eitaa logo
سنگر شهدا
2.3هزار دنبال‌کننده
91.4هزار عکس
6.8هزار ویدیو
79 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
یادمانه عملیات والفجر هشت🌹 🌺 بعد از تصرف قرارگاه، پاتک سنگین عراقی‌ها در جاده شروع شد. مقاومت جانانۀ نیروهای لشکر مانع از موفقیت عراقی‌ها شد ولی در این میان، جان فرزندان گرانقدری تقدیم شد. در همین پاتک با تیر مستقیم دشمن به ناحیه فرق سر به رسید. مرشدی در حالی به شهادت رسید که سه روز بعد از شروع عملیات، هنوز بادگیر غواصی به تنش بود. روایت سردار علی‌اکبر پاشا ـ که در بیشتر دوران خدمت در محور دوم و عملیات لشکر 25 کربلا، مسئولیت این واحد را بر عهده داشت ـ از خواندنی است: 🌹🌴«در نزدیکی ما جنگ تن به تن شده بود. همان‌جا که بودیم، خبر آوردند که حدود 100 متر جلوتر از ما در خط عراقی‌ها، درگیری شدید تن به تن، اتفاق افتاده است. نیروهای با اتوبوس و مینی‌بوس، همین‌طور برای پاکسازی به جلو می‌آمدند ... در همین زمان یکی از بچه‌ها خبر آورد که پاشا! مرشدی شهید شد. رفتم بالای سرش. دیدم هنوز تنش هست. هنوز در نیاورده بود. به فاو که رسیده بودند دیگر لباسی نداشتند که عوض کنند. تکلیف بچه‌های معبر، فقط این نبود که شناسایی بکنند. کار اطلاعات فقط شناسایی نبود. این‌ها همه‌جا حضور داشتند. یعنی عاشق این بودند که کار انجام بدهند. به هر حال دیدم، هیچ مدرک شناسایی به همراه ندارد. سریع یک کاغذی گرفتم و آدرس و مشخصات شهید مرشدی را کامل نوشتم و روی سینه‌اش گذاشتم. بچه‌ها سریع پیکرش را به عقب انتقال دادند. حدود 20 دقیقه طول نکشید خبر آوردند که 50 متر آن طرف‌تر، مهدی نصیرایی به سرش تیر خورد و شهید شد. رفتم بالای سر ، بعدش نیز شهید شد و در ادامه خیلی از بچه‌های دیگر اطلاعات ...» 🌹☘️مرشدی در حالی که بر بالای جیپ در وسط جاده فاو ـ بصره، با بلندگو به توجیه بچه‌ها می‌پرداخت، مورد اصابت تیر مستقیم دشمن قرار گرفت و آسمانی شد. یک هفته بیشتر طول نکشید که پیکر مطهرش به تهران انتقال پیدا کرد و در قطعۀ 53 بهشت زهرا(س) و در مکانی که یک ماه قبل، آن را به برادرش نشان داده بود، آرام گرفت. هفت ماه بعد در 27 شهریور 1365، تنها فرزندش به دنیا آمد و بنا به سفارش شهید، محمدطاها نام گرفت. مرشدی هم در آن زمان الگو بود و هم الان. سردار کمیل کهنسال، جانشین لشکر 25 کربلا در دوران دفاع مقدس، در وصف این شهید عزیز می‌گوید: یکی از مؤثرترین عناصر تشکیل‌دهنده اطلاعات عملیات لشکر 25 کربلا بوده‌اند و معنویت، آگاهی، هوش، ذکاوت، اخلاص و شجاعت ایشان، او را به یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین تبدیل کرده بود. بنده ... تا لحظۀ شهادت، توفیق هم‌سنگری ایشان را داشته‌ام و در رکاب این سردار دلیر و متقی و عاشق، شاهد حماسه‌های آن عزیز بوده‌ام. شهدا و نیروهای اطلاعات عملیات به ایشان و تأسی می‌کردند. این دو بزرگوار شمع‌های فروزانی بودند که دیگر نیروهای اطلاعات به گرد وجود نورانی‌شان می‌چرخیدند...» @sangareshohadababol
