eitaa logo
سنگر شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
97.4هزار عکس
7.6هزار ویدیو
90 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
آن روضه را که ما شنیدیم دیده است اینگونه صبر را زِ که تعلیم دیده است؟! «ننه مریم» مادری که وقتی خبردار شد پسرش برای پاکسازی شهر بر اثر انفجار مهمات شهید شده است. این مادر، با قایق وارد شهرشد و سراغ بچه‌هایش را گرفت. مرتضی شهید شده بود و هنوز قبرستان دست دشمن بود و به ناچار، پسرش را در قبرستان آبادان به خاک سپرد. سپس به خرمشهر بازگشت و باخبر شد که محمد برای پاکسازی شهر براثر انفجار مهمات شهید شده است. وقتی به محل حادثه رفت، بابدن قطعه قطعه شده پسرش مواجه شد. یک پتو آورد و شهید را جمع کرد و همراه با رزمندگان خرمشهری، او را درقبرستان خرمشهر به خاک سپرد وسپس به سمت خانه اش حرکت کرد. رزمنده‌ها «ننه مریم» را زینب زمان صدا می‌کردند چرا که در کوران گلوله باران مقاومت کرد و در برابر خبرهای سخت و ناگوار خم به ابرو نیاورد، با وجود داغ‌هایی که دید خرمشهر را ترک نکرد تا زمانی که شهر سقوط کرد . راوی : حاج قاسم صادقی @sangareshohadababol
آن روضه را که ما شنیدیم دیده است اینگونه صبر را زِ که تعلیم دیده است؟! «ننه مریم» مادری که وقتی خبردار شد پسرش برای پاکسازی شهر بر اثر انفجار مهمات شهید شده است. این مادر، با قایق وارد شهرشد و سراغ بچه‌هایش را گرفت. مرتضی شهید شده بود و هنوز قبرستان دست دشمن بود و به ناچار، پسرش را در قبرستان آبادان به خاک سپرد. سپس به خرمشهر بازگشت و باخبر شد که محمد برای پاکسازی شهر براثر انفجار مهمات شهید شده است. وقتی به محل حادثه رفت، بابدن قطعه قطعه شده پسرش مواجه شد. یک پتو آورد و شهید را جمع کرد و همراه با رزمندگان خرمشهری، او را درقبرستان خرمشهر به خاک سپرد وسپس به سمت خانه اش حرکت کرد. رزمنده‌ها «ننه مریم» را زینب زمان صدا می‌کردند چرا که در کوران گلوله باران مقاومت کرد و در برابر خبرهای سخت و ناگوار خم به ابرو نیاورد، با وجود داغ‌هایی که دید خرمشهر را ترک نکرد تا زمانی که شهر سقوط کرد . راوی : حاج قاسم صادقی @sangareshohadababol
آن روضه را که ما شنیدیم دیده است اینگونه صبر را زِ که تعلیم دیده است؟! «ننه مریم» مادری که وقتی خبردار شد پسرش برای پاکسازی شهر بر اثر انفجار مهمات شهید شده است. به محل حادثه رفت و وقتی با بدن قطعه قطعه شده‌ی پسرش در خرمشهر مواجه شد، یک پتو آورد و اعضای بدن شهیدش را جمع کرد و همراه با رزمندگان او را به خاک سپرد @sangareshohadababol
آن روضه را که ما شنیدیم دیده است اینگونه صبر را زِ که تعلیم دیده است؟! «ننه مریم» مادری که وقتی خبردار شد پسرش برای پاکسازی شهر بر اثر انفجار مهمات شهید شده است. این مادر، با قایق وارد شهرشد و سراغ بچه‌هایش را گرفت. مرتضی شهید شده بود و هنوز قبرستان دست دشمن بود و به ناچار، پسرش را در قبرستان آبادان به خاک سپرد. سپس به خرمشهر بازگشت و باخبر شد که محمد برای پاکسازی شهر براثر انفجار مهمات شهید شده است. وقتی به محل حادثه رفت، بابدن قطعه قطعه شده پسرش مواجه شد. یک پتو آورد و شهید را جمع کرد و همراه با رزمندگان خرمشهری، او را درقبرستان خرمشهر به خاک سپرد وسپس به سمت خانه اش حرکت کرد. رزمنده‌ها «ننه مریم» را زینب زمان صدا می‌کردند چرا که در کوران گلوله باران مقاومت کرد و در برابر خبرهای سخت و ناگوار خم به ابرو نیاورد، با وجود داغ‌هایی که دید خرمشهر را ترک نکرد تا زمانی که شهر سقوط کرد . راوی : حاج قاسم صادقی @sangareshohadababol