۹۹ سکه ؟! و بارها شمرد و تعجب کرد که چرا ۱۰۰ تا نیست، همه جا را زیر و رو کرد ولی اثری از یک سکه نبود.
او ناراحت شد و تصمیم گرفت از فردا بیشتر کار کند تایک سکه طلای دیگر پس انداز کند ، او از صبح تاشب سخت کار میکرد، ودیگر خوشحال نبود. وزیر هم که باپادشاه او را زیرنظر داشت گفت: قربان او اکنون عضو گروه ۹۹ است و اعضای این گرو کسانیندکه زیاد دارند اماشاد وراضی نیستند.
خوشبختی در3⃣جمله است:
تجربه ازدیروز ،
استفاده ازامروز،
امید به فردا.
ولی ما با3⃣جمله دیگر زندگی را تباه میکنیم:
حسرت دیروز ،
اتلاف امروز
ترس ازفردا
@sangareshohadababol
#داستانک | مثلاً جنگ نیست
◽یک لحظه از اتفاقات تلخ و شیرینی که در تعاملات و موقعیتهای زندگی تجربه میکنیم، آرزوی کودکان و زنان و مردانی ست که در مقابل دیدگان جهان از ابتداییترین حقوق زندگی منع شده اند.
عاقلان به هوش باشید! عاشقان به پا خیزید! غزه، کربلای دوران معاصر است.
#غزه | #رمضان | #ماه_فلسطین
@sangareshohadababol
#داستانک
🤴پادشاهی خدمتکاری داشت که بسیار شاد بود، از او علت شاد بودنش را پرسید. خدمتکار گفت: قربان همسر و فرزندی دارم و غذایی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن و بدین سبب من راضی و شادم...
پادشاه موضوع را به وزیر گفت . وزیر هم گفت: قربان چون او عضو گروه ۹۹ نیست بدان جهت شاد است. پادشاه پرسید گروه ۹۹ دیگر چیست؟! وزیر گفت قربان یک کیسه برنج را با ۹۹ سکه طلا جلو خانه وی قرار دهید. پادشاه چنین کرد...
خدمتکار وقتی به خانه برگشت با دیدن کیسه و سکه ها بسیار شاد شد و شروع به شمردن کرد. ۹۹ سکه ؟! و بارها شمرد و تعجب کرد که چرا ۱۰۰ تا نیست، همه جا را زیر و رو کرد ولی اثری از یک سکه نبود.
او ناراحت شد و تصمیم گرفت از فردا بیشتر کار کند تایک سکه طلای دیگر پس انداز کند ، او از صبح تاشب سخت کار میکرد، ودیگر خوشحال نبود. وزیر هم که باپادشاه او را زیرنظر داشت گفت: قربان او اکنون عضو گروه ۹۹ است و اعضای این گرو کسانیندکه زیاد دارند اماشاد وراضی نیستند.
خوشبختی در3⃣جمله است:
تجربه ازدیروز ،
استفاده ازامروز،
امید به فردا.
ولی ما با3⃣جمله دیگر زندگی را تباه میکنیم:
حسرت دیروز ،
اتلاف امروز
ترس ازفردا
@sangareshohadababol