یادمانه عملیات والفجر هشت🌹 🌺 بعد از تصرف قرارگاه، پاتک سنگین عراقی‌ها در جاده شروع شد. مقاومت جانانۀ نیروهای لشکر مانع از موفقیت عراقی‌ها شد ولی در این میان، جان فرزندان گرانقدری تقدیم شد. در همین پاتک با تیر مستقیم دشمن به ناحیه فرق سر به رسید. مرشدی در حالی به شهادت رسید که سه روز بعد از شروع عملیات، هنوز بادگیر غواصی به تنش بود. روایت سردار علی‌اکبر پاشا ـ که در بیشتر دوران خدمت در محور دوم و عملیات لشکر 25 کربلا، مسئولیت این واحد را بر عهده داشت ـ از خواندنی است: 🌹🌴«در نزدیکی ما جنگ تن به تن شده بود. همان‌جا که بودیم، خبر آوردند که حدود 100 متر جلوتر از ما در خط عراقی‌ها، درگیری شدید تن به تن، اتفاق افتاده است. نیروهای با اتوبوس و مینی‌بوس، همین‌طور برای پاکسازی به جلو می‌آمدند ... در همین زمان یکی از بچه‌ها خبر آورد که پاشا! مرشدی شهید شد. رفتم بالای سرش. دیدم هنوز تنش هست. هنوز در نیاورده بود. به فاو که رسیده بودند دیگر لباسی نداشتند که عوض کنند. تکلیف بچه‌های معبر، فقط این نبود که شناسایی بکنند. کار اطلاعات فقط شناسایی نبود. این‌ها همه‌جا حضور داشتند. یعنی عاشق این بودند که کار انجام بدهند. به هر حال دیدم، هیچ مدرک شناسایی به همراه ندارد. سریع یک کاغذی گرفتم و آدرس و مشخصات شهید مرشدی را کامل نوشتم و روی سینه‌اش گذاشتم. بچه‌ها سریع پیکرش را به عقب انتقال دادند. حدود 20 دقیقه طول نکشید خبر آوردند که 50 متر آن طرف‌تر، مهدی نصیرایی به سرش تیر خورد و شهید شد. رفتم بالای سر ، بعدش نیز شهید شد و در ادامه خیلی از بچه‌های دیگر اطلاعات ...» 🌹☘️مرشدی در حالی که بر بالای جیپ در وسط جاده فاو ـ بصره، با بلندگو به توجیه بچه‌ها می‌پرداخت، مورد اصابت تیر مستقیم دشمن قرار گرفت و آسمانی شد. یک هفته بیشتر طول نکشید که پیکر مطهرش به تهران انتقال پیدا کرد و در قطعۀ 53 بهشت زهرا(س) و در مکانی که یک ماه قبل، آن را به برادرش نشان داده بود، آرام گرفت. هفت ماه بعد در 27 شهریور 1365، تنها فرزندش به دنیا آمد و بنا به سفارش شهید، محمدطاها نام گرفت. مرشدی هم در آن زمان الگو بود و هم الان. سردار کمیل کهنسال، جانشین لشکر 25 کربلا در دوران دفاع مقدس، در وصف این شهید عزیز می‌گوید: یکی از مؤثرترین عناصر تشکیل‌دهنده اطلاعات عملیات لشکر 25 کربلا بوده‌اند و معنویت، آگاهی، هوش، ذکاوت، اخلاص و شجاعت ایشان، او را به یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین تبدیل کرده بود. بنده ... تا لحظۀ شهادت، توفیق هم‌سنگری ایشان را داشته‌ام و در رکاب این سردار دلیر و متقی و عاشق، شاهد حماسه‌های آن عزیز بوده‌ام. شهدا و نیروهای اطلاعات عملیات به ایشان و تأسی می‌کردند. این دو بزرگوار شمع‌های فروزانی بودند که دیگر نیروهای اطلاعات به گرد وجود نورانی‌شان می‌چرخیدند...» @sangareshohadababol
یادمانه عملیات والفجر هشت🌹 🌺 بعد از تصرف قرارگاه، پاتک سنگین عراقی‌ها در جاده شروع شد. مقاومت جانانۀ نیروهای لشکر مانع از موفقیت عراقی‌ها شد ولی در این میان، جان فرزندان گرانقدری تقدیم شد. در همین پاتک با تیر مستقیم دشمن به ناحیه فرق سر به رسید. مرشدی در حالی به شهادت رسید که سه روز بعد از شروع عملیات، هنوز بادگیر غواصی به تنش بود. روایت سردار علی‌اکبر پاشا ـ که در بیشتر دوران خدمت در محور دوم و عملیات لشکر 25 کربلا، مسئولیت این واحد را بر عهده داشت ـ از خواندنی است: 🌹🌴«در نزدیکی ما جنگ تن به تن شده بود. همان‌جا که بودیم، خبر آوردند که حدود 100 متر جلوتر از ما در خط عراقی‌ها، درگیری شدید تن به تن، اتفاق افتاده است. نیروهای با اتوبوس و مینی‌بوس، همین‌طور برای پاکسازی به جلو می‌آمدند ... در همین زمان یکی از بچه‌ها خبر آورد که پاشا! مرشدی شهید شد. رفتم بالای سرش. دیدم هنوز تنش هست. هنوز در نیاورده بود. به فاو که رسیده بودند دیگر لباسی نداشتند که عوض کنند. تکلیف بچه‌های معبر، فقط این نبود که شناسایی بکنند. کار اطلاعات فقط شناسایی نبود. این‌ها همه‌جا حضور داشتند. یعنی عاشق این بودند که کار انجام بدهند. به هر حال دیدم، هیچ مدرک شناسایی به همراه ندارد. سریع یک کاغذی گرفتم و آدرس و مشخصات شهید مرشدی را کامل نوشتم و روی سینه‌اش گذاشتم. بچه‌ها سریع پیکرش را به عقب انتقال دادند. حدود 20 دقیقه طول نکشید خبر آوردند که 50 متر آن طرف‌تر، مهدی نصیرایی به سرش تیر خورد و شهید شد. رفتم بالای سر ، بعدش نیز شهید شد و در ادامه خیلی از بچه‌های دیگر اطلاعات ...» 🌹☘️مرشدی در حالی که بر بالای جیپ در وسط جاده فاو ـ بصره، با بلندگو به توجیه بچه‌ها می‌پرداخت، مورد اصابت تیر مستقیم دشمن قرار گرفت و آسمانی شد. یک هفته بیشتر طول نکشید که پیکر مطهرش به تهران انتقال پیدا کرد و در قطعۀ 53 بهشت زهرا(س) و در مکانی که یک ماه قبل، آن را به برادرش نشان داده بود، آرام گرفت. هفت ماه بعد در 27 شهریور 1365، تنها فرزندش به دنیا آمد و بنا به سفارش شهید، محمدطاها نام گرفت. مرشدی هم در آن زمان الگو بود و هم الان. سردار کمیل کهنسال، جانشین لشکر 25 کربلا در دوران دفاع مقدس، در وصف این شهید عزیز می‌گوید: یکی از مؤثرترین عناصر تشکیل‌دهنده اطلاعات عملیات لشکر 25 کربلا بوده‌اند و معنویت، آگاهی، هوش، ذکاوت، اخلاص و شجاعت ایشان، او را به یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین تبدیل کرده بود. بنده ... تا لحظۀ شهادت، توفیق هم‌سنگری ایشان را داشته‌ام و در رکاب این سردار دلیر و متقی و عاشق، شاهد حماسه‌های آن عزیز بوده‌ام. شهدا و نیروهای اطلاعات عملیات به ایشان و تأسی می‌کردند. این دو بزرگوار شمع‌های فروزانی بودند که دیگر نیروهای اطلاعات به گرد وجود نورانی‌شان می‌چرخیدند...» «برگرفته از کتاب فاتحان فاو» @sangareshohadababol
یادمانه عملیات والفجر هشت🌹 🌺 بعد از تصرف قرارگاه، پاتک سنگین عراقی‌ها در جاده شروع شد. مقاومت جانانۀ نیروهای لشکر مانع از موفقیت عراقی‌ها شد ولی در این میان، جان فرزندان گرانقدری تقدیم شد. در همین پاتک با تیر مستقیم دشمن به ناحیه فرق سر به رسید. مرشدی در حالی به شهادت رسید که سه روز بعد از شروع عملیات، هنوز بادگیر غواصی به تنش بود. روایت سردار علی‌اکبر پاشا ـ که در بیشتر دوران خدمت در محور دوم و عملیات لشکر 25 کربلا، مسئولیت این واحد را بر عهده داشت ـ از خواندنی است: 🌹🌴«در نزدیکی ما جنگ تن به تن شده بود. همان‌جا که بودیم، خبر آوردند که حدود 100 متر جلوتر از ما در خط عراقی‌ها، درگیری شدید تن به تن، اتفاق افتاده است. نیروهای با اتوبوس و مینی‌بوس، همین‌طور برای پاکسازی به جلو می‌آمدند ... در همین زمان یکی از بچه‌ها خبر آورد که پاشا! مرشدی شهید شد. رفتم بالای سرش. دیدم هنوز تنش هست. هنوز در نیاورده بود. به فاو که رسیده بودند دیگر لباسی نداشتند که عوض کنند. تکلیف بچه‌های معبر، فقط این نبود که شناسایی بکنند. کار اطلاعات فقط شناسایی نبود. این‌ها همه‌جا حضور داشتند. یعنی عاشق این بودند که کار انجام بدهند. به هر حال دیدم، هیچ مدرک شناسایی به همراه ندارد. سریع یک کاغذی گرفتم و آدرس و مشخصات شهید مرشدی را کامل نوشتم و روی سینه‌اش گذاشتم. بچه‌ها سریع پیکرش را به عقب انتقال دادند. حدود 20 دقیقه طول نکشید خبر آوردند که 50 متر آن طرف‌تر، مهدی نصیرایی به سرش تیر خورد و شهید شد. رفتم بالای سر ، بعدش نیز شهید شد و در ادامه خیلی از بچه‌های دیگر اطلاعات ...» 🌹☘️مرشدی در حالی که بر بالای جیپ در وسط جاده فاو ـ بصره، با بلندگو به توجیه بچه‌ها می‌پرداخت، مورد اصابت تیر مستقیم دشمن قرار گرفت و آسمانی شد. یک هفته بیشتر طول نکشید که پیکر مطهرش به تهران انتقال پیدا کرد و در قطعۀ 53 بهشت زهرا(س) و در مکانی که یک ماه قبل، آن را به برادرش نشان داده بود، آرام گرفت. هفت ماه بعد در 27 شهریور 1365، تنها فرزندش به دنیا آمد و بنا به سفارش شهید، محمدطاها نام گرفت. مرشدی هم در آن زمان الگو بود و هم الان. سردار کمیل کهنسال، جانشین لشکر 25 کربلا در دوران دفاع مقدس، در وصف این شهید عزیز می‌گوید: یکی از مؤثرترین عناصر تشکیل‌دهنده اطلاعات عملیات لشکر 25 کربلا بوده‌اند و معنویت، آگاهی، هوش، ذکاوت، اخلاص و شجاعت ایشان، او را به یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین تبدیل کرده بود. بنده ... تا لحظۀ شهادت، توفیق هم‌سنگری ایشان را داشته‌ام و در رکاب این سردار دلیر و متقی و عاشق، شاهد حماسه‌های آن عزیز بوده‌ام. شهدا و نیروهای اطلاعات عملیات به ایشان و تأسی می‌کردند. این دو بزرگوار شمع‌های فروزانی بودند که دیگر نیروهای اطلاعات به گرد وجود نورانی‌شان می‌چرخیدند...» «برگرفته از کتاب فاتحان فاو» @sangareshohadababol
یادمانه عملیات والفجر هشت🌹 🌺 بعد از تصرف قرارگاه، پاتک سنگین عراقی‌ها در جاده شروع شد. مقاومت جانانۀ نیروهای لشکر مانع از موفقیت عراقی‌ها شد ولی در این میان، جان فرزندان گرانقدری تقدیم شد. در همین پاتک با تیر مستقیم دشمن به ناحیه فرق سر به رسید. مرشدی در حالی به شهادت رسید که سه روز بعد از شروع عملیات، هنوز بادگیر غواصی به تنش بود. روایت سردار علی‌اکبر پاشا ـ که در بیشتر دوران خدمت در محور دوم و عملیات لشکر 25 کربلا، مسئولیت این واحد را بر عهده داشت ـ از خواندنی است: 🌹🌴«در نزدیکی ما جنگ تن به تن شده بود. همان‌جا که بودیم، خبر آوردند که حدود 100 متر جلوتر از ما در خط عراقی‌ها، درگیری شدید تن به تن، اتفاق افتاده است. نیروهای با اتوبوس و مینی‌بوس، همین‌طور برای پاکسازی به جلو می‌آمدند ... در همین زمان یکی از بچه‌ها خبر آورد که پاشا! مرشدی شهید شد. رفتم بالای سرش. دیدم هنوز تنش هست. هنوز در نیاورده بود. به فاو که رسیده بودند دیگر لباسی نداشتند که عوض کنند. تکلیف بچه‌های معبر، فقط این نبود که شناسایی بکنند. کار اطلاعات فقط شناسایی نبود. این‌ها همه‌جا حضور داشتند. یعنی عاشق این بودند که کار انجام بدهند. به هر حال دیدم، هیچ مدرک شناسایی به همراه ندارد. سریع یک کاغذی گرفتم و آدرس و مشخصات شهید مرشدی را کامل نوشتم و روی سینه‌اش گذاشتم. بچه‌ها سریع پیکرش را به عقب انتقال دادند. حدود 20 دقیقه طول نکشید خبر آوردند که 50 متر آن طرف‌تر، مهدی نصیرایی به سرش تیر خورد و شهید شد. رفتم بالای سر ، بعدش نیز شهید شد و در ادامه خیلی از بچه‌های دیگر اطلاعات ...» 🌹☘️مرشدی در حالی که بر بالای جیپ در وسط جاده فاو ـ بصره، با بلندگو به توجیه بچه‌ها می‌پرداخت، مورد اصابت تیر مستقیم دشمن قرار گرفت و آسمانی شد. یک هفته بیشتر طول نکشید که پیکر مطهرش به تهران انتقال پیدا کرد و در قطعۀ 53 بهشت زهرا(س) و در مکانی که یک ماه قبل، آن را به برادرش نشان داده بود، آرام گرفت. هفت ماه بعد در 27 شهریور 1365، تنها فرزندش به دنیا آمد و بنا به سفارش شهید، محمدطاها نام گرفت. مرشدی هم در آن زمان الگو بود و هم الان. سردار کمیل کهنسال، جانشین لشکر 25 کربلا در دوران دفاع مقدس، در وصف این شهید عزیز می‌گوید: یکی از مؤثرترین عناصر تشکیل‌دهنده اطلاعات عملیات لشکر 25 کربلا بوده‌اند و معنویت، آگاهی، هوش، ذکاوت، اخلاص و شجاعت ایشان، او را به یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین تبدیل کرده بود. بنده ... تا لحظۀ شهادت، توفیق هم‌سنگری ایشان را داشته‌ام و در رکاب این سردار دلیر و متقی و عاشق، شاهد حماسه‌های آن عزیز بوده‌ام. شهدا و نیروهای اطلاعات عملیات به ایشان و تأسی می‌کردند. این دو بزرگوار شمع‌های فروزانی بودند که دیگر نیروهای اطلاعات به گرد وجود نورانی‌شان می‌چرخیدند...»   «برگرفته از کتاب فاتحان فاو» @sangareshohadababol